مطالعه ی آزاد برای همه

تب‌های اولیه

168 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[=#26282A][=&quot][=114]التماس تفکر

سلام

دونستن قانون اساسی خیلی خوبه که آدمی به عنوان شهروند قانون اساسی کشورش رو بدونه

این قانون های که میارم قانون های هس که واقعا خوبه دونستنش

براتون میارم شما هم بدونین اینا رو خیلی خوبه

اصل ۳دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد:

  1. ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.
  2. بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینه‏های با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه‏های گروهی و وسایل دیگر.
  3. آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.
  4. تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه‏های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان.
  5. طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب.
  6. محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی.
  7. تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.
  8. مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
  9. رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‏های مادی و معنوی.
  10. ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور.
  11. تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.
  12. پی‌ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‏های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.
  13. تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها.
  14. تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.
  15. توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم.
  16. تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمان و حمایت بی‏دریغ از مستضعفان جهان.

اصل ۴کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهاء شورای نگهبان است.


اصل ۵در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده‏دار آن می‌گردد.

اصل ۸در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‏ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می‌کند.«و الموُمنون و الموُمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر».

اصل ۱۲دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری است و این اصل الی‏الابد غیر قابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل هستند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه‏ها رسمیت دارند و در هر منطقه‏ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.

اصل ۱۴به حکم آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الدین لم یقاتلوکم فی الدین و لم‏ یخرجوکم‏ من دیارکم‏ ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان‏ الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطیه و اقدام نکنند.

اصل ۲۳ - منع تفتیش عقایدتفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‏ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.

اصل ۲۷تشکیل اجتماعات و راه‏پیمایی‏ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.‏‏

اصل ۳۱داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.

اصل ۳۲هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. مختلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.

اصل ۳۸ - منع شکنجههرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است.متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.

اصل ۳۹هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است

اصل ۴۳برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه‏کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بر اساس ضوابط زیر استوار می‌شود:
  1. تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه.
  2. تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند، در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروه‏های خاص منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای بزرگ مطلق درآورد. این اقدام باید با رعایت ضرورت‏های حاکم بر برنامه‏ریزی عمومی اقتصاد کشور در هر یک از مراحل رشد صورت گیرد.
  3. تنظیم برنامه اقتصادی کشور به صورتی که شکل و محتوا و ساعت کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی‏، فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی، سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد.
  4. رعایت آزادی انتخاب شغل، و عدم اجبار افراد به کاری معین و جلوگیری از بهره‏کشی از کار دیگری.
  5. منع اضرار به غیر و انحصار و احتکار و ربا و دیگر معاملات باطل و حرام.
  6. منع اسراف و تبذیر در همه شیون مربوط به اقتصاد، اعم از مصرف، سرمایه‏گذاری، تولید، توزیع و خدمات.
  7. استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور.
  8. جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور.
  9. تأکید بر افزایش تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی که نیازهای عمومی را تأمین کند و کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند.

اصل ۵۴دیوان محاسبات کشور مستقیما زیر نظر مجلس شورای اسلامی است. سازمان و اداره امور آن در تهران و مراکز استانها به موجب قانون تعیین خواهد شد.

اصل ۵۷قوای حاکم در جمهور اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می‌گردند. این قوا مستقل از یکدیگرند.

اصل ۵۸اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است که از نمایندگان منتخب مردم تشکیل می‏شود و مصوبات آن پس از طی مراحلی که در اصول بعد می‌آید برای اجرا به قوه مجریه و قضاییه ابلاغ می‌گردد.

اصل ۵۹

در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.

اصل ۶۰

اعمال قوه مجریه جز در اموری که در این قانون مستقیما بر عهده رهبری گذارده شده، از طریق رییس جمهور و وزراء است.

اصل ۶۱

اعمال قوه قضاییه به وسیله دادگاه‏های دادگستری است که باید طبق موازین اسلامی تشکیل شود و به حل و فصل دعاوی و حفظ حقوق عمومی و گسترش و اجرای عدالت و اقامه حدود الهی بپردازد.

اصل ۶۷ - سوگند نمایندگان مجلسنمایندگان باید در نخستین جلسه مجلس به ترتیب زیر سوگند یاد کنند و متن قسم‏نامه را امضاء نمایند. بسم‏الله‏الرحمن‏الرحیم
"من در برابر قرآن مجید، به خدای قادر متعال سوگند یاد می‌کنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد می‌نمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم، ودیعه‏ای را که ملت به ما سپرده به عنوا ن امینی عادل پاسداری کنم و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوی را رعایت نمایم و همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشم، از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته‏ها و نوشته‏ها و اظهارنظرها، استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مد نظر داشته باشم."
نمایندگان اقلیتهای دینی این سوگند را با ذکر کتاب آسمانی خود یاد خواهند کرد.
نمایندگانی که در جلسه نخست شرکت ندارند باید در اولین جلسه‏ای که حضور پیدا می‌کنند مراسم سوگند را به جای آوردند.

اصل ۷۶مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.

اصل ۸۰گرفتن و دادن وام یا کمکهای بدون عوض داخلی و خارجی از طرف دولت باید با تصویب مجلس شورای اسلامی باشد.

اصل ۸۶نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی خود کاملاً آزادند و نمی‌توان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده‏اند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده‏اند تعقیب یا توقیف کرد.‏

اصل ۸۸در هر مورد که حداقل یک چهارم کل نمایندگان مجلس شورای اسلامی از رییس جمهور و یا هر یک از نمایندگان از وزیر مسیول، درباره یکی از وظایف آنان سوال کنند، رییس جمهور یا وزیر موظف است در مجلس حاضر شود و به سوال جواب دهد و این جواب نباید در مورد رییس جمهور بیش از یک ماه و در مورد وزیر بیش از ده روز به تأخیر افتاد مگر با عذر موجه به تشخیص مجلس شورای اسلامی.

اصل ۹۰هر کس شکایتی از طرز کار مجلس یا قوه مجریه یا قوه قضاییه داشته باشد، می‌تواند شکایت خود را کتبا به مجلس شورای اسلامی عرضه کند. مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی دهد و در مواردی که شکایت به قوه مجریه و یا قوه قضاییه مربوط است رسیدگی و پاسخ کافی از آنها بخواهد و در مدت متناسب نتیجه را اعلام نماید و در موردی که مربوط به عموم باشد به اطلاع عامه برساند.‏ا

اصل ۹۱ - شورای نگهبان

به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات، مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل می‌شود.
  1. شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسایل روز. انتخاب این عده با مقام رهبری است.
  2. شش نفر حقوقدان، در رشته‏های مختلف حقوقی، از میان حقوقدانان مسلمانی که به وسیله رییس قوه قضاییه به مجلس شورای اسلامی معرف می‌شوند و با رأی مجلس انتخاب می‌گردند.

اصل ۹۳مجلس شورای اسلامی بدون وجود شورای نگهبان اعتبار قانونی ندارد مگر در مورد تصویب اعتبارنامه نمایندگان و انتخاب شش نفر حقوقدان اعضای شورای نگهبان.

اصل ۹۴

کلیه مصوبات مجلس شورای اسلامی باید به شورای نگهبان فرستاده شود. شورای نگهبان موظف است آن را حداکثر ظرف ده روز از تاریخ وصول از نظر انطباق بر موازین اسلام و قانون اساسی مورد بررسی قرار دهد و ینانیه آن را مغایر ببیند برای تجدید نظر به مجلس بازگرداند. در غیر این صورت مصوبه قابل اجرا است.

اصل ۹۵

در مواردی که شورای نگبهان مدت ده روز را برای رسیدگی و اظهار نظر نهایی کافی نداند، می‌تواند از مجلس شورای اسلامی حداکثر برای ده روز دیگر با ذکر دلیل خواستار تمدید وقت شود.

اصل ۹۶

تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با احکام اسلام با اکثریت فقهای شورای نگهبان و تشخیص عدم تعارض آنها با قانون اساسی بر عهده اکثریت همه اعضای شورای نگهبان است.

اصل ۹۹ - نظارت شورای نگهبانشورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همه‏پرسی را بر عهده دارد.

اصل ۱۰۷ - خبرگان رهبریپس از مرجع عالیقدر تقلید و هبر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‏الله‏العظمی امام خمینی "قدس سره‏الشریف" که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره همه فقهاء واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت می‌کنند هر گاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مساإل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می‌کنند و در غیر این صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی می‌نمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسوولیت‏های ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.

اصل ۱۰۸

قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان، کیفیت انتخاب آنها و آیین‏نامه داخلی جلسات آنان برای نخستین دوره باید به وسیله فقهاء اولین شورای نگهبان تهیه و با اکثریت آراء آنان تصویب شود و به تصویب نهایی رهبر انقلاب برسد. از آن پس هر گونه تغییر و تجدید نظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان در صلاحیت خود آنان است.

اصل ۱۰۹ - شرایط و صفات رهبر
  1. صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه.
  2. عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام.
  3. بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری.
در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی‏تر باشد مقدم است.


اصل ۱۱۰ - وظایف و اختیرات رهبر
  1. تعیین سیاستها کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام.
  2. نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام.
  3. فرمان همه‏پرسی.
  4. فرماندهی کل نیروهای مسلح.
  5. اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروهای.
  6. نصب و عزل و قبول استعفای‏:
    1. فقه‏های شورای نگهبان.
    2. عالیترین مقام قوه قضاییه.
    3. رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
    4. ریییس ستاد مشترک.
    5. فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
    6. فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی.
  7. حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه.
  8. حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.
  9. امضاء حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون می‌آید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد.
  10. عزل رییس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم.
  11. عفو یا تخفیف مجازات محکومیت در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رییس قوه قضاییه.
رهبر می‌تواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند.

اصل ۱۱۱ - برکناری رهبرهر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود. یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود بر کنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم است. در صورت فوت یا کناره‏گیری یا عزل رهبر، خبرگان موظفند، در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید اقدام نمایند. تا هنگام معرفی رهبر، شورایی مرکب از رییس جمهور، رییس قوه قضاییه و یکی از فقهای شورای نگهبان انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام، همه وظایف رهبری را به طور موقت به عهده می‌گیرد و چنانچه در این مدت یکی از آنان به هر دلیل نتواند انجام وظیفه نماید، فرد درگیر به انتخاب مجمع، با حفظ اکثریت فقهاء، در شورا به جای وی منصوب می‌گردد. این شورا در خصوص وظایف بندهای ۱ و ۳ و ۵ و ۱۰ و قسمت‏های (د) و (ه) و (و) بند ۶ اصل یکصد و دهم، پس از تصویب سه چهارم اعضاء مجمع تشخیص مصلحت نظام اقدام می‌کند. هر گاه رهبر بر اثر بیماری یا حداکثر دیگری موقتا از انجام وظایف رهبری ناتوان شود، در این مدت شورای مذکور در این اصل وظایف او را عهده‏دار خواهد بود.مقررات تشکیل خبرگان برای رسیدگی و عمل به این اصل در اولین اجلاسیه خبرگان تعیین می‏شود.

اصل ۱۱۳پس از مقام رهبری رییس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسوولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط می‌شود، بر عهده دارد.

اصل ۱۱۵رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد:
ایرانی‏الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.

اصل ۱۲۱ - سوگند رییس جمهوررییس جمهور در مجلس شورای اسلامی در جلسه‏ای که با حضور رییس قوه قضاییه و اعضای شورای نگهبان تشکیل می‏شود به ترتیب زیر سوگند یاد می‌کند و سوگندنامه را امضاء می‌نماید. بسم‏الله‏الرحمن‏الرحیم "من به عنوان رییس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می‌کنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسوولیتهایی که بر عهده‏ گرفته‏ام به کار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و از هر گونه خودکامگی بپرهیزم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت کنم. در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و اإمه اطهار علیهم‏السلام قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فداکار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم."

اصل ۱۲۲رییس جمهور در حدود اختیارات و وظایفی که به موجب قانون اساسی و یا قوانین عادی به عهده‏ دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است.

اصل ۱۲۶رییس جمهور مسوولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور را مستقیما بر عهده دارد و می‌تواند اداره آنها را به عهده دیگری بگذارد.

اصل ۱۲۷

رییس جمهور می‌تواند در موارد خاص، بر حسب ضرورت با تصویب هیأت وزیران نماینده، یا نمایندگان ویؤه با اختیارات مشخص تعیین نماید. در این موارد تصمیمات نماینده یا نمایندگان مذکور در حکم تصمیمات رییس جمهور و هیأت وزیران خواهد بود.

اصل ۱۴۰رسیدگی به اتهام رییس جمهور و معاونان او و وزیران در مورد جراإم عادی با اطلاع مجلس شورای اسلامی در دادگاه‏های عمومی دادگستری انجام می‌شود.

اصل ۱۴۱رییس جمهور، معاونان رییس جمهور، وزیران و کارمندان دولت نمی‌توانند بیش از یک شغل دولتی داشته باشند و داشتن هر نوع شغل دیگر در موسساتی که تمام یا قسمتی از سرمایه آن متعلق به دولت یا موسسات عمومی است و نمایندگی مجلس شورای اسلامی و وکالت دادگستری و مشاوره حقوقی و نیز ریاست و مدیریت عامل یا عضویت در هیأت مدیره انواع مختلف شرکتهای خصوصی، جز شرکتهای تعاونی ادارات و موسسات برای آنان ممنوع است. سمتهای آموزشی در دانشگاه‏ها و موسسات تحقیقاتی از این، حکم مستثنی است.سمتهای آموزشی در دانشگاه‏ها و موسسات تحقیقاتی از این حکم مستثنی است. نخست‏وزیر می‌تواند در موارد ضرورت به طور موقت تصدی برخی از وزارتخانه‏ها را بپذیرد.

اصل ۱۴۲دارایی رهبر، رییس جمهور، معاونان رییس جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رییس قوه قضاییه رسیدگی می‌شود که بر خلاف حق، افزایش نیافته باشد.

اصل ۱۴۸هر نوع بهره‏برداری شخصی از وسائل و امکانات ارتش و استفاده شخصی از افراد آنها به صورت گماشته، راننده شخصی و نظایر اینها ممنوع است.

اصل ۱۵۴جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می‌داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می‌شناسد. بنا بر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حق‏طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند.

اصل ۱۵۶ - وظایف قوه قضاییهقوه قضاییه قوه‏ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسیول تحقق بخشند به عدالت و عهده‏دار وظایف زیر است‏: ۱ - رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین می‌کند. ۲ - احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع. ۳ - نظارت بر حسن اجرای قوانین. ۴ - کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام. ۵ - اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین.

اصل ۱۵۷

به منظور انجام مسوولیت‏های قوه قضاییه در کلیه امور قضایی و اداری و اجرایی قمام رهبری یک نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضایی و مدیر و مدبر را برای مدت پنج سال به عنوان رییس قوه قضاییه تعیین می‌نماید که عالیترین مقام قوه قضاییه است.
  1. ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسوولیتهای اصل یکصد و پنجاه و ششم.
  2. تهیه لوایح قضایی متناسب با جمهوری اسلامی.
  3. استخدام قضات عادل و شایسته و عزل و نصب آنها و تغییر محل مأموریت و تعیین مشاغل و ترفیع آنان و مانند اینها از امور اداری، طبق قانون.

اصل ۱۵۸وظایف رییس رییس قوه قضاییه به شرح زیر است:
  1. ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسوولیت‏های اصل یکصد و پنجاه و ششم.
  2. تهیه لوایح قضایی متناسب با جمهوری اسلامی.
  3. استخدام قضات عادل و شایسته و عزل و نصب آنها و تغییر محل مأموریت و تعیین مشاغل و ترفیع آنان و مانند اینها از امور اداری، طبق قانون.

اصل ۱۶۸رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری صورت می‌گیرد. نحوه انتخاب، شرایط، اختیارات هیأت منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون ر اساس موازین اسلامی معین می‌کند.

اصل ۱۷۲برای رسیدگی به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی یا انتظامی اعضاء ارتش، ؤاندارمری، شهربانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محاکم نظامی مطابق قانون تشکیل می‌گردد، ولی به جرائم عمومی آنان یا جرائمی که در مقام ضابط دادگستری مرتکب شوند در محاکم عمومی رسیدگی می‌شود. دادستانی و دادگاه‏های نظامی، بخشی از قوه قضاییه کشور و مشمول اصول مربوط به این قوه هستند.

اصل ۱۷۷ - بازنگری در قانون اساسیبازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در موارد ضروری به ترتیب زیر انجام می‌گیرد. مقام رهبری پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام طی حکمی خطاب به رییس جمهور موارد اصلاح یا تتمیم قانون اساسی را به شورای بازنگری قانون اساسی با ترکیب زیر پیشنهاد می‌نماید:
  1. اعضای شورای نگهبان.
  2. روسای قوای سه گانه.
  3. اعضای ثابت مجمع تشخیص مصلحت نظام.
  4. پنج نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری.
  5. ده نفر به انتخاب مقام رهبری.
  6. سه نفر از هیأت وزیران.
  7. سه نفر از قوه قضاییه.
  8. ده نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی.
  9. سه نفر از دانشگاهیان.
شیوه کار و کیفیت انتخاب و شرایط آن را قانون معین می‌کند. مصوبات شورا پس از تأیید و امضای مقام رهبری باید از طریق مراجعه به آراء عمومی به تصویب اکثریت مطلق شرکت‏کنندگان در همه‏پرسی برسد. رعایت ذیل اصل پنجاه و نهم در مورد همه‏پرسی "بازنگری در قانون اساسی" لازم نیست. محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی و پایه‏های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است.

==================================


پ.ن.
من یه ایده دارم
که میخوام روش کار کنم
...
اینجا هم مینویسم اگه کسی حوصله مطالعه شو داشت خواست
بمنم لطف کنه نظرشو بگه

خب اگه شما طبق این قانون های بالا که مطالعه کردین
بخواین طبق اصل نود یه عریضه بنویسید که بالاترین مقام کشوری مطالعه اش میکنه چه می نویسین؟
بنظرم البته کسی که میخواد عریضه بنویسه باید خودش پایبند باشه به چیزایی که میگه
اگه بخواین از یک مسئول پاسخگو
متناسب با قوانین بالا کشوری سوالی بپرسین و پاسخی بخواهید بشنوین چه چیزی می نویسین؟

عافیت و عاقبت بخیر باشین :)

سلام
امروز از یکی از کانال این حکایت رو خوندم
خدا رو به بزرگیش ستایش کردم
خدایا بزرگیتون شکر و سپاس
الحمدلله

روزی حضرت موسی (ع)رو به بارگاه ملکوتی خداوند کرد و از درگاهش درخواست نمود:بار الها، می خواهم بدترین بنده ات را ببینم.
ندا آمد: صبح زود به در ورودی شهر برو. اولین کسی که از شهر خارج شد، او بدترین بنده ی من است.
حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت. پدری با فرزندش، اولین کسانی بودند که از شهر خارج شدند.
پس از بازگشت، رو به درگا خداوند کرد و ضمن تقدیم سپاس از اجابت خواسته اش، عرضه داشت: بار الها ، حل می خواهم بهترین بنده ات را ببینم.
ندا آمد: آخر شب به در ورودی شهر برو. آخرین نفری که وارد شهر شود، او بهترین بنده ی من است.
هنگامی که شب شد، حضرت موسی به در ورودی شهر رفت...
دید آخرین نفری که از در شهر وارد شد، همان پدر و فرزندش است! رو به درگاه خداوند، با تعجب و درماندگی عرضه داشت: خداوندا!چگونه ممکن است که بد ترین و بهترین بنده ات یک نفر باشد!؟
ندا آمد:
ای موسی، این بنده که صبح هنگام میخواست با فرزندش از در خارج شود، بدترین بنده ی من بود. اما... هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم افتاد، از پدرش پرسید:بابا! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟
پدر گفت:زمین.
فرزند پرسید: بزرگ تر از زمین چیست؟
پدر پاسخ داد: آسمان ها.
فرزند پرسید: بزرگ تر از آسمان ها چیست؟
پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد، اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:فرزندم. گناهان پدرت از آسمان ها نیز بزرگ تر است.
فرزند پرسید: پدر بزرگتر از گناهان تو چیست؟
پدر که دیگر طاقتش تمام شده بود، به ناگاه بغضش ترکید و گفت:عزیزم ، مهربانی و بخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست، بزرگتر و عظیم تر است.

501;963440 نوشت:
سلام



==================================

پ.ن.
من یه ایده دارم
که میخوام روش کار کنم
...
اینجا هم مینویسم اگه کسی حوصله مطالعه شو داشت خواست
بمنم لطف کنه نظرشو بگه

خب اگه شما طبق این قانون های بالا که مطالعه کردین
بخواین طبق اصل نود یه عریضه بنویسید که بالاترین مقام کشوری مطالعه اش میکنه چه می نویسین؟
بنظرم البته کسی که میخواد عریضه بنویسه باید خودش پایبند باشه به چیزایی که میگه
اگه بخواین از یک مسئول پاسخگو
متناسب با قوانین بالا کشوری سوالی بپرسین و پاسخی بخواهید بشنوین چه چیزی می نویسین؟

عافیت و عاقبت بخیر باشین :)

با سلام

سخن بنده

علی (ع) حکم به عزل معاویه داد، با این که معاویه طرفداران بسیار داشت و ضخم جنگ داخلی را به جان خرید، اما در برابر ظلم سکوت نکرد.
آیا ما پیرو علی(ع) هستیم؟

شروحیل;963486 نوشت:
با سلام

سخن بنده

علی (ع) حکم به عزل معاویه داد، با این که معاویه طرفداران بسیار داشت و ضخم جنگ داخلی را به جان خرید، اما در برابر ظلم سکوت نکرد.
آیا ما پیرو علی(ع) هستیم؟


سلام بزرگوار
ابتدا از شما که نظر دادین سپاسگزارم خدا خیرتون بده و عافیت و عاقبت بخیر باشین
از نظر موضوعی که مطرح کردین تفسیر آیه 165 اعراف برداشت کردن که کسی که در برابر ظلم سکوت میکنه در ظلم مشارکت داره و متاسفانه مصداق خیلی از افرادی هست که امثال من و مثل منه که خودمو درست کنم و برطرف بشه ان شاء الله
اما اگه وقت داشتین خوشحال میشم بازترش کنین موضوعتون و طرح شکایتتون رو خیلی کلی نوشتین اگه لطف کنین با مدرک و مستدل بتونین طرح دعوی کنید خیلی بهتره واسه من
بعنوان مثال
مثلا اصل 3 بند 6 قسمتیش نوشته که منع انحصار طلبی
بعد آیا انحصار طلبی نداریم در مملکت در کارخونه ها مثلا کارخونه های خودروسازی آیا انحصار طلبی نمیکنند و اینکه واردات خودرو آزاد هست و به این انحصارطلبی کمک نمیکنه
یا اینکه
بطور مثال اصل 31
برای نیازمندان مسکن فراهم بشه
در زلزله اخیر کرمانشاه چقدر جامعه عمل به این امر پوشیده شد
و و و
سرتون رو درد نیارم بزرگوار
مشکلات خیلی زیاد هست من جمله موضوع کلی که شما گفتید
ولی حقیقتش من دارم حساب شده کار میکنم و اگه خدا بخواد و بیاری دوستان پایه ام میخوام یه حرکت درست و درمون بزنم توکل بخدا برای خدا
که شاید و احتمالا رسانه سازی و مستندسازی هم بکنم مثل همین موضوع که اینجا دارم مطرح میکنم و مستند داره میشه
بابت اون جمله اخرتون که جای تاسف بسیار زیاد داره برام که آیا ما پیرو علی علیه سلام هستیم؟ که ما از غیر مسلموناشم تو بعضی موارد متاسفانه خیلی عقبتریم
اما اخر تموم پر حرفیام از شما بزرگوار نهایت سپاسگزاری رو دارم و عاقبت بخیر رو براتون از خداوند عزیزم و همچنین بقیه دوستان
و اما اگه بتونین بیشتر وقت بزارید لطفا و اینکه یه طرح موضوع با جزئیات بیشتر باشه خیلی مفید تر میشه واسم
و البته همین موضوعتونم استفاده میکنم ان شاء الله
بله حضرت علی علیه سلام کسی بود که همه از عدالتشون فراری بودند
ان شاء الله پیرو واقعی مولا علی علیه سلام باشیم و در رکاب فرزندشون
خیلی خیلی سپاسگزارم بزرگوار متشکرم Smile

501;963535 نوشت:

سلام بزرگوار
ابتدا از شما که نظر دادین سپاسگزارم خدا خیرتون بده و عافیت و عاقبت بخیر باشین
از نظر موضوعی که مطرح کردین تفسیر آیه 165 اعراف برداشت کردن که کسی که در برابر ظلم سکوت میکنه در ظلم مشارکت داره و متاسفانه مصداق خیلی از افرادی هست که امثال من و مثل منه که خودمو درست کنم و برطرف بشه ان شاء الله
اما اگه وقت داشتین خوشحال میشم بازترش کنین موضوعتون و طرح شکایتتون رو خیلی کلی نوشتین اگه لطف کنین با مدرک و مستدل بتونین طرح دعوی کنید خیلی بهتره واسه من
بعنوان مثال
مثلا اصل 3 بند 6 قسمتیش نوشته که منع انحصار طلبی
بعد آیا انحصار طلبی نداریم در مملکت در کارخونه ها مثلا کارخونه های خودروسازی آیا انحصار طلبی نمیکنند و اینکه واردات خودرو آزاد هست و به این انحصارطلبی کمک نمیکنه
یا اینکه
بطور مثال اصل 31
برای نیازمندان مسکن فراهم بشه
در زلزله اخیر کرمانشاه چقدر جامعه عمل به این امر پوشیده شد
و و و
سرتون رو درد نیارم بزرگوار
مشکلات خیلی زیاد هست من جمله موضوع کلی که شما گفتید
ولی حقیقتش من دارم حساب شده کار میکنم و اگه خدا بخواد و بیاری دوستان پایه ام میخوام یه حرکت درست و درمون بزنم توکل بخدا برای خدا
که شاید و احتمالا رسانه سازی و مستندسازی هم بکنم مثل همین موضوع که اینجا دارم مطرح میکنم و مستند داره میشه
بابت اون جمله اخرتون که جای تاسف بسیار زیاد داره برام که آیا ما پیرو علی علیه سلام هستیم؟ که ما از غیر مسلموناشم تو بعضی موارد متاسفانه خیلی عقبتریم
اما اخر تموم پر حرفیام از شما بزرگوار نهایت سپاسگزاری رو دارم و عاقبت بخیر رو براتون از خداوند عزیزم و همچنین بقیه دوستان
و اما اگه بتونین بیشتر وقت بزارید لطفا و اینکه یه طرح موضوع با جزئیات بیشتر باشه خیلی مفید تر میشه واسم
و البته همین موضوعتونم استفاده میکنم ان شاء الله
بله حضرت علی علیه سلام کسی بود که همه از عدالتشون فراری بودند
ان شاء الله پیرو واقعی مولا علی علیه سلام باشیم و در رکاب فرزندشون
خیلی خیلی سپاسگزارم بزرگوار متشکرم Smile

سلام و عرض ادب
یه کلامی هست که می گه

در خانه اگر کس است یک حرف بس است

اونی که باید بفهمه منظور بنده رو از همین کلام کوتاه خواهد فهمید

براتون آرزوی موفقیت و سربلندی دارم

حق نگهدارتون

سلام سپاسگزارم
برای آرزویی که کردین سپاسگزارم همچنین
در پناه حق باشید
ان شاء الله که متوجه حرفتون شده باشم
البته میخواستم جزئی تر بگین شاید نکته جدیدی برام روشنتر بشه
البته در قانون های مجزا شده از قوانین اساسی کشورم که اوردم
و از نظرم همه اینا مهم هست و شاید بعضیاشو نیاوردم قسمت های رو هم قرمز کردم که شاید به کلام شما هم نزدیک باشه
خدا خیرتون بده متشکرم بزرگوار

سلام
در راستای حرفی که زدم
یه چند تا نمونه از مولای متقیان علی علیه سلام میارم

راجع ستم کار که گفتم و گفتم کسی که سکوت در مورد ظلم شریک در ظلم میشه طبق تفسیر آیه 165 سوره اعراف
این نوشته هم خالی از لطف نیست

و راجع به زمامداری دونستن این مواردم خوبه
که در کار دین حضرت علی علیه سلام سازش نمیکنه مصداق حرف دوستمون که گفتن علیه معاویه قیام کردن در همون روز که بخلافت رسیدن و حکایتی شنیدم از این اعتراض چگونه بود و و و

و راجع به زمامدار و راس حکومت که چگونه باید باشد خالی از لطف نیست دونستنش


منبع تمامی این عکس های که گذاشتم که مرتبط با چند کامنت بالای من بود کتاب امام علی علیه سلام صدای عدالت انسانی هست که قبلا خوندم

عافیت و عاقبت بخیر باشید

سلام
#معرفی_کتاب
رفتم کتابخونه
یه چندتا کتاب گرفتم
بعدش فروشنده گفت شما که اهل مطالعه هستین
این کتاب رو هم بخونین
به ارزش سه صلوات
جمعه شبم هست
آمرزشی بشه واسه اموات
کتاب جالبی بود Smile

اینم یه حکایتش
که تلخه
ولی قشنگه







ای امان
ای امان
ای امان


سلام
یه مطلب میزارم
قبلش یکم توضیح بدم
مطلب پایین از زبون یه خانم معتقد مسلمان و چادری گفته شده
یا لااقل از زبون یه شخصیت فکر نوشته شده
ولی خب
از نظر اسلام و قرآن
توی سوره نور خدا اول به مردان میگه مواظب چشم هایشان باشند بعدشم فروجشون رو حفظ کنن یعنی دیدن خودداری کن
بعدش به خانم ها میگه مواظب چشماشون باشن بعد حجابی داشته باشند
اونم به مومنین و مومنات یعنی مرد و زن مومن


قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ
يغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ
وَيحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ
ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ
إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يصْنَعُونَ(النور/30)
به مؤمنان بگو
چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگيرند،
و عفاف خود را حفظ کنند؛
اين براي آنان پاکيزه‌تر است؛
خداوند از آنچه انجام مي‌دهيد آگاه است!


وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ
يغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ
وَيحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ
وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ
إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيوبِهِنَّ
وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ
أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ
أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ
أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ
أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَ
وْ مَا مَلَكَتْ أَيمَانُهُنَّ
أَوِ التَّابِعِينَ غَيرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ
أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ
وَلَا يضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ
لِيعْلَمَ مَا يخْفِينَ
مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا
أَيهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(النور/31)
و به آنان با ايمان بگو
چشمهاي خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگيرند،
و دامان خويش را حفظ کنند
و زينت خود را -جز آن مقدار که نمايان است- آشکار ننمايند
و (اطراف) روسري‌هاي خود را بر سينه خود افکنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)،
و زينت خود را آشکار نسازند مگر براي شوهرانشان،
يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان،
يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان،
يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان،
يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم‌کيششان، يا بردگانشان [=کنيزانشان‌]،
يا افراد سفيه که تمايلي به زن ندارند،
يا کودکاني که از امور جنسي مربوط به زنان آگاه نيستند؛
و هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود
(و صداي خلخال که برپا دارند به گوش رسد).
و همگي بسوي خدا بازگرديد اي مؤمنان، تا رستگار شويد!




این که حرف خود خداست توی قرآن
حالا دیگه امثال خطاکاری مثل من بس هواسشون رو بیشتر جمع کنند
چون خودمو مسلمون بدونم
حالا اصلا سیر کلی حرکت از قدیم به جدید و نحوه پوشیدن رو ببینه خود آدمی میفهمه که داریم به چه سمتی کشیده میشیم
بهترین راه بخونیم و اینکه به وجدانمان نگاه کنیم و تامل و تفکر کنیم
باشد که رستگار شویم
:)


متن که توضیحات رو براش دادم اینه
یه جا خوندم
از زبون یه خانم چادری و معتقد




شما ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺵ ﺗﯿﭙﯽ
ﮐﻪ ﺗﻮ خیابون
ﻣﻨﻮ ﭼﭗ ﭼﭗ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ!


ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ ...
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ
ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮَﻣﻪ
ﻋﻘﻠﻢ ﻧﻤﯿﺮﺳﻪ


ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ
ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ ﺗﺮِ!


ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ
ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﮐﻮﻟﺮ ﮔﺎﺯﯼ ﺭﻭﺷﻦ ِ...
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﮔﺮﻣﻪ!
ﺍﺻﻦ ﺩﺍﻏﻪ!


ﻻﮎ ِﻗﺮﻣﺰ ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ
ﺳﺮ ﺩﺭ ﻧﻤﯿﺎﺭﻡ
ﻻﮎ ﭼﯽ ﭼﯿﻪ ﻫﺎ!


ﺑﯿﺎ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺑﺒﯿﻦ
ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯽ
ﻻﮎ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ !
ﺧﻮﺑﻢ، ﺑﻠﺪﻡ ﺑﺰﻧﻢ


ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ،
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ
ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﭼﻮﻥ ﻣﺎﻧﺘﻮﯾﯽ
ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﺗَﻨَﻤﻪ ﺯﺷﺘﻪ،
ﻧﭻ!


ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﭘﻮﻝ
ﻣﺎﻧﺘﻮﻣﻮ ﺩﺍﺩﻡ!


ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺑﯿﻨﯿﺶ
ﺣﺎﻻ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﯿﭽﯽ...


ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ
ﭼﻘﺪﺭ ﮔﺮﻭﻥ ﺷﺪﻩ؟؟؟


ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﻨﯽ
ﺳﺮ ﻧﮑﺮﺩﻧﺶ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺗﺮﻩ


ﺍﮔﻪ ﺷﻤﺎ ﺷﺎﻝ ﻣﯿﺨﺮﯼ
۵ ﺗﻮﻣﻦ،
ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺎﻝ ﺑﺨﺮﻡ n ﺗﻮﻣﻦ
ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﻭ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ
ﭼﺮﻭﮎ ﻧﺸﻪ،
ﮐﻪ ﺑﺎﻓﺘﺶ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﺎﺷﻪ
ﮐﻪ ﻟﺒﻪ ﺍﺵ ﺩﺭﺳﺖ ﻭﺍﯾﺴﻪ


ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻭ ﮐﯿﻒ ﻭ ﮐﻔﺶ ﻗﺮﻣﺰﻡُ
ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺳﻔﯿﺪ ﺳﺖ ﮐﻨﻢ
ﻭ ﺑﺎ ﻏﺭﻭﺭِ ﺗﻤﺎﻡ
ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ
ﻭ ...


ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ
ﻫﺴﺖ
مثل :


"حیا،
عفت،
پاکدامنی،
نجابت،
وقار،
شرافت،
انسانیت،
احساس مسئولیت
در مقابل خدا
و حضرت زهرا
و همسرم
و ..."


ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ
ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺩﻟﻢ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﻡ
ﻭ ﯾﻪ " ﺧﺎﻧﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ" ﺑﺎﺷﻢ ...


ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ
ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ
ﻋﺎﺷﻖ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺑﺎﺷﻢ


چون بهم ثابت شده ک:


هرچی تنگتر بپوشم
بالاتر نیستم...
بلکه کالاترم....


چون یادگرفتم که
جنس ارزون
مشتری های زیادی داره


⛔️هر روز شالهایتان عقب ‌تر
⛔️مانتوهایتان چسبان ‌تر
⛔️ ساپورتتان تنگ‌ تر
⛔️رژ لبتان پررنگ‌تر میشود
[=113]

[=&quot]سلام فقط خدا
[=&quot]خوبین رفقا
[=&quot]احوالاتون
[=&quot][=-apple-system]سلام
#معرفی_کتاب

[=-apple-system]کتاب آری این چنین بود برادر
[=-apple-system]از دکتر علی شریعتی
[=-apple-system]معلم شهید
[=-apple-system]خوندم
[=-apple-system]خیلی خوب بود قشنگ
[=-apple-system]این کتاب از سخنرانی یکی از سخنرانی دکتر نوشته شده
[=-apple-system]خوندش یا شنیدن فایل صوتیش رو حتما بهتون پیشنهاد میکنم
[=-apple-system]حتمنی
[=-apple-system]خیلی خوب بود
[=-apple-system]زیبا


[=&quot]

اینم فایل صوتیش
حتما گوشش کنید لطفا
با دقت
با تفکر
با تامل
ان شاء الله
عافیت و عاقبت بخیر باشین



[]

  • [=inherit][=inherit]سلام #معرفی_کتاب

    [=inherit]این کتاب رو خوندم
    [=inherit]کتبیه کوروش رو ترجمه کرده بود
    [=inherit]همون استوانه گلی که از گل پخته شده هم هست روی جلدشه
    [=inherit]که 45 خط نوشته شده

    [=inherit]که میگن این کتیبه رو میشه جز اولین قانون بشر دونست
    [=inherit]که کوروش رفته بابل رو گرفته بدون درگیر و خون ریزی
    [=inherit]و دیوار شهر رو که دورشم خندق کنده و بگفته خودش پادشاه های قبلی نتونست با برده گرفتن و بیگاری کشیدن از برده ها تکمیل کنن
    [=inherit]کوروش کبیر بدون بیگاری گرفتن از کسی و استفاده از برده ها اون دیوار رو تکمیل کرده
    [=inherit]و مردم رو از رنج پادشاه قبلی رهایی بخشیده
    [=inherit]و اینکه هر کسی رو در پرستش خدای خودش آزاد گذاشته

    [=inherit]واسه دونستن تاریخ یکی از بزرگترین پادشاه های کشورم خوندش خوب و جالب بود
    [=inherit]ولی توضیح مراسم عید بابل و آشوری ها واسم تخیلی بود Smile خوندش خوبه

    #الحمدلله
    #قربتاالاالله
    #برای_رضای_خدا

  • Delete Comment[=inherit]96/11/23 [/]
  • با سلام و عرض ادب و احترام

    نژاد پرستی به معنای برتر دونستن خود یا دیگران به واسطه نژاد هست

    یک نژاد پرست ملاک برتری رو نژاد می دونه

    نه انجام کارهای خوب ، یا تقوا یا تخصص و....

    نژاد پرستی مراتب مختلف داره

    1 - بعضی در عمل نژاد پرست هستن 2 - بعضی حرفای نژاد پرستانه می زنن 3 - بعضی هم افکار نژاد پرستانه دارن

    برخی افراد نژاد پرست ، نژاد خودشون رو برتر می دونن
    به طور مثال یه ایرانی بگه ایرانی ها از همه بالاترن ! چون ایرانی هستن
    و برخی دیگه یه نژادی رو برتر از همه نژاد ها می دونن
    به طور مثال یه ایرانی بگه اروپایی ها از همه بالاترن ! چون اروپایی هستن

    در اسلام مسلمانان از نژاد پرستی منع شدن و ملاک تقوا هست
    یعنی هر کس کارهای خوب بیشتری برای رضای خدا انجام بده از بقیه بالاتره

    چیزی که ما در قوانین ایران
    شاهدش هستیم با اسلام در تناقض هست

    یک مهاجر زمانی که وارد ایران می شه با قوانین اسلامی در موردش تصمیم گیری نمی شه!
    با قوانین ایرانی در موردش تصمیم گیری می شه!

    اولین مورد پایین تر بودن یک مسلمان درستکار مهاجر از یک اقلیت ایرانی یا کافر ایرانی بدکاره هست!
    یعنی در قوانین ایران به جای ملاک بودن تقوا ، ایرانی بودن ملاک هست ،
    یعنی نژاد پرستی در قوانین کشور اسلامی !

    سلام
    راجع به دوتا قضیه میخوام بنویسم

    اول اینکه تو کارم یکی از بچه ها فکر کنم از پایین شهره
    قلعه
    ساختمون
    پایین شهر مشهد
    خیلی حرفا جالب بینمون رد و بدل میشه
    خلاصه که استفاده میکنم که
    راجع به اصلاح و سلمونی شد
    تعریف می کرد که یه شاه غلام توی محلشون هست
    هر روز یه دو ساعت طول میکشه اگه بری توی مغازه واسه وقتش بشه نوبت برسه اصلاحت کنه بس که شلوغه
    میگه ما که با شاغلام رفیقیم میگیم شاغلام کی بیام مزاحم شیم میگه برو فلان ساعت بیا وقتی هم میریم یه ربع میشنیم تا نوبتمون میشه
    میدونی دوستم میگه نفری دو تومن میگیره اصلاح میکنه خوبم اصلاح میکنه

    بقول بابام خدا این شاغلاما رو توی دنیا زیاد کنه
    خدا خیرش بده انصافا
    دنیاش قشنگه

    دومین حرفم اینه که داشتم میرفتم خونه منظورم نیشابوره خخخخ
    از مترو در اومدم ایستگاه بسیج تا سوار بی ار تی شم که برم گاراژدارا
    وقت نماز مغرب بود
    از مسئول مترو پرسیدم اینجا نماز خونه داره گفت بالا مسجده
    رفتم از تاکسی دار پرسیدم مسجد کجاس گفت اونجا
    دربندش مثل مغازه بود با یه صلوات بزرگ به رنگ سبز البته از نوع زنونش
    خلاصه جوری بود که رفتم در مسجد متوجه نشدم مسجده از یه مغازه دار پرسیدم که مسجد ورودیش کجاس گفت همونجاس
    اومدم داخل دیدم یه بنده خدا کیسه میده واسه کفش
    جوونه ای بود دمش گرم
    تعجب کردم همه ورودی شیشه سکوریت
    تازه دور تا دور مسجد قفسه های کتاب و کتابخونه ای
    فکر کردم داخل کتابخونه شدم
    کلی تعجب کردم
    بابا دمشون گرم تازه یه ملافه سفید روی تموم فرشا کشیده شده بود خلاصه که رویایی
    بعدش فکر کنم طبقه پاینش که پله میخورد کتابخونه بودش نمیدونم
    نماز مغرب رو خوندم نماز تموم شد اومد دم در جوونه بود داشت کیسه کفشا رو از مردم میگرفت
    ازش پرسیدم جریان کتابا چطوره گفت کدوم کتاب رو میخوای گفتم کلا چطوری هست
    گفت یه قبض اونجا داره کتابی که خواستی رو انتخاب میکنی قبضشو پر میکنی
    حرفی از پولم نزد
    گفتم کدوم قبض
    رفت بنده خدا اورد و توضیح داد
    بعدش رفتم کتاب انتخاب کنم رفته بود
    یه شش هفتا کتاب شهیدا رو برداشتم اونایی که دوست داشتم عجله داشتم سر سرکی انتخاب کردم
    ولی خوب بود بعدش قبض خودکار رو ور داشتم پر کردم
    تازه به بنده خدا گفته بودم که بس برگدونیم گفت محدودیت نداره
    انصافا رفتم کتاب برداشتم خودم قبضشو مجانی پر کردم
    تاریخ برگشتم نوشتم خدا میداند
    بدون هیچ نظارتی و حساسیتی و نگاه سنگینی
    روال کتاب گرفتنش همینطور بود
    بقولی در پوست خود از وجود چنین جایی نمیگنجیدم
    خیلی کیف و حال کردم
    دمشون گرم
    خیلی خوب بود
    حوصله کنم ان شاء الله موضوع جالب دارم بنویسم
    جمعه
    96/12/11
    49/03/13
    18/03/02
    عافیت و عاقبت بخیر باشین

    سلام
    میخوام چندتا مطلب رو بنویسم
    اول اینکه روز میلاد خانم فاطمه زهرا
    خانمی که من خیلی بهشون ارادت دارم و خیلی دوستشون دارم
    خیلی
    و روز مادر و روز زن رو به همه مادران مخصوصا مادرم و مادر دوستانم و تمام ماداری مهربون و زن ها تبریک میگم سایتون روی زندگیتون با خوشی و مهربونی و لبخند خدا


    برسیم به مواردی که میخوام بنویسم
    اول اینکه مرتبط با همین روز مادر بگم
    با یکی از دوستان بودم
    بهم گفت بنظرت چقدر هزینه کنم واسه مادرم برای هدیه روز مادر
    منم بهش گفتم بنظرم نصف چیزی که میخوای به خانمت هدیه کنی به برای مادرت هزینه کن
    با رو ترشی گفت نصف هدیه خانمم
    گفتم مگه چیه
    گفت بس دو برابر هدیه خانمم برای مادرم هدیه بگیریم
    بابا دستمریزاد
    گفت این چه حرفی بود که زدی
    گفتم خب من نسبت به جوونای امروزی این حرف رو زدم
    دوستم گفت نیست تو مثل جوونای امروزی سیبلاتو میزنی!
    آره باید دست بوس و پا بوس مادران بود
    الان بگم که این حرف رو زدم هم دست مادرم و هم پای مادر رو بوسیدم
    البته دست پدرم رو هم بوسیدم
    :)
    آره پدر و مادر هدیه زیبا خداوند هست که باید قدر این ارزش زیبا رو در زمان وجودشان دونست و قدر دانشون بود
    خیلی خیلی زیاد
    خدا رو شکر


    خب راجع به دومین موردی که میخوام صحبت کنم
    داشتم از سرکار برمیگشتم که برم سراغ دوچرخه ام و سوارشم تا خونه برسم
    توی مسیر برگشتم که از آخر بلوار میثاق کنار اتوبان هست یه ایستگاه اتوبوس هست که مردم داخلش وایمستن و من میرم بلوار رو رد میکنم میرم اونور که دوچرخه ام صبح ها قفل میکنم
    خلاصه که داشتم میرفتم سمت ایستگاه دیدم یه جوون جاهل سرش توی گوشی هست و داره سیم هندزفری دور انگشت چرخش هی میچرخونه عین جاهلا هم وایستاده بود
    دقتی بهش کردم ذهنم اطراف کارش میچرخید که دو سه متریشون رسیدم
    اونقدری تعجب کردم که نگو
    میدونی واس چی
    واس اینکه دختر بود
    در حدی تعجب کرده بودم که چند متر اونورتر که بلوار رو رد میکنم معمولا تاکسی های بلوار میثاق کنار ایستگاه اتوبوس وامیستن تا مسافر سوار کنن و هرز گاهی بهم میگن میثاق که سوار ماشینشون شم ...
    که این سری دوتا راننده مو سفید واستاده بودن طبق معمول هی با خودم کلنجار رفتم که حرفی تو ذهنم میچرخه رو بیان کنم بهشون یا که نه
    وقتی به نزدیکشون رسیدم گفتم سلام میگن آخر زمون شده راس میگن این دختره رو میبینین فکر کردم پسره
    و رد شدم
    هی روزگار
    مورد چهارم هم که خیلی حاده از بیانش خود داری میکنم


    البته یه مورد دیگه بگم
    توی همین مسیر یه سری یه جوون هیکلی و قد بلند دست مادر پیرشو گرفته بود حتما مامانش بوده دیگه
    و داره هدایتش میکنه به سمت تاکسیا
    که وقتی نزدیکش رسیدم بهش گفتم خدا خیرت بده که دست مادرتو گرفتی
    آره خدا خیرشون بده واسه امروز نوشتم بسته دیگه :)
    شاد باشین روزگارتون خوش
    عافیت و عاقبت بخیر باشین ان شاء الله روفقا و دوستان مهربون
    :)
    الان جمعه ساعت نزدیک 5 عصر
    96/12/18
    39/06/20
    18/03/09

    سلام
    #معرفی_کتاب
    شهید جهان آرا
    این شهید رو دوست داشتم تا حدی از زندگیش خبر دار بشم
    کتاب خوبی بود
    جالبم بود
    Smile
    ممنون

    سلام
    #معرفی_کتاب
    #سلمان_پاک

    کتاب خوبی بود
    جالب بود
    96/12/14


    سلام
    #معرفی_کتاب
    این کتاب که 47 صفحه هست رو حتما بخونین بسیار خوندنی و جالبه
    من که از خوندنش لذت بردم
    ممنون
    96/12/16


    #سلام
    #معرفی_کتاب
    #نیمه_پنهان_ماه[=-apple-system] _2
    #نیمه_پنهان_ماه[=-apple-system] _9

    [=-apple-system]کتاب اول واسه شهید همت هست از دید همسرشون
    [=-apple-system]کتاب دوم واسه شهید چراغچی هست از دیدگاه همسرشون

    [=-apple-system]کاشکی مسئولین ما هم از این برادرا وظایفشون و تعهدشون نسبت به کارشون و مردم یاد بگیرند

    [=-apple-system]کتاب اول رو حدودا در تاریخ 96/12/22
    [=-apple-system]و دومی رو در تاریخ 96/12/25 مطالعشون رو تموم کردم

    [=-apple-system]تلاش در درست زندگی کردن Smile

    #بیاموزیم
    #بسازیم
    #برای_رضای_خدا
    #قربتاالاالله

    [=-apple-system]سلام
    #معرفی_کتاب
    #مردان_مریخی_زنان_ونوسی

    [=-apple-system]این کتاب رو خوندم
    [=-apple-system]به اطلاعاتم افزوده شد
    [=-apple-system]راجع به خانم ها بیشتر مطلع شدم
    [=-apple-system]کتاب خوبی هست
    [=-apple-system]پیشنهاد میدم مطالعه کنید البته بعضی قسمتاشم موافقش نیستم
    [=-apple-system]ولی جالبه و مفید

    [=-apple-system]فکر کنم مطالعه این کتاب رو 96/12/20 تموم کردم

    [=-apple-system]دوستم خریده بود بخونشی تازه ازدواج کرده بسلامتی
    [=-apple-system]بعدش گفت خوندم میخوام بدم خانمم بخونه
    [=-apple-system]ولی من زودتر از اونا خوندم Smile
    #برای_رضای_خدا
    #قربتاالاالله

    [=&quot]سلام فقطخدا[=&quot]عیدتون مبارک

    [=&quot]#درب_قدیمی_ایرانی
    [=-apple-system]

    #در
    #قفل
    [=-apple-system]

    #حکایت
    [=-apple-system]

    #بی_خانمان
    [=-apple-system]

    #کارتون_خواب

    [=-apple-system]سلام
    [=-apple-system]دری که سالیان ساله باز نشده
    [=-apple-system]و قفل زده شده

    [=-apple-system]بعضی آدما حکایتشون
    [=-apple-system]حکایت این دره
    [=-apple-system]سالیان ساله که کسی بهشون سر نمیزنه
    [=-apple-system]یا کسی و کاری ندارند که بهشون سر بزنه
    [=-apple-system]یا طوری رفتار کردن که کسی بهشون کاری نداره
    [=-apple-system]خلاصه که فراموش شدن
    [=-apple-system]و قفل که زنگار برداشته به ورودی درشون زده شده

    [=-apple-system]آره متاسفانه حکایت بعضی از ما آدما
    [=-apple-system]حکایت این در و قفل زنگ زده و بازنشده سالیان ساله

    [=-apple-system]شب اول سال
    [=-apple-system]شب عید
    [=-apple-system]ساعتای ده یازده شب که داشتیم برمیگشتیم
    [=-apple-system]تو یه منطقه وسط شهر
    [=-apple-system]یه بالکن مانندی بود
    [=-apple-system]که یه بنده خدا داشت بنر روی نرده بالکن رو مرتب میکرد و یه کارتون هم دست دیگه داشت
    [=-apple-system]داشت جا خوابشو آماده میکرد

    [=-apple-system]روز بعدش عصر بازم شاهد یه صحنه دیگه بودم
    [=-apple-system]یه مرد پا توی سالیان پیری خودش گذاشته بود
    [=-apple-system]دم در یه خونه چمبره غم زده که تو شکلش و ظاهرش فریاد میزد
    [=-apple-system]با عصای که به زیر چونش تکیه زده بود
    [=-apple-system]و به یه نقطه خیره شده بود و تو خودش گم شده بود
    [=-apple-system]توی سکوت روزای عید که خیابونا از شور و حال افتاده
    [=-apple-system]بد تو ذوق آدم میزد

    [=-apple-system]حکایت حکایت فراموشی هست
    [=-apple-system]حکایت قفل زنده زده این در قدیمی هست

    [=-apple-system]این در توی کوچه داییم هست
    [=-apple-system]97/01/03


    [=&quot]
    [=-apple-system]
    [=&quot]
    [=-apple-system]
    [=&quot]
    [=-apple-system]
    [=&quot]
    [=-apple-system]
    [=&quot]
    [=-apple-system]#در
    #درب_قدیمی_ایرانی
    #لنگر_در
    #متروکه
    سلام
    در خونه قدیما
    دوتا جای در زدن داشته
    یکی یه فلز حلقه ای بوده که خانما باهاش در میزدند
    یکی هم همین لنگری که داخل عکس هست بوده که آقایون باهاش در میزدند

    جالب بوده ها
    قدیمی ها چقده زرنگ بودند آیفون تصویری نداشتن ولی اگه یکی در میزده میدونستن که آدم پشت در زن بوده یا مرد

    خونه هاتون صفای خونه های قدیمی
    همسایه هاتون صفای همسایه های قدیمی

    روزگارتون شاد و قشنگ و خدایی

    این در قدیمی خونه هم توی کوچه داییم اینا هستش
    97/01/03

    [=&quot]
    [=-apple-system]
    [=&quot]
    [=-apple-system]حکایت این درم حکایت در عکس قبلی هست
    این درا حریم چاردیواری های متروکه شدند
    مخصوصا این خونه که از وقتی آدماش رفتن داره خراب میشه
    و فراموش شدند و کسی دیگه دم در این درا نمیاند
    حتی واسه عید دیدنی
    حکایت بعضی از ما آدما که هیچ کسی رو حتی برا عید دیدنی ندارند
    [=&quot]
    [=&quot]
    [=&quot][=bookman old style, new york, times, serif]

    [=&quot]

    سلام
    خوبه مسئولین محترم این نامه رو مطالعه فرمایند
    #مسئول
    #حضرت_علی
    #نامه_سوم
    #برای_رضای_خداوند

    بنده محتاج رحمت خداوند
    97/02/14
    39/08/17
    18/05/04

    سلام
    فقط خدا
    خدا قوت

    میخوام راجع به دوازده صحبت کنم
    عدد دوازده

    در مذهب

    دوازده قوم بنی اسرائیل که فرزندان حضرت یعقوب علیه سلام دوازده نفر بودند که دوازده قوم شدند اسرائیل فکر کنم به عبری میشه یعقوب و اسم حضرت یعقوب اسرائیل است
    و بنی اسرائیل همون دوازده فرزنده هستند که دوازده قوم بنی اسرائیل و یهودیان و بعضی از مسیحیان رو تشکیل دادند

    حضرت عیسی مسیح دوازده حواری و پیرو داشت

    ما دوازده امام داریم

    یه دوازده دیگه هم در مذهب هست که خودم نمیخوام راجع بهش صحبت کنم که حدیثی راجع به دوازده جهنمی هست

    میخواستم بگم که این دوازده این عدد در مذهب نه فقط شیعه بلکه در اعتقادات مذهبی ها وجود داره
    واسم جالب بود خواستم بیانش کنم

    در پناه خداوند جاویدان باشید
    عافیت و عاقبت بخیر باشید
    ان شاء الله که خداوند ما را در زمره عاقبت و عافیت بخیرانش قرار داده باشد

    سلام


    کتاب عهد جدید که قسمتی از کتاب مقدس مسیحیان هست و شامل چهار انجیل متی مرقص لوقا و یوحنا
    کتاب اعمال رسولان
    نامه حواریون مسیح
    و مکاشفه یوحنا
    هست رو گوش دادم
    دست دوستم شباب درد نکنه که یه زمان این صوت های که روایت نمایش گونه داشت رو بهم داد
    متشکرم آقا شباب
    Smile جالبه این خلاصه ای از این کتاب بگم
    اعتقاد این کتاب به اینه که حضرت عیسی علیه سلام پسر خداست و خدا بهش خدایی داده
    پس میشه خدای پسر
    خدای ما هم که یکتا و واحد هست به نام خدای پدر هست
    و روح قدوس که همون روح خدا هست و در بندگانش حلول میکنه و باعث ایمان و اکتشاف و ... میشه


    جالب بود واسم اینکه
    در این کتاب نوشته خانم ها و زن ها باید سرشون رو بپوشانند
    در کلیسا صحبت نکنند
    زن واسه مرد افریده شده
    زنان نبس با موی سر و طلا و جواهرات خودشون رو بیارایند
    حوا گول مار(ابلیس) رو خورد و باعث شد
    از بهشت رونده بشند آدم و حوا
    و اینکه آدم گول نخورد
    خیلی به محبت کردن به یک دیگر و دیگران ارزش قائل شده و جزی از ایمان میدونه
    به پدر و مادر احترام گذاشتن
    انچه برای خود می پسندی برای دیگران بپسند


    و حتی نوشته داخلش که شراب ننوشید
    یه جا نوشته بود به یکی از بزرگاشون چون مریض هستی فقط آب ننوش بلکه کمی شراب هم
    بنوش
    اینکه مست شراب نشوید
    ختنه کردن در این کتاب نیست
    گفته شده که یهودیان ختنه میکنند
    و به این ختنه افتخار میکنند
    ما به ختنه معنوی میشیم به روح مسیح و نیاز به ختنه جسمانی نداریم


    اینو خودم میگم اینکه مثل بزرگان معبد امون نباشید خخخخخ
    بلکه کار کنید تنبلی نکنید
    جالب بود اینکه اینا پول از مردم میگیرند
    و یه کار کلیسا اینه که به بیوه زنان کمک کنند


    ثروتمندان خود بین نباشند به مال دنیا متکی نباشند
    به خدا متکی باشند و سخاوتمند باشند


    کشاورزی که زحمت میکشه باید اولین نفری باشه که از بهره محصول استفاده کنه


    اینکه لوقا دکتره
    و مرقس پسر عمو برنابا هست


    اگه خواستید یه رمان اخر زمانی بخونید حتما اکتشاف یوحنا را بخونید یا گوش کنید


    مسیحیان معتقدن که حضرت عیسی به صلیب کشیده شد
    و بعد سه روز زنده شد
    و بعد مدتی به آسمان رفت و در دست راست خداوند نشست به مسیحیان حکومت میکند و ... اما
    در اسلام راجع به حضرت عیسی گفته شده


    آیه 157 سوره مبارکه «نساء»: «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا؛ و گفته ایشان که ما مسیح عیسى بن مریم پیامبر خدا را کشتیم و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانى که در باره او اختلاف کردند قطعا در مورد آن دچار شک شده‏اند و هیچ علمى بدان ندارند جز آنکه از گمان پیروى مى‏کنند و یقینا او را نکشتند».


    که حضرت عیسی کشته نشده


    و اینکه در اینجا گفته شده ما از نسل زن آزاد هستیم زن آزاد حضرت ابراهیم و اینکه حضرت اسحاق قربانی شده
    و اینکه خداوند امر کرده بچه و زن برده رو رها کن و به زن آزاد و فرزند او برس


    خلاصه که جالبه
    معتقد هستند حضرت عیسی قربانی کرد خودشو و خونشو برای پاک کردن گناهان یارانش و مسیحیان
    .......






    #کتاب
    #برای_رضای_خدا
    #انجیل
    #عهد_جدید

    سخنرانی دکتر شریعتی موضوع علی علیه سلام انسان تمام بیست آذر 48


    جامعه پول زده شده
    حقیقت پرستان و اصحاب ناب پیغمبر
    که هیچ چیز نداشتن جز یک شمشیر و یک دل پر از ایمان
    و پر از پاکی


    حالا
    حالا که اون مدینه نیست
    حالا که از همه دنیا پول غنایم جنگی و زکوات فراوان میریزه توی مدینه
    و پست های پر آب و نان
    و مقامات فراوان
    ارزه میشه بر اینها
    اینها هوس رفتن به طرف پول
    زر اندوزی و انبار کردن ثروت را
    در دلشون به وجود امده
    عبدالرحمان بن عوف کاخ ییلاقی میسازه
    صحابی پیغمبر
    این مسئله غیر عادی هست
    در زمان پیغمبر
    یکی از مسیحی ها را
    از روسای یکی از قبایل را
    خالدبن ولید گرفته بود
    اسیر گرفته بود میخواست
    بیاره مدینه
    دید یه قبایی خیلی عیونی داره
    بقدری برای اصحاب پیغمبر جالب بود
    که اول قبا را از تن این در اورد
    فرستاد برای پیغمبر که تماشا کنه
    بعد خودشو آورد
    و تمام اعراب
    و اصحاب پیغمبر با اعجاب دست میکشیدن روی این پارچه
    این چه جور پارچه ای هست چه جنسیه چقدر زیباست
    چقدر قیمتیس
    و پیغمبر
    فرمود که
    اون لباس کراباسی
    و شال کرباس سعدبن معاذ در بهشت از این زیباتر است
    چنین آدمایی و چنین مردمی
    که چنین پارچه ای براشون تماشایی بوده
    حالا بعد از بیست سال بعد از سی سال
    اینها یک طبقه ی تازه به پول رسیده
    نوظهور به قول امروزی آنبوژوالی
    به وجود آمده
    آثار زندگی اشرافی
    آثار مصرف اسرافی
    آثار پول پرستی
    در یک قشر رهبری جامعه اسلامی به وجود امده
    و دیگه رهبری اسلام
    حقیقت اسلام
    معنا و روح اون مکتب
    بکلی دیگه در زیر پوست فراموش داره میشه
    با این چیزه که داره مبارزه میکنه
    علی
    و با این پدیده تازه در جامعه اسلامی ست
    که رهبران اسلام به شدت مبارزه میکنند
    نه با دنیا گرایی، طبیعت گرایی
    یعنی زندگی مادی در روی زمین
    این دوتا هیچ ربطی به هم نداره


    --------------------------------------------------------
    گریزی بزنم
    بنظرتون الان وضع جامعه ما چطوره
    انقلابی که ایجاد شده به کجا رسیده
    ما باید چگونه مبارزه کنیم
    و مفهوم چه چیزی را درک کنیم
    --------------------------------------------------------


    اینها که سوسیالیست اخلاقی هستند
    یعنی معتقد به اصالت اقتصاد هستند
    می گویند انسان امروز
    به میزانی که بیشتر تولید میکنه
    و بیشتر ثروت ایجاد میکنه
    در برابر پول
    مسخ میشه
    چطوری در برابر پول مسخ میشه
    به این صورت
    درست مثل همون دیوانه ای
    مثل همون مریضی که خودشو ماشین حس میکنه
    انسان پول زده میشه
    و به جای من انسانی
    من پولی
    من طلایی
    من پول
    من چک
    من سفته
    احساس میکنه خودش ره
    دیدید
    من وقتی که بصورت سالم طبیعی انسانی هستم
    احساس میکنم خودم را دارای
    این اراده
    این استعداد
    این قوای مغزی
    این قوای معنوی
    این استعدادهای بزرگ مادی و معنوی هستم
    و اینها توانایی فراوان دارند در کار
    و مسئولیت انسان را احساس میکنم
    و امکاناتم را حس میکنم
    اما من که پول زده میشم
    دیگه من احساس و قدرت و امکانات و توانایی انسانی در خودم احساس نمیکنم
    بلکه توانایی و امکانات و احساس و ارزش و فضیلت و احترام و حرمت و همه چیز و همه چیز را
    به خود انسانی منصوب نمی کنم
    به پول منصوب میکنم
    انسانی که به وسیله پول عینه میشه
    یعنی پول زده میشه
    پول را به جای خودش حس میکند
    وجود او مساویس با موجودی او
    موجودیش رو به جای خودش حس میکنه
    شماره شماره حساب بانکی رو وقتی که میگیره
    بیشتر به خودش امید داره تا وقتی که
    خودش رو جلو اینه می بینه
    اون وقتی که جلو اینه وایمیسته
    یک شبه بی معنی مجهول را حس میکنه که معلوم نیست کیست
    و هیچ وقت به این نیندیشیده
    هیچ وقت این را نمی شناخته
    هیچ وقت به این نپرداخته
    اما وقتی که به اون حساب موجودی بانکیش نگاه میکنه
    همه وجود خودش را
    و همه شخصیت خودش را
    در جهان حس میکنه
    یکجا
    چرا
    برای اینکه اون تصویر روی اینه خالی از محتوا شده
    توش پول و موجودی بانکی ریخته شده
    و این است که انسان تبدیل میشود به طلا
    انسان تبدیل می شود به چک
    اعتبار
    سفته
    پول
    موجودی
    و این مقداریست ...
    این ها
    جای خصوصیات فطری آدمی را میگیره بطوری که
    همه صفات انسانی را به اون منصوب میکنه
    این است معنی پول زدگی انسان امروز در قرن نوزدهم
    از قرن نوزدهم تا حالا که صد سال میگذرد
    باید هزار سال حساب کرد
    باین صد سرعتی که تکنیک داده
    که گذشته انسان هزار برابر پول زده تر شده
    از انسان قرن نوزدهم
    در قرن نوزدهم
    آثار سرمایه داری
    آثار پول زدگی و بورژوایی
    هنوز تازه به وجود آمده بود
    و حالا سرمایه داری از حد قله اوجشم گذشته


    ------------------------------------------------
    پ.ن.
    الان که حدود 49 سال از این سخنرانی میگذره
    فکر کنم سرعت اینگونه مسخ شدن تصاعدی
    اون از نوع تصاعد هندسیش داره نرخش رشد میکنه
    -------------------------------------------------------------


    این سخنرانی ها که گوش میکنم خیلی بنظرم مفیده
    دوست داشتم یه قسمت های قشنگشم شما مطلع باشین واسه همین در حد توان فعلا نت برداری کردم واستون برای رضای خدا
    به امید دوستانی مطلع و آگاه و آزاد و شجاع و عادل


    تنهاو تنها زندگی حقیقی هر فرد
    عمر واقعی هر فرد عبارت است
    از ساعات ازاد او
    ساعاتی که در آن می تواند
    آزاد باشد
    آزاد بیندیشد
    فکر کند
    مطالعه کنه
    و هر جور میخواد بگذرانه
    این اوقات فراغت ست که انسان می تواند
    در آن خود را بکاود
    و خود را بسازد
    و به تامل در خویش
    و در افرینش
    مشغول باشد
    و صنعت و تمدن جدید و ماشین
    این اوقات فراغت را بیشتر میکند
    زیرا ماشین کار 15ساعت را به یک ساعت تقلیل میده
    و بنابراین ما 14 ساعت را از وقت انسان را آزاد میکند
    از قید کار و در غیاب خودش میگذاره
    اما سیستمی که بر ماشین تحمیل است
    سیستمی که این جو را بر ماشین تحمیل کرده است
    یعنی ماشین دار
    باز اون 14 ساعت را که ماشین به ما بخشیده
    از ما میگیره
    چطور
    وقتی که پنچ قلم مصرف انسان بود
    برای این پنچ قلم مصرف انسان ده ساعت کار میکرد
    در گذشته
    اما
    حالا برای بدست اوردن اون پنچ قلم مصرف
    ماشین یک ساعت فقط کار میکنه
    و نه ساعت دیگر را
    از ده ساعت در اختیار انسان قرار میده
    ولی این نه ساعتی که من در اختیار دارم
    باز ماشین دار
    اون کسی که سرنوشت ماشین
    سرنوشت تولید
    و فلسفه مصرف
    در دست اوست
    اون اونها
    اون گروه و طبقه دارند سرمایه و ماشین
    سازنده فلسفه مصرف
    در جهان امروز بدینگونه پس میگیرند
    مصرف های تازه متصاعد و هر روز بیشتر بر انسان تحمیل میکنند
    بنابراین مصرف های واقعی ما
    به گونه ای بود که ماشین امروز می تواند با یک ساعت کار ما
    با ماشین تعهد کنه تامین کنه اما سازنده مصرف جدید
    که برای سود و رقابت مصرف بیشتر و کالا بیشتر باید تولید کنند
    ناچار مصرف های تازه نیاز های مصنوعی تازه و ذائقه تفنونی تازه هر روز در انسان به وجود می آورند
    به طوری که هر چه ماشین بیشتر اوقات فراغت انسان را زیاد میکنه
    باز تصاعد مصرف اون اوقات را پس میگیره و بعد میبینیم که
    هر چه ماشین بیشتر تلافی میکنه و خواه و ناخواه باید فرصت آزاد آدمی بیشتر بشه
    میبینیم فرصت آزاد انسان امروزی کمتر از انسان گذشته است
    که حتی برای بدست آوردن نان شش ماه از سال را باید کار میکرد
    تا نان سالش را بدست می آورد نان فقط
    اما این مصرف های که هر روز تحمیل میشه بر انسان امروز
    ناچار برای تامینش انسان امروز هی باید کار کنه
    و هی بیشتر کار کنه
    بطوری که انسان دیروز بدون ماشین
    در اون ساعت کار میکرد و تامین میکرد مصرفش را
    انسان امروز با ماشین که ده برابر انسان گذشته تولید میکنه
    باید بیشتر از انسان گذشته کار کنه و از اوقات فراغتش صرف نظر کنه
    این غرق شدن در مصرف
    غرق شدن در یک سیستم
    در یک جبری که در آن انسان آزاد نیست
    اوقات فراغت ندارد
    قدرت انتخاب ندارد
    قدرت تشخیص نداره
    آزادی این که چنین باشد یا چنان نداره
    انسان را بیگانه میکند
    زیرا انسان به میزانی که میتواند انتخاب کند
    انسان است
    این شاید بزرگترین و ارزشمندترین سخنی باشه که طرفداران بسانسیالیسم در دنیایی امروز میگویند
    ولی این حرف تازگی نداره
    در فرهنگ خود ما یکی از مبانی طبیعی فرهنگ ما و مذهب من همینه
    انسان یعنی موجودی که می تواند انتخاب کند
    و در حالاتی و ساعاتی که این قدرت از او سلب می شود
    انسان بودنش تعطیل است
    و مبینیم که انسان به میزانی که در این تمدن جدید رشد میکنه
    قدرت انتخاب از او سلبه و به شدت و هر چه بیشتر هر روز بیشتر و شدیدتر تابع جبری است که اختیار او را قربانی میکنه
    و این یکی از عوامل بیگانه شدن انسان امروز است از خویشتن








    کتاب های استاد علی صفائی حائری رو هم مطالعه بفرمایید
    خصوصا کتاب"حرکت" .

    یاصاحب الزمان(عج)
    یا علی مدد

    خدا
    -------------
    ای رفیق
    آن کس که
    رفیق ندارد
    --------------


    سلام رفیقم


    چقدر خوبه که آدم همین رفیق رو داشته باشه
    توی عالم رفاقت مطمئنا کم و کسر نمیزاره
    اگه رفیق داشته باشی
    اگه رفیق رو درک کرده باشی
    وقتی میگم رفیقی که کم و کسر نمیزاره
    میفهمی که چی میگم
    حالا فکر کن دیگه این رفیق هیچ کم و کسر توی عالم رفاقت نداره
    میگی نیست
    ندیدم
    ولی مثل اینکه هست
    و کاشکی این رفیق رو پیدا کنیم
    اونوخته که
    از ته دلت این رفیق رو میخوای
    پیداش کن
    درکش کن
    از رفاقتش بهره ببر
    بسم الله
    تنها رفیق عالم
    بهترین رفیق عالم
    چقدر خوبه این رفیق رو احساس کنیم




    #خدا
    #رفیق
    #یا_رفیق_من_لا_رفیق_له
    #ای_رفیق_آن_کس_که_رفیق_ندارد

    سلام مولام علی علیه سلام
    واقعا علی را آن گونه که باید نشناختیم
    علی غریب واقع شده
    علی بد شناخته شده
    علی مظهر عدالت
    علی بنیان گذار وحدت
    علی مظهر اقتدار
    علی مظهر مهربانی


    علی مظهر پایبند بودن بر اعتقاد


    گروهى
    منکر را با دست و زبان و قلب انکار می کنند
    آنان تمامى خصلت‏هاى نيکو را
    در خود گرد آورده ‏اند
    گروهى ديگر
    منکر را با زبان و قلب انکار کرده
    امّا دست به کارى نمی برند
    پس چنين کسى
    دو خصلت از خصلت‏هاى نيکو را گرفته
    و ديگرى را تباه کرده است
    و بعضى
    منکر را تنها با قلب انکار کرده
    و با دست و زبان خويش اقدامى ندارند
    پس دو خصلت را که شريف‏تر است
    تباه ساخته ‏اند
    و يک خصلت را به دست آورده ‏اند
    و بعضى ديگر
    منکر را با زبان و قل و دست رها ساخته ‏اند
    که چنين کسى از آنان
    مرده ‏اى ميان زندگان است
    و تمام کارهاى نيکو
    و جهاد در راه خدا
    برابر امر به معروف و نهى از منکر
    چونان قطره‏ اى بر درياى موّاج و پهناور است
    و همانا امر به معروف و نهى از منکر
    نه اجلى را نزديک می کنند
    و نه از مقدار روزى می کاهند


    و از همه اينها برتر


    .
    .سخن حق در پيش روى حاکمى ستمکار است


    #علی
    #مولا_علی
    #علی_بنیانگذار_وحدت
    #علی_مظهر_عدالت
    #علی_مظهر_اقتدار
    #علی_مظهر_مهربانی
    #علی_پدر_یتیمان
    #علی_را_آن_گونه_که_باید_نشناختیم

    سلام

    #معرفی_کتاب

    کتاب سفر به کعبه جانان
    جلد دومش رو هم مطالعه کردم
    کتاب سنگین و خوبی هست

    در راستای اینکه چگونه آدم خوبی باشیم هست

    در راستای حرکت سالک هست
    فکر کنم مشابه کتاب حرکت که دوست خوبم معرفی کرد باشه البته یه 20 صحفه از این کتاب حرکت پی دی افشو خوندم تا حدی مشابه اول کتاب سفر به کعبه جانان جلد یک بود که ان شاء الله وقت بشه همش رو بخونم متشکرم

    بزرگواران روزه نمازاتون مورد قبول درگاه احدیت و پروردگار مهربونم باشه
    عیدتون مبارک
    دعا فراموش نشه
    عافیت و عاقبت بخیر باشید

    [=-apple-system]


    سلام

    [=-apple-system]این متنی که گذاشتم شاید یکم سنگین باشه
    [=-apple-system]یعنی اینکه اصطلاحات سنگین به کار برده باشه
    [=-apple-system]ولی درباره محبت صحبت میکنه
    [=-apple-system]درباره عشق صحبت میکنه
    [=-apple-system]توضیح میده انواع عشق رو
    [=-apple-system]که عشق چیه
    [=-apple-system]خوندش بنظرم خوبه


    [=-apple-system]97/03/24

    #عدالت_در_پرتو_محبت
    #محبت
    #انواع_محبت
    #عشق
    #تعریف_عشق
    #برگی_از_کتاب
    #سفر_به_کعبه_جانان_2

    سلام خدا قوت

    یه سری از کتابای که خوندم
    و یه چند صفحه از بعضی از قسمتاش میخوام اینجا ردیف کنم حوصلتون کشید بخونید
    فرح بخشه
    روح آدمی رو جلا میده
    ان شاء الله
    عافیت و عاقبت بخیر بادید

    این مسجدی هست که کتابخونه هم هست و راحت بدون عضو شدن میتونی کتاب برداری بری بخونی و برگردونی آدرس فلکه برق یا بسیج اول خیابون بهار

    بعضی از کتابای که مطالعه کردم تو این چن وقت

    یه کتاب داستان کوتاه هم بود

    حالا بعضی از حکایات تک چین شده
    ناب

    داستان از دو سوم پایین صفحه اول شروع میشه

    حکایت و روایت بعدی

    حکایت بعدی

    و ادامه دارد ....

    و این حکایات ادامه دارد ....

    و این راه ادامه دارد ....

    ای کاش یک جو از روایت این غیرت ها در من و امثال من باشد

    کاشکی یه جو از روایت این غیرت ها در مسئولین باشد


    اینم یه چندتا صفحه و جمله از کتاب باید هلو باشد
    حکایاتش از بیانات رهبر کشور هست

    ​ان شاء الله که دقت شود

    اینم بنظرم چند داستان و حکایت زیبا از کتاب آبدارچی مایکروسافت و کتاب داستان های کوتاه و شیرین جلد یک


    سلامی به گرمای خورشید و به مهربانی خدا
    این داستان بنظرم خیلی اموزنده است ،خیلی سازنده ،خیلی زیبا ،مفید ،کاربردی و قابل پیاده سازی ان شاء الله


    رفتم خونه رفیقم کتاب دانستنی های سرباز بود
    صبح بیدار شده بودم بقیه خواب بودند ور داشتم بخونمش حوصلم سر نره
    قسمت امداد های اولیه خوبه بنظرم دوستان مطالعه داشته باشند و در شرایط اضطراری بکار ببرند
    من که تا حالا با چنین شرایط حادی روبرو شدم و بنظرم دونستن خیلی مفید واقع میشه در حد نجات دادن جان انسان ان شاء الله

    خدا رو شکر اینم از روزی من

    سلام خاطره سفر امسالم به عراق
    برای زیارت امام علی علیه سلام و امام حسین حضرت ابوالفضل
    امسال قرار بود یکی از دوستانم منو به عراق ببره بدون هزینه چون دوست عرب زیاد داشت که بیان دنبالش و کلی ... و برای این راحتی منم که چند تا از دوستان گفتن بیا با هم بریم کربلا گفتم با یکی از دوستان میخوام برم که دوست عراقی زیاد داره و قرار سفر مجانی واسم بیفته خخخخخ
    حتی یکی از دوستان ماشین داشتن که تا مرز میرفتن اما امان از ...
    خلاصه به روز اربعین داشتیم نزدیک میشیدم کم کم که هی من از این دوستم خبر میگرفتم هی ایشون میگفتن عجله نکن صبر داشته باش
    تا اینکه صبرم لبریز شد خخخخ
    پیگیر شدم تا فهمیدم این دوست خپلم لایی کشید دبه در اورد خخخخ گفت صابکارش بهش مرخصی نمیده
    حالا من موندم حوضم بماند که توی کربلا یادش کردم مخصوصا وقتی چای عراقی میخوردم خخخخ
    سه شنبه هفته قبل اربعین رفتم حرم از یکی از دوستان هم دو روزه ویزا رو گرفتم خیر ببینه البته که توی کربلام بیادش بودم چون گفت یادش کنم
    عادت دارم حرم میرم به داداشام و مامانم زنگ میزنم تا با امام رضا صحبت کنن و مخاطبین گوشیمم جلو چششم میگیرم و یه عاقبت بخیری میدم اکثرا
    خلاصه به داداش وسطیم که زنگ زدم با اقا رضا صحبت کنه گفت بزار یکی از دوستای دیگم باهاشون صحبت کنه
    گفتم چشم این اقا رو داشته باشین تا قضیه شو بگم
    خلاصه من مونده بودم حوضم خخخخ تا اینکه وقتی داداشی کم میاره از داداش مایه میزاره اصل زندگی همینه خخخخ
    رو کردم به داداش وسطی که میخوای بری کربلا بیا با هم بریم
    داخل پرانتز منم با این ایده دارم میرم که کربلای مجانی واسم در بیاد ان شاء الله
    داداشم خدا رو شکر دستش به دهنش میرسه
    گفت چشم داداش من هنوز ویزام درست نشده درست شده بهت خبر میدم یا مرز مهران برو یا شملچه
    من قیمت اتوبوسا رو یه نگا انداختم دیدم یا ابوالفضل بالای دویص تومنه خخخخخ اتوبوسا
    ویزای داداشم هم به این زودیا درست بشو نبود
    تا اینکه قضیشو وقتی دیدم بهم گفت
    داداشم دوست آشنا زیاد داره که باهاشون بره کربلا مثلا یکی از دوستاش گفته بیا با هم بریم کربلا بلیط هواپیماتم با من در این حد
    امان از این دوستا چرا دور ور من پیدا نمیشن پ خخخخخخخخ
    خلاصه داداشم میگه داداش یه دو روزی بود کار ویزا رو اینترنتی انجام داده بودم که یکی از همکارام گفت یه زنگ بزن بپرس مدارکی لازم نداره که داداشم به اصرار دوستشون یه زنگ زدن که ببینن کم کسری ندارن
    که طرف اون ور گفته تا 5 دقیقه دیگه پاسپورتتو اوردی که اوردی نیوردی برو یه شنبه هفته بعد
    داداشی ما با عجله بدو میره اونجا که ای دل غافل مسئول محترم کار داشتن و رفتن و داداش من مونده با حوضش خخخخ
    با کلی زبون بازی شماره مسئول رو میگیره تا بهش زنگ بزنه که تو راه مدارک رو بهشون برسونن
    تو این حین یه اقایی با کاپشن قرمز وارد میشه میخواد بره کربلا هیچ کاری هم نکرده
    نه ثبت نام نه هیچی که مسئول محترم میگه این آقا داداش منو میگه دو روزه ثبت نام کرده مدارکش کم بوده احتمال نداره کارش انجام بشه شما میخوای ویزا به این سرعت هم بگیری
    بنده خدا میگه خب من بلد نیستم ثبت نام اینترنتی کنم اگه شما بلدین مسئول جان شما ثبت نام بفرمائین از شانس بد بنده خدا مسئولم بلد نبود خیرخواهی داداشم گل میکنه میگه اگه میخواین من براتون انجام بدم
    وقت پرداخت پول میشه گوشیشو میده دست بنده خدا میگه مبلغشو واریز کن از شانس بد بنده خدا موجودیش کامل نبوده رو میکنه به مسئول ثبت نام که شما پرداخت کن من بهتون میدم مسئول بنده خدا مثل اینکه نداشته خلاصه داداشم میگه عب نداره من پرداخت میکنم بعدش شما بهم بدین
    تو این حین بنده خدایی که داداشم بهش زنگ زده که تا چند دقیقه دیگه خودمو میرسونم تا مدارکمو بهتون بدم هی زنگ میزده که اقا شما پس کجایین خخخخخ
    این بنده خدا به داداشم میگه من ماشین دارم بپر با هم بریم پیش بنده خدا پاسپورتامونو بدیم
    خلاصه میرن پیش بنده خدا پاسپورتاشونو میدن این بنده خدا ماجرا ما با طرف اشنا در میاد کارشم را میفته
    یه جورایی هم با همکار داداشم اشنا در میاد خلاصه داداشی به من زنگ میزنه داداش پاشو بیا اینجا با هم بریم کربلا یکی از دوستان هست با ماشین با هم میریم مرز سه نفره
    منم که از خدا خواسته رو هوا حرف داداشی رو قاپیدم خخخخخ داداشی مرحمت فرمودند گفتم با تیاره بیا خخخخ
    من زودی بساطم چیدم و رفتم پیش داداشی وقتی داداشی و دوستشو دیدم دیدم بعله سه نفره یه نفر دیگه هم بشهون اضافه شده
    این بنده خدا در قران دستی داره وارده تو مسیر راجع به قران تدبیر و حکایاتش سخن به میون می اورد که ما هم استفاتیدیم خدا رو شکر یه چیزی گفت که یاد گرفتم گفتش توی پیاده روی به نیابت روفقا چند قدمی راه بریم و اسمشونو ببرین که این کار رو به نحوه احسنت کردم خخخ اسم تمام روفقا رو بردم دیگه ریا نشه خخخخ
    شب رسیدیم مرز چذابه یه پنچاه تا مونده به مرز تو یکی از موکبا اتراق کردیم کوله داداش رو دادم اولین چیز رو گم کردم دنپاییمو خخخخخ من خیلی چیز گم میکنم خخخخخ داداشم میگه تو فقط خودتو گم نکن من راضیم خخخخخخ بعدش امان از دست این پشه ها یه پا چیریک بودنا از روی پتو و جوراب میزدن خخخ یه هفت ده تای نوش جون کردم اساس یه سه ساعتی خوابیدیم را افتادیم نماز صبح رو خوندیم و با مصایب حضرت زینب و امام حسین و دوستانش راهشون اغاز کردیم موکبا ایران رو رد کردیم جاتون خالی به قول داداشم یه صوبی اساسی زدیم تو رگ اول یه نون پنیر بعدش نون تخم مرغ بعدی آش بعدی حلیم تنوع ماشاء الله فقط نبس زودی بخورینا سرتون کلاه میره خخخخ
    مرز رو که میخواستیم رد کنیم بلوک دم مرز رو ماچ کردم چون تا حدی میدونستم قرار اون ور مرز چطوریااا باشه
    بین خاک ایران و عراق یکی از روفقا رو دیدم یه ماچش کردم و چون بس میرفتیم به حال و احوال وانستادم چشتون روز بد نیاره دیشب بارون کرده بود این ور مرز گلستان اون ور مزر قبرستان گل شل یعنی تا زانو شما فکر کن توی گل شل بودیم تازه اگه هنر میکردی و نمیسریدی از اونجا که همسفرا هم اهل مصیبت کشیدن بودن
    سوار ون و ماشین نشدیم که راحت و پاکیزه برسیم نجف یه کلی راه رفتیم توی گل شلا خخخخ کلی خودمونو گلی کردیم تا رسیدیم به یه جایی دیگه عبارت های مجانااااا رو تریلری ها کامیون ها نقش و نگار شده بود خخخخ یه ماشین تریلری وایستاده بود میبرد مجانا کربلا خخخخ افسر عراقی بزور میخواست سوارمون کنه که بریم تو اون شرایط اذیت نشیم گفتیم نه الا و بلا نجف بعدش کربلا خخخخ تا یه کامیون مثل خاور ولی اتاق پشتش تا سر زانو اهن داشت اومد و گفت اماره مارو باش گفتیم میخوایم بریم مگه امارات خخخخخ که بچه ها گفتن سوار همین بشیم
    تندی سوار شدیم ماشین تکمیل سفر آغاز باد به سر کله میخورده همه گلی شولی تا جلو ماشین رو گرفتن به زور بردن ما تو یه موکب تا صوبی بزنیم از دوباره خخخخ ساعتای ده بود فکر کنم چای عراقی خوردم نون تخم مرغ خلاصه که زدیم به رگ جاتون خالی سوار شدیم رسیدیم الماره اونجا دنبال مجانا بودیم یه ماشین گفت نفری 15 دینار میبره نجف شما قیمت رو فکرکن دیگه آره
    یه نفر گفت بیاین تا شما چارتا رو ببرم نجف مجانا گفتیم ای جان باشه
    یهوی ایرانی زیاد شدن ماشاء الله یه تریلی سر پوشیده اومد که کلی آدمم سوار داشت منظورم پشتشه نمیگم مثل گوسفند بار میزدن خخخخخ هر چه بود درسته مجانا بود مستعضفینی بود ولی به حب حسین بود به عشق حسین مصایب زیاد داره خلاصه ما که دیدیم ایرانی زیاد شدن گفتیم خب اول خانما که تریلی اومد همه هجوم اوردن سمت تریلی ای ایرانی ... هر چه میگفتم اقا صف خانم صف دیدم نه باباااااااااااا اینجا هر که زودتر سوارشه برده خخخخخخ هر چه داد که اقا همین بزرگان شما رو به نظم و تقوا سفارش دادن دیدم نه بابا حضرت گفته بابا نه کسی گوشش بدهکار نبود تریلری دارم عصبی شد تکمیلم شد همه هم رو هل میدادن دیگه ظرفیت تکمیل در تریلری پلمپ خخخخ رفت یارو اومد دید ما سوار نشیدم برداشتم از حرفاش این بود حبیبی چرا سوار نشدین و چون بنده خدا گفت بود بیاین تا مجانا ببرمتون شرمنده شده ما هم گفتم عب نداره شکرا جزیلا وقتی به عربا میگی شکرا جزیلا با مهربونی میگن حبیبی j خلاصه از یکی دیگه بپرسیدیم مجانا کجاس گفتن فلان جا کلی پیاده رفتیم تا رسیدیم به تریلی های مجانا خلوت تر بود همون اول یه چندتا مرد و زن تجمع کرده بودن و همونطوری میخواستن سوار بشن چون خلوت تر بود و جا هم داشت حرفا تاثیر گذاشت و گفتیم حاجی صف تو صف باشین نظم و تقوا به صف شدیم و یکی یکی سوار شدیم حتی یه حاجی با اهل عیالش رفت جلو چون روحانی هم بود بهش گفتم حاجی صف بنده خدا با اهل و عیال اومد تو صف خدا رو شکر خلاصه سوار شدیم امان از دست چاله چوله های عراق تریلی یا 80 تا میرفت با نرم افزارای جی پی اسی سرعتشو در اوردیم شما فکر کن رو هزارتا میرفت کلا بقول یکی از سه همسفرم گفت بس چند میلیون رفتم ایران پول فیزیوتراپی بدم خخخخخخ ناهار نماز وایستادیم باز سوار شدیم به حرکت توی جا نگه داشت پیدا شدیم سوار کمپرسی شدیم از سر نو خخخخ حالا شما فکر کن ماشاء الله این خانما ما هم چریکنا روی کمپرسی یه نردبون گذاشتن همه مثل کاماندوها سوار شدن ای امان که ماها چقدر جر زن و جا زنیم اصلا مفهوم صف رو نمیدونیم خخخخ خلاصه کمپرسی هم یه مدت سوارمون کرد بعدش پیدا نردبون رو ازمون گرفتن ما که از بغل کمپرسی اومدیم پایین که خانما گفتن نامردا پس ما چی ما که بلد نیستیم از اونجا بیایم پایین خلاصه که رفتیم پایین یه چندتایی کمپرسی زائر حسین پیاده کرده بودین و نردبون رو واسه اونا استفاده میکردن که قرار شد ماشین کمپرسشو تا نصفه بزنه بالا در پشتش یکم وا شه مردا در رو بگیرن یه نردبون کوچیک هم بود خانما از اونجا بیان بیرون که چشت روز بد نبینه نامرد عراقیا فیلم میگرفتن از صحنه ها که همشون ما به نیابت سختی ها راه حسین تصور میکنیم ان شاء الله خلاصه یه چند دقیقه ای اونجا آواره بودیم افسرای عراقی جلو ماشینا رو میگرفتن میگفتن زائر حسین مجانا بزور مجبورشون میکردن ماشینا رو با حرف زدن که ثواب داره زائر حسین هستن تا مسافتی ببرند اقا چشتون روز بد نبینه یه خاور اومد تا داشت میزد کنار این زائرا که همشونم ایرانی بودن مثل جنگ زده ها هجوم بردن سمتش تا کنار نزده بود پر شد زن و مرد خخخخ یکی از همسفرا واسه طنزش گفت اون قرمز لا در گیر کرده حواستون بهش باشه خخخخخخ
    خلاصه یه نیم ساعتی اواره بودیم که یه ماشین یکم از نیسان بزرگتر اومد واسه ما چار نفر جا داشت که هفت هشتا خانم و اقا هم داخلش بودند ما رو مصافتی برد بعدش باز پیاده شدیم یه هایلوکس اومد پشتش باز سوار شدیم چند تا خانم اقا بودیم خلاصه فکر کنم دیوانیه پیادمون کرد ناهار رو زدیم اونجا جاتون خالی با چای عراقی که چشتون روز بد نبینه هوا به هم پیچیده یه بارون تندی زد که قشنگ شستمون یه غسلمون داد دیگه بقول همسفرمون قربون امام حسین برم که اول گلیمون کرد بعدش هم ما رو شست
    تو بارون تند دیگه ماشین مجانا پیدا نمیشد بماند که خیس آبم شده بودیم خستگی راهم مضاعف خلاصه یه ون مینی بوسی پیدا کردیم با چونه کاری یه اصفهونی خیر بینه 80 هزار تومن 5 دینار ما به سه دینا بهش دادیم خداخیرشو بده خخخ
    نجف پیاده شدیم
    یه مسجد اتراق کردیم رفتیم حرم اقا امام علی علیه سلام ماشاء الله قیامت شلوغ نمیشد بری داخل از همون بیرون که ضریح مبارکشون دید شد عرض ارداتی کردیم و مخاطبین گوشی رو در اوردیم شروع به عاقبت بخیرشون دادیم
    برگشتیم ساعتای یک شده بود فکر کنم بماند تو این مسیر مخصوص وقت سختی ها کلی رفیقا رو به اسم یاد میکردم ریا نشه خخخخخ
    بعدش بعد نماز ساعت پنچ حرکت کردیم به سمت کربلا رفتیم و رفتیم و رفتیم تا عمود حدودا 480 رسیدیم که دو هم سفر دیگه پوکیدن یکی تاول یکی ضرب خوردگی مچ پا که راه رفتن مسیر رو براشون ناممکن کرده بود
    تو همین مسیر پیدا روی موکبا روی بیشتر کوله ها پیام داشت یا اسم یه شهید یا الحسین یجمعنا یا حب الحسین یجمعنا یا دعای برای فرج یا و یا کلی دعاهای خب
    دو نفر جلومون را میرفتن روی کولشون عکس پرچم عراق و ایران داشت مرز جدا شدن این پرچما رو عکس نام حسین شکسته بود که پیامش حب الحسین یعجمنا بود به رفیقم گفتم داشته باش الان چکار میکنم خخخ
    پریدم بین اون دونفر که باهم چخ چخ گپ و گفت میکردن گفتم الحق و النصاف که راست گفتین عشق حسین ما بین هم جمع کرده خخخخ بنده خدا گفت راس میگی یه پوستر همین موضوع رو بهم داد گفت بگیر منم یه خدا خیری بهش حواله کردم بعدش یواشکی پشت کوله داداشییم چسبوندم
    ادامه تو مسیر ظهری بچه ها یه دوساعت گرفتن خوابیدن من یه ساعتی خوابیدم یهویی یکی از روم رد شد خخخخخ بیدارم کرد بلند شدم یه چای عراقی نوش کردم یه سرویس رفتم توی موکب یه عراقی اومد کنارم نشست دستشو به کمرش میکشید درد داشت از اونجای که من دستی به ماساژم دارم بدون هیچی حرفی بلند شدم یه مالش دادم بنده خدا کلی ذوق کرد و شکرا فرستاد واسم منم همشو دریافت کردم بعد رو کرد به رفیقش این پرچم پشت کوله داداشم رو نشون داد گفت ایرانی هست به زبون خودشون و یه عکس از خودشو و خودم گرفتم و کلی تشکر رفتنا داداشم خواب بود گفتم به پشت شه تا ماساژش بدم ماساژ اساسی دادم بعدش یه عراقی دیگه امدم ماساژیدم بعد نفر بعدی که همسفر آهنگ سفر کردند و نیمه کار ماساژ اخری رو با عذر خواهی رها کردم و به مسیر ادامه دادیم
    همونطور که گفتم دو نفر پوکیدن تو راه که مجبور شدیم بقیه راه رو با مینی بوس نفری 20 تومن ایرانی بدیم و بریم ساعت 12 شب رسیدیم کربلا مگه جا داشت این موکبا زائر بیش از حد کربلا به اونجا اومد بود همه جا پر
    یکی از دوستان گفت یه عراقی میشناسه رفت و امد دارن بریم اونجا پشت نهر علقمه تو مسیر یه سلام به امام حسین و حضرت ابوالفضل دادیم مقام امام زمان و نهر علقمه و مقام امام صادق رو رفتیم ساعت سه رسیدیم به دم در خونه اون بنده خدا درش بسته بود کلی خنده اینا با سنگ بزن تو شیشه تا بیدارشه اسم سدجواد رو ببر بلند خخخخخ دری به رومون باز نشد تا همین رفیقم یکی از دوستاشو تو کوچه پس کوچه های کربلا دید خلاصه رفتیم یه موکب راه نمی داد جا ندارم همانا یه فرشی بیرون پهن بود همانا و ما بزور خودمون رو روی فرش پهن کردیم بغل بغل با داداشی و یه پتو مسافرتی تا نماز صبح خوابیدیم
    نماز رو خوندیم صبحونه رو کنار آتش زدیم به رگ و چای عراقی خخخخ حرکت به سوی حرم رفتیم بین حرمین قرار شد بریم حرم حضرت عباس بعدش حرم اقا که به اشتباه رفتیم اول حرم اقا کفشا رو انداخیتم جلو خادمه گفت به خیال ما همینجا باشه حواسم هست با خیال راحت زیارت بعدش فهمیدم حرم اقا دوباره واسه اقا زیارت کردیم خخخخخ بعدش من روی دسمال کاغذی تو سرداب اقا کلی اسم نوشتم دوبیت شعر خوندم براشون که بعد یه ایرانی شعرا رو ازم پرسید منم روی کاغذش براش نوشتم
    گفته بودم که بیایی غم دل با تو بگویم
    چه بگویم که غم از دل برود تا تو بیایی
    -
    ای انکه به ملک خویش پاینده تویی
    وز دامن شب،صبح نماینده تویی
    کار من بیچاره قوی بسته شده
    بگشای خدایا که گشاینده تویی
    دوباره زیارت با معرفت خلاصه خخخخ و حرکت به سوی بیرون حرم اقا عباس که دید ای دل غافل کفشا نیست
    کلی این ور اون تا بعد نیم ساعت با کلی درد سر خخخخخ کفشا رو پیدا کردیم که اگه اصرار داداش نبود من همونجا بدون کفش میرفتم خخخخخخخ
    ماجرا این کفشا اینه که یه چرخه داره ورودی خیلی شلوغه کفشا رو در میارن زیر پای زائرا میر توی اول صحن اقا بعدش کفشا رو توی کیسه میکنن میریزن بیرون باز بس که جمعیت زیاد کفشا زیرپای جمعیت میره تو مسیر اول صحن باز این چرخه تو کیسه کردند خالی کردن شروع میشه و دوباره از سرگرفته میشه خخخخخخ
    بعدشم سریع پیش اقا عباس رفیتم زیارت کردیم
    ظهر نماز ظهر رو بیرون توی یه موکب خوندیم تو مسیر موکب کفل عباس دست اقا عباسم رو رفتیم دیدیم
    عزم حرکت به ایران رو کردیم چون همسفرا کار داشتن من مطیع جمع
    پرسوجو کردیم ترمینال رو کلی راه به یه ترمینال رسیدیم که با شخصی تا الماره نفری 30 دینار میبرد
    دیدم نه خیلی گرون میشه رفتیم پرسجو که ترمینال سمت نجف کجاس کلی پیاده روی ریا نشه داداشی نمیتونس راه بره کولشم من میبردم خخخخ دو کوله ای البته بگم من کوه نوردم و حالا شده تا قله برم و دوتا کوله بکشم یعنی واسم عادی هست بماند که دیشبم نفر سوم هم عضلاتش گرفت و بنده خدا پوکید
    ساعتای 5 شد رسیدم به اون یکی ترمینال که با پیاده روی اربعین عراقی ها حدودا یکی شده بود اخه اربعین عراقی ها یه روز جلوتر هست یعنی به شب اربعین عراقی ها خوردیم
    خلاصه با 5 اهوازی یه مینی بوس رو به 17 دینار یا 200 تومن واسه چذابه گرفتیم
    تو راه کنار دستی اون صندلیم یه بنده خدایی بود که از زیارتش به امام رضا و معجزه امام رضا و لیاقت صحبت میکرد و اینکه بچه ها رو بس با ادب حسین بزرگ کرد گفت اقا خانم من مریض بود دکترا هم جوابی نداده بودن گفتن تا اخر عمرش بس با این مورد کنار بیاد رفته بودیم هتل طبقه چهارم پنچم غذای اقا رو خیلی دوست داشتم بخورم ولی نصیبم نشده بود که خلاصه سر صبح یه آقای در اتاق رو زد خوشگلتر از یوزارسیف سریال چهارتا غذای اقا بهمون داد که بعد پرسجو کردم کسی اون اقا رو توی هتل ندیده بود غذا خوردن آقا همانا و خوب شدن خانمم همانا
    یا لیاقت دیدن اقا میگفت میشه دلم میگیره یه روزه با هواپیما میام حرم عصرشم برمیگردم که حرم زیارت کردیم فلکه اب سوار یه تاکسی شدیم که زودی ما رو برسون فرودگاه که از هواپیما جاموندیم که بنده خدا گفت چه عجله دارین گفتم زیارت آقاس دیگه دلم گرفته صبحی اومدم که طرف گفت اقا رضا رو میگی من مشهدیم 10 ساله نرفتم زیارتش که دلشون از این حرف گرفت و بقیشم بماند
    که من داستان خودمو براش راجع به لیاقت تعریف کردم گفتم من یه سری حرم بودم توی صحن با خودم گفتم نیاز به طلبیدن نداره دیگه من الان مشهدم الان حرمم این حرفا چیه که توی مسیر رسیدن به ضریح بودم که یهویی دیدم درب ورودی ضریح بسته شده واسه تطهیر ضریح که اونجا معنی طلبیدن و اجازه گرفتن رو فهمیدم
    خلاصه رسیدم مرز با تمام مشکلات مرز رو رد کردیم
    اومدیم تهران شب خونه یکی از روفقا خوابیدم چون توی فرودگاه هواپیما گیرم نیومد دیگه سر داداشا رو هم درد نیوردم برم خونشون خرابشون بشم خخخخخ یکی از روفقا که موتور داشت رو زنگیدم گفتم سریع پامیشی میایی دنبالم زائر حسین رو میبری خونت خخخخخ
    بنده خدا اومد شب خونش بودیم اونم واسه خودش یه ماجرا داشت ساعت 2 و 50 دقیقه بلیط داشتم واسه مشهد
    که رفیقم گفت پایه ای رو موتور از خیابون فیلم بگیریم اکشن این رفیقم خدا رو بخواد ان شاء الله تا یه ماه دیگه میره المان گفتم باشه رو موتور نشستیم از کف خیابون فیلم گرفتیم مسیر رو بسمت فرودگاه میرفتیم که چشتون روز بد نبینه یه افسر کارتشو نشون داد ما زد کنار و بجرم فیلم گرفتم از خیابون دستگیرمون کرد خخخخخ
    که روز اربعین از تموم خیابونا فیلم میگیرن امنیت ملی و از این حرفا حالا من میگم اقا من بلیط دارم بس برم مگه جرمه بیا من از کربلا دیروز اومدم کلی فیلم از اونجا گرفتم پس اونام جرمن حرفم به جایی نرسید و زنگ زد و یه مامور با موتور اومد من سوار ماشین این بنده خدا و رفیقم با موتور با مامور رفتن ساعت یک بود داشتیم میرفتیم کربلا پاسپورت من و کارت ملی رفیقم و گوشی های جفتمون توقیق به اتهام امنیت ملی خخخخ خلاصه توی ماشین نشسته که بودم شروع کردم به بلند ایه کرسی خوندن طرف گفت چی میگی گفتم دارم ایه کرسی میخونم گفتم غلط کردی فیلم میگیری که الان ایه کرسی بخونی دلم گرفت ما رو بردن کلانتری
    مامور اطلاعاتش گفتم جرمتون چیه توضیح دادم گفتش خودشون اون سرگردی که ما رو گرفته بودن کجاس ماموری که ما اورد گفتش که رفتن تازه بماند که واسه گرفتن ما با سردار هم با گفته خودشون هماهنگ کرده بودند به مامور اطلاعات گفتیم قضیه اینه من از کربلا اومدم الان مسافرم دارم میرم مشهد بلیطم دارم تا یه ساعت دیگه این حرفا فیلما رو نشونشون دادیم گفتن که این خیابون معمولی هست جای ممنوعه هم نیست که گفتیم که خلاصه بنده خدا وظیفهشو انجام داده خلاصه دمش گرم نسخه از فیلمون گرفت که مدرک داشته باشه فیلمون چیز خاصی نیست و خیابون عادی و اتوبان هست بعدش اسمامون رو نوشت یه صورت جلسه گفت برین که ان شاء الله به سفرت برسی یه گلایه بابت اون غلط کردی اون سرگرد که بهم گفته بود بهش کردم یه به دل نگیر گفت و ما رو فرستاد ان شاء الله که خدا همشونو عاقبت بخیر کنه
    من که ازشون گذشتم حالا درسته بنظرم خیلی سخت گرفت و بخاطر وضعیتم جوابشو ندادم که به هواپیما برسم ولی خدا رحمتشون کنه هممونو رحمت کنه ان شاء الله
    نیم ساعت مونده به پرواز رسیدم و این رفیقم گفتم برو ای پر حاشیه که هرجا باشی یه حاشیه ای داری خخخخخ
    خلاصه که مطلب زیاد و کلی خاطر جا موند و کلی از دوستان رو توی این سختی های راه به عشق حسین یاد کردم ان شاء الله که خدا قبول کرده باشه و همه رو عافیت و عاقبت بخیر کرده من جمله شما دوست گرامی
    این از سفر امسال
    خیر ببنین اگه جایش اشکال داشت غلط داشت به بزرگی خودتون ببخشید سرسرکی نوشتم j خخخخ
    حب الحسین یجمعنا
    الحسین یجمعنا

    فقطخدا سلام



    #درد



    بعضی روزا که صبح زودتر میرم سر کار
    مخصوصا وقتی که هوا #سرد هست
    بعضیا رو میبینم که مجبورا بیان بیرون، #بیرون_خونه باشن
    توی #خیابون باشن
    حالا منتظرن مجبورا نمیدونم
    ولی میدونم از #سردی_هوا همچنان خودشونو جمع میکنن مچاله میکنن تا بتونن برای چند #لحظه هم شده خستگی تنشنو دربیارن
    تا واسه بقیه روز انرژی ذخیره کنن
    یا اینکه اونقدری #خستن و خواب کافی نداشتن که مجبورن با مچاله کردن خودشون
    سرمای کمتری بهشون بخوره و راحتر به خواب بره
    حتی شده سرشون توی کاپشنشون کنن
    یه کنجی که باد و سوز #سرما بهت نخوره


    آره یه سری یا واسه زندگی کردن بس توی کوچه خیابون به این شکل بیفتن
    یه سری یا هم توی گرمترین نقطه خوابشون همچین تصویری توی خوابش نبینه


    وقتی هم چنین چیزی ببینه بگه تقصیر خودشه
    میخواست طوری زندگی کنه که اینطوری نشه عاقبتش


    حالا #تلنگری به خودم و امثال خودم که حتما
    بدتر از این صحنه روزگار رو دیدن
    که شاید تصورشم ممکن نباشه و نشه به زبان آورد


    در #قرآن اومده
    بسم الله الرحمن الرحیم
    وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
    و در اموالشان بر فقیر سائل و محروم حقّی منظور می‌داشتند.
    آیه 19 سوره ذاریات


    آره #حق نه #لطف نه #بزرگواری نه #کرم بلکه حق و #وظیفه بر ما هست که مالشونو بهشون بدیم یعنی تلاشی که کردیم و مالی بدست اوردیم که مال و حق اوناست نه حق ما
    بقولی اگه فکرمون این باشه همه چیز مال #خدا هست و ما در قبال داشته هامون که از خدا هست و وکالتش دست ماست که استفاده کنیم ازشون هر جا هم خواست میگه که مالشو به هر کسی که خواست بدیم
    سائل کسی که سوال میکنه درخواست میکنه مشخصه میشه راحت حقشو داد
    و اما محروم کسی هست که #عزت_نفس داره و ازت چیزی نمیخواد
    بس بری پیداش کنی و بدون اینکه #عزت نفسشو خدشه دار کنی حقشو بهش بدی
    ان شاء الله که بتونیم سالم زندگی کنیم
    و از کتاب زندگی نهایت #عمل را در زندگیمون داشته باشیم
    97/09/14
    18/12/05
    40/03/27
    تاریخ عکس 97/09/13

    سلام چقدر خوب میشه که دارای این صفات باشیم

    مومن
    دارای
    صورت گشاده
    زبان فصیح
    و قلب رحیم
    رئوف
    و دست گیرنده

    [h=1]دانی که چرا خدا تورا داده دو دست
    من معتقدم که اندر آن سرّی هست
    با یک دست به کار خویشتن پردازی
    با دست دگر زدیگران گیری دست
    [/h]

    سلام واقعا چرا من و امثال من به آیات دقت بیشتری نمیکنند

    [=&quot][=ParsQuran]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۲﴾
    [=ParsFont]اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد چرا چيزى مى‏ گوييد كه انجام نمى‏ دهيد (۲)

    [=&quot][=&quot][=ParsQuran]كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۳﴾
    [=ParsFont]نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد (۳)

    بايزيد بسطامی را گفتند :

    اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده ای چه خواهی گفت ؟
    بايزيد گفت :
    وقتي فقيری بر كريمی وارد ميشود
    به او نميگويند چه آورده ای بلكه ميگويند چه ميخواهی

    به لقمان گفتند:
    شرورترین مردم کیست؟
    گفت:
    کسی که باک ندارد مردم او را در حال گناه ببینند.

    و از او پرسیدند:
    نزد تو چه چیز از همه زشت تر است؟
    گفت:
    بر نقش و نگار عیب جویی کنی
    یا بر نقاش آن.

    دلى كه در آن حكمتى نيست،
    مانند خانه ای ويران است...

    پس بياموزيد و
    آموزش دهيد...

    بفهميد و نادان نميريد...

    به راستى که خداوند
    بهانه‏‌اى براى
    نادانى ما نمی‌پذيرد...

    نقل است که شیخ گفت:
    آن کار که باز پسین کارها می‌دانستم، پیشین همه بود،
    و آن رضای والده بود.
    و گفت:
    آنچه در جمله ریاضت
    و مجاهده
    و غربت
    و خدمت می‌جستم،
    در آن یافتم
    که یک شب والده از من آب خواست.
    برفتم تا آب آورم،
    در کوزه آب نبود.
    و بر سبو رفتم نبود،
    در جوی رفتم آب آوردم.
    چون بازآمدم در خواب شده بود.
    شبی سرد بود.
    کوزه بر دست می‌داشتم.
    چون از خواب درآمد آگاه شد.
    آب خورد،
    و مرا دعا کرد
    که دید کوزه بر دست من فسرده بود.
    گفت:
    چرا از دست ننهادی؟
    گفتم:
    ترسیدم که تو بیدار شوی
    و من حاضر نباشم.

    ببینید در کاری که انجام می دهید،
    اگر کسی بود
    که بهتر از شما
    آن کار را انجام می داد،

    شما ناراحت می شوید یا نه؟

    اگر ناراحت می شوید
    معلوم است
    برای خدا کار انجام نمی دهید.

    #فیض_کاشانی

    آرمان خواهی انسان،
    مستلزم صبر بر رنج هاست.

    پس برادر خوبم!
    برای جانبازی در راه آرمان ها،
    یاد بگیر
    که در این سیّاره ی رنج،
    صبورترین انسان ها باشی.

    #سید_مرتضی_آوینی

    امر به معروف و نهی از منكر
    گفتاری از شهید مظلوم آیت الله بهشتی
    منبع: روزنامه جمهوری اسلامی – 4/4/82

    معیارهای فطرت شناس
    سئوال اینجاست،
    می‌خواهیم ببینیم
    آیا یك سلسله معیارهای فطرت شناس
    برای شناخت زیبا و زشت داریم یا نداریم؟
    وفای به عهد و خلف عهد،
    پول و هیچ چیزی هم در كار نیست
    كه بحث‌های اقتصادی پیش می‌آید
    باز دو نفر در هر دنیائی شما بخواهید فكر كنید،
    در هر نظامی،
    در هر رژیمی،
    اصلا اسم برایش نمی‌گذارم .
    می‌گوید،
    آقا ساعت پنج شده سر چهار راه منتظر شما هستم،
    بعد توی خانه‌اش می‌گوید
    ای بابا حالا یك كمی بخوابیم
    و ببینیم چه می‌شود،
    ان شاءالله سر ساعت پنج می‌رسیم،
    بعد یك مرتبه ساعت شش از خواب بیدار می‌شود
    و می‌رود به سر آن چهار راه
    و ساعت هفت می‌رسد
    و دو ساعت رفیقش را زیر آفتاب
    و گرما و یا سرما و یا باران
    و یا كه اصلا در شرایط عادی خیلی طبیعی است،
    در كنار یك سبزه‌زار و چمن زار
    دو ساعت معطل
    این ایستاده هی نگاه می‌كند
    الان می‌آید،
    یك دقیقه دیگر می‌آید،
    شناخت این كار كه زشت است
    یا زیبا حالت منتظره‌ای دارد
    تردیدی در آن وجود دارد
    تابع نظام است
    منتظر رژیم است
    یا مطلب روشن است .

    وفای به عهد پسندیده
    و خلف عهد ناپسند،

    در هر جا،
    از هر كس،
    در هر نظام
    و در هر رژیم چنین نیست؟

    در مورد مردانگی و شجاعت و زبونی و ذلت چطور؟

    یك انسان را می‌بینید
    این آدم نترس است
    آنجا كه چیزی به نظرش خوب بیاید،
    صحیح بیاید
    می‌ایستد و دفاع می‌كند،

    انسان دیگر می‌بیند
    هزار جور از او سواری می‌كشند
    و می‌گوید حالا ببینیم چه می‌شود!

    این دو انسان
    در برابر كشش فكری شما یك مقام و یك ارزش دارند
    یا می‌گویید ببینیم
    در چه رژیمی زندگی می‌كنند
    یا انسان شجاع نترس فداكار
    در هر نظام
    و در هر شرایط ارزش دارد
    و انسان ترسوی زبون ذلیل ضعیف
    نامحمود و ناپسند است،
    نامطلوب و نامرغوب است
    در هر رژیم
    و در هر نظام
    و هر جامعه
    و هر امت
    و از این قبیل .

    «انصاف» خود
    و دیگران را
    با یك دیدگاه نگاه كردن،
    آنچه بر خود نمی‌پسندی
    بر دیگران نپسند
    و آنچه بر خود می‌پسندی،
    برای دیگران هم بپسند،

    این «انصاف» می‌شود.

    بی‌انصافی كه «بد دیگران» خیلی بزرگ است
    و «بد من» ای آقا چیزی نبود،

    «خوب دیگران» خیلی كم ارزش است
    و «خوب من» آی طبق بیاورید
    مثل حلوا بگذارید روی سر
    و حلوا حلوا كنید
    كه بنده یك كار خوب انجام داده‌ام .

    خب در شناخت
    این كه كدام یك از این‌ها
    «معروف» است
    و كدام یك
    «منكر» تردیدی،
    انتظاری
    و حتی منتظر وحی هستید
    كه قرآن چه می‌گوید
    یا منتظر نظامید
    كه چنین انسانی
    در كدام نظام و رژیم زندگی می‌كند؟

    این یك سلسله از نظام‌های فردی،
    معیارهای اجتماعی
    هم كه الی ماشاءالله،

    آقا بالا بروی
    یا پائین بیائی،
    جامعه‌ای را اصلا بالای سرش قرآن پهن كنید،

    مادامی كه در آن جامعه
    در یك سو
    گرسنه بیچاره از سرما بلرز
    وجود دارد
    و در سوی دیگر
    متنعمان برخوردار از همه چیز،
    این جامعه لجن است،

    تمام چهره‌اش را با قرآن بپوشان،
    لجن است.

    آیا كسی در دنیا منتظر این می‌نشیند
    كه ببیند این جامعه،
    جامعه قرآنی است
    یا انجیلی است
    یا توراتی است
    یا بودائی
    یا اوستائی
    یا مائوئیست است؟

    نگاه می‌كند می‌بیند
    اگر در جامعه
    به همه انسان‌ها
    به چشم انسان نگاه می‌شود،

    ضرورت‌های زندگی آنها تامین می‌شود
    و در جامعه‌ای دیگر
    انسان‌هایش
    به آنها به چشم انسان نگاه نمی‌شود،
    احتیاجات آنها بی‌ارزش است،

    یك طرف شهرش
    خیابان‌هایش
    گلكاری دارد

    و طرف دیگرش
    چندین سال است
    كه چاله چوله‌هایش
    تبدیل به دره و ماهور شده،

    این جامعه هر برچسبی می‌خواهد داشته باشد،
    آیا مردم سالم دنیا
    در رده‌بندی
    این دو نوع جامعه
    و خوب و بد كردن
    آن حالت انتظار پیدا می‌كنند
    تا ببینیم
    آیا قرآن در این زمینه چه می‌گوید
    انجیل در این باره چه گفته
    به خصوص اوستا چه می‌فرماید
    اوپانی شادی‌های آئین هندی چه سخن می‌گوید
    كتاب مائو در این باره چه آورده
    لنین در این زمینه چه گفته
    ماركس چه گفته
    این حرفها نیست،
    منتظر اینها نیستیم آقا،

    بلكه این جامعه بد،
    این جامعه ناقص
    و این جامعه دارای كمبود است
    و در این شكی نیست،
    اینقدر بحث نمی‌خواهد.

    در خود فرو رفتن
    و فقط به خود اندیشیدن،
    از دگران بی‌خبر ماندن
    و در خود مستقر و متمركز شدن،
    بی‌اعتنائی به دیگران از هر كس
    و از هر نظام كه باشد
    كاری ناپسند است .

    امر به معروف و نهی از منكر
    گفتاری از شهید مظلوم آیت الله بهشتی
    منبع: روزنامه جمهوری اسلامی

    بی عوض دانی چه باشد در جهان؟
    عمر باشد عمر قدرش را بدان

    رندی را دیدند به خلوت سر در گریبان
    گفتند تو را چه حال است؟!

    گفت سر بردم در گریبان خویش
    تا جویم عیب و هم درمان خویش

    در دردها دوست را خبر نکردن
    خود یک عشق ورزیدن است.
    تقیه ی درد زیباترین نمایش ایمان است.

    #دکتر_علی_شریعتی

    الهی!
    مگو چه آورده‌ای، که رسوا شوم،
    و مپرس چه کرده‌ای که روسیاه شوم.

    الهی!
    چون در تو نگرم، از جمله تاجدارانم و تاج بر سر،
    و چون بر خود نگرم، از جمله خاکسارانم و خاک بر سر.

    #خواجه_عبدالله_انصاري

    نردبان این جهان ما و منیست
    عاقبت این نردبان افتادنیست

    لاجرم هر کس که بالاتر نشست
    استخوانش سخت تر خواهد شکست