استرس شدید

به سرعت دچار استرس و اضطراب می شوم!

سلام وقتتون بخیر من خانومی 27 ساله هستم یکی دو سالی میشه که برای هر کار کوچیکی اضطراب شدید میگیرم که ساعت ها طول میکشه که رفع بشه.. به عنوان مثال من یه کار کامپیوتری خونگی رو شروع کردم با اینکه کارفرما اخلاق خوبی داره و کار هم به اون صورت سخت نیست اما وقتی کار رو میفرستم تا ساعتها استرس دارم که نکنه کار ایراد داشته باشه یا وقتی تماس میگیرن باهام بشدت تپش قلب میگیرم از اینکه الان چی میخوان بگن... برا هر کار کوچیکی همین حس رو دارم و خیلی اذیتم میکنه.. سنم کمتر بود خیلی جسور تر بودم و اصلا این حالت ها رو نداشتم اما هرچقد سنم بالاتر میره حتی برای صحبت با یک شخص ناشناس هم حالت اضطراب میگیرم و بعدش حتی چند ساعت فکرم درگیره که نکنه چیزی گفته باشم که طرف ناراحت شده باشه، نکنه از فلان جمله م برداشت بد کرده باشه و... ذهنم درگیر میشه تپش قلبم زیاد میشه، تنفس سخت میشه حتی گاهی لرزش دست هم میگیرم نگرانم از اینکه پیش پزشک برم و داروهای مختلفی بهم بدن که عوارض داشته باشه بخاطر همین از شما راهنمایی خواستم.  تشکر ​​​​

از ترس و اضطراب دارم داغون میشم

انجمن: 

با سلام!

من پسری هستم ۱۶ سالمه مدرسه میرم اما زیاد نمیرم درسخون هم نیستم بخاطر اینکه
اضطراب دارم استرس میگیرم و وسط بدنم درد میگیره می سوزه و هزارتا بدبختی دیگه

بابام میاد کتکم میزنه میگه برو مدرسه برو درس بخون بعد مثل وحشیا میافته به جونم
همش فکر میکنم بابام تبدیل به هیولا شده فشارش بالاس پیره هیچی دیگه!
شب ها میخوام بخوابم همش خواب بد میبینم که بابام توش هست که آخرش با شمشیر
میافته به جونم!

خلاصه آدم ضعیفی هستم توهم زا هستم شب ها جن میبینم و و و ........

خلاصه همش میخوام خودکشی کنم نمیدونم چیکار کنم چجوری خودکشی کنم
همش ۱۰ ساله دارم تو زهنم فحش بد به خودم میدم

بعد من دیگه تصمیم گرفتم که تازه فهمیدم یک آدم خیلی احمقی هستم
پست بیشعور وای همینا

الان من تصمیم گرفتم خودکشی کنم نمیدونم چجوری میخوام یک مرگ ساده کنم
بدون درد
فکر میکنم حقمه بمیرم!

وضعیت آشفته من در سال کنکور و اضطراب زیاد

انجمن: 

به نام خدا . سلام .

امسال سال کنکورمه . رشته ریاضی هستم اما وضع روحی خوبی ندارم . یه مدت خیلی طولانی افسردگی رو سپری کردم و حالا دیگه باهاش اُخت شدم .

یعنی الان دیگه همش تو خودم هستم و منزوی و گوشه گیر شدم . آخرین باری که خنده ی طبیعی کرده باشم یادم نمیاد . به توصیه مشاوران و روانشناسان مختلف خنده الکی هم شادی آوره و بعضی اوقات مصنوعا میخندم . نه توی کلاس با کسی صحبت میکنم و نه با دوستام فوتبال یا هر چی دیگه بازی میکنم .این اواخر هم لکنت زبون گرفتم .

با فنون مدرن روانشناسی آشنا هستم به طوریکه کلی کتاب روانشناسی خوندم و کلی تو ذهنم روانشناسی و دین رو مقایسه کردم . این مقایسه و این فکر کردن زیاد من رو گوشه گیر کرده .

راستش بدجوری آدم کمال گرایی هستم یعنی اگه یک نفر تو دنیا باشه که تو کمالگرایی حرف اول رو بزنه اون یه نفر منم . تفکر همه یا هیچ دارم . یعنی یا کاری رو اصلا شروع نکنم یا شروع میکنم به بهترین شکل تمومش کنم .

متاسفانه به گناه کبیره خودارضایی هم مبتلا بودم اما تجربه ی 40 روزه ترکش رو داشتم اما به خاطر تنهایی زیاد دوباره به این گناه رجوع کردم . دوباره استارت ترک رو زدم و امروز روز 11 ترکم هست .
اینم بگم حالا که اینجا کسی منو نمیشناسه : 4 ، 5 سال پیش یعنی موقعی که 12 یا 13 سالم بود خیلی به خدا نزدیک بودم . یادمه تمام نمازامو با عشق میخوندم یادمه آرزوم زیارت اولیای خدا بود و انقدر با خدا صمیمی بودم که یه شب ازش خواستم گوشه ای از جهنم رو بهم نشون بده و همین اتفاق هم افتاد . اینا رو میگم که بدونید من هم جزء اون دسته از بدبختایی هستم که یه زمانی خیلی مقرب درگاه خدا بودند ولی الان با سر زمین خوردن .

راستش همه اینها به کنار . من یه پدر دارم که تموم چشم و امیدش به من و آیندمه و اینکه قراره مهندس بشم . اما راستش من نه انگیزه دارم نه هوشم در مقایسه با سایر همکلاسیام خوبه و نه علاقه ای به رشته های مهندسی دارم .

من راستش دوست دارم خدا رو پیدا کنم دوست دارم وقت بزارم روی معنویت و کشف حقایق هستی . دوست دارم 40 روز خودمو حبس کنم و با خدا مناجات کنم . دوست دارم روی دیگران تاثیر بگذارم و به انسان های ناامید امیدواری بدم و پرچم دین مبین اسلام رو هم بالا ببرم .

همین الان که دارم مطلب مینویسم تو دلم پر استرسه که قراره آیندم چی بشه . تو ذهن پدر من مهندس شدن ارزشه . اما خودم اینطور نیستم .

در ضمن اصولا در حرفه ی تربیت و روانشناسی باید ارتباطات اجتماعی خوبی داشته باشی که من با شرایط حال اینطور نیستم .

منتظر پاسخ کارشناس محترم و نظرات دوستان هستم گل

استرس بسیار شدید و عجیب!

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


سلام
فردی هست که یک ماه میشود که دچار استرس شده و وقتی استرس میگیرد علائمی مانند:عرق زیاد، لرزیدن دست ، اسهال،دل درد،ونفخ میگیرد و حالش خیلی بدمیشود
از وقتی استرس گرفت که امتحان داشت و الان هم که امتحانهاشو داده سرکلاس که میرود فقط 10 تا15بعدش حالش بدمیشود و میرود دستشویی.
دکترهم نمیره اگه یک داروی گیاهی و....میدانید لطفاراهنمایی کنید.

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol: