پیروی از حدیث

پیروی از حدیث یا تحمیل حدیث؟

انجمن: 

[=&amp] با سلام[/]

[=&amp]به ما گفته شده است که یک انسان باید احکام دینی خودش را بلد باشد و سه راه در پیش روی ما گذاشته اند :[/]

[=&amp]یا از مجتهد عالم یا اعلم تقلید کنیم.[/]

[=&amp]یا خودمان مجتهد ( کلی یا جزئی) شویم.[/]

[=&amp]یا احتیاط کنیم.[/]

[=&amp]و هم چنین گفته اند منابع دینی ما عبارت است از :[/]

[=&amp]کتاب، سنت، عقل و اجماع ( کاشف از قول یا فعل معصوم)[/]

[=&amp]و هم چنین گفته اند که [/]

[=&amp]سنت از طریق روایات و احادیث کشف میشوند.[/]

[=&amp]و نیز گفته اند که [/]

[=&amp]احادیث متواتر، قطعی الصدور هستند و احادیث غیر متواتر ظنی الصدور.[/]

[=&amp]و باز احادیث غیر متواتر باید از جهت سند و محتوا بررسی شوند تا حدیث ظنی معتبر را به دست آوریم.[/]

[=&amp]و نیز گفته اند[/]

[=&amp]احادیث ظنی معتبر، به دلیل سیره عقلا و کتاب و سنت ، حجت هستند.[/]

[=&amp]حال در این مسیر با یک معضل روبرو هستیم به نام[/]

[=&amp]اختلاف در اجتهاد [/]

[=&amp]( که تمام جامعه مسلمانان را در بر میگیرد با تفاوت های بسیار که طیف وسیعی از حلال و حرام ها و عبادات را در بر میگیرد.)[/]

[=&amp]از طرفی گفته شده است که اجتهاد هر کس برای خودش و مقلدان او، حجت است. اینجا معضل دیگری رخ می نماید.[/]

[=&amp]تعارض و تزاحم بین این اجتهاد ها ایجاد می شود. [/]

[=&amp]( آیا در تزاحم و تقابل بین اجتهاد مجتهدان باز هم اجتهادشان برایشان حجت است ؟ یا ظلم است ؟ )[/]

[=&amp]حال سوالات اصلی این است که :[/]

[=&amp]یک مجتهد بر اساس منابع ظنی یا قطعی، به احکامی دست می یابد و این احکام را به خداوند نسبت می دهد. مثلا گفته میشود تمام آلات موسیقی حرام است. یا گفته میشود ریش تراشی حرام است یا گفته میشود علت حکم عده، عدم الحمل است و ...[/]

[=&amp]سوال اول : اگر قبول کنیم که بخش اعظمی از این احکام از منابع ظنی الصدور هستند آیا مجتهد می تواند به صورت قطعی این احکام را به خداوند نسبت بدهد ؟[/]

[=&amp]سوال دوم : آیا یک مجتهد می توند احکام استنتاجی خود را به دیگران تحمیل کند ؟ یا دیگران را قضاوت کند ؟ مثلا بگوید فلانی کار حرام انجام داده است ؟ یا مثلا بگوید فلانی باید تعزیر شود ؟ [/]

[=&amp]آیا مقلدان یک مجتهد می توانند بنا به رساله ی یک مجتهد ، نظر او را بر دیگران تحمیل کنند یا به دیگران نسبت فعل حرام بدهند ؟[/]

[=&amp]آیا در این موارد باز هم مجتهد می تواند بگوید افعال من حجت هستند ؟ یا اینکه فعل مجتهد، مصداق بارز ظلم و تحمیل اجتهاد خودش است ؟[/]