تسلسل علل

اشکال بر برهان خواجه نصیر الدین طوسی در رد تسلسل

با سلام و احترام
یکی از برهان هایی که در رد تسلسل علل اومده برهان ضرورت و وجوب هست. این برهان گویا منسوب به خواجه نصیر الدین طوسیه. بنده تقریری که از این برهان دارم رو میارم خدمتتون بعد اشکالی که در ذهنم هست رو عرض میکنم
مقدمه یک: هر چیزی که موجود میشود قبل تحقق باید وجوب پیدا کند و تمام روزنه های عدم از آن مسدود گردد. اگر آن چیز واجب بالذات باشه این انسداد از جانب ذات شی هست و اگر ممکن باشد از ناحیه غیر.
مقدمه دوم: دستیابی به وجوب بالغیر بدون استناد به وجوب بالذات غیر ممکن است.
تحقق سلسله نا متناهی از ممکنات ناممکن است زیرا هر واجب بالغیر در قوه شرطیه است. و وجوب آن شی به غیر مشروط است و آن غیر به منزله وضع مقدم های جمله شرطیه است. اگر تمام اعضا سلسله را موجود بالغیر یا واجب بالغیر فرض کنیم که به واجب بالذات ختم نمی شود این امر به منزله این است که شرطیه هایی داشته باشیم بدون وضع مقدم که مستلزم عدم تحقق تمام حلقه های این سلسله است.
اما اشکال بنده به مقدمه دوم هست. در این مقدمه یک اشکال وجود داره اونم اینه که حالت سلسسله بی نهایت به طور پیش فرض نیازمند به علت واجب باذات فرض شده.
ببینید چرا تسلسل مشکلی نداره( به عقیده من) :
سلسله ای نا متناهی از علل و معلول رو در نظر بگیرید. در این مجموعه علل تمام اعضا مشخصه یعنی عامل تحقق تمام اعضا موجود است پس تمام اعضا موجود هستند. اما مقدمه دوم میگه هر واجب بالغیری نیازمند واجب باذاته برای تحققش به نظر بنده در حالت تسلسل نا متناهی این شرط لازم نیست بنا به دلیلی که گفتم یعنی میدونیم هر عضو سلسله علتی دارد پس کل سلسله محقق است.
سپاس @};-@};-@};-

احادیث اهل بیت (ع) در مورد تسلسل و بطلان آن

با سلام و احترام
میخواستم بپرسم آیا حدیثی با سند صحیح از اهل بیت علیهم السلام داریم که مشخصا در مورد بطلان تسلسل علل صحبت کرده باشه؟
اگر منبعی هم هست که اینجور احادیث رو جمع آوری کرده ممنون میشم معرفی بفرمایید.
سپاس@};-@};-@};-

اشکال بر برهان تطبیق و آحاد و الوف در ابطال تسلسل علل

با سلام و احترام
در این تاپیک بنده دو برهان تطبیق و آحاد و الوف رو میخوام بررسی کنم. در واقع دو اشکال بر این دو برهان وجود دارد.
یکی از ایرادات اساسی این دو برهان مقایسه دو مجموعه بی نهایت با روش شمارش هست که مخصوص مجموعه های متناهی هست. کانتور ریاضی دان برجسته برای مقایسه دو مجموعه نا متناهی روشی رو اثبات کرده که مورد تایید ریاضیدان های معاصر هست به این شکل که دو مجموعه رو با تناظر یک به یک مقایسه میکنه و یک عدد به نام کاردینال تعریف کرده و با استفاده از اون دو مجموعه بی نهایت مقایسه میشن. برای توضیح این مطلب بنده یک مثالی میزنم که البته مرحوم میرداماد این رو آوردن و گویا ایشون این بحث تناظر یک به یک رو بهش پی برده بودن( قبسات- تصحیح مهدی محقق- ص 231-232)
مجموعه الف: 1 2 3 4 و...
مجموعه ب: 2 3 4 5و...
برهان تطبیق میگوید مجموعه الف بزرگتر از ب هست ولی طبق نظر میرداماد اینچنین مقایسه ای غلطه:
اگر عضو اول دو مجموعه رو در نظر بگیریم اینچنین میشه 1 متناظر با 2 بعد بریم سراغ تناظر دوم 2 متناظر با 3 و همینطور پیش بریم لذا به ازای هر عضو مجموعه الف یک عضو مجموعه ب داریم بنابرین این دو مجموعه برابر هستن
ممکن هست این کسی بگوید با این روش همه مجموعه های نا متناهی برابر میشن ولی کانتور ثابت کرد اینچنین نیست و مثلا مجموعه اعداد حقیقی بزرگتر از مجموعه اعداد طبیعیه.
مشابه همین استدلال رو بنده برای برهان آحاد و الوف میارم
مجموعه الف:1 2 3 و...
مجموعه ب: دسته های هزار تایی از مجموعه الف
عدد 1 در مجموعه اول متناظر 1000 تای اول عدد 2 متناظر هزار تای دوم و همینطور تا بی نهایت لذا تناظر یک به یک داریم
نقد دوم بنده به این دو برهان بحث بی ربط بودن این دو به شرایط سه گانه استحاله تسلسل هست که عبارتند از فعلیت همه اعضا مجموعه و اجتماع در وجود و ترتب حقیقی. هیچ جای این دو برهان این سه شرط موجود نیست. طبق این دو برهان هر تسلسلی محال میشه!!!
سپاس@};-@};-@};-

به چه علت کل جهان ترکیب حقیقی است و نیازمند علت مجزا؟

با سلام
یک تقریری از برهان وجوب و امکان وجود داره بنده اون رو میارم خدمتتون بعد به یکی از بخش هاش نقدی دارم.
تقریر برهان وجوب و امکان:
1: در یک تقسیم بندی ذهنی و قبل از رجوع به عالم می گوییم هر موجودی یا علتی دارد(علت یا علت ها) یا علتی ندارد. (مستقل است یا غیر مستقل)
2: بنابر حصر عقلی یا در عالم خارج موجود مستقل داریم یا همه غیر مستقل هستند
3:کاذب است که همه موجودات غیر مستقل هستند
4:موجودی مستقل وجود دارد
5: موجود مستقل واجب الوجود است.
بخش سوم این استدلال به این شکل اثبات میشه:
1: اگر موجود بی علتی نباشد جهان تشکیل شده از بی نهایت موجود علت دار( نمی تواند تعداد علت دار ها محدود باشد وگرنه به یک موجود بی علت ختم میشود که خلاف فرض است)
2: کل مجموعه هستی غیر مستقل است
3: علت این کل یا داخلش است یا خارجش باز به حصر عقلی
4:نمیتواند خارجش باشد چون تمام موجودات علت دار( غیر مستقل) داخل مجموعه هستن
5: نمیتوان داخلش باشد چون علت یک چیز نمیتواند جز آن هم باشد( دور پیش می آید)
6:پس ناچار کل مجموعه علت دار ها باید به یک یا چند موجود مستقل و بی علت ختم گردد.
البته بنده خیلی خلاصه این بیان را آوردم دو نقد اساسی بنده دیدم به این استدلال یک اشکال هم برای خودم پیش اومده اما با توجه به محدودیت تاپیک صرفا یک نقد رو مطرح میکنم.
نقد این هست چرا وقتی برای تک تک اجزا علت تعیین شد دوباره برای کل هم یک علت تعیین می شود؟ مثال عرض کنم: علت الف ب هست و علت ب ج هستو علت ج د هست. آیا مجازیم بگیم علت مجموعه الف و ب و ج چ هست؟ در پاسخ این بحث گفتن دو نوع ترکیب داریم اعتباری و حقیقی ترکیب های حقیقی علت میخواهند جدای از علت اجزا مثلا آب جدای اینکه عناصرش علت میخواهند خود ترکیبش علت جداگانه میخواد چون ترکیب حقیقیه حالا سوال من این هست از کجا ثابت می کنید عالم ترکیب حقیقی هست؟ که علتی جدا بخواد.
به نظر میاد عالم ترکیب اعتباری باشه.
سپاس@};-@};-@};-