جمع بندی ما چه نیازی به حورالعین داریم؟؟

تب‌های اولیه

57 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Blue"]

moaqfe;530912 نوشت:
براي اينكه به وظايف عمل كنند

بقول معروف سياست تشويق

تشویق؟؟به وسیله ی برطرف کردن نیاز جنسی؟؟توی بهشت؟؟:Moteajeb!::Moteajeb!:

اصن داریم؟؟؟[/]

313;531179 نوشت:

تشویق؟؟به وسیله ی برطرف کردن نیاز جنسی؟؟توی بهشت؟؟:Moteajeb!::Moteajeb!:

اصن داریم؟؟؟

چرا نه؟

وقتي در جامعه كنوني هم اين موضوع براي تشويق به ثواب يه امر عادي شده ، اونوقت توقع داريد در آنزمان نباشه ؟ نميدونم چرا تلاش ميشه چهره اي غير واقعي از اينگونه مسائل نمايش داده بشه

[="DarkSlateGray"]وا.......چه قدر تعریف کرده....ازحوریان.....

مردای سایت وانرن یک وقت....[/]

313;531179 نوشت:
[="Blue"]

تشویق؟؟به وسیله ی برطرف کردن نیاز جنسی؟؟توی بهشت؟؟:Moteajeb!::Moteajeb!:

اصن داریم؟؟؟[/]

کاملا مشخصه این بحث تشویق که دوستمون میگن درسته
چون اولا قرآن صریحا در مورد مرد ها اعلام میکنه
دوما برعکس بانوان ، مرد های این غریضشون شدیدا قابل تحریک و قوی هست

سلام مجدد خدمت دوستان

اینکه بخواهیم بحث کنیم حورالعین به چه درد می خورد؟! مگه آنجا نیاز به بچه و زاد و ولد داریم یا نه و از این گونه حرف ها، به نظر بنده اینگونه مباحث جنبه انحرافی دارد و مخاطب را از آنچه مقصود آیات مشتمل بر وعده حورالعین و سایر پاداش های بهشتی است دور می کند! هدف آن آیات که نعمت های مختلف بهشتی و از جمله حورالعین را یادآوری می کند، ایجاد انگیزه و شوق و رغبت در اهل ایمان است، و منطقی اینست که مباحث ما هم پیرامون این محور متمرکز شود. به ویژه اینکه در قرآن کریم، از حورالعین به تنهایی یاد نشده بلکه معمولا در کنار سایر نعمت های بهشتی ذکر شده است. حورالعین _با همه توصیف ها و زرق و برق هایی که دارد_ یکی از هزاران پاداش بهشتی برای اهل ایمان است. خدای سبحان در قران کریم از ده ها پاداش بهشتی یاد کرده که یک موردش همسران زیبای بهشتی است.

ذکر ثواب ها و پاداش های بهشتی، به هدف ایجاد رغبت و امید _و به قول دوستان، تشویق_ برای بندگان خداست. تشویق و جایزه گذاشتن همیشه تاثیر مثبتی در روحیه افراد می گذارد و اراده و توان آنها را برای انجام نیکی ها بیشتر می کند، همانگونه که وعده تنبیه و عقاب، زمینه دوری آنها از بدی ها را فراهم می آورد. «ایجاد انگیزه و رغبت با تعیین تشویق و پاداش»، و «ایجاد ترس و نگرانی با تعیین تنبیه و عقاب»، مطلبی ساده و روشن است و نیازی به اثبات ندارد؛

همین الان که بازی های جام جهانی برپاست _و فکر و ذکر بیشتر مردم را به خود مشغول کرده(!)_ در این بازی ها، تمام تیم های حاضر، به امید صعود به دور دوم و ترس از حذف از گردونه رقابت ها، سخت تلاش می کنند! آنهایی هم که قوی تر اند، با انگیزه بیشتر برای فتح جام طلایی تلاش می کنند! وعده همین پادش های اعتباری و مادی، در آنان چنین انگیزه های قوی ای ایجاد کرده! خداوند متعال که راستگوترین است و هرگز در وعده اش تخلف نمی کند، همه بندگانش را به بهترین و عالی ترین پاداش های حقیقی وعده داده؛ آیا رواست و عاقلانه است که وعده های راستگوترین را نادیده بگیریم و از آن چشم پوشی کنیم؟!


وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قيلاً (نساء/122)
و آنان كه ايمان آورده‏ اند و كارهاى شايسته انجام داده‏ اند آنان را به باغ هايى در آوريم كه از فرو دست آن جويباران روان است كه هميشه در آن جاودانه‏ اند. خداوند به راستى وعده نموده است و سخن چه كسى از خداوند راست‏‌تر است

پرسش:
در بهشت لذات مادی وجود ندارد، پس این وسط وظیفه حورالعین چیست؟ اصلا بفرمایید توصیف نعمت های بهشتی چگونه است؟

پاسخ:
در کدام آیه یا روایت گفته شده که در بهشت نعمت های مادی وجود ندارد؟! اتفاقا بسیاری از نعمت های بهشتی _که در آیات قرآن به آن اشاره شده_ از نوع نعمت های مادی است. همین سوره واقعه که اشاره کردید، از سه دسته سابقون و اصحاب الیمین و اصحاب الشمال نام می برد و نعمت های بهشتی دو گروه اول را در قالب نعمت های مادی، و عذاب گروه سوم را هم در قالب عذاب های مادی ترسیم می کند. در بسیاری از آیات از باغ ها و قصرها و درختانی که نهرهای روان زیر آن جاری است و حتی از جزئیات زیادی از نعمات مادی _که نمونه ای از آن ها، در سوره الرحمن آمده_ اشاره شده است.

نمی خواهم بگویم ماده آن جهان از جنس همین ماده غلیظ و پست و در معرض فرسایش این دنیاست، بلکه عرضم این است که یک مدل از نعمت های بهشتی، مشابه همین نعمت های مادی است، با حذف نقایص و عیب‌هایش!.

حورالعین یا همان همسران زیبای بهشتی که انیس و همدم و یار همیشگی همسرانشان هستند، یکی از این هزاران نعمت مادی بهشتیان است که در چندین آیه از قرآن کریم، و نیز در روایات متعدد از آن ها یاد شده است. حور، جمع حوراء، به معنای زنی است که سفیدی چشمش بسیار سفید و سیاهی آن نیز بسیار سیاه باشد، و یا به معنای زنی است که دارای چشمان سیاه همچون چشم آهو باشد. «عین» در این جا جمع کلمه «عیناء»، به معنای درشت چشم می باشد. بنا بر این، معنای لغوی «حور العین» مشخص است و مراد از آن، زنانی هستند که دارای چشمانی زیبا و جذاب هستند.(1)

در برخی روایات، برترین لذت [جسمی] دنیوی و اخروی، لذت زنان یاد شده، مانند: «و في الكافي، و تفسير العياشي، عن الصادق (علیه السلام): ما تلذذ الناس في الدنيا و الآخرة بلذة أكبر لهم من لذة النساء، و هو قوله: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِينَ- الآية ثم قال: و إن أهل الجنة ما يتلذذون بشي‏ء من الجنة أشهى عندهم من النكاح، لا طعام و لا شراب.»؛ [در میان نعمت های مادی] مردم در دنیا و آخرت به لذتی بزرگتر از لذت زنان بهره نبرده اند و این است معنای آیه زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ... .(2)

جالب این که خدای متعال لذت قرب خود _که از لذات بزرگ معنوی و برتر از لذات مادی بهشتیان است_ را بعد از ذکر لذات مادی یاد می کند؛ شاید یک علتش این باشد که نوع انسان ها با لذات مادی دمساز اند و در هنگام وعده، آن را آسان‌تر درک نموده، و به عمل نیک و دوری از بدی، شوق بیشتری پیدا می کنند: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ»؛ خداوند به مردان و زنان باايمان، باغ هايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسكن‏ هاى پاكيزه ‏اى در بهشت هاى جاودان (نصيب آنها ساخته) و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اينها) برتر است و پيروزى بزرگ، همين است.(3)

و اما در توصیف کلی نعمت های بهشتی، عرض می کنم که مطابق آموزه های دینی، عالی ترین نعمت های دنیا، با حذف تمام نقص ها و آفت هایش، در بهشت موجود است، به علاوه نعمت های بسیار دیگر که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به هیچ فکری هم خطور نکرده است!

نعمت های بهشتی حقیقتا به وصف در نمی آیند، زیرا بهشت عالمی دیگر است و نسبت آن به دنیا، مانند نسبت دنیا به عالم رحم می باشد. اگر فرض کنیم، جنینی قدرت درک و فهم می داشت و می خواستیم عالم دنیا و نعمت هایش را برایش تشریح کنیم، چگونه این کار را می کردیم؟! ناچار بودیم، دنیا و نعمت هایش را به تصویر عالم رحم تعریف و توصیف کنیم و زیباترین ذهنیاتی که جنین در عالم رحم درک می کند را برایش مثال زنیم، ولی وقتی جنین متولد می شود و حقیقت نعمات دنیوی را می بیند، آن ها را نه در قیاس با نعمت های عالم رحم، بلکه به مراتب فوق آن می یابد.

تعریف و توصیف های قرآن از نعمت های بهشتی نیز متناسب با درک و فهم ما از دنیا و نعمت های دنیاست که آن ها را می شناسیم و با آن ها انس گرفته ایم و غیر آن را درک و تجربه نکرده ایم، لذا در آیات قرآن، در توصیف نعمت های بهشتی، بیشتر درباره زیباترین جلوه های نعمت های دنیایی مثال زده شده است، مانند:
قصرهایی زیبا با درختانی که نهرها از زیر آن جریان دارد و از جهت کمیّت و کیفیت خوردنی ها و نوشیدنی هایش، حد اعلی رعایت شده و نعمت هایش تمام نشدنی است و آن چه که بهشتیان هر لحظه اراده و اشتها نمایند برایشان حاضر و مهیا می شود و خدمت گزاران با نشاط و جوان و زیبا رویانی که دائم ساقی و بر گرد آنان اند و همسران پاکی از حور عین که دست احدی بر آنان نخورده و در زیبا رویی و نشاط، وصف ناپذیرند و لباس های فاخر و زیبا و زینت هایی که برایشان مهیا شده و... .

هیچ گونه تهدیدی از جهت زوال و کم شدن و از دست رفتن و فاسد شدن و کهنه گشتن و تکرار شدن و سایر آفات دنیوی، این نعمات را تهدید نمی کند و بهشتیان هرگز از فردوس برین اخراج نمی شوند و هیچ گاه به آفت رنج و تکرار و خستگی و مانند آن دچار نمی شوند و به صورت ابدی و همیشگی غرق در بالاترین نعمت های ممکن هستند.(4)

کارهای دنیایی از قبیل کار و زحمت و رنج کسب حلال و مانند آن، طبیعتا در بهشت وجود ندارد زیرا در آن جا هر آن چه که بهشتیان اراده کنند، مهیا و حاضر می شود. «لَهُمْ فيها ما يَشاؤُنَ خالِدينَ كانَ عَلى‏ رَبِّكَ وَعْداً مَسْؤُلاً»؛ جاودانه هر چه بخواهند در آن جا دارند. پروردگار تو مسئول [تحقق‏] اين وعده است.(5) و هیچ گونه رنج و ناراحتی از جهت کسب آن چه می خواهند ندارند. «لا يَمَسُّهُمْ فيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجينَ؛ نه رنجى در آن جا به آنان مى‏ رسد و نه از آن جا بيرون رانده مى‏ شوند.(6)

لذات و نعمات عالی دنیوی، با حذف تمام آفات و نقص هایش، در بهشت موجود است، از این رو به لذت ازدواج و همسر داشتن در آیات متعدد اشاره شده است. «وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ»؛ و در آن جا همسرانى پاكيزه خواهند داشت و در آن جا جاودانه بمانند.(7) نیز قصرهای زیبایی که نهرهای روان در زیر آن جاری است و سایر نعمت هایی که اندکی از توصیفشان گذشت.
«
وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَليلاً»؛ و به زودى كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده ‏اند، در باغهايى كه از زير [درختانِ‏] آن نهرها روان است درآوريم. براى هميشه در آن جاودانند، و در آنجا همسرانى پاكيزه دارند، و آنان را در سايه ‏اى پايدار درآوريم.(8)
مواردی که اشاره شد، همه از جنس توصیف زیباترین نعمت های دنیاست که در توصیفات بهشتی قرآن، در سوره های الرحمن، دهر، واقعه و آیات دیگر به آن ها اشاره شده است و هر گونه آفت دنیوی از آن ها نفی شده است، اما وقتی نوبت به توصیف نادیده ها و ناشنیده ها می رسد، قرآن به اشارتی اکتفا می کند زیرا ترسیم چنین فضایی و درک حقیقت آن، برای انسانی که به زمین و نعمت هایش انس گرفته، دور از ذهن می نماید:
«فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»؛ هيچ كس نمى‏ داند چه چيز از آنچه روشنى ‏بخش ديدگان است به [پاداش‏] آنچه انجام مى‏ دادند براى آنان پنهان شده است.(9)

تعبير به «هيچ كس نمى‏ داند» و نيز تعبير به «قُرَّةِ أَعْيُنٍ» (آنچه مايه روشنى چشم هاست)، بيانگر عظمت بی حساب اين مواهب و پاداش ها است، مخصوصا با توجه به اين كه «نفس» به صورت نكره در سياق نفى آمده و به معنى عموم است و شامل همه نفوس می شود، حتى فرشتگان مقرب خدا و اولياى پروردگار!.(10)

از پیامبر گرامی اسلام نقل شده که فرمود: «ان اللَّه يقول اعددت لعبادى الصالحين ما لا عين رأت، و لا اذن سمعت، و لا خطر على قلب بشر»؛ خداوند مى‏ فرمايد: من براى بندگان صالحم نعمت هايى فراهم كرده‏ ام كه هيچ چشمى نديده، و هيچ گوشى نشنيده، و به فكر كسى خطور هم نکرده است!.(11) اين حديث را بسيارى از مفسران از جمله طبرسى در مجمع البيان و آلوسى در روح المعانى و قرطبى در تفسيرش نقل كرده‏ اند و محدثان مشهوری مانند بخارى و مسلم نيز آن را در كتب خود آورده‏ اند.

ـــــــــــــــــــــــ
(1) تفسير نمونه، ج ‏21، ص 212.
(2) الميزان، ج‏3، ص 118.
(3) توبه/ 72.
(4) به عنوان نمونه رجوع کنید به: سوره های الرحمن، دهر، واقعه.
(5) فرقان/ 16.
(6) حجر/ 48.
(7) بقره/ 25.
(8) نساء/ 57.
(9) سجده/ 17.
(10) تفسير نمونه، ج‏17، ص 148.
(11) تفسير نمونه، ج‏17، ص 149.

موضوع قفل شده است