میزان تسلط شیطان بر انسان
سلطنت شیطان
ارسال شده توسط TARIG در چهارشنبه, ۱۳۸۸/۱۰/۲۳ - ۰۰:۰۹آنچه از نصوص دينى به ويژه از قرآن كريم استفاده مىشود، قلمرو نفوذ شيطان در انسان فقط در حد وسوسه و جلوه دادن خيال يك امر باطل است، كه با عناوين «وسوسه»، «تزيين» و «تسويل» بيان شده است و او هيچگونه اكراه و اجبارى بر انسان ندارد.
اين حقيقت را قرآن كريم در آيه 22 سوره «ابراهيم» از زبان شيطان چنين نقل مىكند: وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ شيطان در قيامت خطاب به گمراهان مىگويد: من در دنيا هيچ گونه قدرت و تسلطى بر شما نداشتم به جز اينكه شما را به سوى باطل فرا خواندم و شما نيز اجابت كرديد. پس مرا بر گمراهى خويش ملامت نكنيد، بلكه خود سزاوار سرزنش هستيد.
در تفسير «الميزان» در ذيل آيه شريفه آمده است: خداوند در اين آيه هر گونه سلطه ظاهرى و معنوى را از شيطان نفى كرده يعنى، نه چنين قدرتى دارد كه در اراده انسان نفوذ كند و چيزى را بر او تحميل كرده و بر كارى اجبار نمايد و نه دليل و برهانى دارد تا عقل و انديشه انسان را تحت تصرف خود قرار دهد تا در نتيجه انسان را ناچار به پذيرش القائات خود بكند. تنها نقشى كه او در زندگى انسان دارد، دعوت به سوى باطل است و فلسفه اين اندازه تسلط شيطان بر بشر «اختيار انسان» است چون مرتبه وجودى انسان در آفرينش ايجاب مىكند كه او آزاد و مختار باشد و موجود مختار، همواره بايد بر سر دو راه و ميان دو دعوت حق و باطل قرار گيرد تا كمال خويش را- كه تنها از راه اختيار و انتخاب به دست مىآيد- تحصيل كند.بلى در قرآن بعد از آنكه هر گونه تسلط و نفوذ ابتدايى از شيطان سلب شده، يك نوع سلطنت و نفوذ ثانوى براى او نسبت به برخى از افراد پذيرفته شده است كه اين حقيقت را در سوره نحل چنين بيان مىفرمايد: إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى اَلَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ اَلَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ همانا شيطان بر مردمى كه به خدا ايمان آورده و بر پروردگار خويش اتكا و اعتماد كردهاند، هيچ گونه تسلط و نفوذى ندارد و تنها تسلط او منحصر به اشخاصى است كه خودشان ولايت و سرپرستى او را پذيرفته و دست ارادت و دوستى به او دادهاند.
بديهى است اين سلطنت و نفوذ ثانوى كه شيطان بر گروهى ازانسانها پيدا كرده است نه تنها با اراده و اختيار و استقلال انسان هيچ منافاتى ندارد بلكه خود آنان با اراده و اختيار، زمام امورشان را به دست شيطان داده و ولايت و زمامدارى او را پذيرفته اند.