جمع بندی مي خوام چادري بشم ولی از نگاه بقيه می ترسم

تب‌های اولیه

591 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

چادری ها حتما بخوانند...:
.
.
هوا بالای چهل درجه باشد،
چادر به سر داشته باشی،
و تو اون گرما منتظر کسی باشی سخته!
اگر تشنه هم باشی و ازشدت گرسنگی هم ضعف کرده باشی که سختیش دوبرابر هم میشه.....
.
اما...
اگر هوا خیلی بیشتر از چهل درجه هم باشد,
چادر هم به سر داشته باشی,
و هرچند دقیقه جسد تکه تکه یکی از عزیزانت را، عزیزترین کست بر دوش بکشد و با خود بیاورد،
اینکه تشنگی و لب های پوست پوست شده و خشکیده ی برادران و خواهران و برادرزادگان و عزیزانت را ببینی و "آبی" در بساط نداشته باشی،
اینکه خودت به چشم خود بینی که چگونه دستان برادرت را قطع میکنند و دیدگان او را خون آلود میکنند،
اینکه تن بی جان برادر و مولایت را زیر سم اسبان ببینی.....
حتی تصورش هم زجرآوراست.....
.
من بعد از سی دقیقه, انتظارم در گرما به پایان رسید،
وبعد ازرسیدن به خانه ،
آب ونانی خوردم،
و بعد زیر باد کولر نشستم و آخیشی گفتم
و طوری لم دادم که انگار کوووه کنده ام......
اما..
زینب سلام الله علیها را بردند
نه به پای خود
که با شلاق و تازیانه بردند...
نه به خانه ی خود
که به ناامن ترین مکانها بردند...
نه با احترام
که با کتک و زنجیر به دست بردند.....
اورا بردند تا در محضر همگان به خیال خودشان بیچارگیش رابه رخ کشند....
بردند تا او لب به شکایت باز کند و تسلیم شود آنها هم ازتحقیرش لذت ببرند......
اما
زینب نه از گرمی هوا
نه ازخستگی
نه از تشنگی
نه از گرسنگی
نه از مرگ عزیییزترین کسانش..
از هیچ یک سخن نگفت...
و به گفتن یک جمله بسنده کرد
که "من جز زیبایی چیزی ندیدم!"

وفات حضرت زینب کبری (س) بر همگان تسلیت باد
هدیه به روح مطهر عمه سادات صلواتی عنایت بفرمایید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خیلی ممنون
التماس دعا
یا زینب

مارینر;671714 نوشت:
سلام رویا جان ...

سلام مارینر جان
راستش یادم نمیاد با شما صحبت کرده باشم ولی خب آره کار گرافیکی میکردم ولی بیشتر طراحی وب کارم بود.(البته منم کار با فتوشاپو اصلا کار مهندسی نمیدونم)

جناب کوشا دقیقا اون چیزی که من میخواستم بگم و گفتن
ببین عزیزم من احساس میکنم شما یه تفکر داری نسبت به خانم های محجبه که اینا نمیتونن پیشرفت کنن و همش سرشون پایینه و... همونطوریکه برای پسر مذهبی میگید آدمی که ریش داره و تسبیح بدستشه(که البته اصلا عیب نیست)

جاییکه من کار میکردم نه تنها من بلکه تمام خانوماش چادری بودن هیچ مشکلی هم وجود نداشت .قبول دارم یه عده ای هستن براشون سخته هم با حجاب باشن هم بیان تو اجتماع در دوران دانشگاه هم دیدم دختر خانوماییکه دانشگاه اومدن با حجاب چادر براشون سخت بود و کنار گذاشتن ولی یه عده ای هم هستن که میتونن...

مادربزرگ من هم تو جامعه بسیار فعال بود هم حجاب کامل داشته خب برای ما نهادینه شده میدونیم چطوری هم حجاب داشته باشیم هم در محیط کار باشیم .

:Moshtagh::Nishkhand::khandeh!:

من مخالف بعضی از دوستان هستم که چادر رو دست و پا گیر میدونن و مهندس چادری ندیدن.
روبروی خونه ما دارن ساخت و ساز میکنن و مهندسش یه زنه که چادر هم سر میکنه ونظارت داره روی ساخت و ساز .
اونقدر هم با جزبه هست که کسی وجود نداره بهش چپ نگاه کنه.اینا بهانه هست که با چادر نمیشه کار کرد.
خانمی که بخواد با جلف بازی خودشو توی یه شرکت جا کنه (مخصوصا شرکت های خصوصی )یقینا بعد از مدتی مثل اشغال از اون شرکت پرتش میکنن بیرون و اینده خوبی براش ساخته نیست.اینم بگم که همه جا اینجوری نیست ولی اکثرا نگاه ناپاک به دخترایی دارن که بدون چادر و با وضع نامناسب میچرخن.
من استثنا میکنم خواهران غیر چادری و با پوشش مناسب رو.
یه کلام بگم ختم کلام
آبجی تیپت نشانه شخصیت توست،یه کم فکر کن چه جوری و توی چه جامعه ای داری قدم برمیداری و باید چه جوری باشی.

خب من از کلاس برگشتم :khandeh!:

مارینر;671714 نوشت:

1- مدیر قسمتتون میاد بالا سرتون و بهتون توضیح میده که چجور طرحی رو میخواد شما براش طراحی کنین .
2- بعدش ازتون چند تا طرح میخواد .
3- باید تو صورتش نگاه کنین اونم از فاصله 30 تا 40 سانتی و طرحاتون رو بهش نشون بدین .
4- بعدش از چند تا از کارهاتون خوشش میاد و تعریف و تمجید میکنه و یه جاهایی هم نصیحتتون میکنه .
5- از تعریف های مدیرتون خوشتون میاد و سعی میکنین طوری رفتار کنین و کارهاتون رو جلو ببرین که اون درست میدونه .
6- منتظره تائید ایشون هستین .
7- اگر از کارتون ایراد بگیره ... ایده و تخیلی که پشت طرح گرافیکیت داشتی براش تعریف میکنی و ....

به نظره شما کسی که یه چادر سرش هست ... نمیتونه تو چشم کسی نگاه کنه ... حرکات دست این مدیر رو میتونه تشخیص بده ؟؟؟ میتونه باهاش هم پروتکل بشه ....

اولا که من نفهمیدم این کارا که گفتی چه ربطی داره به چادر خب Fool

مثلا اگه یه مثال میزدی که مثلا یه چادری نمیتونه جت اسکی سوار شه من حق رو صد در صد میدادم به شما و میگفتم درست میگی

اما اینا که شما مثال زدی با چادر یا بی چادر انجام شدنیه

در مورد تو چشم کسی نگاه کردن هم فک نکنم ایرادی داشته باشه قرار نیس که خیره شیم زل زل نگاه کنیم مدیرو که Fool

در مورد حرکات دست Fool مارینر از شما بعیده ها اخه حرکات دس مثلا چه دخلی به نوشتن برنامه داره .... رقص نمیخواد یاد بده که Fool

نقل قول:
فرض کن شما فردا رفتی در درون شرکتی و یه برنامه نویس یه قسمتی از برنامه رو مینویسه و شما قسمتی دیگر از برنامه رو و یک رشته با پروتکل خاصی رو تعریف میکنین برای انتقال اطلاعات میان این دو نرم افزار ...

شما و اون آقا پسر و اون مدیر کنترل پروژه باید پشت یه میز بشینین و با هم دعوا کنین و بزنین تو سر هم تا این که بتونین یه پروتکل خوب و جامع رو پیاده سازی کنین .

این نوع روابط و این نوع کارها باید در درون یک بستر اجتماعی که افراد فارغ از جنسیت بتونن با هم گفتگو کنن شکل میگیره ...

بازم من ربط اینا رو به چادر نفهمیدم Fool

خب میشنن پشت میز حرف میزنن در مورد اشکالات کار .... چادر که زبون کسیو گره نمیزنه Fool

در مورد بستر اجتماعی هم توی این پستم نوشتم برات :

نقل قول:

آخه میدونی اینکه پاشی با همکارات بری لانچ و بگو بخند

اینکه بتونی صداتو شونصد درجه نازک کنی و کلا عشوه و محبت و قربونم بری و فدات بشم

اینکه اسم کوچیک همو صدا بزنین

اینکه توی شونصد تا شبکه اجتماعی همدیگه رو فالو کنین

اینا اگه نباشه شما عمرن نمیتونی مهندس خوبی باشی اصلا اینا نباشه کارت صد دد صد غلطه و تو اصلا مهندس نیستی

اگه منظورزت همچین بستر اجتماعیه که ما چادریا با افتخار نمیخوایمش :ok:

در ادامه حرفات گفتی که :

نقل قول:

شاید روزهای اول نگاه جنسیتی وجود داشته باشه ... ولی به مرور زمان فرهنگ چنین مسائلی بوجود میاد ...

توی پست قبلم جواب این قسمت حرفاتو دادم ولی چون وقت نبود صبی نشد کامل بنویسم

اول میخواستم این تیکه از حرفامو برات خصوصی بفرستم چون به نظرم شان سایت بالاتر از این حرفا بود و اینکه حیا

ولی بعد با خودم فک کردم شاید بد نباشه همفکران شما هم بخوننش

قسمت پنهان مخصوص شماس مارینر جان

[SPOILER]یه مستند جالبی چندین سال پیش دیدم ( ما ماهواره نداریم Fool اون زمان من ساکن ایران نبودم )

یه خانوم بود که میرفت جلوی آقایون سوار پله برقی میشد

پشت این خانوم دوربین مخفی وصل شده بود

و زاویه دید نگاه آقایی که پشت سرشون بود رو تخمین میزد Fool

دیگه بیشتر از این توضیح نمیدم چون در شان سایت نیس

فقط خواستم بدونی که این نظریه نگاه فارغ از جنسیت کاملا غلطه

حالا دیگه مونده به ظرفیت پذیریش شما که حرف درست رو میپذیری یا اینکه نه

من به عنوان دوست وظیفم بود که بهت بگم

نگاه فارغ از جنسیت یه حرف تخیلیه و وجود خارجی نداره

کشش بین جنس های مخالف رو هیچکس نمیتونه رد کنه هیچکس

فقط حالا توی اروپا و آمریکا و کلا فرهنگ غربی آقاهاشون چون زیاد دیدن براشون طبیعی شده

دیگه چون نگاهشون اونقد تابلو نیس شما رو به این اشتباه انداخته که اونا نگاهشون فارغ از جنسیته [/SPOILER]

در ادامه :

نقل قول:

اینی که ده نفر پشت یه میز بشینین و چیزی بالاتر از جنسیت رویه اون میز وجود داشته باشه رو میدونم نمیتونی درک کنی ...
اینی که یکی از افراد پشت میز تریلیاردر هست ... یکی هیچی نداره و فقط هوش داره ... یکی مدیر هست وهر کی داره مساله رو از دید خودش نگاه میکنه میدونم برای تو غیر قابل درکه ...

تعارف نکن یهو بگو نفهم:khandeh!:

در ادامه :

نقل قول:

اعتقاد من این هستش که همه افرادی که سمت دین میرن آدم های خوبی هستند که حقیقت دین رو نمیشناسند ....
یه چیزی در درون ذهنشون هست که خیلی خوبه و فکر میکنند و فکر میکنند و فکر میکنند و تخیل میکنند که دین هم همونه ...

من هدفمم همین هست ...
حقیقت رو بزارم جلویه چنین افرادی ...

این همه حقیقت لخت در درون این سایت ....
که شما میری و گوشات رو میگیری .... اینجوری :Nashnidan: (فکر میکنم که یادت اومد )

این همون حقیقتیه که دوست نداری بشنوی ...
و من دوست دارم اون رو بارها و بارها بیانش کنم ...

صد بار چراغ رو خاموش کنی ... من بازم میام روشنش میکنم ...

مارینر میدونی فقط در یه صورت امکان داشت که من حرفات رو بپذیرم

اونم در صورتی که زندگی دنیایی خودت کاملا گل و بلبل بود

از همه نظر

اما اینجوری نیس درسته؟؟؟

پس برای چیزی که

کامل نیس

که نتونسته رضایت رو برات به ارمغان بیاره

که توی یه کلمه خوشبختت نکرده چرا انقدر تبلیغ میکنی؟؟

در ضمن حرفی که بارها بارها تکرار شه ولی تاثیری نداشته باشه بی ارزشه

حرف ارزشمند با یه بار گفتن اثر خودش رو میزاره نیازی به تکرار نیس

(((((یه چیز دیگه ام در مورد مواردی که من اینو:Nashnidan: گذاشتم ابدا حکم اسلامی رو رد نمیکنم دنبال برداشته شدنش و حذفشم نیستم فقط اذیتم میکنه همین ولی بازم به خودم حق نمیدم که بخوام جلوی خدا قد علم کنم و بگم چرا فقط واسه خودم غصه میخورم .... خدامه ... اینجوری حال کرده حکم بزاره ... منم عاشقشم به هر حال و در هر صورت )))))

با تفکر مارینر مخالف سرسختم

[="Times New Roman"][="Black"]

Miss Chadoriii;671838 نوشت:

اونم در صورتی که زندگی دنیایی خودت کاملا گل و بلبل بود

از همه نظر

اما اینجوری نیس درسته؟؟؟

پس برای چیزی که

کامل نیس

که نتونسته رضایت رو برات به ارمغان بیاره

که توی یه کلمه خوشبختت نکرده چرا انقدر تبلیغ میکنی؟؟

در ضمن حرفی که بارها بارها تکرار شه ولی تاثیری نداشته باشه بی ارزشه


بالاخره یکی حرف حساب زد..:Gig:
Miss Chadoriii;671838 نوشت:

اما اینجوری نیس درسته؟؟؟

Miss Chadoriii;671838 نوشت:

پس برای چیزی که کامل نیس که نتونسته رضایت رو برات به ارمغان بیاره که توی یه کلمه خوشبختت نکرده چرا انقدر تبلیغ میکنی؟؟

میگن یه بنده خدایی یه پوست موز دید کف خیابون..نشست کنارش..بهش گفتن چرا اینجا نشستی؟ گفت میخوام هرکی رد میشه فکر کنه من این موز رو خوردم.. :ghash: :ghash: :shad:[/]

Im_Masoud.Freeman;671842 نوشت:
[=Times New Roman]
بالاخره یکی حرف حساب زد..:Gig:

میگن یه بنده خدایی یه پوست موز دید کف خیابون..نشست کنارش..بهش گفتن چرا اینجا نشستی؟ گفت میخوام هرکی رد میشه فکر کنه من این موز رو خوردم.. :ghash: :ghash: :shad:

برادر مسعود حالا شما کوتاه بیا:khandeh!:

ولی بازخورد هر حرفی به خوده آدمم هس

میدونم که مارینر الان ممکنه بیای و بگی مثلا میس چادری تو که اعتقاد داری زندگیت گل و بلبله؟؟؟

دیگه من و مشکلاتم که معرف حضور همه هستیم توی سایت :khandeh!: ولی خب بازم هزار هزار بار شکر

زندگی هیشکی گل و بلبل نیس

پس انصاف حکم میکنه که نه شما محدودیت و عدم موفقیت ها رو بندازی گردن دین و چادر

نه من بیام بگم شما چون بی اعتقادی ( که میدونم نیستی ) اینه وضعت Fool

صفر صفر مساوی

ولی بازم یه نکته مهم هس اونم این که دین قول داده اگه این دنیات گل و بلبل نبود اون دنیا رو برات گل و بلبل میکنه

اما تفکرات دنیوی شما همچین قولی نداده فک کنم

نه؟؟؟

پس ما باز 1 هیچ افتادیم جلو:khandeh!:

[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]حیف از تاپیک بهار خانم که هی توش بحث های نامرتبط میشه.
اون از ماجرای قبلی که یکی گیر داده بود به گذشته ی یکی دیگه و مشکل یابی میکرد براش.
این هم ماجرای خداناباوری مارینر جان.

مارینر گرامی، کارهایی که شما باور داری چادری ها انجامش نمیدن خیلی وقته انجام دادیمشون و به تایید مدیرانمون موفق هم بودیم(مای نوعی رو میگم چون من کارم مهندسی نیست اما دوستان مهندس به قول شما حزب اللهی دارم در حد نخبه و بالاتر).

شما اصل اشتباهت اینجاست که دارید همه رو با یه چوب می رونید. چندتا حزب اللهی چینی دیدین فک کردین اصله!!!:khandeh!:
شایدم سفر در زمان کردین از سالها پیش که حزب اللهی بودن و افراطی بودن با عنایات خاصه منافقین معلوم الحال داشت یه مفهوم رو پیدا می کرد، اومدین ؛ شوخی و تمسخر و اینا نیستا؛ جدی اینقدر برام علامت سوال بود که مجبور شدم اینطور تحلیل کنم ماجرای خداناباوری و دین ناباوری و چادری ناباوری تون رو.

دختر گل کجا الان چادریا نمیتونن رد دست مدیرعامل رو ببینن؟
من و مدیرعاملمون(ایشونم مذهبی با قلب و چشم پاک هستن) گاها رو دو صندلی کنار هم مجبوریم بشینیم بدون تماس و حرف و نگاه اضافه زل بزنیم به مانیتور تا با تمرکز ایرادات رو برطرف کنیم. تازه من کارمهندسی نمیکنم، کار مدرسی میکنم. دیگه مهندسا که بماند.
الان ما چادری نیستیم؟ یا شما ندیدین امثال ما رو؟

من نه توهین میکنم اصولاً نه تمسخر، فقط با بیان خاص خودم تعجبم رو از حرف های کسی که به علم خود و هم گروهیاش افتخار میکنه نشون دادم:Gig:.

موید بودن که دعاست و باخداست اما امیدکه تو دنیاتون "موفق" باشین.[/]

Im_Masoud.Freeman;671842 نوشت:
میگن یه بنده خدایی یه پوست موز دید کف خیابون..نشست کنارش..بهش گفتن چرا اینجا نشستی؟ گفت میخوام هرکی رد میشه فکر کنه من این موز رو خوردم..

این که برای هر چیزی مثال میارید جالبه . قدر این استعداد خودتون رو بدونید:ok:

armin-a;671837 نوشت:
خانمی که بخواد با جلف بازی خودشو توی یه شرکت جا کنه (مخصوصا شرکت های خصوصی )یقینا بعد از مدتی مثل اشغال از اون شرکت پرتش میکنن بیرون و اینده خوبی براش ساخته نیست

نقییییییییییییییی نگو زشته.

در هر صورتی یک زن رو با لقب بد خطاب قرار نده عزییییییییزم :hamdel::hamdel::hamdel:

koosha;671867 نوشت:
نقییییییییییییییی نگو زشته.

در هر صورتی یک زن رو با لقب بد خطاب قرار نده عزییییییییزم :hamdel::hamdel::hamdel:

بسیاری از خانم های کشور ما پاک و نجیب هستند
و منظورم با اون عده قلیلی بود که داره سرشون کلاه میره و از سوئ استفاده دیگران بیخبرند.
حتما که استثنا هم هست و هیچ کس منکر اون نیست.
ولی خودم توی این جامعه و کار ازاد بودم به مدت بیست سال و میدونم چی میگذره و بیشتر به همش نزنم بهتره

[="Times New Roman"][="Black"]

armin-a;672224 نوشت:
بسیاری از خانم های کشور ما پاک و نجیب هستند
و منظورم با اون عده قلیلی بود که داره سرشون کلاه میره و از سوئ استفاده دیگران بیخبرند.
حتما که استثنا هم هست و هیچ کس منکر اون نیست.
ولی خودم توی این جامعه و کار ازاد بودم به مدت بیست سال و میدونم چی میگذره و بیشتر به همش نزنم بهتره

کاملا مشخصه که چه اتفاقی میفته..
.
یه سری آدم با سواد و مایه دار و کلا آدم حسابی باهات قرارداد می بندند که آدم حسابت کنند و تورو توی بحث ها و کارهاشون راه بدن..
.
در عوضش تو هم باید واسشون تیپ بزنی و خوشگل کنی تا لذت ببرند..به این میگن روابط کاری مدرن..[/]

Im_Masoud.Freeman;672232 نوشت:
[=Times New Roman]
کاملا مشخصه که چه اتفاقی میفته..
.
یه سری آدم با سواد و مایه دار و کلا آدم حسابی باهات قرارداد می بندند که آدم حسابت کنند و تورو توی بحث ها و کارهاشون راه بدن..
.
در عوضش تو هم باید واسشون تیپ بزنی و خوشگل کنی تا لذت ببرند..به این میگن روابط کاری مدرن..

هیچ ادم عاقلی به این نمیگه روابط کاری مدرن.به این میگن سو استفاده از جنس مخالف

[="Arial"][="Blue"]

مارینر;671051 نوشت:
چنین اتفاقی میوفته ...
اگر با چادرت برای خودت محدودیت درست کنی ... تبدیل میشی به هیچ کس ....
بعدش همزمان میگذره و فرصت هات رو از دست میدی ....
بعدش هم زهد فروشی میکنی و میخوای فرصت هات رو بدست بیاری ...

اگر هم فکر میکنی اگر چادر سرت کنی ... خدا یکی مثله خودتر و جلوت میزاره و ... خوب اصلا هم اینچنین نیست ... میتونی امتحان کنی ... ولی قبلش یه تحقیق جامع بکن چون زندگیت در گرو تصمیمات این تصمیمت هست ...

امیدوارم که حرفام ناراحتت نکرده باشه .


سلام
همین اول بگم که دوست دارم با شما صحبت کنم چون از همون اول دست به سلاح توهین وبددهنی نمیشین ومنطقی جواب میدین
محدودیتی که شما میگید رو من در این هفت هشت سال ندیدم ....من ودوستام با چادر شهربازی می رفتیم.....درکه وکوهنوردی و.....
درسته من یه دانشجوی ساده ام وشما یک مدیر ولی..
خداوندعزت نفسی به ما میده که نه تنها چادر رو محدودیت نمی دونیم بلکه لذت میبریم از مصون بودن
نمی دونم از نظر علمی به این حس چی میگن ولی من همیشه وقتی خانم بد حجاب می بینم
به صورتش نگاه می کنم ولبخند میزنم که بفهمه من هیچ وقت احساس کمبودی در برابر اون نمی کنم اون با انواع واقسام وسایل آرایشی دنبال این حسه ولی وقتی فرد بالاتر از خودش رو می بینه یه جورایی کم میاره
ضمنا نمونه ای از شغل هایی که خانم های چادری دارن و من در اجتماع میبینم رو براتون میگم:
فروشنده,پزشک متخصص,منشی وچشم پزشک,پلیس,استاد دانشگاه,آرایشگر,و...
وقتی وارد مطب چشم پزشکی در پاسدارن بشیدو با منشی وپزشک چادری مواجه بشید متوجه میشین که محدودیت فقط یک کلمه هست برای توجیه
در مورد علم که شما خیلی در موردش صحبت می کنید یک انسان در طول زندگی به چه مقدار علم دست پیدا می کنه؟
شما میگید علم ...
آیا مطمئنید که حفظ حجاب و بدون آرایش بودن از نظر علمی تاثیری در آرامش و پیشرفت زندگی نداره
؟[/]

[="Arial"][="Blue"]

koosha;671106 نوشت:
راستی من یه سوال دارم، این خانوم های چادری شبا چجوری با چادر می خوابن، اذیت نمیشن؟؟؟؟؟؟
راستی چرا خانوم های چادری بقیه رو گاز می گیرن؟؟ طوری این خانوم از خانوم های محجبه صحبت می کنه انگار چادری ها زامبی ان.

دوستان می دونید چرا خانم های بد حجاب از چادری ها بدشون میاد؟
در پست قبلی ام گفتم :عزت نفس
وقتی میبینه با این همه برو بیاوآرایش و... رودر روی کسی می ایسته که تره هم براش خرد نمی کنه وبا حجابش خودش رو در سطح بالاتری از اون میبینه حرصش در میاد:aatash:
:ok:[/]

[="Black"]

mousavi928;668910 نوشت:
سلام
قرار بود از مرجع خود (آیت ا... مکارم شیرازی) سوال را بپرسم. سوال و جواب:

لطفاً بفرمایید اگر خانمی در خانواده ای بزرگ شود که مقید به حجاب مناسب نمی باشند، اما پس از مدتی خانم بخواهد حجاب خود را رعایت نمایید اما
1- با مخالفت پدر مواجه شود و پدر اجازه ندهد حجاب لازم را دختر رعایت کند
2- دختر بخواهد چادر استفاده نماید اما پدر با این امر مخالف باشند
با اهداء سلام و تحيت؛
پاسخ: 1- در انجام واجبات نیازی به اذن پدر نمی باشد، البته از بی احترامی به پدر دوری شود و با زبان نرم و اخلاق مناسب رضایت او را جلب نمایند.
2- زنان و دختران مي توانند در برابر محارم خويش سر و گردن و مقداري از دستها و پاها را نپوشانند، اما بقيه بدن را بايد بپوشانند. و جايز نيست به شکل نيمه عريان در مقابل آنها ظاهر شوند.
می تواند با زبان نرم و اخلاق مناسب زمینه ی تغییر رفتار پدر را ایجاد نماید.


سلام
سوال شما اصلا ارتباطی به آن چیزی که ما گفتیم ندارد در سوال یک پرسیدید پدر حجاب لازم را اجازه ندهد حجاب لازم یعنی پوشاندن مو و پدر بگوید حق نداری موهایت را بپوشانی اما بحث ما چیز دیگری بود شما چیز دیگری پرسیدید و سوال دوم هم جواب آن نوشته شده که جايز نيست به شکل نيمه عريان در مقابل آنها ظاهر شوند و باز هم نفضی بر کلام ما نیست چون فرض ما این نبود که زن نیمه عریان باشد!!!! لطفا عین مطلب ما را بپرسید.
این سوال و جواب هیچ ارتباطی به آنچه گفتیم ندارد.[/]

رحمت;672979 نوشت:
سلام
قرار بود از مرجع خود (آیت ا... مکارم شیرازی) سوال را بپرسم. سوال و جواب:

لطفاً بفرمایید اگر خانمی در خانواده ای بزرگ شود که مقید به حجاب مناسب نمی باشند، اما پس از مدتی خانم بخواهد حجاب خود را رعایت نمایید اما
1- با مخالفت پدر مواجه شود و پدر اجازه ندهد حجاب لازم را دختر رعایت کند
2- دختر بخواهد چادر استفاده نماید اما پدر با این امر مخالف باشند
با اهداء سلام و تحيت؛
پاسخ: 1- در انجام واجبات نیازی به اذن پدر نمی باشد، البته از بی احترامی به پدر دوری شود و با زبان نرم و اخلاق مناسب رضایت او را جلب نمایند.
2- زنان و دختران مي توانند در برابر محارم خويش سر و گردن و مقداري از دستها و پاها را نپوشانند، اما بقيه بدن را بايد بپوشانند. و جايز نيست به شکل نيمه عريان در مقابل آنها ظاهر شوند.
می تواند با زبان نرم و اخلاق مناسب زمینه ی تغییر رفتار پدر را ایجاد نماید.
سلام
سوال شما اصلا ارتباطی به آن چیزی که ما گفتیم ندارد در سوال یک پرسیدید پدر حجاب لازم را اجازه ندهد حجاب لازم یعنی پوشاندن مو و پدر بگوید حق نداری موهایت را بپوشانی اما بحث ما چیز دیگری بود شما چیز دیگری پرسیدید و سوال دوم هم جواب آن نوشته شده که جايز نيست به شکل نيمه عريان در مقابل آنها ظاهر شوند و باز هم نفضی بر کلام ما نیست چون فرض ما این نبود که زن نیمه عریان باشد!!!! لطفا عین مطلب ما را بپرسید.
این سوال و جواب هیچ ارتباطی به آنچه گفتیم ندارد.


سلام
من سوال رو تو بخش شماره 2 درست پرسیدم و اشاره کردم
گویا عمدی اینگونه پاسخ داده اند و یا به عبارتی عمدی پاسخ صریح نداده اند

armin-a;672452 نوشت:
هیچ ادم عاقلی به این نمیگه روابط کاری مدرن.به این میگن سو استفاده از جنس مخالف

آدم عاقل که بله
اما آدم عاقل
بنظر شما بی عقلی نیست که با این همه ضرر نوشابه بعضیا بازم نوشابه میخورن؟
سیگار چطور؟
کراک چطور؟
بی عقلی نیست بعضیا کراک مصرف می کنن و بدنشون کرم میزنه؟
چرا دیگه بی عقلیه بی عقلیه

mousavi928;673057 نوشت:
آدم عاقل که بله
اما آدم عاقل
بنظر شما بی عقلی نیست که با این همه ضرر نوشابه بعضیا بازم نوشابه میخورن؟
سیگار چطور؟
کراک چطور؟
بی عقلی نیست بعضیا کراک مصرف می کنن و بدنشون کرم میزنه؟
چرا دیگه بی عقلیه بی عقلیه

اینها همه که فرمودید ضرر به خود شخص میرسونه ولی اون کار که پول و حقوق به دیگران بدهند و ازشون بخوان خوشگل کنند و قر بدن برن و بیان ضررش برای جامعه هم هست و سوئ استفاده از جنس مقابله دوست من.
ایا از دامن هر زنی بچه پاکی تحویل جامعه میشه؟
همین کارهاست که باعث شده جوانها سن ازدواجشون بالا رفته.اینهارو میبینن دیگه

mousavi928;673055 نوشت:
سلام
من سوال رو تو بخش شماره 2 درست پرسیدم و اشاره کردم
گویا عمدی اینگونه پاسخ داده اند و یا به عبارتی عمدی پاسخ صریح نداده اند

سلام.
در هر صورت این فتوا ناقض کلام ما نیست.

[="Tahoma"]دیگه برای چی دارید بحث می کنید؟
شخصی سوالی داشت و چادری شد و رفت شما کماکان دارید در صفحه 43 تاپیک بحث می کنید؟

سلام ...
خوب اشخاص زیادی در مورد پست من اظهار نظر کردند و من فکر نمیکردم اینجوری بشه ...
به هر حال از تمام کسانی که مبنای صحبتاشون حقایقی بوده که در اطرافشون اتفاق افتاده تشکر میکنم ...

و باز هم خواهش میکنم اگر میخوایم صحبتی بکنیم ... مبنای صحبتامون حقیقتی باشه که میبینیم و درک میکنیم ...

roya8;671819 نوشت:
سلام مارینر جان
راستش یادم نمیاد با شما صحبت کرده باشم ولی خب آره کار گرافیکی میکردم ولی بیشتر طراحی وب کارم بود.(البته منم کار با فتوشاپو اصلا کار مهندسی نمیدونم)

جناب کوشا دقیقا اون چیزی که من میخواستم بگم و گفتن
ببین عزیزم من احساس میکنم شما یه تفکر داری نسبت به خانم های محجبه که اینا نمیتونن پیشرفت کنن و همش سرشون پایینه و... همونطوریکه برای پسر مذهبی میگید آدمی که ریش داره و تسبیح بدستشه(که البته اصلا عیب نیست)

جاییکه من کار میکردم نه تنها من بلکه تمام خانوماش چادری بودن هیچ مشکلی هم وجود نداشت .قبول دارم یه عده ای هستن براشون سخته هم با حجاب باشن هم بیان تو اجتماع در دوران دانشگاه هم دیدم دختر خانوماییکه دانشگاه اومدن با حجاب چادر براشون سخت بود و کنار گذاشتن ولی یه عده ای هم هستن که میتونن...

مادربزرگ من هم تو جامعه بسیار فعال بود هم حجاب کامل داشته خب برای ما نهادینه شده میدونیم چطوری هم حجاب داشته باشیم هم در محیط کار باشیم .

سلام رویا ...
من راستشو بخوای چنین چیزی ندیدم . چادری های زیادی رو دیدم که اتفاقا در درون دانشگاه نمراتشون خیلی خیلی خوب بود ولی به هر حتال نتونستن در درون جامعه برای خودشون کسی بشن و الان در درون خونشون هستند ...
صحبتت رو قبول میکنم تحت شرایطی چنین چیزی امکان پذیر هست ... مثلا ششرکتهای دولتی رو دیدم که وابسته به جایی هستند و آدمهایی که اون تووو هستند چادری هستند ... ولی تقریبا در درون هیچ شرکت خصوصی چنین چیزی رو ندیدم ...

چنین شرکتهایی دارن بودجه دولتی میگیرن ... کارایی ندارند ... محیطی کاذب درست کردند و در درون چنین محیطی میتونن از باید ها و نبایدهاشون نتیجه بگرین .

mkhahande313;671844 نوشت:
حیف از تاپیک بهار خانم که هی توش بحث های نامرتبط میشه.
اون از ماجرای قبلی که یکی گیر داده بود به گذشته ی یکی دیگه و مشکل یابی میکرد براش.
این هم ماجرای خداناباوری مارینر جان.

مارینر گرامی، کارهایی که شما باور داری چادری ها انجامش نمیدن خیلی وقته انجام دادیمشون و به تایید مدیرانمون موفق هم بودیم(مای نوعی رو میگم چون من کارم مهندسی نیست اما دوستان مهندس به قول شما حزب اللهی دارم در حد نخبه و بالاتر).

شما اصل اشتباهت اینجاست که دارید همه رو با یه چوب می رونید. چندتا حزب اللهی چینی دیدین فک کردین اصله!!!:khandeh!:
شایدم سفر در زمان کردین از سالها پیش که حزب اللهی بودن و افراطی بودن با عنایات خاصه منافقین معلوم الحال داشت یه مفهوم رو پیدا می کرد، اومدین ؛ شوخی و تمسخر و اینا نیستا؛ جدی اینقدر برام علامت سوال بود که مجبور شدم اینطور تحلیل کنم ماجرای خداناباوری و دین ناباوری و چادری ناباوری تون رو.

دختر گل کجا الان چادریا نمیتونن رد دست مدیرعامل رو ببینن؟
من و مدیرعاملمون(ایشونم مذهبی با قلب و چشم پاک هستن) گاها رو دو صندلی کنار هم مجبوریم بشینیم بدون تماس و حرف و نگاه اضافه زل بزنیم به مانیتور تا با تمرکز ایرادات رو برطرف کنیم. تازه من کارمهندسی نمیکنم، کار مدرسی میکنم. دیگه مهندسا که بماند.
الان ما چادری نیستیم؟ یا شما ندیدین امثال ما رو؟

من نه توهین میکنم اصولاً نه تمسخر، فقط با بیان خاص خودم تعجبم رو از حرف های کسی که به علم خود و هم گروهیاش افتخار میکنه نشون دادم:Gig:.

موید بودن که دعاست و باخداست اما امیدکه تو دنیاتون "موفق" باشین.

سلام ...
راستی هنوز میخوای اسم بچه ات رو بزاری روقیه ... یادش بخیر چقدر بحث کردیم ... بگذریم ...

اسلامیک جان سلام ...
بابا کی گفته من خداناباور هستم .... نمیدونم چجوری به این نتیجه رسیدی ؟؟؟
یه حرفه خارج از موضوع میزنی ... بعدش هم ادعا میکنی که من بودم موضوع رو به خارج بردم ...

من بارها و بارها در درون این سایت گفتم ... بازم میگم ... عقل و فهم من اونقدر نیست که خیلی چیزها رو بفهمم ...
اگر کسی تونست ثابت کنه خدا وجود داره ... بره ثابتش کنه و جایزه نوبلش رو بگیره ....
اگر هم کسی اومد و به شما گفت خدا وجود نداره ... شما بهش بگو بره ثابت کنه خدا وجود نداره و جایزه نوبلش رو بگیره ...

شما داری به من میگی ... من اومدم تو این دنیا که اثبات کنم خدا وجود داره ... و بعدش بابته این کشفم برم بهشت ...
راههاش هم جالبه ...

1- از کوچیکی که دارن نورونهای مغزم به هم میچسبند باید این نوع عقیده تو ذهنم فرو بره ... که ناخودآگاه اینجوری فکر کنم .
2- باید پشت سره هم تحدید به آتیش بشم ... تا بترسم و ایمان بیارم .
و ...

به هر حال من بارها گفتم ... و اتفاقا خیلی هم دوست دارم که حقیقت و واقعیت این مساله رو درک کنم ... ولی واقعا عقلم اونقدر نمیرسه ... و ترجیح میدم که پشت همین دو راهی بمونم . تا اینکه اطمینان کنم و جلو برم . چون چوب اطمینان الکی رو خوردم .

بگذریم ... و اما در مورد مساله ای که صحبت کردی ...

ببین شما همین الان میگی مثلا من مدرس هستم ...
یه جواب به من بده تا بریم سره بقیه صحبتهامون ...

یه مدرس نباید تو چشم شاگرداش نگاه کنه
نباید لبخند بزنه
نباید باهاشون تعامل برقرار کنه

کسی که خشک و خالی بلند شه بره سره کلاس ...
اخم کنه ...
بعدش هم بگه من اسلام رو رعایت کردم ...
دلشم خوشه که چه مدرسی هست ...

شما در مورد مدیر عاملتون صحبت کردین امکانش هست که بگین در ماه چند بار ایشون رو ملاقات میکنین و چه صحبتهایی با هم میکنین ؟؟؟

بنت الحسین;672960 نوشت:

دوستان می دونید چرا خانم های بد حجاب از چادری ها بدشون میاد؟
در پست قبلی ام گفتم :عزت نفس
وقتی میبینه با این همه برو بیاوآرایش و... رودر روی کسی می ایسته که تره هم براش خرد نمی کنه وبا حجابش خودش رو در سطح بالاتری از اون میبینه حرصش در میاد:aatash:
:ok:

سلام بنت الحسین ... ازت خوشم اومد چون راست و پوست کنده رفتی سره حقایق ....

اتفاقا یکی از علتهایی که خیلی ها از چادری ها بدشون میاد همین چیزی هست که شما میگی عزت النفس

فرض کن مثلا 30 سالت هست ... هزاران ساعت کتاب خوندی ... هزاران ساعت تحقیق کردی ... و بعد مثلا یه چادری رو میبنی که میاد و خودش رو برات میگیره و فکر میکنه که از تو بهتره ... فکر میکنه که همه بدبخت و بیچارن و اونه که بهشتیه ... چون یه تیکه پارچه انداخته رو سرش ....

البته میگم ... من تجربه برخورد با چنین آدمهایی رو زیاد دارم ...
روزهای اولی که میان در درون شرکتی ... همه برای چنین آدمهایی احترام قائل هستند
یک روز دو روز میگذره ...
بعدش میبنن که در درون روابط مشگل داره ....
میبینن که نمیتونه با محیط خودش رو وفق بده ...
میبینن که همون چادریه یه آدم عادی هستش و احساس میکنن که سرشون گول مالیده شده که فکر کردند که آدم درستیه و ...

و شاید به یه هفته نرسه که ....
1- یا چادرش رو تو محل کار برمیداره
2- یا اینکه میزاره از شرکت میره

یا ...

آدمی که فدش بلند نیست ... اگر بخواد ادای آدمهای قد بلند رو در بیاره ... مسخره میشه .... این چادر هم چنین حالتی رو داره ... بارها و بارها دیدم که ...

سلام

علــی;673069 نوشت:
دیگه برای چی دارید بحث می کنید؟
شخصی سوالی داشت و چادری شد و رفت شما کماکان دارید در صفحه 43 تاپیک بحث می کنید؟

خب دوست عزیز شما که می دونید پاسخ اون شخص داده شده پس چرا میایید اینجا سر می زنید؟
مارینر;673099 نوشت:
چادری های زیادی رو دیدم که اتفاقا در درون دانشگاه نمراتشون خیلی خیلی خوب بود ولی به هر حتال نتونستن در درون جامعه برای خودشون کسی بشن و الان در درون خونشون هستند ...

نتیجه اینکه تمامی زنان خانه دار برا خودشون کسی نشدن و همه بدبخت بیچاره هستند؟
شما قبلاً نظر داده بودین که خانم نمیتونه تو محیط کارش چادری باشه و بهرحال چادرش کنار میره
آفرین خیلی هم بجا گفتین
منم به همین دلیل (نظر شخصیم) کار کردن زن رو یجور فساد می دونم. بجز یکسری مشاغل زنونه و خاص

مارینر;673093 نوشت:
و باز هم خواهش میکنم اگر میخوایم صحبتی بکنیم ... مبنای صحبتامون حقیقتی باشه که میبینیم و درک میکنیم ...

سلام سرکار مارینر, حالتون خوبه انشالله
خوب تقریبا تاپیک به نتیجه رسیده و شاید اشکالی نداشته باشه کمی خارج از محدوده تاپیک صحبت کنیم, مثلا گروهی از افراد فرهیخته دارن با هم مذاکره می کنن:khandeh!::Cheshmak:
از محاسن شما اینه که خیلی راحت سوالهای چالش برنگیز خودتان را می پرسید و هیچ ابائی ندارید که در مورد مسائلی که شاید برای خیلیها به نظرشون حل شده است می پرسید و دیگران تازه متوجه میشن که ای بابا این برای خودشون هم سوال بوده.
یه خصلتی هم شما دارید(نمیگم ایراد) یه خصلت, که فکر می کنم مانع از آرامش آدم میشه, و اون هم اینه که معمولا (تا اونجائی که در تاپیکها دیده ام) درک خودتان را از آنچه که مشاهده می کنید حقیقت می دونید.
این خیلی خطرناکه و دو نتیجه مضر داره:1-آرامش آدم رو به هم میریزه 2- مانع از پیشرفت آدم میشه......این روال ادامه داره تا اینکه دوباره همون پدیده براتون یا در اطرافتان اتفاق بیفته و این دفعه یک درک دیگه ای داشته باشید....و ممکنه اینبار نظرتان 100% با دفعه قبل فرق داشته باشه.
مثلا فکر نمیکنم شما همینطوری آدمی باشید که راضی باشید, جنس مرد دستشو روی جنس زن بلند کنه,حالا به هر دلیلی.و با توجه به خصلت منطق خواه تون قاعدتا باید مدعی باشید که همه چیز با تعامل و منطق حل شدنیه....ولی یادمه که یکبار قصه چوب (عصا) خوردن از اون پیرمرد را در صف نون تعریف کردید که چطور مثل آب روی آتیش باعث آروم شدن شما و اتمام بگو و مگو شده بود و جالب اینکه همین رو در یک تاپیکی به کسی دیگه توصیه می کردید که زنشو تحت شرایطی کتک بزنه ....
این درک شما از اون حادثه بوده و 100% اون را حقیت می دونید.....حالا اگه همین یک ضربه باعث میشد که دختری تا ابد روی خوش نبینه و به خاطر شکسته شدن شخصیتش در جمع ...در آینده بدبخت بشه..ممکن نظرتون در مورد کتک زدن زنها یه چیز دیگه ای بوده باشه.
و یا مثلا در مورد همین چادر سر کردن....از آنجا که شما در محل کارتون تا حالا چادری موفقی ندیده اید به راحتی این را یک حقیقت می دونید که "هیچ زن چادر داری نمیتونه موفق باشه".....چه بسا که آدم یاد داستان اون مردی بیفته که بال مگس را کند و گفت بپر مگس و....
ولی به نظرم بهتره آدم بیاد و آثاری را که چادر میتونه در موفقیت یا شکست یک زن داشته باشه از منظر اجتماعی , فرهنگی و روانشناسی مطرح کنه و بعدش با منطق نتیجه بگیره....نه اینکه فقط به آنچه که چشمانش میبینه و نه حتی 1متر اونطرفتر بسنده کنه.
حتمااین جمله را تا حالا شنیدید (از بزرگی نقل شده):اگر یک فلج مادرزاد نتونه به قله کوهی برسه اشکال در اراده و فکرشه و نه در پاهاش!
و یا اینکه فکر می کنید کم آدمهائی بوده اند که دو دست نداشته اند و با دهان آنچنان نقاشیهایی کشیده اند که از هر 1000 نفر آدم دو دست دار یکیشون بتونه اون کار رو بکنه.
و یا نظرتون در مورد استیون هاوکینگ چیه؟ به نظر شما یک خانم چادری بیشتر از ایشان دست و پاش بسته است؟
شما از خانمی که چادر سرشه به عنوان زنی که یه تیکه پارچه انداخته رو سرش یاد می کنید و حقیقتی که درک می کنید از آنچه که می بینید همینه!...که این چادر فقط یک تیکه پارچه است و اثری که داره فقط اینه که جلوی کار خانم را گرفته و مثلا ایشون نمیتونه راحت بشینه و کد بنویسه...همین! و دیگههیچ درکی از اعتقادات اون خانم و یا معیار اون خانم در موفقیت و شکست و یا ....در نظر نمی گیرید...
شاید توضیح این موضوع براتون مشکل باشه...همانطور که مثلا شاید شما به سختی بتونید احساسی را که از مشاهده منظره ای که در قله یک کوه در عصر روز جمعه ای که از ساعت 3 صبح تا 4 بعد از ظهر برای رسیدن به اون کلی انرژی مصرف کرده اید . عرق ریخته اید , بخواهید آن را برای دوستی که تا لنگ ظهر خواب بوده و الآن داره با چشمای پف کرده به حرفاتون گوش میده تعریف کنید....آخر هم بهتون میگه برات متاسفم که لذت خواب تا ظهر را ازدست دادی و آدم ناموفقی هستی.
ولی یک مثال براتون میزنم که 100% متوجه بشید که چطوری یهتیکه پارچی ممکنه از جون آدم مهمتر بشه!
اگه برای سفر برید خارج ...مثلا یک کشور اروپائی و ببینید که 4 تا خانم جوان اروپائی یه تیکه پارچه را انداختن زیر پاشون و دارن لگد کوبش میکننو روش تف میندازن چه احساسی بهتون دست میده؟؟!! قاعدتا هیچی؟؟ چونکه پول پارچه را خودشون دادن و به شما ربط نداره؟؟ یا مثل شیر میرید جلو و پدر و مادرشون را میارید جلوی چشماشون...اگر
[SPOILER]اگر اون تیکه پارچه پرچم کشور شما باشه؟
[SPOILER]و چادر برای زن مسلمان یه تیکه پارچه نیست بلکه یک پرچمه![/SPOILER][/SPOILER]
موفق باشید

[="Tahoma"]

mousavi928;673136 نوشت:
خب دوست عزیز شما که می دونید پاسخ اون شخص داده شده پس چرا میایید اینجا سر می زنید؟

سلام
به نظرم این دومین پستم در این تاپیک باشه و قبلا نیامده باشم در این تاپیک همیشه در بالا عنوان را می دیدم و وارد تاپیک نمی شدم تا اینکه امشب وارد شدم و چندین صفجه رو خودنم که اوایل بحث بود و اوسط تاپیک شخص چادری شد و تاپیک تبدیل شد به تبریک اما برخی دیگه ول نکردند و هنوز دارند با چادر مخالفت می کنند!

[="Tahoma"]با سلام نمیخواستم جواب بدم ولی واقعا نتونستم خودم رو کنترل کنم.
دوست عزیزم مارینر جان چند نکته به ذهنم رسید که به نظرم بد نیست بدونید:
1- شما تا حالا به معنی اسم رقیه فکر کردید؟
ایشون اگه اسم بچه شون رو بذارن مارینر به نظرتون چطوره؟؟؟
2-زود قضاوت نکنید، در مورد خانم های با وقار چادری چی فکر کردید؟
فکر کردید یه مشت آدم بی سواد و....هستند که توی جامعه حضور دارند و فقط به خاطر اینکه چادر پوشیدند خودشون رو برای دیگران میگیرند!!!؟
چرا یک درصد پیش خودتون فکر نمیکنید که شاید این خانمای محترم به خاطر تواضعی که دارند این رفتار رو از خودشون نشون میدند؟
3- این چیزی که شما بهش میگید یه تکه پارچه اسم داره. محض یاد آوری اسمش چادره که ما خیلی خیلی براش ارزش قائلیم.
کسی که واقعا عاشق چادرش باشه و با عشق اون رو انتخاب کرده باشه مطمئن باشید به خاطر کارش چادرش رو کنار نمیذاره و کسی که محل کارش رو ترک میکنه فکر نکنید ضعف یا عیب و ایرادی داره
بلکه صلاح ندیده توی اون محیط به کارش ادامه بده به خاطر خودش.....
در ضمن شاید اگه خیلی از این خانمای چادری نبودند و به خاطر این موارد از کارشون انصراف نمیدادن دیگه کاری برای خانمای بافرهنگ بد حجاب باقی نمیموند، اینم بدونید اگه خانمی به خاطر کارش
چادرش رو کنار بذاره چادر انتخاب خودش نبوده و کار بهونه ای شده تا به آسونی کنارش بذاره!!!
چیزایی که گفتم همه واقعیتن...

و من الله التوفیق

[=Times New Roman]

mousavi928;673136 نوشت:

نتیجه اینکه تمامی زنان خانه دار برا خودشون کسی نشدن و همه بدبخت بیچاره هستند؟
شما قبلاً نظر داده بودین که خانم نمیتونه تو محیط کارش چادری باشه و بهرحال چادرش کنار میره
آفرین خیلی هم بجا گفتین
منم به همین دلیل (نظر شخصیم) کار کردن زن رو یجور فساد می دونم. بجز یکسری مشاغل زنونه و خاص

بعضی آدم ها در برابر خانوم های محجبه احساس حقارت و نا چیزی می کنند..
.
از اینکه می بینند اونها بدون اینکه خودشون رو حراج کنند مورد احترام قرار می گیرند ناراحت میشن..
.
پیش خودشون میگن من حجب و حیا و همه چیزم رو حراج کردم که مورد احترام قرار بگیرم. بعد این دختره ی محجبه بدون اینکه هیچ کاری بکنه اومده از من زده جلو..
.
خوب طبیعیه که نپذیره..به جاش میاد معنای موفقیت رو عوض می کنه..مثلا اگر بگیم موفقیت یعنی 20 گرفتن توی ریاضی..و یه خانوم محجبه 20 بگیره . دنبال یه ایراد توی 20 اون می گرده..
.
یا با کارت بسیج 20 گرفته . یا باباش جانباز بوده . و ....
.
یادمه توی برنامه ورزش و مردم دو نفر که اسمشونو نمی یارم پریدن به هم دیگه..
.
اونی که روی خط برنامه بود آدم درب و داغونی بود به مهمان برنامه گفت: آقای .... تو اصلا از نظر مدیریتی با من قابل قیاس نیستی..شما اصلا عددی نیستی..
.
مهمان برنامه خیلی خونسرد و با تبسم گفت: آقای عزیز بنده در 15 سال مدیریتم 2 تا قهرمانی آسیا آوردم و 5 تا توی لیگ و ....میشه بگید شما چه دستاوردی داشتی..؟
.
اونی که روی خط بود گفت: صد تا قهرمانی بیار اصلا چه فایده داره..
.
یعنی خدا می دونه دل و روده ام در اومد از خنده.. :ghash: :shad:
.
قمار باز اگه .... :ghash: :ghash:

Im_Masoud.Freeman;673142 نوشت:
بعضی آدم ها در برابر خانوم های محجبه احساس حقارت و نا چیزی می کنند..
.
از اینکه می بینند اونها بدون اینکه خودشون رو حراج کنند مورد احترام قرار می گیرند ناراحت میشن..
.
پیش خودشون میگن من حجب و حیا و همه چیزم رو حراج کردم که مورد احترام قرار بگیرم. بعد این دختره ی محجبه بدون اینکه هیچ کاری بکنه اومده از من زده جلو..
.
خوب طبیعیه که نپذیره..به جاش میاد معنای موفقیت رو عوض می کنه..مثلا اگر بگیم موفقیت یعنی 20 گرفتن توی ریاضی..و یه خانوم محجبه 20 بگیره . دنبال یه ایراد توی 20 اون می گرده..
.
یا با کارت بسیج 20 گرفته . یا باباش جانباز بوده . و ....
.
یادمه توی برنامه ورزش و مردم دو نفر که اسمشونو نمی یارم پریدن به هم دیگه..
.
اونی که روی خط برنامه بود آدم درب و داغونی بود به مهمان برنامه گفت: آقای .... تو اصلا از نظر مدیریتی با من قابل قیاس نیستی..شما اصلا عددی نیستی..
.
مهمان برنامه خیلی خونسرد و با تبسم گفت: آقای عزیز بنده در 15 سال مدیریتم 2 تا قهرمانی آسیا آوردم و 5 تا توی لیگ و ....میشه بگید شما چه دستاوردی داشتی..؟
.
اونی که روی خط بود گفت: صد تا قهرمانی بیار اصلا چه فایده داره..
.
یعنی خدا می دونه دل و روده ام در اومد از خنده..
.
قمار باز اگه ....

بله دوست عزیز
واقعا همینه
همش دعوا سر توجه و حراج حیاست. وقتیکه تو دانشگاه سما میرید (که مختلط نیست) تفاوت فاحشی میبینید
اون خانم بی حجاب یا کم حجاب یا بدحجاب اگر دنبال توجه نیست اگر کمبود نگاه کردن و توجه نداره چرا اینجوره؟ پس راحت باشه
هر روز 1ساعت آرایش نکنه--> مگه نمیگه توجه واسش مهم نیست؟ خب چادر نپوشه اصلا لباس خیلی بدم بپوشه ولی اگر واقعا بخاطر توجه اینکارو نمیکنه پس دیگه چرا آرایش میکنه؟؟؟
پس وقتی آرایش میکنه و درکنارش چادر رو کنار میزاره و در مقابلش لباس بد میپوشه و در کنارش میگه من حتما باید شخصی مدنی باشم و تو جامعه فعال باشم و اجتماعی... دیگه من نمیدونم چی بگم!

عارف;673137 نوشت:

سلام سرکار مارینر, حالتون خوبه انشالله
خوب تقریبا تاپیک به نتیجه رسیده و شاید اشکالی نداشته باشه کمی خارج از محدوده تاپیک صحبت کنیم, مثلا گروهی از افراد فرهیخته دارن با هم مذاکره می کنن:khandeh!::Cheshmak:
از محاسن شما اینه که خیلی راحت سوالهای چالش برنگیز خودتان را می پرسید و هیچ ابائی ندارید که در مورد مسائلی که شاید برای خیلیها به نظرشون حل شده است می پرسید و دیگران تازه متوجه میشن که ای بابا این برای خودشون هم سوال بوده.
یه خصلتی هم شما دارید(نمیگم ایراد) یه خصلت, که فکر می کنم مانع از آرامش آدم میشه, و اون هم اینه که معمولا (تا اونجائی که در تاپیکها دیده ام) درک خودتان را از آنچه که مشاهده می کنید حقیقت می دونید.
این خیلی خطرناکه و دو نتیجه مضر داره:1-آرامش آدم رو به هم میریزه 2- مانع از پیشرفت آدم میشه......این روال ادامه داره تا اینکه دوباره همون پدیده براتون یا در اطرافتان اتفاق بیفته و این دفعه یک درک دیگه ای داشته باشید....و ممکنه اینبار نظرتان 100% با دفعه قبل فرق داشته باشه.
مثلا فکر نمیکنم شما همینطوری آدمی باشید که راضی باشید, جنس مرد دستشو روی جنس زن بلند کنه,حالا به هر دلیلی.و با توجه به خصلت منطق خواه تون قاعدتا باید مدعی باشید که همه چیز با تعامل و منطق حل شدنیه....ولی یادمه که یکبار قصه چوب (عصا) خوردن از اون پیرمرد را در صف نون تعریف کردید که چطور مثل آب روی آتیش باعث آروم شدن شما و اتمام بگو و مگو شده بود و جالب اینکه همین رو در یک تاپیکی به کسی دیگه توصیه می کردید که زنشو تحت شرایطی کتک بزنه ....
این درک شما از اون حادثه بوده و 100% اون را حقیت می دونید.....حالا اگه همین یک ضربه باعث میشد که دختری تا ابد روی خوش نبینه و به خاطر شکسته شدن شخصیتش در جمع ...در آینده بدبخت بشه..ممکن نظرتون در مورد کتک زدن زنها یه چیز دیگه ای بوده باشه.
و یا مثلا در مورد همین چادر سر کردن....از آنجا که شما در محل کارتون تا حالا چادری موفقی ندیده اید به راحتی این را یک حقیقت می دونید که "هیچ زن چادر داری نمیتونه موفق باشه".....چه بسا که آدم یاد داستان اون مردی بیفته که بال مگس را کند و گفت بپر مگس و....
ولی به نظرم بهتره آدم بیاد و آثاری را که چادر میتونه در موفقیت یا شکست یک زن داشته باشه از منظر اجتماعی , فرهنگی و روانشناسی مطرح کنه و بعدش با منطق نتیجه بگیره....نه اینکه فقط به آنچه که چشمانش میبینه و نه حتی 1متر اونطرفتر بسنده کنه.
حتمااین جمله را تا حالا شنیدید (از بزرگی نقل شده):اگر یک فلج مادرزاد نتونه به قله کوهی برسه اشکال در اراده و فکرشه و نه در پاهاش!
و یا اینکه فکر می کنید کم آدمهائی بوده اند که دو دست نداشته اند و با دهان آنچنان نقاشیهایی کشیده اند که از هر 1000 نفر آدم دو دست دار یکیشون بتونه اون کار رو بکنه.
و یا نظرتون در مورد استیون هاوکینگ چیه؟ به نظر شما یک خانم چادری بیشتر از ایشان دست و پاش بسته است؟
شما از خانمی که چادر سرشه به عنوان زنی که یه تیکه پارچه انداخته رو سرش یاد می کنید و حقیقتی که درک می کنید از آنچه که می بینید همینه!...که این چادر فقط یک تیکه پارچه است و اثری که داره فقط اینه که جلوی کار خانم را گرفته و مثلا ایشون نمیتونه راحت بشینه و کد بنویسه...همین! و دیگههیچ درکی از اعتقادات اون خانم و یا معیار اون خانم در موفقیت و شکست و یا ....در نظر نمی گیرید...
شاید توضیح این موضوع براتون مشکل باشه...همانطور که مثلا شاید شما به سختی بتونید احساسی را که از مشاهده منظره ای که در قله یک کوه در عصر روز جمعه ای که از ساعت 3 صبح تا 4 بعد از ظهر برای رسیدن به اون کلی انرژی مصرف کرده اید . عرق ریخته اید , بخواهید آن را برای دوستی که تا لنگ ظهر خواب بوده و الآن داره با چشمای پف کرده به حرفاتون گوش میده تعریف کنید....آخر هم بهتون میگه برات متاسفم که لذت خواب تا ظهر را ازدست دادی و آدم ناموفقی هستی.
ولی یک مثال براتون میزنم که 100% متوجه بشید که چطوری یهتیکه پارچی ممکنه از جون آدم مهمتر بشه!
اگه برای سفر برید خارج ...مثلا یک کشور اروپائی و ببینید که 4 تا خانم جوان اروپائی یه تیکه پارچه را انداختن زیر پاشون و دارن لگد کوبش میکننو روش تف میندازن چه احساسی بهتون دست میده؟؟!! قاعدتا هیچی؟؟ چونکه پول پارچه را خودشون دادن و به شما ربط نداره؟؟ یا مثل شیر میرید جلو و پدر و مادرشون را میارید جلوی چشماشون...اگر
[SPOILER]اگر اون تیکه پارچه پرچم کشور شما باشه؟
[SPOILER]و چادر برای زن مسلمان یه تیکه پارچه نیست بلکه یک پرچمه![/SPOILER][/SPOILER]
موفق باشید

سلام جناب عارف ...
خوب و خوش و سلامت باشین ...

در ابتدای پستتون کمی مطلب در مورد من نوشتین که ازتون تشکر میکنم . و اما در ادامه سوالاتی رو مطرح کردین که واقعا به نظرم سوالات و حرفهایی درست بودند که شما به زیبایی اونها رو مطرح کردین ...

یادم هست که چندین موضوع در ارتباط با بلند کردن دست آقایان در درون این سایت خوندم و اضهار فضل کردم ... و در تمام اون موضوع ها من با بلند کردن دست آقایان موافق بودم و جایی با این موضوع مخالفت نکردم .
من سعی میکنم حرفهام رو با دقت بزنم و فکر میکنم جاییکه در مورد ( پیر مرد و عصاش ) هم صحبت کردم دقت مورد نظر رو در نظر گرفته بودم ....

من در همون پست خاطرم هست که نوشته بودم در یک جا هست که آقایان باید دستشون رو بلند کنند و اگر این کار رو نکنند در حقیقت ضعف شخصیتیشون هست...

1- اینکه خانومشون افتاده رویه دنده قر قر کردن
2- داه پشت سره هم اراجیف به شوهرش میگه
3- شوهرش نمیتونه کنترلش کنه و اون هم هر چی از دهنش داره در میاد به شوهرش میگه
4- کل کارها و ارزش های شوهرش رو داره لگدکوب میکنه
5- اگر قوه قهریه ای جلوش رو نگیره ... حالش هم بدتر میشه ...
6- فقط هم یک ضربه محکم و سرش رو بندازه پائین و بره ... نه اینکه اونجا بمونه و بحث و جدل ادامه داشته باشه .

مساله عصا و پیرمردی که من عنوان کردم دقیقا همون حالت رو داشت ... من صبح از خواب بیدار شده بودم و حوصله کسی رو نداشتم اونم توو صف اومد و جلوتر از من وایساد ... و منم داشتم در درون جمع پیره مرده رو لگدکوبش میکردم ... و خاطرم هست که وقتی اون با عصاش بهم زد خب خیلی آرووم تر شدم .

من با بلند کردن دست آقایون مخالفم ... ولی برخی از رفتارها هستش که تنها باید یک جواب داشته باشه ... اونم بلند ردن دست ....

زمانیکه خانوم تعادلش رو از دست میده ... قر قر میکنه ... و نمیخواد جنگ و جدل رو تموم کنه ....

یادم هست که زمانیکه این پست رو مینوشتم خصوصیات این حالت رو هم نوشته بودم . و اینکه من در درون تاپیکی چنین مطلبی رو عنوان کردم به خاطرهاین بود که دقیقا چنین حالتی رو در درون رفتارهایی که خانومش بروز میداد میدیدم ... و آقاهه هم همش داشته در اون زمانها نازه همسرش رو میکشیده .... و این رفتار برای چنین جایی مناسب نیست .

در مرد ادامه صحبتهاتون ....

خوب شما بیاین از اول نوشته های این موضوع رو بررسی کنین ... همه اومدن و به به چه چه کردن .... در حاه من خودم به شخصه بیشتر از 3 نفر رو دیدم که چادر هاشون رو کنار گذاشتن ...

خواننده این موضوع حقش هست که بدونه ...

حقش هست اتفاق ها و رویدادها و اثرات جانبی یک مساله رو بدونه ...

شما میاین و مساله رو از دیدگاه خودتون نگاه میکنین و من هم از دیدگاه خودم ... و مطمئنا ایشون میتونه بفهمه که چه مسائلی رو پیش رو داره ....

[="Arial"][="Blue"]

مارینر;673103 نوشت:
سلام بنت الحسین ... ازت خوشم اومد چون راست و پوست کنده رفتی سره حقایق ....

اتفاقا یکی از علتهایی که خیلی ها از چادری ها بدشون میاد همین چیزی هست که شما میگی عزت النفس

فرض کن مثلا 30 سالت هست ... هزاران ساعت کتاب خوندی ... هزاران ساعت تحقیق کردی ... و بعد مثلا یه چادری رو میبنی که میاد و خودش رو برات میگیره و فکر میکنه که از تو بهتره ... فکر میکنه که همه بدبخت و بیچارن و اونه که بهشتیه ... چون یه تیکه پارچه انداخته رو سرش ....

البته میگم ... من تجربه برخورد با چنین آدمهایی رو زیاد دارم ...
روزهای اولی که میان در درون شرکتی ... همه برای چنین آدمهایی احترام قائل هستند
یک روز دو روز میگذره ...
بعدش میبنن که در درون روابط مشگل داره ....
میبینن که نمیتونه با محیط خودش رو وفق بده ...
میبینن که همون چادریه یه آدم عادی هستش و احساس میکنن که سرشون گول مالیده شده که فکر کردند که آدم درستیه و ...

و شاید به یه هفته نرسه که ....
1- یا چادرش رو تو محل کار برمیداره
2- یا اینکه میزاره از شرکت میره

یا ...

آدمی که فدش بلند نیست ... اگر بخواد ادای آدمهای قد بلند رو در بیاره ... مسخره میشه .... این چادر هم چنین حالتی رو داره ... بارها و بارها دیدم که ...


با عرض معذرت باید بگم بحث کردن در مورد حجاب با شما بیهوده است
به نظرم در یکی از پست هاتون گفته بودین هنوز وجود خدا اثبات نشده و نمی دونید دین به چه دردی می خوره ...قبول مساله حجاب ریشه ای هست ونیاز به مقدمات داره
قبلا از پیش داوری ای که کردم عذر می خوام
[/]

سلام اصلا فکر حرفای مردم نباش آبروت برات مهم ؟حرفای مردم مهم؟چادر انسان سرش میشه نه خر و اسب و گاو اصلا به حرفاشون توجه نکن اونا خودشون مشکل دارن ,عزیز اگه آبرو مهم بود حضرت زهرا داشت حضرت زینب داشت اون همه حرف و طعنه شنید حضرت فاطمه دختر پیامبرتو کوچه بابچه هاش مینشست گریه میکرد در این و اون میزد که با علی بیعت کنین حضرت زینب تو دمشق براش سنگ پرت میکردن تو راه دین قدم گزاشتی باید این حرفا برات مهم نباش

manizhe1373;673217 نوشت:
سلام اصلا فکر حرفای مردم نباش آبروت برات مهم ؟حرفای مردم مهم؟چادر انسان سرش میشه نه خر و اسب و گاو اصلا به حرفاشون توجه نکن اونا خودشون مشکل دارن ,عزیز اگه آبرو مهم بود حضرت زهرا داشت حضرت زینب داشت اون همه حرف و طعنه شنید حضرت فاطمه دختر پیامبرتو کوچه بابچه هاش مینشست گریه میکرد در این و اون میزد که با علی بیعت کنین حضرت زینب تو دمشق براش سنگ پرت میکردن تو راه دین قدم گزاشتی باید این حرفا برات مهم نباش

سلام ...
امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشین ...

من هم با شما موافق هستم . آدم باید یک راه و ایدیولوژی برای خودش انتخاب کنه و به حرفها و نگاههای مردم توجه نکنه و راه خودش رو جلو بره .... اما صحبتهایی که من دارم میکنم از جنس اون صحبتها نیست ...
من نه قصدم تحقیر هست ... نه قصدم بالا بردن الکی کسی ....

داریم در مورد ایدیولوژی چادر سر کردن صحبت میکنیم ... و اگر اثبات شد که چادر چیزه خوبیه من هم چادر سرم میکنم و با نگاه ها و رفتار مردم کاری ندارم .... جلویه همشون هم وای میاستم .

مارینر;673099 نوشت:
سلام رویا ...
من راستشو بخوای چنین چیزی ندیدم . چادری های زیادی رو دیدم که اتفاقا در درون دانشگاه نمراتشون خیلی خیلی خوب بود ولی به هر حتال نتونستن در درون جامعه برای خودشون کسی بشن و الان در درون خونشون هستند ...
صحبتت رو قبول میکنم تحت شرایطی چنین چیزی امکان پذیر هست ... مثلا ششرکتهای دولتی رو دیدم که وابسته به جایی هستند و آدمهایی که اون تووو هستند چادری هستند ... ولی تقریبا در درون هیچ شرکت خصوصی چنین چیزی رو ندیدم ...

چنین شرکتهایی دارن بودجه دولتی میگیرن ... کارایی ندارند ... محیطی کاذب درست کردند و در درون چنین محیطی میتونن از باید ها و نبایدهاشون نتیجه بگرین .

سلام مجدد
منم فکر میکنم ما بر اساس تجربه ایکه خودمون داریم داریم اظهار نظر میکنیم.
البته شرکتی که من بودم دولتی نبود :Gol:

[=Times New Roman]کاربر مارینر . مجبورم بگم یا همان الهه خشم . یا نفر نفر یا فاطمه محمدی . یا به قول خودت اسم اصلیت خاطره محمدی.....که با آیدی های مختلف بارها و بارها این حرفهای تکراری رو مطرح کردی..
.
هیچکس نمی تونه به تو ثابت کنه حجاب چیز خوبیه..چادر چیز خوبیه..چون آخرش به این نتیجه می رسی که هرکسی باید راه خودش رو بره و با اعتقادات خودش زندگی کنه..
.
مثل بقیه تاپیک ها تا جایی که می تونی بحث می کنی. بعد یه دفعه تاپیک و کارشناس رو ول می کنی میری همون موضوع رو به شکلی دیگه مطرح میکنی و دوباره.........
.
کاربران زیادی هستند که می تونند حرفهای من رو تایید کنند..اگر صلاح بدونند خودشون حرف می زنند..
.
فکر نمی کنی بهتره بری توی همون چت روم فلفل و با بچه های مقطع راهنمایی اَن بازی کنی؟ یکی بگه انبه . انباری . اندازه . انار. اینا هم برای یادآوری.. :Cheshmak:
.
واقعا دوست نداشتم اسمی ازت بیارم..چون می دونم همین که من اسمی ازت بیارم دنیا رو به نامت کردم..ولی خوب بخاطر سایر کاربران مجبورم..
.
یعنی میشه این همه آدم دروغ بگن و اشتباه بکنند..؟
.
لازم باشه بقیه عکس ها رو هم می زارم..لازم باشه بازم میام چراغ رو روشن میکنم.. :Cheshmak:
.

Miss Chadoriii;671838 نوشت:

مارینر میدونی فقط در یه صورت امکان داشت که من حرفات رو بپذیرم

اونم در صورتی که زندگی دنیایی خودت کاملا گل و بلبل بود

از همه نظر

اما اینجوری نیس درسته؟؟؟

پس برای چیزی که

کامل نیس

که نتونسته رضایت رو برات به ارمغان بیاره

که توی یه کلمه خوشبختت نکرده چرا انقدر تبلیغ میکنی؟؟

Miss Chadoriii;671339 نوشت:
مارینر جان

شما همین حرفا رو بارها بارها توی تاپیکای مختلف زدی

باور کن دیگه همه حفظ شدیم
خودت خسته نشدی از تکرار دختر خوب؟

باور کن اگه نصف این انرزی که داری توی یه سایت مذهبی میزاری رو توی سایت تفریحی گذاشته بودی برای خودت مکتب باز کرده بودی و کلی پیرو و هواخواه داشتی

ولی اینجا فقط داری وقتتو تلف میکنی دوست خوبم

Nla;671120 نوشت:
اين حرف ها رو با أيدي قبليت تو تاپيك پوشيه به من هم زدي
حرفهات درست بود
محدوديت چادر من رو كرد هيچ كس ، شدم هيچ در مقابل خدا و خدا شد همه چيز من
زمان گذشت و فرصت هاي گناه از بين رفت
زهد شد برنامه زندگيم و بدست أوردن فرصت كار خير ،. هدفم

بهار جان بهاري شده
بهتره اينقدر زندگي رو همين دودوتا چهارتا هاي مادي نبيني
يهو ميبيني با اين عقايدت براي خودت أزادي درست ميكني كه هم زمان ميگذره هم فرصت ها رو أز دست ميدي ( فرصت هايي از جنس اسموني شدن )

اميدوارم حرف هاي منم ناراحتت نكرده باشه :Gol:

[SPOILER]

[/SPOILER]

مارینر;673093 نوشت:
سلام ...
خوب اشخاص زیادی در مورد پست من اظهار نظر کردند و من فکر نمیکردم اینجوری بشه ...
به هر حال از تمام کسانی که مبنای صحبتاشون حقایقی بوده که در اطرافشون اتفاق افتاده تشکر میکنم ...

ما هم از شما تشکر می کنیم و بیشتر هم متشکر می شیم اگر به سوالاتمون جواب بدید

اول اینکه چرا فکر می کنید

koosha;671731 نوشت:

" خانوم های محجبه با حجاب می خوابن، با چادر حموم می کنن، با چشم بسته موهاشون رو میشورن، با پوشیه جلوی پدرشون میان، با اس ام اس با برادرشون صحبت می کنن نکنه مفسده بوجود بیاد ، یه افقی سه هزار ساله ازشون محافظت می کنه که خدای نخواسته کسی این گنج رو ندزده و..."

و دوم اینکه

koosha;671731 نوشت:

خانوم های محجبه و با ایمان، حجاب رو برای جاهایی که شما گفتی می خوان و بس.

برای اونجایی می خوان که اون آقا پسر به سرخی لبشون دقت نکنه بلکه به پروتکل دقت کنه
می خوان حجاب داشته باشن تا اون آقای مدیر به جای تمرکز روی بحث رو سروگردن نیمه لختشون توجه نکنه.
می خوان حجاب داشته باشن تا به جای چشم در ران پا، چشم در چشم با همکارشون صحبت کنن.

بحث کاملا منطقیه. من مردم و مردها رو بهتر میشناسم. با تموم وجود مطمئنم هیچ کدوم از همکارای شما از من چشم پاکتر و مثبت اندیشتر نیستن
شما فکر می کنید حجاب یعنی کلی اذیت و آزار خود برای رسیدن به بهشت،
ولی حجاب یعنی جلوگیری از آزار و اذیت دیگران و راحت بودن خودت تا بتونی راحت و بی دغدغه تو همین دنیا زندگی کنی . انشاالله اجر کارت رو در اون دنیا هم بگیری

سوالی دارم ازتون. اگر یه روز صبح بلند شید و ببینید که وسایل آرایشیتون گم شده اون روز سرکار می رین یا نمی رین؟؟؟
اگه آره و میرید پس چه لزومی داره هر روز وقتی (حداقل نیم ساعت) رو برای اینکار بزارید. شما هدفتون کار و علمه و بدون آرایش همون قدر علم جذب می کنید که با آرایش جذب می کردید. همون نیم ساعت رو برای کسب علم بزارید
اگر نه و اون روز سرکار نمیرید پس علاقه به علم و کار یعنی کشک. شما علاقه به دیده شدن اونم با قیافه ی مصنوعی دارید نه کسب علم

همین شرایط رو برای یه خانوم محجبه فرض کنید. او هر روز به یک شکل ظاهر میشه. یادگیریش و کارش وابسته به میزان آرایشش نیست. برخورد با چنین همکاری " فارغ از جنسیته".

و اما بعد، اگر هدف کار و علم و منزوی نشدنه و روابط همه با شما صرفا به خاطر هوشتونه و کاری به جنسیتتون نداره
از فردا به مدت یک هفته بدون آرایش خاصی سرکار برید. و طوری برخورد کنید که انگار این تغییر قیافه موقتی نیست

اگر اخلاقیات با شما فرق نکرد حرف شما اثبات میشه،
اگر همکاراتون به همون اندازه ی سابق تحویلتون گرفتن حرف شما درست
ولی اگه خلافش اتفاق افتاد بدونید که کسی با هوش سرشار شما کاری نداشت. شما همون فرد دیروزی هستید که از لحاظ هوش و استعداد هیچ فرقی نکرده فقط پوستش عوض شده.

koosha;673231 نوشت:
ما هم از شما تشکر می کنیم و بیشتر هم متشکر می شیم اگر به سوالاتمون جواب بدید

برادر کوشا منم مثه شما منتظر بودم که به جوابیه که ما نوشتیم پاسخ میدادن

ولی اینجور که معلومه :

Im_Masoud.Freeman;673222 نوشت:
[=Times New Roman]
.
مثل بقیه تاپیک ها تا جایی که می تونی بحث می کنی. بعد یه دفعه تاپیک و کارشناس رو ول می کنی میری همون موضوع رو به شکلی دیگه مطرح میکنی و دوباره.........
.
/

بهتره بیخیال شیم Fool

مارینر جان ولی انضافا فقط به پستایی جواب دادی که توشون میشد بزنی کوچه علی چپ و کلا همچیو قر و قاطی کنی Fool خب این چه کاریه اخه دختر خوب

یا بحث نکن یا اگه دوس داری بحث جلو بره منطقی و منصفانه و عقلانی جواب بده و جواب ها رو بپذیر

بعدن نوشت :

مارینر جان اگه حوصلت نمیگیره بری پستای قبلو پیدا کنی و جواب بدی اشکال نداره من خلاصه برات 2 تا از سوالایی که مهم بودنو مینویسم

1. روی چه اساسی فک میکنی که فراغت از جنسیت وجود داره؟؟؟ یا حداقل از دید یه آقا میتونه وجود داشته باشه؟؟ از کجا مطمئنی که اون آقای همکار مثلا توی ذهنش به جنسیت فک نمیکنه ؟؟
2. یه لیست از کارایی که نمیشه با چادر انجام دااد بی زحمت بنویس فقط خواهشن بیخیال بر طرف کردن اشکالات برنامه و نگاه کردن و دو دستی تایپ کردن و اینا بشو که واقعن مسخرس قشنگ بشین فکر کن لیستی نهیه کن که واقعن با چادر نشه انجامش داد

مارینر;673219 نوشت:
داریم در مورد ایدیولوژی چادر سر کردن صحبت میکنیم ... و اگر اثبات شد که چادر چیزه خوبیه من هم چادر سرم میکنم و با نگاه ها و رفتار مردم کاری ندارم .... جلویه همشون هم وای میاستم .

سلام
اینکه شما دنبال حقیقت هستید خیلی خوبه
در زمان جاهلیت زنان برده حق نداشتند حجاب کنند و باید روباز می بودند تا مردم آنها را ببینند و پسند کنند اما زنان آزاده حجاب و روبند داشتند
اکنون هم در بسیاری از کشورها فقط زنان روسپی آرایش می کنند تا مورد پسند واقع شوند...
در کشور ما هم اگر زن حجاب کامل داشته باشد کسی از او استفاده ابزاری نمیکند (بعضیا بیمار هستند و بازم طعنه و تیکه می ندازن اما خیلی کمن)
ولی دختری که حتی مانتویی باشه بازم خیلی ها نگاه جنسی بهشون دارن
اینها واسه شما قانع کننده بود؟

مارینر;671222 نوشت:
[=Arial Narrow]بسم الله الرحمن الرحيم

[=Arial Narrow]{الم(1)ذَلِكَ الْكِتَابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ(2)الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ(3)وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ(4)أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)}.

من روزی یک دونه سیب میخورم ... چون که پزشک ها گفتن اگر کسی یک دونه سیب بخوره ... مریضی های اونجوری نمیگره ...


خواهر مارینر متاسفانه باید بگم همون یه دونه سیب نه تنها راز سلامتی نیست بلکه کلی سموم وافات گیاهی درون خودش داره که باعث انواع سرطانهاست
من بچه کشاورزم میدونم توی میوهای که فکر میکنید راز سلامتیه چه بیماریهای خطرناکی نهفته است:ok:
پس تا خود خدا نخواد هیچی نمیتونه حتی یه دقیقه به عمر تو اضافه کنه! همون خدایی که تو باورش نداری وبزرگترین علت وجودش وجود خود شماست!

مارینر;673219 نوشت:
سلام ...
امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشین ...

من هم با شما موافق هستم . آدم باید یک راه و ایدیولوژی برای خودش انتخاب کنه و به حرفها و نگاههای مردم توجه نکنه و راه خودش رو جلو بره .... اما صحبتهایی که من دارم میکنم از جنس اون صحبتها نیست ...
من نه قصدم تحقیر هست ... نه قصدم بالا بردن الکی کسی ....

داریم در مورد ایدیولوژی چادر سر کردن صحبت میکنیم ... و اگر اثبات شد که چادر چیزه خوبیه من هم چادر سرم میکنم و با نگاه ها و رفتار مردم کاری ندارم .... جلویه همشون هم وای میاستم .

سلام و عرض ادب:

دوست خوبم:حجاب يا بهتر بگويم عفاف يك ارزش اخلاقي-انساني است و مربوط به جنسيت نمي شود

چرا كه ارزشهاي اخلاقي كمالات روح انسان است و مسلما روح جنسيت ندارد(زن و مرد)

آقايان هم به لحاظ شرع در حضور يك خانم نامحرم حدودي را در طرز پوشش بايد رعايت كنند.

نكته ديگر اين است كه:حجاب تنها در پوشش خلاصه نمي شود،حجاب مجموعه اي از رفتار-اخلاق-نوع سخن گفتن و در فضاي مجازي نوع برخورد با نامحرم

و پوشش ظاهري را شامل مي گردد.

و دوست بسيار خوبم:اگر فقط يك دليل براي خوب بودن حجاب برتر و جود داشته باشد،آن دليل طرز پوشش صديقه كبري و خانم زينب سلام الله عليهما است.

خطبه خانم را بعد از وقايع كربلا در حال اسارت و در ميان نامردمان كوفه بخوانيد كه فرمودند:

مي دانيد چه جگري از رسول خدا دريديد و چه حرمتي از پردگيان حرم او هتك كرديد؟.....

چگونه است كه زنان و كنيزان خويش را در پرده نگاه داشته و دختران رسول خدا صلي الله عليه و اله را .....طوري كه شريف و وضيع به آنها چشم بدوزند.:Ghamgin:

ايا دغدغه زينب كبري سلام الله عليها براي حجاب در آن شرايط دليل و حجت قاطع نيست؟

شما يك دختر مسلمان شيعه ايد و الگوي بانوان مسلمان شيعه زهراي مرضيه و زينب كبري سلام الله عليهما هستند.

اطلاعات باید شمارو استخدام کنه:Kaf:
این بنده خدا هی آیدیش رو عوض می کنه شما بازم هی شناساییش می کنید:Moteajeb!:

mousavi928;673417 نوشت:
اطلاعات باید شمارو استخدام کنه:Kaf:
این بنده خدا هی آیدیش رو عوض می کنه شما بازم هی شناساییش می کنید:Moteajeb!:

سلام:

؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!

[="Tahoma"]یا پیغمبر!
این تاپیک هنوز بسته نشده؟
چی شد آخر؟ این بنده خدا بالاخره چادری شد یا نه؟
کسی خبر داره؟

حبيبه;673421 نوشت:
سلام:

؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!


صفحه قبل رو بخونید متوجه میشید
بچه محله امام رضا;673425 نوشت:
یا پیغمبر!
این تاپیک هنوز بسته نشده؟
چی شد آخر؟ این بنده خدا بالاخره چادری شد یا نه؟
کسی خبر داره؟

خداروشکر اون خانم دیگه چادری شد
اما الآن دعوا سر چیز دیگست

koosha;673231 نوشت:
ما هم از شما تشکر می کنیم و بیشتر هم متشکر می شیم اگر به سوالاتمون جواب بدید

اول اینکه چرا فکر می کنید

و دوم اینکه

سلام ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

خب پستهای شما و دوستان خیلی زیاد هستش و من هم اونقدر نمیتونم جواب بنویسم ... جواب بعضی ها رو میدم .

در مورد سوالات شما ...

1- من فکر نمیکنم که محجبه ها با چادر میخوابن . با چادر حموم میکنن . با چشم بسته موهاشون رو میشورن . با پوشیه جلویه پدرشون وای میاستن ... با اس ام اس با برادرشون صحبت میکنن و ... این همون اغراق هایی هستش که دین به ارمغان میاره ... نه یک برداشتی حقیقت گونه از یک مساله .

2- در مورد سوال دوم شما ... من یه خاطره چند سال پیش در درون همین سایت نوشته بودم که این رو اینجا برای شما هم تعریف میکنم ... شاید جواب قسمت دوم سوالتون رو گرفتین ...

یه روز زمستونی بود و هوا هم تیره و تاریک ... منم بخاطر سختی درس اصلا حواسم نبود ... همینجوری اومدم به سمته ایستگاه ماشین ها ... من دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب درس میخوندم ... و تقریبا ساعت 7 شب بود ... معمولا جلویه درب دانشگاه یک سری ماشین وای میستادن که از مسیره اتوبان افسریه میرفتن به سمته رسالت ( ایستگاه تاکسی) ... منم با این تفکر ... دره ماشینی رو باز کردم و نشستم توش ... تا نشستم تو ماشین .... دیدم راننده راه افتاد ... هنوز نفهمیده بودم قضیه چیه ... بعد از کمی توجه فهمیدم کسایی که تو ماشین نشستن اصلا ظاهرشون به دانشجوها نمیخوره ... بیشتر به معتاد ها و ... میخوره ... یهو ترس تمام وجودم رو گرفت ... از طرفی میترسیدم بگم نگه دار میخوام پیاده بشم ... چون اگر میگفتم ... چاقو بود که کنار گردنم گزاشته بودن ... داشت گریم در میومد ... خیلی خدا خدا کردم ... با خودم میگفتم اگر یهو بپیچن تو یه فرعی من چه خاکی تو سرم بریزم ... ولی یهو به خودم اومد ... میدونستم که دارم تحریکشون میکنم ... شروع کردم به صحبت کردن با اونها ... به بقل دستیم آروم گفتم شما دانشجویه همین داشنگاه هستین ... گفتم من کامپیوتر میخونم شما چی میخونین ... و شروع کردم به حرف گرفتنشون ... هیچی دیگه تو همون ماشین ازش شماره گرفتم ... اونا هم از من شماره خواستن و منم بهشون دادم ... خودم هم کمی احساس راحتی میکردم ... فهمیدم اینجوری دارم کنترلشون میکنم ... دیگه نمیتونن بهم آسیب برسونن ... تا اینکه راننده پیاده شد و خواست به خیاله خودش بستنی بگیره ... که من هم از فرصت استفاده کردم و پریدم بیرون ... و گفتم !!! Yes اگر من این جور روابط رو نمیشناختم ... نمیدونستم که چجوری باید کنترلشون کنم ... احتمالا الان جنازه ام ته یکی از رودخونه های تهران به خار و خاشاکی گیر کرده بود و داشتن مورچه ها گوشتام رو تو خونشون انبار میکردن ...

ببینید ...
این خاطره رو من چند وقت پیش در درون همین سایت نوشتم ...
آقای کوشا ... من آقایون رو میشناسم ... و میدونم یه آقا چجوری تحریک میشه و چجوری تحریک نمیشه ... و حتی میدونم که چه جوری باید آتیش درون مردها رو خاموش کرد ... ( لطفا نگین که نمیدونی )

مطمئن باش .... پشت همون میز ... من میتونم حتی بدون روسری حاضر بشم ... و هیچ یک از اون آقایون از دیدن من تحریک نشن ...

در درون شرکتی که من الان دارم توش کار میکنم ... یه مدیر داره ... تقریبا 45 سالش هست و ازدواج نکرده .
5 تا مدیر کنترل پروژه داره ( 3 تا خانوم ...و 2 تا آقا هستند ) همه هم سنشون بالای 35 سال هست الا من ... و 4 تامون ازدواج نکردیم .
و ...

علم و دانش اونقدر زیباست ... که خیلی چیزها رو از یاده آدم میبره ... حتی همون جنسیتی که شما دارین میگین ...

نمیگم از بودن در کنار هم شاد نیستیم ... اما تفکر جنسیتی چیزه دیگری هست ...

بزار برات یه مثال بزنم ...

الان هر موقع میخواد اخبار پخش بشه ... یه خانوم میاد و یه آقا
هر برنامه صبحگاه رادیویی ... یه خانوم مجریش هست و یه آقا
یه برنامه و سریال موفق تلویزیوینی ... دو تا قهرمان داره ... یکی خانوم و یکی آقا ...

و اینها در درون تعاملات با هم کامل میشن ...

برنامه تلویزیونی شون کامل میشه ... برنامه رادیوئیشون کامل میشه ... هیچ کسی هم در درون چنین تعاملاتی تفکر جنسیتی نداره ...

میتونم بهتون قول بدم ...
اگر شما یه محیط کاری ایجاد کنین ... خانومهای اونجا همه چادری باشن و آقایون اونجا همه تسبیح به دست .... تنها چیزی که در تفکرات اونجا موج میزنه جنسیت هست ...

اما تمدن و فرهنگ میتونه خیلی زیباتر وارد بشه ... و تفکر انسانها رو بهش جهت بده ...

مثلا در مترو آلمان ... مردم میرن بلیط میخرن و سوار مترو میشن ... و کسی بررسی نمیکنه که آیا اونها بلیط خریدن یا نخریدن ...
چجوری چنین تفکر و تمدنی را نهادینه کردن !!!

روز اولی که مترو رو ساختن ... مردم میرفتن بلیط میخریدن و مامورها هر ساعت میامدن در درون مترو و تقاضای دیدن بلیط اونها رو میکردن ...
بعد از مدتی .... تعداد دفعات مراجعشون رو نصف کردند ...
و همکنون شنیدم هفته ای یک بار بررسی میکنن ...

و اینجوری اومدن و به مردم یاد دادند که چگونه باید متمدن بشن ... و بدون اینکه کسی از اونها بلیط بخواد همشون بلیط میخرن و سوار متور میشن ...

اینجور روابط هم همینجور هست ...

تمدن و فرهنگ خیلی راحت میتونه واردش بشه و اون رو هنرمندانه درست کنه ...

من کاری به این بحث ندارم که چادر خوبه یا روسری یا اصلا لخت بودن ولی:
توی شرکت بنده انواع و اکثر خانوم ها از چادری گرفته تا مقنعه پوش و تیریپ لختی کار میکنن و همیشه بهترین بازخورد رو خانوم چادریه داره،چون که اون خانوم لختیه همش به فکر زلم زیمبو ها و عطراش و دوست پسراشه و ...(البته نه که همشون اینطوری باشنا،ولی از افراد چادری بیشتر راضیم )
اگرم مشکل ت اینه که با چادر خیلی امروزی نیستی و شبیه خانومای چهل قرن پیش میشی که خب باید بگم بنده نصف عمرمو توی پیشرفته ترین کشورهای دنیا زندگی کردم و هیچ تفاوتی بین خانوم چادری و خانوم توی راحتی و غیر راحتی ندیدم غیر از بحث حیا و عفت،پس فکر نکن که چادری ها عقب مونده ن
در کل نمیدونم من اشتباه فکر کردم یا واقعا اینطوریه(اگه که اشتباه کردم به خانومی خودت منو ببخش) ولی به نظرم از نحوه ی نوشتار شما مارینر خانوم مشخصه که شما یه ذره بچه سال تشریف داری،مخصوصا که بنده توی یه دوره ای معلمی کردم و با تفکر نوجوونا آشنا هستم،بهت میگم بذار یه ذره بزرگ شی،تفکرت عوض میشه(البته امیدوارم،در ضمن اگه اشتباه فکر کردم منو ببخش)
پ.ن:آخرش نفهمیدیم زننده ی تاپیک چادر پوشید یا نه :d

حبيبه;673382 نوشت:
سلام و عرض ادب:

دوست خوبم:حجاب يا بهتر بگويم عفاف يك ارزش اخلاقي-انساني است و مربوط به جنسيت نمي شود

چرا كه ارزشهاي اخلاقي كمالات روح انسان است و مسلما روح جنسيت ندارد(زن و مرد)

آقايان هم به لحاظ شرع در حضور يك خانم نامحرم حدودي را در طرز پوشش بايد رعايت كنند.

نكته ديگر اين است كه:حجاب تنها در پوشش خلاصه نمي شود،حجاب مجموعه اي از رفتار-اخلاق-نوع سخن گفتن و در فضاي مجازي نوع برخورد با نامحرم

و پوشش ظاهري را شامل مي گردد.

و دوست بسيار خوبم:اگر فقط يك دليل براي خوب بودن حجاب برتر و جود داشته باشد،آن دليل طرز پوشش صديقه كبري و خانم زينب سلام الله عليهما است.

خطبه خانم را بعد از وقايع كربلا در حال اسارت و در ميان نامردمان كوفه بخوانيد كه فرمودند:

مي دانيد چه جگري از رسول خدا دريديد و چه حرمتي از پردگيان حرم او هتك كرديد؟.....

چگونه است كه زنان و كنيزان خويش را در پرده نگاه داشته و دختران رسول خدا صلي الله عليه و اله را .....طوري كه شريف و وضيع به آنها چشم بدوزند.:Ghamgin:

ايا دغدغه زينب كبري سلام الله عليها براي حجاب در آن شرايط دليل و حجت قاطع نيست؟

شما يك دختر مسلمان شيعه ايد و الگوي بانوان مسلمان شيعه زهراي مرضيه و زينب كبري سلام الله عليهما هستند.

سلام دوست من ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

حبیبه اسم خیلی زیبا و قشنگی هست و خیلی هم سنگین ... منم خیلی دوسش دارم ...
بگذریم .

ببین حبیبه جان ...
برخی از افراد باید چادر سرشون کنن ....

مثلا اگر همین الان خانوم آقای احمدی نژاد بخواد بیاد بیرون بیاد چادر سرش کنه ... چون اگر این کار رو نکنه شاید 10 ها مرد در درون خیابون ایشون رو با دست نشون بدن ... و ...
مثلا اگر کسی مهندس ناظر یه ساختمون باشه و میخواد با کارگر سر و کله بزنه ... باید با چادر بره اونجا ...

و ...

ولی ما داریم یه بحث کلی میکنیم ... حضرت محمد حداقلش میگن 9 تا همسر داشته ... به نظرت ایشون نمونه خوبی برای ازدواج آقایون هستند .

حضرت فاطمه زهرا چادر سرشون میکردند ... این امر میتونه دلایل زیادی داشته باشه و مهمترینشون اینکه ایشون فرزند حضرت محمد بودند ...

حبیبه جان ما داریم در درون دنیایی زندگی میکنیم که طبیعت از هیچ اشتباه ما به سادگی عبور نمیکنه ...
اگر من چادری باشم ....
نتونم در محیط کار حداقلش با 4 تا آقا تعامل کنم ...
و اگر مثلا شوهرم 40 سالگی فوت کنه ...

من چجوری خرج بچه هام رو بدم ...
من باید حساب همه چیز رو بکنم ... حساب همه چیز رو ...

چادر در دنیای من و تجربیات من محدودیتی هست که باعث خیلی از شکستها برام میشه ...
من زمانی تفکرم این بود که اعتماد میکنم به دستورات و خدا هم خودش حواسش به من هست ...

و برام اثبات شد که نیست ... و تنها کسی که مراقب من هست بایدها و نبایدهایی هست که خودم اونها رو پذیرفتم و بهشون قدرت دادم .

موضوع قفل شده است