ناامیدی از ازدواج

در آرزوی ازدواج

انجمن: 

[=113]سلام علیکم اقا ببخشید فقط یه کم سوالاتم طولانیه چون یه کم باید از زندگیم قاطیش بگم
من چند سالی آرزوی ازدواج داشتم و دعا میکردم
چند نفر اومدن و رفتن و حالا یا من نخواستم یا حالا به گفته دیگران من با حرفام اونا رو فراری میدادم یا اکثرا اونا منو نمیپسندیدن و میرفتن
دیگه از نذر و نیازو توسل به اهل بیت اخرش به دعا نویس رفتم و دعا نویسی که میگفتن که روحانیای بزرگ رفتن پیشش و گفت جادو هستو بعد دعایی دادن و سنگ فیروزه واعمالی گفتن تا سر سال کسی میاد ولی نیمد ولی گف اولین نفر که بیاد میشه ، یه نفر اومد بیرونو اخرش اومد خونه و ما گفتیم خب این میشه
دیگه هی طول کشید من بخاطر این که زنگ نمیزد یا دیر میامد هی باهاش جرو بحث کردم و بخاطر اخلاقم یه کم تنده جرو بحق کردم و کار به بدو بیراه کشید و این اقا صبر کردو گف به مادرم ازدواج میکنیم ولی اخر صیغه گف من نمیتونم اخلاق تو رو تحمل کنم و رفت
راستش وقتی اون بود خیلی به هم ریخته بودم بخاطر زنگ نزدناش با اینکه ارزوی ازدواج داشتم ولی دیگه از ازدواج بدم اومده بود

ناامید از ازدواج

انجمن: 

با سلام من دختر32ساله مجرد هستم که به شدت ناامیدم از ازدواج کردن بااینکه زمانی خواستگارانی داشتم ولی به دلایلی قسمت نشد شاید 2.3مورد بیشتر ازسمت من رد شدند ومابقی ازسمت طرف مقابل ولی الان همش افسوس میخورم که شاید باید یکی رو قبول میکردم بااینکه سخت گیر نبودم ولی یا خوشم نیومده یا شرایط اخلاقی دینی طرف رو دوست نداشتم الان نمیدونم چه دعایی کنم که حاجت بگیرم ازطرفی مادرم میگوید قسمت نبوده اگربود تاالان ازدواج کرده بودی ولی باهمه این تفاسیر میترسم که ازدواج نکنم واین باعث افسردگیم شده مخصوصا که همه دوستانم ازدواج کردند .راهنماییم کنید آیا واقعا قسمتم نبوده ؟چه دعایی کنم حاجتم روا شود؟