جمع بندی چرا به حضرت آیت الله خامنه ای می گوییم ولی امر مسلمین؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا به حضرت آیت الله خامنه ای می گوییم ولی امر مسلمین؟

با سلام

جمعیت مسلمین 1.6 میلیارد نفر هست در حالی که شیعیان فقط 200 میلیون نفر از این جمعیت را تشکیل میدهند. اگر خوش خیالانه فکر کنیم که کل جمعیت ایران ولایتمدار هستند و جمعیت ایران هم 80 میلیون نفر هست و همچنین جمعیت شیعیان ولایتمدار خارج از ایران را هم تخیلی بگوییم 20 میلیون نفر هستند کلا میشود 100 میلیون نفر از 1.6 میلیارد نفر! پس چرا رسانه های ایران تاکید دارند که آیت الله خامنه ای ولی امر مسلمین جهان است حال آنکه اکثریت مطلق مسلمین جهان خودشان را تحت ولایت وی نمیدانند؟! آیا ولایت جبری هست یا انتخابی؟! اگر جبری هست براساس چه چیزی جبری هست و اگر انتخابی است چرا صدا و سیمای ما خیلی تاکید دارد که مسلمین جهان تحت ولایت آیت الله خامنه ای هستند؟!

با تشکر

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست عزیز
ولايت بر مردم از شؤون ربوبيت الهي است .تنها با نصب و اذن خدا، مشروعيت مي‏يابد . چنان كه معتقديم اين قدرت قانوني به پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) داده شده است. در زمان غيبت بر اساس ادله عقلي متعدد و روايات زيادي كه از امامان معصوم(ع) وارد شده، فقيه جامع‏ الشرايط عهده‏ دار منصب ولايت و رهبري جامعه اسلامي مي‏ باشد . از طرف امام زمان(عج) به صورت عام منصوب مي‏ باشد.

بنابراين نام ولي امر مسلمين جهان، يكي از القاب واقعي براي مجتهد جامع‏ الشرايطي است كه در زمان غيبت امام معصوم براي رهبري و اداره امور سياسي، اقتصادي، اجتماعي و... جامعه، از سوي امامان معصوم منصوب گرديده است . بر اين مطلب دلايل عقلي و نقلي متعددي دلالت دارد. مانند: توقيع شريف امام زمان كه مي ‏فرمايند:
« و اما الحوادث الواقعه فارجعوا الي رواه احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجه الله عليهم » در توقيع از فقها باعنوان حجت ياد شده ، يعني فقيه بر همگان حجت است . معنايش اين است که فقيه بر همه مسلمانان ولايت دارد.

پس چنين نيست كه لقب ولايت و جانشيني از امامان معصوم(ع) را ولي‏فقيه براي خود برگزيده باشد. بلكه از طرف امامان معصوم داراي چنين مسؤوليتي مي‏باشد. اما اين كه چگونه ولي‏فقيه شيعه اثني‏ عشري بر ديگر مسلمانان حتي غيرشيعه اثني‏ عشري ولايت دارد، به دليل ادله متعدد عقلي و نقلي است كه ولي‏فقيه را جانشين پيامبر و ائمه اطهار مي‏داند . همان گونه كه اين بزرگواران بر همه مردم حتي كساني كه ولايت ايشان را قبول نداشتند ،حق ولايت داشتند، ولي‏ فقيه جامع‏ الشرايط هم داراي تمام اين شؤون مي‏باشد،(1) همان‏گونه كه اقليم جغرافيايي، فتواي مجتهد و مرجع تقليد را شرعا محدود نمي‏كند. قلمرو ولايت‏فقيه را نيز شرعا محدود نمي‏سازد.

ولي‏ فقيه شرعا مي‏تواند همه جوامع اسلامي روي زمين را اداره كند. ذاتا محدوديتي ندارد مگر مانع طبيعي يا سياسي در بين باشد، كه در اين صورت هر فقيهي كه داراي شرايط رهبري ولايت بود ، در منطقه خود كشور را اداره مي‏كند. اما اگر مانع سياسي نباشد، مليت ملاك نمي‏باشد، بلكه هر فقيهي كه در ساير شرايط رهبري اعلم باشد، ولايت دارد . ساير فقها فقط به وسيله نصب از طرف ولي‏فقيه اعلم (و آن هم در صورتي كه شرايط موجود بين‏ المللي اجازه دهد و موانع سياسي در كار نباشد )مي‏توانند رهبري منطقه خويش را داشته باشند.

نكته لازم در اين زمينه ، تابعيت از نظر اسلام مي‏باشد: از ديدگاه اسلام مرزهاي جغرافيايي جداكننده ملت‏ها و كشورها نيست. آنچه كه اهميت دارد مرز عقيدتي است . كره زمين به دو قسمت دارالاسلام و دارالكفر تقسيم مي‏شود .
به عقيده شيعيان سراسر دارالاسلام بايد تحت قيادت و امامت امام معصوم واحدي اداره شود . حاكمان هر منطقه از طرف او نصب و به كار گمارده شوند . همه آنان مجريان قانون اسلام و فرمان‏هاي امام معصوم خواهند بود، هر چند ممكن است در حوزه حكومت خويش اختياراتي از طرف امام معصوم به ايشان واگذار شود . نيز مقررات ويژه‏اي را در چارچوب قوانين اسلامي و با رعايت مصالح مسلمانان و به اقتضاي شرايط خاص زماني و مكاني به اجرا گذارند. (2 )


پي نوشت ها:
1 . مرجعيت، سيد هدايت اللّه‏ طالقاني، ص49 .
2 . آيت‏ اللّه‏ جوادي آملي، ولايت‏ فقيه ،ص 400 و 478 ؛
فصلنامه حكومت اسلامي، سال اول، شماره اول،آيت‏اللّه‏مصباح يزدي، اختيارات ولي‏فقيه در خارج از مرزها، ص 81.
www.pasokhgoo.ir/node/19292

بسم الله الرحمن الرحیم

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ


این بحث قدیمی این روزها مجدد در اذهان عمومی مطرح می‌شود! چرا آیت الله العظمی می‌گویند، چرا امام می‌گویند، چرا رهبر مسلمانان جهان می‌گویند و ...؟!
بهترین و کوتاه‌ترین پاسخ در یک سؤال است: «شما (منتقدین و مخالفین) چرا ناراحتید؟!» یعنی: چه معنا و مفهومی در این اسما یا القاب وجود دارد که باب میل شما نیست و موجب نگرانی و نیز عصبیت شما شده است؟ آیا نگران الفاظ و واژه‌ها و مصداق اطلاق‌شان هستید؟ یا اساساً با چنین جایگاه و گرایش مردم به این مقام مخالفید و می‌خواهید با ضد تبلیغ به اذهان القا کنید که خیر. چنین نیست و این قدر علاقه و تبعیت نداشته باشید؟
قطعاً این نگرانی به خاطر واژگان، الفاظ، اسامی و معانی آنها نیست. اگر چنین بود در خصوص اطلاق واژگانی چون «دموکراسی – لیبرالیسم – روشنفکری – حقوق بشر – ولایت امریکا بر جهان و ...» نیز تردید کرده و منتقد و معترض می‌شدند. لذا پاسخ ذیل اصلاً خطاب به آنها نمی‌باشد، چرا که آنها اصلاً پاسخ نمی‌خواهند و فقط همّت به ضد تبلیغ و جوّسازی گمارده‌اند و هیچ پاسخی نیز برایشان روشنگر و مفید نخواهد بود و اصلاً نمی‌خوانند و نمی خواهند بدانند. چرا که مشکل‌شان این نیست. بلکه پاسخ ذیل به کاربران گرامی که می‌خواهند بدانند ایفاد می‌گردد:
الف – همه افراد، اشخاص، حالت‌ها، جایگاه‌ها و ...، با «اسم» شناخته می‌شوند. در واقع «اسم» مُعرّفِ «معروف» است و هر اسمی شناختی از مقصود می‌دهد. خداوند متعال نیز برای خودش اسامی متفاوتی خلق کرد تا شناخت او به وسیله این اسما ممکن شود. مثل آن که چه بگوییم: الله، یا رحمن، یا علیم، یا جمیل، یا جواد و ...، به خود او اشاره کرده‌ایم، اما هر اسمی معرفت و شناختی از او می‌دهد.
«قُلِ ادْعُواْ اللّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا» (الإسراء، 110)
ترجمه: بگو خدا را بخوانيد يا رحمان را بخوانيد هر كدام را بخوانيد، نیکوترین نام ها برای اوست، و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسيار آهسته‏اش مكن و ميان اين [و آن] راهى [ميانه] جوى.
یعنی چه او را الله بخوانید یا رحمان، یا جواد، یا کریم، او را خوانده‌اید، نه دو یا چند شخص متفاوت را. همین قاعده در مورد انسان‌ها نیز صدق می‌کند.
ب – اسم یعنی نشانه. در میان انسان‌ها گاهی ممکن است اسم‌ها فقط اعتباری و بی مسمّی باشند؛ مثل این که نام انسان کافری «عبدالله» باشد و یا نام انسان بخیلی «جواد» باشد، اما اغلب اسم‌ها، القاب و کنیه‌ها، معرف ابعاد و شئون متفاوت یک شخص هستند.
به عنوان مثال: اگر بگوییم «مرتضی مطهری»، همه می‌فهمند که چه کسی را قصد کرده‌ایم. اگر بگوییم «استاد شهید» نیز همه می‌دانند مقصود همان شخص است، اما این دو اسم، دو معرفی دیگری از شئون همان یک انسان ارائه می دهد، می‌فهمیم که او هم استاد بوده و هم به شهادت رسیده است. اگر بگوییم «آیت الله مطهری» نیز هم او را یاد کرده‌ایم، با این تفاوت که اشاره داریم او به لحاظ سطح علمی نیز آیت الله بوده است. همین طور است اگر راجع شخص دیگری بگوییم: «استاد گرامی، جناب آقای دکتر ....». یعنی او را استاد – محترم و گرامی – دارای مقام و بزرگی (جناب) – مرد و برخوردار از سطح تحصیلی دکترا معرفی نموده‌ایم.
ج – امام، یعنی رهبر و پیشوا. اختصاصی هم به ائمه معصومین (ع) یا حتی پیشوایان بر حق ندارد.
خداند متعال در کلام وحی (قرآن مجید) از دو گروه «امام» نام می‌برد. یک گروه انسان را به امر الهی هدایت می‌کنند:
«وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» (الأنبیاء، 73)
و گروه دیگر انسان را به سوی آتش دعوت می‌کنند!
«وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ» (القصص، 41)
ترجمه: و آنان را پيشوايانى كه به سوى آتش مى‏خوانند گردانيديم و روز رستاخيز يارى نخواهند شد.
پس هر گاه کسی در امری جلودار و رهبر شد، او در آن امر «امام» است، چه او را به این اسم بخوانند و چه نخوانند. لذا شاهدیم که در فرهنگ تشیع، واژه‌ی امام به غیر از معصومین (ع) یا حتی به غیر از رهبران سیاسی نیز اطلاق می‌گردد. چنان چه می‌گوییم: امام جمعه یا امام جماعت. یا اشخاص سرشناس دیگری که جلودار حرکتی بودند نیز امام خوانده می‌شوند، چون: شهید امام موسی صدر یا شهید امام محمد باقر صدر (ره).
در فرهنگ اهل تسنن نیز چنین است. فقهای خود که بنیانگذاران مذاهب اربعه نامیده شده‌اند را «امام» می‌خوانند. مانند «امام اعظم ابوحنیفه، امام شافع، امام مالک، امام حنبل» یا حتی یک دانشمندی چون غزالی را «امام غزالی» می‌خوانند.
پس اگر ناراحتند که چرا مقام معظم رهبری «امام» خوانده شود؟! درد دیگری دارند که جز بیداری و هدایت درمانی ندارد. و بحث لغوی، اصطلاحی، ادبی ... و مصداقی چاره و درمان آن نیست.
د – نایب بر حق امام زمان (عج)، همان طور که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «علما وارث انبیاء هستند» و طبق صریح روایات و نیز حکم عقل، فقها همه نواب امام زمان (عج) می‌باشند. چهار نفر در دوره غیبت صغری نایب خاص بودند و مابقی تا زمان ظهور حضرت (ع) و حتی پس از آن، نواب عام حضرت (ع) می‌باشند. پس مقام معظم رهبری که یکی از مشاهیر فقهای معاصر است نیز «نایب بر حق امام زمان عج» هستند. هر چند عده‌ای را خوش نیاید و اکراه داشته باشند.
ﻫ – رهبر مسلمین جهان، به اذهان اینگونه القاء می‌کنند تا همه مسلمانان بدون یک استثناء فردی را به رهبری قبول نکردند، نمی‌توان او را «رهبر مسلمین جهان» قلمداد کرد! و شاهد می‌آورند که بسیاری از مسلمین اشخاص دیگری را به رهبری قبول کرده‌اند!این تعریف درست نیست که اگر درست بود، امام و ولی امر مسلمین خواندن امیرالمؤمنین (ع) و سایر ائمه(ع) نیز درست نبود. آنها ولی امر مسلمین هستند، چه همه بخواهند و چه نخواهند. پس اگر کسی این ولایت را قبول نداشت، باید در مسلمانی خودش تردید و تجدید نظر نماید و نه در ولایت ایشان.
طبق آموزه‌ها و فتاوای کلیه مذاهب شیعه و سنّی، هر گاه فقیه [اسلام شناس و اسلامخواهی] با حمایت و بیعت مردم به حکومت رسید، ولی امر مسلمین جهان است و همه باید با او بیعت نمایند. لذا نمی‌توان گفت: چون عده‌ای از مسلمانان ولایت ملک عبدالله، یا ملک حسن، یا صدام، یا حتی امریکا، انگلیس و اسرائیل را گردن نهاده‌اند، پس اطلاق «رهبر مسلمانان جهان» به ایشان خطاست! بلکه مسلمانی آنها تمام و کامل نیست.مضاف بر این که هم اکنون صدها میلیون مسلمان [از مذاهب مختلف] ایشان را رهبر خود می‌شناسند، هر چند که به خاطر شرایط یا ...، مانند ما امکان تبعیت یا ابراز نداشته باشند.


منبع:
سایت شهید آوینی




سخنان آیت الله نجابت (ره) در دفاع از امام خامنه ای (روحی فداه) :

آقای خامنه ای نه خلاف شرع ازش دیده ایم؛ سید قطعی هم هست؛ شهید زنده هم است؛ مورد تائید امام هم هست؛ كار مسلمین را هم راه می اندازد.
ایشان را بسنجیم با امیرالمومنین(ع)؛ آیا خلاف نص قرآن گفته؟ خلاف ظاهر مسلم قرآن گفته؟ علاوه، سوابق درسی هم دارد؛ علاوه، سید قطعی هم هست و مسلمان ها را هم جمع می كند.
بر هر مسلمانی واجب است اگر خواستند به یك مسلمانی ضربه بزنند دفاع كند.

آقای خامنه ای به تمام معنا آدم می تواند ازش دفاع كند.
هر كه حرف بزند علیه آقای خامنه ای روی هوای نفسش هست.
یك نفر نیست كه ولی باشد و علیه(امام)خامنه ای حرف بزند.
هر كه حرف بزند علیه آقای خامنه ای حتما یك جهت هوایی درش هست.
ولی امر مسلمین چه فرقی با امام(ع) دارد؟ عصمت در امام(ع) لازم است ولی در ولی امر مسلمین لازم نیست.
امر مسلمین هرچه محكم تر باشد و هرچه اختلاف مسلمین كمتر باشد بهتر است
در تالی امام(ع) نیازی نیست معصوم باشد.
چرا نباید به آقای خامنه ای بگوئیم ولی امر مسلمین؟
كدام روایت و كدام قاعده می گوید نباید به آقای خامنه ای بگوئیم ولی امر مسلمین؟

غیر از هوای نفسش می باشد كه نمی تواند تحمل كند می گوید به آقای خامنه ای نگوئیم ولی امر مسلمین؟
آنقدر نفسش ضعیف است كه به مذاقش جور نیامده است می گوید نگوئیم ولی امر مسلمین!
اگر پشت سر (امام) خامنه ای حرف است و ما دفاع نكنیم از ضعف ماست!
چه ضعفی است در آدم كه نمی تواند تحمل كند؟ وقتی رب العزه بخواهد به ما مربوط نیست وقتی حضرت امام زمان(عج) بخواهد به ما مربوط نیست!
یعنی آنقدر نمی فهمیم كه مسلمانی، ذریه پیغمبری آمده، زمام امور مسلمین را به دست گرفته، چكار داری تو! شبهه بنی اسرائیلی ایجاد می كنی! اینها همه از ضعف طرف است! یعنی هوا برش غالب است، نمی تواند صحت عمل مسلمانی را تحمل كند. هفتاد بار داریم كه عمل مسلمان را حمل بر صحت كنید.
در حالی كه (امام) خامنه ای هم مسلمان است، هم ذریه پیغمبر است هم شهید زنده است و هم كار مسلمان ها را راه می اندازد و هم از زید و عمر با سواد تر است نسبت به نوع طلبه ها باسواد است، نسبت به نوع مجردین با سواد است.
این اشكال تراشی ها مال كسی نیست كه بخواهد اسم خودش را بگذارد طلبه.
دفاع نكردن( از امام خامنه ای) از ضعف نفس است از ذوالنار نفس است. یعنی نفس آنقدر قدرت ندارد كه بگوید من نمی فهمم! نه كه او غلط است؛ من طاقت ندارم! خرابی را به خودش برگرداند! چكار دارد كار مسلمان ها را زیر و رو كند



اللّهم احفظ قائدنا امام خامنه ای
یازهرا(س)

[=arial]سلام علیکم

سر تعظيم سياستمداران

دكوئيار:
شخصيتي به هوشمندي او نديدم

خاوير پرز دكوئيار دبيركل سازمان ملل در بحبوحه جنگ تحميلي به ايران آمد، ديداري هم با رئيس‌جمهور (آقاي خامنه‌اي) داشت.
دكوئيار پس از آن ديدار پرسيده بود: رئيس‌جمهور شما از كدام دانشگاه علوم سياسي فارغ التحصيل شده است. دكوئيار افزوده بود من مدرك دكتراي علوم سياسي دارم و 30سال است كار سياسي مي‌كنم و چند سال است دبيركل سازمان ملل هستم، در اين مدت شخصيت‌هاي سياسي و رئيس‌جمهورهاي بسياري را ديده‌ام اما تاكنون شخصيتي به سياستمداري و هوشمندي او نديده‌ام.

*پوتين: مسيح را در ايران ديدم

چند سال پيش پوتين، رئيس‌جمهور وقت روسيه، براي نخستين بار در طول سي سال انقلاب به ايران سفر كرد.
پوتين، شخصيتي بسيار چارچوب‌مند و منضبط بر اصول ديپلماسي است، اما با اين حال چندبار پرسيده بود كه ديدار با رهبر جمهوري اسلامي آيا انجام مي‌شود يا نه. ديدار انجام شد. در اين ديدار رهبري به نكاتي از تاريخ شوروي و قبل از آن اشاره مي‌كنند كه براي رئيس‌جمهور وقت روسيه جديد بوده است، پس از ديدار مسئولين دستگاه ديپلماسي مي‌گفتند رفتار وي تغيير كرده بود و شخصاً و نه از طريق وزير خارجة خود، به وزير خارجه وقت كشورمان گفته بود كه شما حتماً سفري به روسيه داشته باشيد تا با هم گفت‌وگو كنيم.
در برگشت به كشور روسيه، خبرنگاري از وي درباره نظرش راجع به رهبري ايران مي‌پرسد و وي در پاسخ مي‌گويد: "من مسيح را نديده‌ام، اما تعاريف او را در انجيل شنيده و خوانده‌ام، من مسيح را در رهبري ايران ديدم ".
«با عنایات به مطالعاتی که من درباره مسیح داشته ام در ملاقات با رهبر ایران تمام ویژگی های نوشته شده برای مسیح را در آیت الله خامنه ای دیدم و برایم متجلی شد. حکیم بزرگی در ایران نشسته است که به ذهن من خطور نمی کرد او تا به این حد همه جانبه نگر باشد. او حکیم و دانشمندی است که تصمیم گیری و تنظیم سیاست ایران با اوست و با وجود درایت و هوش سرشار ایشان هیچ خطری متوجه ایران نمی شود. من در ملاقات با ایشان معنای واقعی قانون اساسی جمهوری اسلامی و مفهوم ولایت فقیه و ولایت علمای دینی را که شنیده بودم، فهمیدم.» (خاطرات حجة الاسلام احمد مروی در همایش علمی کاربردی تبلیغ، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، به نقل از خبرگزاری فارس)

*كوفي عنان:
با ديدنش همه را فراموش كردم

كوفي‌عنان، دبير كل سازمان ملل متحد بود. هنگام خروج از تهران و در پاويون فرودگاه گفته است:
در دوران نوجواني كه بوده‌ام در مورد شخصيت‌هاي كاريزما مطاله مي‌كردم و هميشه اين سئوال براي من مطرح بود كه اگر زماني من روبه‌روي يك شخصيت كاريزما قرار گيرم چه عكس‌العملي خواهم داشت. وي افزود: كساني كه مرا به سازمان ملل آوردند، شخصيت‌هاي برجستة دنيا بودند و من به آن‌ها علاقه‌مند بودم و هر كدام مثل ژاك شيراك، براي من امتيازاتي داشتند. من به شدت تحت تأثير ژاك شيراك بودم. طوري‌كه وقتي ايشان صحبت مي‌كرد بدون مكث حرف‌هايي صريح مي‌زد. "گورباچف " و "هلموت كهل " هم همين‌طور بودند. اين‌ها كساني بودند كه نياز به مكث نداشتند. من اين‌ها را دوست داشتم. در ملاقات با (حضرت آيت‌الله العظمي) خامنه‌اي احساس كردم كه كسي را مثل او نديده‌ام. شخصيت معنوي ايشان چنان مرا گرفت كه از خود پرسيدم چرا شخصيتي مثل من دبير كل سازمان ملل باشد و از معنويات چيزي نداشته باشد! با ديدن آقاي خامنه‌اي هم آن شخصيت‌هايي كه مرا جلب كرده بودند فراموش كردم و تحت تأثير شخصيت معنوي ايشان قرار گرفتم. من شخصيت‌هاي معنوي در دنيا زياد ديده بودم، ولي از هيچ‌يك، از مسائل سياسي اطلاع نداشتند. با ديدن آقاي خامنه‌اي در من اوج قداست، آن شخصيت‌هاي سياسي از ذهن من پاك شد. من تعجب مي‌كنم ايران با چنين شخصيتي چرا در بعضي جا‌ها مي‌لنگد. بعيد مي‌دانم به سازمان ملل هم بروم شخصيت ايشان از ذهن من پاك شود.


* بني‌صدر
: اگر امام بود، صدها بار به او احسنت مي‌گفت

ابوالحسن بني‌صدر، اولين رئيس‌جمهور ايران بود كه به حكم مجلس شوراي اسلامي و تائيد امام خميني، به دليل خيانت‌هاي مكررش، از مقام خود عزل شد، در گفت‌وگو با آبزرور گفت:
اگر ايشان [امام خميني(ره)] زنده بود، صدها بار به آقاي خامنه‌اي احسنت مي‌گفت. دليل اين تحسين اين است كه آقاي خامنه‌اي به خوبي توانسته نظامي كه آقاي خميني ايجاد كرد را حفظ كند.
بني‌صدر در حالي اين اعتراف را انجام داده كه پيش از آن نيز وابستگان آمريكا و رژيم صهيونيستي به‌صورت مستقيم و غيرمستقيم بارها تأكيد كرده‌اند كه مديريت آيت‌الله خامنه‌اي موجب شكست طرح‌هاي آنان شده است.

[=arial]نتانیاهو:قبلا در باره خطر هسته ای ایران هشداردادم،اما امروز میخواهم خطر پیچش تاریخ به نفع ایران را گوشزد کنم و بگویم و اعتراف کنم که آقای خامنه ای از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه ی جبل الطارق در مراکش را به لرزه انداخته و ملت ها را به سوی خود جلب کرده است.دوستان هوشیار ما می‌دانند که خیلی وقت است رهبر ایران رهبر منطقه و مسلمین جهان است.

[=arial]در سال 2008 مقاله اي تحقيقي تحت عنوان «بازخواني آيت الله خامنه اي، نگاه جهان به قدرتمندترين رهبر ايران» از طرف موسسه آمريكايي «كارنگي» به قلم نويسنده ايراني اين موسسه، كريم سجادپور، منتشر شد كه در دسامبر 2009 با اعمال ويرايش هايي، مجددا منتشر و روي وب سايت اين موسسه قرار گرفت. نويسنده اين مقاله گرچه خواسته آراي رهبر معظم انقلاب را از ميان سه دهه سخنراني ها و اقدامات ايشان استخراج و به زغم خود بطور دقيق و جزءجزء آنها را بررسي كند اما در خلال متن نتوانسته بغضش را از انقلاب اسلامي و رهبر مقتدر انقلاب مخفي كند و تحليل هاي خود را به نحوي كينه توزانه ارائه داده است. نويسنده اين مقاله سخن خود را به اين شكل آغاز كرده: «شايد در دنيا هيچ رهبري نباشد كه به اندازه آيت الله خامنه اي براي مسائل جاري جهان اهميت داشته باشد اما در عين حال تا اين حد هم براي جهانيان ناشناخته باشد»

[=arial]کاندولیزا رایس وزیرسابق امور خارجه آمریکا ومشاور ارشد جرج بوش : رهبر ایران می‌تواند نقشه‌هایی را که بهترین ذهن‌ها، با صرف بیش‌ترین بودجه‌ها، در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفته‌اند، با یک سخنرانی یک‌ساعته خنثی کند.

[=arial]

[=arial]

[=arial]یازهرا(س)

سلام علیکم

امام خميني(ره) خطاب به مقام معظم رهبري در زمان رياست جمهوري ايشان: هر موقعي‌كه شما به سفر مي‌رويد، من مضطرب هستم تا برگرديد. خيلي سفر نرويد! همچنين امام راحل در مورد امام خامنه اي مي فرمودند : شما مانند خورشيدي هستيد كه نورافشاني مي كنيد. کیهان 26/4/86

2- جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری می کنید میدانم.

3- در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید.

4- یک نفر را مثل ایشان پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم.

5- از زبان احمد آقای خمینی : وقتیکه داشت تلویزیون آقای کیم ایل سونگ را با آقای خامنه ای که در کره بودند نشان می داد زنگ امام بصدا در آمد دویدم بطرف اطاق آقا دیدم آقا دو زانو نشسته نزدیک تلویزیون و به تلویزیون خیره شده فکر کردم سکته کرده،داد زدم دیدم برگشت گفت: بیا بشین. نشستم. گفت احمد آقا می بینی این عظمت را وقتیکه عصایش را برمیدارد و قدم برمی دارد حیف نیست ایشان بعنوان رهبره آینده نباشد من هم بشما (احمد آقا) گفتم هم به اکبر آقا (هاشمی) تکلیف من تمام است من اگر بگویم اختلاف ایجاد می شود.

6- و در قسمتی دیگر می گوید : در لحظه های آخر عمر امام (ره) آقای خامنه ای را با خانواده اش می پذیرفت خانواده آقا بودند و آقای خامنه ای که شروع به صحبت - کرد ما خودمان دیدیم لحظه ی آخر هرچه در امام-ره بود به آقای خامنه ای انتقال پیدا کرد . یک فروغی در چهره آقا دیده میشد آقا درحالی که قرمرز قرمز بود و صورتش برافروخته با یک صلابتی به همه نگاه میکرد. آقا فرمودند که احدی حق ندارد با جایی مصاحبه کند ...

7- و در قسمتی دیگر می فرماید: امام وقتیکه آقای خامنه ای را می دید چهره اش باز میشد مانند حالتی که آدم عشقش را می بیند و خوشحال می شود دست خودش نیست. امام ابروها و چهره اش باز میشد. بلند میشد و به طرف آقای خامنه ای براه می افتاد و حالا هرچند نفر حضور میداشتند. من ده بار بیشتر خودم می دیدم این موارد را ...

8- و در قسمتی می گوید : وقتیکه امام فرمودند که خوشحالم از اینکه می بینم فردی از سلاله پاک پیامبران و از فرزندان امام حسین (ع) بر مسند حکومت نشست خوب برای ما یک حرف بود. من به بزرگواری مراجعه کردم و گفتم اینکه امام گفت خوب تفسیر می خواهد یعنی چه؟ گفت همان که امام تمام قد جلوی آقای خامنه ای بلند می شود. دلیل صلی اش است. گفتم بازهم نمیدانم گفت مشکل خودت است. امام با هیچکس شوخی ندارد، امام ره بخاطره سید بودن آقای خامنه ای نمی گوید آقای خامنه ای سی و چهارمین فرزند امام حسین (ع) است. شجره نامه دارد. بروید ببینید. آقای خامنه ای بلا واسطه بدون هیچ چیزی پسر امام حسین است. این را بازهم جرات نمیکردیم بعضی جاها بگویئم. تا اینکه آقای خامنه ای در آستان مرکز رفتند تفرش. در تفرش وقتیکه به زیارت آن زیارتگاه مشهور و معروف رفتند و زیارت کردند فرمودند این (امامزاده) پدر چهارم من است. اصالت ما در ایران از ایشان است. بچه ها دیدند آن امامزاده سی امین فرزند امام حسین (ع) که آقا سی و چهارمین می شود.

9- آقای هاشمی رفسنجانی: آقای خامنه ای از مسافرت آمده بود باهم خدمت امام رفتیم. امام (ره) به آقای خامنه ای فرمودند: وقتیکه شنیدم هواپیمای شما در فرودگاه نشست خیالم راحت شد.

آیت الله بهاءالدینی(ره):

1- بعد از امام اگر بشود به کسی اعتماد کرد به این سید (آیة الله خامنه ای)است.. آقای خامنه ای از همه به امام نزدیک تر است . . .کسی که ما به اوامیدواریم آقای خامنه ای است . . . این دید ماست، نزد ما محرز است سیدعلی خامنه ای.

2- علامه بهاءالدینی چند سال قبل از فوت حضرت امام فرمودند: مساله قائم مقامی سر نمیگیرد. دلخوشی ما به آقای خامنه ای ست. صبح صادق 16/3/84

3- در دیداری که مقام معظم رهبری در قم و در خانه علامه بهاءالدینی دارند. روز بعد که جمعی بخانه علامه بهاءالدینی میروند. سوال میکنند دیروز مقام معظم رهبری اینجا آمدند میفرماید بله چند دقیقه خورشید تابید و رفت.

او چون خورشیدی دارای خیرو برکت است. دید ما و حرف ما این ست که آقای خامنه ای را باید کمک کنید.
کتاب پرتوی از خورشید علی شیرازی ص 40

4- این ماجرا را من از آقای صدیقی نقل قول می کنم .
در زمان ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای ، آقا با آقای بهاءالدینی (ره) ارتباطی نداشت . آقای فاطمی‌نیا رابط آشنایی شدند و رابطه آقا و آقای‌ بهاءالدینی خیلی نزدیك شد .

بعد از رهبری مقام معظم رهبری ، آقای بهاءالدینی کسالتی پیدا کرده بودند و بیمارستان هم نمی‌رفتند .

آقای خامنه‌ای به آقای فاطمی‌نیا گفته بودند که به آقای بهاءالدینی بفرمایید که حتماً دکتر بروند و اگر هزینه‌ای هم دارد بدهید.

بالاخره به آقای بهاءالدینی گفتند كه آقا گفتند شما حتماً بیمارستان بروید.

خلاصه به خاطر دستور آقا، ایشان می‌آیند تهران بیمارستان خاتم و مدتی بستری می شوند برای معالجه .

این را آقای صدیقی می‌گفت، می‌گفت من رفتم عیادت‌شان و به آقای بهاءالدینی گفتم آقا حالتان بعد از عمل چه طور است؟

آیت الله بهاءالدینی گفتند : الحمد لله! الحمد لله! ما به حرف این سید (آیت الله خامنه‌ای) گوش كردیم، آمدیم بیمارستان، آقا (امام زمان) آمد ملاقات ما .

5- به گزارش اختصاصی خبرنگار رهوا از یک منبع آگاه : قرار بوداز طرف مجلس خبرگان منتظری انتخاب شود ازتمام علما برای ایشان امضاي تاييدگرفته میشد.روزی برای گرفتن امضا چند از نزدیکان منتظری به خدمت آيت الله سید رضا بهاء الديني رسيدند اماايشان امضا نكردند هرچه ازفرستادگان منتظري اصرار ازايشان انكار.تاآنجا كه خود منتظري شخصا به خدمت ايشان رسید وتمام كتابهايي كه درمورد ولايت فقيه نوشته بود را محضر حضرت

آقا قرار دادند

حضرت آقا تمام كتاب ها راجمع كردند وبه منتظري چند لحظه نگاه کردند و خنده کوتاهی کردند و فرمودند ولايت فقيه نوشتني نيست فهميدني است

این منبع نزدیک به بیت بهاءالدینی نقل میکند که از حضرت آقا پرسیدم چرا ايشان راتاييد نكرديد مگه شخص ديگري هم ميتواند .بعد از امام (ره) به مقام رهبری برسند

حضرت آقا فرمودند : البته هیچ كس حاج آقا روح الله نمی شود، ولی آقاسیدعلی خامنه ای حقیقتا ولی فقیه هستند و رهبر ,از همه به امام نزدیكتر است. كسی كه ما به او امیدواریم آقای خامنه ای است. شما از ما قبول نمی كنید و تعجب می كنید، ولی این دید ماست، نزد ما محرز است آقاسید علی خامنه ای رهبر آینده هستند و ايشان باز هم فرمودند :نظر ما سيد علي سید علی سید علی خامنه اي است

این منبع آگاه در گوشه ای دیگر از گفتگو با رهوا بیان کرد که :زمان می گذشت و به مرور زمان سخنان گهربار و گلواژه های بینش آفرین این پیر روشن ضمیر، بیشتر و بهتر عملی می شد. تا این كه رحلت حضرت امام خمینی قدس سره و انتخاب حضرت آیةالله خامنه ای (حفظه الله) پیش آمد.

محضر آقا جان رسیدیم و به عنوان خبر روز خدمتشان عرض كردیم. فرمودند:ما مدتها پیش به این مطلب رسیده بودیم و نظر خود را بیان کردیم که هیچ کس بعد از حاج آقا روح الله نمیتواند رهبر شود جز سید علی آقا و باید به ایشان كمك كرد تا تنها نباشد.

برپایه همین گزارش:قبل از ریاست جمهوری آقای خامنه ای روزی در بیت محترم حضرت آقا بهاءالدینی بودیم که آقای خامنه اي كه درآن زمان نماينده مجلس بودند به بیت ایشان (منزل)تشريف آورده اند و وقتي که آقای خامنه ای رفتند آقا زیر لب فرمودند :خورشيدلحظه اي تابيد ورفت!
يكي از روزها كه حضرت آقا تشريف برده بودند به جمكران، حدود ساعت دو شب به حضرت آيت‌الله العظمي بهاءالديني خبر مي‌دهند كه آقا صبح بعد از نماز مي‌خواهند تشريف بياورند منزل شما. تيم حفاظت ساعت چهار صبح براي آماده كردن شرايط به منزل ايشان مي‌روند كه متوجه مي‌شوند آقاي بهاءالديني، پيرمرد نود ساله جلوي در خانه ايستاده‌اند. مي‌گويند: آقا چرا با اين كهولت سن اينجا تشريف داريد؟ ايشان مي‌فرمايند: براي ديدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتي كه شما زنگ زديد آمده‌ام استقبال.

یکی از نزدیکان آیت الله بهاالدینی هم در باره پیش بینی ایشان در باره رهبری آقا اینچنین نقل میکند: گاهی که صحبت از قائم مقامی برخی افراد بعد از امام می شد، ایشان لبخندی ملیح زده و با تامل اندیشمندانه ای می فرمود: ما این طور نمی بینیم، چون خدا نمی خواهد، هر چند بعضی تلاش می کنند . خیال می کنند می توانند برای شیعه از جانب خود رهبر و مرجع درست کنند.

آن گاه این داستان را بیان می کردند که:در زمان سید ابوالحسن اصفهانی برای مرجعیت بعد از ایشان، تبلیغ زیادی برای میرزا محمد حسین اصفهانی (کمپانی) کردند، ولی از آن جاکه خدا نمی خواست، میرزا محمد حسین اصفهانی پنج سال قبل از سید ابوالحسن اصفهانی رحلت کرد و سید ابوالحسن اصفهانی بر پیکرش نماز خواند.
6- آیت الله فاطمی نیا:بعد از اینکه در سال 68 مجلس خبرگان به رهبری امام خامنه ای رای می دهند. بعد از فوت امام خمینی، رهبر انقلاب به دیدار آیت الله بها الدینی می روند. بسیجی ها آیت الله العظمی بها الدینی اصرار داشته اند که دست آقا را ببوسند و آقا هم نمی گذاشتند. این عالم بزرگوار وقتی امتناع رهبر انقلاب را می بیند می فرماید:

اجازه بدهید تا من دستتان را ببوسم تا فردا که به محضر جده ام زهرا مشرف شدم به ایشان عرض کنم، دست ولی خود را بوسیدم.

7- به نقل از آیت الله فاطمی نیا : من این مطلب را همه جا می گویم و شما هم همه جا محکم بگویید. 4 بزرگ به من فرموده اند و هر 4 نفر هم زنده اند.سخنان این بزرگواران را هم ضبط کرده ام.من این مطلب را جدا جدا از این 4 بزرگوار پرسیده ام وبا هم نبوده اند.این 4 نفر حضرات آیات، آیت الله بها الدینی ،آیت الله امجد،جناب آقای احدی از علما و حجت الاسلام و المسلین حیدری کاشانی هستند.سال 61 آقای منتظری قائم مقام می شوند و هر 4 نفر نگران می شوند.همان سال این ها خدمت آیت الله بها الدینی (به عنوان قله خود)می روند و از ایشان در مورد رهبر آینده می پرسند.این مطالب که از آیت الله بها الدینی نقل خواهم کرد عین عبارت هاست و کسانی که مکتوب نیز می خواهند به کتاب سیری در آفاق مراجعه کنند. آیت الله بها الدینی در جواب این 3 عزیز می فرماید:

«آقای منتظری رهبر نمی شود، همه ی امید ما فرزند عزیز زهرا سید علی خامنه ای است.ایشان را اطاعت و حمایت کنید.»

8- از زبان داماد اين عالم رباني: آيت‌الله بهاءالديني از اين ديدار بسيار به وجد آمدند و به مقام معظم رهبري با عنوان «السلام عليك يا وديعة‌الله» سلام دادند اين در حالي بود كه مقام معظم رهبري از نظر سني جاي پسر آيت‌الله بهاءالديني به حساب مي‌آمدند.

حضرت آیت الله مشکینی(ره):

1-حضرت مستطاب آیت الله حاج سیدعلی خامنه ای (مد ظله العالی) واجد مقام فقاهت و اجتهاد و قدرت استنباط احکام شرعیه که تصدی مقام معظم رهبری بدان نیازمند است، می باشند. چنانچه معظم له حائز سایر شرایط ولایت امت و رهبری جامعه مسلمین نیز بنحو اوفی می باشند و این امر را خبرگان محترم رهبری از روی درایت و اطلاع خود و استفاده از بیانات و تأییدات رهبر عظیم الشأن راحل امام خمینی قدس الله سره در مواقع متعدده، تأیید و تصویب نموده اند.

آیت الله صمدي آملي:

1- در يادواره شهداي شهرستان آمل (مسجد فاطمه الزهرا(س) ) به تاريخ 27/8/89 هديه اي بسيار ارزشمند به امت حزب الله دادند و آن اين بود كه فرمودند:

« عرب، به شيء تيز ميگويد: حادّ و شيء بسيار تيز را حديد مي گويد.

هديه و نويد و اميد بنده به شما در مورد مقام معظم رهبري اينست كه " بصره اليوم الحديد " جناب ايشان بسيار تيزبين هستند. چشم بصيرت ايشان بسيار بسيار تيز است و ايشان بسيار تيزبين. پس حرف ايشان را درست بفهميد و درست اجرا كنيد.
ايشان در فراز ديگر بعد از سخناني درباره فتنه سال گذشته كه ريشه اش را در سال 64 و 65 دانسته اند فرمودند:
وحدت جامعه اسلامي فقط بايد حول و محور مقام معظم رهبري باشد .
ایشان ضمنا فرمودند که سفر مقام رهبری به قم توطئه بزرگی را تقریبا در نطفه خفه کرد. منتظر فتنه های سخت تر در اینده باشید. »

آیت‌الله العظمی سیستانی:

1- حجت‌الاسلام والمسلمین عباس کعبی درجمع اساتید سطح یک حوزه علمیه خراسان در قم، در خصوص رابطه مقام معظم رهبری با آیت‌الله العظمی سیستانی گفت: این رابطه دوطرفه و بسیار صمیمی است؛ به طوری که حضرت آیت‌الله سیستانی خود بارها گفته اند که من برای سلامتی آیت‌الله خامنه ای دعا می کنم و مسئولان نظام را نیز بر اطاعت از ایشان سفارش می کنم .

از طرفی مقام معظم رهبری نیز ارتباط صممیمانه ای با حضرت آیت‌الله سیستانی دارندو ابراز داشته اند که هر شب برای سلامتی ایشان دعا می کنم.

‌آيت الله العظمي اراكي(رحمةالله عليه) :

1- انتخاب شايسته‌ي حضرت عالي به مقام رهبري جمهوري اسلامي ايران، مايه‌ي دلگرمي و اميدواري ملّت قهرمان ايران است.

روزنامه جمهوري اسلامي 22/3/1368

آيت الله مهدوي كني(ره):

1- اين الهامي بود از الهامات الهي و هدايتي بود از هدايت معنوي روح حضرت امام (رضوان الله عليه) كه هنوز اين ملت را رها نكرده و اين رحمتي بود از طرف خداوند كه در كوران اين مصيبت جانكاه، با تعيين آيت الله خامنه‌اي كه از ياران صديق امام و از ياران خوشنام و خوش سابقه بوده و مجتهد و عادل است، به عنوان رهبري نظام جمهوري اسلامي ايران، آرامشي توأم با اعتماد و اطمينان بر كشور و امت فداكار حاكم گرديد.

روزنامه رسالت 23/3/1368

2- نعمت وجود مقام معظم رهبری را باید قدر دانست و کسانی که قدر رهبری را نمی دانند ناسپاس هستند.

آيت الله فاضل لنكراني(رحمة الله):

1-بنده به عنوان كسي كه هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم اينكه آشنايي با آيت الله خامنه‌اي دارم؛ عرض مي‌كنم كه ايشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند. بيست سال پيش وقتي در مشهد در مسجد گوهرشاد با ايشان برخورد كردم؛ آن موقع ايشان از مدرسين محترم مشهد بودند؛ پرسيدم چه چيزي تدريس مي‌كنيد، فرمودند: مكاسب. مكاسب از مهمترين و مشكلترين كتب علمي ماست. به نظر من ايشان يك فقيه و يك مجتهد است. كسي كه در سالهاي طولاني در جهان سياست استادي چون امام امت داشته است و خودش نيز داراي استعداد سرشار است؛ چنين فردي داراي مقامات بلندي از درك سياسي است. دوران هشت ساله رياست جمهوري ايشان يك شاهد قوي براي مطلب است. سفرهايي كه ايشان به كشورهاي خارج داشته‌اند، به عنوان يك سياستمدار در صحنه‌هاي سياسي جهان درخشيده است.

روزنامه رسالت 22/3/1368

حضرت آیه الله العظمی گلپایگانی:

1- براي رهبر معظم عبايي هديه فرستادند و فرمودند: «اگر ديدم كاري را شما انجام مي‌دهيد و خلاف مطلب اسلامي است، من تذكر مي‌دهم. اگر تغيير داديد بسيار خوب، اگر تغيير نداديد من ديگر صحبت نمي‌كنم و

تضعيف شما را حرام مي‌دانم. عمده عظمت شماست. شما رهبر مسلمين هستيد و نمي‌خواهم صحبتي كنم در يك فرعي كه شما را تضعيف كرده‌ام.

آیت الله مصباح یزدی:

1- من خیلی کارها در مباحث علمی کردم و آن تببین مقام و منزلت رهبری است. من تصمیم گرفتم بقیه عمرم را برای این کار بگذارم. من به یقین رسیدم که ایشان اقرب به معصوم است و فاصله ایشان با معصومین به مراتب کمتر از بقیه مراجع است و اگر در قبال این مساله قصور کنیم فردای قیامت محاکمه خواهیم شد.

2- از بزرگترین نعمت های الهی که خدا برای مسلمانان بعد از غیبت امام زمان(عج) مرحمت کرده وجود مقدس رهبر معظم انقلاب است.... باید در پیشگاه عظمت الهی سربه خاک بگذاریم و طول عمر بیشتر برای رهبر معظم انقلاب را درخواست کنیم.

3-- اگر امثال بنده شبانه‌روز تسبیح به دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری را به ما داده، والله معتقدم که از عهده شکر این نعمت برنمی‌آییم. رهبر عزیز ما تالی تلو معصوم است.من در زمان حضرت امام هر وقت ذهنم متوجه این مسئله می‌شد که بعد از امام چه خواهد شد، مضطرب می‌شدم و به هر صورتی خودم را منصرف می‌کردم که اصلا در‌باره این مسئله فکر نکنم. چون هیچ جواب و طرح قانع‌کننده‌ای برای جبران خلا وجود امام نداشتم. این مسئله به‌قدری برای من نگران کننده بود که سعی می‌کردم به آن فکر نکنم. اما وقتی که مقام معظم رهبری ‌‌دامت برکاته ‌‌عهده‌دار این مسئولیت شدند، گویا آب خنکی روی شعله آتش بریزند.

شهید سید مرتضی آوینی :

1- شهادت در رکاب امام خمینی زیباست اما دفاع از ولی فقیه حاضر از آن زیباتر است؛ خون دادن برای امام خمینی زیباست، اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای از آن هم زیباتر است.

حجت الاسلام بهلول (ره):

1- مرحوم بهلول خطیب معروف و رهبر قیام گوهرشاد مي‌گفت: «من در طول مدت عمرم، امرا و صاحب منصبان زيادى را ديده‌ام؛ اما كسى را به لحاظ بى‌رغبتى به مقام و منصب دنيا، هم پاى آيت الله خامنه‌اي نديده‌ام. انسان وقتى زندگى روزمره او را از نزديك مى‌بيند، حس مى‌كند كه ذره‌اى ميل به دنيا در او وجود ندارد... واقعاً در اين مقطع، من هيچ كس را در تقوا و اعراض از مال و مقام دنيا، مثل او نمى شناسم. آخرين بارى كه در خدمت وى بودم، به من گفت: آقاى بهلول! خاطرتان هست كه قبل از انقلاب، يك شب در مسجد طرقبه منبر بوديد؛ پس از اتمام مجلس، وقتى خواستيد از مسجد بيرون بياييد، چون تاريك بود، من آمدم دستتان را بگيرم و كمكتان كنم؛ اما دستتان را كشيديد و گفتيد: من چشمانم خوب مى‌بيند؛ تا جايى كه هنوز زير نور ماه، خاطره مى‌نويسم؛ حالا چطور؟ حالا هم بينايى‏تان در همان حد هست؟ من گفتم: آقا! حالا زير نور خورشيد هم ديگر نمى توانم بنويسم. بعد آقا گفت: اخيراً كمتر به ما سر مى زنيد. گفتم: آقا! شما متعلق به همه مردم ايران هستيد؛ من اگر وقت شما را بگيرم، مثل اين است كه وقت همه ايرانى‏ها را گرفته‌ام».

ادامه دارد...

ادامه...

آیت الله العظمی نوري همداني:

1- آنقدر ويژگي و شايستگي از جمله شجاعت،‌ تدبير،‌ فرهنگ، فقه، زمان‌شناسي و معلومات در وجود آيت‌الله خامنه‌اي هست كه بعد از امام راحل هيچ‌كس نمي‌توانست اين خلأ را پر كند.

حضرت آیت الله فاطمی نیا:

1- اگر چيزي را يقين نكنم، نمي‌گويم. بدانيد و آگاه باشيد هركس كوچك‌ترين حرفي در تضعيف مقام رهبري بزند، هركس انديشه‌اي داشته باشد كه ضد مقام رهبري باشد، خدا او را نخواهد بخشيد. اين را يقين بدانيد.این مرد بزرگ عز اسلام است.

مرحوم دولابی(ره):

1- امام خمینی "رحمت الله" مظهر مهابت بود و رهبری (( آیت الله خامنه ای ))مظهر محبت. خداوند متعال به امام نعمت ها را یکجا داد و امام هم این نعمت ها را برای استقرار نظام جمهوری اسلامی مصرف کردند. ولی نعمت ها به حضرت آقا را خدا تدریجی به ایشان می دهد و در هر مرحله ای متناسب با شرایط، خدا نعمت هایی را به ایشان می دهد یعنی شرایط آن نعمت ها را خود آقا فراهم می کنند.

آیت الله خوشوقت(ره):

1- به نقل از آيت الله صفايي بوشهري: آيت الله خوشوقت درباره مقام رهبری می فرمودند كه خداوند این منصب را به ایشان داده وهر ابزاری که برای این منصب لازم است را نیزبه ایشان هدیه داده است و رهبری را همیشه حضرت آقا صدا می کردند و حراست ازحریم ولایت را بر همگان واجب می دانستند.

شهید دستغیب(ره):

1- هر عمامه سري كه از رهبر مكرم فاصله بگيرد، لعنت خدا برش باد...

2- شهيد محراب، عارف عامل، آيت‌الله دستغيب فرمودند: «چيزي كه بنده نسبت به اين شخص بزرگ فهميده‌ام اين است كه فردي است خدايي، هوا‌پرست نيست، مقام نمي‌خواهد، قدرت نمي‌خواهد به دست بگيرد، امتحان خويش را پيش از پيروزي و بعد از پيروزي داده است. در هر پستي كه بوده، امتحان خودش را داده است. كسي كه امام جمعه تهران باشد، آن وقت در جبهه برود، در سنگرها از اسلام دفاع كند، اين مرد بزرگ، مقامي براي خودش قائل نيست، به عينه مثل رهبر عظيم‌الشأن. امام فرموده: به من خدمتگزار بگوييد بهتر است از اينكه رهبر بگوييد. آقاي علي خامنه‌اي هم اين‌جوري است، مقام نمي‌خواهد، مقام روي او اثر نمي‌گذارد».

حاج احمد آقای خمینی(ره):

1- من به عنوان فرزند امام ... رهبرا من مرید شما هستم ...

آیت الله شهید صدوقی(ره):

1- حجت‌الاسلام راشد يزدي می‏گوید: در سال 56 به اتفاق آقاي صدوقي و تعدادي از آقايان ديگر، تصميم گرفتيم برويم به افرادي كه در تبعيد هستند، سري بزنيم. چون مقام معظم رهبري به ايرانشهر تبعيد شده بودند، خدمت ايشان رسيديم. به امامت آقاي صدوقي نماز مغرب و عشا را خوانديم. من شنيده بودم كه در سمت ايرانشهر، كفش‌هاي خوبي توليد مي‌شود، لذا تصميم گرفتم به بازار بروم و يك جفت كفش بخرم. كارم يك الي دو ساعت طول كشيد. به خانه آقاي خامنه‌اي تلفن زدم كه ديگر آقاي صدوقي و آقاي خامنه‌اي براي صرف غذا منتظر من نباشند و شام را ميل كنند. وقتي برگشتم ديدم اين دو بزرگوار هنوز مشغول بحث هستند. من وارد كه شدم، آقاي صدوقي به من گفت: «ماشاءالله، ماشاءالله اين آقاي سيد‌علي آقا خيلي مُشت‌شان پر است».

صبح روز بعد رفتيم چابهار براي زيارت آقاي مكارم؛ در اين فاصله، اسم آقاي خامنه‌اي از دهان آقاي صدوقي نيفتاد؛ از بس مجذوب ايشان شده بود.

بعد از زيارت آقاي مكارم، گفتم كنار دريا برويم تا مدتي استراحت كنيم. ايشان گفت من مي‌خواهم برگردم پيش آقاي خامنه‌اي و بعد حدود دو ساعتي با هم بحث كردند. از لحاظ علمي آقاي خامنه‌اي، مورد تأييد صددرصد آقاي صدوقي بود.

2- در زمان انقلاب، بين حزب جمهوري اسلامي و امام جمعه بندرعباس اختلافي در گرفت. آقاي صدوقي به من گفتند تا درباره اختلاف آن‌ها، گزارشي بياورم. بعد از تهيه و دادن گزارش آن به آقاي صدوقي، ايشان پرسيدند: كي به تهران مي‌روي؟ گفتم فردا. ايشان پاكتي را به من دادند. پشت پاكت نوشته بود: "تقديم به محضر مبارك آيت‌الله‌ العظمي آقاي خامنه‌اي ". پسر آقاي صدوقي اعتراض كردند كه آيا ايشان به مقام آيت‌اللهي رسيده‌اند؟ آقاي صدوقي از بالاي عينك به پسرش نگاه كرد و گفت: "بله كه آيت‌الله‌ هستند".

شهید بهشتی(ره):

1- شهید مظلوم دکتر بهشتی فرمودند چهره ای مانند شخصیت آیت الله خامنه ای خداوند ذخیره کرده برای رهبری این انقلاب.

آیت الله مکارم شیرازی:

1- الحمدلله رهبر حکومت اسلامی رهبری است بسیار آگاه و جنبه مذهبی و روحانی او بر جنبه سیاسی او غلبه دارد.

2- اگر مقام معظم رهبری حرمت نداشته باشند امروز هیچ‌کدام از ما ایرانی‌ها حرمت نخواهیم داشت.

تبعیت از حکم حکومتی ولی فقیه بر مراجع تقلید هم واجب است‌.

آیت الله جوادی آملی:

1- رهبری نه پست است نه مقام ، بلکه امام جامعه است.چگونه است که در نماز با اقتدای چند نفر می گوییم امام جماعت ، اما به رهبر جهان اسلام نگوییم امام؟.هر لفظی غیر از امام خامنه ای جفاست به ایشان.

شهید مطهری(ره):

1- سید علی خامنه ای از نمونه های ارزنده ای است برای آینده موجب امیدواری است.من از اخلاص آقای خامنه ای تعجب می کنم،ایشان هیچ به دنبال خودنمایی نیست که بخواهد خودش را مطرح کند و خودش را نشان بدهد،من در جریان کمیته ی استقبال از حضرت امام بیشتر به تقوای ایشان پی بردم.

آیت الله میرزا جواد تبریزی(ره):

1- وقتی که حضرت آیت الله تبریزی، مریض بودند و در بیمارستان در تهران به سر می‌بردند، آقا آمدند خدمت آیت الله تبریزی برای عیادت. مرحوم آیت الله تبریزی به رغم بیماری که داشتند، نشستند روی تخت دستشان را روی سینه قرار دادند مقابل حضرت آیت الله خامنه‌ای. با این که سن آیت الله تبریزی خیلی بیش‌تر بود ولی عکس ایشان الان هست، که این عکس خیلی مهم است و موجود است که دستشان را برای احترام با آن حالت مریضی بر سینه قرار دادند، در مقابل آیت الله خامنه‌ای و تبسمی کردند از دیدن ایشان، پیدا بود خیلی خشنود بودند.

آیت الله طالقانی(ره):

1- آقای خامنه ای امید آینده اسلام است.آیت الله العظمی میلانی در سنین جوانی، ایشان را مجتهد خطاب می کنند.

آیت الله عبدالله نظری مازندرانی:

1- برای حمایت و محافظت از رهبر معظم انقلاب پا در رکاب خواهم برد امروز حمایت از ولایت فقیه یک امر واجب بر همگان است و باید به صورت جدی به این مساله توجه شود همه افراد باید این مساله را برای خود یک فریضه مهم بدانید.

آیت الله ناصری:

1- مقام معظم رهبری را خدا حفظ شان کند ،بنده می دانم مطلب را ،ایشان تمام امیدشان به امام زمان است،خدا شاهد است پناهگاهشان امام زمان است.

سید حسن نصرالله:

1- با توجه به شناختي كه از آيت الله العظمي خامنه‌اي در دست دارم و پس از مطالعه و بررسي بسياري از مدارك و شواهد مي‌توان گفت، ما در خدمت امام بزرگواري قرار داريم كه در رهبري، تقوا، پرهيزكاري و اجتهاد بي‌نظيري است ما در خدمت امامي هستيم كه داراي ديدگاهي جامع، عميق و مستحكم و استوار بر اصول و مباديي از قبيل "اصول و مباني فكري "؛ "شناخت نيازها و مشكلات "؛ "شناخت امكانات موجود " و "آشنايي با راهبردها مناسب و همخوان با آن اصول و مبادي " است و به همين دليل است كه ملاحظه مي‌كنيم به راحتي ايشان بر روند جاري در امور آگاهي و اطلاع دارند و با عمق و بينش عميق آنها را به راحتي ارزيابي مي‌كنند و بي‌شك اين ارزيابي دقيق و عميق نشات يافته از همين ديدگاه جامع و شامل است و به خاطر همين ديدگاه است كه با وجود حوادث و جريان‌هاي مختلف و متفاوت، درباره هريك ديدگاه كارشناسانه خود را همچون يك صاحبنظر نكته سنج و دقيق بيان مي‌كنند.

ما خود را در برابر شخصيت بزرگ و استثنايي از اين حيث ملاحظه مي‌كنيم و مي‌بينيم كه بسياري در اين امت هستند كه از اين شخصيت والا آگاهي و شناختي جز اندك ندارند و به همين دليل است كه به جرات مي‌توانيم بگوييم كه ايشان در ميان امت اسلام و حتي در ايران چقدر مظلوم هستند؛ حتي ايشان در مهمترين بعد شخصيتي‌شان كه همان بعد سياسي و رهبري است هنوز شناخته شده نيستند، چون شخصيتي است كه دشمنان از يك سو آن را محاصره كرده‌اند و از سوي ديگر دوستان آنگونه كه بايد حق اين شخصيت را ادا نمي‌كنند و اين مسئوليت ماست كه اين امت را با اين شخصيت بزرگ و عظيم آشنا كنيم تا از آن بهره‌هاي لازم و شايسته را ببرند و از بركات وجودش چنين رهبري و چنين ولي فقيه و انديشمند و متفكري براي حال و آينده و دنيا و آخرت خود مستفيض شوند.

علامه حسن زاده آملی:

1- قائد اسوه : رهبرعظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران آیت الله معظم جناب خامنه ای کبیر- متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف- قائد، ولی، وفیّ،ورائد، سائس، حفی، مصداق بارز، (نرفع درجات من نشاء می باشد.) عزت و شوکت روز افزون آن قائد اسوه ی زمان را همواره از حقیقة الحقائق مسئلت دارم و امیدوارم دادار عالم و آدم همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد.

آیت الله حسن حسن زاده ی آملی، کتاب پرتوی از خوشید علی شیرازی ص 33

2- علامه عظيم‌الشأن حضرت آيت‌الله حسن‌زاده آملي، جلوي حضرت آقا دو زانو نشسته و ايشان را مولا خطاب مي‌كنند. حضرت آقا ناراحت شده و به علامه مي‌فرمايند اين كار را نكنيد. علامه حسن‌زاده مي‌فرمايند: اگر يك مكروه از شما سراغ داشتم اين كار را نمي‌كردم.

3- ايشان در جاي ديگر فرموده‌اند: گوش‌تان به دهان رهبر باشد. چون ايشان گوششان به دهان حجت‌بن‌الحسن(عج) است. اين جملات وقتي بيشتر معنا پيدا مي‌كند كه بدانيم صاحب تفسير الميزان، علامه عارف آيت‌الله طباطبايي درباره شاگردش علامه حسن‌زاده فرموده‌اند: حسن‌زاده را كسي نشناخت جز امام زمان(عج).

4- و همچنین در صفحه ی اول کتاب انسان در عرف عرفان خود نیز این کتاب را به رهبر معظم انقلاب اهداء نموده که در زیر می خوانید:

تقدیم نامه :

بسم الله الرحمن الرحیم
الم. تلک آیات الکتاب الحکیم. هدیً و رحمةً للمحسنین
با سلام و دعای خالصانه و ارائه ارادت بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبر عظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظّم، جناب خامنه ای کبیر، متّع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف - این اثر نمونه دوران را اعنی رساله انسان در عرف عرفان را به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالسلام و الایمان شهر هزار سنگر آمل مازندران، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلد و خطّه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران، به پشگاه مبارک آن ولی بحق که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج و انبساط تقدیم میدارم ، عزت و شوکت روز افزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقة الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم. یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن
۱۳۷۷/۳/۲۰حسن حسن زاده آملی ::: کتاب انسان در عرف عرفان

5- رهبر عظیم‌الشأن‌تان را دوست بدارید، عالمی،‌ رهبری، موحدی، سیاسی، دینداری، انسانی، ربانی، پاک منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده، قدر این نعمت عظما را که خدا به شما عطا فرموده، قدر این رهبر ولی وفی الهی را بدانید، مبادا این جمعیت ما را، مبادا این کشور ما را، مبادا این کشور علوی را، این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند. خدایا به حق پیامبر و آل پیامبر سایه این بزرگ‌مرد، این رهبر اصیل اسلامی حضرت آیت‌ا… معظم خامنه‌ای عزیز را مستدام بدار.

6- سینه ی خود را شکافتم، به هر جای آسمان رفتم این سید (خامنه ای) را دیدم. باید قنبر حضرت خامنه ای کبیر بود.
منبع: نشریه پرتو سخن 16/06/90

آیت الله بهجت:

1- آیت الله صدیقی در مراسم احیای شب قدر در هیأت رزمندگان غرب تهران با ذکر خصوصیاتی ویژه از مقام معظم رهبری به ذکر خاطره ای از دیدار ایشان با مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) پرداخت.

وی گفت: در ابتدای کار مقام معظم رهبری نزد آیت الله بهجت رفته بودند و گفته بودند امام ویژگی هایی داشتند و فاصله من با امام خیلی زیاد است. بار سنگینی که بردوش امام بوده حال بر دوش من گذاشته شده است من چه کنم؟

مرحوم آیت الله بهجت(ره) پس از تأملی گفته بودند: شما با موازین آشنایید(اشاره به اجتهاد ایشان). اگر بر مبانی و موازینی که تشخیص می دهید به تشخیص شرعی خود عمل کنید "من" تضمین می کنم که اولیاء الهی تو را تنها نگذارند.

2- آیت الله صدیقی امام جمعه موقت شهر تهران سه شنبه ۲۸/۲/۸۹ در مراسم ایام شهادت جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها که در بیت رهبری با حضور آیت الله العظمی امام خامنه ای حفظه الله برگزار می شد پس بیان از فضایل صدیقه کبری و مناقب آن حضرت خطاب به مقام معظم رهبری فرمودند:

"آقا جان؛شما دستور فرمودید از شما چیزی نگم،اما اینها که آمده اند اینجا همه عاشقند مگر می شود چیزی نگفت."

آیت الله صدیقی پس از بیان چند جمله با همین مضامین،به نقل چند جمله از آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه پرداختند:

"از آقای بهجت سوال کردم نظرتان راجع به مقام معظم رهبری چیست؟

آقای بهجت فرمودند:"بهتر از ایشان نداریم."

3- همچنین آقای بهجت به خود بنده عرضه داشتند که در دیداری که با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتم از ایشانراجع به آقای خامنه ای سوال کردم و

حضرت پاسخ دادند: " آقای خامنه ای از ماست."

4- به نقل از حجت الاسلام صدیقی از زبان یکی از دوستان نزدیکشان که به حضور آقای بهجت رفت و آمد داشته اند:در یک جلسه ی دو سه نفری که خدمت آیت‌الله العظمی آقای بهجت بودیم یه کسی انتقاد گونه‌ای را خواستند به رهبری خدمت آقای بهجت بازگو کنند. آقای بهجت به یک نگاه تندی به ایشان فرمودند: شما بهتر از ایشان سراغ دارید. من که بهتر از ایشان سراغ ندارم.

5- آیت الله مصباح یزدی رابط بین آیت الله بهجت و حضرت آقا بودند. البته امام (ره) خودشان به حضرت آیت الله خامنه ای فرموده‌ بودند كه از آقاي بهجت استفاده كنيد. ایشان هم نامه‌اي مي نويسند مي‌دهند به حاج آقای مصباح كه اين را شما لطف کنید و بدهید به‌ آقاي بهجت.

البته ظاهراً آن طور که من اطلاع دارم حاج آقا برای ثبت این مکاتبات حساس شرط مي‌گذارند كه من به شرطي نامه رساني مي‌كنم كه نامه را ببینم و نسخه ای هم کپي کنم و نگه دارم! حضرت آقا هم به دلیل علاقه خاصی که به آیت الله مصباح داشتند، قبول مي‌كنند.

ظاهراً حضرت آقا تقاضای دستورالعمل داشتند که آیت الله مصباح می آوردند و آیت الله بهجت هم در پاسخ در مواقعی خودشان می نوشتند و در مواقعی هم به حاج می فرمودند که این موارد را بنویسید و به ایشان تحویل بدهید.

یکبار رهبر انقلاب برای آقای بهجت می نویسند که من این موارد را می دانم و انشاءالله عامل خواهم بود ولی توقعم بیش از این است که آقاي بهجت ‌در پاسخ نوشته بودند اينها را عمل کنید، در فرصتي كه پيش بیاید ديگر شما برای من نامه ننويسيد، من خودم برای شما نامه مي‌نويسم.

تا این که امام از دنیا رفتند، یادم است ما مشهد بوديم که حاج آقای مصباح برای بیعت با آقا آمده بودند تهران و از آنجا هم آمدند مشهد. ما خدمتشان رسیدیم و از وضع و اوضاع پرسیدیم. حاج آقا فرمودند كه برای بیعت رفته بودم خدمت آقا ولی خدا را شکر دست خالی نرفتم چون آیت الله بهجت يک نامه چهار صفحه ای برای حضرت آقا که تازه رهبر شده بودند، نوشتند که شروع نامه هم این بود که بنده انتصاب حضرتعالي را به سمت مقام ولايت و رهبري تبريك عرض مي‌كنم و بعد شروع كرده بودند كه حالا ديگر وظايف شما این است.

بعد آقا به آیت الله مصباح فرموده بودند که تا حالا خيلي‌ها از مردم و مسئولین با من بيعت كردند ولی هيچ كدام دلم را آرام نكرد كه من در این جایگاه باید باشم یا نه الا این نامه که خیالم را راحت کرد. چون مي‌دانم که ايشان اصلاً بر مبنایی که دیگران ممکن است بنویسند و حرف بزنند، نمی نویسند وصحبت نمی کنند.

6- حجت الاسلام فقیهی اصفهانی از اساتید حوزه علمیه قم :

یکی از رفقا ما به نام آقای رجالی ، که خیلی رفت و آمد داشت از قدیم با حضرت آیت الله بهجت و درس ایشان را خیلی شرکت می کرد و خیلی آدم با صفا و سالم و خوبی است، ایشان چند مورد از ایشان را برای ما نقل می کرد .

یکی اینکه می گفت ، آیت الله بهجت ، به این راحتی هر کسی را راه نمی دادند برای ملاقات ، آن هم برای ملاقات های طولانی و این حرف ها .

ولی آیت الله خامنه ای مرتب خدمت آیت الله بهجت می رسیدند و این ها یک رابطه صمیمی داشتند . زیاد و به طور مخفیانه آقا می آمدند قم و می رفتند خدمت آیت الله بهجت .

یکی از زمان هایی که ایشان می گفت زمان ملاقات این دو بزرگوار بوده است ، سحر بود دو ساعت مانده به اذان صبح . ایشان می گفت که آیت الله خامنه ای گاهی سحر می آمدند . در آن موقعیت حساس می آمدند خدمت آیت الله بهجت و می رفتند . خوب این نشانه علاقه شدید آیت الله بهجت به مقام معظم رهبری است که در این موقع شب و سحر آقا را می خواستند و با هم بودند و صحبت می کردند .

بعد باز ایشان می گفتند چند سال پیش که آیت الله خامنه ای یک هفته ای تشریف آوردند قم ، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابان ها .

آیت الله بهجت هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان . حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال ! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان آیت الله خامنه ای . ایشان می گفت که یک شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان ؟

آیت الله بهجت فرمودند : " اگر مردم می دانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی نشست " .

این تعبیر خیلی زیباست که اگر مردم می دانستند استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس تو خانه نمی نشست .

7- شش ماه قبل از فوت آیت الله بهجت ایشان فرموده بودند که : " آقا را بگویید بیایند اینجا با ایشان کار دارم " .

آقا را خواسته بودند و آیت الله خامنه ای آمده بودن این جا قم . صحبت هایی با هم داشتند از جمله آیت الله بهجت فرموده بودند : " خطری به سمت شما دارد می آید و من این خطر را احساس می کنم و من آن چه باید برای شما انجام بدهم ، برای سلامتی شما انجام داده ام (حالا نذر باشد یا هر چیز دیگر) " .

و فرموده بودند : " خودتان هم هر کاری می توانید انجام بدهید " .

البته کاملش را حاج آقای صدیقی روی منبر نگفتند .

ولی بعدها یکی از دفتری های آیت الله بهجت که اطلاع داشتند و کامل تر گفتند .

گفتند چند روزی گذشت و باز دوباره حضرت آیت الله بهجت گفتند که : " آیت الله خامنه ای را بگویید یک نفر بفرستند من با ایشان کار دارم " . حاج آقا محمدی گلپایگانی را آیت الله خامنه ای فرستادند پیش آیت الله بهجت.

آیت الله بهجت دومرتبه تأکید کردند: " که من برای سلامتی شما هرکاری می توانستم انجام دادم . خودتان هم یک کاری انجام بدهید " . برای بار دوم بعد از چند روز این تأکید را آیت الله بهجت داشتند که به واسطه آقای محمدی گلپایگانی به آقا خبرش رسید و خود آیت الله خامنه ای هم هرکاری باید انجام بدهند انجام داده بودند .

آقا زاده آیت الله بهجت نیز می گفت که یک موقعی آیت الله خامنه ای تشریف آوردند قم ، بعد آیت الله بهجت فرمودند : " همه از اطاق بروند بیرون " . حالا هر کس می آمد ملاقات آیت الله بهجت ، پسر آقا و بعضی های دیگر هم حضور داشتند .

بعد می گفت : یک موقعی آیت الله خامنه ای که آمدند ، آیت الله بهجت فرمودند : " هیچ کسی نماند ، همه بروند بیرون من با آقا حرف خصوصی دارم " و بعد تا مدتی با هم بودند و به طور خصوصی و ما همه رفته بودیم بیرون از اطاق ، این قدر با هم صمیمی بودند .

منبع:مشرق نیوز

اللّهم احفظ قائدنا امام خامنه ای
یازهرا(س)

Pitbull;584949 نوشت:
با سلام

جمعیت مسلمین 1.6 میلیارد نفر هست در حالی که شیعیان فقط 200 میلیون نفر از این جمعیت را تشکیل میدهند. اگر خوش خیالانه فکر کنیم که کل جمعیت ایران ولایتمدار هستند و جمعیت ایران هم 80 میلیون نفر هست و همچنین جمعیت شیعیان ولایتمدار خارج از ایران را هم تخیلی بگوییم 20 میلیون نفر هستند کلا میشود 100 میلیون نفر از 1.6 میلیارد نفر! پس چرا رسانه های ایران تاکید دارند که آیت الله خامنه ای ولی امر مسلمین جهان است حال آنکه اکثریت مطلق مسلمین جهان خودشان را تحت ولایت وی نمیدانند؟! آیا ولایت جبری هست یا انتخابی؟! اگر جبری هست براساس چه چیزی جبری هست و اگر انتخابی است چرا صدا و سیمای ما خیلی تاکید دارد که مسلمین جهان تحت ولایت آیت الله خامنه ای هستند؟!

با تشکر

من جواب این سوال رو کوتاه و از نظر خودم بیان میکنم .ولی امر مسلمین یعنی داناترین فرد به سنت و کتاب پیامبر وکسی که به عدل حکومت کند و ایمان داشته باشد واز احدی نترسد .از مظلوم دفاع کند وظالم را تا جایی که در توان دارد عقوبت کند.از دین پیروی کند به طور کامل واما بحثی که شما گفته اید یک میلیارد مسلمان .در جهان امروزی به دلیل گسترش زنا وفهشامتآسفانه بسیاری از کسانی که بدین صورت متولد میشوند مسلمان نیستند وفقط اسم اسلام به گردنشان است .در حالی که به اسلام عمل نمیکنند واما اینکه کسانی که ایشان را به ولی امر مسلمین نمیشناسند ایا میتواند بگویید آنها چه کسی را ولی امر مسلمین میدانند؟این گفته صریح قران است که در نبود پیامبران عالمان دینی وعام ترینشان مسول است وعالم علاوه بر دانستن علوم دینی واشنایی با احادیث .اشنایی با تفسیر درست قران اشنایی با کتابهای بزرگ دینی باید بدون شهوت و بدون هوای نفس باشد وعلاوه باید سیاستمدار وعالم به مسایل روز جهان باشد .وهم توانایی کنترل جامعه اسلامی با تمام اختلافات .دشمنیها.شبهات و.... را داشته باشد در حال حاظر چه کسی بهتر از ایشان میتواند جامعه اسلامی را هدایت کند میتوانید کسی را بگویید؟دربحس بعدی ممکن است بعضی ها مفتی ها راعلمان این دروره بدانند ودر جواب این افراد میگوییم کسانی که از هوای نفس خود پیروی میکنند وفتاوایی میدهند که فقط به امیال وهوای نفس انها مربوط است و باعث گمراهی مسلمین میشوند حتی خونشان هم حلال چه رسد به هدایت جامعه اسلامی .میبخشید که زیاد حرف زدم امیدوارم توانسته باشم ذره ای کمک کرده باشم

سوال:جمعیت مسلمین 1.6 میلیارد نفر هست در حالی که شیعیان فقط 200 میلیون نفر از این جمعیت را تشکیل میدهند. اگر خوش خیالانه فکر کنیم که کل جمعیت ایران ولایتمدار هستند و جمعیت ایران هم 80 میلیون نفر هست و همچنین جمعیت شیعیان ولایتمدار خارج از ایران را هم تخیلی بگوییم 20 میلیون نفر هستند کلا میشود 100 میلیون نفر از 1.6 میلیارد نفر! پس چرا رسانه های ایران تاکید دارند که آیت الله خامنه ای ولی امر مسلمین جهان است حال آنکه اکثریت مطلق مسلمین جهان خودشان را تحت ولایت وی نمیدانند؟! آیا ولایت جبری هست یا انتخابی؟! اگر جبری هست براساس چه چیزی جبری هست و اگر انتخابی است چرا صدا و سیمای ما خیلی تاکید دارد که مسلمین جهان تحت ولایت آیت الله خامنه ای هستند؟!



جواب:ولايت بر مردم از شؤون ربوبيت الهي است .تنها با نصب و اذن خدا، مشروعيت مي‏يابد . چنان كه معتقديم اين قدرت قانوني به پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) داده شده است. در زمان غيبت بر اساس ادله عقلي متعدد و روايات زيادي كه از امامان معصوم(ع) وارد شده، فقيه جامع‏ الشرايط عهده‏ دار منصب ولايت و رهبري جامعه اسلامي مي‏ باشد . از طرف امام زمان(عج) به صورت عام منصوب مي‏ باشد.

بنابراين نام ولي امر مسلمين جهان، يكي از القاب واقعي براي مجتهد جامع‏ الشرايطي است كه در زمان غيبت امام معصوم براي رهبري و اداره امور سياسي، اقتصادي، اجتماعي و... جامعه، از سوي امامان معصوم منصوب گرديده است . بر اين مطلب دلايل عقلي و نقلي متعددي دلالت دارد. مانند: توقيع شريف امام زمان كه مي ‏فرمايند:
« و اما الحوادث الواقعه فارجعوا الي رواه احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجه الله عليهم » در توقيع از فقها باعنوان حجت ياد شده ، يعني فقيه بر همگان حجت است . معنايش اين است که فقيه بر همه مسلمانان ولايت دارد.

پس چنين نيست كه لقب ولايت و جانشيني از امامان معصوم(ع) را ولي‏فقيه براي خود برگزيده باشد. بلكه از طرف امامان معصوم داراي چنين مسؤوليتي مي‏باشد. اما اين كه چگونه ولي‏فقيه شيعه اثني‏ عشري بر ديگر مسلمانان حتي غيرشيعه اثني‏ عشري ولايت دارد، به دليل ادله متعدد عقلي و نقلي است كه ولي‏فقيه را جانشين پيامبر و ائمه اطهار مي‏داند . همان گونه كه اين بزرگواران بر همه مردم حتي كساني كه ولايت ايشان را قبول نداشتند ،حق ولايت داشتند، ولي‏ فقيه جامع‏ الشرايط هم داراي تمام اين شؤون مي‏باشد،(1) همان‏گونه كه اقليم جغرافيايي، فتواي مجتهد و مرجع تقليد را شرعا محدود نمي‏كند. قلمرو ولايت‏فقيه را نيز شرعا محدود نمي‏سازد.

ولي‏ فقيه شرعا مي‏تواند همه جوامع اسلامي روي زمين را اداره كند. ذاتا محدوديتي ندارد مگر مانع طبيعي يا سياسي در بين باشد، كه در اين صورت هر فقيهي كه داراي شرايط رهبري ولايت بود ، در منطقه خود كشور را اداره مي‏كند. اما اگر مانع سياسي نباشد، مليت ملاك نمي‏باشد، بلكه هر فقيهي كه در ساير شرايط رهبري اعلم باشد، ولايت دارد . ساير فقها فقط به وسيله نصب از طرف ولي‏فقيه اعلم (و آن هم در صورتي كه شرايط موجود بين‏ المللي اجازه دهد و موانع سياسي در كار نباشد )مي‏توانند رهبري منطقه خويش را داشته باشند.

نكته لازم در اين زمينه ، تابعيت از نظر اسلام مي‏باشد: از ديدگاه اسلام مرزهاي جغرافيايي جداكننده ملت‏ها و كشورها نيست. آنچه كه اهميت دارد مرز عقيدتي است . كره زمين به دو قسمت دارالاسلام و دارالكفر تقسيم مي‏شود .
به عقيده شيعيان سراسر دارالاسلام بايد تحت قيادت و امامت امام معصوم واحدي اداره شود . حاكمان هر منطقه از طرف او نصب و به كار گمارده شوند . همه آنان مجريان قانون اسلام و فرمان‏هاي امام معصوم خواهند بود، هر چند ممكن است در حوزه حكومت خويش اختياراتي از طرف امام معصوم به ايشان واگذار شود . نيز مقررات ويژه‏اي را در چارچوب قوانين اسلامي و با رعايت مصالح مسلمانان و به اقتضاي شرايط خاص زماني و مكاني به اجرا گذارند. (2 )


پي نوشت ها:
1 . مرجعيت، سيد هدايت اللّه‏ طالقاني، ص49 .
2 . آيت‏ اللّه‏ جوادي آملي، ولايت‏ فقيه ،ص 400 و 478 ؛
فصلنامه حكومت اسلامي، سال اول، شماره اول،آيت‏ اللّه‏ مصباح يزدي، اختيارات ولي‏فقيه در خارج از مرزها، ص 81.

موضوع قفل شده است