روحانیت

پوشيدن لباس روحانيت آيا ضرورت دارد؟

لباس روحانيت
يكم. اين نوع لباس از زمان پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ص) رايج بوده است و آن بزرگواران، چنين لباس مي‏پوشيدند.
دوم. عمامه بر سر بستن، از مستحبات بوده و تأكيد فراواني بر آن شده است. احاديث متعددي در اين زمينه از حضرت رسول اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) وارد شده است؛ از جمله: امام رضا(ع) مي‏فرمايد: «حضرت رسول(ص) عمّامه بر سر بستند و يك طرف آن را به جلو وطرف ديگر را به عقب انداختند». از امام صادق(ع) نقل شده است: «حضرت رسول(ص) با دست خود بر سر حضرت علي(ع) عمامه پيچيدند». ر.ك: علامه مجلسي: حلية المتقين، ص 18 سوم. جايگاه صنفي بسياري از اقشار جامعه، اقتضا مي‏كند كه از ساير اقشار مردم باز شناخته شوند؛ لذا داراي يك نوع لباس مشخص مي‏باشند (مانند نيروهاي نظامي و انتظامي و...)؛ دربارة روحانيان نيز چنين است. بر اساس روايات متعددي چون « العلماء ورثةالانبياء » ؛« و اما الحوادث الواقعة فارجعوا الي رواة احاديثنا فانهم حجتي عليكم » روحانيان، امانت داران ائمه اطهار(ع) و مرجع ديني، سياسي و اجتماعي مردم مي‏باشند؛ لذا به لباسخاصي نياز دارند مشخص مي‏باشند تا بدين وسيله در جامعه مشخص شوند و مراجعه به آنان در مواقع نياز آسان‏تر باشد.
چهارم. پوشيدن اين لباس، هر چند شأن و منزلتي نسبت به ساير اقشار مردم براي روحانيان ايجاد نمي‏كند؛ ولي موجب تعظيم شعائر الهي مي‏گردد. وجود شخصيت‏هاي وارسته جامعه كه به عنوان نماد و مظهر علم و تقوا و وارستگي و ارزش‏هاي اسلامي و ملبس به لباس رسول اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) باشند، از شعائر الهي است و در حفظ و گسترش ارزش‏هاي الهي و اسلامي در جامعه و تقويت هويت مذهبي، در مقابل تهاجم ارزش‏هاي بيگانه، بسيار مؤثر است

فلسفه وجود روحانيت در اسلام چيست؟ روحانيت براي اجتماع اسلامي چه مي‏كند

ضرورت روحانيت در اسلام
سؤال دربارة ضرورت و فلسفه وجودي قشري به نام «روحانيت» مانند سؤال درباره قشرهايي همچون پزشكان، مهندسان و ديگر اقشار جامعه است. بيان اين نكته به توضيحي چند نيازمند است:
يكم. امروزه «دين» مسئله‏اي پيچيده و بغرنج است؛ چه از نظر اعتقادات و جهان‏بيني و چه از نظر احكام فقهي و چه از بعد اخلاق و مسائل اجتماعي. بنابراين، از چند جهت وجود روحانيت ضرورت پيدا مي‏كند:

دوم. بيان و ابلاغ مسائل نيز به افراد آگاه و متخصص اين فن نياز دارد تا به درستي مردم را با معارف دين آشنا سازند. طبيعي است كه حرفه و فن تبليغ، كار هر كسي نيست و هنر ويژه خود را مي‏طلبد.
سوم. در بُعد رهبري عملي نيز بايد افراد شاخص و لايقي باشند كه عملاً در جامعه به اجراي دين بپردازند و با رفتار خويش، ديگران را به سوي اسلام و اهداف قرآن فراخوانند .
چهارم. گه‏گاه افرادي پيدا مي‏شوند و نظرهايي ابراز مي‏كنند كه از حقيقت دين به دور است و اگر جلوي اين انحراف گرفته نشود، چه بسا شكاف عميقي در دين ايجاد گردد و همين امر، موجب فرقه گرايي و هرج و مرج شود. بايد چهره‏هاي راستين و صاحبْ نظر در حقايق ديني، وجود داشته باشند تا دين و مكتب را از انحرافات برهانند و وحدت امت و كيان جامعه اسلامي را در اين بُعد، صيانت بخشند. پيامبر اكرم(ص) مي‏فرمايد: « يَحملُ هذا الدين في كلّ قرنٍ عدول يَنفَوْنَ عنه تأويلَ المبطلين و تحريفَ الغالين وانتحالَ الجاهلين »؛ «پيوسته اين دين را در هر قرن و زماني، افرادي امين و شايسته حافظ و نگاهبان هستند و جلوي تأويلات اهل باطل، و تحريف افراد غلو كننده و تندرو، و نسبت‏هاي نارواي افراد جاهل را مي‏گيرند». وسائل الشيعة، ج 27، ص 150
پنجم. هر چه زمان به پيش مي‏رود، فكر زاينده و خلاّق بشر به مسائل جديدي دست مي‏يازد و شبهات و سؤال‏هايي دربارة معارف ديني پيش مي‏آيد. بنابراين، بايد افراد آگاه و خبره‏اي باشند كه به شبهات خودي و بيگانه پاسخ دهند و ابهام زدايي كنند.
شش. با پيشرفت زمان، موضوعات متنوع و جديدي نيز پيش مي‏آيد كه در گذشته مطرح نبوده‏ است (مثل چگونگي خواندن نماز و گرفتن روزه در ايستگاه‏هاي فضايي). در چنين شرايطي، بايد محققان و دانشمندان ديني به استنباط احكام بپردازند و جواب‏گوي نيازها باشند.
هفتم. اديان راستين، هميشه چونان سدي مستحكم در برابر مطامع و منافع سردمداران بشري بوده‏اند. دين، هميشه حامي مستضعفان بوده و با ستم و اجحاف سر ستيز داشته است. شاهد بارز آن در قرن اخير، لغو قرارداد رويتر (انحصار تنباكو) درپي فتواي ميرزاي شيرازي‏(ره) است. طبيعي است كه زمامداران خودكامه، از اين سدي كه در برابر خويش احساس مي‏كنند، دلِ خوشي ندارند و هميشه در صدد شكستن و ويراني آن برآمده‏اند. از اين رو، با دسيسه‏هاي مختلف، براي پيكار با دين تلاش مي‏كنند و با استهزا و تهمت و تحريف حقايق و جا زدن افراد شيّاد به نام روحاني و رهبران ديني، به خواسته‏هاي خود جامه عمل مي‏پوشانند.
چه كسي بايد با همه وجود و تمام وقت، در برابر چنين توطئه‏هاي گسترده بايستد و از موجوديت دين پاسداري كند؟ قرآن مي‏فرمايد: « لَوْ لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللّهِ كَثيرًا »؛ «اگر نبود اين سنت خداوندي كه پيوسته جلوي افراد متجاوز به حريم دين و مقدسات، توسط افراد شجاع و پاكباخته گرفته شود، هر معبدي ـ اعم از كليسا و كنيسه و مسجد ـ ويران مي‏گشت و اثري از آنها باقي نمي‏ماند». حج، آية 40
بنابراين، فلسفه وجود روحانيت، در سه بُعد علمي، رفتاري و سياسي خلاصه مي‏شود. در بُعد علمي، اين موارد را بايد در نظر داشت: 1. استنباط احكام به طور كلي؛ 2. ابلاغ و تبليغ معارف ديني به مردم؛ 3. تفسير و تبيين حقايق و معضلات دين؛ 4. استنباط احكام درباره موضوعات جديد؛ 5. شبهه زدايي و جواب‏گويي به پرسش‏ها .
در بُعد رفتاري نيز روحانيان، بايد شاخص و الگوي جامعه باشند تا علاوه بر بيان، با رفتار خود نيز حقايق ديني را عينيت و تجسّم ببخشند. در بُعد سياسي نيز در برابر خودكامگي سردمداران سياسي جامعه بايستند و از انهدام و ويراني دين جلوگيري كنند. اين امر در سايه اقتدار ولايت و مرجعيت و با حمايت مردم تاكنون امكان‏پذير بوده و شاهد بسيار بارز آن، همين انقلاب اسلامي ايران است. 1ـ1. قرآن به عنوان اساس اسلام، به تفسير و بيان مطالب نيازمند است. تفسير قرآن در درجه اول بر عهده شخص رسول خدا بود. نحل، آيه 44 بعد از نبي اكرم‏(ص) تفسير قرآن بر عهده جانشينان آن حضرت ـ امامان دوازده‏گانه ـ قرار گرفت و در زمان غيبت نيز بر عهدة علما و دانشمندان راستين است كه در حقيقت، پيروان انبيا و جانشينان آنان هستند. 1ـ2. منبع ديگر در معارف اسلامي، احاديث و سنّت‏هايي است كه از نبي اكرم(ص) و ائمه هُدي(ع) به يادگار مانده و نيازمند بيان و تفسير است. 1ـ3. تطبيق احكام و موضوعات، با منابع فقهي، نياز به اجتهاد و تلاش دانشمندان متخصص اين فن دارد.

نهضت تنباكو تقابل پيروز روحانيت شيعه با استعمار انگليس و استبداد قاجار

تاملي درديدگاه امام خميني درباره عوامل چهارگانه پيروزي نهضت تنباكو
نهضت تنباكو يكي از بزرگترين حركت هاي رهايي بخش شيعي به رهبري روحانيت به شمار مي رود به گونه اي كه همواره آثار ارزشمند آن در طول سالهاي طولاني بقا و تداوم داشته است و از حافظه تاريخ محو نگرديده است و تلاش هاي مرموز مورخان وابسته به بيگانه نتوانسته است القائات و تحريفات مسموم را بر حقايق اين حركت الهي غالب نمايد.
ماندگاري آثار نهضت تنباكو را بايد معلول عواملي دانست كه عبارتند از :
1 ـ خاستگاه اين نهضت تشيع انقلابي و مبارز و مقاوم در برابر ظلم وتعدي و تباهي مي باشد .
2 ـ قدرت مذهبي وسياسي روحانيت شيعه در اين نهضت در سطحي بالا و با وسعتي شگفتي زا متجلي گرديد .
3 ـ حضور مردم مسلمان هم گسترده بود و هم آميخته با شناخت و آگاهي هاي سياسي از تحركات دشمنان .
4 ـ حركت هاي تخريبي ايادي پيدا و پنهان استعمار انگليس براي ايجاد شكاف و اختلاف بين علماي دين از يكسو و بين مردم و روحانيت از ديگر سو به نتيجه و ثمر نرسيد و دشمنان به طور كامل ناكام ماندند.

در انديشه ها و ديدگاه هاي سياسي حضرت امام خميني عوامل چهارگانه اي را كه به عنوان راز ماندگاري نهضت تنباكو در حافظه تاريخ و بستر زمان از آنها ياد كرديم به تامل مي گذاريم .


الف ـ حضرت امام خميني در مصاحبه با خبرنگار ايتاليايي روزنامه « لوتاكو نتينوا » و در پاسخ به پرسش او درباره خاستگاه و ريشه نهضت اسلامي چنين مي فرمايد : « يكي از خصلت هاي ذاتي تشيع از آغاز تاكنون مقاومت و قيام در برابر ديكتاتوري و ظلم است كه در تمامي تاريخ شيعه به چشم مي خورد هر چند كه اوج اين مبارزات در بعضي از مقطع هاي زماني بوده است . در صد ساله (اخير) حوادثي اتفاق افتاده است كه هر كدام در جنبش امروز ملت ايران تاثيري داشته است . انقلاب مشروطيت جنبش تنباكو و ... قابل اهميت فراوان است ... » (1 )
امام خميني در اين سخنان خاستگاه اصلي نهضت تنباكو را تشيع معرفي مي نمايد كه خصلت ذاتي آن ايستادگي در برابر دشمنان و مبارزه قهرآميز با ظلم و استكبار در هر عصر و زمان مي باشد.
همين خاستگاه و ريشه است كه نهضت تنباكو را به وجود آورد و آثار آن را باقي و مقاوم نمود به گونه اي كه انقلاب شكوهمند اسلامي ما نيز نقش تاثيرگذاري و تحول آفريني خود را از آن جنبش گرفت . مكتب تشيع كه همان اسلام اصيل و ناب و تعاليم وحياني آن مي باشد مسلمين را به دشمن شناسي فرا مي خواند و از صرف بودجه هاي كلان توسط آنان براي مسدود كردن راه توحيد خبر مي دهد(2 ) و توطئه هاي دشمن براي تضعيف ايمان ها(3 ) و جلوگيري از رسيدن خير و منفعت به اهل ايمان (4 ) را آشكار مي نمايد و همواره به وحدت و اتحاد و پرهيز از تفرقه و تشتت دعوت مي كند(5 ) و به جهاد و مبارزه با قدرت هاي استكباري در همه اعصار فرمان مي دهد . (6 )
همين مشخصه ها در مكتب تشيع كافي است كه خاستگاه جنبش ها و حركت هاي رهايي بخش همچون نهضت تنباكو شود و ماندگاري آن را موجب گردد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ صحيفه امام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ج 5 ص 407
2 ـ قرآن كريم سوره انفال (8 ) آيه 36
3 ـ سوره بقره (2 ) آيه 109
4 ـ سوره بقره (2 ) آيه 105
5 ـ سوره آل عمران (3 ) آيه 103
6 ـ سوره حج (22 ) آيه 39 سوره تحريم (66 ) آيه 9

*|۩|* شادی روح شهدای روحانی صلوات *|۩|*شهید حجت‌الاسلام میرطاهر سرمست‌زاده

شهدای روحانی

زنان و مردان از هر قشری با خون خود ریشه ی انقلاب اسلامی را آبیاری کرده اند تا محکم و استوار بماند


که قشر روحانیت هم از این قاعده مستثنا نبوده است

و اینک وظیفه ی ما شناخت آنها و راه و روششان است

:Gol: