وصیت نامه پیامبراعظم (ص)
تبهای اولیه
آیا پیامبر اسلام وصیت نامه داشته است؟ مگر نه این است که به همه توصیه می شود تا در حال حیات وصیت نامه خود را تنظیم کنید. آگر وصیت نامه ای داشته است که فرض بر ان است که داشته است (لزوم شرعی) چرا ایشان در این وصیت نامه جانشین خود را معرفی نکرده است تا از بروز اختلافات بعدی جلوگیری نماید.
با سلام
هرچند که بنابر روایت قاطع تاریخ از توطئه برخی منافقین و یهود در انهدام اسلام ، اما دوراندیشی پیامبر (ص) حجت را برهمه تمام کرد .
اگر شما به آخرین منبر رسول الله (ص) که بعد 5 شنبه مصیبت بار ، ایراد شده دقت کافی بنمایید حقیقت مثل روز میدرخشد :
همچنانکه شد وعمر وابوبکر در هنگام مرگ آرزومیکردند ای کاش وارد خلافت نشده بودند : حدثنا يزيد بن هارون قال ، أنبأنا إسماعيل بن أبي خالد قال : لما طعن عمر رضي الله عنه دعا بلبن فشربه فخرج منه فجعل جلساؤه يثنون عليه . فقال إن من غره عمر لغار والله لوددت أني لم أدخل ( أي الخلافه ) فيها ، والله إني لو كان لي ما على وجه الأرض لافتديت به من هول المطلع .تاریخ مدینه
آیا وصیتی از این صریحتر و محکمتر در تاریخ بشریت سراغ دارید ؟
اللهم اجعل عاقبة امرنا خیرا
با سلام
هرچند که بنابر روایت قاطع تاریخ از توطئه برخی منافقین و یهود در انهدام اسلام ، اما دوراندیشی پیامبر (ص) حجت را برهمه تمام کرد .
اگر شما به آخرین منبر رسول الله (ص) که بعد 5 شنبه مصیبت بار ، ایراد شده دقت کافی بنمایید حقیقت مثل روز میدرخشد :
آیا وصیتی از این صریحتر و محکمتر در تاریخ بشریت سراغ دارید ؟
اللهم اجعل عاقبة امرنا خیرا
ممنون از وقت و انرژی که گذاشتید ولی سوال من را به صورت غیر مستقیم جواب داده اید. جواب مستقیم آن چیست؟
با سلام. پیامبر در اواخر عمر شریف خودشان وقتی که قصد داشتند وصیت نامه ای بنویسند ؛ دستور دادند که قلم و کاغذی حاضر کنند . در این موقع عمر گفت که پیرمرد دیوانه شده و هزیان میگوید.
اما شواهدی دیگر مبنی بر انتخاب جانشین بعد از خودشان وجود دارد و مهمترینشان خطبه و واقعه غدیر خم است. اصلا مگر میشود پیامبری که برای هر بار خروجی که از مدینه داشتند جانشینی منتصب میکردند ، بعد از شهادتشان ، امت خود را بی امام و جانشین بگذارد؟؟؟؟؟
پس به این نتیجه میرسیم که پیامبر بعد از خود جانشینی به حق انتخاب کردند، اما بعضی ها که قدرت جو بودند منصب امامت را از امیرالمومنین علی (علیه السلام) غصب کردند و امت اسلام را به دو دستگی کشاندند.
خدا لعتنشان کند.
آیه ای که مرا شیعه کرد: مبارکه نسا آیه 59
مسلما ولایت علی(ع) و امامت فرزندانش برای تک تک اهل خرد برادران سنی مبرهن و واضح است به خاطر دلایلی که مجال گفتن نیست. اما درمورد وصیت نامه ی رسول ناب اسلام صل الله که پیامبر به طور حتم وصیت نامه را به زنان خود واگذار کرده و احتمال می رود به همان چندهزار حدیث سوزانده شده توسط ابوبکر پیوسته است.
"در این موقع عمر گفت..." حرفیه که سندیت نداره و واقعا بی ربطه.
آیا پیامبر اسلام وصیت نامه داشته است؟ مگر نه این است که به همه توصیه می شود تا در حال حیات وصیت نامه خود را تنظیم کنید. آگر وصیت نامه ای داشته است که فرض بر ان است که داشته است (لزوم شرعی) چرا ایشان در این وصیت نامه جانشین خود را معرفی نکرده است تا از بروز اختلافات بعدی جلوگیری نماید
[=B Nazanin]
[=B Nazanin]بسم الله الرحمن الرحیم
[=B Nazanin]كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ (180) فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (181) سوره البقره
[=B Nazanin]1. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : الوصية حق علي کل مسلم.
[=B Nazanin]«وسائل الشيعه، ج 13، ص 352»
[=B Nazanin]پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: وصيت کردن، وظيفه هر مسلماني است.
عن جماعة عن أبي عبد اللّه الحسين بن عليّ بن سفيان البزوفريّ عن عليّ بن سنان الموصليّ العدل عن عليّ بن الحسين عن أحمد بن محمّد بن الخليل عن جعفر بن أحمد المصريّ عن عمّه الحسن بن عليّ عن أبيه عن أبي عبد اللّه جعفر بن محمّد عن أبيه الباقر عن أبيه ذي الثّفنات سيّد العابدين عن أبيه الحسين الزّكيّ الشّهيد عن أبيه أمير المؤمنين قال : قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله في اللّيلة الّتي كانت فيها وفاته لعليّ عليه السّلام :يا أبا الحسن أحضر صحيفة و دواة فأملى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله وصيّته حتّى انتهى إلى هذا الموضع فقال : يا عليّ إنّه سيكون بعدي إثنا عشر إماما ، و من بعدهم إثنا عشر مهديّا و أنت يا عليّ أوّل الإثني عشر الإمام ؛ سمّاك في سمائه عليّا المرتضى و أمير المؤمنين و الصّدّيق الأكبر و الفاروق الأعظم و المأمون المهديّ ، فلا تصلح هذه الأسماء لأحد غيرك ، يا عليّ أنت وصيّي على أهل بيتي حيّهم و ميّتهم و على نسائي ؛ فمن ثبّتّها لقيتني غدا ، و من طلّقتها فأنا منها بريء لم ترني و لم أرها في عرصة يوم القيامة ، و أنت خليفتي على أمّتي من بعدي ، فإذا حضرتك الوفاة فسلّمها إلى ابني الحسن البرّ الوصول ، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابني الحسين الزّكيّ الشّهيد المقتول ، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه سيّد العابدين ذي الثّفنات عليّ فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه محمّد باقر العلم ، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه جعفر الصّادق ، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه موسى بن جعفر الكاظم ؛ فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه عليّ الرّضا ، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه محمّد التّقيّ ، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه عليّ النّاصح ، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه الحسن الفاضل ، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه محمّد المستحفظ من آل محمّد عليهم السّلام فذلك إثنا عشر إماما ، ثمّ يكون من بعده إثنا عشر مهديّا ؛ فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه أوّل المقرّبين له ثلاثة أسامي اسم كاسمي و اسم أبي ، و هو عبد اللّه و أحمد و الاسم الثّالث المهديّ و هو أوّل المؤمنين .
[=B Mitra]فارسی:
از جماعتی از ابی عبدالله الحسین بن علی بن سفیان بزوفری از علی بن سنان موصلی عدل از علی بن الحسین از احمد بن محمد بن خلیل از جعفر بن احمد مصری از عمویش حسن بن علی از پدرش از ابی عبدالله جعفر بن محمد از پدرش باقر از پدرش زین العابدین از پدرش سيد الشهداء از پدرش اميرمؤمنان عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله روايت كرده كه آن حضرت در همان شبى كه رحلتش واقع شد به على عليه السّلام فرمود : اى ابا الحسن كاغذ و دواتى بياور و حضرت رسول اكرم(ص) وصيت خود را املاء فرمود و على مى نوشت تا بدين جا رسيد كه فرمود : يا على ! [=B Mitra]بعد از من دوازده امام مى باشند و بعد از آنها دوازده مهدى . پس تو يا على اوّلين دوازده امام مى باشى. خداى تعالى تو را در آسمان على مرتضى ، و اميرمؤمنان ، صديق اكبر ، و فاروق اعظم ، و مأمون ومهدى ناميده و اين نامها براى غير تو شايسته نيست ، اى على تو وصىّ من بر خاندانم زنده و مرده شان هستى ، و نيز وصى بر زنانم هستى ، هر يك را كه تو به همسرى من باقى گذارى فرداى قيامت مرا ديدار كند و هر يك را تو طلاق دادى من از وى بيزارم و مرا نخواهد ديد و من نيز او را در صحراى محشر نخواهم ديد ، و تو پس از من خليفه و جانشين من بر امتم هستى ، هر گاه وفاتت رسيد (خلافت) را به فرزندم حسن واگذار كن ، كه او برّ وصول است (برّ به معنى نيكوكار، و وصول، به معنى بسيار پيوندكننده بين خويشان) چون او وفاتش رسيد آن (خلافت) را به فرزندم حسين زكىّ شهيد مقتول بسپارد، چون هنگام وفات حسين رسيد آن (خلافت) را به فرزندش سيد العابدين ذى الثّفنات علىّ ( ثفنه به معناى پينه اى است كه سر زانو مى بندد و آن حضرت را به واسطه پينه زيادى كه از كثرت سجده در اعضاى سجده اش مى بست ذى الثّفنات مى گفتند) بسپارد ، چون هنگام وفات او رسد آن (خلافت) را به فرزندش محمد باقر العلم بسپارد ، و چون وفات او رسد آن (خلافت) را به فرزندش جعفر صادق واگذار كند و چون وفات او فرا رسد ، آن (خلافت) را به فرزندش موسى بن جعفر كاظم بسپارد ، و چون وفات او فرا رسد آن (خلافت) را به فرزندش على بسپارد ؛ و چون وفات او فرا رسد آن (خلافت) را به فرزندش محمد تقى واگذارد ، و چون هنگام وفات او رسد آن (خلافت) را به فرزندش على ناصح بسپارد ؛ و چون وفات او رسد آن (خلافت) را به فرزندش حسن فاضل واگذارد ، و چون وفات او برسد آن (خلافت) را به فرزندش محمد كه مستحفظ از آل محمّد (ص) است ، تسليم مى كند ، و ايشان دوازده امامند . [=B Mitra]بعد از آن دوازده مهدى[=B Mitra]مى باشند . پس وقتى كه وفات او رسید آن (خلافت) را به [=B Mitra]فرزندش[=B Mitra]كه نخستین مهديین است مى سپارد ، و براى او سه نام است . يك نامش مانند نام من ، و نام ديگرش نام پدر من است و آنها [=B Mitra]عبد الله و [=B Mitra]احمد هستند ، و نام سوّمين [=B Mitra]مهدىاست و [=B Mitra]او[=B Mitra]اوّلين مؤمنان است .
[=B Mitra]سند وصیت رسول خدا صلی الله علیه و
واما[=B Mitra]اصل وصيتدر كتاب غيبة الطوسي چاپسوم 1383 ، صفحه 150 و 151وچاپهای جدید صفحه300[=Times New Roman]. فصل رواياتالخاصة في أنّ الائمة عليهم السلام اثنا عشر ، المصادر اولا الغيبة للطوسي صفحة 151طبعة مؤسسة المعارف الاسلامية ، النجم الثاقب ج2 ص41 ، الشیخ الحرالعاملی فی إثباتالهداةج1 ص549 ح 376 ، الشیخ الحرالعاملی کتاب الايقاظ من الهجعة ص393 ، الشیخ حسنبن سليمان الحلي فی کتابه مختصرالبصائر ص 159 ، العلامه المجلسي فی بحارالانوار ج[=Times New Roman] 53 ص 147- بحار انوار ج13 باب سى وپنجممختصرا وفی ج 36 ص 260 کاملا ، الشيخعبدالله البحراني في کتابه العوالم ج 3 ص 236 ، غاية المرام ج 2 ص 241 ، السید هاشمالبحرانی فی کتابه غاية المرام ج 1 ص 370 ، الانصاف ص 222 للسید هاشم البحراني ،نوادرالاخبارللفیض الکاشاني ص 294 ، كتاب مكاتيب الرسول للشيخ الميانجي ج2 ص96 ،مختصرمعجم احاديث الامام المهدي للشيخ الکوراني صفحة 301 ، بحار الأنوار ج 53 ص 147، الشیخ المیرزا النوری فی کتابه النجم الثاقب ج 2 ص 71 1 واشار بأن الوصية معتبرةالسند وهذا نص ماذكره الشیخ المیرزا النوری قال : روى الشيخ الطوسي بسندٍ معتبر عنالامام الصادق (ع) خبرا ذكرت فيه بعض وصايا رسول الله (ص) لإميرالمؤمنين (ع) فيالليلة التي كانت فيها وفاته . السید محمد محمد صادق الصدر فقد حقق سند الوصيةوذکرها في کتابه تاريخ مابعدالظهور ص64 ::: مصدر فارسى : ترجمه حديث از كتاب مهدى موعود ج 2 صفحه 551 و[=Times New Roman] 552 باب سى و چهارم : ذكر خلفاء حضرت مهدى (ع) واولاد او و احوالى كه بعد از آنحضرت واقع مى شود.
اینم وصیت که خواستید برادر عزیز alamuti این وصیت نه با کلام خدا و نه سنت رسول خدا مخالف هست البته در بالا دلیل از کلام خدا و سنت رسول خدا براتون نوشتم و غیر از این وصیت وصیتی نداریم موفق باشید انشاء الله