جمع بندی وضعيت تاريخي كعبه و وجود بت در آن
تبهای اولیه
وضعيت تاريخي كعبه و وجود بت در آن
با سلام و عرض ادب خدمت اساتيد بزرگوار
طبق نقلهاي روايي و تاريخي، ظاهراً عمرو بن لحي نخستين كسي بود كه «بت» وارد سرزمين حجاز نمود و حوالي كعبه نصب كرد و پس از فتح مكه، بتهاي موجود در كعبه، توسط رسول اكرم(ص) و اميرالمؤمنين(ع) از بين رفت. حال سؤال بنده اين است كه:
از چه زمان بتها وارد (داخل) كعبه شد و زعامت كعبه در آن زمان بر عهده چه كسي بود؟ پيش از زعامت جناب عبدالمطلب(ع) يا پس از آن؟ در صورتي كه پيش از زعامت جناب عبدالمطلب(ع) بود، آيا ايشان كعبه را از وجود بتها تخليه نمود؟
در زمان ولادت مولود كعبه(ع) آيا در كعبه بتي وجود داشت؟ (واضح است كه وجود يا عدم وجود بت در كعبه در زمان ولادت اميرالمؤمنين(ع) به لحاظ اعتقادي اهميتي براي سائل ندارد، بلكه سؤال اينجانب صرفاً از باب اطلاع از وضعيت تاريخي كعبه در آن زمان مبارك است)
طبق منابع تاريخي و روايي، ظاهراً در آغاز رسالت در كعبه بت وجود داشت، در اين صورت به لحاظ تاريخي، از چه زماني قبله تغيير نمود و در چه زماني، از بيت المقدس به كعبه باز گشت و ارتباط وجود بتهاي داخل كعبه با تغيير قبله چگونه بود؟
لطفاً به مباحث اعتقادي در اين باره و ارتباط وجود بت در كعبه و ولادت اميرالمؤمنين(ع) ورود نفرماييد تا از بحث تاريخي كه مقصود است، فاصله گرفته نشود.
طبق نقلهاي روايي و تاريخي، ظاهراً عمرو بن لحي نخستين كسي بود كه «بت» وارد سرزمين حجاز نمود و حوالي كعبه نصب كردسلام علیکم بله عمرو بن لحی اولین کسی است که بت به سرزمین حجاز آورد. در سیره ابن هشام در این باره آمده:«چنانچه برخى از مورخين نقل كنند: زمانى عمرو بن لحى براى انجام كارى از مكه بشام رفت و چون بسر زمين بلقاء و شهر «مآب» رسيد، مردم آنجا را كه از عمالقه و اولاد عملاق- يا عمليق- بن لاوذ بن سام بن نوح بودند بديد كه بتهائى را مىپرستند، پرسيد: اينها چيست كه شما آنها را مىپرستيد؟ گفتند: اينها بتهائى است كه ما هر گاه باران بخواهيم از آنها در خواست ميكنيم و اينها براى ما باران مىفرستند، و هر گاه كمك بخواهيم آنها را بمدد مىطلبيم و ياريمان ميكنند! عمرو بن لحى گفت: اگر ممكن است يكى از آنها را بمن بدهيد تا بسر زمين عرب ببرم و آنان نيز مانند شما آن را پرستش كنند. عمالقه بت هبل را باو دادند، و عمرو آن را بمكه آورده مردم را بپرستش و تعظيم آن وادار كرد»(1) 1. ابن هشام، سیره النبویه،ترجمه سيد هاشم رسولى، تهران، انتشارات كتابچى، چ پنجم ، 1375ش، ج1، ص52
پس از فتح مكه، بتهاي موجود در كعبه، توسط رسول اكرم(ص) و اميرالمؤمنين(ع) از بين رفت.در فتح مکه نیز علی (علیه السلام) بر دوش حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) رفته بت ها را شکست.(2) 2. ابن مغازلی، مناقب، مترجم سید جواد مرعشی نجفی، مکتبه ایه الله مرعشی نجفی، قم، 1356ش، چاپ اول، ص181
از چه زمان بتها وارد (داخل) كعبه شد و زعامت كعبه در آن زمان بر عهده چه كسي بود؟ پيش از زعامت جناب عبدالمطلب(ع) يا پس از آن؟ در صورتي كه پيش از زعامت جناب عبدالمطلب(ع) بود، آيا ايشان كعبه را از وجود بتها تخليه نمود؟در کتاب اصنام ابن کلبی آمده است:« و نخستين كسى كه در خانه «كعبه» بت نهاد، «عمرو بن لحى» بود و اين واقعه در آغاز پادشاهى «شاپور ذو الأكتاف» روى داد تا اينكه إسلام ظاهر شد، و آنها را بيرون ريخت»(1) به نظر می رسید عبدالمطلب کمی بعد از پادشاهی شاپور متولد شده باشد بنابراین پیش از عبدالمطلب بت در خانه کعبه بوده است. هیچ گزارشی نداریم که ایشان بت را به بیرون از خانه کعبه برده باشند زیرا زعیم یک قوم به این معنا نیست که بتواند همه کارها را انجام دهد. مثلا در گزارشها داریم که نجاشی پادشاه حبشه اسلام آورد اما اسلام خود را مخفی کرد چرا که اگر اسلام خود را اظهار می نمود مردم حبشه یک حاضر به زعامت کسی نمی شدند که بر دین دیگر است. جناب عبدالمطلب هم نمی توانست بت را بیرون ببرد زیرا فرهنگ مردم چنین اجازه ای به ایشان نمی داد. 1. كتاب الأصنام (تنكيس الأصنام)، ابو المنذر هشام بن محمد الكلبى (م 204)، تحقيق احمد زكى باشا، القاهرة، افست تهران (همراه با ترجمه)، نشر نو، چ دوم، 1364ش، ص9
در زمان ولادت مولود كعبه(ع) آيا در كعبه بتي وجود داشت؟ (واضح است كه وجود يا عدم وجود بت در كعبه در زمان ولادت اميرالمؤمنين(ع) به لحاظ اعتقادي اهميتي براي سائل ندارد، بلكه سؤال اينجانب صرفاً از باب اطلاع از وضعيت تاريخي كعبه در آن زمان مبارك است)بله در آن زمان داخل کعبه پر از بت بود. چرا که هیچ گزارشی نداریم که نشان دهد مشرکان از زمان ورود بت ها به کعبه تا فتح مکه برای مدتی بتها را از آنجا خارج کرده باشند.
طبق منابع تاريخي و روايي، ظاهراً در آغاز رسالت در كعبه بت وجود داشت، در اين صورت به لحاظ تاريخي، از چه زماني قبله تغيير نمود و در چه زماني، از بيت المقدس به كعبه باز گشت و ارتباط وجود بتهاي داخل كعبه با تغيير قبله چگونه بود؟بله در آغاز رسالت در خانه کعبه بت وجود داشت. یعنی در تمام 13 سالی که پیامبرصلی الله علیه واله در مکه بودند خانه کعبه پر از بت بود. پیامبر(صلی الله علیه وآله) به مدینه هجرت کردند. در سال دوم هجری دستور تغییر قبله صادر شد.(1) هنوز در این زمان در کعبه وجود بت را شاهدیم. یعنی از سال دوم تا سال هشتم هجری که مسلمانان به سوی کعبه نماز می خوانند هنوز بت در آن وجود داشت. بنابراین بین وجود بتهاي داخل كعبه با تغيير قبله ارتباطی وجود ندارد. 1.تاريخ طبرى ، محمد بن جرير طبرى (م 310)، ترجمه ابو القاسم پاينده، تهران، اساطير، چ پنجم، 1375ش، ج3، ص941
با سلام و عرض ادب
ضمن تشكر از وقت ارزشمندي كه صرف نموديد، البته بنده انتظار پاسخهاي قويتر و مستندتري از اساتيد گرانقدر داشتم، خصوصاً درباره وجود بت در كعبه در زمان تولد اميرالمؤمنين(ع)، به صرف «عدم يافتن گزارش درباره خروج بتها» نميتوان نتيجهگيري نمود كه «كعبه پر از بت» بوده. اتفاقاً مدتهاست در نرمافزارها و سايتها و كتابهاي مختلف، در جستجوي همين گونه گزارش هستم. اما فكر كردم شايد متخصصين امر بهتر بتوانند در اين زمينه كمك نمايند. به هر حال در صورت امكان از حضرتعالي و ساير اساتيد متخصص در حوزه تاريخ اسلام، درخواست روايات بيشتر و بهتري جهت رفع ابهامات تاريخي خود دارم.
با تشكر
البته بنده انتظار پاسخهاي قويتر و مستندتري از اساتيد گرانقدر داشتم، خصوصاً درباره وجود بت در كعبه در زمان تولد اميرالمؤمنين(ع)، به صرف «عدم يافتن گزارش درباره خروج بتها» نميتوان نتيجهگيري نمود كه «كعبه پر از بت» بوده. اتفاقاً مدتهاست در نرمافزارها و سايتها و كتابهاي مختلف، در جستجوي همين گونه گزارش هستم.فرمایش شما صحیح است اما گاهی تاریخ به جزئیات نپرداخته و باید طبق کلیات حکم کرد. وقتی در تاریخ داریم که در خانه کعبه پیش از اسلام بت بوده حکم می کنیم که از زمان ورود بت تا زمان شکستن بتها همچنان بت قرار داشته است. مگر اینکه گزارشی برای برهه ای بیان کنید بت هارا به فلان دلیل بیرون برده بودند که چنین گزارشی نیست
در جستجوي همين گونه گزارش هستم. اما فكر كردم شايد متخصصين امر بهتر بتوانند در اين زمينه كمك نمايندهمان مرحله اول بسیار جستجو کردم اما چون مطلبی نیست نسبت به کلیات قضاوت کردم. پس از این فرمایش شما باز به احترام شما منابع را گشتم اما مطبی دال بر اینکه در این زمان بت در خانه کعبه باشد نیافتم. گزارش داریم که قبایل مختلف بتهای خود را در کعبه قرار داده بودن تصریحی نداریم که بیرون برده باشند.
عماد said in در جستجوي همين گونه گزارش
همان مرحله اول بسیار جستجو کردم اما چون مطلبی نیست نسبت به کلیات قضاوت کردم. پس از این فرمایش شما باز به احترام شما منابع را گشتم اما مطبی دال بر اینکه در این زمان بت در خانه کعبه باشد نیافتم. گزارش داریم که قبایل مختلف بتهای خود را در کعبه قرار داده بودن تصریحی نداریم که بیرون برده باشند.ممنون در صورتي كه در مطالعاتان به مطلبي در اين باره برخورد نموديد، لطفاً ارسال بفرماييد. با تشكر
از چه زمان بتها وارد (داخل) كعبه شد و زعامت كعبه در آن زمان بر عهده چه كسي بود؟ پيش از زعامت جناب عبدالمطلب(ع) يا پس از آن؟ در صورتي كه پيش از زعامت جناب عبدالمطلب(ع) بود، آيا ايشان كعبه را از وجود بتها تخليه نمود؟بنا بر گزارشهای تاریخی عمرو بن لحی در زمان شاپور ذوالاکتاف بت ها را درون خانه کعبه آورد(1) شاپور دوم (ذوالاکتاف) در سال ۳۱۰ پس از میلاد مسیح به سلطنت کشورهای ایران رسید. اما حضرت عبدالمطلب با توجه به اینکه در هشت سالگی پیامبر(صلی الله علیه واله) رحلت کرده اند و پیامبر در قرن ششم میلادی (سال 570م) متولد شده اند(3) بنابراین حضرت عبدالمطلب در قرن ششم میلادی میزسته اند که دو قرن فاصله با شاپور ذولاکتاف دارند. لذا بتها دو قرن پیش از تولد عبدالمطلب در مکه بود. 1. كتاب الأصنام (تنكيس الأصنام)، ابو المنذر هشام بن محمد الكلبى (م 204)، تحقيق احمد زكى باشا، القاهرة، افست تهران (همراه با ترجمه)، نشر نو، چ دوم، 1364ش، ص9 2.رامتین، ایرج، شاپور دوم (ذوالاکتاف)، انتشارات سنبله، 1387ش، ص50 3. شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1390ش، ص37
جمع بندی:
پرسش:
از چه زمانی بت ها وارد خانه کعبه شدند؟ آیا هنگام تولد حضرت علی (علیه السلام) در خانه کعبه بت بود؟ از چه زماني قبله تغيير نمود و در چه زماني، از بيت المقدس به كعبه باز گشت و ارتباط وجود بتهاي داخل كعبه با تغيير قبله چگونه بود؟
پاسخ:
عمرو بن لحی اولین کسی است که بت به سرزمین حجاز آورد. در سیره ابن هشام در این باره آمده:«چنانچه برخى از مورخين نقل كنند: زمانى عمرو بن لحى براى انجام كارى از مكه بشام رفت و چون بسر زمين بلقاء و شهر «مآب» رسيد، مردم آنجا را كه از عمالقه و اولاد عملاق- يا عمليق- بن لاوذ بن سام بن نوح بودند بديد كه بتهائى را مىپرستند، پرسيد: اينها چيست كه شما آنها را مىپرستيد؟ گفتند:
اينها بتهائى است كه ما هر گاه باران بخواهيم از آنها در خواست ميكنيم و اينها براى ما باران مىفرستند، و هر گاه كمك بخواهيم آنها را بمدد مىطلبيم و ياريمان ميكنند! عمرو بن لحى گفت: اگر ممكن است يكى از آنها را بمن بدهيد تا بسر زمين عرب ببرم و آنان نيز مانند شما آن را پرستش كنند.
عمالقه بت هبل را باو دادند، و عمرو آن را بمكه آورده مردم را بپرستش و تعظيم آن وادار كرد»(1)
این بتها تا زمان فتح مکه همچنان در خانه کعبه بودند زیرا گزارشی مبنی بر خارج کردن بتها از خانه کعبه در منابع نداریم. در فتح مکه بود که حضرت علی (علیه السلام) بر دوش حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) رفته بت ها را شکست.(2)
بنا بر گزارشهای تاریخی عمرو بن لحی در زمان شاپور ذوالاکتاف بت ها را درون خانه کعبه آورد(3) شاپور دوم (ذوالاکتاف) در سال 310 پس از میلاد مسیح به سلطنت کشورهای ایران رسید.(4) اما حضرت عبدالمطلب با توجه به اینکه در هشت سالگی پیامبر(صلی الله علیه واله) رحلت کرده اند و پیامبر در قرن ششم میلادی (سال 570م) متولد شده اند(5) بنابراین حضرت عبدالمطلب در قرن ششم میلادی میزسته اند که دو قرن فاصله با شاپور ذولاکتاف دارند. لذا بتها دو قرن پیش از تولد عبدالمطلب در مکه بود.نیز در هنگام تولد حضرت علی (علیه السلام) و در آغاز رسالت در خانه کعبه بت وجود داشت. یعنی در تمام 13 سالی که پیامبرصلی الله علیه واله در مکه بودند خانه کعبه پر از بت بود. پیامبر(صلی الله علیه وآله) به مدینه هجرت کردند. در سال دوم هجری دستور تغییر قبله صادر شد.(6) هنوز در این زمان در کعبه وجود بت را شاهدیم. یعنی از سال دوم تا سال هشتم هجری که مسلمانان به سوی کعبه نماز می خوانند هنوز بت در آن وجود داشت. بنابراین بین وجود بتهاي داخل كعبه با تغيير قبله ارتباطی وجود ندارد.
منابع:
1. ابن هشام، سیره النبویه،ترجمه سيد هاشم رسولى، تهران، انتشارات كتابچى، چ پنجم ، 1375ش، ج1، ص52
2. ابن مغازلی، مناقب، مترجم سید جواد مرعشی نجفی، مکتبه ایه الله مرعشی نجفی، قم، 1356ش، چاپ اول، ص181
3. كتاب الأصنام (تنكيس الأصنام)، ابو المنذر هشام بن محمد الكلبى (م 204)، تحقيق احمد زكى باشا، القاهرة، افست تهران (همراه با ترجمه)، نشر نو، چ دوم، 1364ش، ص9
4.رامتین، ایرج، شاپور دوم (ذوالاکتاف)، انتشارات سنبله، 1387ش، ص50
5. شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1390ش، ص37
6.طبری، محمد بن جرير(م 310)، تاريخ طبرى ، ترجمه ابو القاسم پاينده، تهران، اساطير، چ پنجم، 1375ش، ج3، ص941