روابط ناسالم همسر سابق در گذشته

روابط خارج از عرف دختران و ایجاد بدبینی

به نام خدا

سلام

یکی از کاربران سایت سؤالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشان مطرح شود،

با توجه به اهمیت موضوع، سؤال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

با سلام
مدتی است در این سایت و سایت های دیگر می بینیم که دخترخانم هایی می آیند و درباره ی روابط خارج از ازدواج سؤال می پرسند، مثلاً اینکه قبلاً با کسی رابطه ای داشته اند آیا باید به نفر بعدی بگویند و اگر نگویند و بعداً بفهمد چه می شود یا آیا می توانند بدون اجازه ی پدر با کسی صیغه بخوانند و مدتی محرم بشوند، یا در این مسئله ی خاص از فلان مرجع تقلید کنند، یا .... و از سوی دیگر معمولاً دیده می شود که کارشناسان سایت به گونه ای می‌خواهند قضیه را به خوبی و خوشی ختم کنند و به طرف می گویند لازم نیست اطلاع بدهید یا اگر بفهمد هم شما مرتکب تدلیس نشده اید.

اما کسانی که این گونه به پنهان کردن قضیه سفارش می کنند و تصور می کنند به زندگی دختر بینوایی کمک کرده اند گویا توجه ندارند که از سوی دیگر حس بی اعتمادی و بدبینی را در جامعه می گسترانند . با این گونه سؤال ها و جواب ها اعتماد و اطمینان پسرانی که درصدد ازدواج هستند به دختران کم می شود. چه بسا تصور کنند بسیاری از دخترها چنین مسئله ای داشته اند و این سبب شود که انگیزه و تمایلشان به ازدواج کم شود یا اگر اقدام برای ازدواج کردند بدبین باشند و مثلاً بروند تمام زندگی گذشته ی طرف را بیرون بکشند یا از وی قسم و آیه بخواهند که قبلاً با کسی رابطه نداشته است. به این ترتیب رفتارهای نامتعارف برخی دختر دیگر دودش به چشم دخترانی دیگر و به چشم کل جامعه می رود. چه بخواهیم و چه نخواهیم در جامعه ی ما سابقه ی دختر قبل از ازدواج هم برای همسرش مهم است. اما این مسئله صرفاً با اینکه صرفاً عنوان «باکره» بر دختر صدق کند احراز نمی شود.

شخصاً برای من این اتفاق افتاده است. من از هنگامی که این قبیل پیغام ها و این گونه جواب هایی که به پنهان کاری سفارش می کنند دیده ام خیلی بدبین شده ام. برخلاف چند سال پیش واقعاً نمی توانم به این راحتی به کسی اعتماد کنم. چه کار باید بکنم؟ با این احساسی که در جان من و چه بسا دیگران رخنه کرده است؟

تشکر

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید:Gol:

روابط ناسالم همسر سابق در گذشته و ترس از ازدواج بعدی

انجمن: 

سلام
پسری مذهبی هستم. هرگز هیچ رابطه غیر مشروعی را تجربه نکرده ام.
دو سال پیش با دختری در ظاهر مذهبی با قصد ازدواج آشنا شدم. با هم چند جلسه ای صحبت کردیم و او را مطابق معیارهای خود دیدم من که فقط به ازدواج فکر میکردم از او خواستم که با خانواده جلو بیام که بعد یک ماه سرکار گذاشتن پذیرفت.
خانواده هم با دیدن او و حجابش پذیرفتن و بعد یکماه ما صیغه هم شدیم. در دوره صیغه خیلی به او وابسته شدم ولی رگه های از دروغگویی در او دیدم ولی به علت اینکه صیغه کرده بودیم و اون هم به من علاقه نشون می داد نتونستم ازش دل بکنم.

به هر حال بعد سه ماه عقد کردیم یک ماه از عقد ما می گذشت که صفحه ای تقلبی برای وی در گوگل پلاس ساخته شد و من را هم به حلقه اش اضافه کرد و بعد مدتی عکس های بی حجاب اون و مطالبی در مورد رفتارهای غیر اخلاقی وی را منتشر کرد. داشتم دیوانه میشدم. وی مجبور به اعترافات تکاندهنده ای به من شد. و گفت که قبلا از طریق اینترنت با آدم های زیادی به قول خودش دل داده و قلوه گرفته و این فرد یکی از اوناست که چون عاشق خودم کردمش و بعد ولش کردم میخواد از من انتقام بگیره و با اصرار من اعتراف کرد که با یکی از همکارانش مدتی روابط نامشروع داشته!!!

من که این را شنیدم مثل دیوانه ها شده بودم نمی دونستم چه بکنم از طرفی بسیار دوستش داشتم از طرفی خیلی التماس می کرد و از طرفی فریبم داده بود. به هر حال در قبال بخشش مهریه بهش فرصت دادم تا بیشتر بشناسمش. می خواستم ببخشمش ولی وقتی زیر نظرش گرفتم دیدم اون مدام به من دروغ میگه به راحتی دست روی قران میزاره و دروغ میگه دروغ های با دلیل و بی دلیل. متوجه شدم گذشته اش خرابتر از اینی هست که به من گفته تصمیم گرفتم جدا بشم ولی باز با التماس های اون فرصت بیشتری به زندگیمون دادم.
البته در این حین موارد زیادی را متوجه شدم. اون دروغ های زیادی به من گفته بود. ولی چه کنم دوستش داشتم و با کمی التماس و گریه هاش کوتاه می اومدم. خلاصه بعد نه ماه و وقتی ایمیلهای که اون شخص ازش هک کرده بود را بدست آوردم متوجه شدم حتی رابطه ... داشته اون هم با چند نفر!!!

در این بین زیر نظر هم داشتمش و با اینکه میگفت توبه کرده ولی باز هم دروغ به من می گفت.

مورد دیگه که خیلی نگرانم کرده بود، او در زمان عصبانیت بسیار پرخاشگر بود و هر حرف بدی را به زبان می آورد. خلاصه اینکه در نهایت بهمن سال گذشته ازش جدا شدم. در حالیکه هنوز دوستش داشتم ولی طلاقش دادم چون دیگه بهش اعتماد نداشتم. بخصوص که در کنترلهای که ازش داشتم با یکی از دوست پسرهای سابقش خیلی راحت به مدت یکساعت درد دل کرد از گذشته ها گفتن با وجودی که به من قول داده بود با هیچ کدومشون دیگه ارتباط نگیره.

نمیدونم چرا ولی هنوزم بعد دو ماه نتونستم فراموشش کنم با وجود اینکه در دو سالی که باهاش عقد بودم بدترین شرایط زندگیم تجربه کردم. میخوام ازدواج کنم با وجودی که تمام شرایط ازدواج دارم ولی نگرانم. نمیدونم چکار کنم. راستش خیلی هم برای اون نگرانم دوست دارم خوشبخت بشه. مدام براش دعا میکنم که دیگه به خلاف کشیده نشه.خیلی بهم التماس کرد که طلاقش ندهم هر کاری تونست کرد. ولی دیگه اعتمادی بهش نداشتم به نفع جفتمون بود که از هم جدا بشیم.

الان چند نگرانی دارم:

اول اینکه میترسم دوباره همسری گیرم بیاد که تجربه روابط نامشروع را داشته

دوم اینکه هنوز نتونستم زن سابقم فراموش کنم ولی بشدت نیاز به ازدواج دارم نمیخوام به گناه آلود بشم. تا الان پاک بودم میخوام بازم پاک بمونم. بخصوص که سنم هم به 34 رسیده. نمیدونم از چه راهی فرد مناسبی پیدا کنم.

با تشکر