تماشای فیلم مستهجن

راهکار ترک تماشای فیلم های مبتذل و مستهجن

سلام من و همسرم در خلوت با توافق یکدیگر فیلم های مبتذل تماشا می کنیم و یا در مورد زن و مردهای فامیل صحبت جنسی می کنیم، در ابتدا خیلی خودمون رو سرزنش می کردیم اما مدتی است احساس می کنیم دیگر عذاب وجدان نداریم و گویا این مسئله برای مان عادی شده است. نظر شما چیست و چگونه این عادت را ترک کنیم؟

رهایی از بیماری های روح


با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


سلام
بنده گناهان چشمی زیادی مرتکب میشم ، حتی با وجود اینکه متاهل هستم گاهی اوقات که حتی چند ساعتی همسرم خونه نیست نمیتونم جلوخودمو بگیرم و فیلم پورن نگاه میکنم و استنما ....
هی توبه میکنم ولی باز روز از نو روزی از نو
همکارم تو تلگرامش کانال پورن داره و من هراز گاهی کافیه چشمم بیوفته توش ، دیگه خودم محتوای یک ماه گذشته انواع سایت ها رو زیر رو رو میکنم
نمازم رو سبک میشمارم و با کوچکترین بهونه ای قضا میشه
بسیار شدید ضعیف النفس هستم و میترسم از چاله در بیام بیوفتم تو چاه و زنا کار بشم
هرچیزی یک پادزهر داره
مثلا ایت الله بهجت گفتند که ذکر استغفرالله باعث افزایش روزی میشه
میدونم یکی از راه های تضعیف نفس عماره روزه هست
میخوام روزه بگیرم
به نمازهام اهمیت بیشتری بدم اما نمیدونم چجوری
نمیدونم وقتی چشمات رو با هزاران چیز کثیف آلوده کردی با چه چیزی میتونی پاکش کنی
فکر میکنم آدم اگه توی ترازوی وجودش سمت گناه سنگین تر باشه کارخوب و ثواب کردن براش سخت تر باشه و اگه کارهای خوبش بیشتر باشه انجام گناه براش سخت تر دردناک در خواهد بود.
من از شهوت رانی بدم میاد ، خیلی بدم میاد ولی نمیدونم چرا اینجوری شدم واین کارها رو میکنم
با خودم قرار گذاشته بودم تا آخر عمر حداقل روزی یه آیه قرآن بخونم ولی اکثرا یادم میره
چجوری چشمانم رو از گناه هایی که میکنم پاک کنم ؟ چیکار کنم که دیگه سمت نگاه نامحرم و محتوای پورن نرم ؟
چه کنم که دیگه استنما رو ترک کنم اخه حالم به هم میخوره من متاهلم مثلا خاک تو سرم باشه ؛ گرچه فکر میکنم تنها دلیلش نگاه کردن به پورن هست
چه کنم که به نمازم بیشتر اهمیت بدم ؟
دوست دارم بهم فرمول بدید ! هر سوره قرآن هر ذکر و هر نمازی یه خاصیتی داره
هر کاری یه نتیجه ای داره
نیاید بهم بگید تقوا پیشه کن و این چرت و پرت ها
بهم راه حل بدید نه شعار که فیلم ها رو نگاه نکن ، خودم میدونم نباید نگاه کنم اما جلوی کشش و وسوسه های شیطان رو نمیتونم بگیرم مشکل اینه ، چه کنم که اینجوری نشه


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید


عشقی که من را به گناه انداخت و هنوز بعد از 5 سال درگیرش هستم

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام . من پسر بسیار مذهبی بودم .

5 سال قبل برای اولین بار توی دانشگاه عاشق دختری مذهبی شدم که کاش نمی شدم !

چون شرایط ازدواج رو نداشتم این عشق را مخفی کردم ! :Ghamgin:

حتی در طول دوره 2 ساله دانشگاه یکبار هم بهش سلام نکردم ! هیچ حرفی هم بهش نزدم ! راهم را همیشه کج می کردم تا کمترین برخورد رو با همدیگه داشته باشیم ! سرم رو پایین می انداختم تا نبینمش ! تنها ارتباط من در حدی بود که بعضی وقت ها سرکلاس می دیدمش یا در خیابون مقداری هم مسیر می شدیم . همه ی این کارها را می کردم تا بتونم بعد از دانشگاه راحت تر فراموشش کنم :hey:

دو سال شب ها بالشم رو با اشک هام خیس می کردم و عذاب از دست دادنش رو تحمل می کردم :hey:

روحم داغون شده بود و همین باعث شد به گناه بیفتم برم سراغ فیلم های غیر اخلاقی و به فیلم اعتیاد پیدا کردم و تبدیل شدم به یک آدم گنه کار :Ghamgin:

از چشم اون افتادم :dokhtar:

یکبار توی خیابون با دوستش دیدم راجع به گناهکاری من قضاوت کرد به من لقبی رو نسبت داد که ماله گناهکار هاست قبلم شکست :deldari:

با شنیدن این حرفش دیگه مطمئن شدم حتما باید قیدش رو بزنم :Ghamgin:

من به گناه افتاده بودم فقط به خاطر اینکه خودم را لایق اون نمی دونستم و با خودم فکر می کردم من نمی تونستم اونو خوشبختش کنم :Ghamgin:

در صورتی که قبلش حس می کردم ازم بدش نمیومد برعکس حس می کردم دوستم هم داشت ( چه می دونم شاید هم توهم زده بودم !)

قبل از اینکه دانشگاه تموم بشه یک دختر دیگه ای بهم پیشنهاد ازدواج داد که بهش جواب رد دادم :mohandes:

بالاخره دانشگاه تموم شد و به خدمت اعزام شدم . دو سال تو شهر دیگه خدمت کردم و برگشتم . :ok:

راستش توی خدمت که بودم اصلا یاد هیچ کدومشون نمی افتادم نمی دونم چرا شاید به خاطر مشغله زیاد حین خدمت بوده ؟! :Gig::khaneh:

بعضی وقت ها که تنها می شم این خاطره ها برام زنده می شه . از یک طرف بعضی وقت ها یاد کسی که خودم عاشقش شدم می افتم و بغضم می گیره :Ghamgin:از یک طرف خاطره خواستگاری و سوال و جواب شدن از طرف یک دختر دیگه روحم رو شکنجه می ده

من می خوام به هیچ کدومشون فکر نکنم کلا می خوام فراموش کنم جوری که انگار در زندگی من وجود نداشتند . ولی بعضی وقت ها خاطرشون برام زنده می شه و آزارم می ده و باعث می شه انگیزه کار کردن یا درس خوندن نداشته باشم و اعصابم خورد بشه:jangjoo:

من باید چکار کنم ؟ :Gig:

اگه نتونستم فراموشش کنم چی :Ghamgin:

حس می کنم این عشق دوباره داره منو سمت گناه می کشه . چون بعضی وقت ها وسوسه می شم برای از بین بردن احساسم به اون عشق قدیمی وارد روابط دوستی با جنس مخالف بشم . ولی دوست ندارم دوباره برم سمت گناه :Ghamgin:

چکار کنم آخه ؟ :dar:



با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol: