جمع بندی علت تکریم فرشتگان

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت تکریم فرشتگان
سلام و عرض ادب اخیرا که در باب فرشتگان و اوصاف آنها مطالعه کردم این سوال به ذهنم خطور کرد که با وجود عدم اختیار در این موجودات که جز واسطه ای برای اداره عوالم هستی و عبادت خداوند نیستند چرا  اینقدر مورد تکریم و  تمجید واقع شده اند. برای مثال نگاه کنید به یکی از دعاهای امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه که در خصوص حاملان عرش خداوند و فرشتگان مقرب او است و نیز آیات متعددی در قرآن که به صراحت امکان هر گونه سرکشی و نافرمانی را از آنها سلب میکند. برای جلوگیری از اطناب در این خصوص نیز خوانندگان و مشارکت کنندگان احتمالی در بحث را به مجلد هفدهم المیزان و بحث روایتی ذیل سوره فاطر احاله میدهم که طی آن حضرت علامه سه خصوصیت برای فرشتگان ذکر مینمایند با ترتیب زیر: اول آنکه هیچ نقشی ندارند جز به جریان انداختن اوامر الهی در مجرای خود دوم آنکه فاقد نفس و اراده مستقل هستند و هر فرمانی را که خداوند به آنها تحمیل نماید بی کم و کاست انجام میدهند و یارای تغییر و تبدیل در آن را ندارند سوم آنکه دارای مراتب مختلف و بلندی و پائینی هستند  حال سوال این است که چنین مخلوقاتی که به دلیل فقدان اختیار و ارده مستقل امکان سرپیچی از اوامر الهی و حتی ارتکاب خطا در اعمال خویش را ندارند چرا توسط امام سجاد ( ع) اینچنین ستوده و تمجید میشوند؟در خصوص ملائکه و بر اساس بسیاری آیات و روایات باید آنها را همچون ماشینهای پیچیده ای تصور کرد که برای انجام اموری شاق و خطیر ساخته شده اند و البته تمام وظایف خود را نیز بی کم وکاست و بدون آنکه خسته یا مستهلک شوند به خوبی انجام میدهند. بی شک میتوان و باید سازنده چنین دستگاه و ماشین شگرفی را که خداوند باشد تمجید کرد و ستود اما آیا ستایش و تمجید از خود ماشین و دستگاه بی اراده و برنامه ریزی شده نیز مقبول و قابل درک است؟! البته پاسخهایی از این دست که فرشتگان دارای اختیار هستند اما چون فاقد امیال و شهوات میباشند بنابر این عملی جز خواست و اراده خداوند از آنها سر نمیزند نیز توجیه کننده نیست و نوعی این همان گویی است. به عبارتی فقدان امیال و شهوات در واقع به معنای همان فقدان اراده بوده و تنها بازی با کلمات به نظر میرسد. از کلیه دوستان علاقمند دعوت به مشارکت مینمایم
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد مسلم
جمع بندی _____________________________ پرسش: با وجود اینکه ملائکه و فرشتگان که جز واسطه ای برای اداره عوالم هستی و عبادت خداوند نیستند اختیار ندارند، چرا  اینقدر مورد تکریم و  تمجید واقع شده اند؟ البته پاسخهایی از این دست که فرشتگان دارای اختیار هستند اما چون فاقد امیال و شهوات میباشند بنابر این عملی جز خواست و اراده خداوند از آنها سر نمیزند نیز توجیه کننده نیست، و نوعی این همان گویی است. چرا که فقدان امیال و شهوات در واقع به معنای همان فقدان اراده باز می گردد. پاسخ: پاسخ همان است خودتان در پایان سوالتان بیان فرموده اید، ملائکه قطعا اختیار دارند، منتهی فقدان امیال و شهوات مطلقا به معنای نفی اختیار و اراده نیست. بنابراین اشکالی که به پاسخ خودتان گرفته اید، اشکال دقیقی نیست. این که یک موجود به خاطر نداشتن انگیزه برای مخالفت و یا ارتکاب کار بد، همواره خوب رفتار کند به معنای عدم اختیار نیست، بلکه به معنای انتخاب عمل خوب است ولو آنکه این اختیار کردن و انتخابِ عمل خوب همیشگی باشد. روشن است که هر کسی مطابق با سلایق و علایق درونی اش انتخاب می کند، یک انسانی که مثل حاتم طائی سخاوتمند باشد طبیعتا همواره بخشش به دیگران را انتخاب می کند، اما این که همواره بین بخشیدن و عدم بخشیدن، بخشیدن را انتخاب می کند و انگیزه ای برای مخالف آن ندارد به معنای این نیست که او اختیار ندارد، بلکه بدین معناست که اینقدر در درون او صفات سخاوت پررنگ، و صفت بخل کمرنگ است که همواره مطابق سخاوت رفتار می کند. توان مخالفت با امر الهی صرفا با داشتن میل درونی به گناه یا شهوت و مانند آن میسر نمیشود، یعنی علاوه بر این که این موانع نباید باشد، در مقابل، باید صفات نیک و فضائل اخلاقی هم باشد تا اطاعت کنند، بنابراین این صفات نیک هم در ملائکه به قدری پررنگ است که همواره اطاعت را در برابر مخالفت برمی گزینند؛ در یک کلام آنها معصوم هستند همانگونه که انبیاء و ائمه(علیهم السلام) معصوم هستند و هیچ میلی به گناه و مخالفت با خداوند ندارند. بنابراین ملاک اختیار داشتن فقط این است که خود شخص انتخاب کند، نه اینکه چه میلی دارد و همواره چه چیزی را انتخاب می کند؛ اگر ملاک برای اختیار داشتن را این بدانیم که شخص حتما انگیزه برای کار خلاف داشته باشد در این صورت نعوذبالله خداوند هم اختیار نخواهد داشت، چرا که خداوند هم هیچ شهوت و امیال مادی در او راه ندارد، و به همین خاطر همواره کار خیر و خوب را انجام میدهد. گواه مدعا همان است که برای شما منشأ سوال شده است یعنی تمجیدها و مدح هایی که نسبت به ملائکه بیان شده است. چرا که روشن است که مدح و تمجید از موجوداتی که مجبور هستند هیچ توجیه منطقی ای ندارد، قرآن کریم در مورد ملائکه تعبیر « عِبادٌ مُكْرَمُون‏»(1) به معنای بندگانی بزرگوار را به کار می رود، طبیعتا این بزرگواری در صورتی است که این عبد بودن از سر اختیار باشد. پی نوشت ها:
  1. انبیا:26/21.
 
موضوع قفل شده است