چرا باید مهریه عند المطالبه باشد؟

تب‌های اولیه

79 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دقت کنید که در این متن، گفته شده «تا نصف اموال» و نه لزوماً نصف اموال ... این یکی از راههای فراریه که در قانون برای کمتر پرداخت کردن آن در نظر گرفته شده.
این اصرار شما را به عین "نصف " نمی فهمم !! شما به دنبال ضمانت اجرایی بودید که در عقد نامه با شرط ضمن عقد لازم ، آمده است شما اگر بیشتر یا کمتر می خواهید در ضمن عقد شرط کنید . مهم این است که این مطلب نشان می دهد که که زوجین می توانند شرط ضمن عقد داشته باشند.
همچنین «معامله به قصد فرار از دین» که در مورد سایر انواع بدهی ها و مهریه و ..‌. جرم تلقی میشه، در مورد تنصیف اموال جرم تلقی نمیشه و زوج به سادگی می تونه با تغییر مالکیت اموالش از زیر بار پرداخت فرار کنه. 
اگر زوجه در دادگاه صالحه بتواند به اثبات برساند که این فروش در زمان نزدیک به عقد بوده و برای فرار از تمکین شرط ضمن عقد بوده قابل بررسی است. و این نیز در قانون دیده شده است.
مسئله اینه که ما نمی تونیم یک وجهی رو هم به عنوان ضمانت داشته باشیم و هم به عنوان هدیه. هدیه باید یک مبلغ قابل پرداخت داشته باشه، اما ضمانت باید سنگین باشه و بازدارنده ...
عرض کردم مهریه هر دو کارکرد را دارد و فرد می تواند از هر کدام از آن دو که بخواهد استفاده کند. در ضمن زوجین اگر ضمانت بیشتر هم می خواهد می توانند در شرط ضمن عقد قید کنند . در هر صورت مهریه ملک و دارایی زن است ودر هر صورت می تواند ان را طلب کند می تواند در دارایی مردش طلب کند و یا ان را بگذارد برای ضمانت اجرایی زندگی آینده اش.
من با این که هدیه ای در ازدواج رد و بدل شود موافقم اما نه به عنوان یک بدهی چند میلیارد تومانی ... هدیه فلسفه اش این نیست که به اجبار گرفته بشه و با پیگرد قانونی و ...
وقتی که می نویسند عند المطالبه، یعنی مرد باید خود را آماده دادنش بکند و یا زنی بگیرد که ارزش زندگی مشترک را بداند و مهریه را چماق زندگی اش نکند. بلاخره تکلیف این مهریه مشخص است حال ما آن را خراب کرده ایم دیگر ربطی به اصل قانون مهریه ندارد.  
به طور طبیعی، مرد در ابتدای زندگیش به همسرش هدیه هایی می پردازه مثل خرید خانه، خودرو، طلا و ... این هدیه ها در جای خودشون ارزشمندند، در کنارش یک قانون دیگه به عنوان بازدارنده از بدرفتاری زوجین بایستی تعریف بشه. 
این هدیه ها را دین در قالب مهریه قانونمند کرده است و برای آن تمهیدات قانونی و قضایی اندیشیده است و از طرفی سفارشات اخلاقی و ضمانت های مالی آن را هم تعریف کرده است . و برای موارد استثنای آن هم شرط ضمن عقد را طراحی کرده است حال اگر یک چند نفری پیدا شدند که از قانون مترقی سوء استفاده کردند و آن را اجرا نکردند نباید کل قانون را تخطئه کرد که ! به قول معروف برای یک دستمال که قیصریه را به آتش نمی کشند!!  
قوانین برگرفته از کشورههای دیگر در خیلی از زمینه ها پذیرفته شده اند و این حساسیت در موردشون وجود نداره.
یک بحث مفصل طولانی و زیبا اینجا هست که در کجا ما می توانیم از قانون کشورهای دیگر استفاده کنیم و چگونه و در چه حدی! خلاصه این است که : جایی که ما حکم مشخصی درباره آن موضوع (فقاهتی و اجتهادی) نداشته باشیم و به قول معروف موضوع مستحدثه باشد مانند بحث بیمه ، قوانین رانندگی و ... اما جایی که در یک موضوعی حکم داریم عدول از آن حکم ، و تاسیس قانون جدید اگر مغایر با آن حکم باشد مخالفت با حکم الله است. و مخالفت با توحید تشریعی است.
با سلام شعیب گرامی بله همان طور که فرمودید، امکان گنجاندن شروط ضمن عقد وجود دارد و از شما ممنونم بابت ذکر این نکته. طبق جستجوی مختصر، سایتهایی هستند که در مورد این شروط آموزش داده اند و بندهایی را به عنوان جایگزین بندهای موجود پیشنهاد داده اند.
برای یک دستمال که قیصریه را به آتش نمی کشند!!
قرار نیست قیصریه به آتش کشیده بشه، یه تغییر ساده قانونی می تونه مانع کلی زندانی مهریه، برداشتن یک مشوق طلاق و افزایش آمار ازدواج بشه.
اما جایی که در یک موضوعی حکم داریم عدول از آن حکم ، و تاسیس قانون جدید اگر مغایر با آن حکم باشد مخالفت با حکم الله است. و مخالفت با توحید تشریعی است.
نیازی نیست که قانون جدید مخالف مهریه باشه، بلکه قراره در کنار اون باشه. همان طور که در کنار خمس و زکات، قانون مالیات را هم داریم و اخذ مالیات مانع اخذ خمس و زکات نمی شود. مهریه میتونه یه شاخه گل باشه که طبق قوانین شرط پرداخت بشه. در کنارش هر قانون دیگری برای حفظ حقوق زوجین وضع بشه.   اگر این رو بشه به عنوان شرط ضمن عقد گنجاند، مسئله تا حد زیادی حل میشه اما چالش متقاعد کردن خانواده همسر به پذیرش این تغییر باقی می مونه. ضمن این که این عقدنامه های آماده خودشون حکم تله رو دارند برای جوانان چون خوب تنظیم نشده اند ... بحث مفیدی بود و حداقل باعث میشه که برای ازدواج اقدام کنم. اما احتمال داره خانواده دختر جایگزینی شروط ضمن عقد به جای مهریه رو نپذیرند در حالی که اگر به شکل قانون در می اومد و کار رسانه ای براش میشد پذیرشش راحت تر بود ...   به هر حال مانع بزرگی بر سر راه جوانان گذاشته شده. از عقدنامه های آماده ناکارآمد تا عدم جا انداختن شروط ضمن عقد به عنوان جایگزین مهریه. 
قرار نیست قیصریه به آتش کشیده بشه، یه تغییر ساده قانونی می تونه مانع کلی زندانی مهریه، برداشتن یک مشوق طلاق و افزایش آمار ازدواج بشه.
با سلام به نظر می رسد بیشتر نیاز به "تبیین قانون مهریه شرط ضمن عقد و حقوق و وظایف زوجین" داریم تا تغییر و تتمیم آن. قانون مهریه و ازدواج در اسلام یک قانون کامل و جامع است که متاسفانه مورد کم مهری قرار گرفته و حتی در بین متدینین ما هم درست شناخته نشده و ما بیشتر از آن که به دنبال قانون اسلام برای سامان دادن زندگی مان باشیم به دنبال رسم و رسوم و فرهنگ خود ساخته خود هستیم که مخلوطی از رسوم چشم وهمچشمی و روشنفکرمآبانه غرب زده هستیم.
نیازی نیست که قانون جدید مخالف مهریه باشه، بلکه قراره در کنار اون باشه. همان طور که در کنار خمس و زکات، قانون مالیات را هم داریم و اخذ مالیات مانع اخذ خمس و زکات نمی شود.
مالیات یک حکم تاسیسی در حکومت دینی نیست بلکه مسبوق به سابقه در احکام سیاسی فقه اسلام است . این که یک قانون جدید تاسیس کنیم که در طول احکام دین باشد نه در عرض آن یک کار کاملا اجتهادی است که به این راحتی نمیشود در مورد آن سخن گفت.
اگر این رو بشه به عنوان شرط ضمن عقد گنجاند، مسئله تا حد زیادی حل میشه اما چالش متقاعد کردن خانواده همسر به پذیرش این تغییر باقی می مونه. ضمن این که این عقدنامه های آماده خودشون حکم تله رو دارند برای جوانان چون خوب تنظیم نشده اند ...
جنگ اول به از صلح آخر این همان است که گفتم احکام ازدواج بیش از آن که نیاز به تغییر داشته باشند نیاز به تبیین دارند.  
بحث مفیدی بود و حداقل باعث میشه که برای ازدواج اقدام کنم.
انشا الله به سلامتی. مهم این است که ما با توکل به خدا و در نظر داشتن شروط و قواعدی که خدا از ما خواسته به این امر بزرگ وارد شویم و از خیرات و برکات آن استفاده کنیم. حتما برای این امر مهم زندگی باید دعا کرد ؛ و بهترین ها را از خدا خواست چرا که در این دنیای ئوانفسا چه بسیار کسانی که بر دانایی خود اتکاء کردند و ضرر کردند و آنان که با توکل به خدا پیش رفتند سود برند. و من يتق الله يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لا يحتسب و من يتوكل علي الله فهو حسبه ان الله با امره قد جعل الله لكل شيئا قدرا موفق و موید باشید
گویا طرحی اومده که سقف مهریه تعدیل سکه بشه. امیدوارم با اصلاح این بندهای چاپی سند ازدواج همراه بشه تا دغدغه های خانمها رو هم پوشش بده ... در کل به نظرم اتفاق مثبتیه به خصوص اگر تعدیل قابل توجهی داشته باشیم. 
خب اقدام کردم برای ازدواج و متوجه شدم که پیش کشیدن بحث شروط ضمن عقد تقریباً غیر ممکنه و اصلا جا نیفتاده در جامعه. نهادهای فرهنگی واقعا کم کاری کرده اند در این زمینه. از عدم کار فرهنگی برای جا انداختن شروط ضمن عقد تا منتشر کردن عقدنامه هایی با بندهای چاپی مشکل دار ...
متاسفانه فرهنگ ما دچار تضادهای بسیاری شده است. اما فعلا بهترین راه این است که مثلا مردی ۱۱۴ سکه مهریه خانم کند. اما حق طلاق خودش را بفروشد. یعنی بگوید در صورتی طلاق میدهم که مهریه را ببخشی.... از طرفی در شروط ضمن عقد، قید کند ترک منزل جریمه مالی دارد. مثلا اگر زن به مدت یک ماه ترک منزل کند، باید به اندازه یک دهم مهریه، جریمه بپردازد. اینطوری شیوه معمول زنان در ترک منزل و گرفتن مهریه بدون طلاق ، بسته میشود و آچمز می شوند. پس یادتان باشد، داشتن حق طلاق فایده کامل ندارد. ==>  حتما شرط ضمن عقد کنید که ترک منزل شامل جریمه بشود.
فروردین said in خب تقریباً اقدام کردم برای
خب اقدام کردم برای ازدواج و متوجه شدم که پیش کشیدن بحث شروط ضمن عقد تقریباً غیر ممکنه و اصلا جا نیفتاده در جامعه. نهادهای فرهنگی واقعا کم کاری کرده اند در این زمینه. از عدم کار فرهنگی برای جا انداختن شروط ضمن عقد تا منتشر کردن عقدنامه هایی با بندهای چاپی مشکل دار ...
تنها راه معقول شروط ضمن عقد است و الا قید ازدواج را بزن. مثلا شرط ضمن عقد کنید که اگر زن منزلش را ترک کرد باید فلان مبلغ جریمه بدهد. در این حالت اگر او منزل را ترک کند و مهریه را به اجرا بگذارد، مجبور است جریمه بپردازد. این برای زنان شیاد کاملا جواب میدهد. اما اگر زن بخواهد زندگی کند و در عین حال مهریه را هم بگیرد، باز چند راه وجود دارد : خروج از منزل باید با اجازه مرد باشد، و به لحاظ شرعی می توانید از زن به خاطر خروج غیر ضرور پول بخواهید و کسب درآمد کنید. البته چنین شرطی اگر ذکر شود، قطعا پشتوانه حقوقی و قانونی دارد. به لحاظ شرعی، این کار جایز است و بنده پرسیده ام. اما ممکن است به لحاظ قانونی جلوگیری کنند پس لازم است تحقیق کنید. چون مسئله ناشناخته ای است و احتمال زیاد قانون حمایت نکند با اینکه مسئله شرعی است. در حال حاضر زنی که ترک منزل کند، نفقه اش با درخواست مرد قطع خواهد شد.  اما به لحاظ شرعی، ترک منزل میتواند با خواست مرد شامل جریمه نقدی بشود.
ممنونم از توضیحات شما بیت المعمور گرامی منظورم بیشتر شرط ضمن عقدیه که جایگزین مهریه است. یعنی همان تضمینهای مالی که خانم می خواهد با این تفاوت که برخلاف مهریه نشه به دلخواه دریافتش کرد. دریافتش باید در صورت اثبات وجود مشکلی در زندگی مشترک قابل دریافت باشه نه با انگیزه های کسب منفت و ...
فروردین said in ممنونم از توضیحات شما بیت
ممنونم از توضیحات شما بیت المعمور گرامی منظورم بیشتر شرط ضمن عقدیه که جایگزین مهریه است. یعنی همان تضمینهای مالی که خانم می خواهد با این تفاوت که برخلاف مهریه نشه به دلخواه دریافتش کرد. دریافتش باید در صورت اثبات وجود مشکلی در زندگی مشترک قابل دریافت باشه نه با انگیزه های کسب منفت و ...
این کار تقریبا غیر ممکن هست. چون مهریه شرط اساسی عقد ازدواج است. و به محض عقد کردن، بدهکار زن می شوید. و شما به عنوان بدهکار چه در این دنیا و چه در آخرت، بدهکار محسوب میشوید. و تا زمانی که همسرتان، بدهی یا همان مهریه را نبخشد، شما بدهکار محسوب میشوید. و حتی اگر در پرداخت بدهی یا مهریه، کوتاهی کنید  در آخرت ممکن است دچار عذاب الهی شوید. یا ممکن است از ثواب های شما کم کرده و به همسرتان بدهند. یا حتی اگر ثوابی نداشتید، از عذاب او کم کنند و بر عذاب شما بیافزایند. لذا مهریه سنگین جز یک قمار باطل نیست. به همین جهت در یک استفتاء ، مرجع تقلیدی در پاسخ به میزان مهریه به این مضمون گفتند : اگر سفاهت نباشد، صحیح است. یعنی واقعا برخی مهریه ها از روی سفاهت و کم عقلی است. پس هیچ جایگزینی نیست. فقط شما میتوانید با بندهایی اثر مهریه را خنثی کنید. مثلا بگویید من ۱۰۰ سکه مهریه خانم میکنم. اما در شروط ضمن عقد بگویید خانم صد سکه باید به من پرداخت کنند. یا از شروطی که در ارسالهای قبلی گفتم استفاده کنید. در اروپا مهریه و عقد اسلامی مطرح نیست. و بنا به یک سنت قدیمی، قانون نصف نصف در قوانین اروپا ورود پیدا کرد. این قانون حتی اگر در ایران پایه گذاری شود، به هر حال نمیتواند جایگزین قانون مهریه شود و منع شرعی دارد. مهریه خود به خود در هر عقدی می آید. حتی اگر مهریه را تعیین نکنید، خیلی بدتر است از اینکه تعیین کنید. زیرا اگر تعیین نکنید، مهر المثل به گردن شما خواهد بود. و این به مراتب بدتر است. مگر اینکه مهریه درخواستی طرف مقابل بیشتر از مهرالمثل باشد که در این صورت زیرکی کنید و مهریه تعیین نکنید. ولی به هر حال در چاه دیگری افتادید هر چند کم عمق تر...
فروردین said in ممنونم از توضیحات شما بیت
ممنونم از توضیحات شما بیت المعمور گرامی منظورم بیشتر شرط ضمن عقدیه که جایگزین مهریه است. یعنی همان تضمینهای مالی که خانم می خواهد با این تفاوت که برخلاف مهریه نشه به دلخواه دریافتش کرد. دریافتش باید در صورت اثبات وجود مشکلی در زندگی مشترک قابل دریافت باشه نه با انگیزه های کسب منفت و ...
طبق قوانین شرعی نمیتوانید جلوی دریافت مهریه را بگیرید مگر اینکه خود زن بعد از عقد ببخشد. اما میتوانید با شروط ضمن عقد جلوی سوء استفاده را بگیرید. روش اول : مهریه عند الاستطاعه باشد. یعنی حتی اگر زن مهریه یا طلبش را بخواهد، به توانایی مالی شما بستگی دارد. حتی می توانید مقدار این استطاعت را تعیین کنید. مثلا بگویید حتی اگر ثروتمند بودم ماهی بیشتر از ربع سکه پرداخت نکنم. اینطوری تقریبا آینده مالی زن در صورت طلاق تا اندازه ای تضمین میشود اما جلوی شیادی و به خاک سیاه نشاندن مرد هم گرفته میشود. روش دوم : جریمه بر اثر ترک منزل.  این روش هم جلوی شیادی را می گیرد. چون برخی هم خانه را ترک میکنند و هم مهریه را میخواهند. البته مشکلات زن ها زیاد است : یکی ظلم یا کتک زدن زن که معمولا قابل اثبات نیست.  و از طرفی زن نمیتواند طلاق بگیرد چون حق طلاق با مرد است. و از طرفی اثبات ظلم یا کتک زدن سخت است. از طرفی خیلی اوقات زن چون پشتوانه مالی ندارد به این ظلم ها رضایت میدهد. اگر بخواهد مهریه را اجرا بگذارد تحت فشار مالی یا ظلم و کتک قرار میگیرد و بالاخره مجبور میشود مهریه را در قبال طلاق ببخشد. یعنی مهرم حلال جانم آزاد.... که در این صورت تمام پشتوانه مالی خود را از دست خواهد داد. اما اگر این حق طلاق یا مهریه در مقابل هم نباشد. نه زن مجبور است کتک بخورد و دنبال اثبات ظلم باشد. نه مرد مجبور است دنبال راه فرار از شیادان باشد. قانون نصف نصف اروپایی در این زمینه جالب است.   قوانین ما میتواند شبیه آنها باشد. مثلا حق وکالت مطلق طلاق به زن داده شود. از طرفی زن به اندازه مهریه ای که خواسته، در شروط ضمن عقد خود را بدهکار مرد کند. در اینجا حق طلاق و مهریه ، هر دو، خنثی میشوند. اکنون میتوان قانون نصف نصف اروپایی را نوشت
و بنا به یک سنت قدیمی، قانون نصف نصف در قوانین اروپا ورود پیدا کرد. این قانون حتی اگر در ایران پایه گذاری شود، به هر حال نمیتواند جایگزین قانون مهریه شود و منع شرعی دارد. مهریه خود به خود در هر عقدی می آید.
قانون تنصیف اموال در قالب شروط ضمن عقد قابل پیاده سازی است، البته بند چاپ شده ای که عقد نامه ها هست مشکل داره و بایستی خودتون یک شرط ضمن عقد حساب شده تر رو جایگزینش کنید که در بعضی سایتها در این خصوص راهنمایی شده.   مهریه باید در عقد باشه اما وقتی تضمین های مورد نیاز خانم در قالب شروط ضمن عقد تامین شد، مهریه می تونه مبلغ کمی داشته باشه. مهریه می تونه یک شاخه گل باشه که در کنارش دو طرف شروط ضمن عقد مناسبی رو به عقدنامه اضافه کنند. اما متاسفانه شروط ضمن عقد در جامعه ما جا نیفتاده اند.
از طرفی زن به اندازه مهریه ای که خواسته، در شروط ضمن عقد خود را بدهکار مرد کند.
هدف این نیست که مهریه خنثی بشه، هدف اینه که دریافت تضمینهای ازدواج به دلخواه و از روی منفعت طلبی نباشند.   پیشنهاد می کنم پستهای قبلی تاپیک را مرور بفرمائید. ممنون
فروردین said in و بنا به یک سنت قدیمی، قانون
  مهریه باید در عقد باشه اما وقتی تضمین های مورد نیاز خانم در قالب شروط ضمن عقد تامین شد، مهریه می تونه مبلغ کمی داشته باشه. مهریه می تونه یک شاخه گل باشه 
از طرفی زن به اندازه مهریه ای که خواسته، در شروط ضمن عقد خود را بدهکار مرد کند.
هدف این نیست که مهریه خنثی بشه، هدف اینه که دریافت تضمینهای ازدواج به دلخواه و از روی منفعت طلبی نباشند.  
  مقصودم این بود از آنجا که شما حق طلاق را در نظر نگرفتید، قرار دادن قانون نصف نصف ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کارساز نیست در قرارداد باید همه چیز توازن داشته باشد. لذا چون حق طلاق را در این توازن نادیده گرفتید. و این حق طلاق در مقابل مهریه قرار گرفته است. ناچارا باید این دو حق را خنثی کرد تا سیستم نصف نصف، اثر بخش باشد و توازن برقرار شود. سیستمی که شما در نظر گرفتید منفعت طلبی را به نفع مرد گذاشته است. فرض کنید به تعبیر شما مهریه کم باشد. آنگاه مرد از حق طلاقش به نفع خودش بهره می برد و این کاملا خلاف غرض شما میشود. و قانون نصف نصف هم نقض میشود. و مرد به راحتی میتواند آن نصف را جبران کند و کفه را کاملا به نفع خودش سنگین گند.  
تمام اینها مواردیه مه میشه راجع بهش تصمیم گرفت. مثلا شما می تونید بنا را بر تساوی بگذارید: وکالت حق طلاق به زن داده شود، قانون تنصیف اموال و مهریه کم   یا این که تبادل مبلغی شبیه به مهریه را پیاده سازی کنید، با این تفاوت که دریافتش در صورت بروز مشکلی در زندگی زناشویی باشد و به دلخواه و با هدف کسب منفعت قابل دریافت نباشد.   اما متاسفانه جامعه از این ظرفیتهای ​​​​​​قانونی خبر نداره و فقط قانون مهریه رو می شناسه که ایجاد مشکل می کنه در خیلی از زندگی ها.
فروردین said in تمام اینها مواردیه مه میشه
تمام اینها مواردیه مه میشه راجع بهش تصمیم گرفت. مثلا شما می تونید بنا را بر تساوی بگذارید: وکالت حق طلاق به زن داده شود، قانون تنصیف اموال و مهریه کم   یا این که تبادل مبلغی شبیه به مهریه را پیاده سازی کنید، با این تفاوت که دریافتش در صورت بروز مشکلی در زندگی زناشویی باشد و به دلخواه و با هدف کسب منفعت قابل دریافت نباشد.   اما متاسفانه جامعه از این ظرفیتهای ​​​​​​قانونی خبر نداره و فقط قانون مهریه رو می شناسه که ایجاد مشکل می کنه در خیلی از زندگی ها.
بله من هم موافقم همانطور که شما هم اشاره کردید معمولا ما مقهور فرهنگ اشتباه می شویم و مهریه بالا بسته میشو. از طرفی قانون نمیتواند شروط ضمن عقد را الزام کند. مثلا قانون نمیتواند قانون نصف نصف را اجباری کند. در حالی که گویا این قانون در حداقل برخی کشورهای اروپایی لازمه ازدواج است. پس تنها راه، آگاهی بخشی به مردم و پشتیبانی قانونی جهت این اطلاع رسانی است. مثلا قانون گذاران و مدیران میتوانند شروط ضمن عقد را به صورت پیش فرض تصحیح کنند چون الان نقص دارد. همین که این ها وارد بندهای عقدنامه بشود، زمینه فرهنگ سازی و آگاهی را فراهم میکند. حتی به نظرم باید جلسه توجیهی درباره قوانین ازدواج الزامی بشود. و حتی چند مدل عقدنامه نوشته شده و به زوجین پیشنهاد شود و امتیازات و تفاوت هایشان شرح داده شود. الان خیلی ها حتی وقتی بندهای عقدنامه را میخوانند متوجه حقیقت ماجرا نمیشوند. بعدا که کار به طلاق رسید تازه متوجه میشوند.. در واقع ما جاهلانه ازدواج می کنیم پس فرهنگ سازی لازم است و در این زمینه پشتوانه حکومتی لازم است.
از طرفی قانون نمیتواند شروط ضمن عقد را الزام کند. مثلا قانون نمیتواند قانون نصف نصف را اجباری کند.
بندهای چاپی عقدنامه ایراد دارند، اما دو طرف می تونند بندهای تصحیح شده رو به عقدنامه اضافه کنند. مثلاً در بند مربوط به تنصیف اموال، به جای «نصف اموال» نوشته شده «تا نصف اموال» که این یعنی از یک درصد تا پنجاه درصد ... یعنی فردی که این بندهای چاپی را تنظیم کرده، به نوعی عامدانه راه فرار براش گذاشته و این خودش عاملی شده برای بدبینی به شروط ضمن عقد. اما دو طرف اگر موضوع رو بدونند، میتونند بندهای اصلاح شده ای رو به عقدنامه اضافه کنند.   به هر حال کاهش آمار ازدواج در جامعه مشهوده اما دست اندرکاران این موضوع حتی زحمت تصحیح چند بند چاپی در عقدنامه رو به خودشون نمیدن. حتی وقتی خود افراد بندهای تصحیح شده رو اضافه می‌کنند، بعضی دفترخانه ها از ثبتش خودداری می‌کنند که البته کارشون غیرقانونیه. فرهنگ سازی در این زمینه در سالهای اخیر داره صورت میگیره اما بیشتر از طریق رسانه‌هایی مثل اینستاگرام و نه صدا و سیما. امیدوارم نهادهای فرهنگی رسمی هم به خودشون بیان و در این جهت اقدام کنند.
حرفتان درست است. اما باید به این نکته توجه کنیم اصلاحات قانونی نباید دوباره به معنای یک قانون نامتوازن دیگر باشد. به همین جهت تاکید من روی آگاهی بخشی از قوانین و شروط ضمن عقد است. جلسات اجباری برای آشنایی با عقدنامه و شروط ضمن عقد. مثلا برخی هدف و مقصود شما را قبول دارند اما در عمل و واقعیت میگویند باید قانون نصف نصف اجباری باشد. یا برخی شرطها را لازمه توازن میدانند. اما به نظر من فقط آگاهی بخشی اهمیت دارد.بعلاوه حمایت قانونی از آن. عقدنامه و شروط ضمن عقد باید شبیه به منوی یک رستوران بین المللی باشد. نه شبیه به منوی یک رستوران در روستا یا شهر... اگر مانند یک منوی بین المللی، شروط ضمن عقد چیده شوند. دختر ها و پسرها با چشم باز تری انتخاب میکنند. در این حالت استعداد و زمینه تغییر فرهنگ ایجاد میشود. اما الان خواست فقهای سنتی و مدیران مرتبط با این موضوع در دولت و قوه قضاییه دارد تحمیل میشود. شروط ضمن عقدی هم که اضافه شده اند به خاطر، مطالبات و فشار فرهنگی مردم بوده است و همچنین تبعات و خساراتی که به خاطر نبود شروط ضمن عقد به وجود آمده است.  مثلا زمانی که حق وکالت طلاق در عقدنامه ها نبود، خسارات زیادی در پی داشت. اما این خسارات و تبعات وحشتناکش خصوصا به زنها باعث شد، حق وکالت محدودی به زنها در شروط ضمن عقد چاپ شود. و حکومت مجبور شد اینها را فرهنگ سازی کند.  به عبارتی ما اول میگذاریم کار به مانع و مشکل بخورد و فشار از پایین به بالا افزایش یابد بعد به فکر اصلاح می افتیم. پس انتخاب مردم و آگاهی آنها در فرهنگ سازی ، اصل قرار نگرفته است. بلکه حتی انتخاب علما یا حقوق دان ها و سیاسیون به عنوان اصل در عقدنامه ها قرار گرفته است. و حتی مانع از انتخاب مردم میشود. مثلا اگر بخواهیم شرط وکالت مطلق طلاق را در شروط ضمن عقد بیاوریم، احتمالا فریاد علما یا مذهبیون بلند میشود. اما ما می گوییم ذکر کردن این بندهای قانونی ، یک حق انتخاب است و ما وظیفه داریم مخاطبمان را از آنها آگاه کنیم‌  مرد و زن باید تصمیم بگیرند چگونه عقدنامه را بنویسند. ما باید آنها را از حقوق قانونی و انتخابهایشان آگاه کنیم.  این حق انتخاب باعث میشود که به مرور زمان بهترین عقدنامه ها و منصفانه ترین عقدنامه ها نوشته شود.
طرحی داره در مجلس پیگیری میشه برای تعیین مهریه بر اساس پنج هزار روز حقوق کارگر: چیزی بیش از یک میلیارد تومان. با این حساب مشکل همچنان باقی است: بدهی یک میلیارد تومانی که زن می‌تونه بدون هیچ قید و شرطی در هر زمان که بخواهد دریافتش کند و این یک میلیارد تومان هم برای وسوسه خیلی‌ها به ازدواجهای شیادانه کافی است و هم برای نابود شدن زندگی یک پسر. عجیبه که هنوز به فکرشون نرسیده بین «هدیه ازدواج» و «وجه تضمین برای کنترل رفتار مرد» تفکیک قائل شوند و دو قانون مجزا برای این دو کارکرد داشته باشند. 
مژده بده مژده بده یار پسندید مرا ... دوستانی که این تاپیکو خونده باشن می‌دونن که دید منفی به ازدواج داشتم. اما با کسی آشنا شدم که دیدم رو به ازدواج مثبت کرد و به فرهنگ جامعه امیدوار ...  منظورم گذشتن از مهریه و ... نیست، بلکه اصالتیه که مانع از ایجاد چنین مشکلاتی در زندگی میشه.   خلاصه اگر دوستان به خاطر نوشته‌های من دید منفی نسبت به ازدواج پیدا کرده باشند، پیشنهاد می‌کنم بازنگری بفرمایند. گرچه مطالبه اصلاح قوانین برای جامعه لازمه   به امید خوشبختی همه heart
فروردین said in مژده بده مژده بده یار پسندید
مژده بده مژده بده یار پسندید مرا ... دوستانی که این تاپیکو خونده باشن می‌دونن که دید منفی به ازدواج داشتم. اما با کسی آشنا شدم که دیدم رو به ازدواج مثبت کرد و به فرهنگ جامعه امیدوار ...  منظورم گذشتن از مهریه و ... نیست، بلکه اصالتیه که مانع از ایجاد چنین مشکلاتی در زندگی میشه.   خلاصه اگر دوستان به خاطر نوشته‌های من دید منفی نسبت به ازدواج پیدا کرده باشند، پیشنهاد می‌کنم بازنگری بفرمایند. گرچه مطالبه اصلاح قوانین برای جامعه لازمه   به امید خوشبختی همه heart
سلام و احترام فرمودید مطالبه ی اصلاح قوانین همچنان خوب و لازم است و بنده نیز موافقم. اما گفتید به دلیل دیگری خوش بین شده اید و امیدوار و آن دلیل گویا اصالتی است که مانع ایجاد مشکل میشود. لطفا در این رابطه بیشتر توضیح دهید.
سلام بیت المعمور گرامی منظورم اینه که اگر طرف مقابل اصالت فرهنگی داشته باشه، به سمت سوءاستفاده از این قوانین نمیره.   از نظر فردی مسئله من حل شده ولی هنوز این معضل در جامعه وجود داره.
وقتی در جامعه تعداد دختران و پسران تقریباً با هم برابر باشه و درصدی از این افراد نامناسب و اهل سوء استفاده باشند، همه نمی‌توانند با افراد مناسب ازدواج کنند (رجوع کنید به اصل لانه کبوتری). بنابراین درصدی از افراد جامعه مجبور میشن یا مجرد بمانند یا با فرد نامناسبی ازدواج کنند.   بنابراین توصیه به دقت در انتخاب همسر اگرچه از نظر فردی توصیه مناسبی است، اما جایگزینی برای اصلاح قوانین نیست. اگر قرار باشه تمام جوانان را به ازدواج تشویق کنیم پس قانون باید برای جلوگیری از ایجاد مشکل در موارد نامناسب راهکار دهد.
فروردین said in وقتی در جامعه تعداد دختران و
وقتی در جامعه تعداد دختران و پسران تقریباً با هم برابر باشه و درصدی از این افراد نامناسب و اهل سوء استفاده باشند، همه این افراد نمی‌تونند با افراد مناسب ازدواج کنند (رجوع کنید به اصل لانه کبوتری). بنابراین درصدی از افراد جامعه مجبور میشن یا مجرد بمانند یا با فرد نامناسبی ازدواج کنند.   بنابراین توصیه به دقت در انتخاب همسر اگرچه از نظر فردی توصیه مناسبی است، اما جایگزینی برای اصلاح قوانین نیست. اگر قرار باشه تمام جوانان را به ازدواج تشویق کنیم پس قانون باید برای جلوگیری از ایجاد مشکل در موارد نامناسب راهکار دهد.
سلام پیشنهاد یا احتمالی مدنظرتان هست بیان کنید لطفا... آنچه در قرآن آمده این است که اگر موردی یافت نشد، باید صبر کرد.... ولی راههای ازدواج یا دائم است یا موقت... یا آزاد یا برده که ازدواج با برده مشروط است به وقتی که اولا نیاز واقعی باشد و دوما استطاعت مالی برای ازدواج با آزاد نباشد. برای مهریه هم توصیه به کم شدن هست. و عموما مهریه را بدهی میدانند اما طبق آنچه در قرآن فهمیدم همین بدهی مشروط است به زندگی و تمکین زن و الا از طریق طلاق خلع یا زور قانون پس گرفته میشود... قانون نصف نصف هم که مطرح شد و خوب است‌ مخلص اینکه راه خاصی به ذهن من نمی رسد. چون بنا به اصل لانه کبوتری در هر جامعه ای این مسئله رخ میدهد... مگر اینکه بگوییم : مراکزی برای ارضای نیاز مجردها ایجاد گردد و با حمایت دولت یا مصارف زکات و خمس، قیمتهای مناسبی تعیین شود تا مسیر حلالی باز بشود... در این روش با هزینه کم، مشکل در حد ضرورت حل میشود.    
پیشنهاد یا احتمالی مدنظرتان هست بیان کنید لطفا...
راهکارش اصلاح قانونه. اگر قراره یک اهرم برای جلوگیری از بدرفتاری مرد وجود داشته باشه، پس استفاده از اون باید منوط به اثبات بدرفتاری مرد باشه. اما مشکل مهریه اینه که در عین حال که اهرمی برای کنترل رفتار مرده، یک هدیه هم هست و این باعث میشه که برخی همان روز دوم ازدواج مهریه را به اجرا بگذارند.   اهرمی که برای کنترل رفتار مرد استفاده میشه اتفاقا باید زیاد باشه تا نقش بازدارندگیشو بتونه ایفا کنه، اما هدیه باید کم و قابل پرداخت باشه. جریمه می‌تونه به زور دریافت بشه اما هدیه نه ...    پس ما بایستی مهریه رو کم بگیریم در حد اینکه سنت برآورده بشه و در کنارش جریمه رو با یک قانون دیگه برآورده کنیم.
همین بدهی مشروط است به زندگی و تمکین زن و الا از طریق طلاق خلع یا زور قانون پس گرفته میشود...
آیا مردانی که به خاطر مهریه در زندان اند، همسرشون باهاشون زندگی می‌کنه؟
فروردین said in پیشنهاد یا احتمالی مدنظرتان
همین بدهی مشروط است به زندگی و تمکین زن و الا از طریق طلاق خلع یا زور قانون پس گرفته میشود...
آیا مردانی که به خاطر مهریه در زندان اند، همسرشون باهاشون زندگی می‌کنه؟
خیر. چون قانون مشکل دارد و زنها میتوانند سوء استفاده کنند. یعنی هم مهریه طلب کنند و هم بروند مستقل زندگی کنند. اشکال کجاست؟ یک ضعف قانونی داریم که میتوان برای عدم تمکین جریمه گذاشت. حداقل در شروط ضمن عقد.  یک نکته هم در شریعت وجود دارد که گویا مهریه مشروط است به زندگی و تمکین. و الا اگر تمکین زیر پا گذاشته شود مرد جواز پیدا میکند از اهرم فشار قانونی استفاده کند. مصداق بارزش زنا است. که به مرد جواز فشار میدهد تا مهریه را بگیرد حتی اگر زن خواهان طلاق نباشد. ( البته قانون ما اینطور نیست) با توجه به این نکته : زن در صورتی از منافع زوجیت ( یعنی مهریه و نفقه) بهره مند میشود که تمکین کند. و اگر تمکین نداشته باشد، از مهریه محروم میشود. پس منفعت در زندگی خواهد بود نه ترک زندگی و اجرا کردن مهریه... زندان هم در اسلام اصالت ندارد و گویا به تازگی قوه قضاییه متوجه شدند و جلوی آن را گرفته اند! به هر حال تاوانش را خیلی ها دادند و زندان کشیدند...
فروردین said in پیشنهاد یا احتمالی مدنظرتان
پیشنهاد یا احتمالی مدنظرتان هست بیان کنید لطفا...
راهکارش اصلاح قانونه. اگر قراره یک اهرم برای جلوگیری از بدرفتاری مرد وجود داشته باشه، پس استفاده از اون باید منوط به اثبات بدرفتاری مرد باشه. اما مشکل مهریه اینه که در عین حال که اهرمی برای کنترل رفتار مرده، یک هدیه هم هست و این باعث میشه که برخی همان روز دوم ازدواج مهریه را به اجرا بگذارند.   اهرمی که برای کنترل رفتار مرد استفاده میشه اتفاقا باید زیاد باشه تا نقش بازدارندگیشو بتونه ایفا کنه، اما هدیه باید کم و قابل پرداخت باشه. جریمه می‌تونه به زور دریافت بشه اما هدیه نه ...    پس ما بایستی مهریه رو کم بگیریم در حد اینکه سنت برآورده بشه و در کنارش جریمه رو با یک قانون دیگه برآورده کنی
به نظر من، مهریه در شریعت برای کنترل رفتار مرد نیست. اتفاقا برای رضایت و کنترل زن است. ماهیتا برای تهیه ضروریات ابتدائی زندگی است و مهریه پیامبر نیز چنین است. و حتی در یهود نیز چنین ماهیتی دیده میشود.  به هر حال میتوان نامش را هدیه مشروط گذاشت.... یعنی تا زمانی که تمکین وجود دارد این بهره مندی نیز وجود دارد... اما اما برای سوء استفاده مرد : راهش شروط ضمن عقد است که میتواند جریمه داشته باشد. مثلا اگر مرد زن دیگری بگیرد علاوه بر حق وکالت طلاق، جریمه مالی بشود... یا اگر مرد معتاد بشود، باید پول پرداخت کند... یا اگر ضرب و شتم کند باید جریمه بدهد علاوه بر دیه... اما بدترین مسئله این است که زندگی زناشویی یک حیطه خصوصی است و اثبات جرم به سختی ممکن است. و به همین جهت، خانم ها تحت فشار قرار می گیرند اما دلیل محکمه پسندی ندارند. لذا این نتیجه را میتوان گرفت : چرا باید راهی را رفت که برگشتش از اختیار ما خارج باشد؟! پس بهتر است همان اول، به زن وکالت مطلق طلاق داد. از طرفی مهریه را یک چیز اندکی در نظر گرفت. در این حالت هر گاه زن و مرد تشخیص دادند ، جدا میشوند. این کامل ترین و بی دغدغه ترین راه است که اصلا مسئله همسر آزاری را پاک میکند.  لازم نیست که زن دنبال اثابت ظلم باشد... بعلاوه زندگی زناشویی، قرارداد کاری نیست که بتوان با زور قانون نگهش داشت... باید دو طرف به یک فهم مشترک برسند.. پس اصولا بهتر است مهریه اندک و حق وکالت طلاق مطلق باشد و نه در مقابل یکدیگر..‌  
جایگزینی مهریه با شروط ضمن عقد را اکثراً نمی‌پذیرند. پس اگر دیدگاه یک پسر این باشه که با مهریه بالا ازدواج نکنه، نتیجه نهاییش این میشه که مجرد بمونه ... اینجاست که قانونگذار باید دخالت کنه. الآن یه سقف حدود یک میلیارد تومانی براش دارند می‌گذارند اما این مبلغ برای وسوسه سوءاستفاده کنندگان به اندازه کافی بزرگه. پس به جای تعیین سقف، بایستی اصل قانون و شرایط به اجرا گذاشتنش مورد بازنگری قرار بگیره
فروردین said in جایگزینی مهریه با شروط ضمن
جایگزینی مهریه با شروط ضمن عقد را اکثراً نمی‌پذیرند. پس اگر دیدگاه یک پسر این باشه که با مهریه بالا ازدواج نکنه، نتیجه نهاییش این میشه که مجرد بمونه ... اینجاست که قانونگذار باید دخالت کنه. الآن یه سقف حدود یک میلیارد تومانی براش دارند می‌گذارند اما این مبلغ برای وسوسه سوءاستفاده کنندگان به اندازه کافی بزرگه. پس به جای تعیین سقف، بایستی اصل قانون و شرایط به اجرا گذاشتنش مورد بازنگری قرار بگیره
حرف شما صحیح منظورم این هست : الف ) اگر قرار است مهریه بالا باشد، باید مهریه مشروط به زندگی و تمکین باشد. این مسئله اگر چه ریشه دینی دارد (چه در دین یهود و چه در دین اسلام)، اما پشتوانه قانونی ندارد. و الا مثلا با توجه به تلمود یا آیات قرآن، میتوان فهمید مهریه یک دین و بدهی تضمینی نیست که زن بتواند در هر شرایطی از آن بهره مند شود. و این مطلب باعث میشود منافع مهریه در تداوم زندگی باشد‌. ب) اگر قرار هست مهریه اندک باشد، و دغدغه خانم ها ، همسر آزاری است. باز هم دو راه دارد : یا باید از شروط ضمن عقد استفاده کرد. چون این شروط پشتوانه قانونی دارد و قوه قضاییه حمایت میکند و ضمانت اجرایی دارد. یا اینکه وکالت مطلق طلاق بگیرند در مقابل مهریه اندک تا اصولا نیازی به دادگاه و اثبات نداشته باشد.    
موضوع قفل شده است