پاسخ تهمتی به حضرت ایت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پاسخ تهمتی به حضرت ایت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد للَّه ربّ العالمین والصلاه والسلام علی محمّد وآله الطیبین الطاهرین واللعن علی أعدائهم أجمعین.
سلام علیکم و رحمت الله
این تاپیک رو هم چنین می توان با نام
وحدت وجود در نگاه علامه مکارم شیرازی و علامه حسن زاده آملی نامید



آیا صحیح است که گفته شد حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی حفظه الله حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه الله را نجس خواندند نستجیر بالله بخاطر فلسفی بودن حضرت علامه حفظه الله؟
پاسخ از مشاوره و پاسخگویی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها:
(پرسمان:www.porseman.org):
چنین چیزی نبوده واین تهمت وافتراء ،به حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی حفظه الله است ، آن چیزی که احتمالا بعضی از معاندین ،خواسته اند به آن ، اختلاف نظری بین ایشان و حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه الله ، درست کنند ، نقطه نظری راجع به معنی «وحدت وجود » است که به انحاء مختلف از آقایان، مکارم وحسن زاده سؤال کرده اند وهردو یک جواب واحد داده اند :

اتفاق نظر علامه حسن زاده آملی و آیت الله مکارم شیرازی در مورد مبحث وحدت وجود:

متن استفتاء :حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سوال: وحدت وجود یعنى چه و معتقد به آن چه حکمى دارد؟
اینطور فرمودند:
«وحدت وجود معانى متعددى دارد، آنچه به طور قطع باطل و به عقیده همه فقها موجب خروج از اسلام است این است که کسى معتقد باشد خداوند عین موجودات این جهان است و خالق و مخلوق و عابد و معبودى وجود ندارد همان طور که بهشت و دوزخ نیز عین وجود اوست و لازمه آن انکار بسیارى از مسلّمات دین است، هرگاه کسى ملتزم به لوازم آن بشود خارج از اسلام است و غالب فقهاى معاصرـ اعمّ از احیا و اموات (رضوان اللّه تعالى علیهم) این موضوع را پذیرفته و در حواشى عروه به آن اشاره کرده اند.»
برای عبارات ایشان مویداتی را از آثار حضرت علامه حسن زاده آملی ذکر مینمایم.
تطبیق :
در متن استفتاء فوق آمده:( وحدت وجود معانى متعددى دارد)
علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله میفرمایند:(بدان که وحدت وجود را انحائی است ). در ادامه ایشان چهار وجه برای وحدت وجود ذکر میکنند.(صفحه 24 از ترجمه بخش توحید از رساله لقا الله)(صفحه 154 شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی)در متن استفتاء آمده (آنچه به طور قطع باطل و به عقیده همه فقها موجب خروج از اسلام است این است که کسى معتقد باشد خداوند عین موجودات این جهان است و خالق و مخلوق و عابد و معبودى وجود ندارد همان طور که بهشت و دوزخ نیز عین وجود اوست و لازمه آن انکار بسیارى از مسلّمات دین است،) علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله میفرمایند:(همانا نفی وجود حقیقی از اشیاء نه به این معناست که هر چیزی خداست ، و نه به این معناست که قول به اتحاد باشد) (صفحه 22 از ترجمه بخش توحید از رساله لقا الله)(صفحه 157 شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی) علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله میفرمایند:(گاهی گمان میشود که همانا وجود یک شخص منحصر به فرد است که او واجب بالذات است و برای مفهوم وجود ،مصداق دیگری نیست ،طبق این نحوه برداشت همه موجودات مثل آسمان و زمین و نبات و حیوان و نفس و عقل ... غیر از آن یک فرد عددی نیستند،... این نحوه توهم در مسئله ی وحدت وجود مخالف است با بسیاری از قوائد عقلیه حکمیه ای که از جنبه ی مبانی رصین و محکم و استوار است ... در واقع موجب میشود نفی علیت حق تعالی و معلولیت ممکنات را، و اینکه ممکنات به طور کلی احتیاجی به علت ندارند، بلکه موجب نفی ممکنات از اساس می شود ، که مجموعا مفاسد این قول به وحدت عددی وجود از جنبه عقلی و شرعی زیاد است)(صفحه 24 از ترجمه بخش توحید از رساله لقا الله)(صفحه 154 شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی)

متن استفتاء:
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سوال دیگری میفرمایند:
(البته اگر بخواهیم حق مطلب را درباره وحدت وجود ادا کنیم باید مقاله ای طولانی و حتی یک کتاب بنویسیم که استفتائات جای آن نیست و اگر کسانی اعتقاد به وجود خداوند و جهان ماده هر دو دارند و ماده را مظاهر وجود حق می دانندآنها قایل به وحدت وجود به معنی باطل نیستند.)

برای عبارات ایشان مویداتی را از آثار حضرت علامه حسن زاده آملی ذکر مینمایم.
تطبیق
علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله در مورد وجه چهارم وحدت وجود که مورد تایید ایشان واقع گردیده است میفرمایند:(شکی نیست به وجود کثرت و تعدد و اختلاف انواع و اصناف و افراد، ولی خداوند جل جلاله در ایجاد ممکنات مختلفه و تکوین و تحقق آنها ، همانا به حیات و قدرت ، و علم و اراده تجلی کرده و ظاهر شده است)(صفحه 40 از ترجمه بخش توحید از رساله لقا الله)(صفحه 179 شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی)

متن استفتاء:
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سوال :لطفاً توضیح روشنى در مورد وحدت وجود بیان فرمایید؟
میفرمایند:
« توضیح این که وحدت وجود گاه به معناى وحدت مفهوم وجود است که اشکالى ندارد و گاه به معناى وحدت حقیقت است مانند حقیقت نور آفتاب و نور چراغ که هر دو یک حقیقت است ولى مصداق متعدد است آن هم اشکالى ندارد و گاه به معناى وحدت مصداق وجود است به این معنا که در عالم هستى وجودى جز خدا نیست و همه چیز عین ذات اوست این سخن مستلزم کفر است و هیچ یک از فقها آن را قبول نکرده اند»
برای عبارات ایشان مویداتی را از آثار حضرت علامه حسن زاده آملی ذکر مینماییم.
تطبیق:
علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله نیز در مورد وحدت مفهوم وجود و همچنین وحدت حقیقت وجود ،پس از تبین این نظریات به صورت جدا گانه میفرمایند( و این رای پهلوی های باستان(اشتراک معنوی مفهوم وجود) با هیچ امری از امور عقلیه و نیز با مبانی شرعیه تنافی ندارد ...)(صفحه 30 از ترجمه بخش توحید رساله لقا الله)(صفحه 166 شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی)علامه حسن زاده آملی در قسمت دیگر رساله لقا الله در مورد وحدت حقیقت وجود میفرمایند(... به تحقیق اختیار کرد صدر المتالهین مولی صدرا ،همین وجه معنای وحدت را ، و بر قسم اول طعنه زد و آن قسم را در مبحث علت و معلول اسفار ابطال کرد ،همانگونه که درایت به خرج دادی ،و این نحوه وحدت (وحدت عین کثرت و کثرت عین وحدت) وجه وجیه و شریف دقیقی است که برهان موافق اوست و ذوق عرفان و یافتن هم با آن موافق است و با هیچ امری منافات ندارد.(صفحه 38 از ترجمه بخش توحید رساله لقا الله)(صفحه 167 تا صفحه 174شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی.)
متن استفتاء:
از محضر ایت الله مکارم شیرازی در استفتاء زیر سوالی پرسیده شد که ایشان پاسخ زیبایی دادند
سوال: بسیارى از بزرگان به وحدت وجود معتقد هستند، آیا طبق این مسأله احتیاطاً باید از این بزرگواران نیز اجتناب شود؟
جواب: هیچ یک از این بزرگواران (رضوان اللّه تعالى علیهم) قائل به وحدت وجود به معناى سوّم که در سؤال بالا آمد نبوده اند و هرکس چنین نسبتى به آن بزرگواران بدهد جسارت کرده است
تطبیق
برای عبارات ایشان مویداتی را از آثار حضرت علامه حسن زاده آملی ذکر مینمایم.
علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله میفرمایند(... مجموعا مفاسد این قول به وحدت عددی وجود از جنبه عقلی و شرعی خیلی زیاد است ، و احدی از حکمای متاله و عرفای شامخین بدان تفوه نکرده است.و نسبت دادن این این نحوه وحدت وجود به آنان دروغی بزرگ محسوب میشود)
(صفحه 25 از ترجمه بخش توحید از رساله لقا الله)(صفحه 158شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی.)

منبع:
http://soaleshoma.persianblog.ir/post/29/

سلام دوباره
شیخ عارف، کامل مکمّل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قلّه بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حِبر فاخر و بحر زاخر و عَلَم علم، عارف مکاشف ربانّی، فقیه صمدانی عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غریبه و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسِّر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله و مکمل نفوس شیّقه الی الکمال، آیه الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن بن عبدالله طبری آملی (حفظه الله تعالی) که به «حسن زاده» شهرت دارند
علامه از بزرگان حوزه هستند از یکی از اشنایانشان پرسیدم که در حال حاضر چی کار می کنند گفتند دارند کتاب تالیف می کنند
ان شا الله خداوند تمام مراجع و علما رو سلامت بدارد

مرجع اعلم;569792 نوشت:
سلام دوباره
شیخ عارف، کامل مکمّل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قلّه بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حِبر فاخر و بحر زاخر و عَلَم علم، عارف مکاشف ربانّی، فقیه صمدانی عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غریبه و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسِّر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله و مکمل نفوس شیّقه الی الکمال، آیه الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن بن عبدالله طبری آملی (حفظه الله تعالی) که به «حسن زاده» شهرت دارند


سلام
داداش ما مخلص همه بزرگان هم هستیم، ولی چشام دراومد تا تو این نوشته پیدا کردم منظور کیه :Moteajeb!: :Nishkhand:
فکر نمیکنم خود این بزرگان هم راضی باشن با این القاب صداشون کنیم.مثل مرحوم بهجت که فقط لقب العبد رو برای خودشون قبول کردن و
تازگیها آقای سیستانی که دستور دادن لقب آیت الله از روشون برداشته بشه.(تیتر سایت رو ملاحظه کنید http://www.sistani.org/persian /)
درخت هرچه پربارتر باشد افتاده تر است

*EHSAN*;570818 نوشت:
سلام
داداش ما مخلص همه بزرگان هم هستیم، ولی چشام دراومد تا تو این نوشته پیدا کردم منظور کیه
فکر نمیکنم خود این بزرگان هم راضی باشن با این القاب صداشون کنیم.مثل مرحوم بهجت که فقط لقب العبد رو برای خودشون قبول کردن و تازگیها آقای سیستانی که دستور دادن لقب آیت الله از روشون برداشته بشه.(تیتر سایت رو ملاحظه کنید http://www.sistani.org/persian /)
درخت هرچه پربارتر باشد افتاده تر است

علیکم السلام
من به خاطر این که جنبه های علمی و ... این بزرگواران را برای کسانی که نمیدونند بدونند با القاب بزرگواران نام می برم
تا اون جایی که من با این بزرگواران مصاحبت داشتم نزدیکانشون فقط با اسم اقا نام می برند
بعضی هاشون هم حاج اقا می گن

*EHSAN*;570818 نوشت:
سلام
داداش ما مخلص همه بزرگان هم هستیم، ولی چشام دراومد تا تو این نوشته پیدا کردم منظور کیه
فکر نمیکنم خود این بزرگان هم راضی باشن با این القاب صداشون کنیم.مثل مرحوم بهجت که فقط لقب العبد رو برای خودشون قبول کردن و تازگیها آقای سیستانی که دستور دادن لقب آیت الله از روشون برداشته بشه.(تیتر سایت رو ملاحظه کنید http://www.sistani.org/persian /)
درخت هرچه پربارتر باشد افتاده تر است

راستی این تذکری که دادید قبلا یکی دیگه هم گفته بود من هم به ایشون عرض کردم چون این بزرگواران را دوست دارم
و دلیل که تو پست قبل گفتند با این القاب نام می برمشون