شهید محمد جهان آرا

مجموعه کتاب صوتی نیمه پنهان ماهᴂᴂشهید مهدی زین الدینᴂᴂ

انجمن: 




فایل های صوتی نیمه پنهان ماه قابل پخش در گوشی موبایل و کامپیوتر می باشد.این فایل ها خلاصه ای از کتاب ها ی نیمه پنهان ماه به روایت همسر شهدا است و بسیار بسیار زیبا......در واقع توضیح مختصری درباره ی زندگی شهدا میباشد.کسانی که وقت و فرصت خواندن کتاب را ندارن این کتاب یکی از بهترین گزینه ها برای آشنایی با شهدا میباشد.

آنچه در این تاپیک قرار می دهم از سایت ایران صدا، به سردبیری

آنيتا جلالي و تهیه کنندگی سارا عشقي نيامی باشد.

class: grid width: 500 align: center

فهرست مطالب و فایل های صوتی تاپیک نیمه پنهان ماه
[TD="align: right"] نیمه پنهان ماه>>>شهید احمد کشوری
[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید علیرضا نوبخت[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید رشید جعفری [/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید حسن اقارب‌پرست [/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید سید علی اندرزگو[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید مهدی زین الدین[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید عبدالحسین ناجیان[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید غلامحسین افشردی[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید عباس کریمی قهرودی[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید محمد حسینی بهشتی[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید داوود حیدری[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید محمد حسن نظرنژاد[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید احمد متوسلیان[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید محمد جهان آرا[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید حسین صنعتکار[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید مسعود قصری[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید محمد جعفر کریمی
[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید مهدی زین الدین[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید عبدالحسین برونسی[/TD]
[TD="align: right"]نیمه پنهان ماه>>>شهید عباس دوران
[/TD]

~•~ ممد نیستی ببینی...! ~•~

بسم الله الرحمن الرحیم

گفتگوی با مادر شهید جهان آرا






نگارا نگارم از چه؟
از راز آن پروازهای عاشقانه یا از سر این ماندن؟
که هر آینه آن راز و این اسرار تنها تو دانی و تو... چه فایده گفتن از چشمهایی که دوست دارد بر زمینهای سوخته خرمشهر برکتیبه های آن بگوید که ترکش خورده و نای باریدنش نیست. او از تبار آنهاست آنجا که تانکها می غریدند و شهر آتش گرفته بود. همان جا که زمزمه ای در گوش نخلها بلند شد و پیچید.



او مادر است ؛ مادری از تبار سرود آتش ؛ او خواند آخرین ترانه عشق را و دید آخرین تکاپوی ماهی ها را بر خاک. مادر دیدمت امروز وقتی دست هایت را و دهانت را کنار یادهای نافراموش، آویختی. در چشم هایت درد بود؛ درد آویختن از گریبان خشکیده ؛نه هنوز مادر؛ باور نداری نمی گذاریم نامت مچاله شود .


مادر محمد؛ امروز در خونین شهر نیستی تو تنهاییت را به نوای باقیمانده ات را بر شاخه های کهنه، آتش زده ایی. مادر باور می کنی آنجا دیگر خرمشهر تو نیست ؛ آنجا را بعثی ها؛ خانه ات را در مشت ها فشرده اند و خیابان هایت را. مادر لهجه بندری ات، در باد دیگر نمی رقصد.

....