حكايت عارف و تماشاي فيلم!
تبهای اولیه
عارفى در يكى از شهرهاى ايران زندگى مىكند، ايشان مىفرمودند: در جلسهاى شاد و بانشاط كه به صرف ناهار دعوت بوديم، دو سه نفر از ميهمانان كه براى اولين مرتبه آنها را مىديدم، به من علاقمند شدند، و مىگفتند انسان خوش اخلاقى و خوش برخوردى است، از راه، مسلك و اعتقاد من، خبرى نداشتند؟
فقط وقتى ميهمانى تمام شد، آن عارف مىگويد: ميهمانها مرا دعوت كردند كه ناهار منزل آنها بروم، آن عارف مىگويد: بعد از صرف ناهار به من گفتند: آيا حاضر هستيد با هم يك فيلم تماشا كنيم؟ گفتم اختيار با شما است. من خبر نداشتم چه فيلمى مىخواهند بگذارند، يك فيلم خارجى بسيار زشت، پر از فساد و گناه را ديدم، بعد از اينكه مقدارى از فيلم را ديدم به گوشه سالن پذيرايى آمدم، و شروع به گريه كردم. تلويزيون را خاموش كردند. آب جوش و آب قند آوردند، از من سؤال كردند فيلم بد بوده است؟ گفتم: نه، مردان و زنانى كه در اين فيلم ديدم، بسيار زيبا بودهاند، و پروردگار من، «أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ» مىباشد، اينكه مثل مادر داغديده گريه مىكنم، به خاطر اين است كه اينها چرا باطن خودشان را مطابق با نقش زيباى ظاهر نقّاشى نكردهاند؟ دلم براى افرادى كه در فضاى «أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ» قرار دارند، سوخت كه چرا اين خواهران و برادران من، به طرف جهنّم رفتند. و بعد هم براى شما ناراحت شدم كه با بودن كسانى كه باطنشان،
«أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ» است، چرا شما گناهكاران را انتخاب كردهايد؟
بعد به آنها گفتم من انسانهايى را مىشناسم كه شما بايد آنها را انتخاب مىكرديد اما نمىگويم چه كسانى هستند؟ اگر اجازه بدهيد من يك فيلم ويدئويى دارم، اگر شما ببينيد لذت مىبريد.
عارف گفت: اتفاقا فيلمى كه من داشتم، سخنرانى روز اربعين بود، و در آن جلسه شما منبر رفته بوديد، از اول تا آخر فيلم سخن از آتش جهنم بود؛ يعنى هر كس اين فيلم را نگاه مىكرد، نمىتوانست دست از حضرت ابى عبدالله الحسين عليه السلام و پيغمبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام بردارد، زن و مرد آنها از گريه داشتند خودشان را هلاك مىكردند، بعد گفتم شما اهل بيت عليهم السلام و قرآن را كه خدا تمام هنر نقاشىاش را در آن به كار گرفته، رها كردهايد و نقاشى روى استخوان و پوست را نگاه مىكنيد. شما زيبايى پوست و جمجمه را با هنر كامل نقاشى حقّ كه على عليه السلام مىباشد معامله مىكنيد؟ آن عارف مىگويد: از جاى خود بلند شدم. جلويم را گرفتند. ما از اين فيلمى كه براى تو گذاشتيم، بيشتر از پنجاه عدد داريم، شما اين فيلم اربعين را براى ما بگذار، اين پنجاه فيلم را آتش بزنيد، ما را ادب كرديد، امروز معناى زيبايى را فهميديم.
اگر خداوند پرده زيباى اين افراد را كنار بزند و باطنشان را نشان بدهد، شما تا روز قيامت از ديدن باطن زشت اين افراد فرارى خواهيد شد.
استاد حسين انصاريان
چرا اين خواهران و برادران من،
بعد از اينكه مقدارى از فيلم را ديدم
براي هدايت گناهکاران نياز نيست ما هم همرنگشان شويم چرا که شايد ما از مهلکه در نياييم
به يکي از اوليا عرض کردند اگر با نامحرمي در اتاقي تنها شويد چه مي کنيد؟ايشان به خود لرزيده فرمودند به خدا پناه مي برم که چنين مرا امتحان نکند.........
براي هدايت گناهکاران نياز نيست ما هم همرنگشان شويم چرا که شايد ما از مهلکه در نياييم
سلام
کاملا موافقم
هدایت از طرف خداونده، ما فقط وسیله ایم.
متعجبم که هنوز مردمی هستند که به این زودی تحت تاثیر قرار می گیرند و مرامشان را عوض می کنند یا گناهی را کنار می گذارند..!!