تحریک

❌ راهکار هایی برای مقابله با شدت فشار قوای جنسی و شهوانی‼❌ حکایت زن زیبا وداش علي باباخان

سلام ...
در جامعه ی فعلی ما شرایط ازدواج آسان ، به موقع و سالم فراهم نیست ؛ از طرفی شرایط در "کف اجتماع" "خیابان ها" "مراکز تفریحی" "دانشگاه ها" و "رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی" به گونه ایست که خواه ناخواه جوان در معرض تحریکات جنسی قرار می گیرد تحمل این شرایط برای بسیاری[من میگم اکثریت] مشکل و گاهی غیر ممکن می شود.
لطفا راهکار های عملی و تجربه های شخصی خود را برای غلبه بر شهوت و خطوات شیطانی با من به اشتراک بگذارید .
ممنون التماس دعا

حرمت عاشقانه، غریزه و تحریک جنسی

با سلام
اول در مورد خودم توضیح میدم:
پسری 25 ساله،خدمت رفته،لیسانس ، فعلا مشغول به کار در یک شرکت کوچک(موقت هست)
من تو مدت کار در شرکت از یکی از همکاران خانم خوشم آمد و بعد از حدود 5-6 ماه حرف دلمو بهش زدم.تصمیم گرفتیم همدیگر رو بیشتر بشناسیم.تلفنی البته.
مشکلی که من دارم اینه که وقتی باهاش تلفنی صحبت میکنم، یا اس ام اسی باهاش در ارتباطم و یا در مورد آینده و حرفامون فکر میکنم آلتم بزرگ(تحریک) میشه و تا حدی پیش میره که آب(مذی) از اون خارج بشه که برخی اوقات اتفاق می افته،اما خیلی کم.
طبیعتا دست خودم نیست و غریزه است.فکرم هم بد نیست،باور کنید.پسر با ایمانی هستم.روزی هم با کسی در ارتباط نبودم.خودارضایی و ... هم نداشتم.
این مشکل باعث شد در شب دوم صحبتامون آب من خیلی کم خارج بشه و مجبور باشم هی به دستشویی برم.فشار زیادی بهم وارد شد.به گونه ای که الان درد گرفتگی بیضه(به گفته پزشک متخصص) پیدا کردم.سونوگرافی گرفتم که گفته شد واریکوسل هم دارم.
متاسفانه هنگام این تحریک، درد من بیشتر میشه و یه جورایی نیاز به استراحت دارم.فعلا دارم دارو درمانی میکنم.اما پس از هر بار ارتباط طولانی دوباره درد سراغم میاد.الان 10 روزی هست باهاش در مورد ازدواج در ارتباطم.تو مدت 8 ماه این اتفاق نیافتاده بود.بینمون حرمت صحبت کردن وجود داره.فکر کنم زشته الان در مورد مشکلم بهش بگم(فکر کنم اطلاعاتش هم کمه در این زمینه)
بهش گفتم بدلیل یک مشکل نمیتونیم فعلا در ارتباط باشیم.اما اون ناراحته و هی میگه چرا؟میگه من چه مشکلی برات دارم؟
گفتم بهش نمیشه در موردش صحبت کنیم.ازش خواستم "بهم اعتماد کنه.بعدا اگر متوجه بشی مطمئنم بهم حق میدی".اینقدر کم طاقتی در آورد بهش گفتم،بیمارم.اما باز هم میگه عجیبه و ربطش به من چیه؟نگران هم شده.درکش میکنم که نگرانه.یه جورایی نگرانی از اینکه من چیزیم نشه.مثل همسرش.خیلی دوستم داره.اما من بیشتر از اون دوستش دارم.چون بیشتر شناختمش.دوست داشتنش برام نیست.دوست داشتن اون فقط وظیفمو برای خوشبختیش سنگین کرد.

موندم چکار کنم؟
خودمو درست کنم؟چگونه؟
بهش سر راست همه چیزو بگم؟که مطمئنم نمیشه و احتمال اینکه حرمت ها شکسته بشه از الان وجود داره

باور کنید از کس دیگه ای نمیتونستم کمک بخوام الی عزیزان این انجمن.خواهشمندم کمک کنید.اگر بگید چطور خودمو بهتر کنم بهتره.
طی بررسی های مختلف در اینترنت یکی میگه این طبیعیه در سن شما و از بین میره.یکی میگه چون فکرا محدود و بسته است.

تحریک

سلام به همه
یه سوال داشتم می خواستم بپرسم
کلا تحریک شدن گناه داره ؟
ایا تحریک شدن حکم استمنا داره؟
تحریک شدن در صورت غیر عمد و عمد چه حکمی داره؟

برچسب: