╰✿╮ کلبه فیروزه اﮮ ஜ محفلی پر از عطر حضور اسک دینی ها

تب‌های اولیه

18145 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

"به این حقیقت واقف خواهید شد که در نظام طبیعت هیچ چیز بر حسب تصادف انجام نمی گیرد .

و در بطن هر رویداد و واقعه نکته ای برای اموختن وجود دارد.

از این رو ضرورت دارد که از برخورد با هر چیز و هر کس - هر چند نامطلوب و ناخوشایند - قدر دانی کنید.

با افزایش این هوشیاری که هیچ رویدادی در دنیا اتفاقی و تصادفی نیست.

با افزایش این هشیاری که هیچ رویدادی در دنیا اتفاقی و تصادفی نیست. بتدریج رویدادهایی را که به ظاهر به هم ارتباطی ندارند.

کانون توجه قرار میدهید و به انها تکیه می کنید . حتی در صورت نیاز . شرایطی را فراهم می کنید

که چند رویداد مختلف با هم تلاقی کنند. به درک این نکته نایل می شوید که به جای قربانی شدن

به وسیله سرنوشت می توانید با ان شریک و همدست شوید. "

یا حق.

مرد عرب خدمت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) رسید و عرض کرد: یا رسول الله! روز قیامت حساب بنده ها با کیست؟"

حضرت فرمودند: "با خود خدا"
مرد عرب خوشحال شد و گفت: "خیالم راحت شد" و رفت.
حضرت فرمود: "این مرد حقیقت مطلب را فهمید"

اصحاب به دنبال آن مرد عرب رفتند و از او پرسیدند " چرا وقتی فهمیدی حساب بنده ها با خود خداست گفتی خیالم راحت شد؟" مرد عرب پاسخ جالبی داد، گفت: برای اینکه کریم وقتی بر انتقام گرفتن قدرت پیدا می کند می بخشد و عفو می کند

" می توان گرسنگی کوچک را با مشتی غذا برطرف کرد. اما گرسنگی

بزرگ . که بزرگترین گرسنگی است. نیاز به رسیدن به معناست و تنها

در یک مورد است که می تواند به شدت ما را ازرده خاطر کند:

یک زندگی بدون معنا را به او تحمیل کنید.

یافتن خوشبختی سخت است.

اما اشتباه نیست.

انچه که به روح ادمی ارامش می دهد.

فراتر از خوشبختی یا بدبختی است.

و ان معنای زیستن است.

معنا. زندگی هر ادمی را دگرگون می کند.

انگاه که معنا را در زندگی یافتید. دیگر نه خوشبختی معنایی دارد.

نه بدبختی.

تنها احساس رضایت می کنید.

درون خود تنها نیستید.

گویی خود را متعلق به جایی می دانید. "

یا حق.

[="Tahoma"][="Navy"]با سلام خدمت شما اسکدینی های عزیز و بزرگوار
چقد دلم برای اینجا تنگ شده بود.
نمیدونم همه دوستان قدیمی هستن یا نه؟
برای تک تک شما بهترینهارو آرزو میکنم.
التماس دعا
یاعلی
[/]

[="Times New Roman"][="Black"]

یاس نرگس;933684 نوشت:
با سلام خدمت شما اسکدینی های عزیز و بزرگوار
چقد دلم برای اینجا تنگ شده بود.
نمیدونم همه دوستان قدیمی هستن یا نه؟
برای تک تک شما بهترینهارو آرزو میکنم.
التماس دعا
یاعلی

سلام

خیلی خوش آمدید.

خیلی ها یا از اینجا رفتن یا دیگه آدم سابق نیستن.[/]

ارزش چند بار خوندن و داره

جوانی با دوچرخه اش با پيرزنی برخورد کرد
و به جاي اينکه از او عذرخواهی کند و کمکش کند تا از جايش بلندشود، شروع به خنديدن و مسخره کردن او نمود؛
سپس راهش را کشيد و رفت! پيرزن صدايش زد و گفت: چيزی از تو افتاده است.
جوان به سرعت برگشت وشروع به جستجونمود؛ پيرزن به او گفت: زياد نگرد؛
مروت و مردانگی ات به زمين افتاد و هرگز آن را نخواهی يافت..

"زندگی اگر خالي از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هيچ ارزشی ندارد"
"زندگی حکايت قديمي کوهستان است!
صدا می کنی و مي شنوی؛پس به نيکی صدا کن، تا به نيکی به تو پاسخ دهند"

زیباست ...

بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارن، بعد چشمشون به یه گردو می افته ....
خم میشن تا گردو رو بردارن، یهو الماسه می افته رو شیب زمین، قِل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره .... میدونی مثل چی می مونه ...؟

یه آدم دهن باز ...
یه گردوی پوک ...
و یه دنیا حسرت ...

مواظب الماسهای زندگیمون باشیم، شاید به دلیل اینکه صاحبش هستیم و بودنش برامون عادی شده ارزشش رو از یاد بردیم ..

الماس های زندگی ، پدر ، مادر ، همسر، فرزند، سلامتی، سرفرازی، خانواده، دوستان خوب، کار و ... هستند ...!

نمیشه 1 صفحه بریم جلو ...هر چی باشه ما اینجا حق اب و گل داریم

[="Arial"]بفرمایین صفحه بعد

[SPOILER]اینم بگم اینجا دیگه آپ نمیشه پس این کاره من خیلی خوبه اعتراض بی اعتراض ..دهههه[/SPOILER]


سلام
می خواستم بگم به این تایپیک سر بزنید ...دوستان جدید البته ..قدیمیا که هیچی دیگه مرامشون ثابت شدست@};-

امام سجاد علیه السلام:
نزديكترين شما به خدا كسي است كه نسبت به اهل منزلش خوش رفتارتر باشد و كسي در پيشگاه خدا بيشتر مورد رضايت است كه نسبت به خانواده خود نيكوكارتر و با محبت تر باشد.
تحت العقول، ص ۲۰۱

[="Arial"]

صادق;934310 نوشت:
امام سجاد علیه السلام:
نزديكترين شما به خدا كسي است كه نسبت به اهل منزلش خوش رفتارتر باشد و كسي در پيشگاه خدا بيشتر مورد رضايت است كه نسبت به خانواده خود نيكوكارتر و با محبت تر باشد.
تحت العقول، ص ۲۰۱

کو گوش شنوا استاد؟!!!!

علامه سید علی آقای قاضی:

علامه لاهیجانی انصاری روزی از علامه قاضی پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد؟

در جواب فرمودند: «پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:

«اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من تشاء:
بار پروردگارا! مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محکمت قرار بده که در آن هر کس را که بخواهی قرار می دهی تا گشایش یابد. »

حکایتی خواندنی

روزي حضرت داوود

از يك آبادي ميگذشت.

پيرزني را ديد بر سر قبري زجه زنان. نالان و گريان. پرسيد: مادر چرا گريه مي كني؟ پيرزن گفت: فرزندم در اين سن كم از دنيا رفت. داوود گفت: مگر چند سال عمر كرد؟ پيرزن جواب داد:350 سال!! داوود گفت: مادر ناراحت نباش.

پيرزن گفت: چرا؟ پيامبر فرمود: بعد از ما گروهي بدنيا مي آيند كه بيش از صد سال عمر نميكنند. پيرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسيد: آنها براي خودشان خانه هم ميسازند، آيا وقت خانه درست كردن دارند؟ حضرت داوود فرمود: بله آنها در اين فرصت كم با هم در خانه سازي رقابت ميكنند. پيرزن تعجب كرد و گفت: اگر جاي آنها بودم تمام صد سال را به خوشی و خوشحال کردن دیگران ميپرداختم.

برچرخ فلک مناز که کمر شکن است
بررنگ لباس مناز ک آخر کفن است

مغرور مشو که زندگی چند روز است
در زیرزمین شاه و گدا یک رقم است

خداوند در قران ميفرمايد که از صبر ونماز کمک بگيريد‘ولي بعد ميفرمايند اين کار سخت هست‘جز براي خاشعين‘ايا راهي هست که جز خاشعين بشيم چيکارکنيم که خاشع بشيم؟
برای خاشع شدن و متواضع کردن مردم خصوصاً نسل جوان نسبت به دستورات خداوند چند راه کار وجود دارد :
1- شمردن نعمت‌های خداوند: «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ وَلِساناً وَشَفَتَیْنِ» «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً وَالْجِبالَ أَوْتاداً»، نعمت خداوند را باید آن‌قدر برای اشخاص تارک الصلاة و کاهل الصلاة بشماریم تا خجالت بکشند و متواضع شوند.
و یکی از راه‌های نعمت شماری نعمت‌ها برعکس کردن نعمت‌ها است، «تعرف الاشیاء باضدادها»، مثلاً اگر خداوند آب را تلخ قرار می‌داد، چه می‌کردید، «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْکُرُونَ»، هر گاه بخواهیم، این آب گوارا را تلخ و شور قرار مى‏دهیم، پس چرا شکر نمى‏کنید.
اگر در همین اعضای بدن تفکر کنید؛ اهمیت همین انگشتان دست اگر شصت نباشد، بسیاری از کارها تعطیل می‌شود:
1- نمی‌تواند دکمه یقه را ببندد.
2- نمی‌تواند آمپول بزند.
3- نمی‌تواند بیل در دست بگیرد.
4- نمی‌تواند پیچ کشتی در دست بگیرد.
5- نمی‌تواند سوزن نخ کند و کارهای دیگری انجام دهد.
و با تفکر و اندیشه در خلقت خود می‌تواند پی به نعمت‌های خداوند ببرد و در برابر دستورات او متواضع شود.
2- بیان اسرار و برکات نماز.
3- بندگان صالح خداوند را به رخ دیگران بکشیم و معرفی کنیم.
4- تهدیدات قرآن در مورد کسانی که نماز را سبک شمرده‌اند یا نماز را ترک کرده‌اند را بیان کنیم؛ «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»، پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهل‏ انگارى مى‏کنند.

«ما سَئلکُمْ فی‏ سَقَرَ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مى‏ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.

دستود العمل شیخ حسنعلی نخودکی

آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی فرمود:
می خواین یه چیزی بهتون یاد بدم که قدرتش از علم کیمیا هم بالاتر باشد.
بعد از هر نماز پنج کار را انجام بدید، رزق و روزی شما زیاد میشه و به درجات معنوی خوبی دست پیدا می کنید.

1⃣ تسبیحات حضرت زهرا ( سلام الله علیها)

2⃣ آیت الکرسی تا و هو العلی العظیم.

3⃣ سه تا قل هو الله.

4⃣ سه تا صلوات.

5⃣ آخر آیه 2 سوره طلاق از من یتق الله و آیه 3 .
و مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا. 3 مرتبه

شیخ حسنعلی نخودکی فرمود:
من هرچه دارم از عمل کردن به این 5 مورد بعد از هر نماز دارم.

مریم .مادر عیسی است.

و من می خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم .باز در ماندم :

خواستم بگویم که فاطمه دختر خدیجه ی بزرگ است.

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم که فاطمه دختر محمد است.

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است.

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است.

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است.

باز دیدم که فاطمه نیست.

نه. این ها همه هست و این همه .فاطمه نیست.

فاطمه .فاطمه است.

(دکتر علی شریعتی. )

چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا‌‌(صلے‌الله‌علیه‌وآله):

چرا نماز صبح مۍخوانیم؟
«صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان مےماند.»

‌چرا نماز ظهر میخوانیم؟
ظهر، همه عالم تسبیح خدا مےگویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه مےشود.

چرا نماز عصر مۍخوانیم؟
«عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.»

چرا نماز مغرب میخوانیم؟
«مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.»

چرا نماز عشا میخوانیم؟
«خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.»

علل الشرایع ص ۳۳۷

سخاوت را تمرین کنید. اگر در دوران فقر . سخاوتمند نباشید هنگام دارا بودن هم سخاوتمند نخواهید شد.

افرادی که از روی اراده خود به دیگران کمک مالی می کنند حتما "نباید ثروتمند باشند.

تمایل به کمک به دیگران حسن باطنی است که از منابع درون منشا می گیرد. "

یا حق.

سعی کن کسی که تو را می بیند، آرزو کند مثل تو باشد.
از ایمان سخن نگو!
بگذار از نوری که بر چهره داری، آن را احساس کند.
از عقیده برایش نگو!
بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد.
از عبادت برایش نگو!
بگذار آن را جلوی چشمش ببیند .
از اخلاق برایش نگو !
بگذار آن را از طریق مشاهده ی تو بپذیرد .
از تعهد برایش نگو !
بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند !

" الگوی زیبایی برای دیگران باش"

خلیفه با اعرابیی از بادیه طعام می خورد و در ان اثنا نظرش بر لقمه وی افتاد . مویی به چشم وی در امد.

گفت :" ای اعرابی ان موی را از لقمه خود دور کن. " اعرابی گفت:" بر سفره کسی که چندان در لقمه خورنده نگرد که مویی را ببیند طعام او

نتوان خورد. " و دست از طعام باز کشید و سوگند خورد که دیگر بر سفره وی طعام نخورد.

یا حق.


حضرت آیةاللّه جوادی آملی:

" در اول ذی‌القعده تا دهم ذی‌الحجة بهار خودسازی و تهذیب نفس است، از اول ذی‌القعده تا دهم ذی‌الحجه به نام اربعین کلیمی معروف است؛ این چهل روز، فرصت خوبی است برای تهذیب نفس و خودسازی. البته این اربعینی که برای خودسازی معروف شده است، به معنای انزوای از اجتماع نیست، بلکه انسان در این چهل روز باید با رعایت بعضی امور مواظب قلب و مجاری ادراکی خود باشد که برخلاف حق حرکت نکند و برخلاف رضای الهی انگیزه‌ای نداشته باشد. لذا اگر انسان بتواند در این دو بخش – انگیزه و اندیشه – خود را با تهذیب نفس و خودسازی رام کند، بسیاری از مسایل برای او قابل حل است.
خداوند در هر زمانی راهی را برای تهذیب نفس و خودسازی باز کرده، اما اول ذی‌القعده تا دهم ذی‌الحجة که اربعین موسی کلیم علیه‌السلام است، بهار خودسازی و تهذیب است؛ خداوند نیز در این باره می‌فرماید: و واعدنا موسی ثلاثین لیلة و اتممناها بعشر فتمّ میقات ربّه اربعین لیلة اعراف/ 142 یعنی حضرت موسی چهل شبانه روز مهمان خدا بود و علت این‌که این مهمانی در شب بوده به خاطر برکاتی است که در شب نصیب انسان می‌شود، چرا که در روز انسان به فعالیت‌های روزمره عادی خود مشغول است. قرآن در این مورد نیز می‌فرماید: شب را دریابید. شب یک زمان ویژه‌ای است و هر کس که به جایی رسید، از شب‌زنده‌داری رسید.
اربعین به معنای انزوا و جدایی از جامعه نیست، بلکه باید در متن جامعه و زندگی و در متن خدمت‌گزاری به مردم باشد، به‌طوری که در این چهل روز بتواند، رضای حق را جلب کند؛ مواظب حلال و حرام باشد که غذا بدنخورد؛ مواظب زبانش باشد که حرف بدنزند؛ مواظب گوش خود باشد که حرف بدنشنود؛ مواظب چشم خود باشد که نگاه حرام نکند.
قلب، استخری است که از مجاری چشم و گوش به بیرون راه دارد و یک منبع جوشان هم در درون دارد که همیشه در حال جوشش است، لذا همیشه پراست و تشنه نمی‌شود، این همان کوثر است که اگر انسان خود را به این کوثر وصل کند، به رستگاری می‌رسد.

حیات متکامل برزخی:

حیات و زندگی برزخی متکامل تر از دنیاست و ما پس از مرگ در مسیر "انا الیه راجعون " به عوالم بالاتر وارد می شویم . منزل به منزل

و مرحله به مرحله حجاب ها کنار میرود و ما بیدارتر و هوشیارتر می شویم.

به قول مولوی :

ما ز بالاییم و بالا میرویم

ما ز دریاییم و دریا می رویم

ما از اینجا و از انجا نیستیم

ما ز بیجاییم و بیجا میرویم

خوانده ای انا الیه راجعون

تا بدانی تا کجاها می رویم. "

یا حق.

مصاحبه با دختر بزرگوار حضرت علامه حسن زاده آملی

شما سال ها در محضراین عالم بزرگ زندگی کردید، می خواهم کمی از خاطرات تلخ و شیرین این سال ها برایمان بگویید.

یکی از خاطرات تلخ من از زمان کودکی،مربوط به روزهایی می شود که ایشان برای تبلیغ از خانواده دور می شدند، ماه های محرم و صفر و رمضان برای ما، مدام با جدایی از پدر همراه بود. وابستگی ما به استاد بسیار زیاد است و واقعا نمی توانیم دوری ایشان را تحمل کنیم.اما آخرین خاطره تلخ زندگی ما، مربوط به روزهایی می شود که مادرم از دنیا رفت، این داغ بزرگ ضربه سنگینی به خانواده به خصوص پدر بزرگوارم وارد کرد. ایشان مدتی را در غم مادرم به سوگ نشستند. بارها پس از وفات مادرم فرمودند:« تاکنون فکر می کردم دست من بوده که این آثار را به رشته تحریر می آورده، ولی حالا فهمیده ام که همدلی مادرتان بوده که باعث شده من این آثار را بنویسم، او برای من محیطی آرام فراهم آورد که توانستم « زکات العلم نشره» را محقق سازم» پس از وفات مادرم با توجه به کهولت سن استاد، امکان تنها زندگی کردن برایشان فراهم نبود. شاید برایتان جالب باشد بدانید، تهیه ما یحتاج روزانه منزل از قبیل نان و لبنیات و... بعهده حضرت علامه بود و اجازه نمی دادند زحمت این کار بر دوش فرد دیگری بیفتد. پس از رحلت مادرم، ایشان به هیچ وجه راضی نشدند که شخص دیگری بخواهد کاهای منزل را انجام دهد. به هر حال با اصرار های ما پذیرفتند به تهران بیایند و ما خدار ا شاکریم که می توانیم اینجا خدمتگذار ایشان باشیم. البته ناگفته نماند که استاد هر ماه چند روز به قم تشریف برده و عمده کارهایی که انجام می دهند، تشرّف به حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) و همچنین سر زدن به کتاب فروشی های خاصی است که در قم می شناسند تا برخی آثار مورد نظرشان را خریداری نمایند. علاقه ایشان به خرید کتاب بسیار محسوس است، آنقدر که هر سال در نمایشگاه بین المللی کتاب حاضر می شوند و آثار مورد نیازشان را تهیه می کنند.

شیرین ترین خاطره ای که از پدر دارم نیز مربوط به روزهایی می شود که در حضور ایشان درس می خواندم و یاد می گرفتم، به ویژه در حوزه عرفان نظری.

می خواهم بدانم که حضرت استاد، چه ویژگی هایی را برای شناخت عرفان مورد تایید دین اسلام معرفی کرده اند؟

علامه بارها فرموده اند که خط کش درستی و نادرستی اعمال انسان ها، قرآن وسیره اهل بیت است؛ هر رفتاری که ذره ای از این خط کش فاصله داشته باشد، قال قبول نیست. ایشان، هم در کتاب های عرفانیشان و هم در تذکره های شفاهی شان، براین نکته تاکید بسیار دارند که معیار، قرآن و اهل بیت است و هر چه خارج از این معیار باشد مردود شمرده می شود.
منبع: هفته نامه خبری تحلیلی پنجره شماره۸۳

خدا. علی . معبد.

چه خانه ی سرد و احمق و بی روحی است طبیعت .

که خدا از ان رفته باشد.

چه شب دراز و تاریک زمستانی است تاریخ .

که علی در ان مرده باشد.

و چه قبرستان عزادار و غم زده ای است زمین .

که در ان معبد نباشد.

(دکتر علی شریعتی .)

بزرگترین عیب این است که عیب مردم را می گویی:

این شعر را ما مکرر خوانده ایم که :

همچون مگسان روی پلیدی منشین

زنبور عسل باش .انیس گل باش.

شعر خوبی است. مگس بدبخت میان این همه گل .روی نجاست می نشیند.

اما زنبور روی گل می نشیند و به نجاست اعتنا نمی کند. شاعر شعر خوبی گفته . پلیدی همان کثافت است.

همانطور که زنبور عسل روی گل می نشیند و به نجاست نگاه هم نمی کند. ما هم باید روی گل بنشینیم .

چه کاری داریم که فلانی بد است یا خوب . به ما چه ؟ ما ببینیم خودمان چه کاره هستیم.

خطبه ای در نهج البلاغه راجع به غیبت است که مولا علی علیه السلام می فرماید :" اگر شما هیچ عیبی نداشته باشید .همین

که عیب مردم را می گویی . همین بزرگترین عیب است. "

هیچ عیبی نداری . مریضی .همه اش عیب این و ان را می گویی که فلانی چنین . فلانی چنان است. "

(ایت الله مجتهدی تهرانی . )

حق الناس و گرفتاریهای آن

روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند.
مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است.
در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد ،از آنجا به بعد حق عبور ندارد.

رسول اكرم (صل الله علیه وآله) فرمودند : بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ،حج و ... مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند. علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است.
در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند: حلاليت بگير , يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند.

نماز توبه یکشنبه ماه ذی القعده

رسول خدا (ص) در روز یکشنبه ماه ذى القعده فرمود: «ای مردم! کدام‌یک از شما می‌خواهید توبه کنید؟» گفتند: رسول خدا! همه ما می‌خواهیم توبه کنیم.
پیامبر فرمود: «غسل کرده، وضو گرفته و چهار رکعت نماز بجا آورید. در هر رکعت یک‌بار "فاتحة الکتاب"، سه‌بار "قل هو اللّه احد" و یک‌بار "معوذتین" (قل اعوذ برب الفلق ‏و قل اعوذ برب الناس) بخوانید. آن‌گاه هفتادبار استغفار نموده و در پایان "لا حول و لا قوّة إلا باللّه" بگویید.

سپس بگویید: "یا عزیز یا غفّار اغفر لی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فإنّه لا یغفر الذّنوب إلا أنت"؛ اى عزیز! اى بخشاینده! گناهان من و گناهان تمام مردان و زنان مؤمن را بیامرز که جز تو کسى گناهان را نمی‌آمرزد».

آن‌گاه فرمود: «بنده‌اى از امت من چنین عملى را انجام نمی‌دهد، مگر این‌که از آسمان به او ندا می‌رسد: بنده خدا! عمل را از نو شروع کن که توبه تو قبول، و گناهانت آمرزیده شد. فرشته دیگر از زیر عرش ندا می‌کند: اى بنده! مبارک باد بر تو و بر خانواده و خاندانت. منادى دیگرى صدا می‌زند: در روز قیامت، دشمنانت را از تو راضى می‌نمایند.
فرشته دیگرى ندا می‌کند: اى بنده! با ایمان از دنیا می‌روى. دینت از تو گرفته نشده و قبر تو وسیع و نورانى خواهد شد. منادى دیگرى صدا می‌زند: پدر و مادرت راضى می‌شوند، گرچه خشمگین باشند، پدر و مادر، تو و خاندانت بخشیده شده و در دنیا و آخرت خوش رزق خواهى بود. جبرئیل ندا می‌کند: من با فرشته مرگ پیش تو آمده و به او دستور می‌دهم که با تو خوش‌رفتار بوده، به‌خاطر مرگ آسیبى به تو نرسانیده و به نرمى، روح را از بدنت خارج نماید».
گفتند: ای رسول خدا! اگر کسى در زمان دیگرى چنین بگوید چطور؟ آن حضرت فرمود: «چیزهایى را که گفتم براى او نیز خواهد بود. جبرئیل این مطالب را در شب معراج به من گفت».

‍ إقبال الأعمال، ج ۱ ، ص ۳۰۸

قبل از خواب اذکار مستحب قبل از خواب را میگوییم و با ذکر خدا به خواب میرویم.

خواندن مسبحات طبق دستورالعمل حضرت علامه حسن زاده به روايت از علامه طباطبايي و ايت الله قاضي
شش سوره :
حديد
حشر
صف
تغابن
جمعه
اعلي
پيش از خواب با تأمل و تدير ...

امیرالمومنین علیه السلام در بازار :

اگر در بازارها و مغازه ها فروشنده یا مغازه دار خطایی کرد. جنس قلابی اورد. گران فروشی کرد. کم فروشی کرد.

احتکار کرد . ربا خورد. هرگونه حلال و حرامی کرد. فریاد ها بلند شود .دولت هم دنبال کند و همه حساس باشند.

بازار اصلاح می شود.

حضرت امیر علیه السلام زمان حکومت خودش وارد بازار می شد. به کسانی که

جنس خودشان را در سایه می فروختند تا عیبش مخفی بماند .یا جنس خوب را رو و جنس نامرغوب را زیر

پنهان می کردند. هشدار می داد.

با امر به معروف و نهی از منکر .چقدر از لقمه های حرام که عامل انواع بدبختی هاست. جلوگیری می شود. "

یا حق.

پاداش زیارت امام رضا علیه السلام

قال الرضا عليه السلام :
مَن زارَنِي عَلَى بُعدِ دارِي ، أتَيتُهُ يَومَ القِيامَةِ في ثلاثِ مَواطِنَ حتّى اُخَلِّصَهُ مِن أهوالِها : إذا تَطايَرَتِ الكُتُبُ يَمينا وشِمالاً ، وعِندَ الصِّراطِ وعِندَ المِيزانِ .

امام رضا عليه السلام فرمود :
هر كه مرا در ديار غربت زيارت كند ، روز قيامت در سه جا به داد او مى رسم و از هراسها و سختيهاى آنها نجاتش مى دهم :
۱-وقتى كه نامه هاى اعمال از راست و چپ پراكنده شوند
۲- و هنگام گذشتن از صراط
۳- و موقع سنجيدن ميزان.

عيون أخبار الرِّضا : 2/255/2 .

"امام رضا علیه السلام .نام شخصی را برد و چنین فرمود :

ریاست را دوست میدارد. انگاه فرمود :دو گرگ درنده وحشی در گله گوسفندی

که چوپانهای انها از ان دور افتاده باشند .پر ضررتر نمی باشند. از ریاست طلبی در

دین مسلمان. "

یا حق.

حدیث امام رضا درباره عدم توجه به امر به معروف و نهی از منکر

حدیثی داریم که امام رضا علیه السلام از پیغمبر اکرم نقل می‏کند و آن این است: «اذا تَواکلَتِ النّاسُ الْامْرَ بِالْمَعْروفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْکرِ» هرگاه مردم امر به معروف و نهی از منکر را به عهده همدیگر بگذارند (یعنی هرکس سکوت کند به انتظار اینکه دیگری امر به معروف و نهی از منکر کند و درنتیجه هیچ کس قیام نکند) «فَلْیأْذَنوا بِوِقاعٍ مِنَ اللَّهِ» پس برای عذاب الهی منتظر و آماده باشند. چه عذابی؟ سنگ از آسمان بیاید؟ نه، عذاب الهی در آیه قرآن چنین تفسیر شده است:
قلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی‏ انْ یبْعَثَ عَلَیکم عَذاباً مِنْ فَوْقِکمْ اوْ مِنْ تَحْتِ ارْجُلِکمْ اوْ یلْبِسَکمْ شِیعاً وَ یذیقَ بَعْضَکمْ بَأْسَ بَعْضٍ‏ .
(از عذاب خدا بترسید) بگو خدا قادر است که از بالای سر شما بر شما عذاب بفرستد یا از زیر پای شما عذاب را بجوشاند یا شما را دسته دسته کند، یا اینکه زیان خود شما را به خود شما برساند (یعنی خودتان را به جان یکدیگر بیندازد).
اهل بیت در روایات خود چنین معنی می‏کنند: عذاب بالای سر یعنی شما از مافوق‏ها عذاب می‏بینید، عذاب از زیر پا یعنی از طبقه مادون عذاب می‏بینید. پیغمبر اکرم فرمود: وقتی مردم امر به معروف و نهی از منکر را رها کنند، منتظر و مطمئن باشند که پشت سر آن عذاب الهی می‏آید.
حماسه حسینی، جلد 1/ ص201

نشانه های پذیرش نماز :

امام صادق می فرمایند :"من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنکر فبقدر ما منعته قبلت منه .

کسی که دوست دارد بداند ایا نماز او پذیرفته شده یا پذیرفته نشده است . باید بنگرد و ببیند ایا نماز او .

او را از فحشا و منکر باز داشته است ؟پس به ان اندازه که او را از فحشا و منکر باز داشته . از او پذیرفته شده است.

نماز از مهمترین اثارش جلوگیری از منکر و گناه و جلوگیری از الودگی هاست. خداوند در قران فرموده است:

ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر .

نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد.

حال اگر کسی نماز خواند .ولی از گناه ابایی نداشت. از ظلم ابایی نداشت . از ضایع کردن حق دیگران ابایی نداشت. ایا این نماز.

نماز مقبول بوده است؟ بی تردید چنین نیست. "

یا حق.


برائت از دشمنان امیر المومنین علی
علیه السلام "جواز گذر از پل صراط"

شاذان بن جبرئیل قمی رضوان الله علیه روایت کرده است که حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:

(لا یجوز أحد على صراط إلّا
ببراءة من أعداء علي عليه السلام.)

کسی از پل صراط نخواهد گذشت مگر آنکه برائت و بیزاری از دشمنان علی علیه السلام داشته باشد.

منابع:
بحارالانوار،علامه مجلسی، ج۳۵،ص۱۰۶؛
الفضائل، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۵۹.

سلام بر زنــــــدگی

و باید بارید . . .
مثل ان بارانی که صدایش به گوش میرسد
و این بارش شاید اغازی باشد برای دریا شدن
دل به دریا باید زد
برای دریا شدن باید بارید . . .

"هر گاه احساس کردید که کسی شما را رنجانده .یا به اعتبار و ابروی شما لطمه زده و یا اسیب های جسمانی به شما وارد کرده است.

تنها راه حل معنوی که بسیار دشوار است گسترش عفو و بخشش می باشد.

اگر درد را به همان شکل حفظ کنید و به فکر انتقام بر ایید در حقیقت و به سادگی ان درد ادامه خواهد یافت. و مشکلتان شدیدتر خواهد

شد. یک ضرب المثل قدیمی چینی. بهتر از من به این نکته اشاره می کند :"اگر درصدد انتقام بر می ایید بهتر است دو تا قبر حفر کنید. "

حضرت علی علیه السلام می فرمایند :" در میان گناهان بدتر از پیروی از شهوت وجود ندارد. پس دنبال شهوت نروید.

زیرا شما را از یاد خدا باز می دارد. "

هر گاه به وسیله ای برای بسط و گسترش عفو و بخشش ناب و خالص تبدیل شدید. به شفا بخشی هر انسانی در روی کره زمین

کمک خواهید کرد .زیرا همه ی ما به شیوه ای منحصر به فرد از نیروی یگانه ی خداوند سهم می بریم.

مثل همیشه باید منیت خود را رها کنید و خویش را به فیض و برکت الهی که همیشه به شکل عفو و بخشش در دسترس است.

بسپارید. " یا حق.

دو چیز انسان را نابود میکند :
مشغول بودن به گذشته
مشغول شدن به دیگران
هر کس در گذشته بماند آینده را از دست می‌دهد!
و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد، آسایش و راحتی خود را از دست می دهد !

ممنون از نویسند این مطلب

"حال ان که باید وجود پروردگار را درون خودمان درک کنیم. یادمان باشد. هنگامی که دیگران را مورد قضاوت قرار می دهیم. در واقع انها را

تعریف نمی کنیم. بلکه نشان می دهیم که خودمان نیز نیاز به قضاوت دیگران داریم.

دشمنی و عداوت . تنها هنگامی معنا می یابد که خود را از دیگران جدا بدانیم. اگر خود را با دیگران یکی کنیم. دیگر نه حاضر به جنگیدن

با دیگران هستیم و نه خون کسی را می ریزیم .و دست به جنایت می زنیم.

سرخپوستان می گویند :"شاخه های یک درخت . ان قدر احمق نیستند که با یکدیگر بجنگند . "

حال ان که تاریخ نشان می دهد که ما انسانها که همگی شاخه های یک درخت هستیم. همواره با یکدیگر در جنگ و جدل بودیم که تنها

در نتیجه خود خواهی است و جاه طلبی که سبب می شود باور کنیم جدا از یکدیگر هستیم و به مبارزه با دیگران و پیروزی بر انها نیاز

داریم. دیگرانی که شاید ان سوی اب ها زندگی می کنند. زبانی متفاوت دارند. و مذهبشان با ما فرق می کند. و فرهنگشان با فرهنگ

ما همخوانی ندارد.

رقابت و جنگ .جنایت و تنفر. همه زاییده ی خویشتن خودمان هستند. و این خود دروغین ماست که سبب جدایی ما از دیگران می شود.

و ما را متقاعد می کند تا جدایی از سایرین را بپذیریم. "

یا حق.


شیخ رجبعلی خیاط میفرمود:

بطری وقتی پر است و می‌خواهی خالی اش کنی، خمش می‌کنی.
هر چه خم شود خالی تر می‌شود. اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع تر خالی می‌شود.
دل آدم هم همین طور است، گاهی وقت‌ها پر می‌شود از غم، از غصه،از حرف‌ها و طعنه‌های دیگران.
قرآن می‌گوید: "هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها، خم شو و به خاک بیفت." این نسخه‌ای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است: "ما قطعا می‌دانیم و اطلاع داریم، دلت می‌گیرد، به خاطر حرف‌هایی که می‌زنند."
"سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن"
سوره حجر آیه ۹۸...


[=-apple-system]هر وقت پايانِ [=-apple-system]مُحرم،[=-apple-system] ميشود پيدا
[=-apple-system].
[=-apple-system]اين دل بهم ميريزد و غمْ ميشود پيدا
[=-apple-system].
[=-apple-system]ديروز که نامحرمانِ کوفه را دیدم... .
[=-apple-system].
[=-apple-system]يعنى خدا در شامْ مَحرم ميشود پيدا؟

سلام .
همان طور كه عقلا در اكثر مسائل روزمرّه از متخصّصان پیروى مى كنند، در مسائل دینى نیز اگر متخصّص نیستند، باید به متخصّص (مرجع تقلید) مراجعه كنند. این مراجعه را «تقلید» مى گویند .پس تقلید از فقها نه تنها خلاف عقل نیست ، بلكه از باب رجوع غیر متخصص به متخصص مى باشد كه حكم عقلى است. اگر كسى كه باید تقلید كند، تقلید نكند واعمالى را انجام دهد مانند بیمارى است كه خودسر دارو مصرف كند. چه بسا عوض این كه بهبودى حاصل شود بیمارى اش افزون شود. پس تقلید در احكام شرعی رجوع به متخصص و اهل خبره است; یعنی، همانگونه كه همه عقلای عالم در هر رشته و صنعت و علمی به نزد متخصص و اهل خبره آن رشته می‏روند ، برای آشنایی از احكام دین و حلال و حرام و واجب و مستحب وظیفه دارید به متخصص آن; یعنی، عالمی كه عمری را در فهمیدن این احكام از قران و روایات زحمت كشیده رجوع می کنند . در روایات نیز این حكم عقل مورد تأیید قرار گرفته است. از امام عسكری(ع) آمده است: «امّا من كان من الفقها صائناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً على هواه مطیعاً لامر مولاه فللعو ام أن یقلّدوه؛ از بین فقها آنان كه حافظ و نگهبان دین اند و خود را از گناه و آلودگى حفظ مى كنند و با هواهاى نفسانى مبارزه مى كنند و مطیع اوامر الهى و جانشینان اویند، بر عوام لازم است كه از آنان تقلید كنند».
مراد از عوام یعنى كسانى كه در علوم اسلامى مجتهد و متخصص نیستند، گرچه در علوم دیگر متخصص باشند، مثلاً اگر استاد دانشگاه یا پزشك در علوم اسلامى مجتهد نباشد باید تقلید كند، چنان كه مرجع تقلید در مسائل پزشكى و مهندسى از پزشك و مهندس تبعیت و تقلید مى كند.
اما تقلید كوركورانه; یعنی، انسان بدون آگاهی و دلیل منطقی و عقلی از راه و رسم فرد یا قومی پیروی كند مثل بت پرستان كه وقتی پیامبران به آنها می‏گفتند چرا در مقابل این مجسمه‏های چوبی و سنگی كه هیچ نفعی ندارند و ضرری هم از شما برطرف نمی‏كنند سجده می‏كنید می‏گفتند ما می‏دیدیم پدرانمان این را عمل می‏كردند ما هم از آنها پیروی می‏كنیم; این همان تقلید كوركورانه است كه عقل و منطق آن را رد می‏كند ، یا مثل بعضی از غرب‏زده‏های امروز كه به مجرد اینكه یك اروپایی لباسی را پوشید یا كاری را انجام داد بدون فكر از آنها پیروی می‏كنند.
حال اگر کسی اعمال خود را بدون تقلید از مجتهد خاص انجام داده باشد ، چنانچه اعمال او مطابق با نظریه مرجع اعلم و متخصص (که وظیفه عقلی و شرعی تقلید از آن است ) باشد ، اشکال ندارد و اعمال او صحیح است ، اما اگر برخی از اعمال او نادرست بود ، باید همان مقدار را جبران نماید.

باسلام
براي توسل وشناخت بيشتر مولامون حضرت صاحب الزمان سلام الله عليه
چه راهکاري پيشنهاد ميکنيد ؟

یکی از مهمترین راه های استفاده از فیض وجود امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) توسل به ایشان است. این توسل ابعاد مختلفی دارد و می تواند شامل طلب حوائج دنیوی و اخروی و همچنین یاری گرفتن از ایشان در طی مدارج رشد و کمال باشد.
در این عصر ولایت تام الهی با حضرت مهدی (علیه السلام) است. و آن بزرگوار چشم عالم امکان و واسطه غیب است. نقل شده است که به حضرت امام هادی (علیه السلام) نوشتند: شخصی مایل است حاجات خصوصی و اسراری را با امام خویش در میان گذارد همان‏گونه که دوست دارد با پروردگارش بازگوید، پس آن حضرت در جواب نوشت:
اگر حاجتی داشتی، پس لب‏هایت را [به شکل گفتن آن] حرکت بده که همانا جواب به تو خواهد رسید.
بنابراین إستغاثه و عرض حاجت به آن حضرت به زبان خاص و وقت مخصوصی مقیّد نیست، بلکه آنچه مهم است؛ اصلاح دل و توجه کامل و توبه از گناهان و یقین ثابت و اعتقاد راسخ می ‏باشد.
با این وجود برای توسل به حضرت دعاهای زیادی سفارش شده است که به این موارد می توان اشاره کرد:
1. دعای عهد
2. زیارت آل یس
3. زیارت‌نامه‌های مربوط به امام عصر(عج)
4. دعاها مانند دعای افتتاح، عدیله و ندبه
5. رفتن به مکان های منسوب به آن حضرت
6.نماز ها مانند نماز امام زمان(عج)
7. صلوات بر آن حضرت
8. صدقات، احسان و انفاق
9.نذر و عهد
10.صدقات جاریه و اقدامات ماندگار
11.عریضه نویسی
در ذکر توسّل به مولایمان صاحب الزمان‏ علیه السلام آمده است:
«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ وَلِیِّکَ وَحُجَّتِکَ صاحِبِ الزَّمانِ إِلّا أَعَنْتَنِی بِهِ عَلی جَمِیعِ أُمُورِی وَکَفَیْتَنِی بِهِ مَۆُونَةَ کُلِّ مُوذٍ وَطاغٍ وَباغٍ وَأَعَنْتَنِی بِهِ فَقَدْ بَلَغَ مَجْهُودِی وَکَفَیْتَنِی کُلَّ عَدُوٍّ وَهَمٍّ وَغَمٍّ وَدَینٍ وَوُلْدِی وَجَمِیعَ أَهْلِی وَإِخْوانِی وَمَنْ یَعْنِینِی أَمْرُهُ وَخآصَّتِی آمِینَ رَبَّ العالَمِینَ»؛ بار خدایا! من از تو می‏خواهم به حقّ ولیّ و حجّتت صاحب الزمان ‏علیه السلام که مرا بر تمام امور یاری‏ام کنی و به خاطر او شرّ هرگونه موذی و سرکش و ستمگری را از من دور گردانی و به آن حضرت مرا یاری دهی که تلاشم به آخر رسیده و هرگونه دشمن و همّ و غمّ و اندوه و قرض را از من و فرزندانم و تمام خاندانم و برادرانم و هر کس که کارش به من مربوط می‏شود، و بستگان نزدیکم، کفایت کنی اجابت فرمای ای پروردگار عالمیان.

سلام .
در ابتدا باید اشاره شود : خداوند وجودى بى نهایت است و همه‏ى کمال‏ها را دارا است و آفریدن (یعنى ایجاد کردن) فیض اوست و از آن روی که خداوند فیاض است کمال فیاضیت او اقتضا مى‏کند که هر چه را لایق آفریده شدن است بیافریند. پس خداوند آفرید، چون فیاض است. یعنى هدف و چرایى آفرینش در فیاضیت او است. از آنجا که صفات ذاتى خداوند خارج از ذات او نیست می‌‏توان گفت هدف از آفرینش، ذات خداوند است.
البته اگرچه هدف فاعل به این معنا که برای تامین نیازها و جبران نقص خود، دست به خلقت زده باشد، برای خدا تصور ندارد چون بی نیاز مطلق است و نقصی در او راه ندارد اما فعل خداوند باید هدف(هدف فعل) داشته باشد زیرا خداوند حکیم است، و از شخص حکیم کار بیهوده و عبث صادر نمی شود، از این رو نظام آفرینش نظامی است هدفمند که در راستای اهداف عالیه ذات باری تعالی بنیان نهاده شده و در آن اثری از اعوجاج و آشفتگی پیدا نیست.
اما هدف نهایی آفرینش انسان، رسیدن به کمال و سعادت و دست یازیدن به والاترین کرامت ها و ارزش های انسانی است و این هددف هر چه که باشد نتیجه اش به خود او بر می گردد نه به خداوند که او غنی مطلق است و ممکنات از جمله انسان محتاج اویند، چنانکه فرموده است: « ای مردم! شما نیازمند به خدایید، تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است».
درباره هدف آفرینش انسان در آیات قرآن بیانات مختلفی آمده است که در حقیقت هر کدام به یکی از ابعاد این هدف اشاره می نمایند، از جمله: « من جن و انس را نیافریدم مگر اینکه مرا پرستش کنند» [1] و در جای دیگر می خوانیم: « آن خدایی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید تا کدامین بهتر عمل می کنید». [2] (یعنی آزمایشی آمیخته با پرورش و در نتیجه تکامل، و در موردی دیگر آمده است: « ولی مردم همواره مختلفند مگر آنچه پروردگارت رحم کند و برای همین (پذیرش رحمت و در سایه آن تکامل ، آنها را آفرید)» [3] . همانگونه که ملاحظه می شود همه این خطوط به یک نقطه منتهی می شود و آن پرورش و هدایت و تکامل انسانهاست از این جا معلوم می شود که: غایة الغایات و هدف نهایی آفرینش انسان، رسیدن به کمال و سعادت و دست یازیدن به والاترین کرامت ها و ارزش های انسانی است که این همه در پرتو شناخت و معرفت و عبودیت و بندگی آگاهانه به پیشگاه ذات احدیت میسور و ممکن خواهد بود که:« بندگی خدا گوهر گران بهایی است که باطن آن ربوبیت است» [4] که هر کس به آن دست یافت سلطنت بر همه ما سوی الله کند.
در روایتی معرفت بخش از امام صادق (ع) می خوانیم: که امام حسین (ع) در برابر اصحابش آمد و چنین فرمود: «خداوند بزرگ بندگان را نیافریده مگر به خاطر اینکه او را بشناسند ، هنگامی که او را بشناسند، عبادتش می کنند و هنگامی که بندگی او کنند از بندگی غیر او بی نیاز شوند». [5]

[1] «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون »، ذاریات ، آیه 56.
[2] «الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملاً »، ملک، آیه 2.
[3] «و لایزالون مختلفین الا من رحم ربک ولذالک خلقهم »،
[4] «العبودیة جوهرة کنهها الربوبیه»، مصباح الشریعة در حقیقت عبودیت.
[5] «ان الله عزوجل ما خلق العباد الا لیعرفوه، فإذا عرفوه عبدوه، فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه»، علل الشرائع صدوق (طبق نقل المیزان، ج 18، ص 423.

قال الله تعالی :
کُلُوا وَاشرَبُوا ولا تُسرِفُوا إنَّهُ لایُحِبُ المُسرِفین ؛

بخورید و بیاشامید ولیاسراف نکنید که
خداوند اسراف کاران را دوست نمی دارد .

ســـــلام آقـــــاے من !

آقا جان تمام سالهایے که درس خواندیم :
دبیر شیمے به ما نگفت که اگر عشق
و ایمان و معرفت با هم ترکیب شوند شرایط
" ظـــــهور " تو مهیا مے شود !

دبیر زیست نگفت که این صداے تپش قلب نیست ؛ صداے بے قرارے دل براے
" مــــــهدیست " !

دبیر ادبیات از عشق مجنون به لیلے ,
از غیرت فرهاد نسبت به شیرین گفت
اما از عشق شیعه به "مـــــــهدی" ؛
از غیرتش به "زهرا(س) " نگفت !

دبیر تاریخ نگفت که اماممان امسال سال
چندم غربتش است؟! نگفت غربت اهل بیت
" علے(ع) " از کے شروع شد و تا کے
ادامه دارد !

دبیر دینے فقط گفت که انتظار فرج از بهترین
اعمال است اما نگفت که انتظار فرج یعنے
گـــــناه نکنیم و یعنے" گـــــناه نکردن "
از بهترین اعمال است !

دبیر عربے به ما یاد داد که "مـــــهدے "
اسم خاصے است که تنوین پذیر است !
اما نگفت که "مـــــهدے " خاص ترین اسم خاص است
که تمام غربت و تنهایے را پذیرا شده است ...

الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج

[="Tahoma"][="Navy"]اگر به جای گفتن:
دیوار موش دارد و موش گوش دارد،
بگوییم:

"فرشته ها در حال نوشتن هستند..."

نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، "مراقبت خدا" را در نظر دارد!

قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم:

بچه را ول کردی به امان خدا !
ماشین را ول کردی به امان خدا !
خانه را ول کردی به امان خدا !

و اینطور شد که "امان خدا" شد: مظهر ناامنی!

ای کاش میدانستیم امن ترین جای عالم، امان خداست....[/]

آیت الله بهجت (ره) :

احساس لذت در نماز ، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد و یک سری مقدمات در خود نماز ، آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود ، این است که انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند و معصیت ،روح را مکدر می کند و نورانیت دل را می برد و در هنگام خود نماز نیز او را از غیر خدا منصرف کند و توجهش با غیر خدا مشغول نشود ، اگر به طور اتفاقی منصرف شد به محض التفات پیدا کردن باید قلبش را متوجه خدا کند

خوب است جوری زندگی کنیم که آمدنمان چیزی به این دنیا اضافه کند
و رفتنمان چیزی از آن کم...!
حضور آدمی باید وزنی در این دنیا داشته باشد.
باید که جای پایش در این دنیا بماند...
باید که آدم بماند.... و آدم تر از دنیا برود.
بیاموزیم وتمرین کنیم که......
آمده ایم تا ،
ببخشیم،
آمده ایم تا ...
عشق را ؛
ایمان را ،
دوستی را
با دیگران قسمت کنیم
آمده ایم تا جای خالی ای را پر کنیم
که فقط و فقط با وجود ما پر میشود و بس!
آمده ایم تا بازیگر خوب صحنه ی زندگی خود باشیم...
پس بهترین بازی خود را به نمایش بگذاریم...
امام علی امیرالمومنین علیه السلام
برکت عمر ، در نیکوکاری است.
غررالحکم ، حدیث ۴۴۳۴

موضوع قفل شده است