جمع بندی درخواست توضیحاتی پیرامون برخی صحابه پیغمبر صلی الله علیه و آله

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درخواست توضیحاتی پیرامون برخی صحابه پیغمبر صلی الله علیه و آله

با سلام

میخواستم بپرسم برخی از صحابه پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم ، مانند ابن عباس ، ابن مسعود و عمار بن یاسر هم پس از بیعت غدیر پیمان شکنی کرده و مرتد شدند ؟؟؟

چون در حدیثی از امام باقر سلام الله علیه آمده که پس از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همه مردم جز سه نفر (ابی ذر و سلمان و مقداد) همه مرتد شدند !!!

سپاس از شما ....:Rose:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مقداد

سؤال:
آیا برخی از صحابه پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، مانند ابن عباس، ابن مسعود و عمار بن یاسر هم پس از بیعت غدیر پیمان‌شکنی کرده و مرتد شدند؟

پاسخ:
برای یافتن پاسخ این سؤال ابتدا باید به بررسی روایات وارد شده در این رابطه پرداخته شود. در رابطه با این روایات چند نکته قابل توجه است:
اول: ارتداد اصحاب در روایات صحیح و معتبر اهل سنت بسیار وسیع تر از منابع شیعه و با روایات زیاد و متواتر مطرح شده است در حالی که در منابع شیعه، روایات صحیحی که بیان‌گر ارتداد اصحاب باشد بیش از سه روایت نبوده و به اصطلاح علم حدیث از خبر واحد تجاوز نمی‌کند. و بقیه روایات از نظر سند، دارای اشکالاتی هستند که نمی‌توان به آن‌ها اعتماد کرد.
در منابع شیعه تنها در دو کتاب اختصاص (شیخ مفید) و رجال کشی روایاتی در این زمینه آمده است که اکثر آن‌ها از نظر سند ضعیف هستند. تنها روایتی که در سندش، علی بن حسن فضال است، موثق و سه روایت دیگر صحیح هستند. (1)، (2)
در هر حال این چهار روایت برفرض این که هیچ اشکالی در سندشان نباشد در اصطلاح علم حدیث «خبر واحد» هستند که حجیت آن‌ها مورد اتفاق همه علماء نیست.
دوم. این روایت با گزارش‌های تاریخی تطابق ندارد. چگونه می‌توان گفت که تنها این سه نفر بودند که از علی بن ابی طالب (علیه السلام) حمایت کردند؛ در حالی که ابن قتیبه و طبری گفته‌اند که جماعتی از بنی هاشم و دیگران به نشانه اعتراض به سقیفه در خانه علی (علیه السلام) بست نشستند و خانه علی (علیه السلام) را ترک نکردند، مگر بعد از تهدید و روشن کردن آتش در مقابل خانه. (3)
سوم. شیخ صدوق در کتاب خصال به نام برخی از کسانی که منکر خلافت بودند و به خلافت اعتراض داشتند اشاره و اعتراضات هر کدام از آنها را بیان کرده است. این اسامی به دوازده نفر می‌رسد.
چهارم. وجود اضطراب در متن این احادیث در تعداد این افراد صحت آنها را مشکوک می‌کند.
پنجم. چگونه ممکن است ایمان برخی از صحابه را که شیعه و سنی در بزرگی مقام آن‌ها اتفاق دارند، انکار کرد. کسانی مانند بلال، حجر بن عدی، اویس قرنی و ... . همچنین بنی هاشم که در مسیر امام علی (علیه السلام) بودند و از آن تخلف نکردند و تنها به دلیل اقتدا به حضرت علی (علیه السلام) و حفظ مصالح عالیه اسلام سکوت کردند. (4)
ششم. درباره ارتداد مطرح شده در این روایات علمای شیعه تأویلاتی مطرح کرده‌اند. آیت الله سبحانی معتقد است که این ارتداد به معنای کفر و الحاد و بازگشت به جاهلیت نیست؛ بلکه مراد از آن عدم وفای به پیمانی است که در روز غدیر خم از آن‌ها گرفته شده بود. روایتی که در آن حضرت علی (علیه السلام) از آنها خواست که فردا با سرهای تراشیده بیایند و تنها این سه نفر آمدند، شاهدی است بر این که مراد از ارتداد بقیه افراد کناره‌گیری از قتال و جنگ همراه حضرت علی (علیه السلام) بوده است. (5)
هفتم. ممکن است برخی از این روایات، ساخته غلات و حشویه شیعه بوده باشد. آیت الله سبحانی در پایان بحث از این روایت چنین می‌گوید: گمان من این است که این روایت از جمله ساخته‌‌های غلات و حشویه برای تحکیم امر ولایت و نیرنگ در ایجاد اخلاص در بین شیعیان باشد؛ در حالی که غافل هستند از این که این روایات با قرآن کریم و روایات امیرالمؤمنین (علیه السلام) (6) و امام سجاد (علیه السلام) (7) در مدح برخی از صحابه در تضاد است. (8)
بنابراین، با توجه به این که در صحت و سقم این روایات نمی‌توان اظهار نظر قطعی کرد و به عبارتی، اصل این روایات قطعی نیستند، از این رو، شبهات مترتب بر این روایات هم بی‌مورد هستند.

منابع:
1. شیخ طوسی؛ اختبار معرفة الرجال (معروف به رجال کشی)، ص 19، ح 17 و 18 و 20 و 21.
2. سبحانی، جعفر؛ مع الشیعة الامامیة فی عقایدهم؛ ص177 ـ 178؛ چاپ اول؛ دار الأضواء؛ بیروت؛ 1414 ق.
3. ر. ک. به: مع الشیعة الامامیه فی عقایدهم، ص 178 ـ 179. آیت الله سبحانی در این کتاب بخش‌هایی از کتاب‌های تاریخ طبری، الامامة و السیاسة و تاریخ یعقوبی را آورده است که در آن‌ها به این افراد اشاره شده است.
4. ر. ک. به: مع الشیعة الامامیة فی عقایدهم ، ص 180 و 181.
5. ر. ک. به: مع الشیعة الامامیة فی عقایدهم، ص 181.
6. موسوی، سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 56 و 182.
7. صحیفه سجادیه، دعای چهارم.
8. سبحانی، جعفر، مع الشیعة الامامیة فی عقایدهم، ص 181؛ چاپ اول؛ دار الأضواء؛ بیروت؛ 1414 ق.

موضوع قفل شده است