جمع بندی نظر امام خامنه ای درباره گفتن الفاظ ناشایست در برخی از هیأت ها

تب‌های اولیه

76 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

واسه مشاغل مهم بله نباید بیگدار به آب زد ولی برای شغل هایی مانند رانندگی، کارمند دفتری که مدارک را ثبت می کند، اوپراتورها و... نماز و فروع دین مهم نیست. از طرفی برای کافران و منافقان هم حکومت باید شغل فراهم کند.

(رهرو ولایت);597513 نوشت:
.و در این مورد تصمیم ایمه و پیامبر با ما فرق می کند شاید شخص معصوم چیز هایی را بداند که ما ندانیم.مثلا شخص معصوم از باطن افراد هم خبر دارد.و می داند که چه شغلی را به که بسپارد

نه امامان ع و پیامبر ص از علم غیب استفاده نمی کردند، چه بسا که می توانستند هم استفاده کنند. به این صفت راسخون گفته می شود.
برای اثبات مشورت پیامبر ص با صحابه و نظر سلمان محمدی (فارسی)
خیلی از افرادی هم که امام علی ع برای حکومت انتخاب کرده بود فاسد بودند و امام شدیداً با آنها برخورد نمود. همه این است که امام پس از انتخاب آنها را کنترل می کرد و در صورت بروز کوچکترین خلافی شدیداً با آنها برخورد می کرد. کاری که در کشور ما انجام نمی شود!!! در پست بعدی سند محکمی می آورم هر چند که از بحث تاپیک خارج شدیم

(رهرو ولایت);597513 نوشت:
در این مورد تصمیم ایمه و پیامبر با ما فرق می کند شاید شخص معصوم چیز هایی را بداند که ما ندانیم.مثلا شخص معصوم از باطن افراد هم خبر دارد.و می داند که چه شغلی را به که بسپارد

به چند نمونه از برخورد قاطع امام (ع) می پردازیم:

در عهدنامه مالک اشتر نسبت به کارگزاران خائن چنین دستور می دهند:«...اگر يكي از آنان دست به خيانت زد و گزارش بازرسان تو هم آن خيانت را تأييد كردند، به همين مقدار گواهي قناعت كرده، او را با تازيانه كيفر كن، و آنچه را كه از اموال در اختيار دارد از او باز پس گير، سپس او را خوار دار و خيانت كار بشمار و قلاده بدنامي به گردنش بيفكن.»[2]

هنگامى كه امیر مومنان علی علیه السلام از خيانت ابن هَرمَه(مأمور بازار اهواز) اطلاع پیدا کرد، به رفاعه(حاکم اهواز) نوشت: وقتى كه نامه ام به دستت رسيد، فورا ابن هرمه را از مسئوليت بازار عزل کن ، به خاطر حقوق مردم ، او را زندانى كن و همه را از اين كار با خبر نما تا اگر شكايتى دارند، بگويند. اين حكم را به همه كارمندان زير دستت ، گزارش كن تا نظر مرا بدانند. در اين كار، نسبت به ابن هرمه نبايد غفلت و كوتاه شود و الاّ نزد خدا هلاك خواهى شد و من هم به بدترين وجه تو را از كار بركنار مى كنم ، و تو را به خدا پناه مى دهم از اين كه در اين كار، كوتاهى كنى .

اى رفاعه ! روزهاى جمعه ، او را از زندان خارج كن و سى و پنج تازيانه بر او بزن و او را در بازار بگردان ، پس اگر كسى از او شكايتى با شاهد آورد، او و شاهدش را قسم بده ، آن وقت ، حق او را از مال ابن هرمه بپرداز، سپس دست بسته و با خوارى او را به زندان برگردان و برپايش زنجير بزن ، فقط هنگام نماز زنجير را از پايش در آور و اگر براى او خوردنى و نوشيدنى و يا پوشيدنى آوردند، مانع نشو و به كسى هم اجازه كه بر او داخل شود و راه مخاصمه و طريق نجات را به او بياموزد و اگر به تو گزارش رسيد كه كسى در زندان چيزى به او ياد داده كه مسلمانى از آن ضرر مى بيند آن كس را مى زنى و زندانى مى كنى تا توبه كند و از عمل خود پشيمان شود.

اى رفاعه ! همه زندانيان را براى تفريح به حياط زندان بياور غير از ابن هرمه را، مگر آن كه براى جانش ، بيمناك باشى كه در اين صورت او را با زندانيان ديگر به صحن زندان مى آورى ، اگر قدرت بدنى دارد هر سى روز، سى و پنج شلاّق بر بدنش مى زنى و قضيه را براى من بنويس و نام جانشين او را هم گزارش كن و حقوقش را قطع كن.[3]

همان طور که ملاحظه می شود ، علی علیه السلام ، بر خلاف زندانیان دیگر که افرادی عادی بوده اند ، بر کارگزار متخلف خود محدودیت هایی جدی حتی در زندان اعمال می کند زیرا وقتی مسوولان نظام به حقوق مردم تعدی می کنند ، تنها یک مجرم معمولی نیستند بلکه علیه کلیت جامعه مرتکب جنایت شده اند و باید به گونه ای مجازات شوند که دیگر مسوولان جرأت خیانت و اختلاس و سوء استفاده نداشته باشند.

در موردی دیگر يكى از فرمانداران اموالی از بیت المال را نزد خود گرفته بود، خبر که به امام رسید ، حضرت فوراً نامه ای تهدید امیز به وی نوشتند: از خدا بترس ، و اموال اين مردم را به سويشان بازگردان، كه اگر چنين نكنى و خداوند مرا بر تو چيره سازد، با تو كارى خواهم كرد كه نزد خداوند عذر خواهم داشت، و با شمشيرم كه هر كس را با آن زدم در آتش شد، گردنت را بزنم . به خدا سوگند، اگر كارى را كه تو كردى حسن و حسين كرده بودند، از من نرمشى نمى ديدند، و به مرادى نمى رسيدند، تا آن كه حق را از آنان بازگيرم، و باطلى را كه از ستم آن دو پديد آمده، نابود سازم .[4]

حضرت علی ، نه تنها به سوء استفاده مالی مسوولان نظام بسیار حساس بودند ، حواسشان به کاهلی انان در خدمت به مردم هم بود. به عنوان مثال منذر بن جارود فرماندار اصطخر به جای انجام وظیفه به تفریح خوشگذرانی می پرداخت.امام(ع) پس از اطلاع از تخلف وی این گونه نوشت: ... به من خبر رسيده كه تو بیشتر اوقات، كار خود را رها کرده ،به شكار و سگ بازى می پردازی و برای تفریح و گردش بيرون می روى. سوگند مى‏خورم كه اگر این گزارش حقیقت داشته باشد تو را به سبب این خلافها سخت مجازات می کنم، و ابله ترین فرد قومت بر تو برتری دارد ؛ پس به محض اینکه نامه‏ ام راخواندی،به سوی من شتاب کن والسلام.[5]

امام بر آن بود که کارگزار نظام اسلامی باید در همه شوون ، الگو باشد و اگر کسی در نظام اسلامی خواهان پست حکومتی است ، حتی در زندگی شخصی اش نیز باید ارزش ها را رعایت کند .

قعقاع بن شور فرماندار شهر کسکر از سوی دولت علوی(ع) بود .او علاوه بر تخلفاتی که داشت ، با زنی ازدواج کرد که مهریه اش را بر خلاف سنت نبوی (ص) صدهزار درهم قرار داد -که چنین مبلغی گزاف از سوی کارگزار دولتی بسیار شگفت آور بود و حیرت و ناراحتی مردمان را به دنبال داشت- قعقاع پس از آنکه فهمید که حضرت(ع) از کارهای خلافش آگاه شده و مورد بازخواست قرار خواهد گرفت، به سوی شام گریخت.[6]

تجملگرایی مقامات نظام نیز از مسائلی بود حضرت علی بدان حساس بودند. پس از آنکه عثمان بن‏ حنیف فرماندار بصره از ارزشها فاصله گرفته و به اشراف و سفره رنگینشان روی آورده بود و از طبقات محروم دور ماند امام(ع) نامه توبیخ آمیز به وی می نویسد تاعبرت همه قرارگیرد: اى پسر حُنيف ، به من گزارش دادند كه مردى از سرمايه داران بصره ، تو را به مهمانى خويش ‍ فراخواند و تو به سرعت به سوىش شتافتى ، خوردني هاى رنگارنگ براى تو آوردند، و كاسه هاى پر از غذا پى در پى جلوى تو مى نهادند، گمان نمى كردم مهمانى مردمى را بپذيرى كه نيازمندانشان باستم محروم شده ، و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده اند، انديشه كن در كجايى؟و بر سر كدام سفره مى خورى؟[7]

این تذکر حضرت علی(ع) ناظر به این نکته بود که صاحبان ثروت و موقعیت ، با نزدیک شدن به مقامات دولتی و مهمانی دادن و دوستی با آنان ، عمدتاً به فکر ایجاد کانال هایی برای بهره مندی های خاص هستند و مسوولان باید حواس شان به این امرو باشد.

حضرت همچنین بعد از این که گزارش هایی مبنی بر سوء استفاده یکی از کارگزاران نظام را دریافت کرد ، فوراً از او خواست صورت حساب کارهایش را دقیقاً گزارش کند تا رسیدگی شود: " از تو به من خبر رسيده است كه اگر چنان کرده باشی، پرور دگار خود را به خشم آورده و امام خود را نافرماني و در امانت خود خيانت كرده اي . به من خبر رسيده كه كشت زمين ها را برداشته و آنچه را مي توانستي گرفته و آن چه در اختيار داشتي به خيانت خورده اي . پس هر چه زودترحساب اموال را براي من بفرست و بدان كه حسابرسي خداوند ازحسابرسي مردم سخت تر است. "[8]

امیر مومنان (ع) طی نامه ای به یکی از کار گزارن خود به نام مصقلة بن هبیره شیبانی که بیت المال را بین بستگان خود تقسیم کرده بود،وی را یه شدت مورد نکوهش قرار داد: گزارشى از تو به من دادند كه اگر چنان كرده باشى ، خداى خود را به خشم آوردى ، و امام خويش را نافرمانى كردى ، خبر رسيد كه تو غنيمت مسلمانان را كه نيزه ها و اسبهاشان گرد آورده ، و با ريخته شدن خونهايشان به دست آمده ، به اَعرابى كه خويشاوندان تواند، و تو را برگزيدند، مى بخشى!به خدايى كه دانه را شكافت ، و پديده ها را آفريد، اگر اين گزارش درست باشد، در نزد من خوار شده ، و منزلت تو سبك گرديده است ، پس حق پروردگارت را سبك مشمار، و دنياى خود را با نابودى دين آباد نكن ، كه زيانكارترين انسانى ، آگاه باش ، حق مسلمانانى كه نزد من يا پيش تو هستند در تقسيم بيت المال مساوى است ، همه بايد به نزد من آيند و سهم خود را از من گيرند.[9]

همچنین امیر مومنان علی(ع) از تخلفات قضات هم نمی گذشتند. پس از اینکه شریح قاضی قضاوتی كرده بود و حضرت(ع) آن را درست نمى دانست، فرمود: به خدا سوگند تو را دو ماه به شهر بانقيا تبعيد مى كنم تا ميان يهوديان قضاوت كنى.[10]

در این میان ، افراد سرشناس متخلفی هم بودند که آوازه نامشان باعث نمی شد علی علیه السلام آنان را مصون از تعقیب بدانند. به عنوان مثال نجاشی شاعر،که دارای موقیعت اجتماعی و فرهنگی رفیعی بود و اشعار و قصايدش در تقویت روحيه سپاه اميرمؤمنان(ع) در نبرد صفين بسیار موثر بود. او درماه مبارک رمضان مرتکب شرب خمر شده بود و حضرت بر او اجرای حکم کرد و از سرزنش دیگران باکی نداشت.[11]سرانجام وی به سبب قتل عمد[12] از ترس عدالت علی(ع) به معاویه پیوست.

همه این ها نشان می دهد که حضرت علی (ع) معتقد بودند ناهنجاریهای برخی از کارگزاران سبب می شود مردم نسبت به دولتمردان و حاکمان بدبین شده، و اعتمادشان را به آنان از دست بدهند و مسلم است که بی اعتمادی مردم نسبت عنوان عنصر تهدیدکننده حکومت به شمار می آید.

حضرت علی علیه السلام ، هرگز در صدد لاپوشانی و کتمان جرم ها و تخلفات مسوولان نظام نبودند و هیچگاه بر این باور نشدند که اگر جرم مسوولی عیان و اثبات شود و مجازات گردد ، مردم بدبین می شوند و آب به آسیاب دشمن می ریزد؛ بلکه برعکس دوام و قوام حکومت و جامعه را در اجرای شدید عدالت و مجازات مسوولان گناهکار می دانستند.

نکته قابل توجه این که يكى از ويژگيهاى حكومت جهانى امام زمان(ع) كه در روايت بدان اشاره شده،برخورد شديد با متخلفان حکومتی است.[13]

در سیره حکومتی علی علیه السلام ، تخلفات مدیران و کارگزاران هر نظام ، از آفات آن به حساب می آید که همانند یک دمل چرکین از درون، حکومت را به تباهی و سقوط می کشاند که باید آن را سریعا جراحی کرد و از بین برد تا جامعه و حکومت بتوانند به سلامت ادامه حیات دهند و پیشرفت کنند.

اگر امروز تاریخ از برخورد علی علیه السلام با کارگزاران نظام خود به عنوان مصادیق عدالت گستری و پاسداری از حقوق مردم به نیکی یاد می کند ، جمهوری اسلامی نیز برای نیکنامی تاریخی ، چاره ای جز پیمودن راه علی (ع) ندارد و برخورد شدید و بی تعارف با مسوولان مجرم یکی از مولفه های سنجش میزان قرابت جمهوری اسلامی با حکومت امیرالمومنین (ع) است ؛ این یک آزمون تاریخی و قضاوت ساز است.

پی نوشت ها:

[1]- علامه مجلسى‏،بحار الانوار،تهران،اسلامیه،ج‏2 1،ص385.

[2]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه 53.

[3]- قاضي نعمان،دعائم الإسلام،تحقيق: آصف بن علي أصغر فيضي،قاهره، دار المعارف ،چاپ دوم،صص532-533.

[4]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه41.

[5]- يعقوبى،تاريخ يعقوبى،بيروت، دار صادر، بى تا،ج2،صص203-204.

[6]- ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه،تحقيق:محمد أبو الفضل إبراهيم،دار إحياء الكتب العربية 1378 - 1959 م،چاپ اول،ج4،ص87.

[7]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه45.

[8]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه40.

[9]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه43.

[10]- ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه،تحقيق:محمد أبو الفضل إبراهيم،دار إحياء الكتب العربية 1378 - 1959 م،چاپ اول،ج4،ص99

[11]- إبراهيم بن محمد الثقفي،الغارات،تحقيق : السيد جلال الدين الحسيني الأرموي المحدث،ج2،صص901-902.

[12]- ابن سعد،الطبقات الكبرى،تحقيق: محمد عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية،1410-1990،چاپ اول،صص11-12.

[13]- علامه مجلسى‏،بحار الانوار،تهران،اسلامیه،ج‏5 1،ص120 و قاضي نعمان،شرح الأخبار،تحقيق :سيد محمدحسيني جلالي،قم،موسسه نشر اسلامی،ج3،ص561

سلام
کاش یکم حواس علما نسبت به خرافات وبدعت درباره توسل های افرطی شیعه وسنی نظیر دخیل بستن به چوب پرچم واهن جمع میشد.

این جملات بدعت امیز :بجای اینکه بگیم خدایا به ابروی حسین {ع}بچه بیمارما شفابده میگیم یا امام حسین {ع}بچه منا شفابده ...

عزادری های ماهم که ازمسیحیان مشرک به ارث بردیم .

"... ما از وقتی كه به گفته جلال «سنت شهادت را فراموش كرده‌ایم و به مقبره‌داری شهیدان پرداخته‌ایم،مرگ سیاه را ناچار گردن نهاده‌ایم و از هنگامی كه به جای شیعه علی‌بودن و از هنگامی كه به جای شیعه حسین بودن و شیعه زینب‌بودن ، یعنی :«پیرو شهیدان بودن»،زنان و مردان ما «عزادار شهیدان شده اند و بس»،در عزای همیشگی مانده ایم..."

خواهران، برادران!

اكنون شهیدان مرده‌اند، و ما مرده‌ها زنده هستیم. شهیدان سخن‌شان را گفتند، و ما كرها مخاطب‌شان هستیم. آن‌ها كه گستاخی آن را داشتند كه، وقتی نمی‌توانند زنده بمانند، مرگ را انتخاب كنند، رفتند، و ما بی‌شرمان ماندیم، صدها سال است كه مانده‌ایم. و جا دارد كه دنیا بر ما بخندد كه ما، مظاهر ذلت و زبونی، بر حسین و زینب، مظاهر حیات و عزت، می‌گرییم، و این یك ستم دیگر تاریخ است كه ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم.

خدایا! این باز چه مظلومیتی است بر خاندان حسین؟

اكنون شهیدان كارشان را به پایان رسانده‌اند، و ما شب شام غریبان می‌گیریم، و پایان‌اش را اعلام می‌كنیم. و می‌بینی چگونه در جامه‌ی گریستن بر حسین، و عشق به حسین، با یزید هم‌دست و هم‌داستانیم؟ او كه می‌خواست این داستان به پایان برسد.

چه هوشیارانه دگرگون كرده‌اند پیام حسین را و یاران بزرگ و عزیز و جاویدش را، پیامی كه خطاب به همه‌ی انسان‌ها است.
دکترشریعتی

مردعشق;597833 نوشت:

عزادری های ماهم که ازمسیحیان مشرک به ارث بردیم .

مردعشق;597835 نوشت:
"... ما از وقتی كه به گفته جلال «سنت شهادت را فراموش كرده‌ایم و به مقبره‌داری شهیدان پرداخته‌ایم،مرگ سیاه را ناچار گردن نهاده‌ایم و از هنگامی كه به جای شیعه علی‌بودن و از هنگامی كه به جای شیعه حسین بودن و شیعه زینب‌بودن ، یعنی :«پیرو شهیدان بودن»،زنان و مردان ما «عزادار شهیدان شده اند و بس»،در عزای همیشگی مانده ایم..."

مردعشق;597836 نوشت:
خواهران، برادران!

اكنون شهیدان مرده‌اند، و ما مرده‌ها زنده هستیم. شهیدان سخن‌شان را گفتند، و ما كرها مخاطب‌شان هستیم. آن‌ها كه گستاخی آن را داشتند كه، وقتی نمی‌توانند زنده بمانند، مرگ را انتخاب كنند، رفتند، و ما بی‌شرمان ماندیم، صدها سال است كه مانده‌ایم. و جا دارد كه دنیا بر ما بخندد كه ما، مظاهر ذلت و زبونی، بر حسین و زینب، مظاهر حیات و عزت، می‌گرییم، و این یك ستم دیگر تاریخ است كه ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم.

خدایا! این باز چه مظلومیتی است بر خاندان حسین؟

اكنون شهیدان كارشان را به پایان رسانده‌اند، و ما شب شام غریبان می‌گیریم، و پایان‌اش را اعلام می‌كنیم. و می‌بینی چگونه در جامه‌ی گریستن بر حسین، و عشق به حسین، با یزید هم‌دست و هم‌داستانیم؟ او كه می‌خواست این داستان به پایان برسد.

چه هوشیارانه دگرگون كرده‌اند پیام حسین را و یاران بزرگ و عزیز و جاویدش را، پیامی كه خطاب به همه‌ی انسان‌ها است.
دکترشریعتی



سلام

خواهشا برای اثبات حرفاتون از هر چی که مایه میگذارید از اشک و عزای امام حسین مایه نگذارید. همه میدانند اگر چیزی یاد امام حسین را تا به امروز زنده نگهداشته همین عزاداریهاست

[="Arial"][="DarkGreen"]

مردعشق;597833 نوشت:
سلام
کاش یکم حواس علما نسبت به خرافات وبدعت درباره توسل های افرطی شیعه وسنی نظیر دخیل بستن به چوب پرچم واهن جمع میشد.

این جملات بدعت امیز :بجای اینکه بگیم خدایا به ابروی حسین {ع}بچه بیمارما شفابده میگیم یا امام حسین {ع}بچه منا شفابده ...

عزادری های ماهم که ازمسیحیان مشرک به ارث بردیم .


به به به به!!!
شما پیرو چه دینی هستین؟[/]


جناب مرد عشق دو نکته

1 - سه جمله رو در یک پست هم میتونید بنویسید

2 - مبهم صحبت نکنید. مستقیم فرمایشتون رو بفرمایید تا متوجه بشیم

mousavi928;597789 نوشت:
به چند نمونه از برخورد قاطع امام (ع) می پردازیم:

در عهدنامه مالک اشتر نسبت به کارگزاران خائن چنین دستور می دهند:«...اگر يكي از آنان دست به خيانت زد و گزارش بازرسان تو هم آن خيانت را تأييد كردند، به همين مقدار گواهي قناعت كرده، او را با تازيانه كيفر كن، و آنچه را كه از اموال در اختيار دارد از او باز پس گير، سپس او را خوار دار و خيانت كار بشمار و قلاده بدنامي به گردنش بيفكن.»[2]

هنگامى كه امیر مومنان علی علیه السلام از خيانت ابن هَرمَه(مأمور بازار اهواز) اطلاع پیدا کرد، به رفاعه(حاکم اهواز) نوشت: وقتى كه نامه ام به دستت رسيد، فورا ابن هرمه را از مسئوليت بازار عزل کن ، به خاطر حقوق مردم ، او را زندانى كن و همه را از اين كار با خبر نما تا اگر شكايتى دارند، بگويند. اين حكم را به همه كارمندان زير دستت ، گزارش كن تا نظر مرا بدانند. در اين كار، نسبت به ابن هرمه نبايد غفلت و كوتاه شود و الاّ نزد خدا هلاك خواهى شد و من هم به بدترين وجه تو را از كار بركنار مى كنم ، و تو را به خدا پناه مى دهم از اين كه در اين كار، كوتاهى كنى .

اى رفاعه ! روزهاى جمعه ، او را از زندان خارج كن و سى و پنج تازيانه بر او بزن و او را در بازار بگردان ، پس اگر كسى از او شكايتى با شاهد آورد، او و شاهدش را قسم بده ، آن وقت ، حق او را از مال ابن هرمه بپرداز، سپس دست بسته و با خوارى او را به زندان برگردان و برپايش زنجير بزن ، فقط هنگام نماز زنجير را از پايش در آور و اگر براى او خوردنى و نوشيدنى و يا پوشيدنى آوردند، مانع نشو و به كسى هم اجازه كه بر او داخل شود و راه مخاصمه و طريق نجات را به او بياموزد و اگر به تو گزارش رسيد كه كسى در زندان چيزى به او ياد داده كه مسلمانى از آن ضرر مى بيند آن كس را مى زنى و زندانى مى كنى تا توبه كند و از عمل خود پشيمان شود.

اى رفاعه ! همه زندانيان را براى تفريح به حياط زندان بياور غير از ابن هرمه را، مگر آن كه براى جانش ، بيمناك باشى كه در اين صورت او را با زندانيان ديگر به صحن زندان مى آورى ، اگر قدرت بدنى دارد هر سى روز، سى و پنج شلاّق بر بدنش مى زنى و قضيه را براى من بنويس و نام جانشين او را هم گزارش كن و حقوقش را قطع كن.[3]

همان طور که ملاحظه می شود ، علی علیه السلام ، بر خلاف زندانیان دیگر که افرادی عادی بوده اند ، بر کارگزار متخلف خود محدودیت هایی جدی حتی در زندان اعمال می کند زیرا وقتی مسوولان نظام به حقوق مردم تعدی می کنند ، تنها یک مجرم معمولی نیستند بلکه علیه کلیت جامعه مرتکب جنایت شده اند و باید به گونه ای مجازات شوند که دیگر مسوولان جرأت خیانت و اختلاس و سوء استفاده نداشته باشند.

در موردی دیگر يكى از فرمانداران اموالی از بیت المال را نزد خود گرفته بود، خبر که به امام رسید ، حضرت فوراً نامه ای تهدید امیز به وی نوشتند: از خدا بترس ، و اموال اين مردم را به سويشان بازگردان، كه اگر چنين نكنى و خداوند مرا بر تو چيره سازد، با تو كارى خواهم كرد كه نزد خداوند عذر خواهم داشت، و با شمشيرم كه هر كس را با آن زدم در آتش شد، گردنت را بزنم . به خدا سوگند، اگر كارى را كه تو كردى حسن و حسين كرده بودند، از من نرمشى نمى ديدند، و به مرادى نمى رسيدند، تا آن كه حق را از آنان بازگيرم، و باطلى را كه از ستم آن دو پديد آمده، نابود سازم .[4]

حضرت علی ، نه تنها به سوء استفاده مالی مسوولان نظام بسیار حساس بودند ، حواسشان به کاهلی انان در خدمت به مردم هم بود. به عنوان مثال منذر بن جارود فرماندار اصطخر به جای انجام وظیفه به تفریح خوشگذرانی می پرداخت.امام(ع) پس از اطلاع از تخلف وی این گونه نوشت: ... به من خبر رسيده كه تو بیشتر اوقات، كار خود را رها کرده ،به شكار و سگ بازى می پردازی و برای تفریح و گردش بيرون می روى. سوگند مى‏خورم كه اگر این گزارش حقیقت داشته باشد تو را به سبب این خلافها سخت مجازات می کنم، و ابله ترین فرد قومت بر تو برتری دارد ؛ پس به محض اینکه نامه‏ ام راخواندی،به سوی من شتاب کن والسلام.[5]

امام بر آن بود که کارگزار نظام اسلامی باید در همه شوون ، الگو باشد و اگر کسی در نظام اسلامی خواهان پست حکومتی است ، حتی در زندگی شخصی اش نیز باید ارزش ها را رعایت کند .


قعقاع بن شور فرماندار شهر کسکر از سوی دولت علوی(ع) بود .او علاوه بر تخلفاتی که داشت ، با زنی ازدواج کرد که مهریه اش را بر خلاف سنت نبوی (ص) صدهزار درهم قرار داد -که چنین مبلغی گزاف از سوی کارگزار دولتی بسیار شگفت آور بود و حیرت و ناراحتی مردمان را به دنبال داشت- قعقاع پس از آنکه فهمید که حضرت(ع) از کارهای خلافش آگاه شده و مورد بازخواست قرار خواهد گرفت، به سوی شام گریخت.[6]

تجملگرایی مقامات نظام نیز از مسائلی بود حضرت علی بدان حساس بودند. پس از آنکه عثمان بن‏ حنیف فرماندار بصره از ارزشها فاصله گرفته و به اشراف و سفره رنگینشان روی آورده بود و از طبقات محروم دور ماند امام(ع) نامه توبیخ آمیز به وی می نویسد تاعبرت همه قرارگیرد: اى پسر حُنيف ، به من گزارش دادند كه مردى از سرمايه داران بصره ، تو را به مهمانى خويش ‍ فراخواند و تو به سرعت به سوىش شتافتى ، خوردني هاى رنگارنگ براى تو آوردند، و كاسه هاى پر از غذا پى در پى جلوى تو مى نهادند، گمان نمى كردم مهمانى مردمى را بپذيرى كه نيازمندانشان باستم محروم شده ، و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده اند، انديشه كن در كجايى؟و بر سر كدام سفره مى خورى؟[7]

این تذکر حضرت علی(ع) ناظر به این نکته بود که صاحبان ثروت و موقعیت ، با نزدیک شدن به مقامات دولتی و مهمانی دادن و دوستی با آنان ، عمدتاً به فکر ایجاد کانال هایی برای بهره مندی های خاص هستند و مسوولان باید حواس شان به این امرو باشد.

حضرت همچنین بعد از این که گزارش هایی مبنی بر سوء استفاده یکی از کارگزاران نظام را دریافت کرد ، فوراً از او خواست صورت حساب کارهایش را دقیقاً گزارش کند تا رسیدگی شود: " از تو به من خبر رسيده است كه اگر چنان کرده باشی، پرور دگار خود را به خشم آورده و امام خود را نافرماني و در امانت خود خيانت كرده اي . به من خبر رسيده كه كشت زمين ها را برداشته و آنچه را مي توانستي گرفته و آن چه در اختيار داشتي به خيانت خورده اي . پس هر چه زودترحساب اموال را براي من بفرست و بدان كه حسابرسي خداوند ازحسابرسي مردم سخت تر است. "[8]

امیر مومنان (ع) طی نامه ای به یکی از کار گزارن خود به نام مصقلة بن هبیره شیبانی که بیت المال را بین بستگان خود تقسیم کرده بود،وی را یه شدت مورد نکوهش قرار داد: گزارشى از تو به من دادند كه اگر چنان كرده باشى ، خداى خود را به خشم آوردى ، و امام خويش را نافرمانى كردى ، خبر رسيد كه تو غنيمت مسلمانان را كه نيزه ها و اسبهاشان گرد آورده ، و با ريخته شدن خونهايشان به دست آمده ، به اَعرابى كه خويشاوندان تواند، و تو را برگزيدند، مى بخشى!به خدايى كه دانه را شكافت ، و پديده ها را آفريد، اگر اين گزارش درست باشد، در نزد من خوار شده ، و منزلت تو سبك گرديده است ، پس حق پروردگارت را سبك مشمار، و دنياى خود را با نابودى دين آباد نكن ، كه زيانكارترين انسانى ، آگاه باش ، حق مسلمانانى كه نزد من يا پيش تو هستند در تقسيم بيت المال مساوى است ، همه بايد به نزد من آيند و سهم خود را از من گيرند.[9]

همچنین امیر مومنان علی(ع) از تخلفات قضات هم نمی گذشتند. پس از اینکه شریح قاضی قضاوتی كرده بود و حضرت(ع) آن را درست نمى دانست، فرمود: به خدا سوگند تو را دو ماه به شهر بانقيا تبعيد مى كنم تا ميان يهوديان قضاوت كنى.[10]

در این میان ، افراد سرشناس متخلفی هم بودند که آوازه نامشان باعث نمی شد علی علیه السلام آنان را مصون از تعقیب بدانند. به عنوان مثال نجاشی شاعر،که دارای موقیعت اجتماعی و فرهنگی رفیعی بود و اشعار و قصايدش در تقویت روحيه سپاه اميرمؤمنان(ع) در نبرد صفين بسیار موثر بود. او درماه مبارک رمضان مرتکب شرب خمر شده بود و حضرت بر او اجرای حکم کرد و از سرزنش دیگران باکی نداشت.[11]سرانجام وی به سبب قتل عمد[12] از ترس عدالت علی(ع) به معاویه پیوست.

همه این ها نشان می دهد که حضرت علی (ع) معتقد بودند ناهنجاریهای برخی از کارگزاران سبب می شود مردم نسبت به دولتمردان و حاکمان بدبین شده، و اعتمادشان را به آنان از دست بدهند و مسلم است که بی اعتمادی مردم نسبت عنوان عنصر تهدیدکننده حکومت به شمار می آید.


حضرت علی علیه السلام ، هرگز در صدد لاپوشانی و کتمان جرم ها و تخلفات مسوولان نظام نبودند و هیچگاه بر این باور نشدند که اگر جرم مسوولی عیان و اثبات شود و مجازات گردد ، مردم بدبین می شوند و آب به آسیاب دشمن می ریزد؛ بلکه برعکس دوام و قوام حکومت و جامعه را در اجرای شدید عدالت و مجازات مسوولان گناهکار می دانستند.

نکته قابل توجه این که يكى از ويژگيهاى حكومت جهانى امام زمان(ع) كه در روايت بدان اشاره شده،برخورد شديد با متخلفان حکومتی است.[13]

در سیره حکومتی علی علیه السلام ، تخلفات مدیران و کارگزاران هر نظام ، از آفات آن به حساب می آید که همانند یک دمل چرکین از درون، حکومت را به تباهی و سقوط می کشاند که باید آن را سریعا جراحی کرد و از بین برد تا جامعه و حکومت بتوانند به سلامت ادامه حیات دهند و پیشرفت کنند.


اگر امروز تاریخ از برخورد علی علیه السلام با کارگزاران نظام خود به عنوان مصادیق عدالت گستری و پاسداری از حقوق مردم به نیکی یاد می کند ، جمهوری اسلامی نیز برای نیکنامی تاریخی ، چاره ای جز پیمودن راه علی (ع) ندارد و برخورد شدید و بی تعارف با مسوولان مجرم یکی از مولفه های سنجش میزان قرابت جمهوری اسلامی با حکومت امیرالمومنین (ع) است ؛ این یک آزمون تاریخی و قضاوت ساز است.

پی نوشت ها:

[1]- علامه مجلسى‏،بحار الانوار،تهران،اسلامیه،ج‏2 1،ص385.

[2]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه 53.

[3]- قاضي نعمان،دعائم الإسلام،تحقيق: آصف بن علي أصغر فيضي،قاهره، دار المعارف ،چاپ دوم،صص532-533.

[4]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه41.

[5]- يعقوبى،تاريخ يعقوبى،بيروت، دار صادر، بى تا،ج2،صص203-204.

[6]- ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه،تحقيق:محمد أبو الفضل إبراهيم،دار إحياء الكتب العربية 1378 - 1959 م،چاپ اول،ج4،ص87.

[7]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه45.

[8]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه40.

[9]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه43.

[10]- ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه،تحقيق:محمد أبو الفضل إبراهيم،دار إحياء الكتب العربية 1378 - 1959 م،چاپ اول،ج4،ص99

[11]- إبراهيم بن محمد الثقفي،الغارات،تحقيق : السيد جلال الدين الحسيني الأرموي المحدث،ج2،صص901-902.

[12]- ابن سعد،الطبقات الكبرى،تحقيق: محمد عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية،1410-1990،چاپ اول،صص11-12.

[13]- علامه مجلسى‏،بحار الانوار،تهران،اسلامیه،ج‏5 1،ص120 و قاضي نعمان،شرح الأخبار،تحقيق :سيد محمدحسيني جلالي،قم،موسسه نشر اسلامی،ج3،ص561


تمام این موارد به خاطر این بود که علی (ع) افراد بهتری برای اداره جامعه نداشتند و ثانیاً اینکه ایشان قصاص قبل از جنایت نمی کردند وافرادی را که خوب بودند انتخاب می کردند و بعد که این افراد گناهی را مرتکب می شدند آنها را تنبیه می کردند نه این که از فعل درونی افراد با اینکه با خبر بودند و می دانستند که شایسته کاری نیستندآنها را بر می گزیدند.که البته این کار با توجه به این که امام علم به فعل کنونی فرد آگاهی داشته باشد و آنها را انتخاب کند برای کاری که شایسته آن نیستند در واقع از لحاظ عقلی کار قبیحی می باشد و فعل قبیح از امام معصوم سر نمی زند.و در مورد مشورت پیامبر با جناب سلمان و بقیه این بود که فرهنگ مشورت را نهادینه کند.نه اینکه سلمان چیزی می دانست که پیامبر (ص) آن را نداند.
در خیلی از جاهایی که معصوم با علم به ناشایسته بودن فرد داشت وآنها را رابه مسندی مهم بر می گزید دلیل دیگر این است که در واقع به خاطر دفع افسد به فاسد این کار را می کردند. مثل سمت دادن به ابوسفیان برای این که فتنه نکند. ویا در جاهای دیگر مثل قبود کردن حکمیت از جانب حضرت امیر یا صلح امام حسن (ع) با معاویه.
شاید اینها کارهایی باشد که در ظاهر بد باشد ولی معصوم (ع) به خاطر فساد بزرگتر مجبور می شد تن به این کارها بدهد.
وکلام آخر این که شما اگر شرکتی داشته باشید و ناچار باشید یک سوم افراد ثبت نام کننده را قبول کنید. همه اینها هم در کار خود به یک اندازه کاردان باشند آیا افرادی را انتخاب می کنید که در قید دین و مذهب باشند یا افرادی را انتخاب می کنید که در قید دین نباشند؟
البته به خاطر خارج نشدن از بحث و این که این بحث شبیه به جدل نشود این آخرین نظر این حقیر در این تایپیک بود.
التماس دعا
کوچیک همه شما . و احترام گذارنده به نظرات شما.

واقعا ارزش انسان به سگ بودنه ؟ اشرف مخلوقات خودشو سگ بدونه ؟!

واقعا چرا یاران حسین سگش نشدند و در حضور و جلو چشم امام نگفتن من میرم بیرون مثل سگ نگهبانی میدم و یا ته مونده غذاتون رو بندازین جلو من مثل سگ !

یا ساده اید یا بلانسبت ....

البته تا صبح هم حرف بزنیم تو گوشتون فرو نمیره .

برید نمازتون رو بخونید و پشت امام حسین قایم نشید . تا رضایت خدا نباشه شفاعت هیچ کس حتی محمد (ص) هم چاره ساز نیست . حاضرم قسم بخورم 90 درصد هیاتی ها نماز نمیخونن و دنبال هزار تا کثافت کاری هستند و اونوقت محرم که میشه میگه اقا طلبید !

امام جسین رفت تا نماز رو زنده نگه داره . واجبات ترک نشه اما ...

وای بر شما که مطمئنن دین و ایمانتون رو از دست دادین و به حرف 4 تا مداح بی سواد و ... گوش دادیدن و چایی از دست زینب خوردین تو هیات ! ( رجوع شود با داستانهای از این دست توسط مداح ها شر میشه )

دلتون رو به هیچ چی خوش نکنید و واجبات رو ادا کنیم و حسینی باشیم و با شعور حسینی از دنیا بریم .

واقعا کسانی هستن که به هر منطقی سگ بودن رو خوب میدونن..؟!
ببینید شما هر چقدرم برا یکی ارزش قائل باشید زمانی که ارزش خودتون رو اینقدر پایین بیارید ارزش اون فرد رو هم پایین آوردید...
دو نفر کاملا مشابه رو در نظر بگیرید...یه جا کسایی که پیرو یکیشونن همه دکتر مهندس و با شخصیت, یه جا همه لاتو اراذلو و چاقو کش...فرد یکسانه اما..........

خداجو;598000 نوشت:
حاضرم قسم بخورم 90 درصد هیاتی ها نماز نمیخونن و دنبال هزار تا کثافت کاری هستند و اونوقت محرم که میشه میگه اقا طلبید !

با نظر شما موافقم...من دوستی داشتم که خودم بردمش هیئت محله, یا محرم مسجد محله تا از فاز اراذل بودن دربیاد...نتیجش این شد که روز محرم میرفت مشروب میخورد ترامادول مینداخت میومد تو راه دو تا علم رو ور میداشت و تو مسجد یه جوری سینه میزد که خدا میدونه...توجیهشم این بود که هرکی برا اما حسین اشک بریزه جهنم بهش حروم میشه...به یکی مثل این آدم بگی بگو من خاک کف پای سگ کوی تو هستم یا امام حسین قطعا میگه چون خیلی از سلولهای خاکستری مغزش استفاده نمیکنه...

(رهرو ولایت);597983 نوشت:

تمام این موارد به خاطر این بود که علی (ع) افراد بهتری برای اداره جامعه نداشتند و ثانیاً اینکه ایشان قصاص قبل از جنایت نمی کردند وافرادی را که خوب بودند انتخاب می کردند و بعد که این افراد گناهی را مرتکب می شدند آنها را تنبیه می کردند نه این که از فعل درونی افراد با اینکه با خبر بودند و می دانستند که شایسته کاری نیستندآنها را بر می گزیدند.که البته این کار با توجه به این که امام علم به فعل کنونی فرد آگاهی داشته باشد و آنها را انتخاب کند برای کاری که شایسته آن نیستند در واقع از لحاظ عقلی کار قبیحی می باشد و فعل قبیح از امام معصوم سر نمی زند.و در مورد مشورت پیامبر با جناب سلمان و بقیه این بود که فرهنگ مشورت را نهادینه کند.نه اینکه سلمان چیزی می دانست که پیامبر (ص) آن را نداند.
در خیلی از جاهایی که معصوم با علم به ناشایسته بودن فرد داشت وآنها را رابه مسندی مهم بر می گزید دلیل دیگر این است که در واقع به خاطر دفع افسد به فاسد این کار را می کردند. مثل سمت دادن به ابوسفیان برای این که فتنه نکند. ویا در جاهای دیگر مثل قبود کردن حکمیت از جانب حضرت امیر یا صلح امام حسن (ع) با معاویه.
شاید اینها کارهایی باشد که در ظاهر بد باشد ولی معصوم (ع) به خاطر فساد بزرگتر مجبور می شد تن به این کارها بدهد.
وکلام آخر این که شما اگر شرکتی داشته باشید و ناچار باشید یک سوم افراد ثبت نام کننده را قبول کنید. همه اینها هم در کار خود به یک اندازه کاردان باشند آیا افرادی را انتخاب می کنید که در قید دین و مذهب باشند یا افرادی را انتخاب می کنید که در قید دین نباشند؟
البته به خاطر خارج نشدن از بحث و این که این بحث شبیه به جدل نشود این آخرین نظر این حقیر در این تایپیک بود.
التماس دعا
کوچیک همه شما . و احترام گذارنده به نظرات شما.

سلام
حرف من اینه که امام ع اینگونه با مفسدین برخورد می کردند. الان ما هیچ مفسدی تو کشور نداریم؟؟؟ پس چرا ازین برخوردها نمی بینیم؟
دوم اینکه اگر به کسی شغلی داده نمیشه باید منبع درآمد اون تامین بشه! یا نه باید سر بزاره رو زمین از گرسنگی بمیره؟

خداجو;598000 نوشت:
برید نمازتون رو بخونید و پشت امام حسین قایم نشید . تا رضایت خدا نباشه شفاعت هیچ کس حتی محمد (ص) هم چاره ساز نیست . حاضرم قسم بخورم 90 درصد هیاتی ها نماز نمیخونن و دنبال هزار تا کثافت کاری هستند و اونوقت محرم که میشه میگه اقا طلبید !

techies;598026 نوشت:
من دوستی داشتم که خودم بردمش هیئت محله, یا محرم مسجد محله تا از فاز اراذل بودن دربیاد...نتیجش این شد که روز محرم میرفت مشروب میخورد ترامادول مینداخت میومد تو راه دو تا علم رو ور میداشت و تو مسجد یه جوری سینه میزد که خدا میدونه...توجیهشم این بود که هرکی برا اما حسین اشک بریزه جهنم بهش حروم میشه...به یکی مثل این آدم بگی بگو من خاک کف پای سگ کوی تو هستم یا امام حسین قطعا میگه چون خیلی از سلولهای خاکستری مغزش استفاده نمیکنه...

عرض سلام دارم
منم بدتر از اینا که شما میگید دیدم
اما اونا هم درست میگن، اگه خود آقا نطلبه که نمیان
امام حسین کیا رو خرید؟ کسی مثل حر که راه روی امام حسین بسته بود، اگه حر راه رو باز می کرد چه بسا امام حکومت تشکیل می داد؟ حالا شراب بدتره یا این؟ شما هم به خودتون نازش نکنید که فاصله کفر و ایمان اندازه ی یک تار موست. (زبیر رو هرگز فراموش نکنید که امام علی در وصفش گفته بود چیزی نمانده بود که زبیر از ما اهل بیت شود) و حر رو هم هرگز فراموش نکتید
این بزرگی امام رو می رسونه که اون شخص شراب خوار و یا زنا کار رو هم میخره و جه بسا روزی همون رو به حر تبدیل کنه به منو شما چه ربطی داره؟ رحمت وسیعه، مث جیب من و شما نیست که چرتکه بندازه و جیبش خالی بشه. اصلا چه خوبه که ماها با اصرار و خواهش ازین افرادی مه با دین آشنایی ندارند و خلاف کار هستن بخواهیم و ازشون خواهش کنیم بیان تو مراسمای امام حسین. امام حسین کشتی نجاته
انشاا... خداوند این محبت رو از ما نگیره و امام حسین زمان خودمون رو فراموش نکنیم کما اینکه 1170 ساله که تنهاش گذاشتیم و هنوز لایق برگشتنش نشدیم

mousavi928;598619 نوشت:
سلام
حرف من اینه که امام ع اینگونه با مفسدین برخورد می کردند. الان ما هیچ مفسدی تو کشور نداریم؟؟؟ پس چرا ازین برخوردها نمی بینیم؟
دوم اینکه اگر به کسی شغلی داده نمیشه باید منبع درآمد اون تامین بشه! یا نه باید سر بزاره رو زمین از گرسنگی بمیره؟

آیا حضرت امیر در زمان خروج خوارج تونست با آنها کاری کنه؟ آیا حضرت امیر(ع) تونست حکمیت رو نپزیره؟ولی مجبور شد بپذیره.
و در مورد اینکه مفسدینی الان در جامعه هستند که به راحتی دارند فساد می کنند بنده هم حرف شما را قبول دارم.ولی این افراد پست فطرتها طوری از خلع قانونی استفاده می کنند که حتی در صورت برخورد با آنها نمی توان کاری کرد.و در داد دادگاه تبرعه می شوند.
وشما زمان الان که فردی غیر معصوم حکومت می کند (که توان آن خیلی پایین تر از معصوم است) با زمان حکوت معصوم (ع) را مقایسه نکنید.تعداد جمعیت شهر ها و افراد و... دلایل دیگر باعث می شود که کنترل زمان کنونی خیلی سخت تر از آن زمان باشد.
و در مورد حرف شما که اگر شخصی کار نداشته باشد باید از بیت المال به او کمک کرد تا بعداً کار پیدا کند هم عقیده هستم.البته قانون بیکاری جزیی از این مشکل را برطرف کرده است.ولی خیلی کم>
به امید روزی که هیچ گاه بی عدالتی در جامعه نباشد.
اللهم عجل لولیک الفرج

واقعا که این مجامع و هیئات امروزی هم معضلی شده برای شیعه !

جز وهن دین چیز دیگه ای نداره !!!

(رهرو ولایت);599102 نوشت:
آیا حضرت امیر در زمان خروج خوارج تونست با آنها کاری کنه؟ آیا حضرت امیر(ع) تونست حکمیت رو نپزیره؟ولی مجبور شد بپذیره.

سلام
بله در جنگ صفین تقریباً همه یاران امام ع علیه او بسیج شدند بجز حدود 40 نفر از بنی هاشم که به دور چادر امام حلقه زدند و.... اگر امام می توانست همان موقع حتی خود خوارج رو هم با معاویه نابود می کرد اما یار نداشت

(رهرو ولایت);599102 نوشت:
و در مورد اینکه مفسدینی الان در جامعه هستند که به راحتی دارند فساد می کنند بنده هم حرف شما را قبول دارم.ولی این افراد پست فطرتها طوری از خلع قانونی استفاده می کنند که حتی در صورت برخورد با آنها نمی توان کاری کرد.و در داد دادگاه تبرعه می شوند.

چرا نمی توام علیه آنها کاری کرد؟ خوب هم می شود، اما وقتی خود قاضی فرضاً ذی نفع هست بله دیگه کی می خواد کاری کنه؟
(رهرو ولایت);599102 نوشت:
وشما زمان الان که فردی غیر معصوم حکومت می کند (که توان آن خیلی پایین تر از معصوم است) با زمان حکوت معصوم (ع) را مقایسه نکنید.تعداد جمعیت شهر ها و افراد و... دلایل دیگر باعث می شود که کنترل زمان کنونی خیلی سخت تر از آن زمان باشد.

از طرفی حرفتون مورد قبوله که بله انسان غیر معصوم فرق دارد اما به لحاظ جمعیت و وسعت فراموش نکنید حکومت امیرالمومنین به لحاظ وسعت تقریباً اندازه کل قاره آسیا بوده است. تازه نه موبایلی بوده نه تلفنی و نه...
شما که بهتر می دونید امام خمینی چگونه با مفسدین برخورد می کرد. بنی صدر که شخص اول حکومت (بعد از رهبر) بود را عزل کرد، دستور داد فرزند خودش را که احتمال شوریدن او را می داد تحت الحفظ و با اسلحه به نزد او ببزند. وقتی برخورد اینقدر قاطع باشد معلوم است که آن وزیر و نماینده و قاضی هم حساب کار خود را می کند

(رهرو ولایت);599102 نوشت:
و در مورد حرف شما که اگر شخصی کار نداشته باشد باید از بیت المال به او کمک کرد تا بعداً کار پیدا کند هم عقیده هستم.البته قانون بیکاری جزیی از این مشکل را برطرف کرده است.ولی خیلی کم>
به امید روزی که هیچ گاه بی عدالتی در جامعه نباشد.
اللهم عجل لولیک الفرج

نه اینکه از بیت المال پول یامفت بدن به کسی بلکه کارخانه و تولیدات و صنعت و تجارت را افزایش دهند. ماهی ندهند ماهیگری یاد بدهند

امام حسین شهید شد تا ما ادم بشیم بعد صدای سگ در میارن:ajab:

لطفا از موضوع بحث خارج نشويد.

رعايت احترام متقابل در بحث فراموش نشود.

[=arial]بسم رب الحیدر

سلام و ادب
دوست ندارم وارد این بحث بشم فقط یک جمله از قول مرحوم سید جواد ذاکر
منظور وفای سگ بود و صدای سگ نبود
با خودمم چقدر بده تو چیزی که اطلاع نداریم نظر بدیم

اللهم عجل لولیک الفرج

غلام عشق علی;599300 نوشت:
[=arial]بسم رب الحیدر

سلام و ادب
دوست ندارم وارد این بحث بشم فقط یک جمله از قول مرحوم سید جواد ذاکر
منظور وفای سگ بود و صدای سگ نبود
با خودمم چقدر بده تو چیزی که اطلاع نداریم نظر بدیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام
کار به شخص ندارم ، ولی با این توجیح هر کسی میتونه هر کاری کنه و بعد بگه منظورم این نبوده و چیز دیگری بوده

mousavi928;599224 نوشت:
سلام
بله در جنگ صفین تقریباً همه یاران امام ع علیه او بسیج شدند بجز حدود 40 نفر از بنی هاشم که به دور چادر امام حلقه زدند و.... اگر امام می توانست همان موقع حتی خود خوارج رو هم با معاویه نابود می کرد اما یار نداشت

چرا نمی توام علیه آنها کاری کرد؟ خوب هم می شود، اما وقتی خود قاضی فرضاً ذی نفع هست بله دیگه کی می خواد کاری کنه؟

از طرفی حرفتون مورد قبوله که بله انسان غیر معصوم فرق دارد اما به لحاظ جمعیت و وسعت فراموش نکنید حکومت امیرالمومنین به لحاظ وسعت تقریباً اندازه کل قاره آسیا بوده است. تازه نه موبایلی بوده نه تلفنی و نه...
شما که بهتر می دونید امام خمینی چگونه با مفسدین برخورد می کرد. بنی صدر که شخص اول حکومت (بعد از رهبر) بود را عزل کرد، دستور داد فرزند خودش را که احتمال شوریدن او را می داد تحت الحفظ و با اسلحه به نزد او ببزند. وقتی برخورد اینقدر قاطع باشد معلوم است که آن وزیر و نماینده و قاضی هم حساب کار خود را می کند

نه اینکه از بیت المال پول یامفت بدن به کسی بلکه کارخانه و تولیدات و صنعت و تجارت را افزایش دهند. ماهی ندهند ماهیگری یاد بدهند


امام خمینی از اول بنی صدر را می شناخت ولی هیچ وقت از اول با او برخورد نکرد.و بعد از شورش مصلحانه منافقین که بنی صدر هم لو رفت فرار کرد. در ثانی این مجلس بود که عدم کفایت بنی صدر رو صادر کرد.
نمی دونم شما چقدر سن دارید ولی زمان امام هم یادم است که چگونه بود.الان این شرایط که در آن زندگی می کنیم به مراتب بهتر از آن زمان است.ولی این چشم وهم چشمی ها هستش که کار را دشوار کرده و مسایل اقتصادی یک خانواده را سخت کرده است.
یادم می آد آن روزها به ما کفشی می خریدند که دو شماره از پامون بزرگتر بود.تا اینکه کاملا پاره نشه و چند بار زیر جراحی کفاش محل نمی رفت از ان استفاده می کردیم.و در مورد لباسهایمان هم همینطور .
در مورد شغل هم در آن موقع همه هر کاری گیرشون می اومد می کردند تا گرسنه نمونند.ولی الان همه می خوان پشت میز کار کنند و میز نشین باشند.و جوابشان هم این هستش که چون فلان مدرک رو گرفتیم.مدرکی که اصلا به درد نمی خوره و کار آفرین نیست.با این وضعیت افرادی هستند که هی داد می زنند ولی کسی فریاد رس نیست.به نظر شما همین طرحهای مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی اگه اجرا بشه و تکیه دولت بر توان داخلی جوانان باشه بهتره یا اینکه ما دست گدایی سوی دشمنانمان دراز کنیم بهتره؟
ولی کو گوش شنوا؟شما فکر نمی کنید که رهبر انقلاب هم در واقع مظلوم ماندند؟ زمان پیامبر وقتی رسول الله دستور می داد همه قبول می کردند ولی در زمان حضرت امیر چه شد که وی تنها ماند؟الان هم تقریبا مثل همان زمان است.وقتی کسی گوش به حرف رهبر نمی ده رهبر که نمی تونه به زور در همه چیز دخالت کنه.وقتی یکی از سران نظام می گه که شعار مرگ بر آمریکا رو حذف کنید.دیگه چه انتظاری از همون قاضی داری که حکم را به ذی نفع خودش صادر نکنه؟وقتی از خلع قانون طوری استفاده می شه که مجرم قوه قضاییه رو بدهکار می کنه و وقتی رییس جمهور اصولگرای این مملکت در دولت دهم قهر می کنه، چه انتظاری از رییس جمهور اعتدال گرا هستش که بگه برید به جهنم؟دوست عزیز نمی دونم دغدغه کار فقط برای خودت داری یا دغدغه برای انقلاب و دین داری؟می خواهی از اسلام بهت یه خدمتی برسه یا می خواهی به اسلام خدمت کنی؟به نظر من که اگر مقام معظم رهبری نبود الان وضع بهتر از این نداشتیم.الان در تمام دنیا با تمام جرعت حرفمان را می زنیم و از کسی هم باک نداریم و با عزت هم زندگی می کنیم.و اگر مسلمان باشیم و راهمان راه حسین باشد باید به همین روال در دنیا زندگی کنیم.البته اگر همه مسؤولین به دستورات دین و فرمانهای مقام معظم رهبری گوش بدند به نظر من از لحاظ افتصادی هم هیچ مشکلی نخواهیم داشت.
و من الله توفیق

(رهرو ولایت);599779 نوشت:
امام خمینی از اول بنی صدر را می شناخت ولی هیچ وقت از اول با او برخورد نکرد.و بعد از شورش مصلحانه منافقین که بنی صدر هم لو رفت فرار کرد. در ثانی این مجلس بود که عدم کفایت بنی صدر رو صادر کرد.
نمی دونم شما چقدر سن دارید ولی زمان امام هم یادم است که چگونه بود.الان این شرایط که در آن زندگی می کنیم به مراتب بهتر از آن زمان است.ولی این چشم وهم چشمی ها هستش که کار را دشوار کرده و مسایل اقتصادی یک خانواده را سخت کرده است.
یادم می آد آن روزها به ما کفشی می خریدند که دو شماره از پامون بزرگتر بود.تا اینکه کاملا پاره نشه و چند بار زیر جراحی کفاش محل نمی رفت از ان استفاده می کردیم.و در مورد لباسهایمان هم همینطور .
در مورد شغل هم در آن موقع همه هر کاری گیرشون می اومد می کردند تا گرسنه نمونند.ولی الان همه می خوان پشت میز کار کنند و میز نشین باشند.و جوابشان هم این هستش که چون فلان مدرک رو گرفتیم.مدرکی که اصلا به درد نمی خوره و کار آفرین نیست.با این وضعیت افرادی هستند که هی داد می زنند ولی کسی فریاد رس نیست.به نظر شما همین طرحهای مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی اگه اجرا بشه و تکیه دولت بر توان داخلی جوانان باشه بهتره یا اینکه ما دست گدایی سوی دشمنانمان دراز کنیم بهتره؟
ولی کو گوش شنوا؟شما فکر نمی کنید که رهبر انقلاب هم در واقع مظلوم ماندند؟ زمان پیامبر وقتی رسول الله دستور می داد همه قبول می کردند ولی در زمان حضرت امیر چه شد که وی تنها ماند؟الان هم تقریبا مثل همان زمان است.وقتی کسی گوش به حرف رهبر نمی ده رهبر که نمی تونه به زور در همه چیز دخالت کنه.وقتی یکی از سران نظام می گه که شعار مرگ بر آمریکا رو حذف کنید.دیگه چه انتظاری از همون قاضی داری که حکم را به ذی نفع خودش صادر نکنه؟وقتی از خلع قانون طوری استفاده می شه که مجرم قوه قضاییه رو بدهکار می کنه و وقتی رییس جمهور اصولگرای این مملکت در دولت دهم قهر می کنه، چه انتظاری از رییس جمهور اعتدال گرا هستش که بگه برید به جهنم؟دوست عزیز نمی دونم دغدغه کار فقط برای خودت داری یا دغدغه برای انقلاب و دین داری؟می خواهی از اسلام بهت یه خدمتی برسه یا می خواهی به اسلام خدمت کنی؟به نظر من که اگر مقام معظم رهبری نبود الان وضع بهتر از این نداشتیم.الان در تمام دنیا با تمام جرعت حرفمان را می زنیم و از کسی هم باک نداریم و با عزت هم زندگی می کنیم.و اگر مسلمان باشیم و راهمان راه حسین باشد باید به همین روال در دنیا زندگی کنیم.البته اگر همه مسؤولین به دستورات دین و فرمانهای مقام معظم رهبری گوش بدند به نظر من از لحاظ افتصادی هم هیچ مشکلی نخواهیم داشت.
و من الله توفیق

سلام
من اصلاً کاری به خودم ندارم، مشکل بیکاری فرای از اون چیزی که شما فرمودید است مثلاً در خوزستان کارخانه ای که پدرم در آن کار می کرد حدود 35 سال 4500 پرسنل داشت (کارخانه کاغذ پارس) که اکنون زیر 1000 نفر پرسنل آن هم قراردادی. شرکت هفت تپه و کارون هم به ترتیب حدود 8000 و 12000 که اکنون هر دو سر جمع زیر 5000 پرسنل دارند. کارخانه قنو و شکر هم که کلاً به لطف آقای احمدی نژاد تعطیل شد. خب شما جمعیت اونموقع رو با الان مقایسه کنید دو دو تا چهار تا کنید می بینید چه اوضاعیه! سن ازدواج بالا رفته پس فحشا زیاد میشه زاد و ولد کم میشه، دزدی زیاد میشه و...
امام شخصاً با بنی صدر برخورد کرد
اون دوره که گفتین بله منم یادمه مثلاً هفته ای یبار به زور بستی یا نوشابه می شد بخوریم اما اینم یادمه که اگر پدرم حقوق 5 ماهش رو جمع می کرد باهاش می تونست خونه بخره. خیلی از افراد هم اونموقع صاحب سه چهار تا خونه بودند. مثلاً یادمه سال 76 منزلی را به قیمت 700 هزارتومن فروختیم
منکه نمی گم خدایی نکرده مشکل از رهبره! خودمم گفتم اگر رهبر نداشتیم الان اینجا از سوریه و عراق بدتر بود
من میگم با تعداد افراد دزد کلان که اختمالاً زیر 1000 نفر هستند باید به شدت برخورد شود. قاضی باید کاملاً مستقل باشد و رای او اگر سخت تر از حالت عادی نباشد لااقل کمتر هم نباشد (که امام علی ع هم فرمودند قاضی می تواند به توحه به منسبی که شخص دارد مجازات را شدیدتر صادر کند)

لطفا از موضوع بحث خارج نشويد.

رعايت احترام متقابل در بحث فراموش نشود.

السلام علیکم و رحمة الله

امام حسین علیه السلام در عالم خواب دیدند که ""سگ ها"" به ایشان حمله کرده و پیکر ایشان را می درند!
و خودشان هم تعبیرش را همان شهادت و جداشدن سر مبارکشان از تن، تعبیر نمودند.
بنابراین سگ، چیزی است که قاتلان خونخوار و دشمنان سیدالشهدا به آن تشبیه شده اند(این هم تشبیهی از جانب خداوند بوده).
و بهتر است از تشبیه دوستان و محبان امام به آن خودداری شود.

پرسش :
نظر شما راجع به اینکه برخی مداحان اسم سگ و... در می آورند چیست؟ از نظر شرعی طبق نظر آیت ... مکارم شیرازی
و اخلاقی پاسخ بفرمائید. لطفا در صورت امکان نظر حضرت ایه الله مکارم شیرازی را بنویسید

پاسخ :
همه ی ما بارها شنیده یا دیده ایم در بعض مجالس، اسامی و اوصافی نظیر سگ، کلب، مجانیـن الحسین نوشته یا گفته می شود که به نظر مي رسد مرضیّ آل الله (ع) نیست، تا چه رسد به رضایت خدا. کار به جائـی رسیده است که بیخردانه قلاده به گردن انداختـه و صدای… در می آورنـد!!!
به نظر مي رسد این کار درست نباشد و مناسب این است که از هر تعبيري استفاده نكنيم البته اين كه انسان در خلوت خود بخواهد با ارباب خود چگونه سخن بگويد بحث ديگري است.

به کاربردن الفاظ و نسبت های مؤهن به خود و اهل بیت(ع)، صرف نظر از تخدیر و بی مایه کردن مجالس، بازتاب بسیار منفی در رسانه های دشمن دارد.

حضرت ایه الله مکارم شیرازی می فرمایند :
عزادارى خامس آل عبا از مهمترین شعائر دینى است. ولى باید از سخنان و اشعارى که متناسب با عزاداران اهل بیت(علیهم السلام)نیست جداً خوددارى شود. زیرا حضرت سیّدالشّهدا(علیه السلام)از اینگونه امور بیزار است. و اینگونه تعبیرات، شایسته عزاداران حسینى نیست.(1)

پی نوشت:
1. سایت حضرت آیت الله مکارم شیرازی به آدرس:
http://makarem.ir/compilation/Reader...=15929&catid=0

موضوع قفل شده است