کشیدن چادر از سر دختر

کشیدن چادر از سر خانم محجبه!!!


در این روزگاری که مردم در خواسته‌های «خود» غوطه‌ور شده‌اند و مشغولیت‌های دنیایی آنها را سرگرم کرده است، هستند کسانی که هنوز می‌خواهند فروع دین خود را حفظ کنند و برای سرنوشت نیک جامعه، دست و پا می‌زنند.

سمانه شمس، دختر ۳۰ ساله‌ای است که یکشنبه ۲۳ تیرماه امسال در پی امر به معروف و نهی از منکر به یک زن بدحجاب، مورد حمله وی قرار گرفت. این اتفاق در ماه مبارک رمضان در میدان پونک تهران رخ داد.
*** ماجرای عصر یکشنبه را این طور شروع کنیم که شما پس از پایان یک روز تلاش و کار، به سمت منزل می‌رفتید تا اینکه با یک زن بدحجاب مواجه می‌شوید و برحسب وظیفه، احساس تکلیف می‌کنید که امر به معروف و نهی از منکر کنید اما واکنش‌ این زن، خارج از تصور بوده است، بقیه اتفاق را خودتان توضیح دهید.

شمس: مسیر برگشت من از محل کار به سمت منزل از محدوده میدان صادقیه تا میدان پونک است. ساعت حول و حوش ۵ بعدازظهر بود که نزدیک مرکز خرید پونک رسیدم. معمولاً هم اطراف مرکز خریدها و پاساژها پاتوق زنان و دختران بدحجاب است با یکی از این زنان بدحجاب مواجه شدم و مثل همیشه که بر حسب تکلیف دینی، با یک جمله به آرامی، امر به معروف می‌کردم به این خانم تنها یک جمله گفتم و آن این بود که «می‌شود حجابت را رعایت کنی» فقط و فقط همین یک جمله را گفتم که هنوز به نقطه آخر آن نرسیده بودم به یک باره، به سمت من حمله کرد و گلوی من را فشار داد و با دست دیگر شروع به چنگ انداختن به صورت من کرد. من هم که روزه بودم و هوا هم گرم بود احساس خفگی می کردم اما به هر طریقی که بود تلاش کردم بدن خودم را از دست‌های او جدا کنم.

این تو هستی که باید حجابت را برداری شماها چند نفری بیشتر نیستید!

*** یعنی هیچ صحبتی نکرد و در جواب امر به معروف به سمت شما حمله‌ور شد؟

شمس: نه، در حین حمله ور شدن به سمت من، فحاشی می‌کرد و می‌گفت که «آدمت می‌کنم، بی‌جا می‌کنی که به من حرف می‌زنی، کاری می‌کنم که دیگر جرأت نکنی به کسی بگویی حجابت را رعایت کن و...» بعد از اینکه خودم را از دست‌هایش جدا کردم به او پیشنهاد کردم که کانکس کلانتری آن سمت خیابان است، بیا برویم تو به خاطر حرف من از من شکایت کن و من هم از اینکه شما کتکم زدی شکایت می‌کنم هنوز جمله را به پایان نبرده بودم این بار بدتر از دفعه قبل به سمتم حمله ور شد و تلاش کرد چادر و روسری‌ام را از سرم بکشد هر چقدر او تلاش می‌کرد من هم مقاومت بیشتری می‌کردم حین این کار، بلند بلند فحاشی می‌کرد و می‌گفت «این تو هستی که باید حجابتو برداری، اینجا دیگه جای شماها نیست، این شماها هستید که باید از اینجا بروید، شماها چند نفری بیشتر نیستید، بمانید خودم چادر از سرتان می‌کشم و...» در این زمان دیگر صدای من هم بلند شده بود و تلاش می‌کردم که چادرم را روی سرم حفظ کنم و به لطف خدا هم این خانم نتوانست به هدفش برسد.

دوره امر به معروف گذشته است؟!

*** حوالی مراکز خرید معمولاً شلوغ است و پر رفت و آمد، کسی ناظر این اتفاق نبود که به کمک بیاید؟

شمس: چرا مردم بودند، حتی کانکس کلانتری هم در آنجا بود که نیروهایش مثلاً امنیت آنجا را باید تأمین می‌کردند. اما مردم بیشتر رد می‌شدند و می‌رفتند تا اینکه وقتی زمان کشیده شدن چادر من شد و من صدایم بالا رفت یک آقایی از رهگذران آمد و آن خانم را از من جدا کرد و نجاتم داد. بعد از آن حدود بیست نفر دور ما جمع شده بودند که بیشتر آنها هم آقایان بودند. بعضی‌ها در همان حین، به جای اینکه نسبت به وضع فاجعه بار ظاهر آن خانم، معترض باشند به من یادآوری می‌کردند که دوره امر به معروف گذشته است و نباید به این خانم‌های با این ظاهر حتی نزدیک شد، خانمی به من می‌گفت «به تو چه ربطی داشته، هر کسی را در گور خود می‌خوابانند» آقایی می‌گفت « این زن اوضاعش معلوم است».

*** با این اوصاف، وضع جسمی شما در حال حاضر چطور است؟

شمس: با اینکه چند روز از ماجرا گذشته اما هنوز آثار کوفتگی آن در سر و گردنم وجود دارد.

*** گفتی که یک کانکس کلانتری هم آنجا بود یعنی مأموران کلانتری هیچ عکس العملی نسبت به این اتفاق نداشتند؟

شمس: نه، اصلاً! در تعجبم که نیروهای پلیس در آنجا پس چه نقشی دارند، مگر نه اینکه امنیت منطقه را باید تأمین کنند؟

*** نیروهای پلیس در کانکس حضور داشتند؟ شاید آن زمان در محل، حاضر نبودند؟

شمس: حضور داشتند همیشه یکی از نیروهایشان بیرون کانکس می‌ایستد و کشیک می‌دهد، آن روز پلیس که از موضوع، مطلع نبود اما شلوغی بیست نفری در خیابان را که می‌دید می‌توانست حداقل عکس العملی نشان دهد. این خانم به حدی رفتاری عجیب و غیرطبیعی داشت که حتی اگر یک سوزن در اختیارش بود چشمان من را درمی‌آورد چه برسد به اینکه وسیله دیگری برای حمله داشت معلوم نیست چه اتفاقی می‌افتاد. این خانم حتی زمانی هم که از دستش نجات پیدا کرده بودم فریاد می زد که «اگر یک بار دیگر ببینمت می کشمت، مگر یک بار دیگر نبینمت، زنده نمی‌گذارمت و...»

دیگر گشت ارشاد جمع شده است جلوی دزدی را می‌گیریم

*** خوب، ماجرا را تا اینجا گفتید که آقایی، شما را از دست این خانم نجات داد بعد از آن چه اتفاقی افتاد سراغ کانکس کلانتری رفتید؟

شمس: نه، تعدادی از مردم برای اینکه خطری دوباره از طرف آن خانم برای من نباشد من را تا منزل همراهی کردند ولی وقتی رسیدم خانه، خانواده به من گفتند که باید به سراغ کلانتری می‌رفتم و شکایت می‌کردم برای همین دوباره با خانواده به سمت محل اتفاق برگشتیم و سراغ کانکس کلانتری رفتم موضوع را توضیح دادم و از اینکه عکس‌العملی نشان نداده بودند گله کردم، آنها به من گفتند که حالا که این خانم رفته از چه کسی می‌خواهم شکایت کنم اما گفتم من شکایتم از مسئولان است نه از این خانم. پرسیدم گشت ارشادی که قبلاً روبروی این مرکز خرید می‌ایستاد کجاست؟ جوابم را این طور دادند که «دیگر گشت ارشاد جمع شده»، البته آن زمان هم که گشت ارشاد بود از هر ۱۰ نفر به یکی تذکر می‌داد ولی به هر حال، کمی نقش بازدارندگی داشت. سربازی که در کانکس بود به من گفت که «ما فقط وظیفه داریم اینجا مراقب باشیم که دزدی انجام نشود»!

*** شما مسئول این اتفاق را چه کسی یا چه دستگاهی می‌دانید؟

شمس: من در کانکس کلانتری هم که بودم گفتم من می‌خواهم از آقای احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی شکایت کنم. بدحجاب‌ها وقیح شده‌اند. آنها به من گفتند که این شکایت را اینجا نباید تنظیم کنی بلکه باید به مراجع بالاتر بروی مثل کمیسیون اصل ۹۰ یا دفتر مقام معظم رهبری. من آنجا شکایتی را ننوشتم.

*** حالا هنوز هم برای شکایت و مراجعه به این مراجع رسیدگی و دفاتر مصر هستید؟

شمس: بله، حتماً این موضوع را پیگیری می‌کنم چون نباید به جایی برسیم که حکمی به نام امر به معروف و نهی از منکر را فراموش شده بدانیم تا هر کسی هر طوری که می‌خواهد در جامعه اسلامی عمل کند.

این خبر بود اما مطلب


اکثر قریب به اتفاق مردم ما مسلمان هستند . نشان این موضوع اینکه شما برین تو خیابان و افرادی که ظاهر خوبی ندارند بگویید مسلمان نیستی و ببینین چی جواب میدن . بیشترشان میگن مسلمان هستم و حتی عده ای جواب خواهند داد خودت مسلمان نیستی من مسلمانم . این را هر ایرانی اگر به اطراف خود نگاه کند میبیند که امثال این خانم بیحجاب که مسلمان نباشد در جامعه ما خیلی کم است . ( البته ممکن است این خانم هم مسلمان باشد اما تبلیغات یا ناراحتیها و مشکلات باعث این کارش شده باشد )
به خانم ناهی منکر تبریک میگویم که مصداق این آیه هستند ( شما بهترین امتی هستید که امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان می آورید) و دعا گوی ایشان هستم که ما صدقه سر ایشان زندگی میکنیم و عرض میکنم که خوش به سعادت شما که در ماه مبارک رمضان در این راه کتک خورده اید .

نکات قابل ملاحظه

چرا این عده محدود به خود اجازه میدهند اینگونه عربده بزنند ؟
راهکار مقابله با این وضع چیست؟

وقتی این افراد اینگونه در جامعه ظاهر میشوند آنها که حجابشان شل است خودشان را با ایشان مقایسه میکنند و فکر میکنند حجابشان خوب است . در واقع این افراد خط شکنان بی دینی در جامعه هستند.
چرا مردم سکوت مینمایند در حالیکه افرادی مانند این خانم بیحجاب که بسیار کمند عربده میزنند ؟

جواب اینست که ما آماده کتک خوردن و حتی مرگ در راه امر به معروف و نهی از منکر نیستیم . قرآن میفرماید (آیا گمان میکنید بدون اینکه مجاهدان و صابران شما مشخص شوند به بهشت میروید ) .

ما نیاز به تعداد محدودی امثال این خانم داریم که از کتک و مرگ در راه خدا بیم نداشته باشند . اینکه از نیروی انتظامی توقع داریم و خودمان هیچ کاری نمیکنیم اشتباه است . این فرمایش سالها پیش مقام معظم رهبری است که شما تذکر بدهید و بروید وقتی تعداد تذکرها زیاد شود خودشان حساب کارشان را میکنند. اینکه گفته میشود در نهی از منکر باید احتمال تاثیر داد و جان و مالمان در خطر نباشد برای این شرایط نیست . گاهی شرایطی وجود دارد که اگر نهی از منکر نشود وضع بدتر میشود ، اینجا دیگر احتمال تاثیر و خطر مطرح نیست و لازم است برای جلوگیری از بدتر شدن وضع اقدام شود. مثال اینکه منزلمان دزد آمده و میخواهد به ناموسمان تجاوز کند چه میکنیم ؟
بازهم میگویم اکثر مردم ما مسلمان هستند و امثال این خانم بیحجاب بسیار محدود و اگر ما به وظیفه دینیمان عمل کنیم اوضاع جامعه بهبود میابد و الا باید منتظر روزهای بدتر باشیم . دولت جدید هم که از این قیدها ندارد پس لازم است خود مردم وارد عمل شوند و از دولت انتظار نداشته باشند .

یک نفر یا گروه شروع کنه سایتی درست کنه و تبلیغ این فرهنگ رو بکنه . یعنی فرهنگ کتک خوردن و کشته شدن در راه امر به معروف و نهی از منکر .
ما جلسات و سایت مذهبی زیاد داریم اما این کار زمین مونده و باید شروع بشه.
جهت منحرف نشدن موضوع اضافه میشود که اخلاق مداری ، الگو بودن در زندگی ، رعایت اصول نهی از منکر ودیگر اصول اولیه در این بحث مطرح نیست بلکه ما نیازمند مقابله با خط شکنان فرهنگی از جمله حجاب هستیم و با شرائطی که بوجود آمده نیازمند مقابله با هرگونه مشکلی هستیم.