بدرفتاری همسر و خیانت

درمانده از خیانت به همسری که دوستش ندارم!

سلام همسرم خیلی بد اخلاقی میکرد باهام من به قصد طلاق رفتم خونه مادرم ... یک ماه ازش خبری نبود بعد یکماه اومد التماس و خواهش و گفت فکرشو نمیکرده من بخوام طلاق بگیرم و اینقدر جدی باشم. اما من واقعا قصدم جدایی بود چون دیگه ازش متنفر شده بودم. اما اون همش میومد خونه دنبالم واسطه فرستاد پیش مادرو پدرم. مادرو پدرم هم گفتن حرف حرف ماست و باید بری سر زندگیت. من اومدم اما نمیتونم بهش توجه کنم چون ازش بدم میاد... من عاشق یکی دیگه شدم.. من با کسی که دوسش دارم رابطه دارم ، تلفنی و پیامکی ... این گناهه که من همسر یکی دیگم ولی اصلا براش همسری نمیکنم چون دوسش ندارم... من خیلی کلافم دلم نمیخواد گناه بزرگی دامن گیرم باشه ولی نمیتونم با این مسایل کنار بیام. به من بگید من چیکار کنم؟

نه طاقت خیانت دارم و نه می تونم از عشقم دست بردارم

سلام من براثر بی توجهی عاطفی و احساسی به شوهرم خیانت کردم و عاشق یک مرد متاهل شدم با اینکه چندین بارتوبه کردم  اما نمیتونم ازعشق و علاقه ایی ک به اون مرد دارم بیخیال بشم هم ازاینکه نمی تونم توبه خودم رو عملی ثابت کنم رنج میبرم هم ازاینکه قلبم رو به مردی به جز همسرم سپردم عداب وجدان دارم واقعا دارم زج می کشم اما بازم نمی تونم دست ازعشقم بکشم لطفا بگید در این وضعیت جکارباید کرد؟