جواني نزد عالمي آمد و از او پرسيد: من جوان هستم اما نميتوانم خود را از نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟
عالم كوزهاي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيز از كوزه نريزد...
به يكي از طلبههايش هم گفت او را همراهي كند و اگر شير را ريخت جلوي همهي مردم او را كتك بزند.
جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند. و هيچ چيز از آن نريخت.
وقتي عالم از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟
جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و در نزد مردم خوار وخفيف شوم.
عالم هم گفت: حكايت انسان مؤمن هم همین است
مومن هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند و از حساب روز قيامت و بیآبرویی در مقابل مردم در صحرای محشر و عذاب جهنم بیم دارد.
فلسفه حجاب چیست؟ در اسلام می گویند که زن و مرد یکسان آفریده شده اند پس چرا اسلام فقط زنان را محدود می کند؟ اگر بین زن و مرد تفاوتی نباشد پس مردها هم باید حجاب داشته باشند. ?
زن و مرد از جهاتی مانند؛ خلقت از یک ذات و گوهر و بهره مندی از حقوق اجتماعی همانند تحصیل علم، آزادی قلم و بیان و...، مساوی هستند. ولی از لحاظ فیزیکی و روحی تفاوتهای فراوانی با هم دارند، که همین اختلافات باعث می شود تا احکامی همچون حفظ و رعایت حجاب در جامعه، قانونی مخصوص به خود را داشته باشند. زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است، قهرا به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده نه به مرد. البته این گونه هم نیست که پوشش مخصوص خانم باشد و بر مردان اصلا حجابی لازم نباشد.
برای روشن شدن پاسخ توجه به چند نکته ضروی است: 1. زنان و مردان از جهاتی مانند؛ خلقت از یک ذات و گوهر[1]، و بهره مندی از حقوق اجتماعی همچون؛ ازدواج، تعلیم و تربیـت، احقاق حقوق، آزادی اندیشه، بیان و قلم و ... مساوی هستند. 2. زن و مرد در عین این که از جهات متعدد مساویند از جهات متعدد دیگر با هم اختلاف دارند. علامه طباطبایی در این مورد چنین می فرمایند :«زن در عین دارا بودن مشترکات، از جهاتی با مرد اختلاف دارد، چون ویژگی های ساختمانی متوسط زنان نظیر: مغز ، قلب ، شریانها ، اعصاب ، قامت و وزن ، طبق آن چه که در کالبد شناسی توضیح داده شده است از متوسط مردان در همان ویژگی ها مؤخرتر است و این مسئله موجب شده است که جسم زن لطیفتر و نرم تر از مرد باشد و در مقابل، جسم مرد درشت تر و سخت تر باشد. و احساساتی لطیف نظیر: دوستی ، رقت قلب ، زیباگرایی و آرایش جویی در زن بیشتر و اندیشه گرایی در مرد فزون تر شود . بنابر این؛ زندگی زن « احساس گرا » و زندگی مرد « اندیشه گرا » است».[2] 3. اصل پوشش مخصوص خانمها نیست و بر مردان نیز تا حدودی لازم است[3]. 4. به نظر ما فلسفه پوشش برای بانوان به چند چیز برمی گردد. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی. الف). از جنبه روانی حجاب به بهداشت روانی اجتماع کمک میکند. ب). از جنبه خانوادگی حجاب سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین میگردد. ج). از جنبه اجتماعی حجاب موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع میگردد. به عبارت دیگر اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و ...، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، و اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد. بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جوییهای جنسی به هم میآمیزد اسلام میخواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند.[4] 5. دلیل لزوم پوشش بیشتر و کامل برای زنان علاوه بر نکات گفته شده ویژگی های خاصی است که در خانم ها وجود دارد؛ زیرا زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است. قهرا به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده نه به مرد. لذا با این که دستور پوشیدن برای مردان (مثل زنان) مقرر نشده است عملا مردان پوشیدهتر از زنان از منزل بیرون میروند، زیرا تمایل مرد به نگاه کردن و چشم چرانی است نه به خودنمایی، و بر عکس تمایل زن بیشتر به خودنمایی است نه به چشم چرانی. تمایل مرد به چشم چرانی، بیشتر زن را تحریک به خودنمایی میکند و به همین جهت «تبرج» (بزک نمودن) از مختصات زنان است.»[5] نکته ی پایانی این که پوشش بیشتر زن، سبب میگردد تا ارزش زن در برابر مرد بالا رود. حریم نگهداشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اگر اسلام تاکید کرده است که زن متینتر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردان نگذارد برای آن است که بر احترام زن افزوده شود و همچون کالای بی ارزشی تلقی نگردد که به راحتی در اختیار همگان است.[6] بعبارت دیگر؛ پوشیده بودن زن ، در همان حدودی که اسلام تعیین کرده، موجب کرامت واحترام بیشتر اوست؛ زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد، پس حجاب محدودیت نیست بلکه مصونیت است هم مصونیت زن را در پی دارد و هم مصونیت جامعه را در آلوده شدن به گناه.
[/HR][1] نساء، 1 "یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسالون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا". [2] ترجمه المیزان، ج2، ص 416. [3] مثلا پوشش عورت واجب است و پوشش بقیه بدن در صورتی که در معرض نگاه نامحرم و سبب فتنه وفساد شود نیز واجب است مگر آن مقداری که به صورت متعارف (مثل سر و صورت) آشکار است. مسائل جدید، ج3، ص227 و 228. [4] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 432. [5] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ج 19، مسأله حجاب، ستر عورت. [6] نک: همان، با اندکی تغییر.
شاید این متن باعث ناراحتی کوروش دوستان بشود ولی چون اکثریت مردم ما و کوروش دوستان اعتقاد به آزادی بیان واندیشه دارند، بنده حقیر هم باطرح چند سوال اندیشه خود رابیان میکنم؛
چرا همه بهاییان و یهودیان داخل و خارج کشور برای فریب مردم ,برای مراسم توسط انگلیس و اسراییل فراخوان شدند!!!
_رضاه شاه
_محمد رضا شاه
_علی رضا
_امیر کبیر
_لطفعلی خان زند
_ناصرالدین شاه
_کریم خان زند
_محمد علی شاه
_اقامحمدخان قاجار
_فتحعلی شاه
_احمد شاه
✅چرانام همه این پادشاهان عربیست ؟
✅چرانام یکی از این پادشاهان کورش داریوش و یا یک اسم ایرانی نبوده است؟
_دویست سال پیش که ثبت احوال جمهوری اسلامی نبوده است که به زور اسم مردم وپادشاهان راعربی بگذارد؟
✅چرایکی از این پادشاهان اقدام به باز سازی مقبره کورش درحد یک تفریحگاه نکرده اند ؟
✅چرا مدعیان کورش پرستی بجای کورش بزرگ به عربی میگویند کورش کبیر؟
✅چرابزرگترین سند افتخار آنها وجود نام کورش درکتاب مقدس عربی یعنی قرآن است ؟
✅چرا حافظ و سعدی حتی فردوسی یک بیت شعر درمدح کورش نه سروده اند ومگر این شاعران ایرانی نبودند؟و یا کورش اینقدر کوچک بود که دیده نشد یا وجود خارجی نداشت؟
✅چرا کورش پرستان 40سال است جرائت عرض اندام برای اثبات حقانیت کورش ندارند درصورتی که مذهبیون برای اثبات خودشان هزاران شهیدمانند حججی را به داخل خاک همان اعراب وحشی وداعشی میفرستند وجوانمردانه در راه دین خودشان شجاعانه سر میدهند؟
✅چرا کورش پرستان دروقت گرفتاری ویا بریدن ترمز ماشینشان به جای مدد گرفتن از کورش دست به دامان امام حسین ع وحضرت عباس ع ونوادگان انها میشوند؟
✅چرا کورش پرستان حقوق زن ومرد را یکسان میدانند اما رفتن مردان به ترکیه وتایلند را افتخارولی رفتن زنان به دبی را ننگ میدانند؟
✅چرا کورش پرستان مدعی اند که حجاب را آخوندها اختراع کرده اند درصورتی که یک مجسمه زن بی حجاب در تخت جمشید وجود ندارد؟
✅چرا کورش پرستان که اینهمه دلاور وجنگ اور وقهرمانی بزرگترین امپراطوری ساسانیان را داشتند در برابر اعراب تسلیم شدند و یزدگرد سوم بدست ایرانیان کشته شد نه بدست اعراب، آن زمان نه امریکا بود نه اسراییل که به عربها کمک کنند.
♨️در پایان عرض میکنم که ماهم ایران را دوست داریم و کورش را به عنوان یک ایرانی ودر حدخودش نه بیشتر دوست داریم ولی دشمن جماعت کوفی صفت و سد راه نقشه های شوم دشمنان خارجی و عوامل داخلی انها هستیم.
سلام.
یک میلیارد پول نقد داشتم چیکار میکردم؟
معلومه.
یه کارخانه کوچک در شهرم که از این بیکاری فلاکت بار نجات پیدا کنه.
و یه شرکت فرهنگی (بازی سازی و برنامه سازی و حتی فیلم سازی)
دولت کی میخواد اندازه یه دانه جو به سمت فرهنگ حرکت کنه من نمیفهمم. بازی های غربی که توش حتی روابط نامشروع هم هست ایران رو پر کرده بازیبازا هم با جون دل بازی میکنن. با یه عشق خاصی در نقش آمریکا در بازی بتل فیلد به ایران حمله میکنند!
چه نشسته ای که دشمن در ذهن کودکان ما که آینده سازان ایران هستند پیشاپیش ایران رو تسخیر کردند.
به قول میثم مطیعی "رقص شمشیر چو در خیمه دشمن برپاست---سپر انداختن و طعنه به شمشیر خطاست"
ذهن من پر از ایده برای بازی های وطنیه. اگر پول درست درمونی داشتم شرکتو میزدم. خودم توانایی ساخت ندارم ولی گروه جمع میکردم من ایده بدم اونا بسازن.
بازی رستم در برابر بازی ویچر 3!
بازی جنگ با داعش در مقابل کال آو دیوتی و بتل فیلد.
فکر کنم به این ها میگن رویای دور و دراز که در اسلام ازش نهی شده!
در حد خودمون حرف بزنیم بهتره، ظاهرا تخم مرغ بازم یکم گرون شد؟!!!
با عنایت خداوند و لطف اهل بیت (علیهم السلام) نائب الزیاره همه شما عزیزان در کربلای معلی و نجف اشرف هستم
در این مدت اگر کوتاهی بوده به بزرگواری خودتون ببخشید.
ان شاء الله بعد از بازگشت جبران کنم
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
سلام و عرض ادب
زیارتتون قبول باشه ان شاءلله
دامادی دارم که یکی از آرزوهاش سفر کربلا با پای پیاده ست. برای امسال کاملا آماده بود که چند روز پیش رئیسش گفت اجازه نمیده که بره:(((( خیلی ناراحت شدیم. براش دعا کنید لطفا به زودی قسمتش بشه
حکایت پند آموز خطر سلامتی و آسایش
«آورده اند روزی حاکم شهر بغداد از بهلول پرسید: آیا دوست داری که همیشه سلامت و تن درست باشی؟ بهلول گفت: خیر زیرا اگر همیشه در آسایش به سر برم، آرزو و خواهش های نفسانی در من قوت می گیرد و در نتیجه، از یاد خدا غافل می مانم. خیر من در این است که در همین حال باشم و از پروردگار می خواهم تا گناهانم را بیامرزد و لطف و مرحتمش را از من دریغ نکند و آنچه را به آن سزاوارم به من عطا کند
سلام.
بی تردید خدا بينياز و غني مطلق است، همان طور كه از هر گونه نياز نسبت به هر چيز پيراسته است، از نياز به فرشتگان نيز منزّه است، اما همه آنچه به عنوان كارهاي فرشتگان براي ما تعريف شده، نوعي ساختار كامل ارتباط موجودات با يكديگر و نظام مندي در هستي است كه در اوج و قله خويش به قدرت و اراده و علم خداوند منتهي مي گردد و اين بالاترين جلوه از شكوهمندي نظام آفرينش است.
خداوند در عين بي نيازي، سنت ها و قوانيني را در عالم مقرر نموده است. يكي از سنت هاي الهي آن است كه نظام عالم را طبق اسباب و علل مقرر نموده و فرشتگان جزئي از مجموعه اسباب و علل هستند، همان گونه كه تأثير علت ها در عالم طبيعت، جزئي از نظام اسباب و عللي است كه خداوند مقرر نموده است، مانند اثر دارو در شفا بخشي. وجود عوامل طبيعي، موجب نيازمندي خداوند نمي شود، پس وجود علل غير طبيعي (از جمله فرشتگان) نشان نيازمندي خداوند نيست .
وجود سلسله مراتب، نشانه نظام مندي و روشمندي هندسه آفرينش است. وجود وسايط فيض هم وسايط را داراي كمال و فيض ميسازد و هم موجودات فروتر را در مسير رشد و كمال قرار ميدهد . نيز زيبايي نظام آفرينش و بارور شدن استعدادها و قابليت موجودات در سيكل گردشي موجودات به نمايش در ميآيد.
اگر چه خداوند به طور مستقيم ميتواند درخت خشكيده اي را سرسبز كند، چنان كه گاهي پيامبران و امامان(ع) به اذن خدا چنين كاري را ميكردند، اما شكلگيري نظام و چرخه آفرينش به آن است كه آب از طريق ريشهها جذب ساقه درخت شود و به برگها برسد. براي اين منظور نزول باران و هدايت آبها و كار باغبانها معنا و مفهوم پيدا ميكند . نشاط و فعاليت و گردش كار جهان را فرا ميگيرد. اما در غير اين صورت سستي و ركود و جدايي ميان موجودات حاكم ميشد.
هرچند خداوند بدون واسطه هيچ فرشته اي هم امكان انجام اموري چون ثبت و انتقال فيوضات ، ضبط اعمال و ... را دارد ، اما بر اساس ساختار خاصي كه در نظام خلقت تعريف نموده و بر اساس جريان يافتن فيض گسترده الهي به موجود محدود و ناقص، فرشتگاني را در انجام اين امور به عنوان واسطه قرار داده است ؛ در عين حال چون قدرت و امكان انجام اين وظايف توسط آن ها از جانب خود اوست، مي توان به طور قطع انجام همه اين امور را مستقيما به خداوند هم استناد داد (1).
1. علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمه موسوى همدانى، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، قم 1374 ش، ج 20، ص 298.
امام رضا از پدرش از جدش علیهم.السلام نقل کرد: از امام سجاد(ع) پرسیدند:
سبب چیست که شب زنده داران از زیباترین مردم هستند؟
حضرت فرمود: چون با خدا خلوت میکنند و خداوند آنها را با نور خود میپوشاند.
امیرالمومنین (ع):
خدايا اين فخر مرا بس كه خدايي چون تو دارم؛
تو آن گونه اي كه من دوست دارم؛
پس مرا هم آن گونه گردان كه تو دوست داري...
بحار، ج91، ص94
در کافي حديثي از امام باقرآمده : كَانَ فِي رَسُولِ اللَّهِ ثَلَاثَةٌ لَمْ تَكُنْ فِي أَحَدٍ غَيْرِهِ لَمْ يَكُنْ لَهُ فَيْءٌ وَ كَانَ لَا يَمُرُّ فِي طَرِيقٍ فَيُمَرُّ فِيهِ بَعْدَ يَوْمَيْنِ أَوْ ثَلَاثَةٍ إِلَّا عُرِف وَ كَانَ لَا يَمُرُّ بِحَجَرٍ وَ لَا بِشَجَرٍ إِلَّا سَجَدَ لَه؛(1)
در رسول خدا سه خصلت بود که در غير رسول خدا نبود: سايه نداشت، در هيچ راهي نمي رفت مگر اين که بعد از آن، دو تا سه روز عطر ايشان را عبور کنندگان کاملا استشمام مي کردند و به سنگ و درختي عبور نمي کرد مگر اين که به ايشان سجده مي کردند.
بنا بر اين روايت رسول خدا سايه نداشت .اين هم اختصاصي ايشان بوده است.اما آيا اين حديث قابل اطمينان است؟سايه نداشتن ايشان چگونه بوده است؟
علامه مجلسي اولا حديث را از لحاظ سند ضعيف مي شمارد و در مورد مضمون حديث مي نويسد:
از معجزات مشهور رسول خدا که اهل سنت و شيعه روايت کرده اند، اين که سايه نداشت ؛ اما سايه نداشتن ايشان يا بدان جهت بوده که خدا در محل سايه اش نوري ايجاد مي کرده ( و سايه را از بين مي برده است)يا بدان جهت بوده که از وجود ايشان مانند خورشيد نور ساطع مي شده و آن نور سايه را از بين مي برده است ،همان گونه که در روايت آمده که شب تاريک از ايشان نور ساطع مي شد . از عايشه روايت شده که شبانه در حال خياطي بودم که سوزن از دستم افتاد و در تاريکي نتوانستم آن را بيابم که رسول خدا وارد شد و در روشنايي نور چهره ايشان، سوزن را يافتم. (2)
ايشان ادامه مي دهد که اين ويژگي فقط براي رسول خدا نقل شده، اين که در روايات مثل اين ويژگي براي امامان هم در بعض اوقات آمده، بد ين جهت است که امامان و رسول خدا از يک نورند و ويژگي ايشان در آنان هم هست يا اين که اين حالت در رسول خدا هميشگي بوده و در امامان گاهي بوده است.(3)
در هر حال در صورت پذيرش روايت ،معنايش چيست، به روشني نمي توان نظر داد.
پي نوشت ها:
1.کافي،ج1،ص442.
2. مرآه العقول،ج5،ص197.
3.همان.
سلام.
چرا موقع گناه کردن این چیزارو از یاد میبریم...
نمیگم همه ولی همیشه فک میکنیم حالا یه روز توبه میکنیم خدا هم مببخشه..غافل از اینکه..هی دنیا...یکی از آشناها داشته از جشن تولد میرفته خونش نرسیده خونشون سکته میکنه میمیره..
سلام.
چرا موقع گناه کردن این چیزارو از یاد میبریم...
شاید فکر میکنیم بعدا جبران می کنیم... وقت هست هنوز... همین یک دفعه است...
شیطان ( و نفس اماره ما) طبق یک "فرمولهای کاملا مشخصی" اقدام به فریب ما میکنند.
یکیش همین فرمول بالا. شیطان به برادران حضرت یوسف گفت: و تکونوا من بعده قوم صالحین. (یوسف را بکشید ، بعدش مردم خوبی بشوید).
یکیش مغرور شدن به لطف و رحمت خداست: و لا یغرنکم بالله الغرور
یکیش وعده نادرست دادن است: الشیطان یعدکم الفقر
کاش یک نفر اهل علم ، فرمولهای فریب شیطان را تدوین میکرد.
قرآن خیلی معارف دارد. نه فقط هر سوره یا هر آیه ، بلکه هر حرف و هر نقطه اش دریایی از معارف دارد. متاسفانه ما از قرآن استفاده خیلی کمی می کنیم.
ان شاء اللهامشبخداوند به همه ما توفیق یک دعای کمیل مقبول و مستجاب عنایت بفرماید.
سلام و درود.
قبول باشه داداش.
از راه دور منم همراه با شما دعای کمیل میخونم. ان شا الله خدا دعا ها و نماز ها و اعمال بی خلوص امثال من رو و اعمال با اخلاص امثال شما رو جمیعا قبول کنه.
در اينجا شايسته است دستورى بسيار بسيار گرانقدر و ارزشمند به رسم بهترين تحفه و عطيه به حضور گوهر شناس قدردان تقديم بدارم . و آن اين كه قاضى قضاعى در ( دستور معالم الحكم و مأثور مكارم الشيم من كلام اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه الصلوه و السلام) بدين صورت نقل روايت كرده است كه:
براء بن عازب گويد : بر اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شدم و آن جناب را به خدا سوگند دادم كه مرا به اعظم اسمايى كه خداوند رحمن جبرئيل را به ارسال آن مخصوص داشت و وى رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم را و آن حضرت شمارا, مخصوص گردان . فرمود : اگر سئوال تو نمى بود من اراده داشتم كه آنرا تا در لحدم نهاده شوم پوشيده بدارم . هرگاه خواهى خدا را به اسم اعظم وى بخوانى ,
شش آيه اول حديد ( بعد از بسم الله الرحمن الرحيم تا و هو عليم بذات الصدور ) و
آخر حشر از هو الله الذى لا اله الا هو تا آخر سوره را بخوان , و پس از آن بگو اى كسى كه چنانى با من چنين كن ( يعنى حاجت خود را بخواه ) كه سوگند به خداوند اگر بر شقى بخوانى سعيد مى گردد . براء گفت : قسم به خدا من آنرا براى دنيا نمى خوانم . امام عليه السلام فرمود : همين صواب است , رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم مرا هم اينچنين وصيت فرمود جز اينكه مرا امر كرد كه خدا را بدان در كارهاى بزرگ و دشوار روزگار بخوانم]( و بدانكه هيچ حاجتى براى انسان شريف تر و عزيزتر از قرب الى الله نيست كه لقاء الله است و ( رساله لقاء الله) ما در وصول بدان زاد راه است .
در اينجا شايسته است دستورى بسيار بسيار گرانقدر و ارزشمند به رسم بهترين تحفه و عطيه به حضور گوهر شناس قدردان تقديم بدارم . و آن اين كه قاضى قضاعى در ( دستور معالم الحكم و مأثور مكارم الشيم من كلام اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه الصلوه و السلام) بدين صورت نقل روايت كرده است كه:
براء بن عازب گويد : بر اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شدم و آن جناب را به خدا سوگند دادم كه مرا به اعظم اسمايى كه خداوند رحمن جبرئيل را به ارسال آن مخصوص داشت و وى رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم را و آن حضرت شمارا, مخصوص گردان . فرمود : اگر سئوال تو نمى بود من اراده داشتم كه آنرا تا در لحدم نهاده شوم پوشيده بدارم . هرگاه خواهى خدا را به اسم اعظم وى بخوانى ,
مرحوم آیت الله علی سعادت پرور تهرانی در آخرین جلساتی که با شاگردان خاص خودشان داشتند فرموده بودند: «مردنم را به من نشان دادند، واضح واضح و هم اکنون نیز آن زمان برایم مشهود است، دیدم که انبیا و اولیای الهی(ع) در تشییع جنازه ام شرکت کرده اند و این به خاطر آن است که بنده چهل سال در وقت سحر با توجه، صد مرتبه سوره «قل هو الله احد» را می خواندم و به روح یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر هدیه کرده ام»
از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «هر کس که قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را هنگام خواب سه مرتبه بخواند، خداوند پنجاه هزار ملک را بر او موکّل مینماید تا در آن شب حراستش کنند».
⇦ الکافی، ج۲، ص۶۲۰
امیر المؤمنین علیه السّلام نقل مینماید که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: «کسی که به هنگام خواب صد بار سوره توحید را بخواند، خداوند گناهان پنجاه سال او را میبخشد.»
⇦ الکافی، ج۲، ص۵۳۹
همچنین از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل شده است که فرمودند: «کسی که پس از نماز صبح، یازده بار «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» بخواند، در آن روز گناهی از او سر نمیزند؛ گرچه شیطان خوار شود(یعنی شیطان هر چه تلاش کند، نتواند انسان را به گناه بکشاند و بدین ترتیب خوار شود).
⇦ ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص۲۷۷
امام صادق علیه السّلام از پدرش روایت نموده که پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله بر جنازه سعد بن معاذ نماز گزارد و فرمود: «به راستی، نود هزار فرشته بر او نماز گزاردند که جبرئیل نیز در میان آنان بود. از جبرئیل علیه السّلام پرسیدم که او از چه رو استحقاق نماز شما را یافت؟ جبرئیل علیه السّلام گفت: از آن رو که در حال ایستاده و نشسته و سواره و پیاده و در حال رفت و آمد، سوره توحید را تلاوت میکرد.»
⇦ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۲۹۵
امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هر که دچار مرض و یا گرفتاری شود و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ نخواند و در آن بیماری و شدّت بمیرد از اهل آتش است.»و «هر که به بستر رود و (توحید) را یازده بار بخواند خانه او و همسایگانش مصون است.»
⇦ وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۲۴
ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص۱۲۸
راه حلی برای گناه نکردن
جواني نزد عالمي آمد و از او پرسيد: من جوان هستم اما نميتوانم خود را از نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟
عالم كوزهاي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيز از كوزه نريزد...
به يكي از طلبههايش هم گفت او را همراهي كند و اگر شير را ريخت جلوي همهي مردم او را كتك بزند.
جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند. و هيچ چيز از آن نريخت.
وقتي عالم از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟
جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و در نزد مردم خوار وخفيف شوم.
عالم هم گفت: حكايت انسان مؤمن هم همین است
مومن هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند و از حساب روز قيامت و بیآبرویی در مقابل مردم در صحرای محشر و عذاب جهنم بیم دارد.
فلسفه حجاب چیست؟ در اسلام می گویند که زن و مرد یکسان آفریده شده اند پس چرا اسلام فقط زنان را محدود می کند؟ اگر بین زن و مرد تفاوتی نباشد پس مردها هم باید حجاب داشته باشند. ?
زن و مرد از جهاتی مانند؛ خلقت از یک ذات و گوهر و بهره مندی از حقوق اجتماعی همانند تحصیل علم، آزادی قلم و بیان و...، مساوی هستند.
ولی از لحاظ فیزیکی و روحی تفاوتهای فراوانی با هم دارند، که همین اختلافات باعث می شود تا احکامی همچون حفظ و رعایت حجاب در جامعه، قانونی مخصوص به خود را داشته باشند. زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است، قهرا به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده نه به مرد.
البته این گونه هم نیست که پوشش مخصوص خانم باشد و بر مردان اصلا حجابی لازم نباشد.
برای روشن شدن پاسخ توجه به چند نکته ضروی است:
1. زنان و مردان از جهاتی مانند؛ خلقت از یک ذات و گوهر[1]، و بهره مندی از حقوق اجتماعی همچون؛ ازدواج، تعلیم و تربیـت، احقاق حقوق، آزادی اندیشه، بیان و قلم و ... مساوی هستند.
2. زن و مرد در عین این که از جهات متعدد مساویند از جهات متعدد دیگر با هم اختلاف دارند.
علامه طباطبایی در این مورد چنین می فرمایند :«زن در عین دارا بودن مشترکات، از جهاتی با مرد اختلاف دارد، چون ویژگی های ساختمانی متوسط زنان نظیر: مغز ، قلب ، شریانها ، اعصاب ، قامت و وزن ، طبق آن چه که در کالبد شناسی توضیح داده شده است از متوسط مردان در همان ویژگی ها مؤخرتر است و این مسئله موجب شده است که جسم زن لطیفتر و نرم تر از مرد باشد و در مقابل، جسم مرد درشت تر و سخت تر باشد. و احساساتی لطیف نظیر: دوستی ، رقت قلب ، زیباگرایی و آرایش جویی در زن بیشتر و اندیشه گرایی در مرد فزون تر شود . بنابر این؛ زندگی زن « احساس گرا » و زندگی مرد « اندیشه گرا » است».[2]
3. اصل پوشش مخصوص خانمها نیست و بر مردان نیز تا حدودی لازم است[3].
4. به نظر ما فلسفه پوشش برای بانوان به چند چیز برمی گردد. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی.
الف). از جنبه روانی حجاب به بهداشت روانی اجتماع کمک میکند.
ب). از جنبه خانوادگی حجاب سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین میگردد.
ج). از جنبه اجتماعی حجاب موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع میگردد.
به عبارت دیگر اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و ...، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، و اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد. بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جوییهای جنسی به هم میآمیزد اسلام میخواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند.[4]
5. دلیل لزوم پوشش بیشتر و کامل برای زنان علاوه بر نکات گفته شده ویژگی های خاصی است که در خانم ها وجود دارد؛ زیرا زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است. قهرا به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده نه به مرد. لذا با این که دستور پوشیدن برای مردان (مثل زنان) مقرر نشده است عملا مردان پوشیدهتر از زنان از منزل بیرون میروند، زیرا تمایل مرد به نگاه کردن و چشم چرانی است نه به خودنمایی، و بر عکس تمایل زن بیشتر به خودنمایی است نه به چشم چرانی.
تمایل مرد به چشم چرانی، بیشتر زن را تحریک به خودنمایی میکند و به همین جهت «تبرج» (بزک نمودن) از مختصات زنان است.»[5]
نکته ی پایانی این که پوشش بیشتر زن، سبب میگردد تا ارزش زن در برابر مرد بالا رود. حریم نگهداشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اگر اسلام تاکید کرده است که زن متینتر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردان نگذارد برای آن است که بر احترام زن افزوده شود و همچون کالای بی ارزشی تلقی نگردد که به راحتی در اختیار همگان است.[6]
بعبارت دیگر؛ پوشیده بودن زن ، در همان حدودی که اسلام تعیین کرده، موجب کرامت واحترام بیشتر اوست؛ زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد، پس حجاب محدودیت نیست بلکه مصونیت است هم مصونیت زن را در پی دارد و هم مصونیت جامعه را در آلوده شدن به گناه.
[/HR][1] نساء، 1 "یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسالون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا".
[2] ترجمه المیزان، ج2، ص 416.
[3] مثلا پوشش عورت واجب است و پوشش بقیه بدن در صورتی که در معرض نگاه نامحرم و سبب فتنه وفساد شود نیز واجب است مگر آن مقداری که به صورت متعارف (مثل سر و صورت) آشکار است. مسائل جدید، ج3، ص227 و 228.
[4] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 432.
[5] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ج 19، مسأله حجاب، ستر عورت.
[6] نک: همان، با اندکی تغییر.
کمتر از دانه نیستی.
با ایمان پا بر اولین پله بگذار.
نیاز نیست تمام پلکان را ببینی.
فقط پا بر اولین پله بگذار.
به درختان بنگر.
هر درخت تنومندی که
می بینی پیش از ان
دانه ای کوچک و اولیه بوده.
انگاه ریشه .بعد تنه ای تنومند
و زنده و سپس هیزمی مرده.
درخت همان دانه کوچک
است. با نیروی ارام مقامی
که برای فتح اسمان کمر
بسته. تو کمتر از دانه ای کوچک
نیستی بگذار نیروی زندگی در تو بروید.
و اسمان زندگی ات را فتح کند.
فقط کافی است با ایمان پا بر اولین پله بگذاری.
یا حق.
سلام
شاید این متن باعث ناراحتی کوروش دوستان بشود ولی چون اکثریت مردم ما و کوروش دوستان اعتقاد به آزادی بیان واندیشه دارند، بنده حقیر هم باطرح چند سوال اندیشه خود رابیان میکنم؛
چرا همه بهاییان و یهودیان داخل و خارج کشور برای فریب مردم ,برای مراسم توسط انگلیس و اسراییل فراخوان شدند!!!
_رضاه شاه
_محمد رضا شاه
_علی رضا
_امیر کبیر
_لطفعلی خان زند
_ناصرالدین شاه
_کریم خان زند
_محمد علی شاه
_اقامحمدخان قاجار
_فتحعلی شاه
_احمد شاه
✅چرانام همه این پادشاهان عربیست ؟
✅چرانام یکی از این پادشاهان کورش داریوش و یا یک اسم ایرانی نبوده است؟
_دویست سال پیش که ثبت احوال جمهوری اسلامی نبوده است که به زور اسم مردم وپادشاهان راعربی بگذارد؟
✅چرایکی از این پادشاهان اقدام به باز سازی مقبره کورش درحد یک تفریحگاه نکرده اند ؟
✅چرا مدعیان کورش پرستی بجای کورش بزرگ به عربی میگویند کورش کبیر؟
✅چرابزرگترین سند افتخار آنها وجود نام کورش درکتاب مقدس عربی یعنی قرآن است ؟
✅چرا حافظ و سعدی حتی فردوسی یک بیت شعر درمدح کورش نه سروده اند ومگر این شاعران ایرانی نبودند؟و یا کورش اینقدر کوچک بود که دیده نشد یا وجود خارجی نداشت؟
✅چرا کورش پرستان 40سال است جرائت عرض اندام برای اثبات حقانیت کورش ندارند درصورتی که مذهبیون برای اثبات خودشان هزاران شهیدمانند حججی را به داخل خاک همان اعراب وحشی وداعشی میفرستند وجوانمردانه در راه دین خودشان شجاعانه سر میدهند؟
✅چرا کورش پرستان دروقت گرفتاری ویا بریدن ترمز ماشینشان به جای مدد گرفتن از کورش دست به دامان امام حسین ع وحضرت عباس ع ونوادگان انها میشوند؟
✅چرا کورش پرستان حقوق زن ومرد را یکسان میدانند اما رفتن مردان به ترکیه وتایلند را افتخارولی رفتن زنان به دبی را ننگ میدانند؟
✅چرا کورش پرستان مدعی اند که حجاب را آخوندها اختراع کرده اند درصورتی که یک مجسمه زن بی حجاب در تخت جمشید وجود ندارد؟
✅چرا کورش پرستان که اینهمه دلاور وجنگ اور وقهرمانی بزرگترین امپراطوری ساسانیان را داشتند در برابر اعراب تسلیم شدند و یزدگرد سوم بدست ایرانیان کشته شد نه بدست اعراب، آن زمان نه امریکا بود نه اسراییل که به عربها کمک کنند.
♨️در پایان عرض میکنم که ماهم ایران را دوست داریم و کورش را به عنوان یک ایرانی ودر حدخودش نه بیشتر دوست داریم ولی دشمن جماعت کوفی صفت و سد راه نقشه های شوم دشمنان خارجی و عوامل داخلی انها هستیم.
تا اونجایی که میدونم نه کوروش شلوار پاره میپوشید و نه کاساندان مانتو جلو باز.
سعی کن این فکر مسموم را که خداوند با همه قدرت
و جلال و جبروتش در ان دور دستها در بهشت و شما
چون کرمی کوچک .ضعیف. درمانده . غرق در
مشکلات و در گل فرو مانده هستید.
را از ذهن بیرون کنید.
فراموش نکنید که در پس قدرت و اراده شما اراده
عظیم حق نهفته است.
یا حق.
سلام.
یک میلیارد پول نقد داشتم چیکار میکردم؟
معلومه.
یه کارخانه کوچک در شهرم که از این بیکاری فلاکت بار نجات پیدا کنه.
و یه شرکت فرهنگی (بازی سازی و برنامه سازی و حتی فیلم سازی)
دولت کی میخواد اندازه یه دانه جو به سمت فرهنگ حرکت کنه من نمیفهمم. بازی های غربی که توش حتی روابط نامشروع هم هست ایران رو پر کرده بازیبازا هم با جون دل بازی میکنن. با یه عشق خاصی در نقش آمریکا در بازی بتل فیلد به ایران حمله میکنند!
چه نشسته ای که دشمن در ذهن کودکان ما که آینده سازان ایران هستند پیشاپیش ایران رو تسخیر کردند.
به قول میثم مطیعی "رقص شمشیر چو در خیمه دشمن برپاست---سپر انداختن و طعنه به شمشیر خطاست"
ذهن من پر از ایده برای بازی های وطنیه. اگر پول درست درمونی داشتم شرکتو میزدم. خودم توانایی ساخت ندارم ولی گروه جمع میکردم من ایده بدم اونا بسازن.
بازی رستم در برابر بازی ویچر 3!
بازی جنگ با داعش در مقابل کال آو دیوتی و بتل فیلد.
فکر کنم به این ها میگن رویای دور و دراز که در اسلام ازش نهی شده!
در حد خودمون حرف بزنیم بهتره، ظاهرا تخم مرغ بازم یکم گرون شد؟!!!
با نام و یاد دوست
با سلام خدمت همه اسک دینی های عزیز
با عنایت خداوند و لطف اهل بیت (علیهم السلام) نائب الزیاره همه شما عزیزان در کربلای معلی و نجف اشرف هستم
در این مدت اگر کوتاهی بوده به بزرگواری خودتون ببخشید.
ان شاء الله بعد از بازگشت جبران کنم happy
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
سلام.
قبول باشه ان شا الله برای ما هم دعا کنید برادر.@};-
با سلام خدمت همه اسک دینی های عزیز
با عنایت خداوند و لطف اهل بیت (علیهم السلام) نائب الزیاره همه شما عزیزان در کربلای معلی و نجف اشرف هستم
در این مدت اگر کوتاهی بوده به بزرگواری خودتون ببخشید.
ان شاء الله بعد از بازگشت جبران کنم happy
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
سلام و عرض ادب ....
خوشا به سعادتتون .....
به یاد کسانی که توفیق زیارت پیدا نکردند هم باشید
التماس دعا
سلام و عرض ادب
زیارتتون قبول باشه ان شاءلله
دامادی دارم که یکی از آرزوهاش سفر کربلا با پای پیاده ست. برای امسال کاملا آماده بود که چند روز پیش رئیسش گفت اجازه نمیده که بره:(((( خیلی ناراحت شدیم. براش دعا کنید لطفا به زودی قسمتش بشه
همه رفتند و من ماندم با یک دل پر از غصه و حسرت.
من همیشه جا مانده ام. ارزوی زیارت حرم مولا علی.
امام حسین . و حضرت عباس قمر بنی هاشم علیه السلام
سالهاست که در قلبم لانه کرده.
اما وقتی صاحبخانه دعوت نمی کند چه کنم.
دستم خالی است. و جز التماس دعا چیزی
ندارم که بگویم.مرا هم دعا کنید.
یا حق.
حکایت پند آموز خطر سلامتی و آسایش
«آورده اند روزی حاکم شهر بغداد از بهلول پرسید: آیا دوست داری که همیشه سلامت و تن درست باشی؟ بهلول گفت: خیر زیرا اگر همیشه در آسایش به سر برم، آرزو و خواهش های نفسانی در من قوت می گیرد و در نتیجه، از یاد خدا غافل می مانم. خیر من در این است که در همین حال باشم و از پروردگار می خواهم تا گناهانم را بیامرزد و لطف و مرحتمش را از من دریغ نکند و آنچه را به آن سزاوارم به من عطا کند
حکایت کرده اند که بزرگمهر وزیر دانشمند انوشیروان
هر روزصبح زود خدمت پادشاه میرفت و در جواب وی
که چرا این قدر زود امدی می گفت. سحر خیز باش
تا کامروا شوی.
روزی انوشیروان به عده ای از درباریان دستور داد
تا نیمه شب بیدار شوند و سر راه بزرگمهر منتظر
بمانند. چون خواست به درگاه بیاید . از هر طرف
به او حمله کنند و لباسهایش را در اورده و بگریزند.
صبح روز بعد که بزرگمهر به درگاه می رفت مورد
حمله دزدان قرار گرفت و چون لباسهایش را بردند
مجبور شد به خانه برگردد و تجدید لباس کند.
و چون به درگاه انوشیروان رسید شاه را خندان
دید که می گفت .مگر هر روز نمی گفتی سحر خیز باش
تا کامرواباشی.
چرا امروز دیر امدی. بزرگمهر گفت. امروز دزدان
کامروا شدند .زیرا سحرخیزتر از من بودند.
یا حق.
پیادهروی اربعین ۱۰۰ سال قبل
تصویری قدیمی از پیاده روی شیعیان برای حضور در مراسم اربعین حسینی
می گویند ناصرالدین شاه سالی یکبار اش نذری می پخت . اغلب رجال مملکت در حیاط قصر جمع می شدند.
و هر یک کاری انجام میدادند. خود شاه هم بالای ایوان می نشست و نظاره گر کارها بود.
سر اشپز باشی ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امر و نهی میکرد. در اخر هم به در خانه هر یک از بزرگان
شهر کاسه اشی می فرستاد و رسم بود ان ها هم باید کاسه خالی شده اش را از طلا پر می کردند. و به دربار تحویل میدادند.
اشپز باشی کسانی را که می خواست بیشتر تحویل بگیرد روی اش انها را روغن بیشتری می ریخت.
خلاصه ان که کاسه کوچکی از درباربرایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد. و ان که مثلا یک کاسه بزرگ اش که یک وجب هم
روغن رویش ریخته شده دریافت می کرد حسابی ضرر می کرد.
اگر اشپز باشی مثلا از یکی از اعیان یا وزرا دلخوری داشت می گفت : خب ! بهش حالی می کنم دنیا دست کیه !
یه اشی براش بپزم که یک وجب روغن روش باشه. !!!
و اینگونه بود که این ضرب المثل رایج شد.
یا حق.
تو می روی سفر اما روایتش با ما
روایتِ پر ِ سوز ، پر ز غربتش با ما
پیاده رفتن ِ تا کربلا برای شما
و صورتی پر ِ اشک ، آه و حسرتش با ما
شلوغی ِ حرم ِ اربعین برای شما
دل و سه کنج اتاق ، اوج خلوتش با ما
ضریح در بغل و بوسه ها برای شما
زهی نبود ِسعادت ، ملامتش با ما
نماز ِعشق ، بالای سر ، برای شما
و سجده های ِ مکرر به تربتش با ما
...
خوش آن دمی که ببینم که گویدم ارباب:
دلی شکسته است اینجا ، حاجتش با ما
سلام.
بی تردید خدا بينياز و غني مطلق است، همان طور كه از هر گونه نياز نسبت به هر چيز پيراسته است، از نياز به فرشتگان نيز منزّه است، اما همه آنچه به عنوان كارهاي فرشتگان براي ما تعريف شده، نوعي ساختار كامل ارتباط موجودات با يكديگر و نظام مندي در هستي است كه در اوج و قله خويش به قدرت و اراده و علم خداوند منتهي مي گردد و اين بالاترين جلوه از شكوهمندي نظام آفرينش است.
خداوند در عين بي نيازي، سنت ها و قوانيني را در عالم مقرر نموده است. يكي از سنت هاي الهي آن است كه نظام عالم را طبق اسباب و علل مقرر نموده و فرشتگان جزئي از مجموعه اسباب و علل هستند، همان گونه كه تأثير علت ها در عالم طبيعت، جزئي از نظام اسباب و عللي است كه خداوند مقرر نموده است، مانند اثر دارو در شفا بخشي. وجود عوامل طبيعي، موجب نيازمندي خداوند نمي شود، پس وجود علل غير طبيعي (از جمله فرشتگان) نشان نيازمندي خداوند نيست .
وجود سلسله مراتب، نشانه نظام مندي و روشمندي هندسه آفرينش است. وجود وسايط فيض هم وسايط را داراي كمال و فيض ميسازد و هم موجودات فروتر را در مسير رشد و كمال قرار ميدهد . نيز زيبايي نظام آفرينش و بارور شدن استعدادها و قابليت موجودات در سيكل گردشي موجودات به نمايش در ميآيد.
اگر چه خداوند به طور مستقيم ميتواند درخت خشكيده اي را سرسبز كند، چنان كه گاهي پيامبران و امامان(ع) به اذن خدا چنين كاري را ميكردند، اما شكلگيري نظام و چرخه آفرينش به آن است كه آب از طريق ريشهها جذب ساقه درخت شود و به برگها برسد. براي اين منظور نزول باران و هدايت آبها و كار باغبانها معنا و مفهوم پيدا ميكند . نشاط و فعاليت و گردش كار جهان را فرا ميگيرد. اما در غير اين صورت سستي و ركود و جدايي ميان موجودات حاكم ميشد.
هرچند خداوند بدون واسطه هيچ فرشته اي هم امكان انجام اموري چون ثبت و انتقال فيوضات ، ضبط اعمال و ... را دارد ، اما بر اساس ساختار خاصي كه در نظام خلقت تعريف نموده و بر اساس جريان يافتن فيض گسترده الهي به موجود محدود و ناقص، فرشتگاني را در انجام اين امور به عنوان واسطه قرار داده است ؛ در عين حال چون قدرت و امكان انجام اين وظايف توسط آن ها از جانب خود اوست، مي توان به طور قطع انجام همه اين امور را مستقيما به خداوند هم استناد داد (1).
1. علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمه موسوى همدانى، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، قم 1374 ش، ج 20، ص 298.
پروردگارم . مهربان من .
از دوزخ این بهشت . رهایی ام بخش !
در این جا هر درختی مرا قامت دشنامی است.
و هر زمزمه ای بانگ عزایی
و هر چشم اندازی سکوت گنگ و بی حاصلی ...
در هراس دم می زنم.
در بی قراری زندگی می کنم.
و بهشت تو برای من بیهودگی رنگینی است.
من در این بهشت.
همچون تو در انبوه افریده های رنگارنگت تنهایم.
تو قلب بیگانه را می شناسی.
که خود در سرزمین وجود بیگانه بوده ای "!
کسی را برایم بیافرین تا در او بیارامم . "!
دردم . درد بی کسی بود.
یا حق.
چند سالی میشود که مادرم سفر کربلا می خواهد... اما قسمت نمی شود.
ترسم این است نتوانم کاری برایش بکنم که نگاهش به گنبد و بارگاه امام بیفتد.
یا با چشمانش مسیر بین الحرمین تا حرم را دنبال کند.
پدرم می گوید وقت هست... ما هنوز جوانیم.
اما من دلم می خواد بی تابی مادرم برای کربلا تمام شود.
آخر همه شنیده ایم که می گویند :
((بیچاره اون که حرم رو ندیده / بیچاره تر اون که دید کربلاتو))
چند روزی می شود مادرم می گوید بوی کربلا می اید...
این را از عطر حضور شهید بی سر حس می کرد...
حالا بی تاب تر از همیشه انتظار می کشد...
انتظار دیدار شهید کربلا را ...
در سوره فرقان امده است. پیامبر .به مردم بگو.
اگر دعای شما نبود .خداوند هیچ اعتنایی به شما نمی نمود.
یا حق.
در سوره فرقان امده است. پیامبر .به مردم بگو.
اگر دعای شما نبود .خداوند هیچ اعتنایی به شما نمی نمود.
یا حق.
چرا شب زنده داران، زیبا هستند
عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا (ع) عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: سُئِلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع) مَا بَالُ الْمُتَهَجِّدِينَ بِاللَّيْلِ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً قَالَ لِأَنَّهُمْ خَلَوْا بِاللَّهِ فَكَسَاهُمُ اللَّهُ مِنْ نُورِه.
امام رضا از پدرش از جدش علیهم.السلام نقل کرد: از امام سجاد(ع) پرسیدند:
سبب چیست که شب زنده داران از زیباترین مردم هستند؟
حضرت فرمود: چون با خدا خلوت میکنند و خداوند آنها را با نور خود میپوشاند.
وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۵۷
امیرالمومنین (ع):
خدايا اين فخر مرا بس كه خدايي چون تو دارم؛
تو آن گونه اي كه من دوست دارم؛
پس مرا هم آن گونه گردان كه تو دوست داري...
بحار، ج91، ص94
من باداروهاےمختلف مردم رامداواکردم
دراین مدت طولانی به این نتیجه رسیدم
که هیچ دارویےبهتراز #محبت نیست
پرسیدن:
اگراین داروهم اثرنکردچه؟
لقمان بالبخندی گفت:
مقدار دارو را افزایش بده
چرخ زندگی نرم نرمک به حرکت رو به جلوی خود ادامه می دهد.
نه می توان بر سرعتش افزود و نه ان را ثابت نگه داشت. هرگز از انچه گذشته ایم . باز نخواهیم گشت.
انچه از ان به نام زندگی یاد می شود. مجموعه ای است از اتفاقات مسیر . تلخی ها. شیرینی ها.
خوشی ها .نا خوشی ها. زیبایی ها. زشتی ها و ... که در طول راه برایمان پیش می اید.
از انچه که پشت سر گذاشته ایم . جز خاطره و عکس یادگاری چیزی نمی ماند.
چرخ زندگی را یک ایستگاه بیش نیست. هرگز به ان ایستگاه فکر نکنید.
زندگی همان چیزی است که صبح و شب در طول این مسیر با ان موجه می شویم.
لحظه به لحظه ان را غنیمت شماریم.
یا حق.
در کافي حديثي از امام باقرآمده : كَانَ فِي رَسُولِ اللَّهِ ثَلَاثَةٌ لَمْ تَكُنْ فِي أَحَدٍ غَيْرِهِ لَمْ يَكُنْ لَهُ فَيْءٌ وَ كَانَ لَا يَمُرُّ فِي طَرِيقٍ فَيُمَرُّ فِيهِ بَعْدَ يَوْمَيْنِ أَوْ ثَلَاثَةٍ إِلَّا عُرِف وَ كَانَ لَا يَمُرُّ بِحَجَرٍ وَ لَا بِشَجَرٍ إِلَّا سَجَدَ لَه؛(1)
در رسول خدا سه خصلت بود که در غير رسول خدا نبود: سايه نداشت، در هيچ راهي نمي رفت مگر اين که بعد از آن، دو تا سه روز عطر ايشان را عبور کنندگان کاملا استشمام مي کردند و به سنگ و درختي عبور نمي کرد مگر اين که به ايشان سجده مي کردند.
بنا بر اين روايت رسول خدا سايه نداشت .اين هم اختصاصي ايشان بوده است.اما آيا اين حديث قابل اطمينان است؟سايه نداشتن ايشان چگونه بوده است؟
علامه مجلسي اولا حديث را از لحاظ سند ضعيف مي شمارد و در مورد مضمون حديث مي نويسد:
از معجزات مشهور رسول خدا که اهل سنت و شيعه روايت کرده اند، اين که سايه نداشت ؛ اما سايه نداشتن ايشان يا بدان جهت بوده که خدا در محل سايه اش نوري ايجاد مي کرده ( و سايه را از بين مي برده است)يا بدان جهت بوده که از وجود ايشان مانند خورشيد نور ساطع مي شده و آن نور سايه را از بين مي برده است ،همان گونه که در روايت آمده که شب تاريک از ايشان نور ساطع مي شد . از عايشه روايت شده که شبانه در حال خياطي بودم که سوزن از دستم افتاد و در تاريکي نتوانستم آن را بيابم که رسول خدا وارد شد و در روشنايي نور چهره ايشان، سوزن را يافتم. (2)
ايشان ادامه مي دهد که اين ويژگي فقط براي رسول خدا نقل شده، اين که در روايات مثل اين ويژگي براي امامان هم در بعض اوقات آمده، بد ين جهت است که امامان و رسول خدا از يک نورند و ويژگي ايشان در آنان هم هست يا اين که اين حالت در رسول خدا هميشگي بوده و در امامان گاهي بوده است.(3)
در هر حال در صورت پذيرش روايت ،معنايش چيست، به روشني نمي توان نظر داد.
پي نوشت ها:
1.کافي،ج1،ص442.
2. مرآه العقول،ج5،ص197.
3.همان.
اگر از همه قوی تر می شدم.
روزی سنگ تراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس
حقارت می کرد. از نزدیکی خانه بازرگانی رد می شد.
درباز بود و او خانه مجلل .باغ و نوکران بازرگان را
دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت.
این بازرگان چقدر قدرتمند است.
و ارزو کرد مانند بازرگان باشد. در یک لحظه. اوتبدیل
به بازرگانی با جاه و جلال شد تا مدت ها فکر می کرد
که از همه قدرتمندتراست.
تا این که یک روز حاکم شهر از انجا عبور کرد.او دید
که همه مردم شهر به حاکم احترام می گذارند.
حتی بازرگانان.
مرد با خودش فکر کرد. کاش من هم حاکم بودم. ان
وقت از همه قوی تر می شدم.
در همان لحظه .او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد.
در حالی که روی تخت روانی نشسسته بود. مردم
همه به اوتعظیم می کردند.
احساس کرد که نور خورشید او را ازار می دهد .
و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است.
او ارزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد.
و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و ان راگرم
کند.پس از مدتی ابر سیاه امد و جلوی تابش او را گرفت.
پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر
است و تبدیل به ابری بزرگ شد.
کمی نگذشته بود که بادی امد و او را به این طرف و
ان طرف هل داد .
این بار ارزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد ولی
وقتی به نزدیک صخره سنگی رسید .دیگر قدرت
تکان دادن صخره را نداشت.
با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا صخره سنگی
است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد.
همان طور که با غرور ایستاده بود .ناگهان صدایی
شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود .
نگاهی به پایین انداخت و سنگ تراشی را دید که با
چکش و قلم به جان او افتاده است...
یا حق.
تلفات مال مسکن مهر بوده، آب و برق و گاز چرا سه روزه قطعه؟
-آخه سد ها و نیروگاه ها رو هم دولت قبل ساخته
خب پس شما این چهار سال چکار کردید؟
-مگه کوری؟ استاد مشایخی مونده ایران.
منبع : @khatenghelab
دست های تو انگار
پرچم های صلح اند.
بر خرابه روزهای من
که جز نشانه ای از گنج ها در او باقی نیست.
زورق ها و نگهبانانی
که باروت کشف شده را به جزیره دور می برند.
دست های تو انگار
سیم های تارند
که ترانه های حرام را پنهانی
در اتش رودخانه های شان حفظ می کنند.
رودهایی روشن
که صورت سربازهای شکست خورده را
در اتش زخم ها می شویند.
دست های تو
صبحی روشن اند
صبح جمعه پاییز
که زیر ملافه سردی به موسیقی دوری گوش می کنم.
ای سرمای صبح
که شمد های سفید را بر اندامم رواج می دهی
به پاس همین دست هاست.
که تو رادوست دارم.
یا حق.
شما کار کنید ما فحش میدیم
شما جنوبشهریا، اُمُلا، مذهبیا...با نذری 28صفرتون برین بین زلزلهزدهها
ما سلبریتیا، امروزیا، مایه دارا هم میریم تعطیلات از لب ساحل فحشتون میدیم
پيامبر اكرم (ص) فرمودند:
نشانه انسان صبور در سه چیز است :
اوّل : آن كه كسل نشود،
دوّم : آن كه آزرده خاطر نگردد،
(دل تنگ نمیشود )
سوّم : آن كه از خداوند عزّوجلّ شكوه نكند،
زيرا وقتى كه كسل شود، حقّ را ضايع مى كند،و چون آزرده خاطر گردد شكر را به جا نمىآورد،و چون از پروردگارش شكايت كند در واقع او را نافرمانى نموده است.
بحار_الانوار #جلد 71 #صفحه 86
گناه ، یعنی این. حالا هر کس می خواهد ، انجام دهد.
سلام.
چرا موقع گناه کردن این چیزارو از یاد میبریم...
نمیگم همه ولی همیشه فک میکنیم حالا یه روز توبه میکنیم خدا هم مببخشه..غافل از اینکه..هی دنیا...یکی از آشناها داشته از جشن تولد میرفته خونش نرسیده خونشون سکته میکنه میمیره..
شاید فکر میکنیم بعدا جبران می کنیم... وقت هست هنوز... همین یک دفعه است...
شیطان ( و نفس اماره ما) طبق یک "فرمولهای کاملا مشخصی" اقدام به فریب ما میکنند.
یکیش همین فرمول بالا. شیطان به برادران حضرت یوسف گفت: و تکونوا من بعده قوم صالحین. (یوسف را بکشید ، بعدش مردم خوبی بشوید).
یکیش مغرور شدن به لطف و رحمت خداست: و لا یغرنکم بالله الغرور
یکیش وعده نادرست دادن است: الشیطان یعدکم الفقر
کاش یک نفر اهل علم ، فرمولهای فریب شیطان را تدوین میکرد.
قرآن خیلی معارف دارد. نه فقط هر سوره یا هر آیه ، بلکه هر حرف و هر نقطه اش دریایی از معارف دارد. متاسفانه ما از قرآن استفاده خیلی کمی می کنیم.
اگر کسی شما را نپذیرفت
احساس بدی نداشته باشید
معمولا چیزهای گران را رد می کنند.
بخاطر این که نمی توانند از پس قیمت ان ها
بربیایند....
یا حق.
پس با این حال خیلی از امثال حقیر نه تنها صبور نیستیم بلکه ادای آدمای صبور رو در میاریم...
واقعاً همینطوریه....
همیشه فکر می کنیم خدا می بخشه... (من خودم همینطوری هستم البته حقیر من باب حسن ظن به خدا میگم خدا می بخشه...)
بله درسته کاملاً قبول دارم
ما از قرآن کلاً استفاده ای نمی کنیم....
ما امده ایم که زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم.
نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم.
زندگی ما حکایت یخ فروشی است
که از او پرسیدند فروختی.
گفت.نه . ولی تمام شد....
ان شاء الله امشب خداوند به همه ما توفیق یک دعای کمیل مقبول و مستجاب عنایت بفرماید.
سلام و درود.
قبول باشه داداش.
از راه دور منم همراه با شما دعای کمیل میخونم. ان شا الله خدا دعا ها و نماز ها و اعمال بی خلوص امثال من رو و اعمال با اخلاص امثال شما رو جمیعا قبول کنه.
خداوندا .
دوست میدارم بندگانت را.
برای قلب های مهربانشان و احساسات با کرامت شان
که با وازگان دلنشین صوت صدای خلوت وجودشان
ارامشگر زیبایی هایی ست که تو به ان خشنودی
و لبخند زندگی میدهی.
یا حق.
در اينجا شايسته است دستورى بسيار بسيار گرانقدر و ارزشمند به رسم بهترين تحفه و عطيه به حضور گوهر شناس قدردان تقديم بدارم . و آن اين كه قاضى قضاعى در ( دستور معالم الحكم و مأثور مكارم الشيم من كلام اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه الصلوه و السلام) بدين صورت نقل روايت كرده است كه:
براء بن عازب گويد : بر اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شدم و آن جناب را به خدا سوگند دادم كه مرا به اعظم اسمايى كه خداوند رحمن جبرئيل را به ارسال آن مخصوص داشت و وى رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم را و آن حضرت شمارا, مخصوص گردان . فرمود : اگر سئوال تو نمى بود من اراده داشتم كه آنرا تا در لحدم نهاده شوم پوشيده بدارم . هرگاه خواهى خدا را به اسم اعظم وى بخوانى ,
شش آيه اول حديد ( بعد از بسم الله الرحمن الرحيم تا و هو عليم بذات الصدور ) و
آخر حشر از هو الله الذى لا اله الا هو تا آخر سوره را بخوان , و پس از آن بگو اى كسى كه چنانى با من چنين كن ( يعنى حاجت خود را بخواه ) كه سوگند به خداوند اگر بر شقى بخوانى سعيد مى گردد . براء گفت : قسم به خدا من آنرا براى دنيا نمى خوانم . امام عليه السلام فرمود : همين صواب است , رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم مرا هم اينچنين وصيت فرمود جز اينكه مرا امر كرد كه خدا را بدان در كارهاى بزرگ و دشوار روزگار بخوانم]( و بدانكه هيچ حاجتى براى انسان شريف تر و عزيزتر از قرب الى الله نيست كه لقاء الله است و ( رساله لقاء الله) ما در وصول بدان زاد راه است .
منبع: نور علی نور
#علامه_حسنزاده #دستورالعمل
در اينجا شايسته است دستورى بسيار بسيار گرانقدر و ارزشمند به رسم بهترين تحفه و عطيه به حضور گوهر شناس قدردان تقديم بدارم . و آن اين كه قاضى قضاعى در ( دستور معالم الحكم و مأثور مكارم الشيم من كلام اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه الصلوه و السلام) بدين صورت نقل روايت كرده است كه:
براء بن عازب گويد : بر اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شدم و آن جناب را به خدا سوگند دادم كه مرا به اعظم اسمايى كه خداوند رحمن جبرئيل را به ارسال آن مخصوص داشت و وى رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم را و آن حضرت شمارا, مخصوص گردان . فرمود : اگر سئوال تو نمى بود من اراده داشتم كه آنرا تا در لحدم نهاده شوم پوشيده بدارم . هرگاه خواهى خدا را به اسم اعظم وى بخوانى ,
تو با قلب ویرانه من چه کردی.
ببین عشق دیوانه من چه کردی.
در ابریشم عادت اسوده بودم.
تو با بال پروانه من چه کردی
ننوشیدم از جام چشم تو مستم
خمار است میخانه من چه کردی
مگر لایق تکیه دادن نبودم
تو با حسرت شانه من چه کردی
تو با قلب ویرانه من چه کردی
ببین عشق دیوانه من چه کردی
در ابریشم عادت اسوده بودم.
تو با بال پروانه من چه کردی.
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده با خانه من چه کردی
جهان من از گریه ات خیسه باران
تو با سقف کاشانه من چه کردی .
ننوشیدم از جام چشم تو مستم
خمار است می خانه من چه کردی.
مگر لایق تکیه دادن نبودم.
تو با حسرت شانه من چه کردی .
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده با خانه من چه کردی.
جهان من از گریه ات خیسه باران
تو با سقف کاشانه من چه کردی.
یاحق.
فضیلت قرائت سوره توحید
مرحوم آیت الله علی سعادت پرور تهرانی در آخرین جلساتی که با شاگردان خاص خودشان داشتند فرموده بودند: «مردنم را به من نشان دادند، واضح واضح و هم اکنون نیز آن زمان برایم مشهود است، دیدم که انبیا و اولیای الهی(ع) در تشییع جنازه ام شرکت کرده اند و این به خاطر آن است که بنده چهل سال در وقت سحر با توجه، صد مرتبه سوره «قل هو الله احد» را می خواندم و به روح یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر هدیه کرده ام»
از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «هر کس که قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را هنگام خواب سه مرتبه بخواند، خداوند پنجاه هزار ملک را بر او موکّل مینماید تا در آن شب حراستش کنند».
⇦ الکافی، ج۲، ص۶۲۰
امیر المؤمنین علیه السّلام نقل مینماید که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: «کسی که به هنگام خواب صد بار سوره توحید را بخواند، خداوند گناهان پنجاه سال او را میبخشد.»
⇦ الکافی، ج۲، ص۵۳۹
همچنین از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل شده است که فرمودند: «کسی که پس از نماز صبح، یازده بار «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» بخواند، در آن روز گناهی از او سر نمیزند؛ گرچه شیطان خوار شود(یعنی شیطان هر چه تلاش کند، نتواند انسان را به گناه بکشاند و بدین ترتیب خوار شود).
⇦ ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص۲۷۷
امام صادق علیه السّلام از پدرش روایت نموده که پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله بر جنازه سعد بن معاذ نماز گزارد و فرمود: «به راستی، نود هزار فرشته بر او نماز گزاردند که جبرئیل نیز در میان آنان بود. از جبرئیل علیه السّلام پرسیدم که او از چه رو استحقاق نماز شما را یافت؟ جبرئیل علیه السّلام گفت: از آن رو که در حال ایستاده و نشسته و سواره و پیاده و در حال رفت و آمد، سوره توحید را تلاوت میکرد.»
⇦ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۲۹۵
امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هر که دچار مرض و یا گرفتاری شود و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ نخواند و در آن بیماری و شدّت بمیرد از اهل آتش است.»و «هر که به بستر رود و (توحید) را یازده بار بخواند خانه او و همسایگانش مصون است.»
⇦ وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۲۴
ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص۱۲۸