حرمت عمل مساحقه در خانمها

تب‌های اولیه

36 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حرمت عمل مساحقه در خانمها

با نام و یاد دوست


با سلام و عرض ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که طرح آن با آیدی خودشون ممکن نبود

ولی با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
19دختری ساله ام
دلم می خواد با هم جنس خودم رابطه جنسی داشته باشم
از جنس مذکر بردم نمیاد ولی در حال حاضر شرایط ازدواج ندارم و نمی خوام بهش فکر کنم
همیشه فکرم درگیره و نمی تونم راحت زندگی کنم
هرچی سعی می کنم از این افکار فرار کنم نمیشه
تا حالا مرتکب عمل هم جنس بازی یا همون مساحقه در اصطلاحات شما شدم و اگر باز هم شرایط مناسب باشه انجام می دم
من دختر مذهبی بودم ولی حالا با خدا مشکل پیدا کردم
به همین خاطر دارم مشکلم رو اینجا مطرح می کنم
از مشکلات روحی و روانی و عذاب های اخروی کارم هم مطلع هستم
ولی عاشق یه نفر شدم و بهش نیاز دارم
نماز می خونم و توی مراسمهای مذهبی شرکت می کنم ولی تأثیری نمی بینم....


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صابر

[=&quot]با سلام و عرض احترام خدمت شما
یک از نیازهای انسان نیاز به رابطه جنسی در زمان مناسب است. این نیاز مانند نیاز خوردن و آشامیدن تقاضای برطرف شدن را از صاحب خود دارد. اصل رفع این نیاز به صورت هماهنگ با جنس مخالف است. در بعضی موارد به دلایلی این نیاز منحرف گشته و ه سمت جنس موافق هارمونیک می شود که به آن همجنس گرایی گفته می شود. همجنس گرایی بر خلاف آنچه بعضی از روانپزشکان بیان می کنند قابل درمان است.
بنابراین شما پرسشگر محترم نیز نگران نباشید و مطمئن باشید اگر اراده کنید این حالت در شما برطرف خواهد شد. به لطف خدا این نیاز در شما شدت کمی دارد زیرا می فرمایید از جنس مخالف بدتان نمی آید اما معمولا افراد همجنس گرا به دلیل دسترسی اسان به همجنس خود گرایش بیشتری پیدا می کنند.
1. قبل از هر اقدامي چه خوب است با مراجعه به يك متخصص غدد و انجام برخي معاينات و آزمايشات، از ترشح عادي و نرمال غدد درونريز خود مطمئن شويد که در این صورت با دارو قابل رفع است.
[=&quot]2. عدم توجه به ذهنيت ها و افكار مبتني بر تمايل به همجنس و عدم تمايل به جنس مخالف. از این به بعد اصلا به احساسی که به همجنس دارید توجهی نکنید تا در وجودتان خاموش شود.
[=&quot]3. گاهي اوقات شيطان براي وادار كردن آدمي به گناه از اين كانال بهره مي گيرد يعني مسير هر گناهي را به شكلي هموار مي سازد. در اينجا نيز مسير آلوده شدن به برخي گناهان از كانال پشت كردن به جنس مخالف و ازدواج مي گذرد و اين نوع افكار و ذهنيت مقدمه ي ورود به آن وادي است که باید خیلی مراقب باشید.
[=&quot]4. صحنه هائي از زندگي كه در آن شخص همجنس گرا نقش يك زن، مادر، همسر و دختر خانواده را بر عهده دارد تصور كنيد و به آن بال و پر دهيد و نقش خود را پر رنگ و كاملا زنانه بيان كنيد. لازم است اين تصوير گري را در قالب ذهن پروري و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعي و خيالي و... استمرار دهيد. در يك كلام به زن بودن خود فكر كنيد، و همانگونه عمل كنيد، زندگي زنانه و اجتماعي خود را تعقيب كنيد. اگر شش ماه با اين طرز تفكر زندگي كنيد براي هميشه از آن افكار رهائي خواهيد يافت.
[=&quot]5. نهايت تلاش خود را بكنيد كه بيكار نباشيد. براي اين كار، براي ساعات شبانه روز خود برنامه ريزي كنيد. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و... پر كنيد.
[=&quot]6. موارد تحريك كننده اعم از شنيدني ها، خواندني ها، افكار و... همانند جرقه اي است كه كنار مواد محترقه قرار گرفته در اين صورت نتيحه اي جز اشتعال و آتش سوزي مورد انتظار نخواهد بود، بنابراين سعي كنيد محيط ذهني و بيروني خود را به صورت محيطي پاك و معنوي در بياوريد و خودتان را به هيچ وجه در معرض محركات جنسي قرار ندهيد.[=&quot]
در پایان براتان آرزوی موفقیت و سلامتی داریم.

با عرض سلام

خواهش میکنم نام این تاپیک رو تغییر بدید. آدم تنش میلرزه وقتی از حرامهای الهی، اینقدر طبیعی یاد میشود...

بهتره نام این تاپیک را بگذارید "عوامل ایجاد علاقه به حرام"

و با این افراد باید طوری برخورد شود که خیال نکنند اگر نتوانستند با هوای نفسشان مبارزه کنند مقصر نیستند و حق دارند از طریق حرام پاسخگوی شهواتشان باشند.

و نیز لازم است این علاقه به انجام حرام در ایشان از نظر اخلاقی ریشه یابی شود و مشخص شود که چه چیزی باعث شده که به مخالفت با اوامر الهی برخیزند...

باتشکر

سلام.
انشاالله که مشکل این خواهر گرامی حل بشه...
ولی یه چیزی یادم اومد، در رابطه با روایتی که میگن درباره یه جوانی به حضرت پیامبر اکرم گفتن این پسر نماز میخونه ولی گناه هم میخونه.که حضرت هم میفرمایند اگر واقعا نماز میخونه بالاخره نمازش باعث خواهد شد که گناهش رو کنار بگذاره...
انشاالله که همین اتفاق برای این خواهرمون هم خواهد افتاد چون ایشون گفتن که نماز میخونن و در مراسم مذهبی هم شرکت میکنن..انشاالله اگر به نمازشون پایبند باشن و از خدا بخوان مشکلشون هم حل خواهد شد
خطاب به ایشون میگم سعی کنید دعا و قرآن زیاد بخونید، سعی کنید با دخترخانمهای مذهبی و محجبه رفت و آمد و دوستی داشته باشید و از خانمهایی که معتقد نیستن فاصله بگیرید تا خدایی نمرده به فکر حرام نیفتید...
کتابهای در رابطه با مسائل مذهبی رو مطالعه کنید، از جمله کتابهای شهید مطهری...
خودتون هم سعی کنید حجاب تون رو رعایت کنید...
اگر وقت از لحاظ جنسی خیلی فکرش اومد توی ذهنتون، آب سرد بخورید و یا با آب سرد دوش بگیرید...
و همونطوری که جناب استاد صابر گفتن:

صابر;593443 نوشت:
از این به بعد اصلا به احساسی که به همجنس دارید توجهی نکنید تا در وجودتان خاموش شود.

حالا که اومدید اینجا و راه حل خواستید، بیاین از همین حالا یک یا علی بگید و این گناه رو کنار بگذارید.فقط بخاطر خدا و به حرمت ماه محرم و امام حسین...
سخته ولی از خود امام حسی بخواین که ماه عزاداریشون هست که کمکتون کنن در توبه و کنار گذاشتن گناه موفق باشید...

واقعا متوجه نمیشم این خانم قبلا آب پاک را روی دست همه ریخته که:

طاهر;593139 نوشت:
تا حالا مرتکب عمل هم جنس بازی یا همون مساحقه در اصطلاحات شما شدم و اگر باز هم شرایط مناسب باشه انجام می دم
من دختر مذهبی بودم ولی حالا با خدا مشکل پیدا کردم
به همین خاطر دارم مشکلم رو اینجا مطرح می کنم
از مشکلات روحی و روانی و عذاب های اخروی کارم هم مطلع هستم
ولی عاشق یه نفر شدم و بهش نیاز دارم
نماز می خونم و توی مراسمهای مذهبی شرکت می کنم ولی تأثیری نمی بینم....


ایشون بیشتر نیاز به بیدار شدن از خواب غفلت داره تا مهربانی . مشکل ایشون گناه کبیره است که مرض روحیه نه افسردگی......

.امین.;593564 نوشت:
ایشون بیشتر نیاز به بیدار شدن از خواب غفلت داره تا مهربانی . مشکل ایشون گناه کبیره است که مرض روحیه نه افسردگی......

ولی راه حلش کمک کردن بهشون هست که از این وضع خارج بشن

[="Tahoma"][="Navy"]سلام

همجنس بازی اصطلاحی دو جنسه هست، و خاص یک جنس نیست،

دوستانی که از شنیدن و خواندن این اصطلاح و موارد مشابه اینقدر حساسیت نشون میدن در حقیقت دارن از واقعیت فرار میکنن،

واقعیتی که متاسفانه بعضی از هموطنان ما درگیرش هستن، !!

و این جور واکنش نشان دادن به نظرم کمی بی انصافیه نسبت به بیماری که برای علاج دست نیاز دراز کرده!![/]

سلام. بنده با راه حل دوستان کاری ندارم، ولی با توجه به اینکه کاربر به مذهبی بودنشون اشاره کردن، باید یک هشدار مهم رو ارائه بدهم. متأسفانه در محیطهای مذهبی برخی آموزه ها به صورتی غلط طرح میشن، مثلاً از نگاه کردن به نامحرم و فکر شهوانی به نامحرم نهی میشه، ولی چون مسئله ناقص گفته میشه، برخی افراد ناآگاه علیرغم مذهبی بودن، سعی می کنن زیباییهایی که در جنس مخالف سراغ دارن رو در همجنس ببینن. اینجور افراد مثل همین کاربر دوجنسیتگرا میشن و حتی ممکنه به طور کامل همجنسگرا بشن. از اینها بیچاره تر کسانی هستن که سعی می کنن این زیباییها رو در محارم خودشون از جنس مخالف ببینن، که دیگه بازش نمی کنم. گروهی هم این زیباییها رو سعی می کنن در تن خودشون منتقل کنن که نوعی خودشیفتگی جنسی پیدا می کنن.

باید به نوجوانان و جوانان آموخته بشه که «نگاه حاوی شهوت و فکر کردن حاوی شهوت به هر کسی جز همسر، حرام است: چه به جنس مخالفی که همسر نیست، چه به همجنس، چه به محارم و حتی چه بدن خود»

به راستی چرا با ناقص بیان کردن حقایق، باعث میشیم که یه عده منحرف بشن؟

روز به روز بیشتر به این جمله پیامبر خدا میرسیم:کسی که ازدواج کند نصف دین خود را حفظ نموده است.

یعنی با خودم فکر میکنم اگه مسئله ازدواج حل بشه....نصف مشکلات این مملکت حل میشه!!
باور کنید....

طاهر;593139 نوشت:
سلام
19دختری ساله ام
دلم می خواد با هم جنس خودم رابطه جنسی داشته باشم
از جنس مذکر بردم نمیاد ولی در حال حاضر شرایط ازدواج ندارم و نمی خوام بهش فکر کنم
همیشه فکرم درگیره و نمی تونم راحت زندگی کنم
هرچی سعی می کنم از این افکار فرار کنم نمیشه
تا حالا مرتکب عمل هم جنس بازی یا همون مساحقه در اصطلاحات شما شدم و اگر باز هم شرایط مناسب باشه انجام می دم
من دختر مذهبی بودم ولی حالا با خدا مشکل پیدا کردم
به همین خاطر دارم مشکلم رو اینجا مطرح می کنم
از مشکلات روحی و روانی و عذاب های اخروی کارم هم مطلع هستم
ولی عاشق یه نفر شدم و بهش نیاز دارم
نماز می خونم و توی مراسمهای مذهبی شرکت می کنم ولی تأثیری نمی بینم....

سلام

به نظر من ریشه مشکل شما را میشود در چند مورد خلاصه کرد که تا آنها را اصلاح نکنی مشکلتان حل نخواهد شد:

1- نداشتن امید به ازدواج در این سن: نیاز جنسی-عاطفی یکی از نیازهای اساسی هر انسانی است و مانند نیازهای دیگر مثل نیاز به غذا و خواب و ... لازم است که تامین شود. لذا وقتی کسی به سن بلوغ رسید مانند فرد گرسنه ای است که نیاز به غذا دارد و هیچ چیز جای غذا را برای او پر نمیکند. شما هم برای تامین خود باید ازدواج کنی اما به خاطر محیطی که در آن هستی فکر میکنی فعلا امکان ازدواج وجود ندارد و میخواهی از راه های دیگر این نیاز را برآورده کنی در حالی که این روش مانند خوردن گوشت مرده برای انسان است. ممکن است او را موقتا سیر کند اما قطعا اثرش بر روی او خواهد ماند و هر چه بیشتر ادامه پیدا کند آثار مخرب آن بیشتر نمایان میشود. بنابراین به جای اینکه فکر کنی نمیتوانی ازدواج کنی و باید از راه دیگر خود را ارضا کنی، به ازدواج فکر و شرایط آن را فراهم کن.

2- فراهم کردن اسباب تحریک: شما تا زمانی که شرایط ازدواجت فراهم نشده باید تا حد توان از مواردی که موجب تحریک شما میشود خود داری کنی تا بتوانی مانع انحراف آن شوی در حالی که شما کاملا برعکس آن را داری انجام میدهی یعنی با رفتن به سراغ همجنس بازی و تجربه لذت کاذب آن، نیروی جنسی خودتان را تحریک و حریص کرده اید و لذا به جای اینکه افسار او دست شما باشد، شما خودت را در اخیارش قرار دادی و به هر سمتی که میکشد میروی با اینکه میدانی این راه به ترکستان است!! لذا اگر میخواهی خود را نجات دهی باید از هر آنچه که موجب تحریک شماست، اعم از فیلم، عکس، داستان، تخیل، تجربه و ... دوری کنید و فقط به ازدواج فکر کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید.

3- ضعف اعتقادی: امیر المومین علیه السلام میفرمایند دو چیز مانع انسان میشود که مرتکب گناه نشود و اگر این دو از بین برود هیچ چیز جلودار فرد گناهکار نخواهد بود. یکی ایمان و اعتقاد به خدا و معاد و دیگری ترس از آبرو. اینکه میگویید قبلا مذهبی بودید ولی الان نگاهت عوض شده به این خاطر است که اولا اعتقاد قبلی شما پشتوانه نداشته و قلبا شما آن را نپذیرفته بودید ثانیا ارتکاب گناه منجر به زنگار گرفتن قلب و پوشیدن گرایش فطری شما به خدا میشود یعنی همان نگاهی که تا الان بوده و دیگر نیست. لذا اگر با اینکه میدانید عاقبت دنیوی و اخروی کاری که میکنید چیست، ولی با این حال، دانستن آن مانع شما نمیشود، باید در مسئله ای که گفتم بازنگری کنید و دین را با نگاهی دیگر مورد بررسی قرار دهید. چون شما تا وقتی ندانی چرا دیندار هستی به آن پایبند نخواهی بود. بعلاوه اینکه در مورد عواقب دنیوی کار خود هم بیشتر تحقیق کنید.

پیروز و سربلند

منم یه بار دیگه میگم: ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر
پس به نماز خیلی اهمیت بدید تا شما رو از گناه دور کنه
نماز واجب رو اول وقت بخونید.نماز مستحبی بخونید.هروقت فکرتون سمت گناه رفت بلند بشید وضو بگیرید و دو رکعت نماز بخونید و از خدا بخواین فکر رو از سرتون دور کنه

.امین.;593601 نوشت:

متوجه عرض بنده نشدید.

به زنی میگویند خانم که شخصیت داشته باش ؛ محترم باشه.

اینگونه زنان خانم نیستند یک مشت اراذلند که اگر خود را از گناهشان پاک نکنند از حیوان هم پستترند

هیچ آدمی جز ائمه و پیامبران معصوم نیستن و همه گناه میکنن
اگر قرار باشه با همه گناهکاران اینطوری برخورد کرد که هیشکی سراغ دین نمیاد که

یعنی واقعا فکر می کنید این موضوعاتی که شما بیان کردید رو کارشناس محترم تاپیک که استاد هستند و سابقه و تجربه دارن بلد نبودن که در جواب دادن شون به این تاپیک منظور کنن؟
اینجوری که شما گفتید راهش نیست
ایشون میگن قبلا دختری مذهبی بودن ولی الان اعتقادشون به خدا کم شده
پس باید اعتقاد بهش داد و کمک شون کرد که دیدشون نسبت به دین مثبت شه و دین رو زیبا بدونن
نه اینکه اینجوری وحشت داشته باشن از برخورد دینی

.امین.;593601 نوشت:

متوجه عرض بنده نشدید.

به زنی میگویند خانم که شخصیت داشته باشه ؛ محترم باشه.

اینگونه زنان خانم نیستند یک مشت اراذلند که اگر خود را از گناهشان پاک نکنند از حیوان هم پستترند

وقتی مریضی پیش دکتر میره دکتر باید ملامتش کنه یا براش نسخه بپیچه!؟(البته شما که داری میزنیش!!!:khoshgel:)
این عمل یه جور بیماری روانیه که با مراجعه به پزشک حل میشه! ما که نباید کسی رو بخاطر چیزایی که خودش انتخاب نکرده ملامت کنیم!!
فقط حیف که جامعه ی ما قدر روانپزشکا(شناس) رو نمیدونن! تقریبا هممون بهشون نیاز داریم ولی حاضر نیستم حتی از کنار مطبشون رد شیم!!


خطاب به اون دوست عزیز:
انشاالله خدا کمکتون کنه. از خودش فقط بخواهید!
وقتی بالاترین قدرت این عالم خداست، پس خیلی بیشتر باید به کارتون فکر کنید. به نظر من ترس شما از خدا کم شده، چون با وجود اینکه از عواقب دنیایی و اخروی کارتون مطلعید، اما ظاهرا دیدن یا ندیدن اعمالتون توسط خداوند براتون فرقی نداره.
به نظر من باید بیشتر از خدا بترسید..خیلی بیشتر!
اینطوری خیلی از مشکلاتتون حل میشه. خدایی که هرلحظه شما رو می‌بینه و فردای قیامت قراره اون داوری کنه، به نظرتون چه نیرو و تضمینی هست که بتونید از اون کمک بگیرید تا از عذاب این خدا در امان باشید؟
خدا با همه مغفرت و رحمتش (که از خشمش، خیلی بیشتره) اما یه جاهایی هم غضب و قهرش بنده ها رو می‌گیره ها..
میدونم که شما نیاز به انگیزه و امید دارید که به زندگی امیدوار بشید و از این کار دست بکشید، خداوند هم مهربون و غفوره، و شما اگه واقعا توبه کنید حتما بخشیده می‌شید. و کسی که واقعا توبه کنه، مثل کسیه که هیچ گناهی نداشته.
اما با این وجود من احساس کردم شما برای ترک این کارتون، بیشتر به ترس احتیاج دارید، تا امید!!!!
باید بیشتر از خدا بترسید.. هر لحظه خدا رو ناظر بر اعمالتون ببینید. اگه پدر یا مادرتون یا هرکس دیگه در اون لحظه شاهد عمل شما باشن، باز هم اون عمل رو تکرار می‌کنین؟ بعید میدونم.. واقعا قبیحه!
بعد در مقابل خدا که هرلحظه می‌بیندتون، نباید بیشتر خجالت بکشید؟
ببینید که فقط حرفش اینجا مطرح شده بچه ها چقدر جوش آوردن، دیگه خدای با اون عظمت چقدر از گناه شما رنجیده...
هرچند.. خدا دوستتون داشته که این مسیر رو در اختیارتون قرار داده تا بپرسید و جواب بگیرید، پس از فرصتی که خدا با همون توجه و محبتش در اختیار شما قرار داده، بهترین استفاده رو ببرید و خودتون رو نجات بدید.
این طوری.. اصلا خوب نیست ها.. اینقدر راحت بهش فکر نکنید! من خداوکیلی اعصابم خورد شد!
.
.

سلام و عرض ادب

با پوزش از کارشناس گرامی و همکاران تلاشگرم عنوان موضوع را ویرایش کردم در این باره حق با دوستان و کاربران عزیز بود و عنوان مناسبی نداشت .

ولی در مورد اصل مشکل و این ناهنجاری به عنوان یک پدیده و یک سئوال و مشکل دینی و فرهنگی باید توسط کارشناسان و کاربران فرهیخته به عنوان یک حقیقت به آن پرداخته شود و با ریشه یابی راههای خروج از این مشکل اخلاقی به کاربر نشان داده شود.
از همه دوستان و کاربران عزیز تقاضا دارم نگاه بد بینانه و یا جنسیتی به این گونه سئوالات نداشته باشند و اجازه دهند تا این گونه معضلات اجتماعی با قالبی مناسب در سایت مطرح و پاسخی مناسب نیز برای آن تدارک شود .

متشکرم

با سلام خدمت شما که مشکلتان را اینجا مطرح کردید

نوشت:
از جنس مذکر بدم نمیاد ولی در حال حاضر شرایط ازدواج ندارم و نمی خوام بهش فکر کنم

مطمئن باشید که اگر به این رویه و افکار انحرافی ادامه دهید حتی اگر شرایط ازدواج هم برایتان فراهم شود دیگر تن به ازدواج نخواهید داد و گرایشات نامتعارف به همراه عملکرد هرمونها بر شرایط جسمی و ذهنی تان اثر میگذارد و امکان داشتن یک زندگی سالم و طبیعی را از شما میگیرد مگر اینکه از همین الان اقدام کنید و خود را نجات دهید. همانطور که کارشناس راهنمایی کردند حتما به پزشک مراجعه کنید و ارتباط خود را با فردی که فکر میکنید عاشقش هستید هر چه زود تر قطع نمایید. شاید سخت باشد ولی شدنیست چون این گرایش ناپاک با عشق حقیقی خیلی فرق دارد و امید است که راحت تر فراموش شود

نوشت:
من دختر مذهبی بودم ولی حالا با خدا مشکل پیدا کردم
به همین خاطر دارم مشکلم رو اینجا مطرح می کنم
از مشکلات روحی و روانی و عذاب های اخروی کارم هم مطلع هستم

دور شدن از خدا و مشکل پیدا کردن با او نتیجه قطعی چنین گناهانیست. نمیدانم قبلا تا چه حد مذهبی بودید ولی مسلما آگاهانه نبوده. من ادعای مذهبی بودن ندارم ولی میدونم آدم اگر مذهبی واقعی باشه ،اگر بدونه چیزی گناهه بهش فکر هم نمی کنه چون میدونه که این فکر تنها نیست. فکر یه استارته و پشتش وسوسه و علاقه میاد و بعد ارتکاب عمل بعدش کمی پشیمونی و دوباره تکرار عمل و اینبار بدون پشیمونی این روال ادامه داره تا جائیکه بدنبال توجیه عملش میگرده و سعی میکنه دیگران را هم با خودش هم عقیده کنه و در آخر کارش به عناد و اعتراض به خلقت و دشمنی با خدا و تمسخر دستورات دین و نادیده گرفتن وعده های عذاب ختم میشود ....اما بدونید که خدا ازانسان دور نمیشود و باب توبه اش همیشه باز است ولی کسیکه آگاهانه غرق شده شاید هیچوقت توفیق توبه نصیبش نشود.
شما اکر از همین حالا به فکر نباشید شانس یک زندگی طبیعی توام با آرامش و رضای حق را در این دنیا ازدست میدهید.و درآن دنیا هم که از عذابهایش مطلعید.. خسرالدنیا والاخره

در ضمن صحبتی هم با سایر دوستان داشتم . ببینید باید گفت بله ، این قبح شکنیها وجود دارد، ما قبح شکنی نمیکنیم اما غرب راه آن را خوب بلد است و این معظل هم دستاورد آن وقتهاییست که تربیت نسل مان را به رسانه ها آنور آب و ماهواره میسپریم و از آنچه شیطان در گوششان نجوا میکند بیخبریم
هیچکس نمیتواند تلاش غرب را هم در ترویج این نابهنجاری انکار نماید . ما برای یک جوان ایرانی که حوزه علائقش ادبیات و هنر و یا سینماست چه نسخه ای بپیچیم که از آنچه در فرهنگ معاصر میگذرد تاثیر نپذیرد؟ گذشته از قوانین سیاسی و اجتماعی که همچنان در حال وضع شدن است ،فضای آثار ادبی در یک دهه اخیر مملو از مضامین همجنس‌ بازانه بوده است. پیشتر نوشتن در مورد همجنس‌بازی نوعی انحراف اخلاقی شناخته می شد. اما در طول سه دهه اخیر دستگاه فرهنگ سازی غرب تغییرات اساسی در نگاه جامعه به این پدیده ایجاد کرده است تا جایی که در انگلستان، آمریکا و کانادا با کمک سرمایه داران یهودی جوایز ادبی بین ‌المللی با موضوع همجنس ‌بازی تاسیس شده‌ است که می توان به جایزه ادبی «استون وال بوک» در انگلستان، جایزه ادبی «داین اوگیلوی» در کانادا و جایزه ادبی "لامبادا" در آمریکا اشاره کرد. در آثار هالیوود همجنس بازی عادی سازی شده و به آن مشروعیت داده می شود. افراد همجنس باز از هر طبقه ای به صورت کاملا مثبت به تصویر کشیده می شوند. رهبران و سیاست مداران بزرگ، قهرمانان و افراد موثر در آثار هالیوود می توانند همجنس باز باشند. ترويج همجنس بازی در فيلم هاي کمدی هاليوود که دارای مخاطب فراوان جهانی است جایگاه مهمی دارد و بهتر است ملاحظه شود که طی سالهای اخیر بیشتر از چه فیلمهایی تقدیر میشود. برای قبح زدایی و یا به گفته خودشان تابو شکنی از همجنس بازی، هاليوود تلاش دارد که از روابط همجنس بازان فيلم هاي مثبتي ارائه دهد.

علاوه بر عامل اصلی یعنی نفوذ فرهنگی غرب و تغییر گرایشها برای جوانانی که تحت تاثیر جذابیتهای این فرهنگ قرار میگیرند ، عوامل داخلی را هم نباید از قلم انداخت . به عنوان مثال کشور ما یک کشور دینیست. در دین این کشور جنس مخالف حلال و جنس موافق بر مردم حرام گشته است .ولی در جامعه انگار عکس این قضیه صادق است.آنقدر جای حرمت وارونه شده که انسان احساس می کند اگر به سمت جنس موافق گرایش نشان دهد تشویق هم خواهد شد .


متاسفانه در حال حاضر ایران پتانسیل همجنسگرایی را در هر دو جنس دارد ،گرچه نباید اینطور باشد، شاید خانمها کمتر باشند ولی نمیتوان منکر شد ، و تنها عامل باز دارنده اعتقادات دینی در ذهن افراد است .فکر نمی کنم نیازی به بیان مصداقها باشد ک مبا دا بیشتر از این در سایتمان قبح شکنی شود. عواملی که باعث می شود این قضیه در جامعه ی ما مسکوت گذاشته شده و آگاهی های لازم داده نشود زیادند مثل تمرکز روی تعصبات ناموسی،خلاصه کردن تمام دین در مسائل جنسی ،اجرای روشهای مستقیم منع و جلوگیری به عنوان تنها راه برقراری سلامت جنسی در جامعه ....ترجیح عدم طرح مسائل جنسی و مباحث مربوط به آن در سطح عمومی جامعه و سربسته نگاه داشتن آن که این خود باعث ایجاد حساسیت کاذب و گسترش کنجکاوی های نا محدود می گردد.از توضیح جناب مسلمان ایرانی هم سپاسگدارم که خیلی خوب بیان کردند

مسلمان ایرانی;593581 نوشت:
متأسفانه در محیطهای مذهبی برخی آموزه ها به صورتی غلط طرح میشن، مثلاً از نگاه کردن به نامحرم و فکر شهوانی به نامحرم نهی میشه، ولی چون مسئله ناقص گفته میشه، برخی افراد ناآگاه علیرغم مذهبی بودن، سعی می کنن زیباییهایی که در جنس مخالف سراغ دارن رو در همجنس ببینن. اینجور افراد مثل همین کاربر دوجنسیتگرا میشن و حتی ممکنه به طور کامل همجنسگرا بشن. از اینها بیچاره تر کسانی هستن که سعی می کنن این زیباییها رو در محارم خودشون از جنس مخالف ببینن، که دیگه بازش نمی کنم. گروهی هم این زیباییها رو سعی می کنن در تن خودشون منتقل کنن که نوعی خودشیفتگی جنسی پیدا می کنن.

باید به نوجوانان و جوانان آموخته بشه که «نگاه حاوی شهوت و فکر کردن حاوی شهرت به هر کسی جز همسر، حرام است: چه به جنس مخالفی که همسر نیست، چه به همجنس، چه به محارم و حتی چه بدن خود»

به راستی چرا با ناقص بیان کردن حقایق، باعث میشیم که یه عده منحرف بشن؟

این خانم هم اگر درد گناه را حس کرده و حقیقتا نیت اصلاح دارد برایش آرزوی توفیق میکنم

پریزاد;593620 نوشت:

دور شدن از خدا و مشکل پیدا کردن با او نتیجه قطعی چنین گناهانیست. نمیدانم قبلا تا چه حد مذهبی بودید ولی مسلما آگاهانه نبوده. من ادعای مذهبی بودن ندارم ولی میدونم آدم اگر مذهبی واقعی باشه ،اگر بدونه چیزی گناهه بهش فکر هم نمی کنه چون میدونه که این فکر تنها نیست. فکر یه استارته و پشتش وسوسه و علاقه میاد و بعد ارتکاب عمل بعدش کمی پشیمونی و دوباره تکرار عمل و اینبار بدون پشیمونی این روال ادامه داره تا جائیکه بدنبال توجیه عملش میگرده و سعی میکنه دیگران را هم با خودش هم عقیده کنه و در آخر کارش به عناد و اعتراض به خلقت و دشمنی با خدا و تمسخر دستورات دین و نادیده گرفتن وعده های عذاب ختم میشود ....اما بدونید که خدا ازانسان دور نمیشود و باب توبه اش همیشه باز است و
شما اکر از همین حالا به فکر نباشید شانس یک زندگی طبیعی توام با آرامش و رضای حق را در این دنیا ازدست میدهید.و درآن دنیا هم که از عذابهایش مطلعید.. خسرالدنیا والاخره

من با تمام سحنان گرانبهای شما کاملا موافقم... خصوصا این قسمت که نقل کردم..
واقعا درسته! باریک الله..
:Kaf:

نقل قول:

سلام
19دختری ساله ام
دلم می خواد با هم جنس خودم رابطه جنسی داشته باشم
از جنس مذکر بردم نمیاد ولی در حال حاضر شرایط ازدواج ندارم و نمی خوام بهش فکر کنم
همیشه فکرم درگیره و نمی تونم راحت زندگی کنم
هرچی سعی می کنم از این افکار فرار کنم نمیشه
تا حالا مرتکب عمل هم جنس بازی یا همون مساحقه در اصطلاحات شما شدم و اگر باز هم شرایط مناسب باشه انجام می دم
من دختر مذهبی بودم ولی حالا با خدا مشکل پیدا کردم
به همین خاطر دارم مشکلم رو اینجا مطرح می کنم
از مشکلات روحی و روانی و عذاب های اخروی کارم هم مطلع هستم
ولی عاشق یه نفر شدم و بهش نیاز دارم
نماز می خونم و توی مراسمهای مذهبی شرکت می کنم ولی تأثیری نمی بینم....

سلام ...
چند تا چیز به ذهنم میرسه ...

1- همه ما در کوچیکی چیزی رو که مال خودمون نبوده رو برداشتیم ... ولی به مرور زمان برگ شدیم و بعدش نسبت به این قضیه دیدی جدید پیدا کردیم و دیگه چنین کاری رو انجام نمیدیم . مساله شما هم همچین حالتی داره ... به مرور زمان از سرت میوفته .
2- آدم ها هر چند وقت یک بار در درون یک مود کاری میوفتن و به اون سمت و سو میرن ... الان فکر میکنم شما باید کنکور داشته باشین ... یا اینکه دانشجو باشین ... سعی کن مود فکریت رو عوض کنی و بیشتر به دنبال "علم" باشی ... یا مثلا ورزش ... یا مثلا یک نوع هنر مثله نقاشی ... اینجوری تمرکز فکریت رو به چیزی دیگه بده ...
3- من نمیدونم چجوری به چنین مسائلی فکر میکنی ... ولی واقعا آدمهایی که کمی مذهبی باشند حالت " انزجار" و "کرختی" و "کثیف شدن تن" و ... بهشون دست میده ... اگر خودت هم دقت کنی کثیف بودن چنین عملی رو درک میکنی ...
4- اینجور قضایا خطرناک هست ... یک بار که دارین این کار رو میکنین ممکن هست برادره دوستتون بیاد تو و بگه با هم دیگه ادامه بدیم و تو هم نتونی بگی "نه" و ...

در نهایت ...
وقتی بزرگتر بشی ... میبینی لحظاتی هست که همه ترکت میکنن ... تنها میمونی ... بی کس میشی ... پدرت رو یه روزی از دست میدی ... مادرت رو یه روزی از دست میدی ... دانشگاه قبول نمیشی ... به عشق زندگیت نمیرسی ... تمام این لحظات ... وقتی یه نفس میکشی و طهارت تنت رو احساس میکنی ... هر چقدر هم که غم داشته باشنی ... تحملش میکنی ... باز چیزی داری که بهش افتخار کنی... ولی اگر آلوده بشی ... هر نفسی که میکشی توش بوی گند و کثافت هست ... هر چقدر هم که بخوای خودت رو تمییز کنی ... باز هم کثیف بودن خودت رو احساس میکنی ... نمیتونی از خدات چیزی رو بخوای ... چیزی نداری که بهش تکیه کنی ...

هر چیزیت رو که از دست میدی ... مراقب طهارت تن و بدنت باش ...

عاشق ریاضی;593622 نوشت:

فکر نمیکنید مطرح کردنش اون هم انقدر بی پرده باعث بشه قبحش بشکنه؟ حتماً از فردا باید انتظار داشته باشیم هرکس هر مشکل جنسی که داره به عنوان ی معظل فردی اجتماعی بیاد اینجا بیانش کنه!

شما و دوستان دیگه که هم عقیده با شما هستن

میگید که به طور طبیعی هیچ خانمی سراغ این گناه نمیره

پس قبول دارید که این دختر {حالا اگه بگم این خانم باز یه عده ناراحت میشن!} یه مشکلی دارن حالا یا از نظر روانی یا از نظر اخلاقی یا از نظر اعتقادی؟؟

پس مشکلش حل بشه سراغ گناه هم نمیره

دیگه دعوا نداره

راه حل بهش بدید که مشکلش حل بشه

بسم الله الرحمن الرحیم
البته به قول دوستان موضوع کمی بسته ترعنوان میشدبهتربودتاگناهان به این راحتی سبک شمرده نشه...
اول ازهمه گناه خودتون روبزرگ بدونیدوباهاش عادی برخوردنکنیدواگرکسی هم راجع به این گناه باشماصحبت کردجدی وقاطع جوابش روبدین تازمینه براتون ایجادنشه
انشاالله که خداوندهممون روبه راه راست هدایت کنه
بسیاردعاکنیدوازخداوندعاقبت به خیری وهدایت به راه راستوبخوایین به ائمه متوسل شیدوبه امام زمان فکرکنیدچه حالی میشه وقتی ماگناه می کنیم،به این فکرکنیدکه ماباهرگناهمون ظهورروعقب میندازیم ونه تنهادرسرنوشت خودمون تاثیرمیذاریم بلکه باسرنوشت یک ملت داریم بازی می کنیم وبایدبابت تک تک کناهانمون جواب پس بدیم
به نظربنده اولین کاراین هست که ایشون ازخودش ناامیدنشه وواقعاتلاش کنه برای بهبودی
درمرحله اول ایشون بایدخودش روازمعرض مواردتحریک کننده مثل عکس وفیلم و...خارج کنه،اولاکه برای مدتی اینترنت روکاملاقطع کنه تاکمی واردزندگی حقیقی بشه،خوداینترنت وساعتهاگردش دراون وسرزدن به هرسایتی چیزهایی به آدم یادمی ده که قبلابلدنبوده!!!واونقدرقبح گناه رومیریزه که آدم به خودش اجازه اینکاروبده!!!پس اول اینترنتشونوقطع کنن،وبه خاطرهمین کارکلی اعتمادبنفسشون میره بالاومیفهمن زندگی چقدرزیباست درحالی که بسیاری ازلحظاتش روصرف تفکرات پوچ کرده بودند
درمرحله ی بعددوستانی که این زمینه روبراشون ایجادکردن،یاخودشون اهل این کارهستند وتشویق به این کارمی کنند رواززندگیشون بپیچونند،هرباربراشون بهانه بیارندوبه نحوی پاسخشون روندن،شایدقطع ارتباط ناگهانی براشون سخت باشه ولی بایدبدونن ارتباط باهمچین دوستانی جزعاقبتی شوم وسیاه روبراشون درپی نخواهدداشت...انسان دردرجه ی اول بایدبه خودش وآیندش اهمیت بدن دوستان بدروبریزیددرسطل آشغال...
پس ازاین مرجله علایقشون درزندگی روشناسایی کنن،فارق ازعلایقی که خانواده تحمیل کردند،مثلااینکه ایشون چه استعدادهای ذاتی رودارند،به چه چیزهایی(ازنوع مشروع)علاقه دارند؟پیاده سازی این علاقه مندی هاوعملی کردن اونهارودرراس امورشون قراربدن
ازابرازمحبت زیادی خودشون به دیگران خودداری کنندتادوباره این فکربه ذهنشون خطورنکنه واگردیگران ودوستان خواستندبیش ازحدمحبت کنن ایشون نبایداجازه همچین کاری روبدن وبایدتفره برند(منظورم ازمحبت درآغوش گرفتن و..هستن)
اگرشخصی درخانواده یادوستانتون بدلباس هستندتذکربدید،درغیراین صورت نگاهتون روبسیارکنترل کنید
به هیچ عنوان دررابطه بامسائل جنسی صحبت نکنیدواگردوستان صحبت کردندبحث روعوض کنیدیاجلسه روترک کنید
به صورت جدی به ازدواج فکرکنید،انسان بایدبه خداتوکل داشته باشه ،اینکه همه میگن شرایطشونداریم من واقعاحرص میخورم،ازخدابخوایین جورکنه،مطمئن باشیدقرارگرفتن زن ومرددرکنارهم بهترین حالت بوده وگرنه خداازدواج مردبامردیازن بازن روخودش قرارمیداد
ودرمرحله آخرکافیه شمافقط یک قدم برای ترک گناه اقدام کنیدخودتون شاهدبرکات بیشماری که ازسوی خداروانه زندگیتونمیشه خواهیدبود

گوش کردن به این فایل صوتی هم که قبلا از خود سایت اسک دین دانلودش کردم هم کمک خواهد کرد...

[ATTACH=CONFIG]3006470585[/ATTACH]
داستان یه پسر جوان هست که اهل خیلی از گناهان بوده و متحول میشه طوریکه محبوب حضرت زهرا میشه. ..

فایل: 

این لینک هم سر بزنن بد نیست.
من این لینک رو از پروفایل یکی از دوستان دریافت کرده بودم که الان اسمشون خاطرم نیست.
کل وبلاگش به دردشون می‌خوره..
التماس دعا!
http://tars-omid.blog.ir/category/%D8%B1%D8%A7%D9%87%20%D9%88%20%DA%86%D8%A7%D9%87/

این مساله از اون مسائلی هست که اگر یه مدت زمان بگذره خودشون کنار میزارنش ...
خیلی از دخترها چنین مساله ای رو در سن بلوغ داشتند ...
ولی به مرور بزرگ شدند و قبیح بودن کار اون زمان براشون مشخص شده و کنار گذاشتنش ...

مساله روانپزشکی و روان درمانی و ... نیست ...
سن بلوغشون رسیده ... و به نوعی ...

کمی که اطلاعاتشون بیشتر بشه ... عقلشون بیشتر رشد کنه ... پیچیدگی های روابط بیشتر دستشون بیاد اتوماتیک کنار میزارن ...

الهه خشم;593674 نوشت:
خیلی از دخترها چنین مساله ای رو در سن بلوغ داشتند ..

:Moteajeb!:

اینجوری نگید لطفا (البته ببخشید این تیکه رو فقط نقل قول کردم )

چون واقعا همچین چیزی نیست

لا حول و لا قوة الا بالله

سلام
چقدر جالب ، این تاپیک در همین دو ساعت سه صفحه ورق خورد ، و بازم جالب اینکه در همین دو ساعت 76 نفر از این تاپیک دیدن کردن ، این جوری هم که پیش میره تا صبح 10 صفحه رو رد میکنه
نمیدونم خوشحال باشم که بچه های سایت چقدر دوست دارن به هم نوعانشون کمک کنن یا ناراحت باشم که همچین بحثی انقدر پر طرفدار شده
این تذکر رو هم قبل از همه به خودم دادم تا تلنگری باشه
چیزی که هست اینه که آدم تا گناهی نکنه به لذت گناه پی نمیبره (لذت واهی ) ، منظور اینکه شما خودتون هم از اول هم جنس باز نبودید
و البته گفتید که تقریباً مذهبی که نمیشه گفت اما خب آدم معتقدی بودید
این نشون میده که کسی برای اولین بار شما رو تحریک کرده و لذت گناه رو به شما چشانده که احتمالاً اون یک نفر همون خانمی هستند که عاشقشون شدید
موضوع دیگه این هست که به نظرم شما مشکلی داشتید که حل نشده و متاسفانه در چنین مواقعی امثال من که نفس ضعیفی دارند و جنبه ندارند سریع شمشیر رو از رو میبندند و با خدا لج می کنند و دست به گناهان عجیب و غریب میزنن
غافل از اینکه با لج کردن اونها چیزی از خدایی خدا کم نمیشه و فقط خودشون خسران زده میشن
به نظر من بهترین کار این هست که با اون دوستانتون قطع رابطه بکنید و بعدش هم با خدا آشتی بکنید
هر چند بعید میدونم این کار ها رو بکنید اما وظیفه ام بود که بگم
متاسفانه دهه ماه محرم هم که میتونست خیلی کمکتون کنه گذشت ولی خدا هنوزم که هنوزه داره خدایی میکنه
بیشتر از این هم نیازی نمیبینم که فکر کنم و راه حل بدم
اگر واقعاً قصد داشته باشید مشکلتون حل بشه همین راه حل هایی که دوستان گفتند کفایت میکنه
یا علی

[="Arial"][="DarkGreen"]

الهه خشم;593674 نوشت:
این مساله از اون مسائلی هست که اگر یه مدت زمان بگذره خودشون کنار میزارنش ...
خیلی از دخترها چنین مساله ای رو در سن بلوغ داشتند ...
ولی به مرور بزرگ شدند و قبیح بودن کار اون زمان براشون مشخص شده و کنار گذاشتنش ...

مساله روانپزشکی و روان درمانی و ... نیست ...
سن بلوغشون رسیده ... و به نوعی ...

کمی که اطلاعاتشون بیشتر بشه ... عقلشون بیشتر رشد کنه ... پیچیدگی های روابط بیشتر دستشون بیاد اتوماتیک کنار میزارن ...

چقدر باید مرتکب این گناه بشن و از همه مهم تر دیگران رو هم به گناه بندازن تا عقلشون بیشتر بشه و خودشون دست بکشن؟![/]

.امین.;593670 نوشت:
ایشون مرتکب یک عمل قبیح شده که مجازاتش خلود در جهنم هست. اگه به این مساله ایمان نداره بنشینه ببینه طبابتهای روانشناسانه دردش رو درمان میکنه یانه

با سلام البته من همه پستا رو نخوندم ولی بهتر انقدرم تند برخورد نکنیم

کارشون فوق العاده زشت و قبیح هست ، ولی خدا بخشندست ایشون اومدن که مشکلشون رو بگن تا حل بشه، خدا کسی رو از در خونش رد نمی کنه ما که دیگه چیزی نیستیم که حکم خلود به جهنم برا کسی صادر کنیم

فقط کافیه توبه کنن تا پاک تر از اولشون بشن

امیر مؤمنان علی (علیه السلام)
-«اَعرفُ النّاس بالزّمانِ مَن لَمْ یتعجّب مِن اَحداثه؛
زمان
شناس ترین مردم کسی است که از حوادث روزگار، تعجب نکند

این حدیث را در خطاب به کسانی گذاشتم که از موضوع و عنوان این تاپیک قدری جا خوردند...

زود قضاوت کردن صحیح نیست وگرنه خداوند می توانست فورا آن شخص گناهکار هلاک کند... اما به او (و نیز غالب ماها) فرصت بازگشت داده شده است...
بهتر است این فرد علیرغم میلش، ازدواج کند...

پیشنهاد میکنم دوستان تاپیکهای زیر را هم مطالعه کنند

.http://www.askdin.com/thread18745.html
http://www.askdin.com/thread9582.html
http://www.askdin.com/thread18675.html

سلام جناب امین ،افرادی در این تاپیکهای بالا پست زدند البته نه به اینصورت فوق که مشکلی داشته و گناهی مرتکب شده باشند و خواهان کمک باشند بلکه آمده اندبا یک ایدئولوژی که بتوانند جسورانه ازهمجنسگرایی و همجنس بازی دفاع کنند و تفکرات خود را به دیگران هم القا کنند.
حالا اگر خواسته بر حق شما این است که چنین قبح شکنی ها خلاف اخلاق و عفت عمومیست خوب بد نیست به سراغ همین آقایانی بروید که با غرور سعی در ترویج تفکرات انحرافی و درست نمایی این جریان دارند ...نه کسی مثل این دختر که بصورت گمنام اعتراف کرده تا شاید راه حلی پیدا شود.
مگر اینکه تعصب شما خدای ناکرده حاصل نگاه جنسیتی و متوجه زن بودن ایشان باشد که خب ... دیگه من علتش را نمیفهم
.

خيلي ناراحت كننده است اين مساله ، اول دنبال اين باشيد كه اگه از لحاظ هورموني مشكل داريد درمان كنيد
تصورش هم براي من وحشتناكه درسته كه دوستمون كمك خواستن ولي .... كاش حداقل نمينوشتن اگه بازم فرصتش پيش بياد انجام ميدن ! اينجاش كمي خجالت اوره كسي كه بخواد از گناه فاصله بگيره نبايد اينجور بگه
اميدوارم متوجه زشتي اين كارتون بشيد

[=times new roman]بعضی نظرات دوستان منو یاد این حکایت می اندازن..:Gig:

[=times new roman] .
[INDENT=3][=times new roman]شخصی همه شب بر سر بیمار گریست
.
چون روز آمد بمرد و بیمار بزیست
.
ای بسا اسب تیز رو که بماند
.
که خر لنگ جان بمنزل برد
.
بس که در خاک تندرستان را
.
دفن کردیم و زخم خورده نمرد..

[/INDENT]
[=times new roman]

به نظر من شرکت کردن توی مراسم های مذهبی و نماز و دعا و اینا تاثیری توی حل مشکل شما نمی زاره..( امیدوارم کسی نیاد بگه داری مردمو از دین دور میکنی و... )
.
نماز و دعا و مراسم های مذهبی و مخصوصا زیارت عاشورا فوق العاده هستن..ولی به تنهایی حلال همه ی مشکلات نیستند.
.
متاسفانه گاهی ما انتظارهای بیجایی از دین و مذهب داریم ، به نظرم خودتون باید به یه روانشناس حاذق مراجعه کنید تا کمکتون کنه..
.
مراسم و مذهبی و ورزش و اینها به نظر من به عنوان مکمل می تونند کمکتون کنند ، اما مشکل شما فکر میکنم فقط به دست یک روانشناس حاذق حل میشه..
.
نشید مثل اونی که بدون اینکه توی بانک حساب باز کنه دعا می کرد توی قرعه کشی بانک جایزه برنده بشه..
.
یه جایی خوندم به اندازه زمانی که برای دعا کردن گذاشتم اگر قدم برداشته بودم الان رسیده بودم ،
.
شما تلاشتو بکن ، یه روانشناس خوب پیدا کن ، به راهکارهاش توجه کن ، مو به مو انجام بده ، در کنارش دعا هم بخون ، نماز هم بخون..هیچ اشکالی هم نداره..

امام علي (ع) : هر سخن و گفتاري که در آن ذکري از خدا نباشد لغو و باطل است و هرسکوتي که در آن فکر و انديشه نباشد لهو و بيهوده است و هرنگاهي که در آن عبرت گيري و پند نباشد بازي و بيهوده است . آثار الصادقين جلد 6 صفحه 291
امام علي (ع) : به آنچه درباره اش نا اميدي اميدوار تر باش از آنچه بدان اميد داري زيرا موسي رفت تا آتش براي خاندانش برگيرد خدا با او سخن گفت و پيغمبر برگشت ملکه سباء رفت به جنگ با سليمان مسلمان بازگشت ساحران و جادوگران فرعون رفتند تا بر موسي غلبه کنند مومن بر گشتند. تحف العقول صفحه 207
اوّل: پشيماني از آن چه گذشت.

دوم: تصميم به عدم بازگشت.
رنج طاعت را به تن بچشاني، چنانكه شيريني گناه را به او چشانده بودي، پس آنگاه بگويي: استغفرالله!.

[="Navy"]

یکی از کاربران سایت;593139 نوشت:
سلام
19دختری ساله ام
دلم می خواد با هم جنس خودم رابطه جنسی داشته باشم
از جنس مذکر بردم نمیاد ولی در حال حاضر شرایط ازدواج ندارم و نمی خوام بهش فکر کنم
همیشه فکرم درگیره و نمی تونم راحت زندگی کنم
هرچی سعی می کنم از این افکار فرار کنم نمیشه
تا حالا مرتکب عمل هم جنس بازی یا همون مساحقه در اصطلاحات شما شدم و اگر باز هم شرایط مناسب باشه انجام می دم
من دختر مذهبی بودم ولی حالا با خدا مشکل پیدا کردم
به همین خاطر دارم مشکلم رو اینجا مطرح می کنم
از مشکلات روحی و روانی و عذاب های اخروی کارم هم مطلع هستم
ولی عاشق یه نفر شدم و بهش نیاز دارم
نماز می خونم و توی مراسمهای مذهبی شرکت می کنم ولی تأثیری نمی بینم....

سلام
انسان یک وقت است می گوید من در مراسم مذهبی شرکت می کنم و به واجبات مقیدم اما گاهی اوقات مثلا در هنگام عصبانیت قادر به کنترل زبان یا شهوت نیستم و پشیمان و ناراحت از این کردار خود هستم و سعی بر تغییر عملکرد خود دارم و راهنمایی برای ترک آن عمل می خواهم ان شاء الله می شود مصداق آیه
وآخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملا صالحا وآخر سيئا عسى الله أن يتوب عليهم إن الله غفور رحيم

اما کسی که می گوید اگر شرایط برایم دوباره پیش بیاید دوباره هم همین کار را خواهم کرد و از عواقب و عذاب اخروی آن هم مطلع هستم و شاکی خدا هم هستم که چرا به من توجه ندارد که در مراسم مذهبی هم شرکت می کنم اما خواسته های من را برآورده نمی کند خدای ناکرده می شود مصداق آیه
ثمّ کان عاقبة الّذین اسائوا السوأی ان کذّبوا بایات اللَّه
هر آنچه که گناهش بیشتر می شود رابطه اش با خدا ضعیف می شود تا آنکه خدای نکرده می شود منکر خدا

البته ان شاء الله شما جز این گروه اخیر نیستید و همینکه سوال را مطرح کرده اید نشان از این دارد که سعی بر تغییر وضعیت خود دارید.

ابتدا باید انسان نفرت از گناه و انجام گناه داشته باشد و علاقه به ایمان و اعمال صالح، اگر این صفت حاصل شده به تعبیر قرآن رشد هم حاصل خواهد شد.ان شاء الله
ولكن الله حبب اليكم الايمان وزينه في قلوبكم وكره اليكم الكفر والفسوق والعصيان اولئك هم الراشدون[/]

یک حالت خوف و رجا برا خودتون ایجاد کنید یعنی هم از عواقب گناهتون بترسید -یاد مرگ بهترین تذکره، همه باید به این فکر کنیم که هر آن ممکنه لحظه مرگمون فرا برسه پس ببینیم در چه حالتی به ملاقات خدا میریم- هم امید به رحمت و مغفرت خداوند داشته باشید-تو جریانات تاریخی اومده که پیامبر (ص) قاتل عموی خودشون حمزه سید الشهدا رو بعد از ابراز پشیمانی عفو کردن-پس گناه هرچقدر هم بزرگ باشه با ندامت و قصد عدم بازگشت بخشیده میشه.
توسل به اهل بیت علیهم السلام رو هر چند با احساس گناه شدید فراموش نکنید به والله قسم جواب میده

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت موسی(ع) داشتند به مناجات می رفتند که در راه به یک نفری برخورد کردند. این فرد آدم بسیار گناهکار، عصیانگر و فاجری بود و هرگونه گناهی که می توانست کرده بود.
او به حضرت موسی(ع) گفت: «برو و به خدا بگو که چرا فلانی را عذاب نمی کنی؟ او که هر گناهی که می خواست کرد و بازهم می کند.»
موسی جواب نداد اما به راه افتاد و به میعادگاهش با خدا رسید. مدتی طولانی به مناجات و نجوا با خداوند پرداخت و کم کم وقت رفتن رسید. در تمام این مدت موسی(ع) جرئت نکرد که پرسش آن گناهکار را به خدا عرضه کند.
وقتی داشت به راه می افتد خدا او را خطاب قرار داد: «ای موسی، چرا پیام بنده ما را نمی رسانی»
موسی گفت: «بارخدایا، تو که از هرچیز آگاهی»
پس خداوند به موسی گفت:
برو به بنده ام بگو، که تو را عذاب می کنم اما خودت متوجه نیستی.
همین که لذت نماز روزانه و نمازهای نافله و لذت اطاعت از خودم را از تو گرفته ام برای تو عذاب است.

موفق باشید.

موضوع قفل شده است