جمع بندی زنا و صیغه بدون اجازه و اطلاع همسر( من آنچه شرط بلاغ بود گفتم تو خواه ...)

تب‌های اولیه

102 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

پرسش:
در اسلام چه فرقی بین زنا و اینکه مرد بدون اجازه و اطلاع همسرش، زن دیگری را فقط جهت ارضای نیاز جنسی صیغه نماید وجود دارد؟ آیا زنا همان صیغه بدون اجازه همسر است؟

پاسخ:
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

تفاوت ازدواج چه دائم و چه موقت با زنا در این نیست که همسر پیشین انسان اطلاع دارد یا خیر! اگر چنین می بود که ماهیت زنا و ازدواج یکسان می بود و فقط در گرو اجازه همسر اول می بود! در حالی که مطلقا رضایت همسر در زنا یا ازدواج بودن یک رابطه نقش ندارد. همان طورکه مردی که اصلا همسر ندارد تا بحث اجازه پیش بیاید، هم می تواند صیغه کند و هم می تواند زنا کند! زنا و صیغه در شرایط خودشان به خودی خود تفاوت دارند، نه اینکه یکی بی اجازه از همسر باشد و دیگری با اجازه!

نکته دوم:

روابط موقت جنسی از ضروریات هر جامعه ای به شمار می رود، نه اینکه برای هر فرد ضرورت دارد، منظور ما این نیست، بلکه به صورت کلی عرض می کنیم بالاخره باید جواز آن در جامعه باشد وگرنه جامعه طغیان خواهد کرد.
جوانی که به سن بلوغ رسیده است و امکان ازدواج دائم ندارد، یا مردی که از همسرش دور است، یا همسرش به هر دلیلی امکان تمکین او را ندارد، چه نسخه ای باید پیش پای ایشان گذاشت؟ ما سه نسخه بیشتر نداریم: رهبانیت جنسی که در بسیاری از او قات امکان ندارد و اگر هم کسی موفق شود آثار روانی مخربی بر او دارد، یا رهایی و افسار گسیختگی شهوت و ارتباط بی قاعده، یا روابط موقت در چارچوب؟(1)
و این جواز ارتباط موقت هم فکر می کنم در تمام دنیا یا حداقل بیشتر کشورهای جهان پذیرفته شده است، اما اسلام گامی فراتر نهاده و برای آن چارچوب تعیین کرده است.
اسلام می گوید اگر زن و مرد حتی برای یک لحظه بخواهند با یکدیگر ارتباط داشته باشند باید یک ازدواج شکل بگیرد، تا زن و مرد در حکم یک زن و شوهر باشند. این اوج احترام و کرامت بخشیدن اسلام به انسان، خصوصا زن است تا کسی زن را کارگر جنسی قلمداد نکند.

نکته سوم:

ازدواج یک رابطه مسئولانه و متعهدانه است که در قالب یک قرارداد محقق میشود، و این مختص اسام هم نیست، در همه جای دنیا اینگونه است که یا با یک جمله، یا با یک رفتار خاص ازدواج از زنا جدا میشود، فقط شکل آن قرارداد فرق می کند، و هر منطقه ای متناسب با فرهنگشان یک قرارداد اجتماعی دارند که رابطه خارج از آن را زنا می دانند، بنابراین تفاوت ازدواج و زنا در این قراداد اجتماعی و رسمی است.
اگرچه این مسئله اعتباری است اما آثار حقیقی دارد، همان طور که در خرید و فروش اینگونه است، خریدار و فروشنده روی دوتا کاغذ ماشین را به یکدیگر می فروشند، نه خریدار و فروشنده بزرگتر و کوچکتر می شوند، نه ماشین از جایش تکان می خورد، همه چیز اعتباری است، اما اگر همین تکه کاغذ نباشد خریدار متهم به دزدی خواهد بود و مردم او را سرزنش خواهند کرد.

بنابراین از آنجا که ازدواج چه دائم و چه موقت یک قرارداد معتبر و در گرو رعایت شرائط، و از آن طرف برخی مسئولیت ها است، حکمش از زنا جدا خواهد شد و آثار آن برقرار خواهد بود، مثلا ازدواج با دختر بدون اذن پدر، ازدواج با زنی که همسر دارد، ازدواج با زنی که در دوران عده است، ازدواج با دو خواهدر همزمان اینها ممنوع است، و از آن طرف آثار این ازدواج پابرجاست، یعنی اگر از این رابطه بچه ای متولد شد تکلیف مشخص است حلال زاده بوده، و از والدینش ارث میبرد.

نکته چهارم:

همواره باید ضرورت یک حکم را از سوء رفتار انسان ها تفکیک نمود، این که برخی از مردان تنوع طلب هستند و برخی حتی نوعی بیماری روانی دارند که به شکل افراطی دنبال رابطه های جنسی متنوع هستند، درست است اما یک حکم ضروری برای جامعه را نباید به خاطر سوء رفتار برخی تعطیل کرد!
بالاخره یک جاهایی این رفتار ضرورت دارد، و اگر ممانعت شود زنا در جامعه گسترش خواهد یافت. گاهی برخی از مردان، همسرانشان بیماری هایی دارند که نمی توانند تمکین شان کنند به عنوان نمونه مردی که همسرش بعد از تصادف قطع نخایی شده است و یکی دو سال بود که این وضع پیش آمده بود ولی تا حالا خودش را حفظ کرده وقتی در محل کار و خیابون خانم ها را با هفتاد قلم آرایش می بیند و از درون هم نیاز شدید دارد چه کند؟

نکته پنجم:

عمده اشکال ما در مسئله این است که گمان می کنیم با بستن باب صیغه و ازدواج مجدد، مردان را به وفاداری با همسرانشان پایبند می کنیم، در حالی که این خیالی ساده انگارانه است، ما با این کار فقط روابط قرارادادی و قانونی و با مسئولیت پذیری را به پنهان کاری و رابطه های بدون مسئولیت در لایه های زیرین جامعه تبدیل می کنیم.

بنابراین ازدواج مجدد، چه از نوع موقت آن و چه از نوع دائم آن، اگرچه مورد توصیه همگانی اسلام نیست، اما جواز آن به خاطر ضرورت های اجتماعی و پیشگیری از گناه و انحرافات اخلاقی باید باشد، شهید مطهری(ره) در رابطه به تعدد زوجات جمله ای می فرمایند که در ممنوعیت ازدواج موقت آن هم جاری است:
«امروز گناه جاى تعدد زوجات را گرفته است نه وفا، و به همين دليل مرد امروز سخت از تعدد زوجات كه براى او تعهد و تكليف ايجاد مى‏كند متنفر است. مرد ديروز اگر مى‏ خواست هوسرانى كند راه گناه چندان براى او باز نبود، ناچار بود تعدد زوجات را بهانه قرار داده هوسرانى كند. در عين اينكه شانه از زير بار بسيارى از وظايف خالى مى‏ كرد، از انجام بعضى تعهدات مالى و انسانى در باره زنان و فرزندان چاره‏ اى نداشت. اما مرد امروز هيچ الزام و اجبارى نمى‏ بيند كه كوچكترين تعهدى در زمينه هوسراني هاى بى ‏پايان خود بپذيرد. ناچار عليه تعدد زوجات قيام مى ‏كند».(2)

پی نوشت ها:
1. ر.ک: مطهری ، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، ج19، ص65.
2. همان، ج19، ص364.

موضوع قفل شده است