جمع بندی عذاب وجدان شدید از اشتباهات گذشته
تبهای اولیه
سلام.واقعا باید به کجا پناه برد؟؟
من در زندگیم اشتباهات زیادی انجام دادم که آثارش هنوز هم هست و معلوم نیست تا کی ادامه داره من عذاب وجدان شدید دارم.
هیچ امیدی وجود نداره به هر دری زدم هر کسی رو خواستم صدا زدم اما نمی تونم جبران کنم هیچ کاری از دستم ساخته نیست
من خسته ام خسته شدم دیگه نمی تونم هر روز یک اتفاق هر روز یک گرفتاری
به کجا پناه ببرم؟ می خوام خودکشی کنم خودکشی من برای از دست دادن یا نرسیدن به چیز خاص نیست بلکه به خاطر عذاب وجدان هست.
همه می گن به خدا امید داشته باش و استغفار کن و از خدا بخواه اما شما ببینید حضرت آدم یه کار اشتباه کرد تا سالیان سال سرگردان بود.
من که وجودم رو دیگه هر چی بخواید گرفته باید چیکار کنم
من می گم خدایا من بی شعور بودم نفهم بودم و اون موقع ها نمی فهمیدم الان که فهمیدن چرا کسی نیست کمک کنه؟
چرا خدا می خواد بعضی ها زجر بکشن و از هر طرف راه نجات رو براشون می بنده ؟ چرا نمی شه یه خواسته ی شرعی رو برآورده کنه ؟ چرا باید همش التماس کنیم؟ چرا وقتی با خواری التماس کردیم کسی پاسخ نمی ده؟ هر ذکر و دعایی که می گن گفتم دیگه چیکار کنم؟
اصلا انگار به دنیا اومدم تا کار اشتباه بکنم و دیگران رو خوشبخت بکنم.
من عذاب وجدان دارم چیکار کنم دیگه نمی تونم ادامه بدم همه چیزمو از دست دادم
لطفا تایید کنید سوالمو من کمک می خوام.
سلام.واقعا باید به کجا پناه برد؟؟
من در زندگیم اشتباهات زیادی انجام دادم که آثارش هنوز هم هست و معلوم نیست تا کی ادامه داره من عذاب وجدان شدید دارم.
هیچ امیدی وجود نداره به هر دری زدم هر کسی رو خواستم صدا زدم اما نمی تونم جبران کنم هیچ کاری از دستم ساخته نیست
من خسته ام خسته شدم دیگه نمی تونم هر روز یک اتفاق هر روز یک گرفتاری
به کجا پناه ببرم؟ می خوام خودکشی کنم خودکشی من برای از دست دادن یا نرسیدن به چیز خاص نیست بلکه به خاطر عذاب وجدان هست.
همه می گن به خدا امید داشته باش و استغفار کن و از خدا بخواه اما شما ببینید حضرت آدم یه کار اشتباه کرد تا سالیان سال سرگردان بود.
من که وجودم رو دیگه هر چی بخواید گرفته باید چیکار کنم
من می گم خدایا من بی شعور بودم نفهم بودم و اون موقع ها نمی فهمیدم الان که فهمیدن چرا کسی نیست کمک کنه؟
چرا خدا می خواد بعضی ها زجر بکشن و از هر طرف راه نجات رو براشون می بنده ؟ چرا نمی شه یه خواسته ی شرعی رو برآورده کنه ؟ چرا باید همش التماس کنیم؟ چرا وقتی با خواری التماس کردیم کسی پاسخ نمی ده؟ هر ذکر و دعایی که می گن گفتم دیگه چیکار کنم؟
اصلا انگار به دنیا اومدم تا کار اشتباه بکنم و دیگران رو خوشبخت بکنم.
من عذاب وجدان دارم چیکار کنم دیگه نمی تونم ادامه بدم همه چیزمو از دست دادم
لطفا تایید کنید سوالمو من کمک می خوام.
کاربر گرامی؛
سوال شما از جهات متعددي براي ما ابهام دارد که براي پاسخگويي بايد براي ما روشن شود از جمله اينکه براي ما ننوشته ايد چه اشتباهی را مرتکب شدید؟ منظورتون از آثار باقی مانده چه آثاری است؟ چرا فکر می کنید اشتباه شما قابل جبران نیست؟ و ...
اما آنچه از نوشته شما روشن است، اين است که احساس تان ناشي از يک طرف از ناحيه افکار و برداشت هاي نادرست ديني و تلقين هاي منفي است که داريد. از طرف ديگر مشکلات و سختي هاي روحي و رواني که با آن دست به گريبان هستيد. به ظاهر با گناه يا گناهاني که انجام داديد ، از رحمت او نا اميد و مأيوس هستيد. در حالي که مطمئناً گناه شما هر چه باشد، از لطف و رحمت الهي بزرگ تر نيست. بنابراين توصيه ما اين است که سعي کنيد يک بار ديگر خدايتان را آن گونه که هست بشناسيد و رحمت او را هيچ گاه فراموش نکنيد.
از طرف ديگر که با تلقين منفي دست به گريبان هستيد. با ياد خدا و تلقين مثبت بر افکار منفي تسلط يابيد.
بدانيد در سفر زندگي هرکس ناخداي کشتي سرنوشت خويش است . بايد با مقصد و راه رسيدن به آن آشنا باشد تا فراز و فرودهاي زندگي را با موفقيت پشت سرگذارد؛ به عبارت ديگر، انسان بايد اهدافش را برگزيند و جهت دستيابي به آنها بکوشد. در غير اين صورت، چون کشتي بيسکان است و مسير حرکتش را امواج دريا تعيين مي کند.
عزيز گرامي ، ان شاء الله مشکلات دير يا زود برطرف خواهد شد ولي آنچه ماندگار ا ست، صفات و ويژگيهاي شخصيتي و اخلاقي شما نظير صبر و مقاومت، عفت و پاکدامني، پايبندي به ارزشهاي اخلاقي و ديني و رعايت وظايف شرعي است که شما را به مقام رضا و تسليم دربرابر خواست خداوند مي رساند .
ديل کارنگى در کتاب آيين زندگى مى گويد:
"با گذشت سالها دريافتم که يکى از بزرگترين مشکلات اشخاص بالغ، نگرانى و تشويش است. اکثريت افراد از مشکلات خود مى نالند".
بدانيد که :
زندگي موهبت است بپذيريدش.
زندگي زيبايي است، تحسينش کنيد.
زندگي اندوه است، با آن روبهرو شويد.
زندگي تکاپواست، به آن تن دهيد.
زندگي شادماني است، با آن نغمه سر دهيد.
زندگي تعهد است ، به آن وفا کنيد.
زندگي مصيبت است، بر آن غلبه کنيد.
زندگي گرفتاري است، تحملش کنيد.
زندگي راز است، کشفش کنيد.
زندگي لذت است، از آن بهره گيريد.
زندگي اميد است، آرزويش کنيد.
زندگي سفر است، به پايانش برسانيد.
زندگي مسأله است، حلش کنيد.
زندگي هدف است، به دستش آوريد.
زندگي وسيله بازي است، با آن بازي کنيد.
زندگي نبرد است، جرأت حضور در آن را داشته باشيد.
من در زندگیم اشتباهات زیادی انجام دادم که آثارش هنوز هم هست و معلوم نیست تا کی ادامه داره من عذاب وجدان شدید دارم.
هیچ امیدی وجود نداره به هر دری زدم هر کسی رو خواستم صدا زدم اما نمی تونم جبران کنم هیچ کاری از دستم ساخته نیست
من خسته ام خسته شدم دیگه نمی تونم هر روز یک اتفاق هر روز یک گرفتاری
هر چند ارائه پاسخ به سوال شما نیازمند توضیحات تکمیلی است که متاسفانه علی رغم پیام های مکرر مدیر ارجاع سوال هنوز به ایشان پاسخی نداده اید. درعین حال با توجه به متن سوال چند نکته رو عرض می کنم طبیعی است که با توجه به عدم پاسخ شما به پیام های مدیر ارجاع، پاسخ کامل نیست. در صورت تمایل توضیحات کامل تری رو بفرمائید تا در خدمت شما باشیم:
1- عالمی که ما در آن زندگی می کنیم، عالم مادی است که ساختار آن بر اساس نظام علیت و معلولیت است،یعنی هر چیز بر اساس علتهای شناخته شده یا ناشناخته تحقق می یابد. محال است معلولی بدون علت پدید آید ؛آتش میسوزاند، آب سرد می کند، ابر به بارش در میآید، ویروس بیماری میآفریند و دارو درمان میکند؛ همه این حوادث بر اساس ضابطه معینی نظام عالم را تشکیل میدهند. بنا بر این معلولات عالم بر اساس نظام علت و معلول است که بر تمام عالم هستی و از جمله زندگی انسان ها حکمفرما است.
2- مشکلات و سختی هایی در زندگی بر انسان وارد می شود، می تواند مولود عوامل گوناگونی باشد که یکی از آن ها، شکوفایی استعدادها و سازنده شخصیت انسان است.
بر اساس آیات قرآن و روایات نظام زندگی انسان در جهان هستی، نظام تکامل و پرورش است. همه مردم (از پیامبران گرفته تا دیگران) در حوادث روزگار دست و پنجه نرم میکنند تا تربیت و ساخته شوند و شایستگی دریافت پاداشهای عظیم الهی را کسب نمایند.
گاهی نعمت های الهی و الطاف ویژه و ناب خداوند در لباس «سختیها، تنگناها، مصیبتها و مشکلات» ظاهر می شود؛ چنان که خداوند انبیا، امامان و اولیا و دوستان خاص خود را در دنیا با انواع سختیها، مصیبت ها و شداید دچار ساخته است تا بدین وسیله بر ایمان و استواری آنان و بر مقام و مرتبت و منزلتشان بیفزاید؛ چنان که امیر مؤمنان (ع) می فرماید:
«انّ البلاء للظالم ادبٌ، و للمؤمن امتحان، و للانبیاء درجه و للاولیاء کرامه؛ (1) بلاها برای ستمگران جنبه کیفر و تأدیب دارد. برای مؤمنان، امتحان و برای پیامبران باعث ارتقای رتبه و درجه و برای اولیای الهی موجب کرامت و بزرگواری می گردد».
خداوند برای شکوفا کردن استعدادها و پرورش دادن بندگانش، آنان را با گرفتاریها میآزماید؛ یعنی همان گونه که فولاد را برای استحکام بیش تر در کوره میگذارند تا به اطلاح آبدیده شود، آدمی را نیز در کوره حوادث سخت پرورش میدهد تا مقاوم گردد. امتحان خدا با گرفتاری ها، به کار باغبان پر تجربه شبیه است که دانههای مستعد را در سرزمینهای آماده میپاشد. دانهها با استفاده از دادههای طبیعی شروع به رشد و نمو میکنند. به تدریج با مشکلات میجنگند و با حوادث پیکار مینمایند. در برابر طوفانهای سخت و سرمای کشنده و گرمای سوزان، ایستادگی به خرج میدهند تا شاخه گلی زیبا یا درختی تنومند و پرثمر بار آید که بتواند به زندگی خود در برابر حوادث سخت ادامه دهد.
خداوند نیز زندگی دنیا را برای انسان توأم با رنج و مشقت قرار داد تا وی را تربیت کند و استعدادهایش را شکوفا نماید.
شداید و ناملایمات برای انسان جنبه سازندگی دارند. بسیاری از کمالات است که جز در رو به رو شدن با سختیها و گرفتاری ها، جز در نتیجه برخوردها، جز در میدان مبارزه و پنجه نرم کردن با حوادث به دست نمیآید.
3- البته گاهی بلا و گرفتاری به عملکرد خود ما برمی گردد؛ مثل این که کاری را از روی جهل، عدم تدبیر و یا از روی لجاجت انجام دهیم؛ مثلاً کسی که بدون دقت و مشورت دست به تجارتی میزند و بعد ورشکست می شود، نمی تواند بگوید: خدایا! چرا مرا این طور کردی!
در صورتی که کوتاهی در انجام وظایف از انسان سر نزده، در مقابل بلا و گرفتاری به هر صورت که باشد، صبر نموده و خدا را شاکر باشد تا سفره نعمت هایش برای او بگشاید. امیر مؤمنان - علیه السلام - می فرماید:
«الدَّهْرُ يَوْمَانِ فَيَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَلَا تَحْزَنْ فَبِكِلَيْهِمَا سَتُخْتَبَرُ؛ (2)دنيا دو روز است: روزى به زيان توست و روزى به سود توست. روزى كه به سود توست، سرمست مشو . روزى كه به زيان توست، غم مخور؛ زيرا تو در هر دوى آن ها آزمايش مى شوى».
صبر و استقامت عصاره همه فضیلتها و خمیرمایه همه سعادت ها و ابزار وصول به هر گونه خوشبختى است. انسان بدون صبر هم در جهات مثبت به جایى نمىرسد ؛ هم در برابر عوامل منفى شکست مىخورد، چرا که صابر نبودن مساوى با شکست است. به همین دلیل کلید اصلى پیروزى ها، صبر است.
ادامه دارد .....
پی نوشت ها:
1. علامه المجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه.ق، ج 81، ص 198.
2. ابن شعبه حرانى، تحف العقول عن آل الرسول، جامعه مدرسين قم، 1404 ق، چاپ دوم، ص 207.
می خوام خودکشی کنم خودکشی من برای از دست دادن یا نرسیدن به چیز خاص نیست بلکه به خاطر عذاب وجدان هست.
همه می گن به خدا امید داشته باش و استغفار کن و از خدا بخواه اما شما ببینید حضرت آدم یه کار اشتباه کرد تا سالیان سال سرگردان بود.
من که وجودم رو دیگه هر چی بخواید گرفته باید چیکار کنم
با توجه به شرايط جامعه و ارتباط کاربران با اين مرکز، خوب است بدانيد تجربه ما نشان مي دهد اين تنها شما نيستيد که با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم مي کنيد. درگيري ذهني و حتي جسمي با مشکلات، يکي از ناملايمات رايج در جامعه امروزي است که بسيار فراگير شده و اختصاصي به شما ندارد. تامل در اين مسئله تا حدي زيادي شما را آرام کرده و کمک شاياني براي پيدا کردن راه حل مشکلاتتان به شما مي کند.
اي کاش براي ما مي نوشتيد که مشکلتان چيست و چرا نگاهتان به زندگي اين دنيا که نوعي موهبت الهي است، اين گونه است؟ چرا قصد کرده ايد با خودکشي علاوه بر ارتکاب گناه بزرگ، تمام پل هاي پشت سر خود را از بين ببريد ؟ زيرا خودکشي تنها گناهي است که بعد از آن هيچ گاه انسان فرصت توبه و پشيماني از آن و بازگشت دوباره را نخواهد داشت.
بار دیگر پيشنهاد مي کنيم در مکاتبات بعدي مشکل خود را با حوصله و صبر و شکبايي، با ما مطرح کنيد و از شرايط و مشکلات خود بنويسيد. اگر دوست ندارید در صفحه عمومی این مطالب ر ابنویسید به صورت پیام خصوصی با ما مطرح کنید تا د رحل اون به شما کمک کنیم.
در عین حال لازم است بدانيد در سفر زندگي هرکس ناخداي کشتي سرنوشت خويش است.(1) بايد با مقصد و راه رسيدن به آن آشنا باشد تا فراز و فرودهاي زندگي را با موفقيت پشت سرگذارد؛ به عبارت ديگر، انسان بايد اهدافش را برگزيند و جهت دستيابي به آنها بکوشد. در غير اين صورت، چون کشتي بيسکان است و مسير حرکتش را امواج دريا تعيين مي کند.
پي نوشت :
1. مدثر (74) آيه 38.
چرا خدا می خواد بعضی ها زجر بکشن و از هر طرف راه نجات رو براشون می بنده ؟ چرا نمی شه یه خواسته ی شرعی رو برآورده کنه ؟ چرا باید همش التماس کنیم؟ چرا وقتی با خواری التماس کردیم کسی پاسخ نمی ده؟ هر ذکر و دعایی که می گن گفتم دیگه چیکار کنم؟
توجه شما به امور معنوي و اعتقادي نظير دعا و توسل به اهل بيت عصمت و طهارت، امري به حق و به جا و طبق فطرت پاک انساني بوده و قابل تقدير است. اما با توجه به شرایطی که دارید لازم است به چند نکته توجه کنید:
خداي مهربان همه بندگان خويش را دوست دارد. فرمود : «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم» (1) نفرمود فقط مؤمنان را دوست دارد، بلکه فرمود: خداوند نسبت به همه مردمان (الناس) مهربان و بخشاينده است.
حقيقت روشن و بديهي اين است که ما خداي مهربان را نشناخته ايم. طرح مطالبي مثل "چرا خدا می خواد بعضی ها زجر بکشن و از هر طرف راه نجات رو براشون می بنده ؟ چرا نمی شه یه خواسته ی شرعی رو برآورده کنه ؟ چرا باید همش التماس کنیم؟ چرا وقتی با خواری التماس کردیم کسی پاسخ نمی ده؟" ناشي از نداشتن حسن ظن به خدا به خاطر عدم شناخت است. براي همين است وقتي دچار مشکل و سردرگمي در زندگي مي شويم، به جاي اين که بينديشيم و ضعف ها و عيب هاي کار خودمان را پيدا کنيم و سر نخ اصلي کار را بيابيم، آن را به مهربان ترين مهربانان نسبت مي دهيم. اي کاش مي دانستيم در بسياري از موارد، هر مشکلي که در زندگي ما پيش مي آيد، نتيجه کار کرد هاي خودمان است.(البته مشخص است که شما به خداوند حسن ظن داريد. ولي از روي ناراحتي و نگراني از آينده چنين نوشته ايد.)
کاربر گرامي؛
از نظر تعاليم ديني استجابت دعا همواره به معناي بر آورده شدن و عملي شدن آنچه ما خواسته ايم نيست . چه بسا اتفاق مي افتد که انسان رسيدن به مقصد يا برآورده شدن حاجتي را ايده آل و مطلوب خويش مي پندارد. چنان به منفعت و خير بودن آن يقين دارد که آن را همانند دو، دو تا چهار تا واضح مي داند، حال آن که واقعيت امر غير از پندار ماست. عکس آن نيز صادق است، يعني چه بسا امري را زشت و به ضرر خود مي پنداريم، ولي از آثار و عواقب آن بي اطلاعيم و نمي دانيم آن چه رُخ داده، از الطاف پنهان پروردگار است. قرآن کريم مي فرمايد:
« چه بسا از امري اکراه داشته باشيد، در حالي که خير شما در آن است، يا چيزي را دوست داشته باشيد و حال آن که شر و بدبختي شما در آن است. خدا مي داند و شما نمي دانيد». (2)
راز عدم استجابت برخي دعاها در اين واقعيت نهفته است که از باطن هستي و مصالح حقيقي خود و جهان بي خبريم. چه بسا که اگر حجاب از روي «حقيقت باطني» عالم کنار رود و آينده و نتيجه برخي خواستهها براي ما آشکارگردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف ميشويم. خدا را شکر ميکنيم که خواسته و حاجت ما را آن گونه که مي خواستيم ، برآورده نکرده است.
خداوند نسبت به بندگانش مهربان است. خير و خوشبختي واقعي بندگانش را ميخواهد، از اين رو اگر خواسته آنان به ضررشان باشد، اما آنان به جهت عدم اطلاع از باطن امور آن را از خداوند بخواهند، اجابت نميکند.
بنابراين نبايد از برآورده نشدن خواسته اي که به صلاح شما نيست و از مستجاب نشدن دعايي که براي شما نفعي در آن نيست، ناراحت شويد و از دعا کردن خسته شويد.
علت اصلي ترين عامل بروز چنين حالتي ، به اشتباه در فهميدن معناي استجابت بر مي گردد. در حالي که در تمام اوقات دعايتان نظر لطف خدا با شما بوده است، اما چون خواسته خود را طبق ميل خود، بر آورده نديده ايد، تصور کرده ايد که دعا مورد استجابت قرار نمي گيرد، يا نظر لطف به شما نشده است. چه بسيار دعاهاي مستجاب و نظر لطفي که با بر آورده نشدن خواسته همراه است و يا بالعکس برآورده مي شود.
در هر حال خوب است در کنار زمزمه با معبود و دعا کردن، با بهره وري بيشتر از قوه عقل و کارداني و مشورت با ديگران اسباب استجابت دعا را نيز فرهم کنيد. زيرا خداوند حکيم نظام هستي را بر پايه اسباب و مسببات قرار داده است. يعني براي پيدايش هر پديده اي علتي خاص و براي حل هر مشکلي راهکارهاي ويژه اي تعيين نموده است.
انسان بايد با تلاش قوي و به کمک عقل و فکر خدا دادي خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص براي رفع نياز هاي خود اقدام نمايد، همزمان با دعا و توسل به لطف و عنايت هاي خداوند اميدوار باشد . از او بخواهد اقداماتش را به هدف و نتيجه مطلوب برساند.
پي نوشت ها:
1. بقره(2) آيه 142.
2. همان، آيه 216.