جمع بندی خداوندی که خالق بی کم و کاست است، چگونه افرادی را که دچار نقص عضو هستند می آفریند؟!

تب‌های اولیه

58 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

به نام خدا.

*حسام الدین*;964804 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]با سلام

قبول جواز ترک نگیرد . اصلا مهم نیست . آیا به نظر شما در کنار آن می شود روش های دیگری هم اتخاذ کرد ؟!

مثلا می گویم ، پیامبر ص از شتر استفاده می کردند . امروز که روش های دیگری برای جابجایی وجود دارند آیا عاقلانه است کسی بگوید تنها مرکب شرعی شتر است ؟!

همین سوال را برای سایر مواردی که حکم ... شرعی پیدا کرده اند در نظر بگیرید .

خود شما فرمودید حکمت خدا یعنی هیچ کاری را ناقص انجام نمی دهد . کاری که ناقص نیست دیگر چه نیازی به درمان و خوب( یا از آن بدتر خوب تر ) شدن دارد ؟!

شما دارید فرض میگیرید که دستورات دینی چیزهایی بودن همینطوری انجام میشدن بعد "حکم شرعی پیدا کرده اند" بعد میگید خوب پس اشکالی نداره که حالا فرمش رو عوض کنیم. مثالتون هم درست نیست در این راستا. استفاده از شتر برای حمل و نقل دستور دینیست که با مثلا ختنه کردن مقایسه میفرمایید؟

حکمت خدا یعنی بی هدف و بی دلیل نبودن. شاید هدف خلق ویروس سرماخوردگی این بوده که کسی قرص سرماخوردگی بسازه. ( دانه معنی بگیرید )

ستایشگر :Gol:

[="Microsoft Sans Serif"]

ستايشگر;965112 نوشت:
شما دارید فرض میگیرید که دستورات دینی چیزهایی بودن همینطوری انجام میشدن بعد "حکم شرعی پیدا کرده اند" بعد میگید خوب پس اشکالی نداره که حالا فرمش رو عوض کنیم. مثالتون هم درست نیست در این راستا. استفاده از شتر برای حمل و نقل دستور دینیست که با مثلا ختنه کردن مقایسه میفرمایید؟

در فقه سکوت پیامبر هم می تواند جواز و حکم دین تلقی شود . یعنی اگر کسی نزد پیامبر از عملی حرف بزند و پیامبر سکوت کند آن عمل جایز و شرعی است ! دیگر چه رسد به اینکه خود پیامبر شخصا از چیزی استفاده کرده باشند !

به قول دکتر سروش اگر پیامبر بیشتر عمر می کرد ، شاید حجم احکام موجود در قرآن هم بیشتر می شد ، اما اعتقاد اساسی و اصلی در قرآن همان است که در ابتدای دعوت مطرح شد و با گذشت زمان هم تغییر نمی کند . بر خلاف احکام ! حتی بعض احکامی که در قرآن هم آمده با گذشت زمان نمی تواند کارکرد خود را حفظ کند . همین موضوع قطع دست دزد یکی از آن احکامی است که محدود به عصر پیامبر بوده و امروز دیگر نمی تواند جوابگوی حوامع قانون مدار باشد .

ستايشگر;965112 نوشت:
حکمت خدا یعنی بی هدف و بی دلیل نبودن. شاید هدف خلق ویروس سرماخوردگی این بوده که کسی قرص سرماخوردگی بسازه. ( دانه معنی بگیرید )

مسئله حل نشد !

شما نمی توانید همزمان کار خدا را بی نقص بدانید و بعد دنبال درمانش هم بروید ! هر دو با هم نمی شود .

طبق فرمایش اخیر شما هدف خدا از اینکه کسی را فلج آفریده اینست که مردم بروند دنبال درمان فلجی ! نکند خود خدا هم به بی نقص بودن کارش مطمئن نیست ..

[="Microsoft Sans Serif"]

شروحیل;965091 نوشت:
این پوست مضر نیست

بنده به فرض کارشناس که گفتند مضر هست پاسخ دادم . بعد شما آمدید با فرض خودتان که مضر نیست به آن پاسخ من جواب دادید !!!

حالا از این بگذریم .

این بار فرض شما را مد نظر بگیریم . مضر نیست . بسیار خوب ..

خب اگر مضر نیست دیگر چرا باید حذف شود ؟!

*حسام الدین*;965127 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]

بنده به فرض کارشناس که گفتند مضر هست پاسخ دادم . بعد شما آمدید با فرض خودتان که مضر نیست به آن پاسخ من جواب دادید !!!

حالا از این بگذریم .

این بار فرض شما را مد نظر بگیریم . مضر نیست . بسیار خوب ..

خب اگر مضر نیست دیگر چرا باید حذف شود ؟!


با سلام
به نظر این حقیر چون واجب هست
به نظر عالِمان تجربی چون مفید است

[=microsoft sans serif]

*حسام الدین*;964903 نوشت:
دنیا که فقط محصور در امروزه نمی شود .

حتی اگر برای یک نفر هم این مورد اتفاق افتاده باشد ، بازهم ضرری متوجه او شده که نه خودش در ایجادش نقش داشته نه برای رفع آن دستوری دریافت کرده است. در صورتی که می دانیم همین الان هم در جهان خیلی ها به تکنولوژی دسترسی ندارند . دیگر چه رسد به گذشته و به خصوص در مناطقی که دین آنجا هرگز نرسیده است !

پس در حق آن افراد ظلم شده است .


سلام

شما در این نوع اشکال کردن، چند پیش فرض مسلم دارید:
اولا: طلبکار بودن ادمیان از خداوند.
در نظر شما، خدا یک موجود همیشه بدهکار و به همه بدهکار است.
این موجود که هر کاری بکند دینش را نمیتواند ادا کند. چون این دنیا و محدودیت هایش اجازه آنرا نمیدهد که همگان از نعمت مساوی برخوردار باشند.

ثانیا: انحصار زندگی در این دنیا.
برفرض که خداوند به برخی از انسانها بدهکار شده است، (که قبول ندارم)، ولی تزاحمات جهان مادی چه میشود؟
وقتی خداوند پیغمبر میفرستد و برخی از همین انسانها او را میکشند و شکنجه و تبعید میکنند خداوند چه باید بکند؟
او را روئین تن کند؟
اگر میخواست این کار را بکند پس باید همه چیز را با معجزه حل کند.

بنابراین
اینکه ضرری متوجه چنین افرادی میشود
اولا: اصل ضرر بدنی هنوز به نحو یقینی مشخص نیست. من هم ادعایی نسبت به سود و زیان ختنه یا عدم ختنه ندارم.
ثانیا: برفرض ضرر در کار باشد، میزان ان مشخص نیست.
ثالثا: برفرض مهم و اساسی باشد، ایراد نرسیدن این پیغام به مردم آن منطقه ربطی به خداوند ندارد. یعنی خداوند به عنوان خدایی که میخواهد به صورت طبیعی پیامش را به مردمش برساند و تنها در برخی موارد نادر کمک فراطبیعی نمیکند، قرار نیست همه چیز را کن فیکون کند تا پیامش را به گوش بندگانش برساند. البته زمینه را مهیا میکند ولی اگر خودشان نخواستند و خودشان خود را محروم کردند بر خداوند چیزی نیست.

[=microsoft sans serif]

*حسام الدین*;965127 نوشت:
بنده به فرض کارشناس که گفتند مضر هست پاسخ دادم . بعد شما آمدید با فرض خودتان که مضر نیست به آن پاسخ من جواب دادید !!!

حالا از این بگذریم .

این بار فرض شما را مد نظر بگیریم . مضر نیست . بسیار خوب ..

خب اگر مضر نیست دیگر چرا باید حذف شود ؟!

اگر همین خدا بیاید و بگوید وجود این پوست نه ضرر دارد و نه مفید است ولی من میخواهم دستور بدهم ببینم چند نفر به دستورم عمل میکنند، شما مشکلی دارید؟

[=microsoft sans serif]پرسش: یکی از القاب خداوند متعال، "باری" می باشد که معنای آفریننده ی بدون نقص و بی کم و کاست و موزون است. آیا آفرینش انسان هایی که دچار اختلال های مادرزادی یا نقص عضو(مثلاً بدون دست یا پا نابینا و...) هستند با این صفت خداوند، تناقض ندارد؟! همچنین افریدن کودکانی که مشکل گفتاری و بیانی دارند با ویژگی "علمه البیان" در مورد خداوند چگونه سازگار است؟

پاسخ:
[=microsoft sans serif]این اوصاف از اوصاف فعل خداوند است.
وصف فعل در مورد وصف ذاتی، به وصفی گفته میشود که چون از مقام فعل خداوند گرفته میشود و فعل خداوند حتما یک طرف دیگر دارد، تحقق مصادیق این اوصاف، وابسته به وجود طرف مقابل است.
چنانکه مثلا به خداوند رازق گفته میشود. رازق به معنای موجودی است که از روی لطف خود به دیگران روزی میبخشد. زمانی این وصف به خداوند نسبت داده میشود که مرزوق و روزی خوری در کار باشد تا در اثر ارتباط خاصی که خداوند با آن موجود برقرار میکند و روزی ای که به او میدهد، این ویژگی روزی دهی اتخاذ شود.
اما از آنجا که موجودات دیگر، موجودات امکانی هستند و انجام دادن فعلی از جانب آنها و در مورد آنها وابسته به تحقق یک سری شرایط و نبودن یک سری موانع است، بنابراین تحقق مصادیق بی شمار این اوصاف، تنها در صورتی است که شرایط تحقق این وصف(مثلا گرفتن روزی) فراهم باشد و موانع هم مفقود باشد.
البته این شرایط برای فعل خداوند نیست بلکه برای تعلق گرفتن به طرف مقابل است. چرا که خداوند واجب الوجود است و ذیل قدرت هیچ موجود و شرطی قرار نمیگیرد. پس خداوند فیض خود را به نحو دائم دارد ولی اگر آن موجود به صورتی باشد که نتواند از این فیض استفاده کند، در آن صورت مشکل از او و نبودن شرایط استفاده اوست نه از فیض دهنده.
مانند خورشید که بدون منت بر تمام منظومه شمسی تابش نور و انرژی و اشعه های مفید خود را دارد و در این تابش دادن جز وجود خودش هیچ شرطی ندارد.
ولی استفاده افراد و موجودات در این محدوده از نور خورشید و فواید او وابسته به این است که مانعی بر سر راه این نوردهی ایجاد نکرده باشند.

باتوجه به این نکته، خداوند بدون هیچ شرطی "باری" است و به صورت مطلق است ولی اگر مانعی باعث شود این فیض خداوند به آن موجود نرسد مشکل از این موجود است. این مانع همانی است که به نام شرور طبیعی و الزامات و محدودیتهای عالم ماده نامیده میشود.

شاید گفته شود خداوندی که قادر مطلق است چرا این موانع را هم برطرف نمیکند؟
پاسخ این نکته هم این است که خداوند به عنوان کسی که انسان را دراین دنیای مادی ایجاد کرده است، از این خلقتش هدفی داشته است و محدودیتهای عالم ماده و ایجاد انسان در این عالم محدود و پر ازتزاحم، بخشی از برنامه ای است که از سوی خداوند برای کمال یافتن انسان درنظر گرفته شده است. به همین جهت خداوند در عالم طبیعت جز در موارد بسیار نادر دخالت مستقیم نمیکند بلکه موجودات را به صورتی ایجاد کرده است که بر اساس یک برنامه تاثیرات خود را داشته باشند.

موفق باشید.

موضوع قفل شده است