[=Times New Roman] همان طور كه در سيره پيامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) مطالعه كرديم, احيا, بيدار بودن و ((شب هاىقدر))را باعبادت سپرى نمودن, از تكاليف ديگر در اين شب ها مى باشد. بارى, شب زنده دارى با عبادت و دعا, وظيفه اى براى همه شب هاى((قدر))است, اما امام حسن عسكرى(ع) فرموده: فلا يفوتك احيإ ليله ثلاث و عشرين;(23) اگر نتوانستى در شب هاى ديگر احيا داشته باشى, سعى كن احيا و شب زنده دارى شب بيست و سوم را از دست ندهى.
[=Times New Roman] امام باقر(ع) نيز, فرموده است: هر كس ((شب قدر))را احيا بدارد, خداوند مهربان گناهان او را مىآمرزد... .(24)
[=Times New Roman] اما نكته بسيار مهمى كه درباره ((احيا)) بايد مورد توجه باشد, اين است كه, اولا: شب را تاسفيده صبح به عبادت و دعا بگذرانيم; ثانيا: ((به بيدارى چشم)) قناعت نكنيم, زيرا آنچه داراى اهميت فوق العاده است, ((بيدارى دل)) و آگاهى و بصيرتى است كه انسان را در محضر الهى و قرآن كريم و فرشتگان آسمانى, مودب و منظم و لايق گرداند.
[=Times New Roman] اى بسا بيدار چشم و خفته دل
[=Times New Roman] خود چه بيند چشم اهل آب و گل؟
[=Times New Roman] زيرا, فرشتگان آسمانى كه به زمين نزول مى كند, طبق روايت نخست به محضر حضرت صاحب الامر(ع) شرف حضور مى يابند,(25) تا علاوه بر سلامت آفرينى در ((شب قدر))يا سلام رسانى به بندگان,(26) پيام ((الله)) را به ((حجه الله (ع))) ابلاغ دارند(27) و طبيعى است اگر ((حجه الله(ع)))از وضع ((عباد الله)) رضايت و خرسندى داشته باشد, وضع تقدير و سرنوشت سال آينده ((عباد الله)) از جانب ((الله)), وضع بهتر و سعادتمندانه ترى خواهد بود.
[=Times New Roman] تكليف ديگر ((شبهاى قدر)), قرآن به سرگرفتن است. مومنان روزه گرفته, در ماه خدا و خانه خدا, كتاب خدا را گشوده, به سرگرفته و آن را شفيع خود قرار مى دهند. آن ها به محتواى قرآن مى انديشند, به آغوش آن پناه مى برند و با قرآن پيوند و پيمان مجدد برقرار مى نمايند, تا با معارف نورانى آن, همه زواياى زندگى خويش را نورانى و متعالى گردانند.
[=Times New Roman] البته براى آگاهى به خصوصيات كامل اين اعمال به كتاب هاى دعا بايد مراجعه نمود. (28)
[=Times New Roman] امام صادق(ع) هم فرموده است: براى شب هاى((قدر)) قرآن كريم را جلوى خود قرار دهيد, آن را بگشاييد و بخوانيد: ((اللهم انى إسئلك بكتابك المنزل, وما فيه وفيه اسمك الاكبر, وإسمائك الحسنى, وما يخاف ويرجى, إن تجعلنى من عتقائك من النار)).(29)
[=Times New Roman] امام صادق(ع) فرموده است: در هر يك از دو شبهاى قدر صد ركعت نماز مى بايست خوانده شود.(30) آن حضرت, خود نيز اين عمل را انجام مى داد, چنانكه از سر شب تا سفيده صبح به دعا و مناجات با خداوند مى پرداخت.(31)از جمله دعاهايى كه به خواندن آنها سفارش شده دعاى جوشن كبير مى باشد.
[=Times New Roman] 5 ـ استغفار و توبه
[=Times New Roman] اگر چه روزه دارى خود عامل شست و شوى بخشى از گناهان مى باشد, اما براى وارد شدن به ماه مبارك رمضان, به خصوص دريافت فيض شب هاى((قدر))اداى دين خالق و خلق هم, لازم خواهد بود, در عين حال, در اين شب هاى نورانى, كه به بيان امام صادق(ع): ((درهاى رحمت الهى, به روى بندگان گشوده مى گردد.(32) درخواست آمرزش گناهان, توبه و انابه و گريه و ناله به درگاه خداوند, براى رفع گرفتارىها و رسيدن به حاجت هاى مادى و معنوى, كارى ضرورى خواهد بود.
[=Times New Roman] چون خدا خواهد كه مان يارى كند
[=Times New Roman] ميل مان را جانب زارى كند
[=Times New Roman] ز ابر گريان شاخه سبز وتر شود
[=Times New Roman] زان كه شمع از گريه روشن تر شود
[=Times New Roman] به هر حال, عظمت و تكاليف شب هاى نورانى و سرنوشت ساز((قدر)) فراوان است, كه اين مقال را مجال آن نيست, فقط به طور خلاصه مى توان گفت: شب قدر , شب وصل است و آداب و تكاليفى را هم كه تاكنون برشمرديم سراسر مى تواند مقدمه وصال محبوب باشد.
[=Times New Roman]
________________________________________
2ـ قدر,.
3ـ انصاريان, حسين ـ عرفان اسلامى, ج 3, ص 184.
4ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;622 الدر المنثور فى التفسير المإثور, ج 6, ص 371.
5ـ حج, 74.
6ـ تفسير نوين, ص 275.
7ـ تفسير نوين, ص 275.
8ـ دخان, 4.
9ـ المفردات فى غريب القرآن, ص 395.
10ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;631 البرهان فى تفسير القرآن, ج 4, ص 486.
11ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;627 البرهان فى تفسير القرآن, ج 4, ص ;487 وسائل الشيعه, ج 7, ص 259.
12ـ الدر المنثور فى تفسير المإثور, ج 6, ص ;376 فى ضلال القران, ج 8, ص ;628 وسائل الشيعه, ج 7, ص 262.
13ـ بقره, 185.
14ـ الدر المنثور, ج 6, ص ;376 تفسير نورالثقلين, ج 5, ص 629.
15ـ الدر المنثور, ج 6, ص 376.
16ـ الدر المنثور, ج 6, ص 376.
17ـ نور الثقلين, ج 5, ص 628.
18ـ بحارالانوار, ج 94, ص 10.
19ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;628 بحارالانوار, ج 94, ص 10.
20ـ بحارالانوار, ج 94, ص 10.
21ـ شرح نهج البلاغه, ج 20, ص ;154 بحارالانوار, ج 94, ص 10.
22ـ فضايل الاشهر الثلاثه, ص ;137 وسائل الشيعه, ج 7, ص 261.
23ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 261.
24ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 261.
25ـ البرهان فى التفسير القرآن, ج 4, ص 488.
26ـ بحارالانوار, ج 94, ص 14.
27ـ بحارالانوار, ج94, ص14.
28ـ مفاتيح الجنان, ص 224.
29ـ بحارالانوار , ج 94 , ص 4.
30ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص ;261 فضائل الاشهر الثلاثه, ص 137.
31ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 260.
32ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 259.
احمد صادقى اردستانى
سلام علیکم
به استناد روایات وارده ماه رمضان افضل ماهها نزد خداوند متعال است؛ که اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن اجابت دعا و رهایی از آتش میباشد و به استناد آیات نورانی قرآن کریم شب قدر شب نزول قرآن است که این شب در ماه مبارک رمضان قرار دارد و عظمت این شب به قدرى است که خداوند آن را بهتر از هزار ماه دانسته است.
به اعتقاد مفسران[1] شب قدر به این جهت" قدر" نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین مىشود.[2]
در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که ایشان فرمودند:« شب قدر که همه ساله در ماه رمضان در دهه آخرش تجدید مىشود شبى است که قرآن جز در آن شب نازل نشده، و آن شبى است که خداى تعالى در بارهاش فرموده:«فِیها یُفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ»[3].
آن گاه فرمود: «در آن شب هر حادثهاى که باید در طول آن سال واقع گردد چه خیر و چه شر، چه طاعت و چه معصیت، و چه فرزندى که قرار است متولد شود، و یا اجلى که بنا است فرا رسد، و یا رزقى که قرار است (تنگ و یا وسیع) برسد، تقدیر مىشود؛ پس آنچه در این شب مقدر شود، و قضایش رانده شود قضایى است حتمى، ولى در عین حال مشیت خداى تعالى در آنها محفوظ است».[4]
به اعتقاد شیعه شب قدر یکی از سه شب نوزدهم بیست و یکم و یا بیست و سوم از ماه مبارک رمضان می باشد که در این خصوص در متون روایی شیعه روایتی ازامام صادق علیه السلام آمده که ایشان فرمودند:«تقدیر مقدرات در شب نوزدهم، و تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضاء در شب بیست و سوم است».[5]
برای این شب در کتب ادعیه اعمال خاصی[6] ذکر شده که لازمه آن تهجد و شب زندهداری در این شب است. لکن برخی بدون توجه به آثار و اهمیت این شب در تعیین سرنوشت آنان شب قدر را همچون سایر شبها انگاشته و اجازه میدهند خواب غفلت آنان را برباید! _________________________ [1]. مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الكتب الإسلامیة، 1374ش, ج27، ص187[2]. شاهد این معنى در آیات 3و4 سوره دخان است كه مىفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ»[3]. الدخان/4[4]. الكلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق, الكافی, تصحیح: على اكبر غفارى و محمد آخوندى, چاپ چهارم, تهران, دار الكتب الإسلامیة 1407ه, ج 4 صص158 و 157, ح6[5]. ر.ک: همان ج 4 ص159 ح9[6].همچون: صد ركعت نماز, دو ركعت نماز با هفت قل هو اللَّه احد استغفار هفتاد مرتبه قرآن به سر گرفتن هزار بار سوره انا انزلناه فى لیله القدر خواندن, دعاء شریف جوشن و زیارت حضرت ابى عبد اللَّه الحسین علیه السلام و اعمال دیگر [7].ر.ک: مکارم شیرازی تفسیر نمونه، ج27، صص 192و191[8]. حر عاملى، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم, مۆسسه آل البیت علیهمالسلام قم، 1409 ه, ج10, ص 358, ح13599و ر.ک: همان ح13600 و ح13601[9]. حرعاملی, وسائلالشیعه ج10 ص305 ح13480
[="]ماه مبارک رمضان دارای سه امر مشترک با غیر مسلمانان و یک امر مختص به آنان میباشد. صفات عام آن به این ترتیب است: [="]نخست اینکه انسان نفس خود را با روزهداری رام میکند. نفس آدمی سرکش و چموش است و در پی آزادی عمل و بخور بخور و لذات نفسانی و شهوانی است و برای رام کردن آن باید با نفسی که آزاد و رهاست درگیر شد، بهخصوص اگر نفس به مرحلهی اماره به بدیها برسد. [="]در این ماه باید با خود تمرین کرد و ریاضت کشید تا بتوان بر نفس چیره شد و زور خود را داشت. با چند ساعت غذا نخوردن، کالری و انرژی بدن انسان محدود میشود و در نتیجه روح وی قدرت مانور پیدا میکند و توان وی برای چیرگی بر نفس افزون میشود. این ماه را باید ماه کشتی با خود دانست و دید تا آخر ماه چه مقدار میتوان مانع هاری نفس شد. [="]از مشکلات امروز جوامع، هاری نفس انسانهاست. نفسها هار شدهاند و به همین جهت برای کمی پول، آدم کشته میشود و آمار جرم و جنایت بالا رفته است. در گذشته، قدارهکشها و قلدرها گاهی چند ساعت با هم دعوا میکردند و تنها چهار نیش تیغ را با مهارت فراوان به هم میزدند و آدم نمیکشتند اما امروزه قساوت قلب و هاری نفس چنان شدت گرفته که انسانهایی بی عرضه نیز قتل نفس مرتکب میشوند. این لقمههای حرام و آلوده است که نفس آدمی را چنین هار میکند که حتی انسانی ضعیف حاضر به کشتن دیگری میشود. باید هاری نفس را [="]بهگونهای درمان کرد و خود را از ظلم، بیانصافی و ناجوانمردی دور داشت. [="]صفت عام دوم این است که گرفتن روزه و سحر خیزی برای سلامتی مزاج انسان لازم است و سوخت بدن را کنترل میکند و نوعی سرویسدهی عمومی به بدن به شمار میآید و بدن را از استهلاک و پیری زودرس دور میدارد. تفصیل این نکته را باید در کتابهای پزشکی جست. [="]سومین صفت این است که انسان روزهدار چون تشنه و گرسنه میشود و میخواهد چیزی بخورد و بیاشامد اما نمیتواند، با فقیران و بینوایان همدرد میشود و آنان را یاد میکند. خانوادههای فقیری که چیزی ندارند تا نیازهای اساسی بدون خود را تأمین کنند! [="]در این سه ویژگی تمام مردم مشترک هستند و حتی اگر کافری نیز روزه بگیرد، به سه خاصیت یاد شده دست مییابد اما جهت چهارمی که ویژهی مؤمنان است این است که برخی از روایات بیان میدارد نظام عالم هستی و سیستم آن و جو در ورای دنیا و به تعبیر دیگر در متافیزیک عالم تغییر میکند و درهای رحمت باز میشود و شیاطین بسته میشوند و جهنم خاموش میشود؛ یعنی همان گونه که زمستان هوا سرد و در تابستان هوا گرم میشود و آب و هوا تغییرات پایداری را نشان میدهد، ماه رمضان نیز نظام هستی را بهگونهای دیگر مینماید و اگر آدمی اندکی همت نماید و خود را در مسیر رحمت آن قرار دهد به توفیق خاص و عنایت ویژهی الهی دست مییابد. ماه رمضان ماهی است که درهای رحمت باز و وحی نازل میشود و جبراییل و دیگر فرشتگان به زمین [="]میآیند و روح به ناسوت کشیده میشود و انسان میتواند در کمین فیوضات آسمانی بنشیند و آن را رصد نماید تا ببیند این فیوضات در کجا و در خانهی چه کسی مینشینند و بر چه کسی وارد میشوند. انسان میتواند در مظانّ رؤیت و وصول این حقایق بنشیند و از آن استفاده نماید. تعبیراتی که امام سجاد علیهالسلام نسبت به ماه مبارک رمضان در صحیفه دارند به جهت این امر است. فیوضات عالم در این ماه تغییر میکند و به تبع آن، مؤمن نیز باید در این ماه مبارک نسبت به این امر اهتمام بسیار داشته باشد؛ بهطوری که در پایان ماه بتواند بگوید من با تمام وجود این تغییرات عالم را دیدم و به فیوضات این ماه مبارک رسیدم نه آنکه تنها ببیند سیستم سفرهی وی تغییر کرده و خرما، بامیه و زولبیا به جای پنیر صبحانه در سفره آمده است. مؤمن حقیقی کسی است که بتواند چنین حقایقی را رصد کند. متأسفانه آزمایشگاهی که بتوان چنین مطالب ربوبی را در آن اثبات کرد، وجود ندارد و جای خالی آن دانشهای مسلمانی را رنج میدهد. باید به صورت آزمایشگاهی بتوان ثابت نمود و آن را محسوس نخبگان کرد که هوای ماه شعبان، رجب، رمضان و شوال با هم تفاوت دارد.
[=arial narrow]شب قدر از شبهای مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سورهای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمیرسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسانها و روزیها، عمرها و امور دیگر مشخص میشود. ملائکه در این شب بر زمین فرود میآیند، نزد امام زمان(عج) میروند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه میدارند. شبزندهداری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است.
[=arial narrow]۳) نزول قرآن: طبق روایات، مجموع قرآن در شب قدر دفعی و یکباره بر پیامبر (ص) نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23 سال دوران نبوت پیامبر گرامی(ص) به صورت الفاظ نازل شده است.
[=arial narrow]۴) برتر از هزار ماه: نزول همهی ملائکه و روح در شب قدر بر زمین و سلام دادن بر بندگان خدا نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر(ع) فرمودند:
[=arial narrow]«عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و کارهای نیک دیگر بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»
[=arial narrow]شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبیها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.
[=arial narrow] در شب قدر که شبزندهداری میکنیم، خداوند نام ما را در گروه نیکبختان ثبت میکند و آتش جهنم را بر ما حرام میسازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیکتر شویم؟
[=arial narrow] دعاهای شبهای رمضان مجموعهای است روشنیبخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزشهای آنها به صورت هدفهایی برای ما در میآیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدفهای مطرحشده در دعاها گام برداریم.roshd.ir
[="]از اشتباهات رایج آدمی این است که وقتی به کاری مبادرت میورزد، بر این پندار است که خود به تنهایی آن را به انجام رسانده است. بسیاری از کارها نیازمند همراهی دیگران و نیز فراهم شدن بستر زمانی مناسب آن است. برخی از شکستها به دلیل این است که انسان کارها را یکسان و یکنواخت پی میگیرد و فرصت زمانی مناسب آن را نمیشناسد و با زمان در خور آن رفیق و همدل نمیگردد. کسی که همهی روزها را مانند هم میداند از برخی برکات و یا آسیبهایی که باید در روزی خاص به وی برسد غافل میباشد و یا آن برکت و خیر را از دست میدهد و یا به بلایی آسیبزا مبتلا میگردد. همهی روزها مانند هم و همگون نیست و برخی از روزها روز برکت، صفا و معنویت یا عشق و بعضی روز بلاست یا روزی عادی است که هر گونه حرکتی در آن نتیجهی در خوری ندارد. با توجه به تفاوت روزها و یکنواخت نبودن زندگی، باید قدر بعضی از ماهها و روزها را دانست. این که دعاهای هر روز هفته با هم متفاوت است و برای هر روز ماه رمضان دعایی ویژه است از همین روست. این تفاوتها کلیشهای نیست و با نظام چیره بر طبیعت هماهنگی دارد. هر روز دعایی مناسب با خود و نیز کاری متناسب را میطلبد. به آیهی شریفهی زیر دقت شود که از روزهای پیروزی و شکست میگوید. برخی رزوها روز پیروزی است؛ خواه در میدان جنگ ناسوت باشد یا عرصهی پیکار با هوای نفس و شیاطین و روزی روز شکست است: «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ، وَتِلْكَ [="]الاْءَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ، وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا، وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ، وَاللَّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ»[="] آل عمران / 140[="]؛ اگر به شما آسیبی رسیده آن قوم را نیز آسیبی نظیر آن رسید و ما این روزهای شکست و پیروزی را میان مردم به نوبت میگردانیم تا آنان پند گیرند و خداوند کسانی را که بهواقع ایمان آوردهاند معلوم بدارد و از میان شما گواهانی بگیرد و خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد. [="]روزهای خدا متفاوت است و روزهای ماه رمضان نور ویژه و صفایی خاص دارد که برای اولیای خدا شناخته شده است. صفای رزوها و نور آنها یا تاریکی برخی روزها، هم برکات و هم بلایا را در میان مردمان میچرخاند تا مؤمنان شناخته شوند: «وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا، وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ، وَاللَّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ». [="]باید به تفاوت روزها اهتمام داشت و روزهای ماه رمضان را که روزهای صفا و معنویت است قدر دانست و آن را فرصتی قرار دارد برای عشقورزی با خداوند و مهرورزی به آفریدههای او. یمی از آفریدههای حق تعالی همین ماه نورانی و مبارک است. انسان با همه چیز حتی با زمان میتواند انس بگیرد. زمان، حقیقتی خارجی و عینی است، نه امری ذهنی و انتزاعی. با زمان که وجودی واقعی دارد میتوان رازها داشت. ماه رمضان جزو بهترین زمانهاست. در این ماه است که حق تعالی رحمت بیکران و خاص خود را بر بندگان میباراند. بنده نیز در این ماه است که در خود مییابد که به رویش تمایل دارد. دستکم باید سعی کرد در این ماه زندگی مکانیکی و یکنواخت همچون ماههای دیگر نباشد. افرادی که کار هر روز آنان این است که صبح به صبح ریش خود را کوتاه نمایند، ادکلن بزنند، کت و شلوار بپوشند و با خودروی خود به سر کار روند، انسانی مکانیکی و یکنواختگرا شدهاند. آنان با همهی روزها حتی با روزهای گرانقدر ماه رمضان یک معامله دارند. باید هر روز را مزمزه کرد و مزهی آن روز را فهمید و متناسب با آن حرکت کرد تا آن روز روز برتری، موفقیت، سلامت و سعادت آدمی باشد، نه آن که در زمرهی غافلان بود. غافل کسی است که همهی روزها برای او یک رنگ دارد و میان روزهای ماه رمضان با دیگر روزها تفاوتی نمینهد. عینک غفلتی که برخی بر چشم دارند تمام رنگها را به یک رنگ و تمامی روزها را مثل هم نشان میدهد. چنین کسی نمیداند روز عشق کدام است و ماه صفا چیست. درست است که هر روز، روز خداست اما هر روز برای خود شرایط و زمینههایی میطلبد و برخی روزها روز برتری در معنویت و کامیابی است. هر روز برای خود مزهای و رنگی دارد و بر اساس آن باید نذر، نیاز، صدقه، انفاق، بخشش، تعیین مسیر، لباس، کار، دید و بازدید، فرار یا قرار داشت. برخی روزها روز انس است و با برخی روزها میشود رفیق شد. فرصت رفاقت با روزهای مبارک ماه رمضان را از دست ندهیم.
1) جلب توفیق گاه خداوند توفیق برخی از امور را از انسان میگیرد؛ برای نمونه، ممکن است ماه رمضان باشد و افراد جامعه چون نمیدانند اول ماه شده است روزهی خود را میخورند. ممکن است در پایان ماه، عید فطر باشد و مسلمانان در ماه شوال روزه بگیرند و در غیر آن فطریه میدهند و نماز عید فطر میگزارند. درست است که آنان به ظاهر مأمور میباشند و ممکن است تکلیفی نداشته باشد، ولی از عوارض روزهخواری یا روزهی عید فطر در امان نیستند و مانند کسی است که شراب را به گمان آب میخورد. وی گرچه گناهی نکرده است اما چنین نیست که به آلودگی مستی دچار نشود. زمانی که خداوند توفیق را از انسان سلب کند وی تکلیف خود را نمیداند. روزهی ماه شعبان در واقع مدخل ورودی ماه رمضان و اذن دخول به آن میباشد. روزهی ماه رجب و شعبان همانند اذان و اقامه برای نماز است و انسان را برای انجام این فریضه آماده میسازد. ورود به ماه رمضان بسیار سنگین است و کسی که بخواهد ادب نگاه دارد و بخواهد سنگینی آن را بکاهد ناچار است روزهی این دو ماه را به قدر توان بیاورد و از خداوند بخواهد به وی توفیق دهد تمامی روزهی این ماه نصیب وی بشود و او بتواند تمامی روزهای این ماه مبارک را روزه بگیرد. آقا امام سجاد علیهالسلام در صحیفهی سجادیه نسبت به عظمت ماه رمضان و ورود و خروج آن اهتمام بسیاری دارد و دعایی که در این رابطه در صحیفه آمده حلول ماه مبارک رمضان را همپای نزول قرآن کریم و وحی دانسته است. زمانی که انسان به مهمانی میرود، صاحبخانه برای او سفرهای میگستراند. ماه مبارک رمضان نیز ماه میهمانی خداست. در مهمانی حق اینگونه است که خداوند سالی یک ماه سفرهای را آرام آرام از ماه رجب شروع به پهن کردن میکند و آن را تا شب قدر گستردهتر میکند. بعد از آن است که اندک اندک و رفته رفته این سفره را جمع میکند و این از سو و سمت حق است. اما از جانب انسان نیز همینطور است. عدهای از ماه رجب بر سر سفرهی گستردهی الهی مینشینند و برخی از ماه شعبان و عموم مسلمانان نیز از ابتدای ماه رمضان است که خود را بر گرد این سفره میآورند. هرچه به شب قدر نزدیکتر شود، از نظر کیفی و کمی به تعداد میهمانان افزوده میشود و کیفیت خوراکیها نیز متفاوت میگردد. آنچه در ماه مبارک رمضان حایز اهمیت است این است که انسان در پی جلب توفیق و عنایت خاص خداوند تا هم ابتدا و هم پایان این ماه را دریابد. چنین نیست که تیر از چلهی کمان گذشته و هرچه قرار است بشود میشود! جیب یکی در روشنایی روز زده میشود و یکی در تاریکی شب گوهری مییابد. یکی در تاریکی چیزی مییابد و دیگری در روشنایی چیزی را گم میکند. بله، درست است انسانی که ظهوری بیش نیست و شأن از اویی دارد باید همواره به خداوند تکیه نماید و غرور و کبر دامنگیر وی نشود و همیشه به خدا پناه برد تا خداوند به وی عنایت نماید و از او سلب توفیق نشود و روزهی ماه رمضان و نماز عید فطر را در جای خود بگزارد. بیتوفیقی یعنی اینکه ندانیم اسم اعظم الهی چیست؟ یعنی اینکه مؤمن واقعی را نشناسیم کیست تا به او احترام گذاریم یا مواظب باشیم آسیبی به او نرسانیم! یعنی آغاز و انجام ماه رمضان را در نیابیم. ماه رمضان بسیار عظمت دارد و باید قدرشناس این ماه بود و با صفای بیشتر و حرارت فراوانتری دنبال صفا و تزکیهی نفس بود و با قرآن کریم بیشتر انس داشت و از آن استفاده نمود. نباید چنین باشد که تنها ناهار این ماه به افطاری و سحری و مهمانی تبدیل شود. این در حالی است که امام سجاد علیهالسلام این ماه را چنین توصیف مینماید: «والحمد للّه الذي جعل من تلك السبل شهره شهر رمضان، شهر الصيام، وشهر الإسلام، وشهر الطهور، وشهر التمحيص، وشهر القيام، الذي أنزل فيه القرآن، هدى للنّاس، وبيّنات من الهدى والفرقان» صحیفهی سجادیه، ص 212 و آن را «شهر الاسلام»، «شهر الطهور»، «شهر التمحيص» و «شهر القيام» میدانند. قرآن کریم در وصف ماه مبارک رمضان و شب قدر آن میفرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلاَئِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» قدر / 4؛ مؤمن باید ببیند این فرشتگان و روح در کجا فرود میآیند. باید دانست «روح» موجودی بزرگتر از ملائکه و بسان قلب برای وادی ملکوت است و تنها این ماه است که ظرفیت نزول و پذیرش آن را دارد و دیگر ماهها چنین ظرفیتی ندارند. علت اینکه قرآن کریم در این ماه مبارک نازل شده به خاطر کشش و ظرفیت این ماه است و ناسوت در غیر این ماه کشش نزول قرآن کریم را ندارد. چگونه است که «روح» با این عظمت به ناسوت فرود میآید و ما نه آن را میبینیم و نه خبری از آن میشنویم! و گاه تنها بر اثر زیاد خوردن سحری و افطاری چند کیلو بر وزن خود میافزاییم. وقتی واکسنی به بدن تزریق میشود اثر آن ظاهر میگردد و گاه یک قرص انسان را به زمین میزند یا او را که مانند جنازهای در بستر افتاده از زمین بلند میکند، اما چگونه است که ما اثر فرود و فراز «روح» و تغییرات ماورایی عالم در ماه مبارک رمضان را نمیبینیم! باید عاجزانه از خداوند خواست معرفت و قدرت شناسایی این ماه مبارک را به ما عطا فرماید تا بتوانیم فیوضات این ماه را باور کنیم و حقایق آن را ببینیم. قرآن کریم میفرماید شب قدر از هزار ماه بهتر است. باید پرسید شب قدر چگونه از هزار ماه بهتر میشود و چرا چنین میگردد؟ مگر چه اتفاق مهمی در آن رخ میدهد که شب قدر را چنین عظمتی میبخشد؟ در پاسخ میتوان گفت: شب قدر شب نزول است و این نزول است که به آن بزرگی میبخشد. شب قدر شب تقدیر و زدن اندازه و شب تعیین سرنوشتهاست. خداوند در سورهی قدر میفرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» قدر / 1. من به واسطهی دو اسم رحمان و رحیم، نور خمسهی طیبه علیهمالسلام را آفریدم. ما خمسهی طیبه علیهمالسلام را از حق منشعب ساخته و نازل کردیم. ضمیر غایب متصل «ه» به خمسهی طیبه علیهمالسلام اشاره دارد که تفسیر آن در روایات آمده است. ضمیر غایب نیز خود حق است که مستتر است. به عبارت دیگر، اسم اعظم غیبی «هو» است. این اسم اعظم توسط پنج نور پاک به درجهای پایینتر نازل میشود. انواری که خود حق آنها را به خلقت نوری و با دو اسم رحمن و رحیم که فیض مقدس هم در آن است، آفریده است. کیست که توان ادراک شب قدر را داشته باشد؟! «وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ» قدر / 2. دیدن حقیقت نور خمسهی طیبه علیهمالسلام و مشاهدهی انوار پنجگانهی الهی که نور واحد است آسان نیست. مگر نه اینکه این حقیقت در هر شب قدر نازل میشود؛ چرا ما چشمی برای دیدن نداریم؟ آن نوری که بر کوه طور تجلی کرد و آن را از هم فرو پاشید، چرا در وجود ما این گسیختگی را ایجاد نمیکند؟ چرا ذهن ما سالم مانده است؟ چرا عاقل ماندهایم و چرا اعضا و جوارح ما سالم است؟ چون ما حقیقت این معانی را در نمییابیم و نمیدانیم شب قدر چیست؟ چرا در نمییابیم تجلی حق تعالی به چه معناست؟! حق عریان در آسمان ناسوت پخش گشته و در آسمان و زمین پایین میآید آن هم در شب قدر و این شب از هزار ماه بهتر است: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» قدر / 3. با نزول حق که اجلالی است؛ و نزول برکات حق، فرشتگان نیز فرو میریزند و پایین میآیند و روح هم به اذن پرورش دهندهی خود و به اذن پروردگار فرود میآید: «تَنَزَّلُ الْمَلاَئِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» قدر / 4. به تعبیر دیگر، هر آنچه که از بالاست به پایین نزول میکند و هدفی تربیتی در خود نهفته دارد. نزولی از هر امر؛ یعنی از هر سو و جهت گسترهی پروردگار آن را فرا میگیرد. به هر سمت و سو حرکت کنی، حق را با تمام آنچه از آنِ اوست مییابی که تو را به سوی خیر، نیکی، احسان، حساب، کتاب، علم و عمل رهنمون میشود و جایی را از حق خالی نمیبینی. «سَلاَمٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» قدر / 5؛ یعنی حق نخست به خود و سپس به چهارده معصوم علیهمالسلام سلام میدهد و آنگاه حضرت حق و چهارده معصوم علیهمالسلام به فرشتگان سلام میدهند. این به این معناست که همه از جانب حق در سلامت میباشند. اگر ما بخواهیم در سلامت باشیم باید با این سلام به حرکت درآییم و به حق و حضرات چهارده معصوم علیهمالسلام و فرشتگان در این شب سلام دهیم و باید ما نیز از آنان پذیرایی کنیم. شروع پذیرایی با سلام و صلوات است و باید برای آن در این شب آماده بود؛ زیرا فضایی خالی نمیماند که حق در آن نباشد. کجا میتوان رفت که حق و چهارده معصوم علیهمالسلام و فرشتگان در آن نباشند. آنان حتی در قلب کشور کفر نیز پرچم دین افراشتهاند و در دل هر کافری رنگ و رویی از خود گذاردهاند و اگر سلام ندهی نمیشود به سلامت آنان وارد شد. اگر توجه نکنی، رهایت نمیکنند؛ چون هیچ موجودی رها شده آفریده نشده است و جایی رها شده نیز در عالم نیست. پس برای رهایی از لاک خود و سالمرسیدن به هستی، بهتر است سلام دهی و بگذاری آنان آرام و لطیف و با سلام کار خود را بر وجود تو و بر دل تو انجام دهند و منت آنان را نیز نکش؛ زیرا آنها خود کار میکنند و اگر منت بکشی خود را کوچک کردهای. بر این اساس، ابهت و بزرگی خود را حفظ کن و هنگامی که آنان تشریف آوردند سلام کن و رهایشان کن و بگذار هرچه میخواهند بکنند. گاه لطف و مهرشان لبهی شمشیر است که بر سر فرود میآید و گاه قهرشان دلبستگی توست به هر چیز جزیی و پستی؛ پس کناری بنشین و تماشا کن و کار خود را انجام ده و بگذار هرچه میخواهند بکنند. شب نوزده ماه رمضان شب وصول نامهها به حق تعالی است. شب بیستویکم نامهها بررسی و به کارها رسیدگی میشود. شب بیستوسوم ماه رمضان حق تعالی با همهی تشریفات و تشکیلات رسمی که دارد با همه دیدار عمومی دارد. در این شب باید همه جا را بویید. مادر باید کودک خود را محکم در آغوش گیرد و او را ببوید و ببوسد که خداوند در قلب و روح کودک اوست. انسان به اشیا و بدن و مغز و دل خود بنگرد. ببیند حق را کجا میبیند؟ آیا حق در آن شب در اشیاست یا در مغز و فکر او یا در دل او؟ هر جا که حق را یافت، او را ببوید و ببوسد. البته مسلم است خداوند متعال در قرآن کریم تجلی نموده و چهرهی حق در آن یافت میشود و به همین جهت گذاردن قرآن کریم بر سر در شب قدر بسیار سفارش شده است. 2) ماه امساک
گاه دیده میشود برخی ارزشهای روزهی ماه مبارک رمضان چندان برروند مناسب خود نیست و از این ماه مبارک آنطور که شایستهی این ماه است استفاده نمیشود و در بهره بردن از معنویت این ماه به چند کار صوری ختم میگردد و افزون بر آن از امساک آن نیز آنگونه که باید ستفادهای برده نمیشود. در روز امساک میشود؛ ولی در سحر و افطار بران میگردد و از امساک و دوری از غذا و آب استفادهی درستی برده نمیشود و با غذای بسیار سحر و خوراکی فراوانی که در افطار خورده میشود تمامی منافع امساک نابود میگردد؛ از این رو، شاید برای بسیاری، ماهی زیانبارتر از ماه رمضان نباشد. بسیاری سحر به اندازهای میخورند که تا پیش از ظهر چون نعشی افتاده و از خواب بیدار نمیشوند و افطاری نیز به اندازهای میخورند که تا چند ساعت، همانند جنازه نمیتوانند حرکتی کنند. آنان معدهی خالی و تهی شده در روز را ناگاه به چند لحظه از غذاهای گوناگون و فراوان انباشته میسازند. متأسفانه، در ماه مبارک رمضان، به جای آنکه خورد و خوراک کمتر شود، بیشتر میگردد و مصرف غذایی خانوادهها افزایش مییابد در حالی که ماه رمضان، ماه امساک و خویشتن داری از خوردن بسیار و کنترل معده و مزاج است که دیگر آثار طبیعی چندانی ندارد، بلکه در موارد بسیاری زیانبار میباشد. شایسته است ماه مبارک رمضان که ماه ضیافت الهی است ماه امساک باشد و همانطور که در روز، خوردن ترک میشود، در سحر و افطار نیز این روند رعایت گردد و خوردن و آشامیدن در حد اعتدال و مناسب با معدهای که خالی بوده است خورده شود و از پرخوری شبانه پرهیز شود تادر این ماه، امساک کار خود را انجام دهد و افزون بر بهرههای معنوی، زیادی وزن و گوشتهای زاید و جسم آلوده کاستی یابد و بار بدن محدود گردد تا روح و نفس بتواند نفسی تازه کند و خود را دریابد. با کاستی وزن، جسم و خوراک، شدت و شور هواهای نفسانی محدود و قابل کنترل میشود و آدمی میتواند نسبت به کردار و اعمال خود تصمیمگیری کند وگرنه با وضعیت موجود، ثمرهی چندانی از روزهی رمضان نصیب افراد یاد شده نمیشود و ممکن است فردی سالهای فراوانی ماه مبارک رمضان را زیارت نماید؛ ولی از آن بهرهای نبرد و با خوراک شبانه نه تنها امساک روز را بیاثر نماید، بلکه ضرر و زیان فراوانی بر خود وارد نماید. 3) روزه و نیروی مضاعف ادراک ادراکات و دریافتهای انسان از راههای مختلف است که حاصل میشود.معده، گوش، چشم و پوست و نیز عقل و قلب از راههای ورودی اطلاعات و معرفت به درون انسان هستند. اگر آدمی به یکی از این ورودیها بسیار توجه کند از ورودیهای دیگر غافل میماند، در نتیجه اعضای دیگر دچار کمبود غذا و خوراک میشود. خداوند میزان ورودی را با تشریع اعمال عبادی و حلالها و حرامها و با قواعد فقهی تنظیم مینماید تا انسان به همهی خیر و خوبیها برسد و از جادهی تعادل دور نشود. اگر معدهی آدمی همواره پر باشد، بویایی انسان ضعیف میشود یا از کار میافتد، یا وقتی عادت نمود صداهای بلند را بشنود، صدای آهسته رانمیشنود یا به سختی میشنود. زمانی که آدمی فقط بعضی مسایل درشت را ببیند، ریزبینی او از بین میرود، اگر خداوند که مشرع و قانونگذار است روزه را تشریع مینماید برای آن است که انسان را بهخوبی میشناسد. این که در یک ماه در طول سال، شکم باید از مواد غذایی و آشامیدنی خالی نگاه داشته شود برای این است که دیگر مبادی ادراکی آدمی و بهویژه عقل و قلب او رشد نماید. کسی که روزه میگیرد هم بویایی او رشد میکند و هم به هنگام افطار با تمام توجه غذا را میخورد، و هم گوش حساسی پیدا میکند و به هنگام غذا خوردن، صدای خرد شدن نان زیر دندانهای خود را میشنود؛ بنابراین ماه رمضان غذای مادی را میگیرد و غذای تمام اعضا را تأمین میکند. با رسیدن غذا به تمامی اعضا، دستگاههای ادراکی آدمی تقویت میشود. برای نمونه، قوهی بویایی نسبت به گذشتهی خود حساستر میشود و دقت عمل آن بالا میرود. این روند سبب تقویت و یاری عقل و مغز میشود. اگر آدمی در طول سال، حرکاتی تکراری انجام دهد و با توجه به رهنمودهای شرع نتواند کنترل تمامی اعضا را به صورت متعادل در اختیار مغز و عقل قرار دهد، مغز نمیتواند به تمامی اعضا توجه کامل داشته باشد؛ اما وقتی نظام و سیستم کاری بدن برای یک ماه تغییر مینماید، مغز خود را ملزم میداند برای هماهنگ سازی اعضا با توجه به نظام جدید تعریف شده برای آن فعالیت نماید و طرحی نو ارایه دهد.ماه مبارک رمضان سبب میشود به برخی از مغزها غذا و خوراک لازم برسد؛ به این صورت که مغز در تمام مراکز ورودی حساس میشود و چون با قلب و دل نیز ارتباط دارد، قلب را متحول و دگرگون میسازد و غذای دل را که رؤیت حق است آماده میکند. در این زمان است که انسان دلش به تپش میافتد و سفرهی الهی را مشاهده میکند که از شب قدر شروع شده و به ماه رمضان رسیده است و ماه شعبان و رجب را در نوردیده و دیگر ماههای سال را نیز در بر گرفته است و اگر قدر بدانی هر شب، شب قدر است و میتوان از هر شبی به رجب و شعبان و رمضان و شب قدر رسید و سفرهی الهی را تماشا کرد. 4) حکمت چرخش روزه
روزه افزون بر فواید معنوی و نیز جسمی که در بدن بر جای میگذارد، نوعی ریاضت به شمار میرود. ریاضتی که به سبب مطابقت با ماه قمری چرخش دارد و بدن را در وقتی معین به آن عادت و سازگاری نمیدهد و هم در اعتدال بهاری با هوای لطیف و زنده کنندهای که دارد و هم در اعتدال پاییزی با هوای خشن و خشک کنندهای که دارد و هم در روزهای کوتاه و سرد زمستان و هم روزهای گرم و بلند تابستان چرخش دارد. 5) لزوم نخوردن غذای مخصوص روزهدار
در اینجا میخواهیم به جدول غذاهای مضر و زیانآور که تاکنون دانش تغذیه گفته است موردی را بیفزاییم که این دانش از آن غفلت داشته است. یکی از غذاهایی که خوردن آن برای بدن و نفس بسیار ضرر دارد، خوردن غذای فردی است که به آن نیاز دارد و بدن روزه دار به طور طبیعیبه غذایی که تمایل دارد احساس نیاز میکند. اگر شخصی نیازمند غذایی ویژه باشد یا وی روزه گرفته و به غذایی که دارد نیاز داشته باشد، نباید غذای او را خورد. روزهداری که به غذای خود نیاز دارد از لحظهی خورد تا آخر عمر خود گاه در یاد و خیال خود مزاحم خورنده میشود و به یاد میآورد که فلانی غذای او را خورده است. این امر پاسخگویی در روز قیامت را نیز میطلبد و در این مورد، باید پاسخگوی شخصی بود که به غذای خود نیاز داشته است. توجه به تغدیهی سالم و ورزش در ماه رمضان
میدانیم غذای سالم و نیروزا با غذای تجملی و تشریفاتی متفاوت است و چنین نیست که ترکیبی از زیباترین غذاها نیروزاترین آن باشد. همیشه ضعف مزاج انسان با غذای اشرافی تقویت نمیشود، بلکه بیشتر غذاها با ورزش است که نیروی خود را آزاد میکند و به فرد انرژی و توان میبخشد. به تعبیر دیگر، بدن انسان با ورزش است که قدرت جذب انرژی غذاها را به دست میآورد. مزاج انسانها با همدیگر متفاوت است و در برنامهی غذایی باید نسبت غذا با مزاج هر فرد را نیز سنجید. فشار و ورزش با هماهنگی غذا با مزاج است که میتواند بدن را برای جذب خوب غذا آماده سازد و سلامت آن را تأمین نماید؛ ولی فشار نباید چنان زیاد شود که در بدن ایجاد حساسیت کند و جسم مانند اسبی فراری و لگام گسیخته گردد. تأثیر ورزش تنها محدود به سلامت جسم نیست و روان آدمی را نیز سالم مینماید. برای نمونه، با ورزش میتوان وسواس را از فرد وسواسی دورنمود. وسواسی کسی است که ارادهی خویش را از دست داده و آن را رها گذارده است و عنان آن را در دست ندارد، از این رو نمیتواند تصمیم بگیرد، حکمی دهد و کاری را بدون تکرار انجام دهد. ما برای رفع وسواس از فرد بیمار، ورزش را توصیه میکنیم. ورزش یکی از بهترین راهها برای تقویت اراده است و به فرد هم توانی میدهد که فرد در زمان روزهداری سخت تشنه وگرسنه نگردد و هم در بردباری بر تحمل تشنگی و گرسنگی، آمادگی جسمانی، انرژی لازم، آرامش اعصاب و کنترل روانی داشته باشد. 6) اثر روزه
روزه سبب زیبایی جسمانی میشود و چهره را نورانی و شاداب مینماید. آیت اللّه مرعشی نجفی رحمهالله شاگردی داشتند که در طول سال روزه بود. وی وقتی در کنار ایشان مینشست، مراجعان که برای پرداخت وجوهات مراجعه میکردند ایشان را به جای آقای مرعشی اشتباه میگرفتند. وی پدربزرگ شهید مفتح بود که طول سال را روزه میگرفت و مین امر سبب شده بود در پیری چهرهای زیبا و نورانی داشته باشند. 7) ماه رمضان؛ ماه احسان
میگویند رد احسان نکنید و این به سبب ارزشی است که احسان و نیکی در حق دیگران دارد. نپذیرفتن احسان و تکریم، شایستهی جوانمردان نیست زیرا ناسپاسی در حق نیکورز و کردهی نیک اوست. همانطور که اگر از میهمان پذیرایی نشود و با او به احسان رفتار نگردد،خلاف جوانمردی است، نپذیرفتن پذیرایی میزبان نیز خلاف جوانمردی و کاری قبیح است؛ چنانکه میفرماید: «لا يأبى الكرامة إلاّ الحمار»؛ جز الاغ کسی رد احسان نمیکند وسائل الشیعة، ج 8، ص 469. حتی اگر انسان میل به غذا نداشته باشد، باید دستکم چند لقمهای از آن بخورد، در غیر اینصورت بیتربیتی و بیادبی است و مرتکب امری خلافِ جوانمردی شده است. میگویند کسی که روزهی مستحبی گرفته است بهتر است رد احسان ننماید؛ چرا که افطار این روزه، در صورت تعارف غذا از ناحیهی دیگری، ثواب بیشتری از اتمام آن دارد و این امر برتری ارزش احسان و نیک نهاد بودن و اهمیت آن را نسبت به روزهی مستحبی میرساند. این بدان معناست که در ماه رمضان که روزهی آن واجب است، میشود روزه را با احسان و نیکوکاری به دیگران از جهت ارزش ارتقا داد و آن را سنگینبار ساخت. راستی که چه شعار زیبایی است این شعار: بیایید شادیهایمان را با هم قسمت کنیم. چه زیباست نیکوکار بودن و چه زیباتر و دلنشینتر است حماسهی آفریدن شادی برای دیگران
[=Times New Roman]
[=Times New Roman] 2 ـ احيا و ((شب زنده دارى))
[=Times New Roman] همان طور كه در سيره پيامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) مطالعه كرديم, احيا, بيدار بودن و ((شب هاىقدر))را باعبادت سپرى نمودن, از تكاليف ديگر در اين شب ها مى باشد. بارى, شب زنده دارى با عبادت و دعا, وظيفه اى براى همه شب هاى((قدر))است, اما امام حسن عسكرى(ع) فرموده: فلا يفوتك احيإ ليله ثلاث و عشرين;(23) اگر نتوانستى در شب هاى ديگر احيا داشته باشى, سعى كن احيا و شب زنده دارى شب بيست و سوم را از دست ندهى.
[=Times New Roman] امام باقر(ع) نيز, فرموده است: هر كس ((شب قدر))را احيا بدارد, خداوند مهربان گناهان او را مىآمرزد... .(24)
[=Times New Roman] اما نكته بسيار مهمى كه درباره ((احيا)) بايد مورد توجه باشد, اين است كه, اولا: شب را تاسفيده صبح به عبادت و دعا بگذرانيم; ثانيا: ((به بيدارى چشم)) قناعت نكنيم, زيرا آنچه داراى اهميت فوق العاده است, ((بيدارى دل)) و آگاهى و بصيرتى است كه انسان را در محضر الهى و قرآن كريم و فرشتگان آسمانى, مودب و منظم و لايق گرداند.
[=Times New Roman] اى بسا بيدار چشم و خفته دل
[=Times New Roman] خود چه بيند چشم اهل آب و گل؟
[=Times New Roman] زيرا, فرشتگان آسمانى كه به زمين نزول مى كند, طبق روايت نخست به محضر حضرت صاحب الامر(ع) شرف حضور مى يابند,(25) تا علاوه بر سلامت آفرينى در ((شب قدر))يا سلام رسانى به بندگان,(26) پيام ((الله)) را به ((حجه الله (ع))) ابلاغ دارند(27) و طبيعى است اگر ((حجه الله(ع)))از وضع ((عباد الله)) رضايت و خرسندى داشته باشد, وضع تقدير و سرنوشت سال آينده ((عباد الله)) از جانب ((الله)), وضع بهتر و سعادتمندانه ترى خواهد بود.
[=Times New Roman]
[=Times New Roman] 3 ـ قرآن بر سر گرفتن
[=Times New Roman] تكليف ديگر ((شبهاى قدر)), قرآن به سرگرفتن است. مومنان روزه گرفته, در ماه خدا و خانه خدا, كتاب خدا را گشوده, به سرگرفته و آن را شفيع خود قرار مى دهند. آن ها به محتواى قرآن مى انديشند, به آغوش آن پناه مى برند و با قرآن پيوند و پيمان مجدد برقرار مى نمايند, تا با معارف نورانى آن, همه زواياى زندگى خويش را نورانى و متعالى گردانند.
[=Times New Roman] البته براى آگاهى به خصوصيات كامل اين اعمال به كتاب هاى دعا بايد مراجعه نمود. (28)
[=Times New Roman] امام صادق(ع) هم فرموده است: براى شب هاى((قدر)) قرآن كريم را جلوى خود قرار دهيد, آن را بگشاييد و بخوانيد: ((اللهم انى إسئلك بكتابك المنزل, وما فيه وفيه اسمك الاكبر, وإسمائك الحسنى, وما يخاف ويرجى, إن تجعلنى من عتقائك من النار)).(29)
[=Times New Roman]
[=Times New Roman] 4 ـ نماز و دعا
[=Times New Roman] امام صادق(ع) فرموده است: در هر يك از دو شبهاى قدر صد ركعت نماز مى بايست خوانده شود.(30) آن حضرت, خود نيز اين عمل را انجام مى داد, چنانكه از سر شب تا سفيده صبح به دعا و مناجات با خداوند مى پرداخت.(31)از جمله دعاهايى كه به خواندن آنها سفارش شده دعاى جوشن كبير مى باشد.
[=Times New Roman] 5 ـ استغفار و توبه
[=Times New Roman] اگر چه روزه دارى خود عامل شست و شوى بخشى از گناهان مى باشد, اما براى وارد شدن به ماه مبارك رمضان, به خصوص دريافت فيض شب هاى((قدر))اداى دين خالق و خلق هم, لازم خواهد بود, در عين حال, در اين شب هاى نورانى, كه به بيان امام صادق(ع): ((درهاى رحمت الهى, به روى بندگان گشوده مى گردد.(32) درخواست آمرزش گناهان, توبه و انابه و گريه و ناله به درگاه خداوند, براى رفع گرفتارىها و رسيدن به حاجت هاى مادى و معنوى, كارى ضرورى خواهد بود.
[=Times New Roman] چون خدا خواهد كه مان يارى كند
[=Times New Roman] ميل مان را جانب زارى كند
[=Times New Roman] ز ابر گريان شاخه سبز وتر شود
[=Times New Roman] زان كه شمع از گريه روشن تر شود
[=Times New Roman] به هر حال, عظمت و تكاليف شب هاى نورانى و سرنوشت ساز((قدر)) فراوان است, كه اين مقال را مجال آن نيست, فقط به طور خلاصه مى توان گفت: شب قدر , شب وصل است و آداب و تكاليفى را هم كه تاكنون برشمرديم سراسر مى تواند مقدمه وصال محبوب باشد.
[=Times New Roman]
________________________________________
2ـ قدر,.
3ـ انصاريان, حسين ـ عرفان اسلامى, ج 3, ص 184.
4ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;622 الدر المنثور فى التفسير المإثور, ج 6, ص 371.
5ـ حج, 74.
6ـ تفسير نوين, ص 275.
7ـ تفسير نوين, ص 275.
8ـ دخان, 4.
9ـ المفردات فى غريب القرآن, ص 395.
10ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;631 البرهان فى تفسير القرآن, ج 4, ص 486.
11ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;627 البرهان فى تفسير القرآن, ج 4, ص ;487 وسائل الشيعه, ج 7, ص 259.
12ـ الدر المنثور فى تفسير المإثور, ج 6, ص ;376 فى ضلال القران, ج 8, ص ;628 وسائل الشيعه, ج 7, ص 262.
13ـ بقره, 185.
14ـ الدر المنثور, ج 6, ص ;376 تفسير نورالثقلين, ج 5, ص 629.
15ـ الدر المنثور, ج 6, ص 376.
16ـ الدر المنثور, ج 6, ص 376.
17ـ نور الثقلين, ج 5, ص 628.
18ـ بحارالانوار, ج 94, ص 10.
19ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;628 بحارالانوار, ج 94, ص 10.
20ـ بحارالانوار, ج 94, ص 10.
21ـ شرح نهج البلاغه, ج 20, ص ;154 بحارالانوار, ج 94, ص 10.
22ـ فضايل الاشهر الثلاثه, ص ;137 وسائل الشيعه, ج 7, ص 261.
23ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 261.
24ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 261.
25ـ البرهان فى التفسير القرآن, ج 4, ص 488.
26ـ بحارالانوار, ج 94, ص 14.
27ـ بحارالانوار, ج94, ص14.
28ـ مفاتيح الجنان, ص 224.
29ـ بحارالانوار , ج 94 , ص 4.
30ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص ;261 فضائل الاشهر الثلاثه, ص 137.
31ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 260.
32ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 259.
احمد صادقى اردستانى
سلام علیکم
به استناد روایات وارده ماه رمضان افضل ماهها نزد خداوند متعال است؛ که اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن اجابت دعا و رهایی از آتش میباشد و به استناد آیات نورانی قرآن کریم شب قدر شب نزول قرآن است که این شب در ماه مبارک رمضان قرار دارد و عظمت این شب به قدرى است که خداوند آن را بهتر از هزار ماه دانسته است.
به اعتقاد مفسران[1] شب قدر به این جهت" قدر" نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین مىشود.[2]
در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که ایشان فرمودند:« شب قدر که همه ساله در ماه رمضان در دهه آخرش تجدید مىشود شبى است که قرآن جز در آن شب نازل نشده، و آن شبى است که خداى تعالى در بارهاش فرموده:«فِیها یُفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ»[3].
آن گاه فرمود: «در آن شب هر حادثهاى که باید در طول آن سال واقع گردد چه خیر و چه شر، چه طاعت و چه معصیت، و چه فرزندى که قرار است متولد شود، و یا اجلى که بنا است فرا رسد، و یا رزقى که قرار است (تنگ و یا وسیع) برسد، تقدیر مىشود؛ پس آنچه در این شب مقدر شود، و قضایش رانده شود قضایى است حتمى، ولى در عین حال مشیت خداى تعالى در آنها محفوظ است».[4]
به اعتقاد شیعه شب قدر یکی از سه شب نوزدهم بیست و یکم و یا بیست و سوم از ماه مبارک رمضان می باشد که در این خصوص در متون روایی شیعه روایتی ازامام صادق علیه السلام آمده که ایشان فرمودند:«تقدیر مقدرات در شب نوزدهم، و تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضاء در شب بیست و سوم است».[5]
برای این شب در کتب ادعیه اعمال خاصی[6] ذکر شده که لازمه آن تهجد و شب زندهداری در این شب است. لکن برخی بدون توجه به آثار و اهمیت این شب در تعیین سرنوشت آنان شب قدر را همچون سایر شبها انگاشته و اجازه میدهند خواب غفلت آنان را برباید!
_________________________
[1]. مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الكتب الإسلامیة، 1374ش, ج27، ص187[2]. شاهد این معنى در آیات 3و4 سوره دخان است كه مىفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ»[3]. الدخان/4[4]. الكلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق, الكافی, تصحیح: على اكبر غفارى و محمد آخوندى, چاپ چهارم, تهران, دار الكتب الإسلامیة 1407ه, ج 4 صص158 و 157, ح6[5]. ر.ک: همان ج 4 ص159 ح9[6].همچون: صد ركعت نماز, دو ركعت نماز با هفت قل هو اللَّه احد استغفار هفتاد مرتبه قرآن به سر گرفتن هزار بار سوره انا انزلناه فى لیله القدر خواندن, دعاء شریف جوشن و زیارت حضرت ابى عبد اللَّه الحسین علیه السلام و اعمال دیگر [7].ر.ک: مکارم شیرازی تفسیر نمونه، ج27، صص 192و191[8]. حر عاملى، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم, مۆسسه آل البیت علیهمالسلام قم، 1409 ه, ج10, ص 358, ح13599و ر.ک: همان ح13600 و ح13601[9]. حرعاملی, وسائلالشیعه ج10 ص305 ح13480
منبع:[=Tahoma, Geneva, sans-serif]پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی)[="]
[=arial narrow]ا توجه به آیات سوره قدر میتوان به فضیلتهای شب قدر پی برد:
[=arial narrow] ۱. قرآن در آن نازل شده است.
[=arial narrow] ۲. عبادت و احیای آن معادل بیش از هزار ماه است.
[=arial narrow] ۳. خیرات و برکات الهی در آن شب نازل میشود.
[=arial narrow] ۴. رحمت خاص خدا شامل حال بندگان میگردد.
[=arial narrow] ۵. فرشتگان و روح در آن شب نازل میگردند.
[=arial narrow]شب قدر از شبهای مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سورهای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمیرسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسانها و روزیها، عمرها و امور دیگر مشخص میشود. ملائکه در این شب بر زمین فرود میآیند، نزد امام زمان(عج) میروند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه میدارند. شبزندهداری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است.
[=arial narrow]۱) آمرزش گناهان: پیامبر خدا(ص) در تفسیر سوره «قدر» فرمودند:
[=arial narrow]«هر کس شب قدر را احیا بدارد و مؤمن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامی گناهانش آمرزیده میشود.»
[=arial narrow]
[=arial narrow]۲) قلب رمضان: امام صادق(ع) فرمودند:
[=arial narrow]«از کتاب خدا استفاده میشود که شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماهها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»
[=arial narrow]
[=arial narrow]۳) نزول قرآن: طبق روایات، مجموع قرآن در شب قدر دفعی و یکباره بر پیامبر (ص) نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23 سال دوران نبوت پیامبر گرامی(ص) به صورت الفاظ نازل شده است.
[=arial narrow]۴) برتر از هزار ماه: نزول همهی ملائکه و روح در شب قدر بر زمین و سلام دادن بر بندگان خدا نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر(ع) فرمودند:
[=arial narrow]«عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و کارهای نیک دیگر بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»
[=arial narrow]فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم
[=arial narrow]شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبیها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.
[=arial narrow] در شب قدر که شبزندهداری میکنیم، خداوند نام ما را در گروه نیکبختان ثبت میکند و آتش جهنم را بر ما حرام میسازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیکتر شویم؟
[=arial narrow] دعاهای شبهای رمضان مجموعهای است روشنیبخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزشهای آنها به صورت هدفهایی برای ما در میآیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدفهای مطرحشده در دعاها گام برداریم.roshd.ir
منبع:پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی)
1) جلب توفیق
گاه خداوند توفیق برخی از امور را از انسان میگیرد؛ برای نمونه، ممکن است ماه رمضان باشد و افراد جامعه چون نمیدانند اول ماه شده است روزهی خود را میخورند. ممکن است در پایان ماه، عید فطر باشد و مسلمانان در ماه شوال روزه بگیرند و در غیر آن فطریه میدهند و نماز عید فطر میگزارند. درست است که آنان به ظاهر مأمور میباشند و ممکن است تکلیفی نداشته باشد، ولی از عوارض روزهخواری یا روزهی عید فطر در امان نیستند و مانند کسی است که شراب را به گمان آب میخورد. وی گرچه گناهی نکرده است اما چنین نیست که به آلودگی مستی دچار نشود. زمانی که خداوند توفیق را از انسان سلب کند وی تکلیف خود را نمیداند. روزهی ماه شعبان در واقع مدخل ورودی ماه رمضان و اذن دخول به آن میباشد. روزهی ماه رجب و شعبان همانند اذان و اقامه برای نماز است و انسان را برای انجام این فریضه آماده میسازد. ورود به ماه رمضان بسیار سنگین است و کسی که بخواهد ادب نگاه دارد و بخواهد سنگینی آن را بکاهد ناچار است روزهی این دو ماه را به قدر توان بیاورد و از خداوند بخواهد به وی توفیق دهد تمامی روزهی این ماه نصیب وی بشود و او بتواند تمامی روزهای این ماه مبارک را روزه بگیرد. آقا امام سجاد علیهالسلام در صحیفهی سجادیه نسبت به عظمت ماه رمضان و ورود و خروج آن اهتمام بسیاری دارد و دعایی که در این رابطه در صحیفه آمده حلول ماه مبارک رمضان را همپای نزول قرآن کریم و وحی دانسته است. زمانی که انسان به مهمانی میرود، صاحبخانه برای او سفرهای میگستراند. ماه مبارک رمضان نیز ماه میهمانی خداست. در مهمانی حق اینگونه است که خداوند سالی یک ماه سفرهای را آرام آرام از ماه رجب شروع به پهن کردن میکند و آن را تا شب قدر گستردهتر میکند. بعد از آن است که اندک اندک و رفته رفته این سفره را جمع میکند و این از سو و سمت حق است. اما از جانب انسان نیز همینطور است. عدهای از ماه رجب بر سر سفرهی گستردهی الهی مینشینند و برخی از ماه شعبان و عموم مسلمانان نیز از ابتدای ماه رمضان است که خود را بر گرد این سفره میآورند. هرچه به شب قدر نزدیکتر شود، از نظر کیفی و کمی به تعداد میهمانان افزوده میشود و کیفیت خوراکیها نیز متفاوت میگردد. آنچه در ماه مبارک رمضان حایز اهمیت است این است که انسان در پی جلب توفیق و عنایت خاص خداوند تا هم ابتدا و هم پایان این ماه را دریابد. چنین نیست که تیر از چلهی کمان گذشته و هرچه قرار است بشود میشود! جیب یکی در روشنایی روز زده میشود و یکی در تاریکی شب گوهری مییابد. یکی در تاریکی چیزی مییابد و دیگری در روشنایی چیزی را گم میکند. بله، درست است انسانی که ظهوری بیش نیست و شأن از اویی دارد باید همواره به خداوند تکیه نماید و غرور و کبر دامنگیر وی نشود و همیشه به خدا پناه برد تا خداوند به وی عنایت نماید و از او سلب توفیق نشود و روزهی ماه رمضان و نماز عید فطر را در جای خود بگزارد. بیتوفیقی یعنی اینکه ندانیم اسم اعظم الهی چیست؟ یعنی اینکه مؤمن واقعی را نشناسیم کیست تا به او احترام گذاریم یا مواظب باشیم آسیبی به او نرسانیم! یعنی آغاز و انجام ماه رمضان را در نیابیم. ماه رمضان بسیار عظمت دارد و باید قدرشناس این ماه بود و با صفای بیشتر و حرارت فراوانتری دنبال صفا و تزکیهی نفس بود و با قرآن کریم بیشتر انس داشت و از آن استفاده نمود. نباید چنین باشد که تنها ناهار این ماه به افطاری و سحری و مهمانی تبدیل شود. این در حالی است که امام سجاد علیهالسلام این ماه را چنین توصیف مینماید: «والحمد للّه الذي جعل من تلك السبل شهره شهر رمضان، شهر الصيام، وشهر الإسلام، وشهر الطهور، وشهر التمحيص، وشهر القيام، الذي أنزل فيه القرآن، هدى للنّاس، وبيّنات من الهدى والفرقان» صحیفهی سجادیه، ص 212 و آن را «شهر الاسلام»، «شهر الطهور»، «شهر التمحيص» و «شهر القيام» میدانند. قرآن کریم در وصف ماه مبارک رمضان و شب قدر آن میفرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلاَئِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» قدر / 4؛ مؤمن باید ببیند این فرشتگان و روح در کجا فرود میآیند. باید دانست «روح» موجودی بزرگتر از ملائکه و بسان قلب برای وادی ملکوت است و تنها این ماه است که ظرفیت نزول و پذیرش آن را دارد و دیگر ماهها چنین ظرفیتی ندارند. علت اینکه قرآن کریم در این ماه مبارک نازل شده به خاطر کشش و ظرفیت این ماه است و ناسوت در غیر این ماه کشش نزول قرآن کریم را ندارد. چگونه است که «روح» با این عظمت به ناسوت فرود میآید و ما نه آن را میبینیم و نه خبری از آن میشنویم! و گاه تنها بر اثر زیاد خوردن سحری و افطاری چند کیلو بر وزن خود میافزاییم. وقتی واکسنی به بدن تزریق میشود اثر آن ظاهر میگردد و گاه یک قرص انسان را به زمین میزند یا او را که مانند جنازهای در بستر افتاده از زمین بلند میکند، اما چگونه است که ما اثر فرود و فراز «روح» و تغییرات ماورایی عالم در ماه مبارک رمضان را نمیبینیم! باید عاجزانه از خداوند خواست معرفت و قدرت شناسایی این ماه مبارک را به ما عطا فرماید تا بتوانیم فیوضات این ماه را باور کنیم و حقایق آن را ببینیم. قرآن کریم میفرماید شب قدر از هزار ماه بهتر است. باید پرسید شب قدر چگونه از هزار ماه بهتر میشود و چرا چنین میگردد؟ مگر چه اتفاق مهمی در آن رخ میدهد که شب قدر را چنین عظمتی میبخشد؟ در پاسخ میتوان گفت: شب قدر شب نزول است و این نزول است که به آن بزرگی میبخشد. شب قدر شب تقدیر و زدن اندازه و شب تعیین سرنوشتهاست. خداوند در سورهی قدر میفرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» قدر / 1. من به واسطهی دو اسم رحمان و رحیم، نور خمسهی طیبه علیهمالسلام را آفریدم. ما خمسهی طیبه علیهمالسلام را از حق منشعب ساخته و نازل کردیم. ضمیر غایب متصل «ه» به خمسهی طیبه علیهمالسلام اشاره دارد که تفسیر آن در روایات آمده است. ضمیر غایب نیز خود حق است که مستتر است. به عبارت دیگر، اسم اعظم غیبی «هو» است. این اسم اعظم توسط پنج نور پاک به درجهای پایینتر نازل میشود. انواری که خود حق آنها را به خلقت نوری و با دو اسم رحمن و رحیم که فیض مقدس هم در آن است، آفریده است. کیست که توان ادراک شب قدر را داشته باشد؟! «وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ» قدر / 2. دیدن حقیقت نور خمسهی طیبه علیهمالسلام و مشاهدهی انوار پنجگانهی الهی که نور واحد است آسان نیست. مگر نه اینکه این حقیقت در هر شب قدر نازل میشود؛ چرا ما چشمی برای دیدن نداریم؟ آن نوری که بر کوه طور تجلی کرد و آن را از هم فرو پاشید، چرا در وجود ما این گسیختگی را ایجاد نمیکند؟ چرا ذهن ما سالم مانده است؟ چرا عاقل ماندهایم و چرا اعضا و جوارح ما سالم است؟ چون ما حقیقت این معانی را در نمییابیم و نمیدانیم شب قدر چیست؟ چرا در نمییابیم تجلی حق تعالی به چه معناست؟! حق عریان در آسمان ناسوت پخش گشته و در آسمان و زمین پایین میآید آن هم در شب قدر و این شب از هزار ماه بهتر است: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» قدر / 3. با نزول حق که اجلالی است؛ و نزول برکات حق، فرشتگان نیز فرو میریزند و پایین میآیند و روح هم به اذن پرورش دهندهی خود و به اذن پروردگار فرود میآید: «تَنَزَّلُ الْمَلاَئِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» قدر / 4. به تعبیر دیگر، هر آنچه که از بالاست به پایین نزول میکند و هدفی تربیتی در خود نهفته دارد. نزولی از هر امر؛ یعنی از هر سو و جهت گسترهی پروردگار آن را فرا میگیرد. به هر سمت و سو حرکت کنی، حق را با تمام آنچه از آنِ اوست مییابی که تو را به سوی خیر، نیکی، احسان، حساب، کتاب، علم و عمل رهنمون میشود و جایی را از حق خالی نمیبینی. «سَلاَمٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» قدر / 5؛ یعنی حق نخست به خود و سپس به چهارده معصوم علیهمالسلام سلام میدهد و آنگاه حضرت حق و چهارده معصوم علیهمالسلام به فرشتگان سلام میدهند. این به این معناست که همه از جانب حق در سلامت میباشند. اگر ما بخواهیم در سلامت باشیم باید با این سلام به حرکت درآییم و به حق و حضرات چهارده معصوم علیهمالسلام و فرشتگان در این شب سلام دهیم و باید ما نیز از آنان پذیرایی کنیم. شروع پذیرایی با سلام و صلوات است و باید برای آن در این شب آماده بود؛ زیرا فضایی خالی نمیماند که حق در آن نباشد. کجا میتوان رفت که حق و چهارده معصوم علیهمالسلام و فرشتگان در آن نباشند. آنان حتی در قلب کشور کفر نیز پرچم دین افراشتهاند و در دل هر کافری رنگ و رویی از خود گذاردهاند و اگر سلام ندهی نمیشود به سلامت آنان وارد شد. اگر توجه نکنی، رهایت نمیکنند؛ چون هیچ موجودی رها شده آفریده نشده است و جایی رها شده نیز در عالم نیست. پس برای رهایی از لاک خود و سالمرسیدن به هستی، بهتر است سلام دهی و بگذاری آنان آرام و لطیف و با سلام کار خود را بر وجود تو و بر دل تو انجام دهند و منت آنان را نیز نکش؛ زیرا آنها خود کار میکنند و اگر منت بکشی خود را کوچک کردهای. بر این اساس، ابهت و بزرگی خود را حفظ کن و هنگامی که آنان تشریف آوردند سلام کن و رهایشان کن و بگذار هرچه میخواهند بکنند. گاه لطف و مهرشان لبهی شمشیر است که بر سر فرود میآید و گاه قهرشان دلبستگی توست به هر چیز جزیی و پستی؛ پس کناری بنشین و تماشا کن و کار خود را انجام ده و بگذار هرچه میخواهند بکنند. شب نوزده ماه رمضان شب وصول نامهها به حق تعالی است. شب بیستویکم نامهها بررسی و به کارها رسیدگی میشود. شب بیستوسوم ماه رمضان حق تعالی با همهی تشریفات و تشکیلات رسمی که دارد با همه دیدار عمومی دارد. در این شب باید همه جا را بویید. مادر باید کودک خود را محکم در آغوش گیرد و او را ببوید و ببوسد که خداوند در قلب و روح کودک اوست. انسان به اشیا و بدن و مغز و دل خود بنگرد. ببیند حق را کجا میبیند؟ آیا حق در آن شب در اشیاست یا در مغز و فکر او یا در دل او؟ هر جا که حق را یافت، او را ببوید و ببوسد. البته مسلم است خداوند متعال در قرآن کریم تجلی نموده و چهرهی حق در آن یافت میشود و به همین جهت گذاردن قرآن کریم بر سر در شب قدر بسیار سفارش شده است.
2) ماه امساک
گاه دیده میشود برخی ارزشهای روزهی ماه مبارک رمضان چندان برروند مناسب خود نیست و از این ماه مبارک آنطور که شایستهی این ماه است استفاده نمیشود و در بهره بردن از معنویت این ماه به چند کار صوری ختم میگردد و افزون بر آن از امساک آن نیز آنگونه که باید ستفادهای برده نمیشود. در روز امساک میشود؛ ولی در سحر و افطار بران میگردد و از امساک و دوری از غذا و آب استفادهی درستی برده نمیشود و با غذای بسیار سحر و خوراکی فراوانی که در افطار خورده میشود تمامی منافع امساک نابود میگردد؛ از این رو، شاید برای بسیاری، ماهی زیانبارتر از ماه رمضان نباشد. بسیاری سحر به اندازهای میخورند که تا پیش از ظهر چون نعشی افتاده و از خواب بیدار نمیشوند و افطاری نیز به اندازهای میخورند که تا چند ساعت، همانند جنازه نمیتوانند حرکتی کنند. آنان معدهی خالی و تهی شده در روز را ناگاه به چند لحظه از غذاهای گوناگون و فراوان انباشته میسازند. متأسفانه، در ماه مبارک رمضان، به جای آنکه خورد و خوراک کمتر شود، بیشتر میگردد و مصرف غذایی خانوادهها افزایش مییابد در حالی که ماه رمضان، ماه امساک و خویشتن داری از خوردن بسیار و کنترل معده و مزاج است که دیگر آثار طبیعی چندانی ندارد، بلکه در موارد بسیاری زیانبار میباشد. شایسته است ماه مبارک رمضان که ماه ضیافت الهی است ماه امساک باشد و همانطور که در روز، خوردن ترک میشود، در سحر و افطار نیز این روند رعایت گردد و خوردن و آشامیدن در حد اعتدال و مناسب با معدهای که خالی بوده است خورده شود و از پرخوری شبانه پرهیز شود تادر این ماه، امساک کار خود را انجام دهد و افزون بر بهرههای معنوی، زیادی وزن و گوشتهای زاید و جسم آلوده کاستی یابد و بار بدن محدود گردد تا روح و نفس بتواند نفسی تازه کند و خود را دریابد. با کاستی وزن، جسم و خوراک، شدت و شور هواهای نفسانی محدود و قابل کنترل میشود و آدمی میتواند نسبت به کردار و اعمال خود تصمیمگیری کند وگرنه با وضعیت موجود، ثمرهی چندانی از روزهی رمضان نصیب افراد یاد شده نمیشود و ممکن است فردی سالهای فراوانی ماه مبارک رمضان را زیارت نماید؛ ولی از آن بهرهای نبرد و با خوراک شبانه نه تنها امساک روز را بیاثر نماید، بلکه ضرر و زیان فراوانی بر خود وارد نماید.
3) روزه و نیروی مضاعف ادراک
ادراکات و دریافتهای انسان از راههای مختلف است که حاصل میشود.معده، گوش، چشم و پوست و نیز عقل و قلب از راههای ورودی اطلاعات و معرفت به درون انسان هستند. اگر آدمی به یکی از این ورودیها بسیار توجه کند از ورودیهای دیگر غافل میماند، در نتیجه اعضای دیگر دچار کمبود غذا و خوراک میشود. خداوند میزان ورودی را با تشریع اعمال عبادی و حلالها و حرامها و با قواعد فقهی تنظیم مینماید تا انسان به همهی خیر و خوبیها برسد و از جادهی تعادل دور نشود. اگر معدهی آدمی همواره پر باشد، بویایی انسان ضعیف میشود یا از کار میافتد، یا وقتی عادت نمود صداهای بلند را بشنود، صدای آهسته رانمیشنود یا به سختی میشنود. زمانی که آدمی فقط بعضی مسایل درشت را ببیند، ریزبینی او از بین میرود، اگر خداوند که مشرع و قانونگذار است روزه را تشریع مینماید برای آن است که انسان را بهخوبی میشناسد. این که در یک ماه در طول سال، شکم باید از مواد غذایی و آشامیدنی خالی نگاه داشته شود برای این است که دیگر مبادی ادراکی آدمی و بهویژه عقل و قلب او رشد نماید. کسی که روزه میگیرد هم بویایی او رشد میکند و هم به هنگام افطار با تمام توجه غذا را میخورد، و هم گوش حساسی پیدا میکند و به هنگام غذا خوردن، صدای خرد شدن نان زیر دندانهای خود را میشنود؛ بنابراین ماه رمضان غذای مادی را میگیرد و غذای تمام اعضا را تأمین میکند. با رسیدن غذا به تمامی اعضا، دستگاههای ادراکی آدمی تقویت میشود. برای نمونه، قوهی بویایی نسبت به گذشتهی خود حساستر میشود و دقت عمل آن بالا میرود. این روند سبب تقویت و یاری عقل و مغز میشود. اگر آدمی در طول سال، حرکاتی تکراری انجام دهد و با توجه به رهنمودهای شرع نتواند کنترل تمامی اعضا را به صورت متعادل در اختیار مغز و عقل قرار دهد، مغز نمیتواند به تمامی اعضا توجه کامل داشته باشد؛ اما وقتی نظام و سیستم کاری بدن برای یک ماه تغییر مینماید، مغز خود را ملزم میداند برای هماهنگ سازی اعضا با توجه به نظام جدید تعریف شده برای آن فعالیت نماید و طرحی نو ارایه دهد.ماه مبارک رمضان سبب میشود به برخی از مغزها غذا و خوراک لازم برسد؛ به این صورت که مغز در تمام مراکز ورودی حساس میشود و چون با قلب و دل نیز ارتباط دارد، قلب را متحول و دگرگون میسازد و غذای دل را که رؤیت حق است آماده میکند. در این زمان است که انسان دلش به تپش میافتد و سفرهی الهی را مشاهده میکند که از شب قدر شروع شده و به ماه رمضان رسیده است و ماه شعبان و رجب را در نوردیده و دیگر ماههای سال را نیز در بر گرفته است و اگر قدر بدانی هر شب، شب قدر است و میتوان از هر شبی به رجب و شعبان و رمضان و شب قدر رسید و سفرهی الهی را تماشا کرد.
4) حکمت چرخش روزه
روزه افزون بر فواید معنوی و نیز جسمی که در بدن بر جای میگذارد، نوعی ریاضت به شمار میرود. ریاضتی که به سبب مطابقت با ماه قمری چرخش دارد و بدن را در وقتی معین به آن عادت و سازگاری نمیدهد و هم در اعتدال بهاری با هوای لطیف و زنده کنندهای که دارد و هم در اعتدال پاییزی با هوای خشن و خشک کنندهای که دارد و هم در روزهای کوتاه و سرد زمستان و هم روزهای گرم و بلند تابستان چرخش دارد.
5) لزوم نخوردن غذای مخصوص روزهدار
در اینجا میخواهیم به جدول غذاهای مضر و زیانآور که تاکنون دانش تغذیه گفته است موردی را بیفزاییم که این دانش از آن غفلت داشته است. یکی از غذاهایی که خوردن آن برای بدن و نفس بسیار ضرر دارد، خوردن غذای فردی است که به آن نیاز دارد و بدن روزه دار به طور طبیعیبه غذایی که تمایل دارد احساس نیاز میکند. اگر شخصی نیازمند غذایی ویژه باشد یا وی روزه گرفته و به غذایی که دارد نیاز داشته باشد، نباید غذای او را خورد. روزهداری که به غذای خود نیاز دارد از لحظهی خورد تا آخر عمر خود گاه در یاد و خیال خود مزاحم خورنده میشود و به یاد میآورد که فلانی غذای او را خورده است. این امر پاسخگویی در روز قیامت را نیز میطلبد و در این مورد، باید پاسخگوی شخصی بود که به غذای خود نیاز داشته است.
توجه به تغدیهی سالم و ورزش در ماه رمضان
میدانیم غذای سالم و نیروزا با غذای تجملی و تشریفاتی متفاوت است و چنین نیست که ترکیبی از زیباترین غذاها نیروزاترین آن باشد. همیشه ضعف مزاج انسان با غذای اشرافی تقویت نمیشود، بلکه بیشتر غذاها با ورزش است که نیروی خود را آزاد میکند و به فرد انرژی و توان میبخشد. به تعبیر دیگر، بدن انسان با ورزش است که قدرت جذب انرژی غذاها را به دست میآورد. مزاج انسانها با همدیگر متفاوت است و در برنامهی غذایی باید نسبت غذا با مزاج هر فرد را نیز سنجید. فشار و ورزش با هماهنگی غذا با مزاج است که میتواند بدن را برای جذب خوب غذا آماده سازد و سلامت آن را تأمین نماید؛ ولی فشار نباید چنان زیاد شود که در بدن ایجاد حساسیت کند و جسم مانند اسبی فراری و لگام گسیخته گردد. تأثیر ورزش تنها محدود به سلامت جسم نیست و روان آدمی را نیز سالم مینماید. برای نمونه، با ورزش میتوان وسواس را از فرد وسواسی دورنمود. وسواسی کسی است که ارادهی خویش را از دست داده و آن را رها گذارده است و عنان آن را در دست ندارد، از این رو نمیتواند تصمیم بگیرد، حکمی دهد و کاری را بدون تکرار انجام دهد. ما برای رفع وسواس از فرد بیمار، ورزش را توصیه میکنیم. ورزش یکی از بهترین راهها برای تقویت اراده است و به فرد هم توانی میدهد که فرد در زمان روزهداری سخت تشنه وگرسنه نگردد و هم در بردباری بر تحمل تشنگی و گرسنگی، آمادگی جسمانی، انرژی لازم، آرامش اعصاب و کنترل روانی داشته باشد.
6) اثر روزه
روزه سبب زیبایی جسمانی میشود و چهره را نورانی و شاداب مینماید. آیت اللّه مرعشی نجفی رحمهالله شاگردی داشتند که در طول سال روزه بود. وی وقتی در کنار ایشان مینشست، مراجعان که برای پرداخت وجوهات مراجعه میکردند ایشان را به جای آقای مرعشی اشتباه میگرفتند. وی پدربزرگ شهید مفتح بود که طول سال را روزه میگرفت و مین امر سبب شده بود در پیری چهرهای زیبا و نورانی داشته باشند.
7) ماه رمضان؛ ماه احسان
میگویند رد احسان نکنید و این به سبب ارزشی است که احسان و نیکی در حق دیگران دارد. نپذیرفتن احسان و تکریم، شایستهی جوانمردان نیست زیرا ناسپاسی در حق نیکورز و کردهی نیک اوست. همانطور که اگر از میهمان پذیرایی نشود و با او به احسان رفتار نگردد،خلاف جوانمردی است، نپذیرفتن پذیرایی میزبان نیز خلاف جوانمردی و کاری قبیح است؛ چنانکه میفرماید: «لا يأبى الكرامة إلاّ الحمار»؛ جز الاغ کسی رد احسان نمیکند وسائل الشیعة، ج 8، ص 469. حتی اگر انسان میل به غذا نداشته باشد، باید دستکم چند لقمهای از آن بخورد، در غیر اینصورت بیتربیتی و بیادبی است و مرتکب امری خلافِ جوانمردی شده است. میگویند کسی که روزهی مستحبی گرفته است بهتر است رد احسان ننماید؛ چرا که افطار این روزه، در صورت تعارف غذا از ناحیهی دیگری، ثواب بیشتری از اتمام آن دارد و این امر برتری ارزش احسان و نیک نهاد بودن و اهمیت آن را نسبت به روزهی مستحبی میرساند. این بدان معناست که در ماه رمضان که روزهی آن واجب است، میشود روزه را با احسان و نیکوکاری به دیگران از جهت ارزش ارتقا داد و آن را سنگینبار ساخت. راستی که چه شعار زیبایی است این شعار: بیایید شادیهایمان را با هم قسمت کنیم. چه زیباست نیکوکار بودن و چه زیباتر و دلنشینتر است حماسهی آفریدن شادی برای دیگران
منبع:پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی)