عالم برزخ

روح پس از مرگ

انجمن: 
سلام  چگونه در برخی روایات میگویند  روح مرده مومن تا قیامت در قبرش می ماند و در همانجا مورد رحمت خدا قرا میگیرد تا قیامت شود و وقتی کسی بر سر قبرش میرود متوجه میشود اما در برخی دیگر از روایات گفته شده روح مردگان به عالم برزخ منتقل میشود و مومنان در منطقه ای از زمین به نام وادی السلام جمع میشوند؟ یعنی مردگان همزمان دو جا هستند؟  

برزخ در قرآن

انجمن: 

سلام

کارشناس محترم در تاپیک:

سیاحت غرب چقدر واقعیت دارد؟

این مطلب را بیان نموده اند:


عمار;993608 نوشت:

اما در مورد این نظر شما باید عرض کنم دلیل بر وجود چنین جهانى که گاهى از آن تعبیر به «عالم قبر» و یا «عالم ارواح» مى شود، از طریق ادله نقلیه است، آیات متعددى از قرآن مجید داریم که بعضى ظهور و بعضى صراحت در این معنى دارد.
آیه 100 سوره«مومنون» مى فرماید: (و پشت سر آنها برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند)؛ «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ اِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ» ظاهر در وجود چنین عالمى است، ـ هر چند بعضى خواسته اند کلمه برزخ را در این آیه به معنى مانعى براى بازگشت به این دنیا معرفى کنند و گفته اند: مفهوم آیهاین است که پشت سر انسان مانعى است که او را از بازگشت به این جهان منع مى کند ـ .
ولى این معنى بسیار بعید به نظر مى رسد؛ زیرا تعبیر به «اِلى یَوْمِ یُبْعَثُون»؛ (تا روز رستاخیز) دلیل بر این است که: این برزخدر میان دنیا و آخرت قرار گرفته، نه میان انسان و دنیا.

ایشان برای اثبات وجود برزخ، به عنوان جهان قبر یا جهان ارواح، به چند آیه از قرآن اشاره فرموده اند.
اگر اجازه دهید می خواهم از اولین مورد شروع کنم و بعد بترتیب به موارد دیگر بپردازم.
همانگونه که اطلاع دارید، کلمه برزخ کلاً سه بار در قرآن بکار رفته که از این میان دوتای آن به یک حایل و فاصله بین آب شور و شیرین اشاره دارد. بطوری که در تصویر دیده می شود ، فاصله و حایل مذکور نسبت به پهنای دو دریا بسیار بسیار اندک است .


حالا می خواهم بگویم برزخی هم که در آیه 100 مومنون آمده از همین دست است و کنایه از یک فاصله کم و اندک می باشد. کسانی که بعد از مرگ( یا بهتر است بگویم در آستانه مرگ) از خداوند تقاضای بازگشت به دنیا می کنند در پاسخشان گفته می شود فقط در روز رستاخیز می توانند به دنیا باز گردند و تا آن روز تنها به اندازه برزخی ( زمان اندکی) باقی مانده است.

آیا این تفسیر خوبی است؟
اگر پاسختان منفی است اشکالش چیست؟

آیا شب اول قبر دروغی بیش نیست؟

انجمن: 

سلام.
من درباره شب اول قبر که جستجو میکردم این مطلب رو در یک وبی دیدم که شب اول قبر رو به کلی کذب میداند
میخوام بدونم واقعیت چیست؟

در ميان برخي مسلمانان و از جمله مذهب شيعه‌ي دوازده امامي (اماميه) و برخي فرقه‌هاي آن اعتقادي وجود دارد مبني بر اينكه فرد متوفي پس از دفن بدن‌ دنيايي‌اش (در قبرستان) مجدداً روحش به اين بدن وارد مي‌گردد تا مورد پرسش‌هايي قرار گيرد؟! اصولاً بايد دانست موضوع شب اول قبل و نكير و منكر ازطريق رواياتي غلط در دين زردشت بوده كه اول بار وارد اعتقادات اين گروه از مسلمانان شده است و ما در بخش اعتقادات زردشتيان در دين اهورامزدا اين موضوع را بررسي كرده‌ايم و از ساختگي بودن و موهوم بودن آن در تعاليم دين زردشت را نيز به اثبات رسانده‌ايم (به موضوع پيامبري حضرت زردشت در داستان پيامبري ايشان در بخش تاريخ اديان الهي كه بعد از اتمام اين قسمت از درآمدي بر فلسفه‌ي الهي است مراجعه شود)
بايد دانست موضوع عود (بازگشت) ارواح مردگان در تاريخ بشر چيز تازه‌اي نيست و ريشه‌ي اين تفكر انحرافي در اين حقيقت قرار دارد كه در تمامي اديان الهي موضوع روح و برزخ و همچنين قبرهاي عالم برزخ كه محل نگهداري ارواح بدكاران است بارها گوشزد شده است ولي پاره‌اي افراد به دليل خرابكاريهايي كه در اصل اين تعاليم از سوي سوءاستفاده‌چيان مذهبي و خصوصاً آن دسته از رهبران منحرف كه در همه‌ي ملل از مزاحمان و مخالفان جدي حقايق ديني بوده و هستند اين تذكر عالي تحريف و يا سوء تعبير شده و به صورت موهومات مذكور درآمده‌اند و ما اين داستان را بصورت تناسخ در ميان ملل شرق آسيا و هند مشاهده مي‌كنيم كه چگونه رهبران منحرف و سوءاستفاده‌چي در مذاهب آنان نظير برهمن‌ها در ميان چيني‌ها و هندي‌ها نيز هندوئيزم كه مذهبي سرتا پا انحراف و براي مقابله با تعاليم صحيح ديني بودا (ع) و ديگر انبياء اين ناحيه ايجاد شده است و براي كم كردن تأثير مسئله‌ي زندگي پس از مرگ و حسابرسي اعمال افراد بدكار و روز قيامت و دوزخ ساخته و پرداخته شده توسط رهبران منحرف مذهبي‌شان ارايه و تبليغ مي‌گردد و از طريق آن اينگونه شهرت داده‌اند كه پس از مرگ افراد گنهكار كه از روي اراده به اعمال بد دست زده‌اند طي ادواري چند در زندگي‌هاي دنيايي روحشان مجدداً شركت خواهد كرد تا هر بار پس از عود روح به بدن‌هاي دنيايي و درك موت و ادامه‌ي آن (تناسخ) سرانجام موجبات سعادت اخروي وي مي‌گردد. در اين فلسفه تناسخ به معناي حلول و خروج‌هاي متعدد به شكل تولدها و مرگ‌هايي است كه روح فرد مذكور بعد از ديدن سختي‌هاي دنيايي در زندگي‌هاي مختلف عاقبت پاك شده به آرامش ابدي كه نيكوكاران حقيقي به آن دست يافته‌اند مي‌رسند!! و بايد دانست نتيجه‌ي اين تفكر درميان اقوام پست‌تر و بَدَوي نظير قبايل آفريقايي و يا آمريكاي جنوبي (سرخ پوستان) و جزاير پولينزي در اقيانوس آرام و همچنين پيگمي‌ها در استراليا منجر به باورهايي گرديده است كه جامعه‌شناسان و مردم شناسان و ديگر محققان علوم انساني به آن مذاهب انيميسم و فشيتيزم و مفاهيمي مانند توتم پرستي مي‌گويند براي اطلاع بيشتر خوانندگان محترم اين سطور را به مقالات دنبال‌دار بعدي كه بررسي اديان الهي است ارجاع مي‌دهيم.

سوؤال:
اگر عود روح به بدن دورن قبر حقيقت ندارد و نكير و منكر دروغي بيش نيست پس استناد معتقدان مذكور به آياتي از قرآن مانند آيه‌ي 28 سوره‌ي بقره و آيات 10 و 11 سوره‌ي غافر چه مي‌باشد؟!!

در پاسخ بهتر است ضمن توجه به متن آيات مذكور به بررسي آنها بپردازيم:
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (آيه‌ي 28 سوره‌ي بقره)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِن مَّقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ﴿10﴾ قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ﴿11﴾ (سوره‌ي غافر)

ترجمه و تفسير:
شما كفران كنندگان پيغام‌هاي الله چگونه راهنمايي‌هاي او را كفران مي‌كنيد با اينكه مرده‌اي بوديد و او شما را زنده كرد (همه‌ي انسانهاي زنده‌ي امروزي كه از تركيب جسم و روح ايجاد شده‌اند و از خود نيز آثار زندگي نشان مي‌دهند قبل از پيدايش در شكم مادر به صورت غير زنده و جامد و تجزيه‌ي جسم و روحشان وجود داشتند «در سلولهاي جنسي پدر و مادر كه هم شامل جسم سلولي و نيز روح سلولي اما جدا از هم و در بدن پدر و مادر خود» و تمامي انسانها و حيوانات قبل از ايجاد آفرينش در روي زمين مرده بصورت اجزاء و عناصر زمين بودند و اراده‌ي خالق حكيم و قدرتي از او بود كه بصورت روح‌هايي «انرژي‌هاي» جهشهايي را بوجود آورد و روي قانون تكامل موجودات از جمادات و عناصر تك سلول‌هاي اوليه و بنيادي به نباتات و حيوات و در ادامه‌ي آن انسان را بصورت زنده‌هايي ايجاد كرد)

ادامه‌ي آيه: پس از مدتي كه زنده‌ايد شما را مي‌ميراند (مرگي كه بدن دنيايي شان را به اصل خود يعني خاك و طبيعت برمي‌گرداند) و پس از مدتي بار ديگر شما را زنده مي‌كند (در عالم برزخ و زندگي مخصوصي كه از جزئيات آن بي‌خبريم) و سپس به سوي زندگي آخرتي در نزد الله برمي‌گرديد

در سياره‌اي بس بزرگ كه طبق آيه‌ي 133 از سوره‌ي آل عمران و آيه‌ي 21 از سوره‌ي حديد وسعت بهشت آن به اندازه‌ي وسعت مجموع هفت سياره‌ي داراي قمر منظومه‌ي شمسي يعني زمين تا پلوتون است و در سوره‌ي حديد آن را هم اندازه وسعت فضاي اوليه‌ي منظومه‌ي شمسي پيش از شكل‌گيري سيارات و آسمانهاي آن عنوان گرديده است و اين نشاني قرآن از زمين آخرت مي‌رساند كه سياره‌ي مذكور بسيار عظيم‌تر از اجرامي است كه تاكنون بشر آن را رصد كرده است زيرا اين وسعت ذكر شده كه تنها براي بهشت است مي‌رساند آن سياره‌ي بس بزرگ مي‌بايست حداقل سه برابر وسعت گفته شده جرم داشته باشد زيرا در آن جا جهنم و مكان محشر نيز قرار دارد البته به شرطي كه اندازه‌ي اين دو بخش را هم اندازه‌ي بهشت گفته شده فرض كنيم وگرنه الله مي‌داند اگر وسعت اين دو بزرگتر از بخش بهشتي آن باشد چه اندازه است!

و در آيه‌ي 10 و 11 سوره‌ي غافر نيز فرموده:
به يقين كساني كه كفران چنين راهنمايي را كردند در زندگي دوباره‌ي خود كه در آخرت برايشان خواهد آمد صدايي مي‌شنوند كه آيا خشم الله بزرگتر است يا آن حالت خشمي كه در دنيا شما به مؤمنان نشان مي‌داديد در حالي كه آنان شما را به سوي آن ايمان صحيح مي‌خواندند و شما آنان را كفران مي‌كرديد؟(10) پاسخ خواهند داد اي پروردگار ما، حال كه ديديم تو ما را دوبار مي‌راندي و دوبار زنده كردي به گناهان خود معترفيم آيا ممكن است راهي براي خروج ما از اين وضعي كه گرفتارش شده‌ايم باشد؟(11)

انساني كه كفران كننده‌ي پيغام الله تعالي است دوبار مي‌ميرد و دوباره زنده مي‌شود، دوبار مرگ او، اول مرگ معمولي است كه در زندگي چند دهه‌ي دنيايي دچارش مي‌شود و از پس آن در عالم برزخ به يك زندگي بسيار محدود روحي زنده مي‌گردد در لباس و بدني غيرجسماني دنياي مادي تؤام با عذاب‌هاي گوناگون تا كره‌ي زمين كه در جاذبه‌ي آن قرار دارد و محل زندگي موقتي‌اش است متلاشي گردد (توسط حوادث گفته شده در قرآن) و چون در اين حال ديگر مكاني براي ادامه‌ي اين نوع زندگي مخصوص نيست دچار مرگ دوم خواهد شد و آن با حالتي بس عذاب گونه و شديد است كه طي آن بصورت يك بيهوشي چهل و نه هزار ساله طبق آيات سوره‌هاي ديگر توسط مأموران روحي و غيبي الله و قوانين طبيعي او آن ارواح به زمين آخرت برده شده و مانند ملخ و پروانه‌هايي از حفره‌هايي بصورت زنده‌هايي جديد متناسب با آب و خاك آن سياره خودنمايي خواهند كرد به شكلي كه هم خاطرات دنيايي و برزخي‌شان را همراه دارند و حتي از نظر ظواهر و قيافه بتوانند يكديگر را شناسايي كنند و مطابق پرونده‌ي روحي‌شان اعمال دنيايي خود را به ياد داشته باشند تا مطابق آن به كار و زندگي پرعذاب دوزخي مشغول گردند.

مرحوم دكتر صادق تقوي در اين باره مي‌نويسد:
عبارت الموته الاولي خلاصه شده‌ي موتة الحيوة الاولي مي‌باشد كه به معناي آن مرگي است كه بعد از زندگي اول مي‌باشد كه در آيه‌ي 35 و 56 از سوره‌ي دخان و آيه‌ي 59 از سوره‌ي صافات آمده است و اشاره به مردن پس از مرگ دنياست كه كفران‌كنندگان راهنمايي‌هاي الله غير از اين مرگ كه بعد از آن در عالم برزخ زنده مي‌شوند دوباره در موقع متلاشي شدن كره زمين چون در اطراف كره زمين روحشان در بدن برزخي زنده بود دچار عذاب سخت و كشنده‌اي مي‌شوند بطوري كه بعد از آن چهل و نه هزار سال در حال بيهوشي خواهند ماند تا آنان را از زمين آخرت به صورت زنده‌ي آخرتي بيرون آرند
هرگاه اين آيات را با آيه‌ي 28 از سوره‌ي بقره كه مربوط به دو مرگ قبل و بعد زندگي دنياست مقايسه نماييد متوجه مي‌شويد انسان بدكار داراي سه مرگ و سه زندگي است و انسان نيكوكار داراي دو مرگ و سه زندگي است: اول مرگ او كه مرگ غيرمعروف و مشهود است قبل از قرار گرفتن نطفه در رحم مادر است كه مرگ قبل از زندگي دنيا مي‌باشد يعني موقعي كه جرم مادي او و همچنين نطفه‌ي روحي او در فضا و پدرانش از هم جدا بودند و با هم يك حالت زنده‌ي مستقل نداشتند مرگ دوم همان مرگ معروف و مشهود است كه بعد از زندگي دنيا پيش مي‌آيد و روح را از بدن جدا مي‌كند تا بعد از چند روز روح او در بدن برزخي قرار گيرد و داخل زندگي محدود برزخي گردد و مرگ سوم زمان انتهاي زندگي برزخي است كه درمطالب بالا گفته شد و سه زندگي عبارتند از زندگي دنيايي و زندگي عالم برزخ و زندگي در زمين آخرت در دوزخ
(نگاه كنيد فرهنگ لغات مشكله قرآن مجيد صفحه‌ي 86 ذيل همان واژه)

همچنين ايشان درباره‌ي زندگي بعد از مرگ دنياي افراد نيكوكار مي‌نويسد:
«... پس از مرگ، ارواح به نسبت كارهايي كه در دنيا بدان عادت كرده بودند به سه دسته مهم تقسيم مي‌گردند:
1- دسته‌اي كه در راه اطاعت الله جانفشاني كرده‌اند.
2- دسته‌اي كه با دستورات الله مخالفت كرده و ستمكار بوده‌اند.
3- دسته‌اي كه حد وسط ميان اين دو هستند كه خود به دسته‌هاي كوچكتري از خوبان و بدان تقسيم مي‌شوند، اين سه دسته در سوره‌ي الحمد و بسياري از سوره‌هاي ديگر قرآن تعيين شده است.
دسته‌ي اول پس از قطعي شدن مرگ دنيايي‌شان دوباره زنده مي‌شوند يعني روح ايشان به طرز مخصوصي بيدار و دانا و بينا مي‌گردد و به سرعت آنان را به سوي بهشت و ملكوت الله مي‌برند و جزو مقربين درگاه خالق عالم در زمين آخرت مي‌شوند البته اينان در تقرب يكسان نيستند و درجاتي دارند. مطلب فوق از آيات 163 و 169 و 170 بدست مي‌آيد.

منبع