دو شبهه برای بنده ی حقیر وجود داره و هر دو مورد هم پیرامون مسئله عطش و تشنگی در عاشورا هستش (البته بدنبالش مسائل دیگه ای هم مطرح خواهم کرد). تحقیقاتی هم کردم اما همه ی نتایج به نوعی فقط خواستن به هر طریقی که شده به این شبهه پاسخ بدن ، پاسخ هایی که چندان منطقی نیست و با عظمتی که از جریان عاشورا سراغ داریم سازگار نیست
جریان از جایی شروع میشه که شب تاسوعا (یا یکی دوشب قبل تر) برای اولین بار از زبون روضه خون هیئت که داشت جریان قبل از روز عاشورا رو توضیح میداد شنیدم امام حسین ع و یارانش شب عاشورا ، غسل کردند . این رو بعدش در یکسری منابع هم دیدم
مساله هم سر همینه. ما مدام میشنویم شهدای کربلا و افراد در خیمه ها در نهایت عطش بودن که لازم به توضیح بیشتر هم نیست.همه مون از قدیم اینو شنیدیم و نصف گریه عزادارا سر تشنگی امام حسین و یارانشه! این تشنگی در حدیه که حضرت ابالفضل (علیه السلام)که علمدار سپاهه شخصا میره آب بیاره ، درحالیکه تقریبا مشخص بود همین اتفاقی که افتاد ، میفته
از طرفی این تشنگی در حدی زیاد بود که امام حسین (علیه السلام) حضرت علی اصغر (علیه السلام) رو روی دست گرفتن و به دشمن گفتن که حداقل به این بچه آب بدید ، و مسائلی که اتفاق افتاد
سوال اینجاست که چطور ممکنه در ظهر عاشورا تشنگی در حدی باشه که دو اتفاق عظیم بالا رخ بده ، در حالیکه شب قبلش آب برای غسل وجود داشته؟
اگه تا شبش آب وجود داشته ، پس تشنگی ظهر عاشورا هم چیزی در حد تشنگی ظهر هنگام روزه گرفتن بوده دیگه. یا مثلا بگیم کربلا خیلی گرم بوده.دیگه از تشنگی دم افطار وسط تابستون که بیشتر نبوده؟ اگه تشنگی فقط در این حد بوده ، پس چرا این همه بزرگنمایی رخ داده؟ چرا اون دو اتفاق بالا با اون بزرگیش رخ میده؟ چرا حضرت عباس علیه السلام در جریان از پیش تعیین شده ای میره و به شهادت میرسه؟ خب اینها در هر منطقی تناقضه دیگه
اگر هم آب وجود نداشته ، پس جریان این مقتل ها چیه که میگن شب عاشورا امام و یارانش غسل شهادت کردند؟ غسل کردن 72 نفر هرچه قدر هم کم آب ببره ، بالاخره به اندازه ای هست که تا نیمروز سپاه رو سیراب نگه داره دیگه؟!