و اما ینرغنک من الشیطان نزغ یعنی چه؟
تبهای اولیه
در ترجمه های قرانی درباره آیه 36 صافات آمده است که هر گاه از شیطان بر تو رنج و فسادی رسد بخدا پناه ببر . این رنج و فساد یعنی چه . آیا منظور همان استعاذه هست؟ لطفا در این باره برایم توضیح بدهید
خدمت هیوا عزیز عرض کنم این آیه شریفه در سوره فصلت است
وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ"
و هر گاه وسوسههايى از شيطان متوجّه تو گردد، از خدا پناه بخواه كه او شنوده و داناست!
كلمه" نزغ" به معناى" نخس" است، يعنى سيخ و يا تازيانه زدن به پهلوى حيوان و يا به عقب آن تا تحريك شود و تندتر برود
حال بايد ديد نازغ (تحريك كننده) كيست؟ ممكن است خود شيطان باشد. و ممكن هم هست تسويلها و وسوسههاى او باشد، ولى چون خطاب در آيه به رسول خدا (ص) است، مناسبتر به مقام شامخ آن حضرت احتمال اول است، چون تسويلات و وساوس شيطانى در آن جناب راه ندارد.
بله، اين امكان دارد كه آن خبيث با وسوسه مردم، يعنى كفار و معاندينى كه آن جناب دعوتشان مىكرده، امور را عليه وى دگرگون سازد، مثلا زحمات آن جناب را خنثى نموده، كفر و جحود را در كفار و منكرين بيشتر سازد، و در دشمنى و آزار پيامبر آتششان را تيزتر كند، و نتيجهاش اين شود كه دفع به احسن آن جناب كمتر مؤثر بيفتد. و بنا بر اين، برگشت اين نزغ از شيطان به افكندن دشمنى در بين آن جناب و مردم مىشود. و خلاصه همان نزغى خواهد بود كه آيه شريفه" مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطانُ بَيْنِي وَ بَيْنَ إِخْوَتِي"نام مىبرد، و همان چيزى خواهد بود كه آيه شريفه
" وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ" آن را" القاء در امنية" خوانده.
و اما اگر احتمال دوم را بگيريم، چارهاى جز اين نيست كه آيه را حمل كنيم بر مطلق دستور، تا تکمیل کننده امر باشد، و آن وقت آيه شريفه به وجهى شبيه به مثل معروف" دخترم به تو مىگويم عروسم تو بشنو" مىشود.
" فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ"- كلمه" عوذ" و نيز" عياذ"- به كسره عين- و نيز" معاذ"، و همچنين" استعاذه"، همه يك معنا را مىدهند، و آن عبارت است از پناه بردن. و معناى جمله مورد بحث اين است كه: هر وقت ديدى شيطان در كارت وسوسه مىكند، پناه ببر به خدا از شيطنت او، كه خدا شنواى مسألت تو، و داناى به حال تو است. و يا: شنواى سخنان تو، و داناى به اعمال تو است. المیزان ج17ص595