چرا پذيرش دين براي مردها راحت تر است؟

تب‌های اولیه

59 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

چند روز پیش، متنی از استاد شهید مطهری را در کتاب "مقام زن" ایشان دیدم که شاید به غنای بحثهایی که درباره ازدواج موقت صورت می گیرد، بیفزاید. چون اکثر تاپیکهای مربوط به ازدواج موقت بسته شده بود، ناچاراً اینجا درج می کنم.

(قصد وارد شدن به مجادلات را اصلاً ندارم - صرفاً نقل مطلب)

ایشان پس از برشمردن تفاوتهای ازدواج موقت با ازدواج دائم، می فرمایند:

......این بود آنچه به نام ازدواج موقت یا نکاح منقطع در فقه شیعه آمده است.
بدیهی است ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم. اما این که بعضی به نام این قانون سوء استفاده هایی می کنند حرف دیگری است و لغو چنین قانونی نه تنها جلوی آن سوء استفاده ها را نمی گیرد، بلکه هم شکل آن را عوض می کند و هم مفاسد دیگری بر می انگیزد....

... خاصیت عصر جدید این است که فاصله بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل عائله زیادتر کرده است. اگر در دوران قدیم یک پسر بچه در سنین اوائل بلوغ طبیعی از عهده شغلی که تا آخر عمر به عهده اش گذاشته می شد بر می آمد، در دوران جدید اصلاً چنین نیست. امروزه اگر یک پسر هجده ساله یا یک دختر شانزده ساله را که شور جنسیشان به اوج خود رسیده است، تکلیف به ازدواج کنید، به شما می خندند.

حال با طبیعت و غریزه چه کنیم؟ آیا غریزه جنسی به خاطر این که وضع زندگی امروزی، اجازه ازدواج در سنین شانزده و هجده سالگی را نمی دهد، دست از سر ما بر می دارد؟ آیا جوانان حاضرتد یک دوره رهبانیت موقت را طی کنند تا امکانات ازدواج دائم پیدا شود؟ و بالفرض که جوانی حاضر گردد، آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانی سهمگین و خطرناکی که بر اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسی پیدا می شود، صرف نظر کند؟ راه دیگر این است که کمونیسم جنسی را بپذیریم به یک پسر اجازه دهیو از صدها دختر کام برگیرد و به یک دختر اجازه دهیم با دهها پسر ارتباط نامشروع داشته باشد و چندین سقط جنین کند؛ در آن صورت آیا چنین پسران و دخترانی با چنین روابطی در دوران تحصیل، پس از ازدواج دائم، مرد زندگی و زن زندگی خواهند بود؟ البته که جواب منفی است. پس تنها راه، ازدواج موقت و آزاد است که در درجه اول زن را محدود می کند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد و بدیهی است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نیز هست....

.... ازدواج موقت به حفظ نظام خانواده در کل اجتماع نیز کمک می کند. علت اینکه غربیان وجود عده ای زن بدکار را در محل معینی از هر شهر تخت نظر دولت لازم می دانند، همین است که وجود مردان مجردی را که قادر به ازدواج دائم نیستند، خطر بزرگی برای خانواده ها به حساب می آورند....

.... اسلام این امتیاز را دارد که در عین مبارزه با هوا پرستی، ریاضت و رهبانیت را مردود می شمارد. از نظر اسلام تمام غرایز انسان باید در حدود اقتضای طبیعت اشباع گردد....

.... به نظر می رسد آن جا که ائمه اطهار (ع) مردان زن دار را از ازدواج موقت منع می کرده اند، به اعتبار حکمت و هدف اولی آن است که به مردم بگویند این قانون برای مردانی که احتیاجی به آن ندارند وضع نشده است و آنجا که عموم افراد را ترغیب می کرده اند به خاطر حکمت ثانوی؛ یعنی احیای این سنت متروکه بوده است.

یاقوت احمر;145553 نوشت:
سلام.
کدام سئوال؟ لطفاً مجدداً بفرمائید. اگر بتوانم ، نظر می دهم.

سلام ممنون سوالم اين بود كه در ازدواج مجدد نظر همسر اول شرطه؟

fargol;143034 نوشت:
سلام حتي كسي نميتونه جواب منطقي بده .........چرا هيچ كارشناسي جواب نميده لطفا جواب كلي نديد بنظر من تقصير ما مسلمان هاست كه همه از اسلام زده شدند همه فكر ميكنند دين اسلام دين خشنيه يكي از اشنايان يه نصيحت كرد بهم كه با مرداي مذهبي ازدواج نكن همشون اهل صيغه و ازدواج مجددن چقد باهاش مخالفت كردم ولي متاسفانه بيشتر اقايون مذهبي اينطورين

با سلام و تشكر از مطلبي كه بخاطر دغدغه ي خاطرتان مطرح نموده ايد ...:Gol:

در پاسخ به مطالب شما (از اين زاويه) و در رد اين انديشه كه دين اسلام دين خشن و بدور از عقل و منطقي است بدينگونه كه حقوق زنان را ناديده گرفته و العياذ بالله ظلم و بي عدالتي را در حق زنان روا دانسته، مقدمتاً توجه به نكاتي چند، ضروري است:

اولاً اسلام تعدد زوجات را بدون قید و شرط و نامحدود قبول ندارد. با بررسى وضع محیطهاى مختلف قبل از اسلام به این نتیجه مى‏رسیم كه تعدد زوجات به طور نامحدود، امر عادى بوده و قبل از اسلام جریان داشته؛ تعدد زوجات از ابتكارات اسلام نیست، بلكه دین آن را در چارچوب ضرورت‏هاى زندگى انسان محدود ساخته و براى آن قیود و شرایط سنگیني قرار داده است.

ثانياً قوانین اسلام براساس نیازهاى واقعى بشر است، نه احساسات، زیرا ممكن است هر زنى از آمدن رقیب (در زندگى ناراحت بشود، ولى وقتى مصلحت تمام جامعه درنظر گرفته شود و احساسات را به كنار بگذاریم، فلسفه تعدد زوجات روشن مى‏شود.) هیچ كس نمى‏تواند انكار كند كه مردان در حوادث گوناگون زندگى، بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگ‏ها و حوادث دیگر، قربانیان اصلى را آن‏ها تشكیل مى‏دهند.

نیز نمى‏توان انكار كرد كه بقاى غریزه جنسى مردان از زنان طولانى‏تر است، زیرا زنان در سن معینى، آمادگى جنسى خود را از دست مى‏دهند، در حالى كه در مردان چنین نیست.

هم چنین زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتى از دوران حاملگى، عملاً ممنوعیت آمیزش دارند، در حالى كه در مردان این ممنوعیت وجود ندارد. و لحاظ اين مصلحت بمنظور پيشگيري از مفاسد بسياري بوده كه در اثر فقدان اين مصلحت، دامنگير فرد و جامعه مي شود.

از همه گذشته زنانى هستند كه به علل گوناگونى همسران خود را از دست مى‏دهند و اگر تعدد زوجات نباشد، آن‏ها باید براى همیشه بدون همسر باقى بمانند.

با درنظر گرفتن این واقعیت‏ها در این گونه موارد (كه تعادل میان مرد و زن به هم مى‏خورد) ناچاریم یكى از سه راه ذیل را انتخاب كنیم.

أ) مردان تنها به یك همسر در همه موارد قناعت كنند و زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقى بمانند و تمام نیازهاى فطرى و خواسته‏هاى درونى و احساسى خود را سركوب كنند.

ب) مردان فقط داراى یك همسر قانونى باشند، ولى روابط آزاد و نامشروع جنسى را با زنانى كه بى شوهر مانده‏اند، به شكل معشوقه برقرار سازند.

ج) كسانى كه قدرت دارند بیش از یك همسر را اداره كنندو از نظر جسمى و مالى و اخلاقى مشكلى براى آن‏ها ایجاد نمى‏شود، نیز قدرت بر اجراى كامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، به آن‏ها اجازه داده شود كه بیش از یك همسر انتخاب كنند.
حال اگر بخواهیم راه اول را انتخاب كنیم، باید گذشته از مشكلات اجتماعى كه به وجود مى‏آید، با فطرت و غرائز و نیازهاى روحى و جسمى بشر به مبارزه برخیزیم. هم چنین عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم اما این مبارزه‏اى است كه پیروزى در آن نیست. به فرض كه این طرح عملى بشود، جنبه‏هاى غیر انسانى آن بر هیچ كس پوشیده نیست.

تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از دریچه چشم همسر اول مورد بررسى قرار داد، بلكه از دریچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضیات اجتماعى باید مورد مطالعه قرار داد. آن‏ها كه مشكلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان مى‏كنند، كسانى هستند كه یك مسئله سه زاویه‏اى را تنها از یك زاویه نگاه مى‏كنند، زیرا تعدد همسر هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دیدهمسر اول، نیز از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در این باره قضاوت كنیم.

اگر راه دوم را انتخاب كنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم. تازه زنانى كه به عنوان معشوقه مورد بهره بردارى جنسى قرار مى‏گیرند، نه تأمین دارند و نه آینده‏اى. چنان كه شخصیت آن‏ها پایمال شده است. این‏ها امورى نیست كه انسان آگاه آن را تجویز كند.

بنابراین تنها راه سوم مى‏ماند كه هم به خواسته‏هاى فطرى و نیازهاى غریزى زنان پاسخ مثبت داد و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانى زندگى این دسته از زنان بركنار ماند و جامعه را از گرداب گناه بیرون برد.(1)

با اين توضيحات روشن مي شود كه اگر بدور از احساسات و غرض ورزي ها به احكام دين بنگريم، صرفنظر از دلايل نقلي (آيات و روايات)، به حكم عقل و وجدان، دين اسلام را جامعترين و كاملترين دين الهي دانسته، و همه احكام آن را بر اساس و در مسير جلب مصلحت و دفع مفسده خواهيم يافت كه ضمن مطابقت كامل با نيازهاي معقول و منطقي بشر، به تمامه عدل و انصاف را در همه زمينه ها مطمح نظر خويش قرار داده است.

عموماً آنچه در اين ميان مورد، اشتباه و خطا قرار مي گيرد، قضاوت هاي فاقد مبنا و اصول است كه عمدتاً مبتني بر احساسات و يكجانبه نگري است كه فاقد مبناي معقول و منطقي مي باشد، و گاهاً اينگونه مسائل با تبييني شبهه آلود از سوي مغرضان، به اشتباه، نزد بي غرضان شائبه ي عقلانيت و منطق پيدا مي كند و در صورتي كه انسان، به عدم آسيب پذيري وحي و كلام قرآن و اهل بيت (ع) و دستورات و احكام دين، وثاقت و ايمان كامل نداشته باشد، و برتري وحي و يافته هاي ديني بر ديگر يافته هاي بشري برايش ثابت نباشد، به عبارتي كلام وحي را بر عقل و دانش بشري و بر احساسات و يافته هاي خود عرضه كند، نه يافته هاي عقل و دانش و احساس بشري را بر اصول وحي، ناگزير، دچار چنين تعارض و تشكيك و ترديدي خواهد شد.

تداوم چنين رويدادي در روح و روان و منطق بشر و عدم برخورداري از روح تقوا و محروميت از هدايت الهي، انسان را از مدار انصاف و عدالت خارج ساخته و نهايتاً به وادي كفر و دشمني و مخالفت با اصول دين الهي مي كشاند.

موفق باشيد ...:Gol:

پاورقي________________________________________
1. مكارم شيرازي، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏3، ص 256 - 260؛ كتاب 180 پرسش و پاسخ.

fargol;143040 نوشت:
اينايي كه ميگم بخاطر خودم نيست شايد من بخاطر رضاي خدا بتونم تحمل كنم بقيه زنها چي؟؟؟؟چرا ميگن عدالت فقط تو نفقه است؟مگه زن انسان نيست بنظرم در ابراز محبت هم بايد عدالت رعايت شه چرا هيچ كس درك نميكنه مشكل فقط از نظر حقوقي نيست يه بنده حق داره كه حس كنه خدا دوستش داره ولي اينجوري كه علما ميگن ارزش زن خيلي پايينه اشكال نداره منم با اين غصه ميميرم :ghamgin:يه سال مهم زنها بخاطر مردان افريده شدن؟

دوست عزيز براي خدا مرد و زن نداره بلكه هركدام كه با تقوا تر باشند نزد خدا گرامي تر هستند.

احكام هم بنا به شرايط روحي و جسمي و اجتماعي انسان ها وضع شده است و خداوند عادل برطبق عدل خود رفتار مي كند و هر حكمي كه خدا براي بندگان خود وضع كرده بنا بر مصلحت و حكمت بوده است.

مقامي كه خداوند براي مادران قرار داده است براي هيچ كسي قرار نداده است.احاديثي كه در مقام زن وارد شده است خود گوياي جايگاه بلند آنهاست.

fargol;146436 نوشت:
سلام ممنون سوالم اين بود كه در ازدواج مجدد نظر همسر اول شرطه؟

از نظرفقه در ازدواج مجدد نظر همسر اول شرط نيست و مرد درصورت عدم رضايت همسر اول مي تواند ازدواج كند . اما برخي مسئله رضايت را در ضمن عقد مطرح مي كنند كه بايد طبق فتواي مجتهد خود جواب آن را به دست بياوريد.

نظر آيه الله وحيد خراساني
سوال 370 : اگر زوجه در ضمن عقد بر شوهرش شرط کند که با وجود او زن دیگری اختیار نکند آیا شرط صحیح است؟
پاسخ:
در فرض مذکور بنابر احتیاط واجب شرط صحیح نبوده و نمی توان به آن عمل کرد و در صورتی که زوج به شرط عمل نکند عقد صحیح است.



نظر آيت الله بهجت

سؤال95. از جمله ى شروط ضمن عقد نکاح اینجانب، عدم ازدواج دوّم مى باشد. چنان چه با داشتن همسر دایم به دلیل عسر و حرج ایجاد شده توسّط زوجه، اقدام به ازدواج موقّت نمایم، آیا از نظر شرعى ازدواج مذکور [ازدواج موقّت] باعث فراهم نمودن موجبات طلاق از ناحیه ى زوجه ى دایم مى گردد؟

پاسخ: خیر و ازدواج مذکور جایز و صحیح بوده است و اگر شرط شده که در صورت ازدواج دوّم مطلقا زوجه در طلاق وکیل باشد، شرط صحیح است و ازدواج دوّم بر ازدواج موقّت هم صدق مى کند، هر چند عقد مزبور به دلیل عسر و حرج انجام گرفته باشد، مگر مدّت به اندازه اى کم باشد که به مجرّد اطّلاع زوجه، مدّت منتفى شده باشد که ممکن است مشمول شرط نباشد.

سؤال96. با توجه به این که امروزه یکى از شرایطى که در عقد نکاح گذارده مى شود «عدم ازدواج مجدد زوج» مى باشد و این نکته که بیان مى شود «این شرط صحیح نیست». آیا این موضوع باعث سستى زوج نسبت به تعهدهایى که در قبال زوجه دارد و تشویق او به ازدواج مجدد، نمى شود؟

پاسخ: مرد شرعا حق دارد تا چهار زن دایم داشته باشد، پس اگر این شرط به معناى سلب حق است صحیح نیست و انحاى دیگرى از شرط فعل یا شرط نتیجه ممکن است، که صحیح است.

سؤال97. مردى ضمن عقد شرط کرده بود که ازدواج مجدد ننماید، آیا در صورت تخلف و تجدید فراش، زن حق فسخ عقد را دارد یا مرد فقط عمل حرامى مرتکب شده است؟

پاسخ: این شرط اگر به معناى سلب حق بوده است اصلاً صحیح و نافذ نیست و اگر به نحو صحیحى بوده است، شرط در ضمن عقد نکاح خیارآور نیست، هر چند الزام آور هست.

نظر آيت الله تبريزي

سؤال 1496 ـ مردی به هنگام ازدواج شرط کرده بود ، زن دوم نگیرد ،مگر به اجازه زنش .اگر بی اجازه زن دوم گرفت ، آیا عقد دوم باطل است ؟و زن دوم در برابر این تخلف او چه کند ؟

پاسخ: بسمه تعالی نکاح دوم صحیح است .و مرد از جهت تخلف شرط ، حرام مرتکب شده است ، واللّه العالم .

سؤال 1497 ـ اگر کسی از شرایطی که در ضمن نکاح متعهد شده تخلف کرد ، آیا طرف دیگر حق فسخ عقد نکاح را دارد یا فقطمتخلف مرتکب حرام شده است ؟

پاسخ: بسمه تعالی حق فسخ برای مشروط له نیست ، واللّه العالم .

نظر آيت الله مكارم شيرازي

سؤال:نظر حضرتعالی در مورد شرط عدم ازدواج مجدد چیست؟

پاسخ:این شرط از نظر فقهی صحیح نیست ولی گاهی عناوین ثانویه ایجاب می کند که حکومت ازدواج مجدد را محدود سازد

برگرفته از سايت هاي مراجع

احاديث پيامبر گرامي اسلام در خصوص بيان شخصيت حضرت فاطمه اطهر (س) و مقام زن

_ بهشت زير پاي مادران است.

_ شقاوت و سعادت هر كسي در رحم مادر پي‌ريزي ميشود.

_ مادر است كه با ايفاي نقش تربيتي خود سعادت دنيا و آخرت فرزند را فراهم مي‌كند.

_ فاطمه(س) حوراي انسيّه است و هر گاه به بوي بهشت مشتاق ميشوم, فاطمه(س) را مي‌بويم.


_ دخترم، فاطمه (س) ناميده شده, زيرا كه خدا او و محبت او را از آتش دور داشته.

_ من درختم و فاطمه(س) حمل آن و علي(ع) لقاح آن و حسن(ع) و حسين(ع) ميوه آنند و دوستداران اهل بيت حقيقتاً برگ بهشتي آنند.

_ هر كس فاطمه(س) را آنگونه كه حق فاطمه(س) است, بشناسد, شب قدر را ادراك كرده است و علت نامگذاري آن حضرت به فاطمه(س) آن است كه خلايق از كنه معرفت وي بريده شدند(به كنه معرفت وي نمي‌رسند)

_ هر كه او را بيازارد , مرا آزرده و هر كه مرا بيازارد, خدا را آزرده است.

_ فاطمه(س) پاره تن و نور چشم و ميوه دل من است.

_ براستي كه خداوند قلب و اعضاي فاطمه (س) تا استخوانهايش را از ايمان و يقين آكنده ساخته است, بگونه‌اي كه در طاعت خدا غرق است.

_ جهاد زن خوب همسرداري است.

_ اگر نماز نافله مي‌گزاردي و پدرت تو را صدا زد, نماز را بر هم نزن و اگر مادرت تو را صدا زد آن (را) برهم بزن.

_ خداوند متعال نسبت به دختران مهربانتر از پسران است.

_ نزديكترين شما به جايگاه من در روز رستاخيز, كسانيند كه با همسرانشان بهتر رفتار كنند.

_ مومن به ميل همسرش غذا مي‌خورد, و منافق همسرش به ميل او غذا مي‌خورد.

موضوع قفل شده است