جمع بندی در آرزوی ازدواج

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در آرزوی ازدواج

[=113]سلام علیکم اقا ببخشید فقط یه کم سوالاتم طولانیه چون یه کم باید از زندگیم قاطیش بگم
من چند سالی آرزوی ازدواج داشتم و دعا میکردم
چند نفر اومدن و رفتن و حالا یا من نخواستم یا حالا به گفته دیگران من با حرفام اونا رو فراری میدادم یا اکثرا اونا منو نمیپسندیدن و میرفتن
دیگه از نذر و نیازو توسل به اهل بیت اخرش به دعا نویس رفتم و دعا نویسی که میگفتن که روحانیای بزرگ رفتن پیشش و گفت جادو هستو بعد دعایی دادن و سنگ فیروزه واعمالی گفتن تا سر سال کسی میاد ولی نیمد ولی گف اولین نفر که بیاد میشه ، یه نفر اومد بیرونو اخرش اومد خونه و ما گفتیم خب این میشه
دیگه هی طول کشید من بخاطر این که زنگ نمیزد یا دیر میامد هی باهاش جرو بحث کردم و بخاطر اخلاقم یه کم تنده جرو بحق کردم و کار به بدو بیراه کشید و این اقا صبر کردو گف به مادرم ازدواج میکنیم ولی اخر صیغه گف من نمیتونم اخلاق تو رو تحمل کنم و رفت
راستش وقتی اون بود خیلی به هم ریخته بودم بخاطر زنگ نزدناش با اینکه ارزوی ازدواج داشتم ولی دیگه از ازدواج بدم اومده بود

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد شفیق

[TD][/TD]

هوالمحبوب

با سلام خدمت کاربر محترم: از اینکه به مرکز ملی اطمینان کرده و مسأله ی خود را مطرح نموده اید سپاسگذاریم و ان شالله پاسخ هایی که مطرح خواهد شد تا حدودی تسکین مسأله شما باشد.
شرایطی که توصیف کردید را درک می کنم، و سعی می کنم متوجه احساسات شما بشوم؛ اما مایلم کمتر حاشیه پردازی کنم و بیشتر وارد مساله شوم تا برای آن چاره اندیشی نماییم.
چند موضوع در مطالبی که مطرح کردید جای بررسی دارد:


  • شما اشاره کردید که زمانی داروی اعصاب مصرف می کردید و خودسرانه آن را قطع نموده اید؛ باید توجه داشته باشید که مصرف داروهای اعصاب و روان را نباید خودسرانه مصرف کرد و نه خودسرانه قطع کرد که ممکن است آثار قبل از مصرف، با شدت بیشتری بازگردد چراکه همانطور که معمولا این داروها را با مقدار کم شروع می کنند و کم کم بالا می برند برای قطع ان نیز این شیوه بالعکس باید اجرا شود آن هم با دستور روانپزشک و تشخیص متخصص بالینی بعد از بهبود وضعیت روانی. بنابراین به نظر می رسد با توجه به شرایطی که از حالات خود توصیف نموده اید لازم است دوباره ارجاعاتی تحت نظر متخصص داشته باشید.

  • شما بارها در متن خود گفتید که تفأل به حافظ زدید (صبح تا شب شعر حافظ میگیرم) که به نظر می رسد این مسأله به وسواس عملی مربوط می شود؛ چراکه فکر اضطراب ازدواج، شما را به عمل تفأل به حافظ وا می دارد. از طرفی دیگر بیان نمودید که (یهو حرفای بد یا ناسزاهای وحشتناک به ذهنم میاد) اینها وسواس فکری می باشند که باید در جای خویش درمان گردند که منشأ آن اضطراب است که بهتر است به راهکارهای درمان اضطراب مراجعه نمایید.

  • همینطور از خشم و تندی اخلاق سخن گفتین که این مسأله بسیار مخرب است و خشم از مواردی است که رابطه ها را ویران می کند و جذابیت ها را از بین می برد به ویژه از طرف خانم اگر باشد که این مسأله در شما هم جای درمان دارد.

  • به نظر می رسد با روحیاتی که از خود توصیف نموده اید، ازدواج چاره مشکلات شما نیست بلکه ازدواج خود به تنهایی بحران است و برای روبرو شدن با این بحران، آرامش روحی زیادی لازم است که با توجه به وضعیت روانی شما، بحران ازدواج آن را بدتر خواهد کرد و خدائی نکرده ازدواجتان با شکست روبرو میگردد بنابراین درمان شرایط روحی شما در اولویت قرار می گیرد؛ چراکه دو نفر با روحیات و فرهنگ و اعتقادات مختلف وقتی در کنار هم قرار می گیرند نیاز است تا با صبر و خوش بینی و احترام بتوانند اختلافات و تفاوت ها را بپذیرند و با هم همراه باشند. شما در زمانی که با این آقا بوده اید هم حال خوبی نداشتید. چراکه گفتید: (راستش وقتی اون بود خیلی به هم ریخته بودم بخاطر زنگ نزدناش با اینکه ارزوی ازدواج داشتم ولی دیگه از ازدواج بدم اومده بود) می شه گفت لزوما انسان با ازدواج به همه نیازهای خودش نمی تونه برسه چراکه اون انسانی متفاوت از شماست و مثل شما فکر نمی کنه . و وقتی دیگر با شما نبود هم حال بدی داشتید. (از وقتی ولم کرده زندگیم مختل شده)

  • با توجه به مطالب شما که بیان نمودید زود به جنس مخالف وابسته می شوید و وابستگی جز چسبیدن و درخواست توجه را نتیجه نمی دهد که این مسأله بسیار مخرب آشنایی برای ازدواج است و از طرفی، آقایان تمایل دارند با خانمی که قصد ازدواج دارند به راحتی قابل دسترسی نباشد تا مرد برای به دست آوردنش تلاش نماید. وابستگی به جنس مخالف بخصوص برای خانم آثار مخربی دارد از جمله:

  • حس انتقام جویی از جنس مخالف
  • مقایسه بعد از ازدواج با فرد قبلی
  • صبر کردن و از دست دادن خواستگارهایی با شرایط بهتر
  • آسیبهای روحی و روانی
  • احتمال آسیب های جنسی
  • احساس گناه و خیانت


  • به نظر می رسد شما در حال حاضر به این مرحله رسیده اید که فقط قصد ازدواج دارید به هر قیمتی که باشد و با هر جنس مخالفی که شده که این مسأله یعنی ازدواج برای فرار از موقعیت فعلی، یکی از بدترین شیوه برای ازدواج است.

لطفا به مطالب ذیل توجه نمایید.

مسئله شما از نوع موقعیت چاره ناپذیر است؛ یعنی خودتان در به وجودآمدن آن اختیاری ندارید و تغییر این موقعیت صددرصد به دست شما نیست. این موقعیت ها دو ضربه برای انسان ایجاد می کنند. اول ضربه واقعی این موقعیت است که همان تأخیر در ازدواج برای شماست که از حیطه اختیار شما خارج است و بعد ضربه روانی ای است که شما از این مسأله برایتان ایجاد شده است در این موارد روانشناسان می گویند: ببین کدام ضربه را تو می توانی به نفع خودت تغییر دهی تا اوضاعت بهتر شود. تغییر در ضربه روانی در حیطه اختیار شماست که با مطالبی که در ادامه خواهد آمد می شود از تأثیرات ضربه روانی کاست.


  • نگرانی شما در مورد تاخیر در ازدواج خردمندانه و منطقی اسب بی تردید ازدواج مهم است اما مسلما همه زندگی نیست! اجازه ندهید نگرانی از این مسئله تمام زندگی شما را مختل کند. بین یک دختر خانم مجرد با مشکلات روحی و خُلقی و یک دخترخانم مجرد با روح و روان سالم حتما سلامت را انتخاب کنید و مراقب سلامت روح و جسم تان باشید. کم نیستند افرادی که در سنین بالا ازدواج می کنند و ازدواج موفقی هم دارند.

  • ازدواج را مساوی با زندگی نگیرید. ازدواج می تواند یک نقطه عطف در زندگی باشد، اما همه زندگی نیست. استرس و اضطراب و فشار ناشی از این فکر، می تواند شما را بیشتر به دردسر بیندازد. ممکن است شرایط به گونه ای پیش برود، که امکان ازدواج میسر نباشد؛ کما اینکه حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) تا پایان عمر، به خاطر شرایط خاص، مجرد زندگی کردند.

.- تمرکز بیش از حد بر ازدواج، آسیب زاست. زمانی که تمام فکر و ذکرتان موضوع ازدواج است، احساس یاس و ناامیدی ممکن است بر شما غلبه پیدا کند. ضمن اینکه این تمرکز و فشار بیش از حد، ممکن است به انتخاب نادرست نیز بیانجامد.
اشتباه برداشت نکنید! منظور این نیست که ازدواج کم اهمیت است یا باید بی خیال شد. منظورم این است که سایر جنبه های زندگی را نیز در نظر داشته باشید و به پرورش استعدادهایتان بپردازید.

.- مراقب اعتقاداتتان باشید. برخی اعتقادات را ما درست متوجه نشده ایم. لازمه عدالت این نیست که به همه یکسان بدهد. مطالعات دینی خود را عمیق کنید. درباره عدالت خدا، درباره توکل، درباره قسمت، درباره دعا و ... اشتباهات زیادی در برداشت های ما وجود دارد. یک وقت به خاطر کج فهمی مان، دست از دین نکشیم. پیشنهاد می کنم کتب شهید مطهری(ره) را مطالعه کنید و از نظرات علمای برجسته بهره مند شوید.

  • به سایر جنبه های زندگی تان بپردازید. زندگی صرفا ازدواج کردن نیست. شما می توانید فعالیت های گسترده و متنوعی داشته باشید. تحصیل کردن، شاغل شدن، کمک رسانی به دیگران، رابطه با خدا(نه صرفا برای خاطر ازدواج!)، ورزش، مطالعه، مهارت آموزی و ... تنها بخشی از این تنوع هستند. این به شما بسیار کمک می کند تا ذهنتان آزادتر شود.

  • برای خودتان ارزش قائل شوید: دقت داشته باشید که انتخاب همسر مناسب، خود یه مقوله بسیار مهم است. ذهنتان را بازتر کنید. بحث صرفا ازدواج کردن نیست، بلکه ازدواجِ خوب کردن هم هست.

  • دنیا دار امتحان و آزمایش است و هرکس در زندگی به گونه ای مورد آزمایش قرار می گیرد و امتحان شدن کار راحتی نیست و سنگ محک انسانها به همین آزمایش و چگونگی سرانجام آن است؛ شاید آزمایش شما در این دنیا همین مسأله باشد.

  • ازدواج شرایطی را می طلبد که اولین و مهمترین آن، شناخت خود است از جمله:

  • ویژگیهای بدنی جسمانی سلامت جسمی زیبایی وتناسب اندام جنسی(جذابیت جنسی گرم مزاجی ، سردمزاجی
  • ویژگی های روانشناختی
  • شخصیتی و اخلاقی
  • عاطفی
  • شناختی (تفکر و نوع تجزیه و تحلیل)

  • باورها و اعتقادات
  • مذهبی، قومی وجغرافیایی
  • مهارت ها و توانمندیها
  • هنری
  • علمی
  • اجتماعی
  • ورزشی و....
شما چقدر به این شناخت ها از خود رسیده اید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شما مسأله ای را مطرح کردید که مردان بر زنان برتری دارند کاش آیه را مستند بیان می کردید تا پاسخ داده شود ولی آنچه که از آیات و روایات پیداست مبنی بر این است که در اصل خلقت هیچکدام بر دیگری برتری ندارد اگرچه تفاوتهایی در بین جنس زن و مرد چه به لحاظ جسمی، شخصیتی، عقلانی وجود دارد که لازمه تکامل آنهاست. تک تک انسانها و همه انسانها از از عزت و برتری برخوردارند. برای نمونه:

و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایت لقوم یتفکرون : سوره روم آیه 21.
و از نشانه خلقت خداوند این است که برای شما همسرانی را از جنس شما آفرید تا بد ینوسیله آرامش بیابید و بین شما انس و الفت و دوستی قرار داد. همانا در این امر برای اند یشمندان نشانه هایی است.

اگر مرد برتر از جنس زن باشد دیگر زن نمی تواند منبع آرامش برای مرد باشد و همچنین این مرد از جنس زن متولد می شود. حضرت زهرا سلام الله یک خانم است که برترین مردان عالم منتسب به ایشان هستند.

ما شما را زوج آفریدیم (سورة نبأ، آیه Dirol

او آفریننده آسمانها و زمین است از خودتان جفت­هایی برایتان قرارداد ـ و از حیوانات نیز جفتهایی ـ و به این صورت شما را می­آفریند. هیچ چیز همانند او نیست و هم شنوا و بینا است. سوره شوری، آیه 1

از طرف دیگر تمام آیاتی که درباره نعمت های بهشتی است تفاوتی بین جنس زن و مرد قائل نشده بلکه معیار برتری برای دست یابی به نعمت ها را تقوی بیان نموده است.

[=microsoft sans serif]انتخاب با توست : صبح که می شود می توانی بگویی: صبح بخیر خداوند بزرگ؛ یا بگویی خدا بخیر کند باز صبح شده.

معرفی منبع برای مطالعه بیشتر:


  • میرمحمد صادقی، مهدی؛ آموزش پیش از ازدواج، انتشارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1384، چاپ اول.

جمع بندی

پرسش:چندسال آرزوی ازدواج داشتم ولی یا آنها نپسندیدند و یا من با حرفهایم آنها را فراری دادم. بالاخره یک نفر آمد که مدتی در ارتباط بودیم ولی از تماس نگرفتن هایش با هم جروبحث می کردیم و من اخلاقم تند بود و کار به بدوبیراه می کشید و بعد مرا رها کرد و حالم بسیار بد است من زمانی قرص اعصاب می خوردم ولی رها کردم پشت سر هم فال حافظ می گیرم گاهی از شب تا صبح. حرفهای بد و ناسزا در ذهنم میآید و فکر می کنم خدا مردان را برتر از زنان آفریده و همه نعمت های خوب بهشت را به آنان می دهد.

پاسخ:

چند موضوع در مطالبی که مطرح شد جای بررسی دارد:

  • شما مصرف دارو داشتید که خودسرانه قطع نمودید که به صلاح شما نبود. این داروها کم کم شروع می شود و همینطور کم کم هم باید رها شود تحت نظر روانپزشک. با توجه به مسائلی که از خودتان  گفتید؛ دوباره به دارو نیاز دارید که باید به روانپزشک مراجعه نمایید و خودسرانه دوباره مصرف را شروع نکنید.

 

  • شما در مطلب خود از تفأل به حافظ سخن گفتید که گاهی از صبح تا شب فال می گیرید که این مسأله به وسواس عملی مربوط می شود.
  • مسأله خشم و تندی اخلاق در شما هم نیاز به درمان دارد؛ چراکه خشم مخرب رابطه هاست بخصوص اگر از طرف خانم باشد.
  • به نظر می رسد با روحیاتی که از خود توصیف نموده اید، ازدواج چاره مشکل شما نیست؛ چراکه ازدواج خود به تنهایی بحران است و برای روبرو شدن با این بحران، آرامش روحی زیادی لازم است که با توجه به وضعیت روانی شما، بحران ازدواج آن را بدتر خواهد کرد؛ چراکه هم در زمانی که با آقا در ارتباط بودید حال خوبی نداشتید و هم وقتی که رهایتان کرده بود.
  • همچنین بحث وابستگی شما به جنس مخالف خطرآفرین می باشد. عدم دسترس بودن خانم برای آقایان جذابیت دارد که وابستگی مخلّ این مسأله است.
  • به نظر می رسد شما در حال حاضر برای فرار از موقعیت فعلی با هر جنس مخالفی که شده قصد ازدواج دارید که بدترین شیوه برای ازدواج است.

مسئله ای که مطرح شد از نوع موقعیت چاره ناپذیر می باشد یعنی خود شخص در به وجود آمدن اینکه ازدواج نکرده صددرصد مسئول نیست. اما به هر حال از این موقعیت دو ضربه ایجاد می شود. اول ضربه واقعی است که ازدواج نکرده و دیگری ضربه روانی از این واقعیت است که وضعیت روانی شخص را به هم ریخته است. روانشناسان می گویند: فرد باید ببیند کدام ضربه را می تواند به نفع خودش تغییر دهد و در حیطه اختیارش است تا اوضاع روانی اش بهتر شود. که همان ضربه روانی است که در ادامه مطالبی خواهد آمد که از تأثیرات این ضربه روانی کاست. 

  • نگرانی شما درمورد تأخیر ازدواج منطقی و خردمندانه است و موضوع ازدواج، موضوع مهمی است ولی همه زندگی نیست!  نباید اجازه داد نگرانی از این مسأله تمام زندگی را مختل کند. چراکه سلامت روح داشتن مهم تر از ازدواج بدون روح سالم است.
  • ازدواج را مساوی با زندگی نگیرید. ازدواج می تواند یک نقطه عطف در زندگی باشد، اما همه زندگی نیست. استرس و اضطراب و فشار ناشی از این فکر، می تواند شما را بیشتر به دردسر بیندازد. ممکن است شرایط به گونه ای پیش برود، که امکان ازدواج میسر نباشد؛ کما اینکه حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) تا پایان عمر، به خاطر شرایط خاص، مجرد زندگی کردند.

.- تمرکز بیش از حد بر ازدواج، آسیب زاست. زمانی که تمام فکر و ذکر شما موضوع ازدواج است، احساس یاس و ناامیدی ممکن است بر شما غلبه پیدا کند. ضمن اینکه این تمرکز و فشار بیش از حد، ممکن است به انتخاب نادرست نیز بیانجامد. منظور این نیست که ازدواج کم اهمیت است یا باید بی خیال شد. منظورم این است که سایر جنبه های زندگی را نیز در نظر داشته باشید و به پرورش استعدادهایتان بپردازید.

  • به سایر جنبه های زندگی بپردازید:  مثل تحصیل، شغل، کمک رسانی به دیگران، ورزش، مطالعه، مهارت آموزی و هنر و ارتباط با دیگران..................
  •  برای خودتان ارزش قائل شوید: دقت داشته باشید که انتخاب همسر مناسب، خود یه مقوله بسیار مهم است. ذهنتان را بازتر کنید. بحث صرفا ازدواج کردن نیست، بلکه ازدواجِ خوب کردن هم هست.
  • دنیا دار امتحان و آزمایش است و هرکس در زندگی به گونه ای مورد آزمایش قرار می گیرد و امتحان شدن کار راحتی نیست و سنگ محک انسانها به همین آزمایش و چگونگی سرانجام آن است؛ شاید آزمایش شما در این دنیا همین مسأله باشد.
     
  • ازدواج شرایطی را می طلبد که اولین و مهمترین آن، شناخت خود است از جمله:
  • ویژگیهای بدنی، ویژگی های روانشناختی، شخصیتی و اخلاقی، عاطفی، شناختی (تفکر و نوع تجزیه و تحلیل) و...

خوب است از خودتان بپرسید چقدر به این شناخت ها ا زخود رسیده اید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شما مسأله ای را مطرح کردید که مردان بر زنان برتری دارند. ولی آنچه که از آیات و روایات پیداست مبنی بر این است که در اصل خلقت هیچکدام بر دیگری برتری ندارد اگرچه تفاوتهایی در بین جنس زن و مرد چه به لحاظ جسمی، شخصیتی، عقلانی وجود دارد که لازمه تکامل آنهاست. تک تک  انسانها و همه انسانها از عزت و برتری برخوردارند. برای نمونه:

(و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایت لقوم یتفکرون؛ و از نشانه خلقت خداوند این است که برای شما همسرانی را از جنس شما آفرید تا بد ینوسیله آرامش بیابید و بین شما انس و الفت و دوستی قرار داد. همانا در این امر برای اند یشمندان نشانه هایی است.) (1)

 اگر مرد برتر از جنس زن باشد دیگر زن نمی تواند منبع آرامش برای مرد باشد و همچنین این مرد از جنس زن متولد می شود. حضرت زهرا (سلام الله علیها) یک خانم است که برترین مردان عالم منتسب به ایشان هستند.

 (ما شما را زوج آفریدیم.) (2)

(او آفریننده آسمانها و زمین است از خودتان جفت­هایی برایتان قرارداد ـ و از حیوانات نیز جفتهایی ـ و به این صورت شما را می­آفریند. هیچ چیز همانند او نیست و هم شنوا و بینا است) (3)

از طرف دیگر تمام آیاتی که درباره نعمت های بهشتی است تفاوتی بین جنس زن و مرد قائل نشده بلکه معیار برتری برای دست یابی به نعمت ها را تقوی بیان نموده است. مطالعه سلسله کتابهای استاد مطهری برای اینگونه شبهات مفید میباشد.

پی نوشت ها:

  1. سوره روم، آیه 21.
  2. سوره نبأ، آیه 8.
  3. سوره شوری، آیه 1.

منابعی برای مطالعه بیشتر:

  • میرمحمد صادقی، مهدی؛ آموزش پیش از ازدواج، انتشارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1384، چاپ اول.
  • جانباز، نوید، از من تا ما (آمادگی های ازدواج)، انتشارات موسسه امام خمینی.

 

موضوع قفل شده است