●ஜ●شــاهــد کـربـلا ●ஜ●ویژه نامه شهادت امام سجاد علیه السلام
تبهای اولیه
[b]content[/b]
یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یا زَیْنَ الْعابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّهَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد
:Gol:
در سوگ زین العابدین علیه السلام زهرا (سلام الله علیها) نشسته، تیر غم از داغش بر این دلها نشسته
امام سجاد علیه السلام
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی را دارم
عاشوراى حسینى، کتاب سرخى بود که «تفسیرناب» آن از زبان امام سجاد تراوید.
امام سجّاد علیه السلام، پاسدار «وحى نبوى» و «خط علوى» و «شورحسینى» بود.
در برابر خدا، «سجّاد» بود، هرگز در برابر ظالمان، سرِ تسلیم فرود نیاورد و چهره بر درگاه ارباب قدرت نسود.
کبوتر مجروح و پر وبال شکسته عدالت با پماد عرفان زین العابدین علیه السلام در شفا خانه دعاهایش التیام یافت
امام سجاد علیه السلام
تمام خیرات و خوبیهای دنیا و آخرت را در چشم پوشی و قطع طَمَع از زندگی و اموال دیگران میبینم (یعنی قناعت داشتن ).
امام سجاد علیه السلام
کسی که بینش و عقلش کاملترین چیزش نباشد هلاکتش آسانترین چیزش است.
امام سجاد علیه السلام فرمودند: بهترین گشایندۀ کارها ، راستی و بهترین پایان برندۀ آن ، وفاداری است
امام سجاد علیه السلام فرمودند: هیچ قطره ای نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نیست: قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که در سیاهی شب جاری گردد.
امام سجاد علیه السلام فرمودند: حق آنکه بزرگتر است این است که او را به خاطر سنش احتـــرام کنی و او را به خاطر اینکه بر تو در مسلمانی پیشی داشته است،بزرگ شماری
امام سجّاد علیه السلام فرمودند: کسی که به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل کند از بهترین مردمان است.
امام سجاد علیه السلام فرمودند: هر کس به قسمتى که خدایش داده قانع باشد ، همو ، بى نیازترینِ مردم است
در آن وادی که باشد قبله اهل یقین آنجا
خوشم گر قسمتم گردد که تا سایم جبین آنجا
در این ایّام، دیدار بقیعم آرزو باشد
که ریزم اشک غم از داغ زین العابدین آنجا
ندانم حال ذرّات جهان چون بود آن روزی
که شد آن آفتاب عِلم پنهان در زمین آنجا
در آن وادی که شد پرپر شبی گلهای دین آنجا
علی بن الحسین از ماجرای کربلا با خود
به زیر خاک برده خاطری اندوهگین آنجا ...
«مؤید» را به دل شوق بقیع و کربلا باشد
که هم ساید جبین آنجا که هم بوسد زمین آنجا
دریا به دیده تَر من گریه میکند
آتش ز سوز حنجر من گریه میکند
سنگی که میزنند به فرقم ز روی بام
بر زخم تازه سر من گریه میکند
از حلقههای سلسله خون میچکد چو اشک
زنجیر هم به پیکر من گریه میکند
ریزد سرشک دیده اکبر به روی نی
اینجا به من برادر من گریه میکند
وقتی زدند خنده اشکم زنان شام
دیدم سه ساله خواهر من گریه میکند
رأس حسین بر همه سر میزند ولی
چون میرسد برابر من گریه میکند
ای اهل شام پای نکوبید بر زمین
کاینجا ستاده مادر من گریه میکند
تا روز حشر هر که به گل میکند نگاه
بر لالههای پرپر من گریه میکند
زنهای شام هلهله و خنده میکنند
جایی که جد اطهر من گریه میکند
بگذار ظالمانه بخندند شامیان
«میثم» که هست زائر من گریه میکند
حاج غلامرضا سازگار