شایسته سالاری

آیا در مقابل مدیران نالایق باید سکوت کنیم؟

سلام.من به ندرت وارد مسائل سیاسی و حکومتی میشم. این از همون به ندرت هاست... :d
یک چند ماهی هست یا بود که یک سری سخنرانی ها و گفتگو های سر موضوع نفوذی ها شکل گرفت یا این موضوع پر رنگ تر شد.

به نظر میرسه که حکومت زیادی خرابی و افتضاح آفریده و باعث ناراحتی مردم شده.و برای پاسخ به حملات و انتقادات شدید مردم، سخنرانها شدید تر و جدی تر از پیش آستین بالا زدن و بحث نفوذی ها در حکومت رو با شدت بالا آوردن که آره نفوذی ها کلا وارد همه جا شدن و خیلی از بدبخی های کشور زیر سر این نفوذی هاست!نه همه ی مسئولان.خلاصه خیلی از مشکلات ما مسببش آمریکا و اسرائیلی هاس هستند که این مدیران نالایق رو نفوذی دادن.
حالا کاری به این نفوذی ها ندارم...نمی دونم در این باره تاپیکی ایجاد شده یا نه.بگذریم...
اما سوالم اینه، توی همین دست سخنرانی ها، چیز هایی گفته میشه و حرف هایی زده می شه که آدم از خودش می پرسه با این وضعیت آیا دیگه معنی داره ما عموم مردم مسئولین رو به ویژه شخص رهبری رو انتقاد کنیم.بهشون نقدی وارد کنیم؟ به صورت ویژه رهبر منظورمه؟یعنی انگار چه غیر مستقیم و چه مستقیم طوری سخنران ها حرف می زنن که دیگه اصلا رهبری چه معصومه هستن و چه معصوم نیستن باید باهاشون مثل یک معصوم کنار بیاییم و برخورد کنیم.و دیگه اصلا انتقاد و گلایه ای نداشته باشیم!!

یکی از اون اون چیزهایی که گفته شد موردی از آقای رائفی پوره که مثال می زنم.
مثلا ایشون می گن امام اول ما، ایشون یک کسی رو مشاور خودشون انتخاب کرده بودن که ایشون منافق بود و پدرش کافر(خود امام این مشاور رو اینگونه خطاب قرار می دن).او کسی بود که همسر امام و دختر پیامبر رو زیر کتک گرفت و خون از مادر امام حسن جاری بود.

یعنی یک امام معصوم و آگاه و مطلع یک همچین جانوری را مسئول و مشاور خودش قرار می ده با اینکه می دونه لیاقتش نیست،اما چون اسلام و اینها در خطر بود.مجبور بود!!چاره نداشت!!یعنی اگر اسلام در خطر نبود امام می گفت تو کی باشی که من تو را مثلا به مشاور خودم در بیارم.مجبور بود کسی رو که دختر پیامبر رو کتک می زد رو مسئول یا مشاور یا استاندار جایی انتخاب کنه.یعنی اقای رائفی پور طوری سخن می گن که امام مجبور بود.راه چاره نداشت.

خوب وقتی یک همچین حرف هایی زده میشه.آدم دیگه چگونه جرائت کنه که مثلا سران بالا رتبه ی نظام به ویژه رهبری رو نقد کنه که چرا فلان اشخاص مثلا نالایق رو مدیر کردید و انتخاب کردید؟

یا مثلا باز خود این آقای سخنران میگن، ما باید به بعضی ها مسئولیت بدیم که پیش خودمون باشند که نرن جای دیگه خراب کاری کنن.فکر کنید شما.یعنی ما باید به یک سری ابله و نادان و نالایق پست و مقام بدید که پیش خودمون باشند!!! یا همون ماجرا، امام با اون درایت، با اون ذکاوت و هوشیاری مجبور میشد که یک بی شرفی رو مشاور خودش انتخاب کنه...رهبر که از امام علی بالاتر نیستن.یا رئیس جمهور که از امام بالاتر نیستن.این امر و احتمال برای رهبری یا رئیس جمهور و دیگران هم می ره چه بسا بیشتر...یعنی اگر رهبری یک آدمی که از نظر ما جاهله، نادانه و خرابکاره رو مسئول کرد جایی.من نباید جرائت کنم رهبری رو انتقاد کنم که چرا این شخص رو مثلا چه می دونم جزو رئیس قضاییه کرد؟؟یا اگر رئیس جمهور فلان آدم بی لیاقت در یک پستی رو فرضا وزیر قرار داد.من چگونه از رئیس جمهور گلایه کنم.شاید رئیس جمهور مجبور بود که یک مدیر نالایق رو بزاره وزیر.

من چطور می تونم رهبر رو نقد کنم که چرا یک همچین کسی رو مسئول قرار داده؟؟من یک همچین حقی رو دارم اصن به عنوان یک شخص دانشجوی عادی که هیچ پست و مقامی ندارم؟یا رئیس جمهور؟؟یعنی رسما سخنران ها، طوری حرف می زنن که از نظر من قصدشون اینه که ما هیچ دید انتقادی به رهبری نداشته باشیم حداقل در خیلی از موارد؟که البته اینو میشه به رئیس جمهور و دیگران هم تا حدی داشت.
و جالب اینه که خود رهبری چندین بار گفتن من رو هم نقد کنید.من خوشحال میشم؟؟
بالاخره تکلیف ما چیه در مواجه با مدیران نالایق؟؟اشخاص نالایق؟؟افرادی که پست های نالایق رو گرفتن؟؟اگر شخص رئیس جمهور یا رهبری کسی رو به فلان مقام انتخاب کردن؟؟ما ساکت باشیم و بگیم حتما یک حکمتی بوده؟؟اگرم رهبری و رئیس جمهور مجبور بوده باشن که فردی نالایق رو در پستی قرار بدن.نمی تونن بیان بگن که ملت ما مجبور بودیم.اینا از اسرار حکومتی احتمالا حساب میشه :d:khandeh!:
نقش ما در برابر پست ها و مدیران نالایقی چیه؟؟یا دربرابر خرابی هایی که فکر می کنیم از جهت مدیران نالایق به بار امده؟؟ما باید از کی و کجا گلایه و شکایت کنیم؟؟رسانه ی ملی خرابه و مشکل داره.خود این آقای رائفی کلی مسخره و تندی می کنه به صدا و سیمای ملی.خوب این مدیرشو رهبری انتخاب می کنه اینطور نیست آقای سخنران؟آها! ممکنه رهبر مجبور باشه یک نالایق و یک یهودی مخفی در لباس اسلام رو بیاره مدیر صدا و سیما کرده باشه.مجبور باشن دیگه؟ مگر میشه صدا و سیمای ملی باشه، زیر مدیریتی کسی باشه که توسط رهبری اداره میشه و رهبری کسی شایسته و لایق رو انتخاب کنن ولی وضعیت این رسانه این باشه که خود شخصی مثل شمای سخنران آقای رائفی پور که دیگه طرفدار رهبر و نظامید بیاد بگید ما رسانمون ملی نیست.میلیه.بیایین بگین کی تا حالا رسانه دست ما بوده!!!!!!!!پس دست کی بوده؟؟رهبر داره رئیس صدا و سیما رو انتخاب می کنه!! آها حتما رهبر مجبور بوده اشخاص نالایقی رو رئیس کنه!!!به رهبری انتقاد نکنیم!!!پس بهتر نیست به صدا سیما هم انتقاد نکنیم؟/ Beee

خلاصه احساس می کنم دارن سخنران ها که انتظار داریم حق و حقیقت رو بگن، جوی رو تفکرات رو شکل می دن که ما باید خیلی از مسئولین و افراد به ویژه شخص رهبری رو انتقاد نکنیم.باید ساکت باشیم در برابرشون.