اصول اخلاقی

اثبات وجوب دین باوری برای زندگی بهتر

باسلام. جواب این شخص را چگونه باید بدهم؟ میگوید:دینداری واجب نیست. فقط کافیست اصول اخلاق را رعایت کنی. مثلا مهربان ،عادل،نوع دوست،منصف،غمخوار و ... باشی.ضمنا میگوید بهشت و جهنم نامریی را رها کن.جهنم جهل ما و بهشت آگاهی ماست.لطفا راهنماییم کنید. با تشکر

اصول تربیتی در زندگانی علی و فاطمه علیهما السلام

چند اصل تربيتي از زندگي مشترک حضرت زهرا و امير المؤمنين (علیهما السّلام)
1. اصل خدامحوري و عبادت خانوادگي
در زندگاني مشترک اميرالمؤمنين و حضرت فاطمه (سلام الله علیهما) تمام اعضاي خانواده عاشق و شيفتة پروردگار بودند. به فرمودة اميرالمؤمنين (علیه السلام): عشق به خداوند، آتشي است که بر چيزي نمي گذرد جز آن که آن را به آتش مي کشاند و نوري خدايي است که بر چيزي پرتو نمي افکند جز آن که آن را غرق نور مي کند. پس کسي که به خداوند عشق بورزد، همه چيز مُلک و ملکوت خويش را به او مي دهد.1
هرگاه خداوند بخواهد بنده را گرامي بدارد، او را گرفتار عشق و محبت خويش مي گرداند.2
باري، آتش عشق پروردگار آن خانه را غرق نور الهي و اعضاي آن خانواده را شيفته و حيران پروردگار ساخته بود. در آن خانة ملکوتي اتاقي ويژه نماز و مناجات با پروردگار بود که نه کوچک بود و نه بزرگ.3در آن اتاق تنها قرآن، شمشير و فرش بود.4
ابن ابي الحديد، دانشمند بزرگ اهل سنت، دربارة عبادت هاي اميرالمؤمنين علي(علیه السلام) مي نويسد: ...و اما عبادت، پس علي عابدترين و پُرنمازترين مردمان بود. از همه بيش تر روزه مي گرفت و نمازهاي مستحبي را بر پا مي داشت و همواره ذکر مي گفت... و چه گمان مي بري دربارة مردي که پيشاني اش از بسياري سجده همانند زانوي شتر شده بود.5
حسن بصري درباره عبادت محوري حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مي گويد: در تمام دنيا عابدتر از فاطمه يافت نمي شود. او به حدي براي نماز و عبادت بر پا مي ايستاد که پاهايش ورم مي ‌کرد.6
حضرت زهرا (سلام الله علیها) حتي در شيرين ترين و خاطره انگيزترين لحظه هاي زندگي نيز دل در گرو عشق خدا نهاد و در شب ازدواج خطاب به يگانه کُفو و همتايش علي (علیه السلام) فرمود: انتقال از خانة پدرم به خانة خودم، مرا به ياد انتقال به خانة قبرم انداخت. تو را به خدا سوگند مي دهم تا در اين ساعات به نماز برخيزي تا امشب را با هم به عبادت پروردگارمان بگذرانيم.7
پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرداي آن شب از علي (علیه السلام) پرسيد: همسرت را چگونه يافتي؟! حضرت علي (علیه السلام) بي درنگ فرمود: نِعمَ العَونُ عَلي طاعَةِ اللهِ؛ بهترين يار براي اطاعت و عبوديت پروردگار.8
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هر شب پس از فراغت از وظايف خانه داري چنان خائفافه و خالصانه بر سجاده به نماز مي ايستاد که پروردگار بدان بر ملائکة خويش مباهات مي فرمود: ملائکة من، اينک بر سرور کنيزانم فاطمه نظر کنيد. بر درگاه من ايستاده، در حالي که بند بند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است. او با تمام وجودش به عبادت من روي نهاده است. اينک شما را گواه مي گيرم که پيروان و شيعيان او را از آتش ايمني بخشيدم.9

آیا صداقت امری نسبی است؟

سلام، خسته نباشید
راستش هر چی گشتم نه تنها جوابمو پیدا نکردم که حتی سوالمم نبود.
یه جایی خواندم صداقت امری نسبی است و با توجه به هدفی که دنبال میشود میتوان تعیین کرد که در مورد فلان کار صداقت بجا بوده یا نه، در توضیح آن هم آمده بود : سربازان هیتلر با صداقت در کنار هیتلر جنگیدند اما با چه هدفی و چه قیمتی؟ طبق این دیدگاه هر کس هر هدفی که دارد را دنبال کرده برایش یک توجیه هم ردیف میکند به همین راحتی. در ضم شکل ظاهری اهداف هم که بیانگر نیت خیر فاعل نیستند.