شناخت در مورد خواستگار

توصیه هایی به خانمها برای شناخت خواستگاران کلاهبردار!!!

افراد شیاد با ترفندهایی عجیب درون برخی زنان راه پیدا می‌كنند و به آنها دروغ می‌گویند. نویسنده ای با نام كانداس دلانگ رهنمودهایی برای رهایی از دست كلاهبرداران ارائه كرده است.
افراد شیاد با ترفندهایی عجیب درون برخی زنان راه پیدا می‌كنند و به آنها دروغ می‌گویند. نویسنده ای با نام كانداس دلانگ رهنمودهایی برای رهایی از دست كلاهبرداران ارائه كرده است.


علائمی كه نشان می‌دهند شما گرفتار این افراد شده اید:

* برای ازدواج با خود شما را تحت فشار قرار می‌دهند.

ازدواج در زندگی اشخاص از اهمیت فوق العاده برخوردار است، بنابراین نباید برای آن شتابی صورت بگیرد. در ازدواج یا خواستگاری غیر منتظره جوانب احتیاط را رعایت كنید. اگر مردی شما را وادار به ازدواج می‌كند، و می‌گوید پای مرگ و زندگی در میان است، بدانید كه ریگی به كفش دارد.


* پاسخ های مبهم به گذشته وی
همیشه از فرد مورد نظر خود درباره گذشته و سوابقش سئوالاتی بپرسید. اگر از پاسخ دادن طفره می‌رود، مشكوك شوید. اگر به سئوالات شما پاسخ می‌دهد، اما نمی‌دانید پاسخ های او درست هستند، اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق اینترنت یا جستجو بدست آورید.


* ارزش مالی نامعلوم
اگر مردی درباره درآمد یا پول خود لاف می‌زند، حتی موضوع را بررسی نمایید. از او بخواهید فیش های حقوقی و مالیاتی خود را به شما نشان بدهد، قبل از اینكه از لحاظ مالی با یكدیگر شریك شوید. همیشه اگر اطمینان ندارید دلیل و مدرك بخواهید. همچنین، اگر همیشه از شما درخواست پول می‌كند، آگاهانه عمل بنمایید.


* دروغ گفتن راجع به سنش
اگر مردی سن خود را اشتباه می‌گوید، هشیارانه برخورد كنید. ممكن است تاریخ تولد خود را با كمی تغییر به شما بگوید، چرا كه شاید تاریخ واقعی تولدش یك جایی باعث حكم بازداشت او بشود. اگر گفت كه تاریخ تولدش در شناسنامه وی اشتباه شده است یا مواردی از این قبیل، بدانید كه دروغ می‌گوید. از لحاظ قانونی كسی حق تغییر تاریخ تولد خود را ندارد.


* شماره‌های بیمه متعدد
شماره های بیمه بازنشستگی متعدد داشتن، معقول نیست. اگر فردی بیشتر از یك شماره داشته باشد، نیاز به تحقیق بیشتری دارید. اگر ادعا می‌كند كه شناسنامه و كارت های شناسایی او ربوده شده اند، از او مدرك درخواست كنید.

ده محور مهم در گفتگوهاي پيش از ازدواج

بیشتر مشاجره‌های لفظی میان زن و شوهرها از حرف‌هایی که میان آن‌ها رد و بدل می‌شود، برمی‌خیزد؛ حرف‌هایی که یا نشان‌دهنده‌ی اختلاف نظر درباره‌ی عقاید و سلایق آن‌هاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمی‌کنند؟

دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرف‌هایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آن‌که اگر هم پیش بیاید، رودربایستی‌ها و ملاحظات باعث می‌شود، طرفین حرف خود را فروبخورند.


پس اگر دختر و پسر در دوران آشنايي پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقع‌بینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، می‌توانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند.

دقت کنید که هیچ‌یک از محورهای پیشنهادی گفت‌وگو که در ادامه می‌خوانید، برای ارزش‌گذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوت‌ها است. تفاوت‌هایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت‌.

محاسن خانواده‌ها؛ محور اول


هر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده‌ است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که به‌عنوان ارزش‌ها و محاسن خانواده‌ی همسر آینده‌اش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» می‌داند؟
نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه به‌عنوان یکی از خوبی‌های خانواده و اقوام خود می‌پنداشته‌اید، در نظر همسر آینده‌تان، یک رفتار ناپسند یا مشکل‌ساز تلقی شود.
معايب خانواده‌ها؛ محور دوم


هريك از طرفين، ابتدا بايد بر اساس معيارهاي عرفي جامعه، معايب خانواده‌اي را كه در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگويد كه آيا اين معايب در زندگي شخصي و مشترك با همسر آينده‌اش مشكل‌ساز خواهد بود يا نه؟ (اگر مشكل‌ساز خواهد بود، تا چه اندازه؟)
همچنين صادقانه بگويد كه افكار و رفتار خودش نيز تحت تأثير اين خلقيات غلط خانوادگي هست يا نه؟ (اگر تحت تأثير است، تا چه اندازه؟)
سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربايستي بايد بگويد كه آيا مي‌تواند با چنين روحياتي كنار بيايد يا نه؟
زمان بچه‌دار شدن؛ محور سوم


هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی زمان بچه‌دار شدن بگوید. ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچه‌دار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج می‌کنند و نگران فاصله‌ی سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بل‌که کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابسته‌ی هم می‌شوند و رفتارهای کودکانه‌ی خود را زودتر کنار می‌گذارند.
در این میان عده‌ای هم معتقدند همین‌طور که زندگی سر و سامان می‌گیرد، بچه‌ی زودآمده هم از آب و گل در می‌آید و همه‌ی دردسرهای اول زندگی با هم تمام می‌شود.
اما شاید طرف مقابل شما از آن‌هایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آن‌هایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچه‌دار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید.
تعداد بچه‌ها؛ محور چهارم

هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی تعداد بچه‌ها بگوید.
ممکن است شما معتقد به تک‌فرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصله‌ی بیش از یک بچه را نداشته باشید.
شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچه‌ی یکی‌یک‌ دانه، خل و دیوانه می‌شود و بچه باید هم‌بازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیش‌تر پر کند.
حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری جنس باشید؛ یعنی بگویید بچه‌دار شدن را باید حتی‌الامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد.
پس عقیده‌ی ‌خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید.
تربیت بچه‌ها؛ محور پنجم

هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی نحوه‌ی تربیت بچه‌ها بگویند.
ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روش‌های سنتی تربیت و سخت‌گیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئن‌ترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است.
شاید هم معتقد به روش‌های نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعه‌ی کتاب‌های روان‌شناسی تربیت بدانید.
کسانی هم هستند که می‌گویند باید کتاب‌های تربیتی را خواند اما این روش‌ها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه به‌کار بست.
در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سخت‌گیران و آسان‌گیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینه‌های بروز اختلاف است.