جمع بندی مسؤولیت افراد در شناخت حق و باطل از منظر دینی

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مسؤولیت افراد در شناخت حق و باطل از منظر دینی

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
میخوام بدونم در جامعه فعلی که احزاب و شخصیت های سیاسی متفاوت با جهت گیری های خاص وجود داره
و مردم حق انتخاب و طرفداری از هر شخصیت و هر گروهی رو دارن
و این وسط طبیعتا فقط و فقط یک راه حق وجود داره و مطمئنا همه پیرو اون نیستن!
و در عین حال خیلی از ملاکها شاید به نحوی از اعتبار خارج شده باشن

مثلا اگر به طورمثال بگیم هرکس پیرو ولایت فقیهه برحقه!
ممکنه شخصی اینطور اظهار کنه ولی در جناحی مخالف رهبری قرار گرفته باشه
و یا کسی به ظاهر در خط ولایت باشه ولی در باطن خیر...
توی چنین شرایطی ,دین چه محدودیت و خط قرمزی برای جانبداری از حق و باطل تعیین کرده؟؟؟
آیا چون حق انتخاب برای افراد وجود داره هرکسی طرفدار هر حزب وشخصیتی (چه باطل چه حق) (چه آگاهانه , چه از روی بی اطلاعی ) (چه هدفدار چه بی هدف ) که خواست میتونه بشه و هیچ مسئولیتی بابت رای و یا جانبداری هاش نداره؟؟؟؟
آیا افراد از منظر دینی هیچ مسئولیتی مبنی بر شناخت صحیح حق و باطل ندارند؟؟؟
آیا تشخیص نادرست بعضی افراد دینی به گردن اونها نمیندازه و فردای قیامت نباید پاسخگو باشن؟؟؟
(ضمنا منظورم افراد اصلی و یا افراد سیاسی وابسته نیست منظور فقط و فقط قشر عام هستن)


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید:Gol:

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد محراب

[=arial]

طاهر;782748 نوشت:
سلام
میخوام بدونم در جامعه فعلی که احزاب و شخصیت های سیاسی متفاوت با جهت گیری های خاص وجود داره
و مردم حق انتخاب و طرفداری از هر شخصیت و هر گروهی رو دارن
و این وسط طبیعتا فقط و فقط یک راه حق وجود داره و مطمئنا همه پیرو اون نیستن!
و در عین حال خیلی از ملاکها شاید به نحوی از اعتبار خارج شده باشن

مثلا اگر به طورمثال بگیم هرکس پیرو ولایت فقیهه برحقه!
ممکنه شخصی اینطور اظهار کنه ولی در جناحی مخالف رهبری قرار گرفته باشه
و یا کسی به ظاهر در خط ولایت باشه ولی در باطن خیر...
توی چنین شرایطی ,دین چه محدودیت و خط قرمزی برای جانبداری از حق و باطل تعیین کرده؟؟؟
آیا چون حق انتخاب برای افراد وجود داره هرکسی طرفدار هر حزب وشخصیتی (چه باطل چه حق) (چه آگاهانه , چه از روی بی اطلاعی ) (چه هدفدار چه بی هدف ) که خواست میتونه بشه و هیچ مسئولیتی بابت رای و یا جانبداری هاش نداره؟؟؟؟
آیا افراد از منظر دینی هیچ مسئولیتی مبنی بر شناخت صحیح حق و باطل ندارند؟؟؟
آیا تشخیص نادرست بعضی افراد دینی به گردن اونها نمیندازه و فردای قیامت نباید پاسخگو باشن؟؟؟
(ضمنا منظورم افراد اصلی و یا افراد سیاسی وابسته نیست منظور فقط و فقط قشر عام هستن)

با سلام
عرض ادب احترام
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید چند مساله را مد نظر داشت

اولین مساله
تعریف صحیح و کامل کلید واژه های است که ما با انها سرو کار داریم
و از طرفی بیان صحیح رابطه هر کدام از این عبارتها و ارتباط اینها به هم به گونه ای که چندین هر فردی می تواند چندین واژه را دارا باشد.
عبارتها و کلید واژه هایی چون:
انقلابی واقعی
ضد انقلابی
منافقی که انقلاب را به خاطر منافع خود قبول دارد
مسلمان و مومن واقعی
مسلمان صوری و در واقع منافق
نفوذی دشمن
محب انقلاب اسلامی
پیرو ولایت فقیه
محب ولایت فقیه
مطیع ولایت فقیه
محب نظام اسلامی
و......

ببینید بزرگوار
هرفردی می تواند به طور همزمان چندین عبارت را دربرگیرد [=arial]به عبارتی هر کدام ازواژه ها با هم وجه تشابه و وجه اختلافی هم دارند.(((دقت کنید)))
مثلا فردی می تواند انقلاب نباشد ولی مسلمان باشد و یا مسلمان باشد ولی پیرو ولایت فقیه نباشد و یا غیرمسلمان باشد ولی شخص ولی فقیه را به خاطر دانشمند بودنش قبول داشته باشد ویا غیرمسلمان باشد ولی انقلابی باشد ویا فردی می تواند ضد انقلاب باشد ولی محب ولی فقیه باشد یعنی شخص ایشان را به خاطر سیاست دقیق و خوب و شاید شخص ایشان را دوس داشته باشد
یا مثلا انقلاب را دوس داشته باشد ولی به خاطر غرض های شخصی با شخص ولی فقیه در تضاد باشد

یا مثلا مسلمان نیست و حتی کافر است ولی انقلاب را به خاطر این که در دنیا مقابل ظالم ایستاده است دوست دارد وبه خاطر این دوس داشتن هیچ قدمی هم بر نمی دارد فقط خوشش می اید و در صحبت ها از انقلاب حمایت می کند و اکر بگویند خب حالا که دوستش داری قدمی هم برای ان بردار می گوید نه کاری نمی کنم
و.........
می توان شق های مختلف دیگری را هم دراورد
یعنی همه این موارد با شق های مختلف شدنی است
هیچ تعجبی ندارد که فردی به عناوین مختلف و به دلایل مختلف از نظامی و حکومتی پیروی نماید و یا دوستش داشته باشد

ادامه داردددد

[=arial]سلامی دوباره :Gol:
و عرض ادب و احترام

مساله دوم که باید توضیح داده شود این که:
کسانی هستند که در هر کدام از تعاریف جای می گیرند ولی در جریانها به خاطر عوامل متعددی از تعریف خود خارج می شوند و جای دیکری قرار می گیرند مثلا فردی دوست دار انقلاب است و محب ولی فقیه ولی در جریان سیاسی به خاطر این که با فلان مسئول لج کرده است و علیه نظام کار می کند تا با ناکار امد نشان دادن نظام به شخص فلانی ضربه بزن
د

و یا مثلا فردی علیه نظام کار می کرد ولی در جریانی خاص و بنابرمنفعتی که در جریانی خاص دارد به نفع نظام کار می کند و یا انقلابی است ولی باز در جریان خاصی و به خاطر مصالحی علیه نظام کار می کند

خب این مسایل بارها در تاریخ نظام و انقلاب اتفاق افتاده است و افراد به دلایل مختلف چه حق و چه باطل و چه درست و چه نادرست و تغییر موضع داده اند و این اتفاق کماکان ادامه دارد و خواهد داشت.

[=arial]ادامه داردددد

[=arial]با سلام و احترام :Gol:

بزرگوار طبق مبانی دینی انسان هر فعلی که در این دنیا انجام می دهد نسبت به ذره ذره ان پاسخکو است ودر قیامت پاسخگو خواهد بود
خداوند در قران می فرماید فمن یعمل مثقال ذرت خیر یره
چگونه ممکن است انسانی دست به اقدامی بزند ولی عندالله پاسخگو نباشد مگر می شود؟؟؟

انسانها را در تقسیم بندی هایی که در پست های قبلی عرض کردم مد نظرتان باشد
فردی که مثلا به خاطر بغض شخصی به خاطر مساله ای درصدد ضربه زدن به اوست و یا می خواهد با ضربه زدن به نظام تسویه حساب شخصی نماید و یا ......هر کاری را که انجام می دهد چه خوب باشد چه بد باید عندالله پاسخگوی باشد.

انسان موظف است در مسیر حق باشد
انسان باید در راه حق قرار بگیرد انسان باید تلاش نماید تا از حق دفاع نماید
نمی شود که انسان با علم به این که این جناح و این مسیر حق است ولی به خاطر این که ان جناحی که حق است مقابل جناح و حزب اینهاست با ایشان مخالف نماید

چنین مخالفت هایی قطعا مخالفت با شرع و دین و اسلام است
و کسانی که مقابل حق و شرع و دین ایستاده اند قطعا باید نزذ باری تعالی پاسخگو باشند

واما این که انسان به اندازه وسع و توانایی اش باید تصمیم بگیرد و به اندازه همین وسع اش پاسخگو خواهد بود
ایه قران می فرماید لایکلف الله نفسا الا وسعها
انسان ها به اندازه وسع و توانایی و استعداد و ....خود باید به دنبال حق و حقیقت بگردند و بسته به این استعداد و توانایی هایشان موظف به پاسخگویی خواهند بود.

انسان اگر عالم باشد و در مقابل حق عناد ورزی نماید قطعا عذاب خواهد شد
انسان اکر جاهل باشد و توسط عده ای گول بخورد ان عده که ایشان را کمراه کرده اند عذاب خواهند شد
انسان اگر جاهل باشد و درصدد رسیدن به علم باشد ولی عده ای با دوز و کلک مانع از رسیده ایشان یه حقیقت و علم شود ان عده عذاب خواهند شد
.ووووووووووووووو

بقیه شق های مساله را خودتان می توانید دربیاورید
به طور کلی انسان ها به اندازه وسع و توانایی خود که در را حقیقت و برای رسیدن به ان زحمت کشیده و تلاش کرده اند ماجور خواهند بود

محراب;782929 نوشت:
با سلام و احترام

سلام استاد ....
مشکل اینجاست که هر گروهی به حقانیت خودشون ایمان دارن و خودشونو محق میدونن اینکه فرمودین طرف نسبت به مسئله جاهل باشه یا افرادی از عدم اطلاعش سوء استفاده کنن و....
خب اینها خودشون انتخاب کردن و نه تنها این انتخاب رو حق میدونن بلکه جانبداری از حزب و یا شخصیت محبوبشونو و تبلیغ اونو درست میدونن ،تقریبا هرگروهی حتی یه درصد هم در انتخابشون شک ندارن
هرگروهی ادعای حق بودن داره ...
در چنین شرایطی چطور میشه حق رو از باطل تشخیص داد اصلا ملاک راه حق چیه واقعا؟؟؟؟
ضمن اینکه حتی اونهایی که به ظاهر شاید راه درستی میرفتن هم دیگه قابل اعتماد نیستن و اکثرا به نوعی لغزیدن و فقط گروهی شاید کمی به حق و حقیقت نزدیکترند!!!:Sokhan:

وقتی میشه گفت اون شخص جاهله نسبت به موضوع که واقعا بدون مطالعه بدون اطلاع، طرفداری کنه خب مسلما چنین شخصی حقیقت رو بفهمه، نظر و عقیدش عوض میشه
ولی وقتی یه فرد مطلع جانبداری میکنه وقتی میدونه ، میبینه و باز تغییری توی نگاه و طرزفکرش ایجاد نمیشه ، این یعنی اصلا علاقه ای به شنیدن حرف حق نداره خودشو به خواب زده و فقط جانبداری متعصبانه میکنه
(جالبه که هیچ سودیم واسش نداره ((قشرعام)) :Gig:)

چرا این اتفاق می افته؟؟؟ چرا افراد مذهبی م دچار این لغزش هامیشن؟؟؟؟

چرا افرادی با دیدن حقیقت بازهم حاضر به پذیرشش نیستن؟؟چرا عقاید مذهبی اشخاص روی عقاید سیاسی شون تاثیر نمیزاره؟؟؟

چطور دینی که کمک میکنه به دوری از گناهان و نلغزیدن و.... به تشخیص راه حق توی این بعد کمکی نمیکنه؟؟
(منظورم افرادیه که فوق العاده مذهبی ن و مطمئن هستیم از ایمانشون ولی گرایش سیاسی ای دارن که ازشون انتظار نمیره)

اصلا چطور میشه بعضی از افرادی که عمری رو توی راه دین قدم برداشتن تااین حد منحرف میشن و باعث انحراف جماعت زیادیم بشن چرا اعتقاداتشون جلوی انحراف رو نمیگیره؟؟؟ نمیشه گفت ریشه ای نبوده چون بالاخره یه تحول دو روزه که نبوده که بخوان دوباره برگردن به حالت قبل بالاخره عمری تو این خط بودن!!
در صدر اسلامم افراد مشابهی بودن که ابتدا صحابه رسول الله (ص) بودند و بعد به دشمنان اهل بیت علیه السلام پیوستند، خب چرا این اتفاق می افته؟؟؟

[=arial]

miss_targol;783664 نوشت:
در چنین شرایطی چطور میشه حق رو از باطل تشخیص داد اصلا ملاک راه حق چیه واقعا؟؟؟؟

با سلام
عرض ادب و احترام

بزرگوار ملاک در چنین مواردی مولفه های دینی بوده و هست و خواهد بود
قران و اهل بیت(ع) و معارف این دو گوهر گرانقدر که وصیت پیامبر خدا(ص) برماست

معیار حق و باطل بودن این دو گزینه است چه دیانت چه سیاست و چه جنک و چه صلح و چه اقتصاد و چه فرهنگ و.........

miss_targol;783664 نوشت:
ضمن اینکه حتی اونهایی که به ظاهر شاید راه درستی میرفتن هم دیگه قابل اعتماد نیستن و اکثرا به نوعی لغزیدن و فقط گروهی شاید کمی به حق و حقیقت نزدیکترند!!!

تاریخ هم چنین مسایلی را به خود دیده است
امثال طلحه و زبیر و......کم نبوده و نیستند و نخواهند بود
ولذا مولی علی(ع) به ان مردی که در جنک جمل پرسید کدامتان حق هستید ان طرف همسرپیامبر و طلحه و زیبر که اصحاب پیامبر بودند و این طرف شما علی(ع) و.....
حضرت فرمودند شما ابتدا حق و باطل را بشناس و بعدا افراد را با ان بسنج و هیچ گاه افراد معیار حق و باطل نبوده و نیست و نخواهد بود الا فرد معصوم که پیامبر فرمود الحق مع علی و علی مع الحق


miss_targol;783664 نوشت:
چرا این اتفاق می افته؟؟؟ چرا افراد مذهبی م دچار این لغزش هامیشن؟؟؟؟

علل متعدی می تواند داشته باشد
شهوت قدرت
شهوت ثروت
شهوت مناصب دنیا
و.......
خب همه اینها انسان را تغییر می دهد اگر انسان مواظب خود نباشد در معرض تغییر است و این تغییر به مرور زمان است و دفعی نیست

خداوند می فرماید: ان النسان لفی خسر
هر اینه انسان در خسران است انسان اگر مواظبت بر خود و فکر و اندیشه و اعتقادات خود نکند که هر لحظه در خسران است و زیان و باید که انسان مواظب خود باشد.

البته می توان گفت که برخی ها هم از اول منافقانه وارد شده بودند و تا به حال نقش بازی می کردند و واقعا در این مسیر نبودند و منتظر فرصتی بودند تا مافی الضمیر خود را بیرون بریزند.

miss_targol;783664 نوشت:
چرا افرادی با دیدن حقیقت بازهم حاضر به پذیرشش نیستن؟؟چرا عقاید مذهبی اشخاص روی عقاید سیاسی شون تاثیر نمیزاره؟؟؟

همین مطالبی که در بالا گذشت
عناد با حق و در مقابل حق نیزدر تاریخ سابقه بسیار دارد
دلایل مختلفی می تواند داشته باشد
حب قدرت و ثروت و مال و منال و مناصب حکومتی و فرزند و منافع حرب و گروه و مطامع دنیوی و.....دلایلی است که انسان را از راه حق باز می دارد و انسان با اختیار خود در مقابل عقاید خویش می ایستد و به مرور زمان تغییر رفتار می دهد و در مقابل اعمال گذشته خویش و دوستان و خویشان و ملت نیز می ایستد

miss_targol;783664 نوشت:
چطور دینی که کمک میکنه به دوری از گناهان و نلغزیدن و.... به تشخیص راه حق توی این بعد کمکی نمیکنه؟؟
(منظورم افرادیه که فوق العاده مذهبی ن و مطمئن هستیم از ایمانشون ولی گرایش سیاسی ای دارن که ازشون انتظار نمیره)

بزرگوار این افراد تقوای فردی دارند یعنی نماز و روزه و حج و.....دارند
ولی تقوی اجتماعی ندارند
تقوای سیاسی ندارند
بصیرت سیاسی ندارند
خب تقوای فردی خوب است ولی در اجتماع باید تقوای دیکری هم داشت والا سر ادم کلاه می رود.
مثل خوارج که بسیاری شان حافظ قران بودند و از نماز خواندن بسیار دست و پیشانی شان پینه بسته بود ولی ایشان بصیرت سیاسی و تقوای اجتماعی نداشتند.

بله الان هم ممکن است فردی با حجاب باشد مثل مریم رجوی معلون و یا مثل مسئولین سیاسی دیگری که تقوی فردی دارند و اهل نماز و روزه هستند ولی در اجتماع رعایت تقوا نمی کنند و دروغ می گویند و ابروریزی می کنند و تهمت می زنند و .....

[=arial]

miss_targol;783664 نوشت:
اصلا چطور میشه بعضی از افرادی که عمری رو توی راه دین قدم برداشتن تااین حد منحرف میشن و باعث انحراف جماعت زیادیم بشن چرا اعتقاداتشون جلوی انحراف رو نمیگیره؟؟؟ نمیشه گفت ریشه ای نبوده چون بالاخره یه تحول دو روزه که نبوده که بخوان دوباره برگردن به حالت قبل بالاخره عمری تو این خط بودن!!
در صدر اسلامم افراد مشابهی بودن که ابتدا صحابه رسول الله (ص) بودند و بعد به دشمنان اهل بیت علیه السلام پیوستند، خب چرا این اتفاق می افته؟؟؟

با سلام
عرض ادب و احترام
خیلی خلاصه بخوایم جواب بدیم
همان جواب مولی علی(ع) را می دهیم که فرموند ایشان حق و باطل را نشناخته اند
و افراد را معیار خود قرار داده اند و فرد نمی تواند معیار برای حق و باطل باشد

انسان مختار است
انسان در معرض خسران و زیان است
هوای نفس انسان بر انسان غلبه می کند
شیطان بر انسان غلبه می کند
تشخیص نادرست انسان را گمراه می کند
.......

[="Purple"]

محراب;785892 نوشت:

با سلام
عرض ادب و احترام
خیلی خلاصه بخوایم جواب بدیم
همان جواب مولی علی(ع) را می دهیم که فرموند ایشان حق و باطل را نشناخته اند
و افراد را معیار خود قرار داده اند و فرد نمی تواند معیار برای حق و باطل باشد

انسان مختار است
انسان در معرض خسران و زیان است
هوای نفس انسان بر انسان غلبه می کند
شیطان بر انسان غلبه می کند
تشخیص نادرست انسان را گمراه می کند
.......

سپاس استاد از توضیحات کاملتون:Gol::Gol::Gol:

پرسش:
اشخاص متعدد با افکار و سلائق متفاوت گاهی تشخیص اصلح در انتخابات دشوار می کند، با توجه به خلط بین حق و باطل آیا انسان ها در برابر تشخیص اشتباه مسئولیت دارند؟

پاسخ:
بدون شک انسان ها در برابر انتخاب هایشان مسئول هستند، چون عرصه، عرصه انتخاب کسی است که قرار است مسئولیت جامعه اسلامی را برعهده بگیرد، مسئولیت دین و فرهنگ مردم را، مسئولیت معیشت مردم را، مسئولیت برقراری عدالت در جامعه را، تحقق عزت برای مردم و مانند آن، لذا امام حسین(علیه السلام) حتی حاضر شدند کشته شوند اما رأی به حکومت یزید ندهند.
مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند:
«همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است»(1)
و نیز میفرمایند:
«یك انتخاب خوب، یك انتخاب درست، نه فقط در طول چهار سال، گاهی در طول ده‌ها سال تأثیراتش برای كشور باقی میماند.(2)
البته درست است که گاهی تشخیص مصداقِ اصلح واقعا دشوار می شود، اما بالاخره انسان با تفکر و مشورت می تواند به تشخیص گزینه درست نزدیک شود. برای تشخیص ملاک های مختلفی وجود دارد که باید آنها را در نظر بگیرد، مواردی چون:

حق ملاک است، نه اشخاص

هرگز چهره ها، یا انتساب ها به چهره ها نمی تواند ملاک تشخیص حق باشد، بلکه باید حق را در ورای اشخاص تشخیص داد، و سپس رفتار انسان ها را با آن سنجید، همانطور که امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
«الْحَقُّ لَا يُعْرَفُ بِالرِّجَالِ اعْرِفِ‏ الْحَقَ‏ تَعْرِفْ‏ أَهْلَه‏»؛ حق با اشخاص شناخته نمی شود، حق را بشناس تا افراد به حق را بشناسی.(3)
پس اصلح بودن شخص ربطی به شهرت او یا انتساب او به انسان های بزرگ ندارد، بلکه اصلح کسی است که رفتارش بهترین باشد، امام خامنه ای می فرمایند:
«اصلح یعنی چه کسی؟ یعنی کسی که همین هدف‌ها را دنبال کند؛ یعنی کسی که همین دردها را بداند و حس کند؛ یعنی کسی که برای ریشه‌کنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد؛ یعنی کسی که به حال قشرهای محروم و مستضعف دل بسوزاند.

اصلح کسی است که هم به ترقی و پیشرفت کشور و توسعه‌ی اقتصادی و غیراقتصادی بیندیشد؛ هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آن‌چنان محو و مات نشود که از یاد قشرهای مظلوم و ضعیف غافل بماند. اصلح کسی است که به فکر معیشت مردم، دین مردم، فرهنگ مردم و دنیا و آخرت مردم باشد. اصلح کسی است که بتواند این بارِ عظیم را بر دوش بگیرد؛ هر کسی نمیتواند این بار را بر دوش بگیرد»(4)

بینش و بصیرت
کسی برای مسئولیت در انقلاب اسلامی شایسته است که انقلابی و بصیر باشد، مقام معظم رهبری می فرمایند:
«معیار اصلی این است كه كسانی سر كار بیایند كه همتشان بر حفظ عزت و حركت كشور در جهت هدفهای انقلاب باشد.(5)
و شاخص برای سنجش این امر، امام امت است، همان طور که مقام معظم رهبری می فرمایند:
«سفارش من به جوانها این است که با چشم باز نگاه کنید، با بصیرت نگاه کنید، هر حرفی را از هر گوینده‌ای نپذیرید. مبدأ حرکت و مبدأ انقلاب، امام بزرگوار است، حرف او را حجّت بدانید؛ نگاه کنید ببینید امام چه میگفت. نگویند اگر امام هم امروز بود، این‌جوری عمل میکرد؛ نخیر، این غلط است؛ ما سالهای متمادی با امام بودیم و امام را بهتر از آنها می‌شناسیم. امام اگر امروز بود، همان فریاد ابراهیمی، همان فریاد بت شکن را امروز هم میزد؛ همان فریادی که ملّت را بیدار کرد و به انقلاب رساند.(6)

بررسی شعارها
شعارهای هر شخص نشان از آرمان های او دارد، لذا راه خوبی برای تشخیص گزینه حق است، رهبر معظم انقلاب در این باره می فرمایند:
«شعارها را نگاه كنید، ببیند شعارهائی كه تعیین میكنند، چه جور شعارهائی است؟ گاهی بعضی‌ها - البته اشتباه میكنند - برای جلب آراء، شعارهائی میدهند كه این شعارها از حدود قدرت و اختیاراتشان بیرون است؛ اینها را مردم هوشمند ما میتوانند بشناسند، مراقبت كنند، دقت كنند. آنچه كه برای مردم لازم است، آنچه كه فوریت بیشتری دارد، آنچه كه با واقعیات و امكانات كشور سازگار است، آنچه كه به افزایش قدرت درونی ملت می‌انجامد، آنها را در شعارهایشان بگنجانند؛ این یكی از معیارها است».(7)

بررسی رفتارها
رفتار شخص در مسئولیت های پیشینش، و همچنین در زمان کاندیداتوری می تواند ملاک دیگری برای سنجش صلاحیت وی باشد، مقام معظم رهبری می فرمایند:
«نكته‌ی دیگر این است كه رفتار داوطلبان در ریخت‌وپاش و خرج و تبلیغاتِ زیاد از اندازه‌ی لازم میتواند ماها و آحاد مردم را نسبت به آنچه كه بعداً پیش خواهد آمد، آگاه و هشیار و بیدار كند. آن كسی كه یا از بیت‌المال هزینه میكند، یا از پول مشتبه به حرامِ بعضی‌ها استفاده میكند، نمیتواند اطمینان مردم را جلب كند؛ به این چیزها خیلی باید توجه كرد»(8)

مشورت با علما و دلسوزان متعهد و بصیر

اگر کسی از میان نامزدها کسی را نمی شناخت، یا باز هم با این شاخص هایی که گذشت توان تشخیص شخص اصلح را نداشت، اینجا باید به کسانی مراجعه کند که آگاه بوده و در انتخابشان این شاخص ها را رعایت می کنند، امام خامنه ای در این خصوص می فرمایند:
«آنجایی هم که نمی‌شناسید، نگویید من نمی‌شناسم پس رأی نمیدهم؛ نه، بروید سراغ کسانی که به دین آنها، به تعهّد آنها و به بصیرت آنها اطمینان دارید، از آنها سؤال کنید؛ این راه علاج است.(9)

اشتباه در تشخیص، علی رغم تحقیق
اگرچه ملاک های متعددی برای تشخیص وجود دارد و انسان موظف است آنها را در انتخابش دخالت دهد، اما به هر دلیلی ممکن است باز هم اشتباه کند، اینجا دیگر او بازخواست نخواهد شد.
بنابراین در یک کلام کسی که چارچوب ها را در انتخاب رعایت نکند، و یا مسائل اقتصادی را بر مثلا مسائل دینی و فرهنگی ترجیح دهد و امثال چنین رویکردهایی را اتخاذ کند قطعا روز قیامت مسئول خواهد بود، اما کسی که مسئله انتخاب اصلح را ساده نگرفته، و خودش را در درون جناح ها و احزاب اسیر نکرده، و تلاش خودش را در تشخیص مصداق اصلح به کار گرفته، و با انسان های آگاه نیز مشورت نموده، اما به هر دلیلی به نتیجه اشتباه رسیده است طبیعتا مسئول نخواهد بود، چون تشخیص مصداق حق در چنین فرضی خارج از توان او بوده، و قرآن کریم می فرماید:
«لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»؛ خداوند کسی را خارج از توانش تکلیف نمی کند.(10)


_____________________________________________
1. 1376/2/31، در دیدار جمعی از خانواده های ایثارگران.
2. ۱۳۹۲/۰۲/۲۵، در دیدار اقشار مختلف مردم.
3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج40، ص126.
4. 1384/2/17، بیانات در دیدار مردم شهرستان جیرفت.
5. 1392/2/25، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم.
6. 1395/8/12، بیانات در دیدار دانش آموزان و دانشجویان.
7. 1392/2/25، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم.
8. 1392/3/06، بیانات در دانشگاه امام امام حسین(ع).
9. 1394/12/05، بیانات در دیدار مردم نجف آباد.
10. بقره:286/2.

موضوع قفل شده است