آیا پولی که با انجام عمل حرام به دست میاد اشکال شرعی داره یا نه؟
مثلا شرع و قانون میگه این کار حرومه
ولی یکی میاد کار خلاف شرع و قانون رو انجام میده و صاحب پولی میشه.
این پول حکمش چیه؟
سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر استاد گرامی و کاربران محترم
سوالی که بنده حقیر میخواهم بپرسم از دو جنبه قابل برسی است ،پس لطفا حتما به کارشناسان محترم حدیث نیز ارجاع داده شود
همانگونه که از نام تاپیک مشخص است سوال بنده این است که در آموزه های دینی که از معصومین علیهم السلام به ما رسیده است آیا امر یا دستور یا سفارشی به پس انداز نمودن برای روز مبادا داریم؟!!
حقیر مدتی است این سوال ذهنم را درگیر نموده است ،زیرا با مطالعات اندکی که بنده تا کنون داشته ام هنوز به حدیثی برنخورده ام که افراد را به پس انداز کردن برای روز مبادا سفارش کرده باشد!! (البته قطعا ندیدن بنده ،آن هم با مطاله یک درصد از دریای بی کران احادیث و سفارشات رسیده از معصومین علیهم السلام ،دلیل بر نبودن نیست)
اسلام سفارش به کار و تلاش و درآمد حلال و انفاق و دوری از اسراف و دوری از افراط و تفریط و غیره نموده است
قطعا بهترین و کامل ترین دستورات مربطوبه دستورات دین اسلام است و تنها عمل نمودن به آن میتواند انسان را به سعادت اخروی برساند و لاغیر!
حال سوال بنده این است از نظر دین اسلام پس انداز کردن مال برای روز مبادا چه جایگاه و تعریفی دارد؟ باید چگونه باشد؟ لطفا به صورت مستند بفرمایید
از اینکه بنده حقیر را در رسیدن به پاسخ این سوال یاری بفرمایید سپاسگزار خواهم بود
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهراسلام الله علیها
نان حلال خيلي خيلي خوب است.
من نان حلال را خيلي دوست دارم. ما بايد هميشه دنبال نانحلال باشيم.
مثل آقا تقي. آقاتقي يك ماستبندي دارد. او هميشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت ميدهد تا آبي كه در شيرها ميريزد و ماست ميبندد حلال باشد. آقا تقي ميگويد: آدم بايد يك لقمه نان حلال به زن و بچهاش بدهد تا فردا كه سرش را گذاشت روي زمين و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بيراه نباشد.
دايي من كارمند يك شركت است. او ميگويد: تا مطمئن نشوم كه ارباب رجوع از ته دل راضي شده، از او رشوه نميگيرم. آدم بايد دنبال نان حلال باشد. داييام ميگويد: من ارباب رجوع را مجبور ميكنم قسم بخورد كه راضي است و بعد رشوه ميگيرم!
عموي من يك غذاخوري دارد. عمو هميشه حواسش است كه غذاي خوبي به مردم بدهد. او ميگويد: در غذاخوري ما از گوشت حيوانات پير استفاده نميشود
و هر چه ذبح ميكنيم كره الاغ است كه گوشتش تُرد و تازه است و كبابش خوب در ميآيد. او حتماً چك ميكند كه كره الاغها سالم باشند وگرنه آنها را ذبح نميكند. عمويم ميگويد: ارزش يك لقمه نان حلال از همهي پولهاي دنيا بيشتر است!! آدم بايد حلال و حروم نكند. عمو ميگويد: تا پول آدم حلال نباشد، بركت نميكند. پول حرام بيبركت است.
من فكر ميكنم پدر من پولش حرام است؛
چون هيچوقت بركت ندارد و هميشه وسط برج كم ميآورد. تازه يارانهها را خرج ميكند و پول آب و برق و گاز را نداريم كه بدهيم. ماه قبل گاز ما را قطع كردند چون پولش را نداده بوديم. ديشب ميخواستم به پدرم بگويم: اگر دنبال يك لقمه نان حلال بودي، پول ما بركت ميكرد و هميشه پول داشتيم؛ اما جرأت نكردم. اي كاش پدر من هم آدم حلال خوري بود!!!
به نظرتون واقعا انشاء بچه های ما اینه طرز تفکرشون داره اینطوری میشه ؟
یعنی ما داریم به این سمت سو میریم یا اینا خودش از دست دشمنامونه ؟
یه جاده خاکی یکی از دوستان خوبم صلوات خواست اینم بزارم تا بقیه بچه ها ازش استفاده کنن