لزوم داشتن مرجع تقلید

تب‌های اولیه

65 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام
ببخشید که وارد بحث می شوم. صحبت ها به گونه ای است که احساس می شود راه هر گونه تحقیق و تعقل بسته شده است و انسان ها فقط ملزم به تقلید شده اند. در حالی که تقلید یکی از راهکارهای سه گانه برای دریافت احکام و وظایف است و مخصوص کسانی است که نه اجتهاد می کنند و نه احتیاط. خوب مسلم است که اینان علاوه بر عقل خود به منابع نقلی نیز نیاز دارند. و همان طور که جناب شریعت عقلانی اشاره کردند در قرآن بیان شده که از اولی الامر اطاعت کنید و همان اولی الامر فرموده اند که در غیبت ما به فقیهان مراجعه کنید. اگر در درستی روایاتی که اجازه رجوع به فقها را می دهند تردید دارید، بحث دیگری است.
و اما درباره عقل، مساله مهم این است که عقلی که براساس آن می خواهیم درستی احکام صادر شده را بسنجیم و اگر ناسازگار بود آن ها را نپذیریم، واقعا همان معیار سنجش حق و باطل است یا بر محاسبات دنیاپرستانه خودمان نام عقل گذاشته ایم.
راستش من هم واقعا خوشم نمی آید دوباره پای مثال پزشکی را وسط بکشم. ولی در مثال پزشکی، گاهی اشتباه پزشک نه پس از چند روز که حتی پس از چند ساعت و با مرگ بیمار مشخص می شود، که دیگر کاری از کسی ساخته نیست و قابل جبران نیست. اما درباره دین، فرموده خود خداوند است که بر کسی جز وسعش تکلیفی ندارد. و آن فقیه هم که تمام تلاش خود را برای استخراج احکام دینی به کار گرفته (اورعیت کافی داشته) اگر مرتکب اشتباهی شود گناهی بر او نیست؛ همین طور آن کسی هم که تقلید کرده. راه تفکر و مطالعه بسته نشده. مهم این است که هر کس در حد وسعش تلاشش را برای دریافت صحیح دستورات دینی کرده باشد، اگر می تواند با اجتهاد و اگر نمی تواند با تقلید یا احتیاط.

[="Microsoft Sans Serif"]درود :Gol:

شریعت عقلانی;505449 نوشت:

با سلام.
عارفان را از کجای آیه استخراج کردید؟ موسی و خضر هر دو پیامبر بودند.

آن یک استخراج شخصی بود؛ شما آنرا نادیده بگیرید.
نقل قول:
ظاهرا توجه نمی فرمایید.
بنده نگفتم منظور فقیهان است. شما گفتید تقلید از پایه و اساس باطل است بنده هم گفتم خیر در قرآن اصل تقلید آمده. حال چند و چونش را باید از روایات بدست آورد. مثل نماز که اصلش در قرآن آمده و جزییاتش را از روایات بدست می آورند.

بله درست است.

دل ارام;505576 نوشت:


این دو بسیار بسیار باهم متفاوت هستند


والا من چندباری دلایل شما رو خوندم اما "بسیار بسیار متفاوت هستند " رو قانع نشدم.
انشالله که بقیه قانع بشند

muiacir;505720 نوشت:
والا من چندباری دلایل شما رو خوندم اما "بسیار بسیار متفاوت هستند " رو قانع نشدم.
انشالله که بقیه قانع بشند

سلام

ببینید من این جمله رو برای چی گفتم

دل ارام;505576 نوشت:
اطاعت از رسول و خدا کجا
تقلید از مجتهد کجا

اولا
ایا شما مقام رسول و خدا را می توانید با مقام مجتهد مقایسه کنید ؟

دوما

تفاوت بین دو کلمه تقلید و اطاعت را دقت بفرمایید

حالا ببینید اینکه من گفتم این دو جمله یا دو موضوع بسیار با هم متفاوت است ایا قانع کننده نبود ؟؟!!

یک مساله دیگه الان به ذهنم رسید
اطاعت از خدا و رسول واجب و ضروری دین است

ولی ایا تقلید از مجتهد هم ضروری دین است ؟

باتوجه به اینکه خود مجتهدین گفته اند اگر اعمالتان درست باشد ولی تقلید نکنید مقبول است

حالا ایا بسیار بسیار متفاوت بودن انها باز قانع کننده نیست ؟

موفق باشید

دل ارام;505576 نوشت:
ما موظف نیستیم از علما اطاعت کنیم ولی به شرط قبولی تقلید می توانیم تقلید کنیم

با سلام.
ماموظفیم هر چه علما در رساله هایشان گفتند بگوییم چشم. ( تقلید )
ما موظفیم هر چه پیامبر در قرآن و سنت گفته بگوییم چشم ( اظاعت )
منتها بسیاری از افعال پیامبر برای ما حجت شرعی است. ولی افعال مراجع برای ما حجت شرعی نیست. بلکه فقط فتاوایشان در رساله حجت شرعی است. لذا تقلید ذیل اطاعت است. اطاعت شمولیت بیشتری دارد و تقلید را هم در بر می گیرد.
دل ارام;505576 نوشت:
مثلا اگر علما بگویند به جنگ برو ما موظف به اطاعت نیستیم

خیر. اگر علما یا مرجع تقلیدمان فرمان جهاد دادند باید بگوییم چشم ( بر طبق نظر علما جهاد در تمام زمان ها واجب است )
دل ارام;505576 نوشت:
واگر بخواهیم در این مورد تقلید کنیم خود عالم باید اول به جنگ برود تا ما بتوانیم
از رفتن او تقلید کنیم

این فرضتان هم اشتباه است. اگر فرمان جهاد صادر شد باید به جنگ رفت جدای از اینکه خود مرجع به جنگ برود یا نرود. در هیچ جا چنین چیزی نخواندم که شرط جهاد این است که خود مرجع هم به جهاد برود. شاید جهاد برای او در جایی دیگر تعریف شده باشد.
دل ارام;505576 نوشت:
تا به حال هیچ عالمی از کلمه اطاعت در قران تقلید را برداشت نکرده است وگرنه قبل از شما همه می گفتند
و دلیل قرانی بر تقلید می اوردند

دلیل عقلی آن آنقدر واضح است که نیازی به دلیل قرآنی نیست. ما باید در هر امری به سراغ عالم تر از خود برویم. علوم دینی هم از این مساله مستثنی نیستند.

فرق بین تقلید از پیامبر و مراجع در این است که سخن پیامبر به واسطه شخصیت وی قابل اطاعت است ولی سخن مرجع به واسطه استنادش به سخن معصوم قابل اطاعت است. برای همین هم می توان از مرجع دلیل اینکه فلان حکم را از کدام آیه یا روایت آورده است جویا شویم.
در این پست کارشناس محترم کتاب هایی در زمینه ادله نقلی احکام آورده است.
http://www.askdin.com/thread38698.html#post505918
از آنجایی که این کتاب ها معمولا ثقیلند مردم عادی به همان تقلید کفایت می کنند. .ولی راه برای تحقیق و پژوهش برای مقلدان باز است و می توانند بروند و این کتاب ها را مطالعه بفرمایند.

دل ارام;505576 نوشت:
ممکن است پیامبر کارهایی بکند که خاص او باشد و تقلید از انها برای ما جایز نباشد

بله همان طور که از تمام افعال پیامبر نمی توان تقلید کرد مگر خودش بگوید از افعال مراجع هم نمی توان تقلید کرد بلکه تقلید یعنی اطاعت از فتاوای مراجع.
و من الله توفیق

دل ارام;505731 نوشت:
اطاعت از خدا و رسول واجب و ضروری دین است

ولی ایا تقلید از مجتهد هم ضروری دین است ؟


تقلید از مجتهد همان تقلید از خدا و رسول است. در واقع زمانی میتوانی از آنها تقلید کنی که بدانی آنگاه آگاه به اقوال خدا و معصومین هستند و البته انسان های عادلی هم هستند. در واقع اطاعت از مراجع به دلیل انتساب اقوالشان به خدا و رسول است. اگر چه خطا در آن راه دارد ولی خطای آن نسبت به مردم عادی کمتر است.
و من الله توفیق

دل ارام;505731 نوشت:
باتوجه به اینکه خود مجتهدین گفته اند اگر اعمالتان درست باشد ولی تقلید نکنید مقبول است

درست باشد یعنی چی؟

شریعت عقلانی;505953 نوشت:
برای همین هم می توان از مرجع دلیل اینکه فلان حکم را از کدام آیه یا روایت آورده است جویا شویم.

سلام

اگر شما برای احکام از مجتهد دلیل و برهان خواستید این دیگر اسمش تقلید نیست بلکه تحقیق است

به نظرم شما مساله تقلید را با تحقیق اشتباه گرفته اید

تقلید یعنی اطاعت کور کورانه و بدون دلیل

با عرض معذرت یک مثالی که شاید جالب نباشد مجبورم بزنم
به میمون که ادای انسان را بدون هیچ دلیلی در می اورد می گویند تقلید می کند از انسان

اگر شما دنبال دلائل احکام بروید دیگر کور کورانه اطاعت نکرده اید و تقلید هم نکرده اید

موفق باشید

دل ارام;506731 نوشت:
اگر شما برای احکام از مجتهد دلیل و برهان خواستید این دیگر اسمش تقلید نیست بلکه تحقیق است

به نظرم شما مساله تقلید را با تحقیق اشتباه گرفته اید

تقلید یعنی اطاعت کور کورانه و بدون دلیل

با عرض معذرت یک مثالی که شاید جالب نباشد مجبورم بزنم
به میمون که ادای انسان را بدون هیچ دلیلی در می اورد می گویند تقلید می کند از انسان

اگر شما دنبال دلائل احکام بروید دیگر کور کورانه اطاعت نکرده اید و تقلید هم نکرده اید


با سلام خدمت دوست گرامی.
ظاهرا باز مباحثه به بحث های لفظی کشیده شده.
بنده هم آن تقلیدی را که شما می فرمایید ( میمون وار ) نمی پسندم و قبول ندارم.
ولی چنین تقلیدی نمودی در جامعه ما ندارد.
هیچ مرجع تقلیدی نگفته که در مورد ادله نقلی احکام و فتاوا حق ندارید از ما بپرسید. علت نپرسیدن مردم هم مشخص است. متون دینی و ادله نقلی احکام آنقدر سنگین و تخصصی هستند که مردم حوصله سوال پرسیدن و تحقیق کردن را ندارد. اگر شخص محققی در مورد یک حکم توانست تحقیق کند و به نتیجه ای برسد می تواند در آن مورد به نظر خودش عمل کند. ولی اجتهاد یعنی مطالعه تمام متون دینی و علم کافی در آن داشتن تا شخص بتواند ادعا کند که می تواند نظر معصوم را دراین زمینه جویا شود.
آیا شما چنین ادعایی دارید؟ درست است که شما فردی محقق هستید. ولی آیا اشراف کامل به تمام متون و علوم دینی دارید؟ اگر دارید که مجتهد هستید و اگر نیستند باید به نظر عالم تر از خود گوش دهید. در کنار تقلید کردن از مرجع راه برای تحقیق باز است. ولی تا زمانی که به آن درجه از اجتهاد نرسیده اید عقل حکم می کند که به سخن عالم تر از خود گوش دهید.
و من الله توفیق

از همه شرکت کنندگان در تاپیک بخاطر اظهار نظر و پی گیری مباحث تشکر می کنم.

علت تأمل بنده برای شرکت و ادامه بحث با بزرگواران با وجود اینکه پی گیر فرمایشات دوستان هستم ، تقسیم کاری است که در این انجمن شده و چون مباحث کم کم از حوزه فقه خارج و به حوزه علوم دیگری می رود بحث را باید کارشناسان دیگری ادامه دهند اما ناچارم مسائلی را در جهت تکمیل مباحث گذشته عرض کنم به همین جهت در این پست هم اشاره ای اجمالی به موضوع می کنم تا مباحث را جمع بندی کنیم که ادامه بحث به این صورت نتیجه ملموسی ندارد .

بنده هم معتقدم یادگیری یک اصل است اما هیچ وقت جای تقلید را نمی گیرد اصولا انسان بدون تقلید یاد نمی گیرد !
کودکان را بنگرید آموزش آنها با تقلید است و با تقلید رشد می کنند ؛ ما هم این طور هستیم در جایی که نمی دانیم به راحتی و بدون هیچ تأملی تقلید می کنیم وقتی می خواهیم از دارویی استفاده کنیم نمی رویم ابتدا چند سال فارماکولوژی بخوانیم و به تفصیل در مورد داروها بدانیم بعد برای سر دردمان قرصی بخوریم !
در هنگام نماز خواندن شک می کنیم که سه رکعت خواندیم یا چهار رکعت باز هم معقول نیست که چند سال برویم حوزه و ابتدا ادبیات عرب و معانی و بیان و بعد منطق و اصول فقه و فقه و رجال حدیث و حدیث شناسی بخوانیم سپس با مراجعه به روایات متوجه شویم که تکلیف ما چیست ! و آیا باید بنا بر سه بگذاریم یا چهار و ...
همه این ها برای این است که راحت زندگی کنیم تقلید زندگی را آسان تر می کند اگر قرار بود هیچ کس تقلید نکند زندگی دچار مشکل می شد اگر نگوییم محال می شد !
تقلید یا اطاعت یا هر چیزی که نامش را بگذارید ، منافاتی با اندیشیدن ندارد چون قرار نیست هر انسانی در همه چیز تخصص داشته باشد و اصلا ممکن نیست بنابراین در جایی باید اندیشید و در بسیاری باید تقلید کرد.

در مورد دین هم ما معتقدیم همه احکام در قرآن آمده و پایه و اساس قرآنی دارد ، اصلا ادعای خود قرآن این است :
وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ ( نحل 89)
و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است، بر تو نازل كرديم.
از این رو در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم:
ما مِنْ أَمْر یَخْتَلِفُ فِیْهِ اثْنانِ اِلاّ وَ لَهُ أَصْلٌ فِى کِتابِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لکِنْ لاتَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجالِ (اصول كافي، ج 1، كتاب فضل العلم، «باب الرّد الي الكتاب و السنّة»، حديث 6)
هیچ چیزی نیست که دو نفر در آن اختلاف نظر داشته باشند مگر آنکه اصلی در کتاب خداوند عز و جل در آن مورد وجود دارد اما عقول بشری به آن نمی رسد !
در حدیث دیگری از حضرتش آمده است : «
يا جابر! ان للقرآن بطنا و للبطن ظهرا و ليس شيء ابعد من عقول الرجال منه انّ الاية لينزل اولها في شيء و اوسطها في شيء و آخرها في شيء و هو كلام متصرف علي وجوه» (وسائل الشيعه، ج 18، ص 150، حديث 74)
اي جابر! همانا براي قرآن، بطني و براي آن بطن ظاهري است و از عقل مردم چيزي دورتر از آن (قرآن) نيست؛ زيرا آغاز يك آيه درباره چيزي نازل مي‌شود، بخش مياني آن درباره چيزي و پايان آن درباره چيز ديگري است و حال آن كه كلامي چند وجهي است.

...

با چنین بیاناتی روشن است که حداقل تمام قرآن در دسترس ما نیست و جز راسخون در علم یعنی خود رسول خدا ص و ائمه علیهم السلام آن را درک نمی کنند از این رو قرآن دستور داده است که وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا(حشر 7)
«آنچه پیامبر به شما دستور مى دهد اجرا کنید و آنچه شما را از آن نهى مى کند باز ایستید»
در روایات نیز داریم که امام می فرمودند اگر حکمی دادم بگویید تا منبع آن را از قرآن نشان تان دهم ؛ دقیقا همین نکته است که ما را تا ابد برای دریافت دقیق دین و فهم درست قرآن ، وامدار اهل بیت علیهم السلام می نماید .

بدین جهت ما برای استفاده از تمامی روایات و استخراج احکام دینی از مجموعه آنها ، نباید و نمی توانیم به دنبال اصول و ریشه قرآنی هر روایتی باشیم دقیقا همین مسئله محل انحراف عده ای است که فکر می کنند به خاطر احادیث عرضه روایات به قرآن (*) باید هر روایتی را به قرآن عرضه کرد در حالی که این روایات ناظر به مواردی اختلافی و نا مشخص از میان خود روایات بوده که محصول تحریف یا تعارض است ، تا چه بسا قرآن بتواند روشن گری کند و صحت آنها را واضح نماید اما روایاتی که خود صریح و روشن هستند و صحت سند و محتوای فرمایش معصوم علیه السلام در مقایسه با روایات دیگر کاملا در دسترس فهم عرفی است ، قابل مقایسه با آیات نیست حتی اگر تناقضی بین آنها دیده شود چه به فرمایش خود قرآن و اهل بیت علیهم السلام، آیاتی در قرآن متشابه و محل اختلاف فهم عقول بشری هستند که طبعا نمی توانند میزان و ملاک فهم صحیح همه روایات حتی روایات صریح و روشن از این دریچه باشند.

از طرفی نیز استفاده از روایات پیامبر و اهل بیت علیهم السلام برای درک صحیح دین امری ساده و همگانی نیست این کار نیاز به تخصص و سال ها تحصیل و تجربه دارد در علم فقه به صورت منطقی یک دسته بندی بین مردم در این بحث شده که فرمودند عده ای که توان دارند و می توانند رنج تحصیل و متخصص شدن را به جان بخرند چه عالی ! بیایند و خود بفهمند و عمل کنند !
عده ای که در این مسیر هستند اما هنوز به انتهای آن یعنی فهم قطعی نرسیدند مختارند که احتیاط کنند و به صورتی به تکالیف دینی عمل کنند که نتایج به دست آمده گذشتگان را نقض نکنند.
عده ای هم مثل بنده و بسیاری از مردم مثل هر کار دیگری که در آن تخصص ندارند باید به کسی که به او اطمینان دارند گوش فرا دهند و به دستورهای او عمل کنند بتوانند عملی دینی و مطابق دستور الهی انجام داده باشند.
حال اگر کسی از این سه گروه بیرون باشد یعنی نه توان و تخصص دارد که خود بفهمد و نه در چنین مسیری قرار گرفته و نه می خواهد تقلید کند چگونه با خداوند در قیامت احتجاج خواهد کرد که خدایا من راهی را که تو گفته ای ، رفته ام (حال موفق شده یا اتفاقا به جهت فهم نادرست خود یا دیگری از دین ناموفق بوده ام) تو مرا به بهشت ببر !

بنده کسی را متهم نمی کنم اما معتقدم بسیاری از این کنکاش های فکری اگر بخواهد خدای نکرده به عملکرد دینی بزرگواری خدشه وارد کند محتمل است که جزء وساوس شیطانی است نه عنایات رحمانی !

بزرگواران اگر فرمایشی دارند بفرمایند تا تاپیک بسته و بحث جمع بندی شود.

همیشه سلامت و موفق باشید

پی نوشت:
*مثل این روایت از رسول گرانقدر اسلام صلی الله علیه و آله : فما جاءكم عني من حديث وافق كتاب الله فهو حديثي، و أما ما خالف كتاب الله فليس من حديثي بحار‌الأنوار، ج2 ، ص227 – آن حدیثی که از من به شما رسیده و موافق کتاب خداست حدیث من است و آنچه مخالف قرآن است از من نیست !

سجاد;506914 نوشت:
بنده کسی را متهم نمی کنم اما معتقدم بسیاری از این کنکاش های فکری اگر بخواهد خدای نکرده به عملکرد دینی بزرگواری خدشه وارد کند محتمل است که جزء وساوس شیطانی است نه عنایات رحمانی !

سلام بر شما

بزرگوار پس این انجمن محتمل است شیطانی باشد زیرا محل کنکاش فکری هست و بسیاری اعتقادات را سست و یا از بین می برد

اگر شما اسم کنکاشهای فکری را وساوس شیطانی بگذارید پس باید عقل را تعطیل کنید و بگویید
فکر نکنید

اگر به قول شما این کنکاشهای فکری نبود الان شما نمی توانستید پشت میز در خانه تان بنشینید و با هزاران نفر در اقصی نقاط
جهان حرف بزنید و اعتقادات ناب خود را مبنی بر وساوس شیطانی بودن کنکاش فکری گسترش دهید

از طرفی این حرف شما مغایرت شدید دارد با این حدیث مشهور که یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است

[="Tahoma"][="Black"]

دل ارام;507826 نوشت:
سلام بر شما

بزرگوار پس این انجمن محتمل است شیطانی باشد زیرا محل کنکاش فکری هست و بسیاری اعتقادات را سست و یا از بین می برد

اگر شما اسم کنکاشهای فکری را وساوس شیطانی بگذارید پس باید عقل را تعطیل کنید و بگویید
فکر نکنید

اگر به قول شما این کنکاشهای فکری نبود الان شما نمی توانستید پشت میز در خانه تان بنشینید و با هزاران نفر در اقصی نقاط
جهان حرف بزنید و اعتقادات ناب خود را مبنی بر وساوس شیطانی بودن کنکاش فکری گسترش دهید

از طرفی این حرف شما مغایرت شدید دارد با این حدیث مشهور که یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است

با عرض سلام و احترام

از اظهار نظرتون تشکر می کنم

اما بزرگوار اصلا منظورم این نبود که شما فرمودید می تونید دوباره با دقت مطالعه بفرمایید . :ok:

همیشه سلامت و موفق باشید[/]

سجاد;508201 نوشت:
با عرض سلام و احترام

از اظهار نظرتون تشکر می کنم

اما بزرگوار اصلا منظورم این نبود که شما فرمودید می تونید دوباره با دقت مطالعه بفرمایید .

همچنین با عرض سلام و ادب

بزرگوار وقتی در پایان یا وسط بحث ما می ایید و می گویید این کنکاشهای فکری محتمل است وساوس شیطانی باشد

این توهین مستقیم به شرکت کنندگان در بحث است

شما هم همیشه موفق و موید باشید

موضوع قفل شده است