چراغی که به خانه رواست ، به مسجد حرام است؟!
تبهای اولیه
به نظر من این جمله همیشه هم درست نیست یه جاهایی اتفاقا چراغی که به خانه رواست بر مسجد واجب است مثلا همین مساله غزه اگر از دهان بچه خودت بگیری وبه اونها کمک کنی جا داره،این طور نیست؟مثال های زیادی مانند این مورد میشه اورد که این جمله رو نقض میکنه البته فی الجمله ضرب المثل درستیه مثلا در مورد کمک به دیگران گفته شده ابتدا نزدیکان خود انسان اولویت دارند.
چراغی که به خانه رواست ، به مسجد حرام است؟
با سلام
جاهایی اتفاقا چراغی که به خانه رواست بر مسجد واجب است مثلا همین مساله غزه اگر از دهان بچه خودت بگیری وبه اونها کمک کنی جا داره،این طور نیست؟
به نظر بنده اين طور نيست جناب محمد اگه از نظر فقهي نظر داشته باشيد مثال شما جاي اشكال است اما از نظر اخلاقي بله ايثار است و مي توان چنين كاري كرد البته اينچنين برداشت نشود كه مخالف غزه و...هستيم نه---اي كاش محمد مثال ديكري مي زد تا راحتتر بحث كنيم---
اين مثال شايد زمان وضع شد كه برخي حق خانواده را اداء نمي گردند و افراط در برخي مسايل ديني اجتماعي مي كردند بالاخره خانواده فرد هم جزيي از افراد جامعه هستند نيستند؟خوب انها هم توقع دارند كه نه از مسجد ---مسايل ديني اجتماعي --كم بكذارد و به مسجد هم برسد ولي از اينها كم نكذارد و به خانواده هم برسد
اما اين مثال در مورد اين است كه در تقابل بين مسايل اجتماعي اول رسيدن به امورات شخصي و خانوادكي مهمتر است
هر چند به قول جناب محمد قانون كلي نيست و نقض بردار هم هست
اگه از نظر فقهي نظر داشته باشيد مثال شما جاي اشكال است اما از نظر اخلاقي بله ايثار است
تشکر از جناب طاها
امکان دارد بفرمایید چطور می شود کاری از نظر فقهی مورد داشته باشد در عین حال ایثار هم باشد؟
با سلام
ببينبيد محمد عزيز مراحل اينها فرق دارد
يك وقت است كه فرزندان شما گرسنه ايد و غذايي به اندازه قوت خود داريد . اين حق بچه هاي شماست و نبايد به كسي بدهيد چون حق شماست و شما مالك ان هستيد در اين مر حله كرفتن از دست بچه و به بچه ديكر ي دادن اشكال دارد چون ضايع كردن حق بچه هاست
ولي مرحله بعد كه مرحله اي فراتر از اين است فرق مي كند انهم جايي است كه خود بچه ها هم موافق اند و از همه بيشتر خود بچه ها مي خواهند از حق شان بگذرند اين مي شود ايثار
مثل ان سه روزي كه خانواده عصمت روزه بودند و و غذاهاي خود را به يتيم و مسكين و اسير دادند و با اب افطار كردند
كسي نمي تواند حق فرزندان خود را ضايع كند تا به بچه هاي ديگران برسد ولي اگر انها راضي باشند اين مي شود ايثار و از خود گذشتكي.
ك وقت است كه فرزندان شما گرسنه ايد و غذايي به اندازه قوت خود داريد . اين حق بچه هاي شماست و نبايد به كسي بدهيد چون حق شماست و شما مالك ان هستيد در اين مر حله كرفتن از دست بچه و به بچه ديكر ي دادن اشكال دارد چون ضايع كردن حق بچه هاست
اگر در این بین مصلحت مهمه ای وجود داشت که ایجاب میکرد حتما به بچه دیگری کمک کنی چه؟ مثل همین مثال غزه که فرمودید بهتر بود مثال دیگری میزدید آیا کمک به اینها مصلحت مهمه نیست؟ حتی اگر بچه خودت گرسنه بماند؟ شاید بنا به ظاهر حقی از بچه خودت ضایع کرده ای اما باعث احیای مسئله ای مهمتر شده ای
مثل همین مثال غزه که فرمودید بهتر بود مثال دیگری میزدید آیا کمک به اینها مصلحت مهمه نیست؟ حتی اگر بچه خودت گرسنه بماند؟ شاید بنا به ظاهر حقی از بچه خودت ضایع کرده ای اما باعث احیای مسئله ای مهمتر شده ای
باز سلام
احياء مساله مهمتر اين وسط چيه؟ من نمي دونم اين را توضيح بدهيد
ثانيا از نظر فقهي اين ضايع كردن حق انها هست يا نه؟ اگر هست كه خوب شرعا اشكال دارد و نمي تواني مگر اين كه در بال كذشت خودشان راضي باشنداين كه ديگه ظاهر و باطن ندارد ضايع كردن حق ديكران است
ثالثا ---اين كه كفتم مثال ديكري بزنيد به جنابعالي برنخورد ---مثل اين كه يقين بداني در همسايه كي ات بچه اي است يا بيماري اسنت كه اكر نبري حتما مي ميرد يا اصلا غذايي داري كه فقط در شهر شما ان را داري و فردي واجب و فوتي به ان نياز دارد در اين صورت بله مي شود كرفت ان هم در صورتي كه بچه شما نيازش به اندازه نياز ان فرد نباشد
رابعا برادر---اينهم دليل ديكري كه كفتم مثال ديكري مي زديد--- فعلا در دنيا كار به جايي نرسيده كه بچه شما بميرد و شما نان او را به غزه بدهي مثل مثالي كه كفتم و اضطرار در دنيا پيش نيامده.
الحمد لله هستند كساني كه دستشان به دهنشان مي رسد كمك هاي لازم را هم مي كنند مثل اوايل انقلاب و يا زلزله بم و يا مثل هاييتي الان يا مثل غزه و...
در یک نگاه، از آنچه گفتیم چنین نتیجه ای اخذ می شود که:
- کلام مورد بحث، با موارد و مصادیق انفاق و بذل مال، مطابقت و همخوانی بیشتری دارد.
- در اکثر موارد، روح ایثار و از خودگذشتگی، کلام مورد بحث را نقض و رد می کند.
پاورقی_______________________________
1. فرقان، 67.
2. اسراء، 26 و 27.