الهی! دانی چه شادم، نه آن که به خویشتن به تو افتادم، تو خواستی من نخواستم، دولت بر بالین دیدم چون از خواب برخاستم.
الهی! چون من کیست که این کار را سزیدم، اینم بس محبت تو را ارزیدم.
الهی! از آن خوان که بهر پاکان نهادی نصیب من بینوا کو، اگر نعمتت جز بطاعت نباشد پس آن را بیع خوانند لطف و عطا کو؟ اگر در بها مزد خواهی ندارم و اگر بی بها بهی بخش ما کو؟ اگر از سگان تو ام استخوانی و اگر از کسان تو مرحبا کو؟
تو را که داند؟ که:تو را (تو) دانی تو را نداند کس. تو را تو دانی بس! ای سزاوار ثنای خویش! و ای شکرکننده عطای خویش! رهی به ذات خود از خدمت تو عاجز و به عقل خود از شناخت منت تو عاجز و به کل خود از شادی به تو عاجز و به توان خود از سزای عقل تو عاجز
کریما! گرفتار آن دردم که تو درمان آنی بنده آن ثنایم که تو سزای آنی من در تو چه دانم؟ تو دانی! تو آنی که گفتی من آنم! آنی.
خدايا !
كاروانهاي اميد در كنار بارگاه تو فرود آمده اند و پرندگان آرزو بر گرد بام تو پرواز مي كنند .
خداي من !
بال پرنده اميد را با تير ياس مشكن و در كوچه اشتياق ، مرا به بن بست نوميدي مكشان.
شولاي گرم اميد بر كتفهاي لرزانم بيفكن و از گرماي خويش جرعه اي به جگر سرمازده ام بنوشان.
خداي من !
مرا به جامهاي پياپي از شراب دو جهان مهمان كن ،
مرا شايسته عنايت سبحان كن ،
درد هجران را درمان كن ،
مشمول لطف خودت در آينده و الان كن ،
در غريب و قريب و آجل و عاجل مرا سزاوار انعام رحمان كن
و مكاره نقم هر لحظه را تو خود جبران كن
اي نهايت مهرباني !
[h=2] اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ وَلا تَمْکُرْ بی فی [/h]
[h=3]* * * * * * * * * * * * خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به من [/h]
[h=2]حیلَتِکَ مِنْ اَیْنَ لِیَ الْخَیْرُ یا رَبِّ وَلا یوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِکَ وَمِنْ اَیْنَ [/h]
[h=3]با حیله ات از کجا خیری بدست آورم ای پروردگار من با اینکه خیری یافت نشود جز در پیش تو و از کجا[/h]
[=comic sans ms]مختصری از ارزش دعا و دعاکردن
به دعا تنها به چشم وسیله ای برای گرفتن حاجت نگاه نکنیم؛ یعنی بدانیم اصل دعا کردن، عبادت است و دعا کننده چه حاجت بگیرد و چه نگیرد، عبادت کرده و به خداوند، نزدیک شده است؛
[=comic sans ms]
امام باقر علیه السلام می فرماید: «دعا، برترین عبادت است».
امام علی علیه السلام می فرماید: «محبوب ترین کار نزد خدای عزوجل در روی زمین، دعاست».
دعا از اعظم عبادات و افضل قربات و سرمايهاى است كه سود دنيا و آخرتش براى دعا كننده قابل شمارش نيست.دعا حقيقتى آرام بخش، حلال مشكلات، كليد گنجهاى مادى و معنوى، و اصلاح كننده امور است.خداى مهربان در قرآن مجيد بندگانش را به دعا فرمان داده و اجابت آن را ضمانت نموده است.
[=comic sans ms]
[=comic sans ms]
وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ.
و هنگامى كه بندگانم از تو درباره ى من بپرسند «بگو» يقينا من نزديك ام، دعاى دعا كننده را زمانى كه مرا بخواند اجابت مىكنم، پس بايد دعوتم را «به اسلام» بپذيرند و به حقيقت به من ايمان بياورند تا به رشد برسند «و مقصد اعلا را دريابند.»
ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
پروردگارتان را از روى فروتنى و زارى و در حال پنهان بخوانيد و از آداب و شرايط دعا تجاوز نكنيد، يقيناً خدا متجاوزان را دوست ندارد.
وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ:
و فرمان پروردگار شماست كه مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم، آنان كه از «دعا و اظهار حاجت و در حقيقت» عبادت من تكبر ورزند قطعا خوار و رسوا به دوزخ در آيند.
[=comic sans ms]
[=WebRoya]
[=comic sans ms]
[=comic sans ms]
از رسول خدا نقل شده:
[=comic sans ms]عبد به هنگام دعا به يكى از سه حقيقت دست مىيابد: يا گناهى كه براى او آمرزيده مىشود، يا خيرى كه در رسيدنش به او شتاب خواهد شد، يا خوبى و خيرى كه براى او ذخيره میگردد. [=WebRoya][=comic sans ms]و آن بزرگوار فرمود:
«سلوا الله من فضله فانه يحب ان يسأل، وافضل العبادة انتظار الفرج:»
از فضل و احسان خدا درخواست كنيد، زيرا خدا دوست دارد از او بخواهند، و برترين عبادت انتظار فرج و گشايش در همه امور است.
دعا كليدهاى پيروزى و نجات است، و بهترين دعا دعائى است كه از سينه صافى و قلب با تقوا بيرون آيد. در مناجات سبب نجات، و در اخلاص رهائى است، پس هنگامى كه فزع و مورد خطر سخت شود پناهگاه خداست.
از رسول الهى روايت شده است:
«الدعا سلاح المؤمن و عمود الدين و نور السماوات و الارض.»
دعا اسلحه مؤمن و ستون دين و نور آسمانها و زمين است.
اول: شروع دعا با ذکر نام خداوند باشد.
دوم: حمد و ستایش پروردگار مهربان.
سوم: یادآوری نعمات الهی و تشکر از خدای سبحان به خاطر نعمت های بیکرانش.
چهارم: صلوات فرستادن بر محمدو آل محمد علیهم السلام.
پنجم: یادآوری و اعتراف به گناهان و پناه بردن به خدا از معاصی و آثار آن.
ششم: طلب شفاعت کردن از حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت ایشان علیهم السلام که بهترین شفیعان هستند.
هفتم: پاک بودن غذاو لباس.
هشتم: ادای حق مردم.
نهم: دوری از گناهان.
دهم: داشتن حسن ظن به اجابت دعا و با اطمینان از خداوند حاجت خود را خواستن.
یازدهم: اصرار و پافشاری در دعا.
دوازدهم: دعا و درخواست حاجت از خداوند متعال در هر زمان و هر مکان.
.خود نوشته.
1. زمان دعا کردن حواسمون باشه دعامون چه معنی و رخداد هایی رو در پی داره، سعی کنیم دعامون به نفع آخرتمون باشه،شده یه گریزی به آخرتمون بزنه،تو دعا هامون چیز بد رو برای برادر و خواهر مسلمون خودمون نخوایم و سعی کنیم دعاهامون رو در جهت اهداف مثبت قرار بدیم،اگه دلخوری و کینه ای از کسی به دل گرفتیم به جای لعنت و نفرین برای بالا رفتن شعور و آگاهی اون فرد و بعد هم برای بالارفتن بخشش و فهم خودمون از ته دل دعا کنیم.
2.به نظر من دعای با حضور قلب و از ته قلب اینه که :
تو وضعیتی که راحت تر و خالصانه تر می تونیم با خدا ارتباط برقرار کنیم، قرار بگیرم(اگه مقدمات بالا رو هم رعایت کردیم خیییییلی بهتر میشه)
بعد یه " بسم الله الرحمن الرحیم " بگیم و به معنیش فکر کنیم و چند ثانیه ساکت باشیم و چند بار نام خدا رو بگیم، الله رو صدا بزنیم و بخودمون و حتی خدا بگیم و بدونیم که:
کسی که داریم باهاش صحبت میکنیم خدا است و آفریننده ماست و شنوا و داناترینه
مهربان و بخشنده ترینه
بابت کار های بدمون ازش عذر خواهی کنیم
خالصانه، تماما، وضعیت خودمون رو براش شرح بدیم و خواستمون رو بخوایم
در آخر هم خدا رو شکر کنیم بابت هر چیزی که داده و نداده که داده اش رحمت است و نداده اش حکمت
بدونیم که خدا آگاه به همه چیزی و غیر ممکنه که صدامون رو نشنیده باشه
هر کسی که باشیم، بنده ی خداییم و نیازمند او
پس حتما یه نگاهی میندازه اگه بدونه واقعا پشیمون از گناهان و نیازمندشیم
حالا که صدامون رو شنیده ،
خودمون رو و کار پیش رومون رو به خودش بسپاریم که قطعا خدای ما آگاه به خیر و صلاح ماست.
نکته:
اما گاهی مواقع اتفاق افتاده است که تمام شرایط دعا را رعایت کرده ایم و با تمام وجود خواسته خود را از خداوند طلب نموده ایم اما بازهم خواسته ی ما به اجابت نمی رسد ولی گاهی با گذشت مدتی خود به روشنی درمی یابیم که برآورده نشدن آن دعا چقدر به مصلحت ما بوده است. زیرا ما از مصالح و مفاسد کارها اطلاع کامل نداریم و در برآورده شدن حاجتی اصرار می ورزیم در صورتی که اگر حقیقت امر آشکار شود از خواسته ی خود منصرف می شویم.
خداونددر آیه 216 سوره ی بقره می فرماید:« کتِبَ عَلَیکمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کرْهٌ لَّکمْ وَعَسَی أَن تَکرَهُواْ شَیئًا وَهُوَ خَیرٌ لَّکمْ وَعَسَی أَن تُحِبُّواْ شَیئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکمْ وَاللّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ؛ بر شما کارزار نوشته شد و حال آنکه برای شما ناخوشایند است و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بدتر است و خدا می داند و شما نمی دانید.»
ای آفریدگارم! دستم را بگیر تا تنها تو را ببینم و سخن تو را بشنوم و دل به توبازم و زبان را با یاد تو گویا سازم! ای آفریدگارم! خواهم بگویم؛ چه بگویم؟! و خواهم بجویم؛ چه بجویم؟! این قدر دانم که باید گویای تو و جویای تو بود! ای آفریدگار من! طبیب برای دردمندان است! اگر تو دردم را دوا نکنی و امیدم را روا نکنی به کجا روم؟! ای آفریدگارم! چگونه آفریننده از آفریده غافل است ؟ و از وی دور!
من با اطلاعات کم این مطلب را می نویسم و بخاطر اینکه اطلاعاتم رو گسترده تر کنم فرصت نیاز داشتم و گفتم شاید بهتر باشه یک مطلب اولیه از ابتدایی ترین چیزهایی که یادگرفتم بگذارم :
دو الی سه هفته دیگه من هم مطلب در مورد { امید دوباره } می نویسم . می خواهم امید را دوباره پیدا کنم و صفاتش را برایتان بنویسم !!! شاید هفته دیگه شاید دو هفته دیگه من بتونم امیدی که در جستجوش هستم را پیدا کنم تا برایتان بازگو کنم . تا خودم امید را نشناسم نمی توانم توصیفی از آن برای شناختش به دیگران بازگو کنم . به امید روزی که من به معنا ومفهوم اصلی امید دوباره برسم .
هر کس امید را با توجه به مراحل زندگی که گذارنده بازگو می کند . اما مشکلات ما داشتن مشکلات اطرافیانمان است . ما باید امیدوار باشیم مشکلات رفع بشوند تا دوباره بتوانیم با همدیگر یک دل و هم صحبت بشویم تا برای (مشکلات متحد ) برنامه ریزی کنیم . ما با ید امیدمان این باشد که مشکلات همدیگه رفع بشوند و ما هایی که در این گیتی بی پایان پخش هستیم دیگر بهانه ای برای دوری نداشته باشیم و بار دیگر در کنار هم به پیشرفت و به همدلی برسیم .
الگوریتم امید به زبان برنامه نویسی :
اگر امید = رایحه رسیدن به سزچشمه حقیقت زندگی باشه
و اگر نامیدی = سرابی از رسیدن به سرچشمه حقیقت زندگی باشه
بنابراین داریم :
اگر برنامه ریزی نسل های قبل تو و برنامه ریزی خودت تو را به جایی رساند که نامید شدی بدان سرابی از حقیت زندگی است که چون گرمای شدید مشکلات باعث شده عطش را بیشتر حس کنی و سرابی از چیزی که می خواستی بدست بیاوری را در نظر مجسم کنی و یا توهمات مشکلات زندگی که با آن دست و پنجه نرم می کنی برایت مثل کابوس شوند .
پس اگر مسیر زیادی از زندگی را رفتی و خیلی زود به این مشکلات رسیدی { نامیدی } . پس توشه راه ، مسیر و پیش بینی های لازم را درست انتخاب نکرده ای و نسنجیده ای و گرمای مشکلات باعث می شود دوچار سرابی به نام نامیدی شوی .
و اگر رایحه سرچشمه به مشامت خورد و به دنبال آن رفتی تا به سرچشمه حقیقت زندگی برسی پس رایحه امید را استشمام کردی و این جای شکرگذاری داره .
خطاهای برنامه :
تو در این مسیر تنها نیستی نامیدی وقتی به سراغ آدم میاد که خودش را تنها ببینه ، دوستان خوب و همنشینان خوب برای یافتن سرچشمه حقیقت زندگی و حل مسائل کمکت می کنند ، همیشه باید از راهنماها استفاده کنیم .
تبصره ای از امید => به زبان برنامه نویسی :
اگر دیدی دیگران به تو و مشکلاتت بی اهمیت هستند و دیدی که راهی به جز نامیدی نیست و کسی نیست که تو را یاری کند ، قابلیت امید دوباره فعال سازی میشه . به این امید داشته باش که می تونی در جاهای دیگر دوستانی دیگر برای حل مشکلات پیدا کنی . و برای این کار تلاش کن . و همینطور اگر از اطلاعات کافی بهره ای نداشتی می توانی از جستجوی اینترنت که افکار ها با هم به اشتراک گذاشته شدند از بهترین مکان ها مثل این سایت برای راه حل ها استفاده کنی
تبصره ای از امید دوباره => به زبان برنامه نویسی :
جایی میشه که باید خدا تنهات بزاره تا با دیدن مشکلات از او کمک بخواهی و اینطوری به خداوند نزدیک بشی در این صورت خودش راه حل و امید دوباره را در برنامه زندگی لحاظ می کند . کسی نیست که خداوند از این برنامه توی زندگیش استفاده نکرده یک نفرش من هر روز امید دوباره واسه فردا . قبلا ها هر روزم بد تر از دیروزم بود اما جدیدا بعضی از روزهام داره بهتر از دیروزهام میشه .
و در پایان :
شاید باورتون نشه من زمانی امیدوار به زندگی شدم که این سایت من را که حرفهام مثل بچه هاست و خطاهای گفتارم بیشتر از صحیح هاش رو تنها نگذاشت . سایت های قبلی که بودم یا کلا از فعالیت افتادند و تعطیل شدن یا کلا من رو انداختن . من یک زمانی از این که اطلاعات کافی نداشتم خیلی نامید بودم اما این سایت هنوز من رو بن نکرده و تحملم کرده و این خوبه . به خاطر همین سعی می کنم کمتر فعالیت کنم و بیشتر اطلاعات جمع کنم اخه مراحل یادگیری رو من از این سایت یادگرفتم . خیلی خوشحالم که این سایت به من فرصت داد تا دوباره به زندگی امیدوار بشم و از اینکه من رو داخل این خانواده بزرگ حقظ کرد بعد از خداوند سپاسگذارم . درسته هنوز نتونستم به اون حد نرمال برسم که به عنوان یک انسان عادی بعد از مشکلات زیاد روحی و روانی که داشتم فعالیت کنم اما تلاشم رو می کنم زودتر خوب شوم تا در میان شما دوستان فعالیت های مفید داشته باشم . امید دوباره از نظر من یعنی همین که با تلاش بتونم در میان انسانهای وارسته ای مثل شما ها فعالیت های مثبت کنم . هنوز خطاهام بیشتر از کارهای درستمه یعنی درصدی حساب کنم هفتاد درصد خطا در مقابل سی درصد کار درست در فعالیت های روزانه از نظر خودمه که درسته امارش رو دستکاری کردم و میزان خطا رو پایین تر گرفتم اما می خوام به خودم امید بدم که تلاشم برای آینده بیشتر بشه . خیلی دوستتون دارم دعا کنید زود تر بیماری روحی و روانی من هم خوب بشه . خیلی دوست دارم بعد از مدتی با شرایط نرمال به شما ها بپیوندم . اگر تایپیک هام کم هستند به بزرگی خودتون ببخشید تلاشم اینه که یک دفعه چیزی ننویسم که بعدش پشیمون بشم و شرایط روحیم رو برای نوشتن بسنجم . امروز هم بخاطر نیمه شعبان روحیه خوبی داشتم سر تا سر ایران پر بود از شور و شوق و هیجان . فکر کنم کم کم امام زمان (عج) حاجت من رو هم بدن که نیاز دارم به شرایط نرمال و ایده عال قبلیم برسم . خدا رو سپاسگذارم بخاطر این روز که حاجت های ادم هایی مثل من هم در نظر می گیرد . همین شور و اشتیاق یعنی امید دوباره . با تشکر از همه که در این سالها من را تحمل کردید .
[h=1]آمده ام آمدم ای بنده نواز با تو امشب بکنم راز و نیاز این منو این تو و این سوز و گداز که گدای شه بخشنده منم ای خدا بنده ی شرمنده منم هر کجا خواست مرا نفس کشید عاقبت موی سرم گشت سفید عمر من طی شد و آخر رسید که گدای شه بخشنده منم ای خدا بنده ی شرمنده منم
[/h]
بسم الله الرحمن رحیم
یعنی به نام خداوندی که میبخشد..
خدا چه چیزی رو میبخشه؟؟
ایا فقط منظورش بخشیدن گناهکارانه؟
نظر من اینه....
خدا از محبتش به تو میبخشه و تو باید یاد بگیری محبت کنی..
خدا از صبر خودش به تو میبخشه و تو باید یاد بگیری صبور باشی..
خدا از زیباییش به تو میبخشه و تو باید یاد بگیری در همه کارهات زیبا رفتار کنی..
خدا از رزق و روزی و ثروتش به تو میبخشه و تو باید به بنده هاش ببخشی..
و........
و خدا مهربان است..
برا چه کاری و نسبت به چی مهربان است؟
.
یعنی مهربان بودن از وجود خداوند جدا نیست خدا چه بخواد چه نخواد مهربانه..
نگفته نسبت به کی و چی؟
خداوند شرط نزاشته واسه مهربان بودنش..
و یاد میده به ما که مهربانی بی قید و شرطه...
إلَهِی کَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَهِ مَحْرُوما وَ قَدْ کَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِکَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاهِ مَرْحُوما
خدایا چگونه از بارگاهت با نومیدى و محرومیت بازگردم،درحالىکه خوشگمانىام به بخشش وجودت این بوده که مرا نجاتیافته و بخشیده باز مىگردانى?
“… ای خداوند!
تو که،
“همه‌ی فرشتگان‌ات را،
در پای آدم،
به سجده افکندی”،
اینک نمی‌بینی،
که بنی‌آدم را،
در پای دیوان،
به خاکِ سجود افکنده‌اند؟
آنان را،
از بندِ عبودیتِ بت‌های این قرن،
که خود تراشیده‌ایم،
به بندگی‌ی آزادی‌بخشِ عبادتِ خویش،
آزادی ببخش!…”
الهی!
عارف ترا بنورِ میداند از شعاع وجود عبارت نمی تواند،
در آتش مهر می سوزد و از نار باز نمی پردازد،
از کجا بازیابم آنروز که تو مرا بودی و من نبودم،
تا باز آن روز رسم میان آتش و دودم،
ور به دو گیتی آن روز را یابم بَر سودم ور بودِ تو دریابم به نبودِ خود خشنودم.
☆خواجه عبدالله انصاری☆
خدای من، تویی بهشت من ....
خدای من، ای نور هستی بخش!..
زندگی با حضور تو چه اندازه سرشار است و پر از معنا
و اما بی تو، حتی برخوردار از همۀ دنیا، چه پوچ است و بی معنا..
پروردگارا!
ای یگانۀ خوب....
تو را دیدن، و تو "یکی" را در همه دیدن
چه آرامش بخش جان است و شفا دهندۀ روح
و اما تو را ندیدن، و همه را در کنار تو کثیر دیدن
چه تشویش آور است و خراشندۀ جان و روح..
ای تو پاسخ هر نیاز
با تو بودن، بهشت ساز است
و همه جا با حضور تو بهشت
و اما بی تو بودن، آیا جز جهنم است؟
[=WebRoya]اسماء الله [=WebRoya]
السمیع: آنکه شنود. [=WebRoya] [=WebRoya]القَریب: بینا و شنوا و داناست به احوال بندگان. [=WebRoya] [=WebRoya]الشکور: آنکه بستاید بندگان را بر اندک و بسیار از طاعت های ایشان. و ثواب دهد بر طاعت. [=WebRoya] [=WebRoya]المجیب: آنکه اجابت کند خوانندگان را [بر] معنی خطاب، و بیافریند آنچه همی خواهد. [=WebRoya] [=WebRoya]الوَهّاب: چیزها بسیار دهد. [=WebRoya] [=WebRoya]الرَّزّاق: دهنده روزی هاست. [=WebRoya] [=WebRoya]الفَتّاح: گشاینده دشواری ها، و پیدا کننده حکم هاست. [=WebRoya] [=WebRoya]القابِض: واسِتاننده چیزها. [=WebRoya] [=WebRoya]الباسِط: واگُستراننده نعمت ها. [=WebRoya] [=WebRoya]الخافِض: بلاها او دفع کند، و از منزلت ها او بیفکَنَد. [=WebRoya] [=WebRoya]الرّافع: آنکه منزلت های نیکو دهد، و بلاها او برگیرد. [=WebRoya] [=WebRoya]المُعِزّ: هر که را خواهد او عزیز گرداند. [=WebRoya] [=WebRoya]المُذِلّ: هر که را خواهد خوار کند.
بخشی از دعای 22 صحیفه سجادیه (هنگام سختی و رنج)
اَللَّهُمَّ إِنَّكَ كَلَّفْتَنِي مِنْ نَفْسِي مَا أَنْتَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّي وَ قُدْرَتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيَّ أَغْلَبُ مِنْ قُدْرَتِي
بار خدایا، مرا در اصلاح خویش به کاری فرمان داده ای که خود به گزاردن آن تواناتر از من هستی و قدرت تو بر آن و بر من از قدرت من بیش است.
فَأَعْطِنِي مِنْ نَفْسِي مَا يُرْضِيكَ عَنِّي وَ خُذْ لِنَفْسِكَ رِضَاهَا مِنْ نَفْسِي فِي عَافِيَةٍ
پس مرا به کاری بر انگیز که تو را از من خشنود می گرداند و خشنودی خود از من بخواه، بدان هنگام که از عافیت بر خوردار باشم.
بار خدایا، در من بنگر و همه کارهای من زیر نظر دار، که اگر مرا به خود واگذاری، از گزاردن هر کار ناتوانم و زمام مصلحت خویش از کف بدهم. و اگر کار من به آفریدگان خود واگذاری، بر من روی ترش کنند
و میل و خواهشم را به ساحت خود معطوف دار و چنان کن که به هر چه از تو می رسد خرسند باشم. ای خداوند، در هر چه مرا روزی کرده ای و در هر چه بخشیده ای و در هر چه نعمت که ارزانی ام داشته ای برکت ده
وَ اجْعَلْنِي فِي كُلِّ حَالاَتِي مَحْفُوظاً مَكْلُوءاً مَسْتُوراً مَمْنُوعاً مُعَاذاً مُجَاراً و چنان کن که در هر حالت که هستم، در حفظ تو باشم و در حراست تو باشم و مستور از چشم بدخواهان باشم و دور از تطاول دشمنان باشم و در پناه تو باشم و در زینهار تو باشم.
الرَّحمن: آنکه خواسته است که روزی دهد خلقان را، چنان که دانسته است. و روزی آفریند ایشان را. [=WebRoya]
الرَّحیم: خواسته است که نعمت کند بر اهل طاعت اندر جهان. و نعمت دهد ایشان را. [=WebRoya]
الکَبیر: خواسته است نیکویی بسیار کردن، و آن بر وی دشوار نباشد. [=WebRoya]
الغَفّار: خواسته است آمرزیدنِ بسیاری از عاصیان که دانسته است. [=WebRoya]
الغَفور: خواسته است که عذاب نکند بسیاری را از عاصیان. [=WebRoya]
التّواب: خواسته است که عقوبت نکند بر معصیت گروهی را که توبه کنند. پشیمانی آفرینَد بندگان را بر معصیت. [=WebRoya]
الوَدود: خواسته است که عدل و نیکویی کند، با آنکه دانسته است از اولیای خویش، آنکه نیکویی کند با ایشان. [=WebRoya]
العَفُوّ: خواسته است که عذاب نکند بسیاری را از عاصیان، و نیکویی کند با ایشان. [=WebRoya]
الرَّؤوف: خواسته است که با بندگان رِفق کند، و دشواری ها بر ایشان آسان گرداند. [=WebRoya]
الصَّبُور: دلیل کند بر آنکه خواسته است تاخیر کردن عقوبت عاصیان.
کاربر مهمان خوش آمدید
الهی! دانی چه شادم، نه آن که به خویشتن به تو افتادم، تو خواستی من نخواستم، دولت بر بالین دیدم چون از خواب برخاستم.
الهی! چون من کیست که این کار را سزیدم، اینم بس محبت تو را ارزیدم.
الهی! از آن خوان که بهر پاکان نهادی نصیب من بینوا کو، اگر نعمتت جز بطاعت نباشد پس آن را بیع خوانند لطف و عطا کو؟ اگر در بها مزد خواهی ندارم و اگر بی بها بهی بخش ما کو؟ اگر از سگان تو ام استخوانی و اگر از کسان تو مرحبا کو؟
❤️پروردگارا❤️
تو را که داند؟ که:تو را (تو) دانی تو را نداند کس. تو را تو دانی بس! ای سزاوار ثنای خویش! و ای شکرکننده عطای خویش! رهی به ذات خود از خدمت تو عاجز و به عقل خود از شناخت منت تو عاجز و به کل خود از شادی به تو عاجز و به توان خود از سزای عقل تو عاجز
کریما! گرفتار آن دردم که تو درمان آنی بنده آن ثنایم که تو سزای آنی من در تو چه دانم؟ تو دانی! تو آنی که گفتی من آنم! آنی.
خدايا !
كاروانهاي اميد در كنار بارگاه تو فرود آمده اند و پرندگان آرزو بر گرد بام تو پرواز مي كنند .
خداي من !
بال پرنده اميد را با تير ياس مشكن و در كوچه اشتياق ، مرا به بن بست نوميدي مكشان.
شولاي گرم اميد بر كتفهاي لرزانم بيفكن و از گرماي خويش جرعه اي به جگر سرمازده ام بنوشان.
خداي من !
مرا به جامهاي پياپي از شراب دو جهان مهمان كن ،
مرا شايسته عنايت سبحان كن ،
درد هجران را درمان كن ،
مشمول لطف خودت در آينده و الان كن ،
در غريب و قريب و آجل و عاجل مرا سزاوار انعام رحمان كن
و مكاره نقم هر لحظه را تو خود جبران كن
اي نهايت مهرباني !
[h=2] اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ وَلا تَمْکُرْ بی فی
[/h]
[h=3]* * * * * * * * * * * * خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به من
[/h]
[h=2]حیلَتِکَ مِنْ اَیْنَ لِیَ الْخَیْرُ یا رَبِّ وَلا یوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِکَ وَمِنْ اَیْنَ
[/h]
[h=3]با حیله ات از کجا خیری بدست آورم ای پروردگار من با اینکه خیری یافت نشود جز در پیش تو و از کجا[/h]
به دعا تنها به چشم وسیله ای برای گرفتن حاجت نگاه نکنیم؛
یعنی بدانیم اصل دعا کردن، عبادت است و دعا کننده چه حاجت بگیرد و چه نگیرد، عبادت کرده و به خداوند، نزدیک شده است؛
[=comic sans ms]
امام باقر علیه السلام می فرماید: «دعا، برترین عبادت است».
امام علی علیه السلام می فرماید: «محبوب ترین کار نزد خدای عزوجل در روی زمین، دعاست».
دعا از اعظم عبادات و افضل قربات و سرمايهاى است كه سود دنيا و آخرتش براى دعا كننده قابل شمارش نيست.دعا حقيقتى آرام بخش، حلال مشكلات، كليد گنجهاى مادى و معنوى، و اصلاح كننده امور است.خداى مهربان در قرآن مجيد بندگانش را به دعا فرمان داده و اجابت آن را ضمانت نموده است.
[=comic sans ms]
وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ.
و هنگامى كه بندگانم از تو درباره ى من بپرسند «بگو» يقينا من نزديك ام، دعاى دعا كننده را زمانى كه مرا بخواند اجابت مىكنم، پس بايد دعوتم را «به اسلام» بپذيرند و به حقيقت به من ايمان بياورند تا به رشد برسند «و مقصد اعلا را دريابند.»
ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
پروردگارتان را از روى فروتنى و زارى و در حال پنهان بخوانيد و از آداب و شرايط دعا تجاوز نكنيد، يقيناً خدا متجاوزان را دوست ندارد.
وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ:
و فرمان پروردگار شماست كه مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم، آنان كه از «دعا و اظهار حاجت و در حقيقت» عبادت من تكبر ورزند قطعا خوار و رسوا به دوزخ در آيند.
[=comic sans ms]
[=comic sans ms]عبد به هنگام دعا به يكى از سه حقيقت دست مىيابد: يا گناهى كه براى او آمرزيده مىشود، يا خيرى كه در رسيدنش به او شتاب خواهد شد، يا خوبى و خيرى كه براى او ذخيره میگردد.
[=WebRoya][=comic sans ms]و آن بزرگوار فرمود:
«سلوا الله من فضله فانه يحب ان يسأل، وافضل العبادة انتظار الفرج:»
از فضل و احسان خدا درخواست كنيد، زيرا خدا دوست دارد از او بخواهند، و برترين عبادت انتظار فرج و گشايش در همه امور است.
دعا كليدهاى پيروزى و نجات است، و بهترين دعا دعائى است كه از سينه صافى و قلب با تقوا بيرون آيد. در مناجات سبب نجات، و در اخلاص رهائى است، پس هنگامى كه فزع و مورد خطر سخت شود پناهگاه خداست.
از رسول الهى روايت شده است:
«الدعا سلاح المؤمن و عمود الدين و نور السماوات و الارض.»
دعا اسلحه مؤمن و ستون دين و نور آسمانها و زمين است.
اول: شروع دعا با ذکر نام خداوند باشد.
دوم: حمد و ستایش پروردگار مهربان.
سوم: یادآوری نعمات الهی و تشکر از خدای سبحان به خاطر نعمت های بیکرانش.
چهارم: صلوات فرستادن بر محمدو آل محمد علیهم السلام.
پنجم: یادآوری و اعتراف به گناهان و پناه بردن به خدا از معاصی و آثار آن.
ششم: طلب شفاعت کردن از حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت ایشان علیهم السلام که بهترین شفیعان هستند.
هفتم: پاک بودن غذاو لباس.
هشتم: ادای حق مردم.
نهم: دوری از گناهان.
دهم: داشتن حسن ظن به اجابت دعا و با اطمینان از خداوند حاجت خود را خواستن.
یازدهم: اصرار و پافشاری در دعا.
دوازدهم: دعا و درخواست حاجت از خداوند متعال در هر زمان و هر مکان.
.خود نوشته.
1. زمان دعا کردن حواسمون باشه دعامون چه معنی و رخداد هایی رو در پی داره، سعی کنیم دعامون به نفع آخرتمون باشه،شده یه گریزی به آخرتمون بزنه،تو دعا هامون چیز بد رو برای برادر و خواهر مسلمون خودمون نخوایم و سعی کنیم دعاهامون رو در جهت اهداف مثبت قرار بدیم،اگه دلخوری و کینه ای از کسی به دل گرفتیم به جای لعنت و نفرین برای بالا رفتن شعور و آگاهی اون فرد و بعد هم برای بالارفتن بخشش و فهم خودمون از ته دل دعا کنیم.2.به نظر من دعای با حضور قلب و از ته قلب اینه که :
تو وضعیتی که راحت تر و خالصانه تر می تونیم با خدا ارتباط برقرار کنیم، قرار بگیرم(اگه مقدمات بالا رو هم رعایت کردیم خیییییلی بهتر میشه)
بعد یه " بسم الله الرحمن الرحیم " بگیم و به معنیش فکر کنیم و چند ثانیه ساکت باشیم و چند بار نام خدا رو بگیم، الله رو صدا بزنیم و بخودمون و حتی خدا بگیم و بدونیم که:
کسی که داریم باهاش صحبت میکنیم خدا است و آفریننده ماست و شنوا و داناترینه
مهربان و بخشنده ترینه
بابت کار های بدمون ازش عذر خواهی کنیم
خالصانه، تماما، وضعیت خودمون رو براش شرح بدیم و خواستمون رو بخوایم
در آخر هم خدا رو شکر کنیم بابت هر چیزی که داده و نداده که داده اش رحمت است و نداده اش حکمت
بدونیم که خدا آگاه به همه چیزی و غیر ممکنه که صدامون رو نشنیده باشه
هر کسی که باشیم، بنده ی خداییم و نیازمند او
پس حتما یه نگاهی میندازه اگه بدونه واقعا پشیمون از گناهان و نیازمندشیم
حالا که صدامون رو شنیده ،
خودمون رو و کار پیش رومون رو به خودش بسپاریم که قطعا خدای ما آگاه به خیر و صلاح ماست.
نکته:
اما گاهی مواقع اتفاق افتاده است که تمام شرایط دعا را رعایت کرده ایم و با تمام وجود خواسته خود را از خداوند طلب نموده ایم اما بازهم خواسته ی ما به اجابت نمی رسد ولی گاهی با گذشت مدتی خود به روشنی درمی یابیم که برآورده نشدن آن دعا چقدر به مصلحت ما بوده است. زیرا ما از مصالح و مفاسد کارها اطلاع کامل نداریم و در برآورده شدن حاجتی اصرار می ورزیم در صورتی که اگر حقیقت امر آشکار شود از خواسته ی خود منصرف می شویم.
بر شما کارزار نوشته شد و حال آنکه برای شما ناخوشایند است و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بدتر است و خدا می داند و شما نمی دانید.»
خدایاازتنهایی هایت برایم می گویی؟؟
برایم بگو تادمی آرام بخواب روم
خداوندا من آن عبد گنهکارم
الهی عطا کن مرا گوش و قلبی
که آن گوش پُر ازصدای تو باشد
الهی چنان کن که این عبد مسکین
برای تو خواهدبرای تو باشد
الهی عطا کن براین بنده چشمی
که بیناییش از ضیای تو باشد.
خدای مهربانم !
تو نهایتی نهایت !
تو مهربانترینی مهربان !
با تو من نفس نفس کشیدنم همراه با عطر حضور ناب توست ! و من چقدر خوشبختم که در آغوش امن رحمت تو هستم ای بیکران مهربان !
خدای من !
تو را سپاس برای حضورت ! تو را سپاس برای همه ی موهبت هایت !
من بی صبرانه در انتظار معجزه ی زندگی ام هستم !
معجزه ی آرامش ! عشق ! و خوشبختی !
که ایمان دارم و یقینی عمیق از صمیم قلبم دارم که خیلی زود تو ای خدای مهربانم معجزه ی زندگی ام را به من هدیه می دهی !
خدای من !
می دانی ؟! بیش از عشق بر تو عاشقم ؟!
خدایا ! ........................خیلی دوستت دارم ! ..................
در نفس نفس هایم با من باش!
ای آفریدگارم! دستم را بگیر تا تنها تو را ببینم و سخن تو را بشنوم و دل به توبازم و زبان را با یاد تو گویا سازم! ای آفریدگارم! خواهم بگویم؛ چه بگویم؟! و خواهم بجویم؛ چه بجویم؟! این قدر دانم که باید گویای تو و جویای تو بود! ای آفریدگار من! طبیب برای دردمندان است! اگر تو دردم را دوا نکنی و امیدم را روا نکنی به کجا روم؟! ای آفریدگارم! چگونه آفریننده از آفریده غافل است ؟ و از وی دور!
و براى كدامين گرفتاري ام
به درگاهت ناله بزنم
و اشك بريزم
فرازی از دعای کمیل
من با اطلاعات کم این مطلب را می نویسم و بخاطر اینکه اطلاعاتم رو گسترده تر کنم فرصت نیاز داشتم و گفتم شاید بهتر باشه یک مطلب اولیه از ابتدایی ترین چیزهایی که یادگرفتم بگذارم :
دو الی سه هفته دیگه من هم مطلب در مورد { امید دوباره } می نویسم . می خواهم امید را دوباره پیدا کنم و صفاتش را برایتان بنویسم !!! شاید هفته دیگه شاید دو هفته دیگه من بتونم امیدی که در جستجوش هستم را پیدا کنم تا برایتان بازگو کنم . تا خودم امید را نشناسم نمی توانم توصیفی از آن برای شناختش به دیگران بازگو کنم . به امید روزی که من به معنا ومفهوم اصلی امید دوباره برسم .
هر کس امید را با توجه به مراحل زندگی که گذارنده بازگو می کند . اما مشکلات ما داشتن مشکلات اطرافیانمان است . ما باید امیدوار باشیم مشکلات رفع بشوند تا دوباره بتوانیم با همدیگر یک دل و هم صحبت بشویم تا برای (مشکلات متحد ) برنامه ریزی کنیم . ما با ید امیدمان این باشد که مشکلات همدیگه رفع بشوند و ما هایی که در این گیتی بی پایان پخش هستیم دیگر بهانه ای برای دوری نداشته باشیم و بار دیگر در کنار هم به پیشرفت و به همدلی برسیم .
الگوریتم امید به زبان برنامه نویسی :
اگر امید = رایحه رسیدن به سزچشمه حقیقت زندگی باشه
و اگر نامیدی = سرابی از رسیدن به سرچشمه حقیقت زندگی باشه
بنابراین داریم :
اگر برنامه ریزی نسل های قبل تو و برنامه ریزی خودت تو را به جایی رساند که نامید شدی بدان سرابی از حقیت زندگی است که چون گرمای شدید مشکلات باعث شده عطش را بیشتر حس کنی و سرابی از چیزی که می خواستی بدست بیاوری را در نظر مجسم کنی و یا توهمات مشکلات زندگی که با آن دست و پنجه نرم می کنی برایت مثل کابوس شوند .
پس اگر مسیر زیادی از زندگی را رفتی و خیلی زود به این مشکلات رسیدی { نامیدی } . پس توشه راه ، مسیر و پیش بینی های لازم را درست انتخاب نکرده ای و نسنجیده ای و گرمای مشکلات باعث می شود دوچار سرابی به نام نامیدی شوی .
و اگر رایحه سرچشمه به مشامت خورد و به دنبال آن رفتی تا به سرچشمه حقیقت زندگی برسی پس رایحه امید را استشمام کردی و این جای شکرگذاری داره .
خطاهای برنامه :
تو در این مسیر تنها نیستی نامیدی وقتی به سراغ آدم میاد که خودش را تنها ببینه ، دوستان خوب و همنشینان خوب برای یافتن سرچشمه حقیقت زندگی و حل مسائل کمکت می کنند ، همیشه باید از راهنماها استفاده کنیم .
تبصره ای از امید => به زبان برنامه نویسی :
اگر دیدی دیگران به تو و مشکلاتت بی اهمیت هستند و دیدی که راهی به جز نامیدی نیست و کسی نیست که تو را یاری کند ، قابلیت امید دوباره فعال سازی میشه . به این امید داشته باش که می تونی در جاهای دیگر دوستانی دیگر برای حل مشکلات پیدا کنی . و برای این کار تلاش کن . و همینطور اگر از اطلاعات کافی بهره ای نداشتی می توانی از جستجوی اینترنت که افکار ها با هم به اشتراک گذاشته شدند از بهترین مکان ها مثل این سایت برای راه حل ها استفاده کنی
تبصره ای از امید دوباره => به زبان برنامه نویسی :
جایی میشه که باید خدا تنهات بزاره تا با دیدن مشکلات از او کمک بخواهی و اینطوری به خداوند نزدیک بشی در این صورت خودش راه حل و امید دوباره را در برنامه زندگی لحاظ می کند . کسی نیست که خداوند از این برنامه توی زندگیش استفاده نکرده یک نفرش من هر روز امید دوباره واسه فردا . قبلا ها هر روزم بد تر از دیروزم بود اما جدیدا بعضی از روزهام داره بهتر از دیروزهام میشه .
و در پایان :
شاید باورتون نشه من زمانی امیدوار به زندگی شدم که این سایت من را که حرفهام مثل بچه هاست و خطاهای گفتارم بیشتر از صحیح هاش رو تنها نگذاشت . سایت های قبلی که بودم یا کلا از فعالیت افتادند و تعطیل شدن یا کلا من رو انداختن . من یک زمانی از این که اطلاعات کافی نداشتم خیلی نامید بودم اما این سایت هنوز من رو بن نکرده و تحملم کرده و این خوبه . به خاطر همین سعی می کنم کمتر فعالیت کنم و بیشتر اطلاعات جمع کنم اخه مراحل یادگیری رو من از این سایت یادگرفتم . خیلی خوشحالم که این سایت به من فرصت داد تا دوباره به زندگی امیدوار بشم و از اینکه من رو داخل این خانواده بزرگ حقظ کرد بعد از خداوند سپاسگذارم . درسته هنوز نتونستم به اون حد نرمال برسم که به عنوان یک انسان عادی بعد از مشکلات زیاد روحی و روانی که داشتم فعالیت کنم اما تلاشم رو می کنم زودتر خوب شوم تا در میان شما دوستان فعالیت های مفید داشته باشم . امید دوباره از نظر من یعنی همین که با تلاش بتونم در میان انسانهای وارسته ای مثل شما ها فعالیت های مثبت کنم . هنوز خطاهام بیشتر از کارهای درستمه یعنی درصدی حساب کنم هفتاد درصد خطا در مقابل سی درصد کار درست در فعالیت های روزانه از نظر خودمه که درسته امارش رو دستکاری کردم و میزان خطا رو پایین تر گرفتم اما می خوام به خودم امید بدم که تلاشم برای آینده بیشتر بشه . خیلی دوستتون دارم دعا کنید زود تر بیماری روحی و روانی من هم خوب بشه . خیلی دوست دارم بعد از مدتی با شرایط نرمال به شما ها بپیوندم . اگر تایپیک هام کم هستند به بزرگی خودتون ببخشید تلاشم اینه که یک دفعه چیزی ننویسم که بعدش پشیمون بشم و شرایط روحیم رو برای نوشتن بسنجم . امروز هم بخاطر نیمه شعبان روحیه خوبی داشتم سر تا سر ایران پر بود از شور و شوق و هیجان . فکر کنم کم کم امام زمان (عج) حاجت من رو هم بدن که نیاز دارم به شرایط نرمال و ایده عال قبلیم برسم . خدا رو سپاسگذارم بخاطر این روز که حاجت های ادم هایی مثل من هم در نظر می گیرد . همین شور و اشتیاق یعنی امید دوباره . با تشکر از همه که در این سالها من را تحمل کردید .
[h=1]آمده ام آمدم ای بنده نواز
با تو امشب بکنم راز و نیاز
این منو این تو و این سوز و گداز
که گدای شه بخشنده منم
ای خدا بنده ی شرمنده منم
هر کجا خواست مرا نفس کشید
عاقبت موی سرم گشت سفید
عمر من طی شد و آخر رسید
که گدای شه بخشنده منم
ای خدا بنده ی شرمنده منم
[/h]
[=Traditional Arabic]...وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا[=Traditional Arabic]﴿۲﴾[=Traditional Arabic]
وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا [=Traditional Arabic]﴿۳﴾
و هر كس از خدا پروا كند
[خدا] براى او راه بيرونشدنى قرار میدهد (۲)
و از جايى كه حسابش را نمیكند به او روزى میرساند
و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است
خدا فرمانش را به انجام رساننده است
به راستى خدا براى هر چيزى اندازه اى مقرر كرده است (۳)
سوره طلاق
الهــى ؛
بسم الله الرحمن رحیم
یعنی به نام خداوندی که میبخشد..
خدا چه چیزی رو میبخشه؟؟
ایا فقط منظورش بخشیدن گناهکارانه؟
نظر من اینه....
خدا از محبتش به تو میبخشه و تو باید یاد بگیری محبت کنی..
خدا از صبر خودش به تو میبخشه و تو باید یاد بگیری صبور باشی..
خدا از زیباییش به تو میبخشه و تو باید یاد بگیری در همه کارهات زیبا رفتار کنی..
خدا از رزق و روزی و ثروتش به تو میبخشه و تو باید به بنده هاش ببخشی..
و........
و خدا مهربان است..
برا چه کاری و نسبت به چی مهربان است؟
.
یعنی مهربان بودن از وجود خداوند جدا نیست خدا چه بخواد چه نخواد مهربانه..
نگفته نسبت به کی و چی؟
خداوند شرط نزاشته واسه مهربان بودنش..
و یاد میده به ما که مهربانی بی قید و شرطه...
[=times new roman]با تمام وجود گناه کردیم
اما
نه نعمت هایش را از ما گرفت
نه گناه هایمان را فاش کرد
بیاندیش
اگر اطاعتش کنیم چه می شود
...
[=times new roman]با تمام وجود گناه کردیم
اما
نه نعمت هایش را از ما گرفت
نه گناه هایمان را فاش کرد
بیاندیش
اگر اطاعتش کنیم چه می شود
...
إلَهِی کَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَهِ مَحْرُوما وَ قَدْ کَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِکَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاهِ مَرْحُوما
خدایا چگونه از بارگاهت با نومیدى و محرومیت بازگردم،درحالىکه خوشگمانىام به بخشش وجودت این بوده که مرا نجاتیافته و بخشیده باز مىگردانى?
― خدايا ما را از عبادت ما سرشار كن و اوقاتمان را بطاعت آراسته گردان و روزهای ما را يارى كن و شب به نماز و زارى و لابه و نياز و خوارى پيش تو اعانت فرما چنانكه هيچ روز گواه بر غفلت ما نباشد و هيچ شب شاهد تقصير ما نگردد.
به پروردگار بگو:
ای پروردگار عزیز❤️
به من خیر عنایت کن
“… ای خداوند!
تو که،
“همه‌ی فرشتگان‌ات را،
در پای آدم،
به سجده افکندی”،
اینک نمی‌بینی،
که بنی‌آدم را،
در پای دیوان،
به خاکِ سجود افکنده‌اند؟
آنان را،
از بندِ عبودیتِ بت‌های این قرن،
که خود تراشیده‌ایم،
به بندگی‌ی آزادی‌بخشِ عبادتِ خویش،
آزادی ببخش!…”
خدایا!!! قلب من رویایی از جنس رویایی تو می خواهد!!! رویای تو ای خدا رویایی پاکی ها و آزادی ها ست!!!
الهی!
عارف ترا بنورِ میداند از شعاع وجود عبارت نمی تواند،
در آتش مهر می سوزد و از نار باز نمی پردازد،
از کجا بازیابم آنروز که تو مرا بودی و من نبودم،
تا باز آن روز رسم میان آتش و دودم،
ور به دو گیتی آن روز را یابم بَر سودم ور بودِ تو دریابم به نبودِ خود خشنودم.
☆خواجه عبدالله انصاری☆
پروردگارا
(یاالهی یاالهی یاالهی یااله
بی پناهم بی پناهم بی پناهم بی پناه)(2)
من که جز تو کسی رو ندارم
تنها هستی آروم و قرارم
ای تو یکتا پروردگارم
پروردگارم پروردگارم
بی تابی من، از سر کثرت گناهه
بی خوابی من، علت اشک و سوز و آهه
آرامش بده، تو به این قلب پر قصورم
که تنها شده، عشق نابت سنگ صبورم
(منو پناهم ، بده زِ شرِ ِ ، بلایا
الهی العفو ، الهی العفو ، خدایا
خدای من، تویی بهشت من ....
خدای من، ای نور هستی بخش!..
زندگی با حضور تو چه اندازه سرشار است و پر از معنا
و اما بی تو، حتی برخوردار از همۀ دنیا، چه پوچ است و بی معنا..
پروردگارا!
ای یگانۀ خوب....
تو را دیدن، و تو "یکی" را در همه دیدن
چه آرامش بخش جان است و شفا دهندۀ روح
و اما تو را ندیدن، و همه را در کنار تو کثیر دیدن
چه تشویش آور است و خراشندۀ جان و روح..
ای تو پاسخ هر نیاز
با تو بودن، بهشت ساز است
و همه جا با حضور تو بهشت
و اما بی تو بودن، آیا جز جهنم است؟
إلهي قَلْبي مَحْجُوب
گر بگردانی تو
بار خدایا
از دستش ندیم : )دیگه وقتشه!
این ماه، بهترین فرصته!
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
(http://axnegar.fahares.com/axnegar/PurMQNM6ROwdV2/660633.jpg) خدایا...
[=WebRoya]
السمیع: آنکه شنود.
[=WebRoya]
[=WebRoya]القَریب: بینا و شنوا و داناست به احوال بندگان.
[=WebRoya]
[=WebRoya]الشکور: آنکه بستاید بندگان را بر اندک و بسیار از طاعت های ایشان. و ثواب دهد بر طاعت.
[=WebRoya]
[=WebRoya]المجیب: آنکه اجابت کند خوانندگان را [بر] معنی خطاب، و بیافریند آنچه همی خواهد.
[=WebRoya]
[=WebRoya]الوَهّاب: چیزها بسیار دهد.
[=WebRoya]
[=WebRoya]الرَّزّاق: دهنده روزی هاست.
[=WebRoya]
[=WebRoya]الفَتّاح: گشاینده دشواری ها، و پیدا کننده حکم هاست.
[=WebRoya]
[=WebRoya]القابِض: واسِتاننده چیزها.
[=WebRoya]
[=WebRoya]الباسِط: واگُستراننده نعمت ها.
[=WebRoya]
[=WebRoya]الخافِض: بلاها او دفع کند، و از منزلت ها او بیفکَنَد.
[=WebRoya]
[=WebRoya]الرّافع: آنکه منزلت های نیکو دهد، و بلاها او برگیرد.
[=WebRoya]
[=WebRoya]المُعِزّ: هر که را خواهد او عزیز گرداند.
[=WebRoya]
[=WebRoya]المُذِلّ: هر که را خواهد خوار کند.
بخشی از دعای 22 صحیفه سجادیه (هنگام سختی و رنج)
اَللَّهُمَّ إِنَّكَ كَلَّفْتَنِي مِنْ نَفْسِي مَا أَنْتَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّي وَ قُدْرَتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيَّ أَغْلَبُ مِنْ قُدْرَتِي
بار خدایا، مرا در اصلاح خویش به کاری فرمان داده ای که خود به گزاردن آن تواناتر از من هستی و قدرت تو بر آن و بر من از قدرت من بیش است.
فَأَعْطِنِي مِنْ نَفْسِي مَا يُرْضِيكَ عَنِّي وَ خُذْ لِنَفْسِكَ رِضَاهَا مِنْ نَفْسِي فِي عَافِيَةٍ
پس مرا به کاری بر انگیز که تو را از من خشنود می گرداند و خشنودی خود از من بخواه، بدان هنگام که از عافیت بر خوردار باشم.
اَللَّهُمَّ لاَ طَاقَةَ لِي بِالْجَهْدِ وَ لاَ صَبْرَ لِي عَلَى الْبَلاَءِ وَ لاَ قُوَّةَ لِي عَلَى الْفَقْرِ فَلاَ تَحْظُرْ عَلَيَّ رِزْقِي
بار خدایا، مرا طاقت رنج نیست و مرا یارای شکیبایی در بلا نیست و مرا توان درویشی نیست. پس روزی من از من دریغ مدار
وَ لاَ تَكِلْنِي إِلَى خَلْقِكَ بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِي وَ تَوَلَّ كِفَايَتِي
و مرا به دیگر آفریدگانت وامگذار و تو خود نیاز من برآر و تو خود کفاف من بر عهده دار.
وَ انْظُرْ إِلَيَّ وَ انْظُرْ لِي فِي جَمِيعِ أُمُورِي فَإِنَّكَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى نَفْسِي عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَا فِيهِ مَصْلَحَتُهَا وَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى خَلْقِكَ تَجَهَّمُونِي
بار خدایا، در من بنگر و همه کارهای من زیر نظر دار، که اگر مرا به خود واگذاری، از گزاردن هر کار ناتوانم و زمام مصلحت خویش از کف بدهم. و اگر کار من به آفریدگان خود واگذاری، بر من روی ترش کنند
وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِي إِلَى قَرَابَتِي حَرَمُونِي وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِيلاً نَكِداً وَ مَنُّوا عَلَيَّ طَوِيلاً وَ ذَمُّوا كَثِيراً
و اگر مرا به پناه خویشاوندانم فرستی، محرومم دارند و اگر دهند، اندک دهند و بی مقدار و بسی بر من منت نهند و مرا مذمت کنند.
فَبِفَضْلِكَ اللَّهُمَّ فَأَغْنِنِي وَ بِعَظَمَتِكَ فَانْعَشْنِي وَ بِسَعَتِكَ فَابْسُطْ يَدِي وَ بِمَا عِنْدَكَ فَاكْفِنِي
بار خدایا، به فضل خود توانگرم گردان و به عظمت خود مرتبتی بزرگم ده و به توانگری خود گشاده دستی ام عطا کن و از هر چه تو راست به من بخش تا بی نیاز گردم.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ خَلِّصْنِي مِنَ الْحَسَدِ وَ احْصُرْنِي عَنِ الذُّنُوبِ وَ وَرِّعْنِي عَنِ الْمَحَارِمِ وَ لاَ تُجَرِّئْنِي عَلَى الْمَعَاصِي
بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا از حسد برهان و از گناهان در امان دار و از حرامها پرهیز ده و مرا بر ارتکاب معاصی گستاخ مفرمای
وَ اجْعَلْ هَوَايَ عِنْدَكَ وَ رِضَايَ فِيمَا يَرِدُ عَلَيَّ مِنْكَ وَ بَارِكْ لِي فِيمَا رَزَقْتَنِي وَ فِيمَا خَوَّلْتَنِي وَ فِيمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَ
و میل و خواهشم را به ساحت خود معطوف دار و چنان کن که به هر چه از تو می رسد خرسند باشم. ای خداوند، در هر چه مرا روزی کرده ای و در هر چه بخشیده ای و در هر چه نعمت که ارزانی ام داشته ای برکت ده
وَ اجْعَلْنِي فِي كُلِّ حَالاَتِي مَحْفُوظاً مَكْلُوءاً مَسْتُوراً مَمْنُوعاً مُعَاذاً مُجَاراً
و چنان کن که در هر حالت که هستم، در حفظ تو باشم و در حراست تو باشم و مستور از چشم بدخواهان باشم و دور از تطاول دشمنان باشم و در پناه تو باشم و در زینهار تو باشم.
بارالها:
الرَّحمن: آنکه خواسته است که روزی دهد خلقان را، چنان که دانسته است. و روزی آفریند ایشان را.
[=WebRoya]
الرَّحیم: خواسته است که نعمت کند بر اهل طاعت اندر جهان. و نعمت دهد ایشان را.
[=WebRoya]
الکَبیر: خواسته است نیکویی بسیار کردن، و آن بر وی دشوار نباشد.
[=WebRoya]
الغَفّار: خواسته است آمرزیدنِ بسیاری از عاصیان که دانسته است.
[=WebRoya]
الغَفور: خواسته است که عذاب نکند بسیاری را از عاصیان.
[=WebRoya]
التّواب: خواسته است که عقوبت نکند بر معصیت گروهی را که توبه کنند. پشیمانی آفرینَد بندگان را بر معصیت.
[=WebRoya]
الوَدود: خواسته است که عدل و نیکویی کند، با آنکه دانسته است از اولیای خویش، آنکه نیکویی کند با ایشان.
[=WebRoya]
العَفُوّ: خواسته است که عذاب نکند بسیاری را از عاصیان، و نیکویی کند با ایشان.
[=WebRoya]
الرَّؤوف: خواسته است که با بندگان رِفق کند، و دشواری ها بر ایشان آسان گرداند.
[=WebRoya]
الصَّبُور: دلیل کند بر آنکه خواسته است تاخیر کردن عقوبت عاصیان.
[=times new roman,times,serif]خدایا درهای رحمتت را به روی یکتا پرستانت مبند و مشتاقانت را از مشاهده ی جمال دیدارت محروم مکن .
[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]با علی آمدم قبول کنی [=arial, helvetica, sans-serif]بار دیگر شوم تو را بنده [=arial, helvetica, sans-serif]باز تکرار معصیت نکنم [=arial, helvetica, sans-serif]یا الهی ببخش شرمنده [=arial, helvetica, sans-serif]رحمت تو اگر نباشد من [=arial, helvetica, sans-serif]زیر بارم هلاک می گردم [=arial, helvetica, sans-serif]تو خودت وعده داده ای با اشک
خداوند را بخاطر خوشنودی مردم خشمگین مکن…!!!
زیرا خداوند جای همه کس را می گیرد و کسی نمی تواند جای خداوند را بگیرد...