جمع بندی معجزات گذشته چرا تكرار نمی شود؟

تب‌های اولیه

75 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سلام و احترام 
استاد جسارتاً در کپی کردن مطالب در پستها بر من منت گذاشته دقت فرمایید تا انتقال ناقص کلمات خدای ناکرده بی احترامی به شما تلقی نشود در آغاز پست شماره 43 فعل "هستید" ناقص و "هستی" ذکر شده است
خواهش می کنم ممنونم از این احترامتان که بنده را شرمنده می کند 
در خصوص فرمایشتان ایمان بخداوند دلیل نزول معجزه را توجیه می‌کند نه علت عدم نزول را لذا از شما که انسانی مومن و عالم هستید تقاضا میکنم بدون در نظر گرفتن باور بنده و بر اساس اعتقاد خویش راهنمایی فرمایید آیا دلیل عقلانی وجود دارد که دخالت هدفمند قدرتی مسلط بر قوانین طبیعی را در حیات انسانها و سایر موجودات اثبات نماید لطفا همانطور که مرا از ورود به مبحث نظم منع کردید از ادله' مرتبط مانند علت غایی موجودات برای ارائه دلیل صرف نظر بفرمایید
 ببینید ما با برهان امکان و وجوب، یک خالق را برای هستی اثبات می کنیم که همه چیز از اوست و وابسته به اوست، بنابراین دیگر خود به خود نقش او به عنوان علت تمام حوادث و پدیده ها در هستی اثبات میشود، دیگر لازم نیست برای رفتارهای طبیعی، و یا رفتارهای غیر طبیعی مثل معجزه دلیل جداگانه ای ارائه کنیم.
مسلم said in سلام و عرض ادب 
سلام و عرض ادب 
بله دقیقا منظورم وجودی ملموس و محسوس است ولی مادی بودن آن الزامی است که شما نتیجه گرفته و به نظر من ملحق کرده اید در حقیقت شما محسوس بودن را با مادی بودن برابر میدانید و این با درکی که از خداوند داریم 
سلام، ولی آخه ما درک محسوس و ملموسی از خدا نداریم. اثبات خدا هم از طریق ملموس و محسوس بودن خدا نیست، بلکه درک ما از خدا درک او از طریق آقار و افعال و یا تحلیل عقلی است. اما اگر دلیل عقلی بر وجود چیزی نبود به معنای نفی آن نیست، چون بسیاری از امور از طریق دین اثبات میشوند، مثل پل صراط، و... که راه اثبات آنها فقط دینی است   نکته دیگر در خصوص محسوسات اینکه اصلا محسوسات در منطق و فلسفه به آن چیزهایی گفته میشود که با حواس ظاهری انسان یعنی حواس پنج گانه درک شود، بنابراین چیزی که محسوس باشد قطعا مادی است. اما اگر منظور شما از محسوس چیز دیگری است لطفا بیشتر توضیح بدهید تا متوجه بشوم منظورتان چیست.    
سلام با تشکر از استاد مسلم گرامی و عذر بابت زحمات، استاد مطابق فرمایش شما فهم انسان از پیرامون خود محدود به حواس اوست و چون کارکرد حواس به ماده محدود است نباید از انسان انتظار داشت از امور غیر مادی شناخت حاصل کند اگر این پیش فرض را صحیح میدانید پس انسان فقط باید بر هست و نیست خداوند تمرکز کند و بدون هرگونه توصیفی صرفا بودن او را اثبات نماید بنابراین آنچه تاکنون در وصف خداوند گفته شده فرضیاتی است که انسان بر اساس درک حواس خود از جهان، ساخته و پرداخته کرده و به خدا نسبت می‌دهد یعنی آنچه را که حواس ما خوب می‌داند الهی و آنچه را بد می‌داند شیطانی تعریف می‌کند در حالیکه طبق فرمایش شما اصلا راهی برای شناخت و تعریف مفاهیم غیر مادی (که حواس قادر به درک آنها نیست) وجود ندارد استاد تا اینجا موافق هستید؟   
مسلم said in استاد جسارتاً در کپی کردن
سلام و احترام 
استاد جسارتاً در کپی کردن مطالب در پستها بر من منت گذاشته دقت فرمایید تا انتقال ناقص کلمات خدای ناکرده بی احترامی به شما تلقی نشود در آغاز پست شماره 43 فعل "هستید" ناقص و "هستی" ذکر شده است
خواهش می کنم ممنونم از این احترامتان که بنده را شرمنده می کند 
در خصوص فرمایشتان ایمان بخداوند دلیل نزول معجزه را توجیه می‌کند نه علت عدم نزول را لذا از شما که انسانی مومن و عالم هستید تقاضا میکنم بدون در نظر گرفتن باور بنده و بر اساس اعتقاد خویش راهنمایی فرمایید آیا دلیل عقلانی وجود دارد که دخالت هدفمند قدرتی مسلط بر قوانین طبیعی را در حیات انسانها و سایر موجودات اثبات نماید لطفا همانطور که مرا از ورود به مبحث نظم منع کردید از ادله' مرتبط مانند علت غایی موجودات برای ارائه دلیل صرف نظر بفرمایید
 ببینید ما با برهان امکان و وجوب، یک خالق را برای هستی اثبات می کنیم که همه چیز از اوست و وابسته به اوست، بنابراین دیگر خود به خود نقش او به عنوان علت تمام حوادث و پدیده ها در هستی اثبات میشود، دیگر لازم نیست برای رفتارهای طبیعی، و یا رفتارهای غیر طبیعی مثل معجزه دلیل جداگانه ای ارائه کنیم.
سلام به همه استاد مسلم عزیز با تشکر از شما احساس میکنم از موضوع بحث خارج شدیم با اجازه شما برای تمرکز بر موضوع میپرسم : چرا خداوند به پیامبران قدرتی مافوق انسان یعنی معجزه داده است؟ جواب: برای اثبات نبوت یعنی پیامبر بتواند با قدرت معجزه مردم را مجاب نماید که فرستاده' خداوند و حامل پیام خدا به انسان است. سوال مشخص بنده اینست چگونه معجزه ای که نتوانسته تمام انسان هایی را که با چشم خود آنرا دیده اند مومن نماید می‌تواند انسانی را که امروز زندگی می‌کند بر حقانیت دینی مجاب نماید. آیا دیدن معجزه با چشم نسبت به شنیدن آن امتیاز محسوب نمی‌شود اگر می‌شود چرا عده ای برخوردار و عده ای از آن محرومند؟ آیا در شرایط نابرابر توقع ایمان یکسان داشتن عدالت است؟ بهر حال تاثیر دیدن معجزه با چشم با شنیدن آن برابر نیست اگر هم باشد تا اتفاق نیفتد قابل قضاوت نیست ممنون.   
استاد مطابق فرمایش شما فهم انسان از پیرامون خود محدود به حواس اوست و چون کارکرد حواس به ماده محدود است نباید از انسان انتظار داشت از امور غیر مادی شناخت حاصل کند اگر این پیش فرض را صحیح میدانید پس انسان فقط باید بر هست و نیست خداوند تمرکز کند و بدون هرگونه توصیفی صرفا بودن او را اثبات نماید بنابراین آنچه تاکنون در وصف خداوند گفته شده فرضیاتی است که انسان بر اساس درک حواس خود از جهان، ساخته و پرداخته کرده و به خدا نسبت می‌دهد یعنی آنچه را که حواس ما خوب می‌داند الهی و آنچه را بد می‌داند شیطانی تعریف می‌کند در حالیکه طبق فرمایش شما اصلا راهی برای شناخت و تعریف مفاهیم غیر مادی (که حواس قادر به درک آنها نیست) وجود ندارد استاد تا اینجا موافق هستید؟ 
ببینید  همه درک ما که حسی نیست، اتفاقا یکی از مهمترین ادراکات ما درک عقلی است، و از همین راه هم وجود خدا را اثبات می کنیم و هم صفات الهی را.
چگونه معجزه ای که نتوانسته تمام انسان هایی را که با چشم خود آنرا دیده اند مومن نماید می‌تواند انسانی را که امروز زندگی می‌کند بر حقانیت دینی مجاب نماید. آیا دیدن معجزه با چشم نسبت به شنیدن آن امتیاز محسوب نمی‌شود اگر می‌شود چرا عده ای برخوردار و عده ای از آن محرومند؟ آیا در شرایط نابرابر توقع ایمان یکسان داشتن عدالت است؟ بهر حال تاثیر دیدن معجزه با چشم با شنیدن آن برابر نیست اگر هم باشد تا اتفاق نیفتد قابل قضاوت نیست ممنون. 
قطعا همانطور که شما فرمودید دیدن معجزه مانند شنیدن آن نیست. اما اولا امکان معجزه برای همه مردم نیست، چون در این صورت باید برای هر شخص معجزه کرد و این عملا موجب بازیچه شدن معجزه میشود. ثانیا ما معجزه جاویدانی به نام قرآن داریم که برای همگان در دسترس است. ثالثا: اگرچه دیدن معجزه خیلی اطمینان بخش تر است اما نقل متواتر آن هم کار ر اتمام می کند. مثل اینکه شما اگر خودتان یک تصادف را ببینید به یقین میرسید، اما اگر همه ده تا از اقوام شما از مناطق مختلف به خانه شما بیایند و از یک تصادف در سر کوچه شما بگویند که آن را دیده اند باز هم شما به یقین میرسید. رابعا: توقع خدا از همه یکسان نیست، اتفاقا کسانی که معجزه را با چشم دیده اند توقع بیشتری از آنها می رود، و به همین خاطر اگر در اقوام گذشته کسی معجزه ای درخواست می کرد و سپس ایمان نمی آورد به او مهلت داده نمیشد و عذاب خداوند بر آن اقوام نازل میگشت.   
سلام استاد مسلم گرامی ظاهرا بنده را قابل نمی‌دانید که با توجیهاتی که برای از سر باز کردن است پاسخ مرا می‌دهید مگر عقل انسان به تنهایی قادر به تحلیل موضوعات است که بر آن تکیه میکنید ابزار عقل حواس انسان است اگر حواس انسان از او گرفته شود عقل به جعبه ای خالی تبدیل می‌شود این حواس ماست که این جعبه را بر اساس آنچه درک می‌کند پر می‌سازد اگر عقل مستقل از حواس بود آنگاه کودک و بزرگ و همه انسانها عقلی مشابه داشتند تفاوت عقل من و شما به میزان تلاش ما برای درک از طریق حواس وابسته است حواس هم طبق عقیده شما محدود به ماده است آیا انسان قادر است با آمیزش درک خود از ماده امری غیر مادی را تعریف کند ؟ بله میتواند ولی نتیجه انبوهی از تعاریف متفاوت می‌شود و هر کس تلاش می‌کند تعریف خود را صحیح ترین برداشت معرفی نماید !   
استاد مسلم گرامی ظاهرا بنده را قابل نمی‌دانید که با توجیهاتی که برای از سر باز کردن است پاسخ مرا می‌دهید مگر عقل انسان به تنهایی قادر به تحلیل موضوعات است که بر آن تکیه میکنید ابزار عقل حواس انسان است اگر حواس انسان از او گرفته شود عقل به جعبه ای خالی تبدیل می‌شود این حواس ماست که این جعبه را بر اساس آنچه درک می‌کند پر می‌سازد اگر عقل مستقل از حواس بود آنگاه کودک و بزرگ و همه انسانها عقلی مشابه داشتند تفاوت عقل من و شما به میزان تلاش ما برای درک از طریق حواس وابسته است حواس هم طبق عقیده شما محدود به ماده است آیا انسان قادر است با آمیزش درک خود از ماده امری غیر مادی را تعریف کند ؟ بله میتواند ولی نتیجه انبوهی از تعاریف متفاوت می‌شود و هر کس تلاش می‌کند تعریف خود را صحیح ترین برداشت معرفی نماید ! 
سلام بابک عزیز ببینید بحث در این خصوص ما را از موضوع تاپیک که بحث از معجزات است دور می سازد. اما اجمالا خدمت شما عرض کنم که اینطور نیست که همه ادرکات ما در گرو  حس باشد. ما ادراکات بدیهی پیشینی داریم که مقدم بر حس هستند و مطلقا در گرو ادراکات حسی و تجربی نیستند.
مسلم said in استاد مسلم گرامی ظاهرا بنده
استاد مسلم گرامی ظاهرا بنده را قابل نمی‌دانید که با توجیهاتی که برای از سر باز کردن است پاسخ مرا می‌دهید مگر عقل انسان به تنهایی قادر به تحلیل موضوعات است که بر آن تکیه میکنید ابزار عقل حواس انسان است اگر حواس انسان از او گرفته شود عقل به جعبه ای خالی تبدیل می‌شود این حواس ماست که این جعبه را بر اساس آنچه درک می‌کند پر می‌سازد اگر عقل مستقل از حواس بود آنگاه کودک و بزرگ و همه انسانها عقلی مشابه داشتند تفاوت عقل من و شما به میزان تلاش ما برای درک از طریق حواس وابسته است حواس هم طبق عقیده شما محدود به ماده است آیا انسان قادر است با آمیزش درک خود از ماده امری غیر مادی را تعریف کند ؟ بله میتواند ولی نتیجه انبوهی از تعاریف متفاوت می‌شود و هر کس تلاش می‌کند تعریف خود را صحیح ترین برداشت معرفی نماید ! 
سلام بابک عزیز ببینید بحث در این خصوص ما را از موضوع تاپیک که بحث از معجزات است دور می سازد. اما اجمالا خدمت شما عرض کنم که اینطور نیست که همه ادرکات ما در گرو  حس باشد. ما ادراکات بدیهی پیشینی داریم که مقدم بر حس هستند و مطلقا در گرو ادراکات حسی و تجربی نیستند.
سلام استاد گرامی فرمایش شما اطاعت می‌شود فقط در مورد آنچه درک پیشینی خواندید و احتمالا به بحث فطرت و هدایت تکوینی ختم می‌شود باید عرض کنم می‌پذیرم انسان آگاهی هایی دارد که از راه حواس خود کسب نکرده است ولی این ادراکات در حقیقت تجارب حواس پدران ماست که از طریق وراثت به ما منتقل شده است اینکه یک کودک از بلندی دوری می‌کند نتیجه انتقال تجربه حواس نسل‌های گذشته به اوست بعبارت دیگر درک ما از چهارچوب حواس خارج نمی‌شود ممنون.   
استاد گرامی فرمایش شما اطاعت می‌شود
بزرگوارید، ممنونم
ولی این ادراکات در حقیقت تجارب حواس پدران ماست که از طریق وراثت به ما منتقل شده است اینکه یک کودک از بلندی دوری می‌کند نتیجه انتقال تجربه حواس نسل‌های گذشته به اوست بعبارت دیگر درک ما از چهارچوب حواس خارج نمی‌شود 
بعید می دانم کسی چنین اعتقادی داشته باشد. هم دین طبق آیاتی چون 78 سوره نحل، و هم دیدگاه های علمی که بنده مطالعه کرده ام هیچ گونه علمی را از طریق وراثت نمی پذیرند. انسان فاقد علم به دنیا می آید و حتی در ابتدا فاصله ها را هم تشخیص نمیدهد،به همین خاطر گاهی حتی دستش را برای گرفتن لامپ دراز می کند. ترس از ارتفاع هم از یک سن خاصی و بر اساس تجارب و تحلیل های خودش شروع میشود. یک بار تلویزیون یک مستندی در این خصوص نشان داد که بچه ها از روی یک سطح شیشه ای که پایینش یک ارتفاع بلند بود عبور می کردند، در ابتدا بچه ها روی ان میرفتند، اما کمی که بزرگتر شدند می ترسیدند
سلام استاد کودک و بلندی فقط تمثیل بود غرض این بود که آنچه درک پیشینی انسان می‌خوانید انتقال تجربیات گذشتگان به ماست اگر صلاح بدانید نمونه های علمی تقدیم می‌شود ممنون.   
رابعا: توقع خدا از همه یکسان نیست، اتفاقا کسانی که معجزه را با چشم دیده اند توقع بیشتری از آنها می رود، و به همین خاطر اگر در اقوام گذشته کسی معجزه ای درخواست می کرد و سپس ایمان نمی آورد به او مهلت داده نمیشد و عذاب خداوند بر آن اقوام نازل میگشت.  استاد سلام از میان دلایل شما این استدلال بر اساس آیه لا یکلف الله نفسا الا وسعها منطقی بنظر میرسد هر چند باز هم هر انسانی می‌تواند ادعا کند اگر معجزه ای را با چشم ببیند جزو بندگان خاص و مطیع خواهد شد و هیچ راهی برای رد این ادعا جز نزول معجزه و امتحان او وجود ندارد شاید من گناهکار با دیدن معجزه پارساترین روزگار شوم اگر این امکان از من سلب می‌شود نباید توقع بیشتر از آنچه هستم از من داشت اینکه نمی‌توان برای هر انسان معجزه فرستاد کوتاهی من نیست اقتضا خلقت است و من ناخواسته درگیر آزمونی شدم که سوالات آن یکسان نیست.   
کودک و بلندی فقط تمثیل بود غرض این بود که آنچه درک پیشینی انسان می‌خوانید انتقال تجربیات گذشتگان به ماست اگر صلاح بدانید نمونه های علمی تقدیم می‌شود
 بله عیبی ندارد که در این خصوص صحبت کنیم، اما اگر اجازه بدید در یک تاپیکی که به همین موضوع اختصاص داشته باشد بحث کنیم، چون ارتباطی با بحث معجزه ندارد
 من ناخواسته درگیر آزمونی شدم که سوالات آن یکسان نیست
ببینید ورود به این دنیا و در معرض آزمون قرار گرفتن که ناخواسته است و به اقتضای قوانین دنیاست. منتهی مهم این است که اگر سوالات به اقتضای این قوانین یکسان نیست، جواب ها هم یکسان نیست، و متناسب با امکانات و توانایی های امتحان دهنده است. 
مسلم said in  من ناخواسته درگیر آزمونی شدم
 من ناخواسته درگیر آزمونی شدم که سوالات آن یکسان نیست
ببینید ورود به این دنیا و در معرض آزمون قرار گرفتن که ناخواسته است و به اقتضای قوانین دنیاست. منتهی مهم این است که اگر سوالات به اقتضای این قوانین یکسان نیست، جواب ها هم یکسان نیست، و متناسب با امکانات و توانایی های امتحان دهنده است. 
سلام به همه استاد مسلم از شما بابت ارائه پاسخ و راهنمایی در اسرع وقت تشکر میکنم. ظاهرا در متفاوت بودن سوالات اشتراک نظر داریم ولی با شما در این توجیه که یکسان نبودن جوابها بر اساس توان و شرایط محاسبه می‌شود موافق نیستم شاید در امور مستحب تفاوت در جواب نادیده گرفته شده و شرایط حادث شدن فعل در اعمال انسان منظور گردد ولی آیا در اعمال واجب هم چنین تبصره ای وجود دارد؟ آیا کاهلی در نماز یا ترک صلوات و روزه هم مشمول گذشت بر اساس میزان داده' انتقال یافته به انسان می‌شود؟ روایات که چنین نمی گویند لطفا راهنمایی فرمایید.   
شاید در امور مستحب تفاوت در جواب نادیده گرفته شده و شرایط حادث شدن فعل در اعمال انسان منظور گردد ولی آیا در اعمال واجب هم چنین تبصره ای وجود دارد؟ آیا کاهلی در نماز یا ترک صلوات و روزه هم مشمول گذشت بر اساس میزان داده' انتقال یافته به انسان می‌شود؟ روایات که چنین نمی گویند لطفا راهنمایی فرمایید. 
بله قطعا چنین است، در روایات هم آمده است، به عنوان نمونه پیامبر(ص) می فرمایند: افضل الاعمال احمزها؛ برترین اعمال، دشوارترین آنهاست. یعنی نماز واجب، روزه، حجاب و مانند آن برای همه پاداش یکسانی ندارد، و هرچه برای کسی دشوارتر باشد، پاداشش بیشتر خواهد بود . یا در مورد عقل متفاوت انسان ها امام باقر(ع) می فرماید: «إِنَّمَا يُدَاقُ‏ اللَّهُ الْعِبَادَ فِي الْحِسَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِي الدُّنْيَا؛ به درستی که خداوند در حسابرسی روز قیامت به اندازه عقلی که به بندگان داده است دقت به خرج می دهد»  
سلام استاد مسلم عزیز با مهارتی که در علم کلام دارید ادای واجبات را در هر شرایطی و با هر میزان آگاهی برای همه مسلم و آنکه نصیب کمتر برده مستحق پاداش بیشتر دانستید امیدوار بودم بفرمایید ادای ناقص واجب شرعی از جانب آنانکه کمتر بهره برده اند هم مشمول گذشت الهی میشود بهر حال بنده شخصا به رحمت خداوند امیدوار هستم مانند همیشه در این تاپیک هم از شما بسیار آموختم و برای جبران کاری جز دعای خیر از من ساخته نیست خسته نباشید ممنون.  (شکسته دل)  
 امیدوار بودم بفرمایید ادای ناقص واجب شرعی از جانب آنانکه کمتر بهره برده اند هم مشمول گذشت الهی میشود 
بله قطعا اینطور است من از باب اینکه بدیهی باشد اشاره ای به این طرفش نکردم، گفتم شاید آن طرفش که روشن شد، این طرفش هم روشن باشد. ولی به هر حال قطعا اینچنین است 
سلام ضمن تشکر از استاد مسلم گرامی و راهنمایی های ایشان غرض از طرح موضوع این نیست که ایمان بخدا در هر عصر و زمانه ای مشروط به نزول معجزه است و همه باید آنچه از گذشته بعنوان معجزه نقل شده را به چشم ببینند تا ایمان آورند. بحث بر سر حداقل تفاوت است بهر حال وقتی جناب مسلم از خداوند سخن میگویند لازم است اندک تفاوتی که خدای مورد نظر ایشان با سایر موارد ادعایی دارند را مطرح نمایند در غیر اینصورت میتوان هر شی را خدا دانست و هیچ مزیتی برای آن قایل نشد ممنون.   
ضمن تشکر از استاد مسلم گرامی و راهنمایی های ایشان غرض از طرح موضوع این نیست که ایمان بخدا در هر عصر و زمانه ای مشروط به نزول معجزه است و همه باید آنچه از گذشته بعنوان معجزه نقل شده را به چشم ببینند تا ایمان آورند. بحث بر سر حداقل تفاوت است بهر حال وقتی جناب مسلم از خداوند سخن میگویند لازم است اندک تفاوتی که خدای مورد نظر ایشان با سایر موارد ادعایی دارند را مطرح نمایند در غیر اینصورت میتوان هر شی را خدا دانست و هیچ مزیتی برای آن قایل نشد
خواهش می کنم بابک دل شکسته عزیز من دقیقا متوجه منظور شما و ارتباط آ با بحث معجزه نشدم، اما اگر منظورتان تفاوت در تعریف خداست، بله قطعا تفاوت وجود دارد. ما یک چیز می گوییم ، و آن اینکه هیچ نقص و کاستی در ذات و فعل خداوند راه ندارد. شما جز در مکتب شیعه چنین تعریفی در دین و مکتب دیگری نمی یابید...؛ توصیفات جسمانی از خدا در تورات، تثلیث در مسیحیت و... به خوبی تفاوت را نشان میدهد چه برسد به ادیانی که به پرستش بت دعوت می کنند...
سلام با عرض تبریک بمناسبت حلول سال نو حضور استاد مسلم و دوستان و با آرزوی سلامتی و رفع بلای کرونا عرض میشود گرچه هدف اصلی از نزول معجزات اثبات وجود خداوند نیست ولی بهر حال مبین وجود خدایی قادر هستند و نمیتوان منکر نقش معجزه در شناخت و ایمان بخداوند شد. جناب مسلم عزیز اگر بهر دلیل در عصر ما نزول معجزه لازم و ممکن نیست جای خالی آنرا چگونه میتوان پر کرد تا برای انسان انگیزه و رغبت به ایمان ایجاد شود رابطه' بین معجزه و ایمان بخداوند تعریف ابزار شناخت در عصر ماست. استاد بزرگوار حتما قبول دارید تعاریفی که ادیان مختلف درست یا غلط از خداوند ارایه میدهند تغییری در واقعیت خداوند ایجاد نمیکند و او همچنان آن چیزی که هست باقی میماند بفرمایید در روایت شما از خداوند چه نکته' شاخصی وجود دارد که مثلا در خدای مورد ادعای فلان فرقه' بت پرست وجود ندارد اگر شخصی بخواهد انتخاب انجام دهد با چه تعریفی از خداوند او را مجاب میکنید باور شما به حقیقت نزدیکتر است از صبر و حوصله شما تشکر میکنم سلامت و برقرار باشید.   
سلام با عرض تبریک بمناسبت حلول سال نو حضور استاد مسلم و دوستان و با آرزوی سلامتی و رفع بلای کرونا 
سلام و عرض ادب من هم ضمن تبریک سال نو، سالی پر از خیر و برکت و نشاط  و سلامتی برای شما از خداوند متعال خواستارم
 عرض میشود گرچه هدف اصلی از نزول معجزات اثبات وجود خداوند نیست ولی بهر حال مبین وجود خدایی قادر هستند و نمیتوان منکر نقش معجزه در شناخت و ایمان بخداوند شد
اجازه بدهید با فرمایش شما موافق نباشم. اگرچه از این جهت موفق هستم که در نگاه عمده مردم معجزه راهی برای شناخت خدا تلقی می شود و در غرب هم همین نگاه حکمفرماست، اما در نگاه دقیق ، مسیر کشف معرفت بر عکس است. یعنی این وجود خدا و صفات خدا چون حکمت است که به معجزه اعتبار و رسمیت می بخشد و مطلقا ایمان و شناخت خداوند در گرو آن نیست.
جناب مسلم عزیز اگر بهر دلیل در عصر ما نزول معجزه لازم و ممکن نیست جای خالی آنرا چگونه میتوان پر کرد تا برای انسان انگیزه و رغبت به ایمان ایجاد شود رابطه' بین معجزه و ایمان بخداوند تعریف ابزار شناخت در عصر ماست.
ببینید ایمان در گرو عقل است، نه معجزه، به همین خاطر قرآن کریم در آیه 4 سوره شعرا می فرماید: «ما اگر می خواستیم یک نشانه بزرگی از آسمان نازل می کردیم تا همه گردن هایشان در برابر آن خاضع شده و ایمان بیاورند» اما این ایمان های احساسی به درد نمیخورد. بنابراین معجزه فقط برای اثبات نبوت است، نه برای اعتقاد به خدا، و اینکه از معجزه برای اثبات نبوت استفاده می شود هم بدین خاطر است که راه دیگری برای اثبات آن وجود ندارد.
 استاد بزرگوار حتما قبول دارید تعاریفی که ادیان مختلف درست یا غلط از خداوند ارایه میدهند تغییری در واقعیت خداوند ایجاد نمیکند و او همچنان آن چیزی که هست باقی میماند بفرمایید در روایت شما از خداوند چه نکته' شاخصی وجود دارد که مثلا در خدای مورد ادعای فلان فرقه' بت پرست وجود ندارد اگر شخصی بخواهد انتخاب انجام دهد با چه تعریفی از خداوند او را مجاب میکنید باور شما به حقیقت نزدیکتر است
 عرض کردم، خدایی مبرّا از هر گونه نقص در ذات و صفات و افعال، منزه از هر گونه جهل و ظلم و رفتار بیهوده، یگانه و منزه از هرگونه شریک، و... اگر این اوصاف را زیاد شنیده اید نباید گمان کنید همه به آن اعتقاد دارند، چون شما در فضای اسلام بزرگ شده اید گمان می کنید اعتقاد به این صفات برای خدا بدیهی است، اما عمده ادیان در تمام یا برخی از این صفات به انحراف رفته اند... با ادیانی که خدا را در قالب بت محدود کرده اند که کاری نداریم، اما در همین آیین مسیحیت می بینیم که معتقد به تجسّد هستند، یعنی خدا در عیسی(ع) تجسّد بپیدا کرده است.
سلام استاد مسلم گرامی تعریف شما از خداوند تا زمانیکه در محدوده' درک انسان نمود پیدا نکرده از سطح یک ادعا و نظریه فراتر نمیرود، از باب باور شخصی قابل احترام و تکریم است ولی بعنوان مفهومی اثبات شده و بدیهی قابل تعمیم نیست هر دین و مذهبی خدای خود را کامل ترین و بی نقص ترین خدای ممکن میداند و نسبت دادن صفات کمال گرایانه و استفاده از مفاهیمی که به بی نهایت اشاره دارند تنها زمانی مبین قدرت برتر و بدون رقیب است که نمود عینی داشته باشند بهر حال وقتی خداوندی که حق است دعوت به ایمان میکند لابد راهی برای انتخاب صحیح پیش پای انسان میگذارد راهی که به پرستش و بندگی غیر او منتهی نشود اگر معجزه نشان این راه نیست چه جایگزینی برای آن قایل هستید با تشکر.   
استاد مسلم گرامی تعریف شما از خداوند تا زمانیکه در محدوده' درک انسان نمود پیدا نکرده از سطح یک ادعا و نظریه فراتر نمیرود، از باب باور شخصی قابل احترام و تکریم است ولی بعنوان مفهومی اثبات شده و بدیهی قابل تعمیم نیست هر دین و مذهبی خدای خود را کامل ترین و بی نقص ترین خدای ممکن میداند و نسبت دادن صفات کمال گرایانه و استفاده از مفاهیمی که به بی نهایت اشاره دارند تنها زمانی مبین قدرت برتر و بدون رقیب است که نمود عینی داشته باشند بهر حال وقتی خداوندی که حق است دعوت به ایمان میکند لابد راهی برای انتخاب صحیح پیش پای انسان میگذارد راهی که به پرستش و بندگی غیر او منتهی نشود اگر معجزه نشان این راه نیست چه جایگزینی برای آن قایل هستید با تشکر. 
بله درست می فرمایید، ادعا در صورتی ارزش پیدا می کند که اثبات عینیت داشتن آن ادعا در خارج نیز اثبات شود. از نگاه برون دینی و بدون بررسی و صحت سنجی این ادعاها طبیعتا برتری ای در میان نیست، اما اگر کسی به بررسی ادله ورود کند این برتری اسلام را درک خواهد کرد. یادم نمی رود در کلاس اندیشه به یکی از دانشجوهای زرتشتی گفتم شما از ادیان توحیدی هستید، لطفا ادله توحید در متون و منابع و اندیشه های زرتشتی بیاورید، امان از یک دلیل منطقی. به هر حال آنچه که بنده عرض کردم ادعا در کنار اثبات بود.
سلام با تشکر از استاد مسلم که حقیقتا مقام استادی برازنده ایشان است. در این تاپیک از استاد آموختم خدا واحد است و ما بعنوان انسان باید تلاش کنیم خالق خود را بشناسیم. اما از میان اینهمه مدعی که آیین خود را حق می‌دانند کدام راه ما را به مسیر صحیح هدایت می‌کند. اگر بخواهیم عاقلانه و عادلانه رفتار کنیم باید آیینی را که نسبت به بقیه دارای مزیت است انتخاب کنیم. در میان ادیان، اسلام آخرین ورژنی است که خداوند برای هدایت بشر مقرر فرموده و انسان غالبا در حوزه انتخاب آخرین های هر چیز را ترجیح می‌دهد. خوب ما اسلام را بعنوان وسیله ای برای هدایت قبول کردیم حالا چه کنیم؟ پرسش لازم نیست اکنون خداوند باید نشانه ای، معجزه ای یا علامتی به ما عرضه کند تا ما با اطمینان کامل وظایف بندگی خود را بجا آوریم اما درست در این نقطه است که خداوند شاید با تبسم به ما میگوید: " لا اکراه فی الدین" این آیه بمعنای این نیست که دلت میخواد بیا دلت نمیخواد نیا خداوند در این آیه به ما گوشزد می‌کند اگر مرا خدای خود میدانید به من اطمینان کنید و قدم اول را بردارید یک گام از شما ده گام از من ولی اگر منتظر هستید که خدایتان قدم اول را بردارد آنگاه به شما می‌گویم : " لا اکراه فی الدین" یکبار هم شده ما به خدا اطمینان کنیم و قدم اول را برداریم اگر تغییری در احوال ما ایجاد نشد لااقل مطمئن شدیم ولی آنها که گام اول را برداشته اند سپس شروع به دویدن کرده اند تا " السابقون" باشند در مسیر وصل بخداوند.   
جمع بندی  پرسش: چرا خداوند در قدیم گاهی قدرت خودش را با معجزات به انسانها نشان میداد، ولی امروز هیچ نشانی از حضور خدا نمی بینیم. وقتی قرار نیست شاهد واکنشی از سوی آن مفهوم در تدبیر عالم و زندگی بشر باشیم چرا در ذهن انسانها مفهومی عالم و قادر و عادل خلق میکنیم. در حقیقت پرونده ای بنام ایمان بخداوند برای انسان باز میکنیم و زمانیکه از حاصل ایمان سوال می‌شود با ذکر دلایلی پرونده بسته و به دنیای دیگر ارجاع داده می‌شود. در یک کلام شواهد و متعلقات عالم با وجود و بدون وجود او یک مفهوم علی السویه است. پاسخ: طبق آنچه که نوشته اید بحث شما این است که با فرض پذیرش خدا چرا خداوند قدرتش را به بشر نشان نمی دهد. یعنی شک شما در وجود خالق نیست. خب ما هم طبق همین فرض جلو می رویم. در خصوص مطالبی که فرمودید چند نکته باید عرض کنم: نکته اول: وقتی ما خدا را به عنوان خالق هستی قبول داریم یعنی علم و قدرت او را هم قبول داریم، وگرنه خدای فاقد علم و قدرت را که همان «ماده» می شود را خداناباوران هم قبول دارند. انسان مومن از وجود خدا به اوصاف او و سپس افعال او می رسد، اینطور نیست که ما منتظر باشیم یک واکنشی در زندگی مان به صورت خاص از خدا ببینیم تا باور کنیم او آگاه است و قدرت دارد. حتی خداناباوران هم این نکته را قبول دارند که اگر کسی وجود خدای زنده را بپذیرد در این شکی نمی ماند که هر آنچه اتفاق می افتد ولو در قالب قوانین طبیعی و در قالب اراده انسان، به او بر می گردد. بنابراین اینکه شما می فرمایید واکنشی از جانب خداوند نمی بینید اما منظورتان واکنشی غیر از قوانین طبیعی است، پس یعنی همان معجزه را واکنش می دانید چون که خلاف قوانین طبیعی است. به عبارت دیگر شما اگرچه در زبان  فرموده اید که دنبال معجزه نیستید، اما من احساس می کنم در عمل دنبال معجزه ای از جانب خداوند هستید، و فقط معجزات را واکنشی از جانب خداوند می دانید.   نکته دوم: شفاف به شما عرض کنم خداوند از نقض قوانین طبیعی خوشش نمی آید، امام صادق(علیه السلام) می  فرمایند: «أَبَى‏ اللَّهُ‏ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ»؛ خداوند ابا دارد از اینکه اشیا را جز از طریق اسباب آن جاری سازد»(1) اصلا فلسفه معجزه فقط برای اثبات نبوت است که راه دیگری برای اثبات آن نیست، وگرنه خداوند از ایمان آوردن مردم به خودش از طریق معجزه ابا دارد، به همین خاطر در سوره شعرا تصریح می کند که ما اگر می خواستیم می توانستیم نشانه ای بفرستیم که به تعبیر من چشم های مردم از تعجب بزند بیرون: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعين‏؛ اگر ما بخواهیم از آسمان بر آنان نشانه ای نازل مى‏كنيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع گردد(2) اما این ایمان های چشمی به درد نمی خورد!! معجزه در جایی مثل اثبات نبوت است که هیچ راه عقلی برای اثبات آن نیست، وگرنه هرگز انبیا برای اثبات وجود خدا، یا علم و قدرت خدا که عقل توان درک آن را دارد معجزه نکرده اند، چون اصلا خود معجزه اعتبارش به وجود خدا و حکمت اوست، بنابراین نمیشود از طریق معجزه خدا را اثبات کرد. ایمان به خدا و اوصاف او باید نشأت گرفته از عقل باشد. به همین خاطر هر چه دین کامل تر میشود، معجزاتش هم عقلانی تر می شود.   نکته سوم: اما اینکه فرمودید «شواهد و متعلقات عالم با وجود و بدون وجود یک مفهوم علی السویه است» اتفاقا اصلا علی السویه نیست. مثل این است که ما بگوییم چه روح باشد و چه نباشد فرقی نمی کند و بدن دارد این کارها را انجام میدهد، در حالی که اگر روح نبود این بدن نمیتوانست این کارها را انجام بدهد!! این که ما عملکرد روح را که غیر مادی است نمی بینیم دلیل بر این نیست که بدن است که دارد رفتارهای ما را انجام میدهد و اگر روح نبود این بدن باز هم همینطوری رفتار می کرد!! بنابراین همه چیز به مبانی ما بر می گردد که یک بحث عقلی است، وگرنه حتی معجزه هم در اینجا راهگشا نیست. من یادم نمی رود با یک مخاطب شیطان پرست در همین محیط مرکز ملی پاسخگویی بحث می کردم، میگفت معجزات امام رضا(علیه السلام) را دیده ام اما معتقدم اینها علت مادی ناشناخته دارد!! در یک کلام کسی که خدا را قبول دارد همه چیز را از او میداند چه طبق قوانین طبیعی باشد، و چه خلاف قوانین طبیعی، و کسی که خدا را قبول نداشته باشد هیچ چیزی را از او نمی داند چه طبیعی باشد و چه غیر طبیعی.   نکته چهارم: علی رغم اینکه اعتقاد عقلانی ما می گوید همه چیز به اذن و اراده الهی جاریست اما با این حال اگر دقیق تر نگاه کنید آن واکنش های خاصی را هم که می خواهید می توانید ببینید، در حوادثی چون شفا دادن های حرم اهل بیت(علیهم السلام) که اشخاصش و مدارکش مشخص هستند، یا در حوادثی چون ماجرای صحرای طبس و مانند آن. اما به اینها به عنوان یک عوامل تقویتی نگاه کنید، یعنی آنچه را عقل می گوید اینها تأیید می کنند، نه اینکه اثبات کننده باشند، راه اثبات اراده خدا عقلیست.  در پایان خواهش می کنم به نکته ای که عرض می کنم کاملا با دقت نگاه کنید: وقتی خدا را به عنوان خالقی زنده قبول دارید با ندیدن معجزات یا إعمال قدرت خاص نباید ایمانتان ضعیف شود، چون معجزات دلیلی بر وجود خداوند نیستند، و شما هم که در وجود خدا شک ندارید.   پی نوشت ها: 1. کلینی، محمد، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1407، ج1، ص183. 2. شعرا:4/26.  
موضوع قفل شده است