تفویض امر خلقت به ائمه با استفاده از روایاتی همچون: خطبة البیان.

تب‌های اولیه

61 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام علیکم

erfan_alavi;302786 نوشت:
و در این مرتبه زمان و مکان جایی ندارد تا بتوان گفت کی همچین اتفاقی افتاد،بلکه زمان ومکان در مرتبه مادی حکم فرماست....

سوالم را واضح تر بیان میکنم

در قرآن کریم چگونگی خلقت آسمانها و زمین ذکر شده و کسی که آنها را آفرید.
و این عالم خلقتش هم تکرر ندارد که بار اول او و در بار دیگر کس دیگری خلق کرده باشد.

ائمه چه زمانی عوالم را خلق کردند ؟

erfan_alavi;302778 نوشت:

دوست عزیز اسماء الهی اسمائی لفظی نیستند همانطور که در قران می باشد بلکه حقایقی هستند ورای ملائکه و لی نه در مقام ذات حق؛وقتی کسی در مراتب خلیفه اللهی بتواند به ان مراتب برسد که بتواند انها را حمل نماید یعنی مظهر ان اسماء گشته است ،مانند حضرت ادم و علم به اسماء ....

بدیهی است صفات الهی حق اند و حقیقی و البته مطلق .
یک نفر بدون نقص معرفی کنید که حامل صفت مطلق باشد . ناقص ( مخلوق ) نمیتواند حامل صفت مطلق باشد
یعنی صفت مطلق بر مخلوق محمول نیست .

و آنچه که در مورد حضرت عیسی نقل فرمودید واژه باذن الله را در پی خود دارد .

که ان شاء الله درباره اذن صحبت خواهیم کرد .

یاحق

بسم الله الرحمن الرحیم

:Gol:سلام علیکم و رحمة الله و برکاته علی المومنین شیعیان امیرالمومنین علی(ع):Gol:

و لعنة الله علی الکافرین


اول بدانید امامان ما از ایشان برائت جستند


نقل قول:

قال حجت بن الحسن علیه السلام:(حدیث رو خودم تایپ کردم ممکن است در اعراب مشکل داشته باشد با عرض پوزش)
انا بریءُ الی الله و رسوله ممّن یقول انّا الغَیبَ و نشارکه فی ملکه أو یُحِأنّا محلّا سِوَی المحلّ الّذی رضّیَهُ الله لَنَ
الاحتجاج للطبرسی,ج2,ص 487
ترجمه من(کلمه به کلمه):
حجت بن الحسن علیه السلام:من برائت میجویم به سوی الله و رسوش از کسی که می گوید: ما غیب میدانیم و در ملکش خودمان را شریک قرار دهیم یا قرار دهد ما را از محل(مقامی) غیر از محلی که راضی باشد الله هرگز.
ترجمه دیگر: حجت بن الحسن علیه السلام:

من از افرادی که می گویند: ما اهل بیت(مستقلا از پیش خود و بدون دریافت از جانب خداوند)
غیب می دانیم و در سلطنت و آفرینش موجودات با خدا شریکیم,یا ما را از مقامی که خداوند برای ما پسندیده بالاتر می برند, از چنین افرادی نز خدا و رسولش بیزاری می جویم.
لازم به ذکر قسمت قرمز شده رو مترجم از پیش خود در ترجمه گنجانده و در اصل حدیث یه همچین چیزی نیست.


بعضی علما ایشان را بدتر از کافران میدانند...

خب این بهتان ها رو یکی یکی بررسی میکنیم...

اولین بهتان :

نقل قول:
[=traditional arabic][=traditional arabic]اخْتَارَنَا مِنْ نُورِ ذَاتِهِ [=traditional arabic]وَ [=traditional arabic]فَوَّضَ‏ [=traditional arabic]إِلَيْنَا أَمْرَ عِبَادِه
نقل قول:
خدا محمد صلّى اللَّه عليه و آله را آفريده است، و كار جهان را به او واگذاشته است، و بنا بر اين، آفريدگار دنيا و ما فيها آن حضرتست، و بعضى گفته‏اند كه خدا اين امر را به على عليه السّلام واگذار كرده است، و بسا كه ميگويند اين امر بر عهده ساير امامان تعلّق گرفته است

دومین بهتان:


نقل قول:
[=Lucida Console]ِ عَنْ طَارِقِ بْنِ شِهَابٍ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ: يَا طَارِقُ‏ الْإِمَامُ كَلِمَةُ اللَّهِ وَ حُجَّةُ اللَّهِ وَ وَجْهُ اللَّهِ وَ نُورُ اللَّهِ وَ حِجَابُ اللَّهِ وَ آيَةُ اللَّه‏
سومین بهتان:

نقل قول:
انسان کامل مظهر تامه اسماء الهی است

چهارمین بهتان:

نقل قول:

قال الصادق - روحي فداه -:

نحن صنائع الله و الخلق بعد صنائعنا

(احتجاج )




وَ مَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ افْترَي عَلي اللَّهِ كَذِباً

سبحان الله

رب انی برئ مما یقولون


[=Courier New]اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم ان شاءالله

[=Courier New]و اهلک اعدائهم



بسم الله الرحمن الرحیم


:Gol:سلام علیکم و رحمة الله و برکاته علی المومنین شیعیان امیرالمومنین علی(ع):Gol:

و لعنة الله علی الکافرین


اثبات بطلان بهتان اول:



عقاید غلات و مذمّت آن ها و لعن عبدالله بن سبا

منبع کتاب شب های پیشاور

شیعیان امیرالمومنین علی(ع) همه بندگان خالص حق تعالی ومطیع و فرمان بردار خداوند سبحان جلّ جلاله و محمد(ص) بنده و رسول او می باشند. و درباره علی بن ابی طالب(ع) نمی گویند و عقیده ندارند مگر آنچه پیغمبر درباره او فرموده. علی را عبد صالح پروردگار و وصیّ و خلیفه رسول الله(ص) میدانیم.
وهرکس غیر از این عقیده داشته باشد اورا مردود و از خود دور میدانیم.مانند غلات از مسلمین از قبیل:سبائیه و خطابیّه و علیاویّه و مخمّسه و بزیغیّه و امثال آن ها مانند:نصیریّه-که در قسمتی از شهر ها و قرای ایران و سایر بلاد مانند موصل و سوریا متفرّق هستند به نام اهل حق.
عموم شیعیان از آن ها برئ هستند و آن ها را کافر مرتد و نجس می دانند و در تمام کتب فقهیّه و وسایل عملیه فقهای امامیّه غلات را در شمار کفار آورده اند. به علّت آن که آن ها دارای عقاید فاسده ی بی شمار می باشند.
از قبیل آن که می گویند:چون ظهور روحانی در هیکل جسمانی محال نیست چنان چه جیزئیل به صورت دحیۀ کلبی بر پیغمبر ظاهر می گردید. لذا حکمت حکیمانه حق اقتضا کرد که ذات اقدسش در هیکل بشر آشکار گردد.(سبحان الله و تعالی) فلذا به صورت علی(ع) ظاهر گردید.(سبحان الله و تعالی)به همین جهت مقام علی(ع) را بالاتر از مقام پیغمبر خاتم(ص) می دانند.از زمان خود آن حضرت(علی) به اغوای شیاطین جن و انس جمعی به این عقیده قائل بودند.
و آن حضرت خود جمعی از اهل هند و سودان را که آمدند و اقرار به الوهیّت آن حضرت نمودند(لا اله الا الله خالق علی) هرچند آن ها را پند داد فایده نبخشید-عاقبت امر فرمود: آن ها را در چاه های دود- به طریقی که در کتب اخبار ثبت است-هلاک ساختند.
چنان چه شرح این قضیّه -تقصیلاً- در بحارالانوار مسطور است.ج25,ص299
وحضرت امیرالمؤمنین و ائمّۀ معصومین-سلام الله علیهم اجمعین-آن ها را لعن نموده و از آنها بیزاری جستند.
مانند آنچه در کتب معتبرۀ ما از مولانا امیر المؤمنین علی(ع) نقل شده که فرمود:اللّهم انی برئ من الغلاة کبراءة عیسی بن مریم من النصارای اللّهم اخذ لهم ابدأ و لاتنصر منهم احدا
مناقب آل ابی طالب ابن شهر آشوب:ج1,ص226. امالی شیخ طوسی:ص650 و بحار الانوار مجلسی ج25 ص266 و ج73 ط ایران و ج76 ص226 بیروت
و در خبر دیگر است از آن حضرت:یهلک فی اثنان و لا ذنب لی محبّ مفرط و مبغض مفرط انّا لنبرأ الی الله ممنیغلو فینا فوق حدّنا کبراءة عیسی بن مریم من النصاری
عیون اخبار الرضا شیخ صدوق ج2ص217ح1.مسند احمد بن حنل ج1 ص160. مجمع الزوائد هیثمی ج9 ص133. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20 ص230. البدایة و النهایة ابن کثیر:ج7ص393 شواهد التنزیل حسکانی:ج2 ص 231 و...
ونیز فرمود:یهلک فیّ ائنان؛محب غال مبغض فال
الغارات ابراهیم بن محمد ثقفی ج2 ص588 مناقب آل ابی طالب ابن شهر آشوب ج1 ص227 بحارالانوار مجلسی ج39ص295.ینابیع المودّة قندوزی حنفی ج1ص328 عیون الحکم و المواعظ علی بن محمد لیثی واسطی ص511.

به همین جهت جامعۀ شیعۀ امامیّه اثنا عشریّه بی زاری می جویند از هرکس که نظماً و نثراً- دربارۀ رسول الله و علی امیرالمؤمنین و اهل بیت اطهارش(ع) غلوّ بنماید؛ و در مقام تعذیف آن ها را از مقامی - که خدا برای آن ها معیّن نموده بالاتر ببرند؛و ازعبودیت به ربوبیّت برسانند. و کسانی که چنین عقیده ای داشته باشند از ما نیستند، بلکه ار غلات و ملاعین اند.حساب جامعۀ شیعۀ امامیّه اثنا عشریه را از آن ها جدا بدانید.
چه آن که اجماع علمای امامیّه بر کفر و نجاست غلات می باشد. و اگر مراجعه نمایید به کتب استدلالیّه فقهای شیعه مانند: جواهر الکلام و مسالک و غیره و رسایل عملیّه مانند: عروة الوثقی مرحوم یزدی- وسیلة النجاة مرحوم اصفهانی در باب طهارت و باب زکات و باب ازدواج و باب ارث فتاوای فقهای ما را بر کفر و نجاست آن می بینید و مشاهده می کنید. که همگی فتوا داده اند که جایز نیست مداخله در غسل و دفن آن ها . و حرام است مزاوجت با آن ها- با آن که به طریق متعه مزاوجه با اهل کتاب را جایز میدانند- و حقّ الارث مسلمانان به آن ها داده نمی شود و حتّی از دادن صدقات و زکات به آن ها منع گردیده.
و در کتب کلامیّه و عقاید فرقۀ ناجیۀ شیعه- مبسوطاً و مستدلّاً- بیان گردیده که این فرقه فاسد کافر و تبرّی و بی زاری از آن ها بر هر مسلمانی- خاصه شیعیان خالص العقیده لازم و واجب است.
ودلایل کاملۀ محکمه از آیات و اخبار بر منع و ردّ غلات وارد است که به بعضی از آن ها اشاره نمودیم.
در آیۀ 77سوره5(مائده):


مجلسی در جلد3 بحارالانوار اخبار بسیاری در مذمّت آنها و دور بودن خاندان رسالت از مدعای آن ها نقل نموده. از جمله نقل می نماید از امام جعفر صادق(ع):
وما نحن الا عبید الذی خلقنا و اصطفانا و الله ما لنا علی الله من حجة و لا معنا من الله براءة و انّا لمیّتون و موقوفون و مسؤولون من احبّ الغلاة فقد ابغضنا و من ابغضهم فقد احبّنا الغلاة الکفار و المفوّضه مشرکون لعن الله الغلاة
خلاصۀ معنا آن که: ما بندگان خدایی هستیم که مارا آفرید و از میان خلق برگزیده به درستی که ما می میریم و در نزد پروردگار ایستاده سوال کرده میشویم(یعنی ما هم مثل شما بشری هستیم)کسی که دوست بدارد غلات را دشمن ما می باشد ؛ وکسی که آن ها را دشمن بدارد دوست ما می باشد. غلات کافر و مفوّضه مشرکند لعن الله بر غلات.
بحارالانوار مجلسی ج25ص289. اختیار المعرة الرجال شیخ طوسی ج2ص491.رجال کشی ص70و71
ونیز از آن حضرت پیشوای شیعیان علیه السلام نقل کرده اند که فرمود:لعن الله عبدالله بن سبأ انه ادعی الربوبیّه فی امیرالمؤمنین عبدالله طائعاً الویل لمن کذب علینا و ان قوماً یقولون فینا ما لا نقوله فی انفسنا نبرءالی الله منهم نبرء الی الله منهم.
بحارالانوار مجلسی ج25 ص286 و عبد الله بن سبا سید مرتضی عسکری ج2ص172 و خاتمة المستدرک نوری ج4 ص142.

درکتاب عقاید صدوق ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی که از فقهای شیعه امامیه است- خبری از زرارةبن أعین-که از موثقین روات شیعه و حافظ علم اهل بیت و از اصحاب حضرت باقر(ع)-نقل کرده : خدمت حضرت صادق عرض کردم :مردی از اولاد عبدالله بن سبا قایل به تفویض است.
میگوید:انّ الله عزوجل خلق محمدا و علیا ثم فوّض الامر الیهما فخلقا و رزقا و أحییا و أماتا. حضرت فرمودند: کذب عدو الله(دروغ گفته دشمن الله،زمانی که برگشتی به سوی او بخوان این آیه را که از سورۀ رعد است:
ام جعلو الله شرکاء خلقوا کخلقه فتشابه الخلق علیهم قل الله خالق کل شئ و هو الواحد القهار



این آیۀ شریفه خود صراحت دارد بر توحید الله تعالی
زرارة گفت: وقتی نزد او رفتم و این آیه را که امام فرموده بود بر او خواندم کانّه(گویا)سنگ بر دهانش افکندم لال شد.
شرح اصول کافی مازندرانی ج6ص54.بحارالانوار مجلسی ج25 ص344و تفسیر نور الثقلین حویزی ج2 ص492

از این قبیل اخبار در کتب معبرۀ ما از ائمه طاهرین(ع)در طعن و لعن و سبّ طایفه غلات بسیار وارد شده.

طایفه غلات به کلی از ما برکنار و ما از آن ها بی زار و بر کنار هستیم؛ ولو صورتاً دعوای تسیّع نمایند.الله و رسول الله و علی و آل علی(ع)وتمامی شیعیان هم از آن ها بیزار و برکنار هستند.

چناچه مولانا امیرالمؤمنین(ع) ریئس غلات عبدالله بن سبا ملعون را تا سه روز حبس نمود و امر به توبه فرمود چون قبول نکرد،اورا به آتش سوزانید.

پس عبد الله بن سبا و پیروان او ملعون اند و محمد و ال محمد و ما شیعیان از آن ها برائت میجوییم.

بطلان بهتان اول اثبات شد



[=Courier New]اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم ان شاءالله


[=Courier New]و اهلک اعدائهم



فاتح;302789 نوشت:
در قرآن کریم چگونگی خلقت آسمانها و زمین ذکر شده و کسی که آنها را آفرید. و این عالم خلقتش هم تکرر ندارد که بار اول او و در بار دیگر کس دیگری خلق کرده باشد.

سلام
ارواح معصومین ع در طول اسباب خلقت موجودات و در راس همه اسباب امکانی قرار دارند لذاست که بسیاری از افعال الهی با ضمیر متکلم مع الغیر " نا " به معنای ما آمده است تا نقش اسباب مادی و معنوی را متذکر گردد پس بحث زمان دوم و خلقت دوم مطرح نیست بلکه بحث طریقیت مطرح است
والله الموفق

بسم الله الرحمن الرحیم


:Gol:سلام علیکم و رحمة الله و برکاته علی المومنین شیعیان امیرالمومنین علی(ع):Gol:

و لعنة الله علی الکافرین

اثبات بهتان دوم:
نقل قول:

[=Lucida Console]ِ عَنْ طَارِقِ بْنِ شِهَابٍ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ: يَا طَارِقُ‏ الْإِمَامُ كَلِمَةُ اللَّهِ وَ حُجَّةُ اللَّهِ وَ وَجْهُ اللَّهِ وَ نُورُ اللَّهِ وَ حِجَابُ اللَّهِ وَ آيَةُ اللَّه‏
ائمه هیچ گاه خودشان را وجه الله نخواندند در مورد کلمة الله و حجاب الله هم ان شاءالله کذب یا صحتش اثبات میشود

وقتی میگویند و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام یعنی امام؟...سبحان الله لا اله الا الله
آیا آنها جز عبادالله هستند ؟ کسانی که در خلقت مثل دیگر انسان ها هستند؟

بنا بر گفته ها آیات زیر در شأن اهل بیت علیه اسلام نازل شده
اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .
اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .
اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .
اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .
پس با این حدیث امام حسن و امام حسین و امام علی و حضرت فاطمه برای خودشان طعام میدادند؟انّ هذا بهتان عظیم علی عباد الله المخلصون
چطور ؟
انّما اطعمکم لوجه الله بعضی گویند وجه الله یعنی امام خب اگر بر این کذب استناد کنیم که وجه الله یعنی امام پس آنها در آن سه روز که به مسکین و یتیم و اسیر غذا دادند...برای خودشان بود!نعوذ بالله انّ هذا بهتان عظیم علی عباد الله مخلصین
کدام عاقلی این را میپذیرد؟

(۱) وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِإِ نَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿البقرة: ١١۵﴾

(۲) فَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ذَٰلِکَ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿الروم: ٣٨﴾

(۳) وَمَا آتَیْتُم مِّن رِّبًا لِّیَرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یَرْبُو عِندَ اللَّهِ وَمَا آتَیْتُم مِّن زَکَاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ ﴿الروم: ٣٩﴾

(۴) لَّیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنفُسِکُمْوَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْوَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ﴿البقرة: ٢٧٢﴾

از همین آیات میشود فهمید امام وجه الله نیست.


زیارت حامعه کبیره.
نقل قول:

[=times new roman]اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ،
[=times new roman]وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، وَخُزّانَ الْعِلْمِ، وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ، وَاُصُولَ[=times new roman] الْكَرَمِ، وَقادَةَ الاُْمَمِ، وَاَوْلِيآءَ النِّعَمِ، وَعَناصِرَ الاَْبْرارِ، وَدَعآئِمَ الاَْخْيارِ،[=times new roman]وَساسَةَ الْعِبادِ، وَاَرْكانَ الْبِلادِ، وَاَبْوابَ الاْيمانِ، وَاُمَنآءَ الرَّحْمنِ،[=times new roman]وَسُلالَةَ النَّبِيّينَ، وَصَفْوَةَ الْمُرْسَلينَ، وَعِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَ رَحْمَةُ[=times new roman]اللهِ وَ بَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلى اَئِمَّةِ الْهُدى، وَ مَصابيحِ الدُّجى، وَاَعْلامِ التُّقى،[=times new roman]وَ ذَوِى النُّهى، وَاُولِى الْحِجى، وَ كَهْفِ الْوَرى، وَوَرَثَةِ الاَْنْبِيآءِ، وَالْمَثَلِ[=times new roman]ا لاَْعْلى، وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنى، وَ حُجَجِ اللهِ عَلى اَهْلِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ[=times new roman] وَالاُْولى، وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلى مَحآلِّ مَعْرِفَةِ اللهِ، وَمَساكِنِ[=times new roman]بَرَكَةِ اللهِ، وَمَعادِنِ حِكْمَةِ اللهِ، وَحَفَظَةِ سِرِّاللهِ، وَحَمَلَةِ كِتابِ اللهِ، وَاَوْصِيآءِ[=times new roman]نَبِىِّ اللهِ، وَذُرِّيَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،[=times new roman]اَلسَّـلامُ عَلَى الدُّعاةِ اِلَى اللهِ، وَالاَْدِلاّءِ عَلى مَرْضاتِ اللهِ، وَالْمُسْتَقِرّينَ[=times new roman] فى اَمْرِ اللهِ، وَالتّآمّينَ فى مَحَبَّةِ اللهِ، وَالْمُخْلِصينَ فـى تَوْحيدِ اللهِ،[=times new roman]وَالْمُظْهِرينَ لاَِمْرِ اللهِ وَنَهْيِهِ، وَعِبادِهِ الْمُكْرَمينَ الَّذينَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ،[=times new roman] وَهُمْ بِاَمْرِهِ يَعْمَلُونَ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ الدُّعاةِ،[=times new roman] وَالْقادَةِ الْهُداةِ، وَالسّادَةِ الْوُلاةِ، وَالذّادَةِ الْحُماةِ، وَاَهْلِ الذِّكْرِ، وَاُولِى[=times new roman]الاَْمْرِ، وَبَقِيَّةِ اللهِ، وَخِيَرَتِهِ وَحِزْبِهِ، وَعَيْبَةِ عِلْمِهِ، وَحُجَّتِهِ وَصِراطِهِ،[=times new roman] وَنُورِهِ وَبُرْهانِهِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،

[CENTER][=Courier New]اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم ان شاءالله



[=Courier New]و اهلک اعدائهم



[/CENTER]

فاتح;302789 نوشت:
سلام علیکم

سوالم را واضح تر بیان میکنم

در قرآن کریم چگونگی خلقت آسمانها و زمین ذکر شده و کسی که آنها را آفرید.
و این عالم خلقتش هم تکرر ندارد که بار اول او و در بار دیگر کس دیگری خلق کرده باشد.

ائمه چه زمانی عوالم را خلق کردند ؟

سلام بر شما.

البته چگونگی خلقت اسمانها و زمین در قران به اجمال ذکر شده است ولی به نقطه شروع اشاره ای ندارد وبحث بر سر همین نقطه شروع و خلقت اولیه است نتیجتا ابتدا باید از روایات این قضیه را بررسی نمود و در موارد مربوطه به قران نیز رجوع نمود.

البته در قران عالم خلقی و امری با خصوصیاتشان ذکر شده است ولی این موضوع نیز ما را به نقطه شروع نمی رساند.

بحث بر سر این است که اولین وجود بعد از وجود حق یا اولین مخلوق باید چگونه باشد،به عبارتی اولین مخلوق باید چه ویژگی داشته باشد،طبق روایات و عقل اولین مخلوق باید از لحاظ صفات و ویژگی ها هم رنگ ذات حق باشد به عبارتی اولین مخلوق مظهر همه صفات حق است،منتها نه بالذات بلکه بالغیر ،واین اولین مخلوق واسطه ایجاد دیگر مراتب هستی می گردد به عبارتی از فعل اول خداوند فعل دوم را ایجاد می کند و همینطور هر چه به طرف پایین می اییم حدود زیاد می شود تا می رسد به عالم جسمانی و البته قبلا نیز گفته شد که اسماء الهی در همه این مراتب بر حسب مرتبه ان عالم ظهور پیدا می کند...

نتیجتا اولین خلق نور محمدی بود و از نور محمدی خداوند دیگر مراتب را به وجود اورد و این مرتبه از خلق مظهر تامه اسماء الهی است چون بی واسطه از طرف خدا ایجاد شده است..

این لفظ متکلم مع الغیر را هم که در قران به کار رفته به خاطر همین موضوع است به عبارتی ایجاد مراتب هستی از طریق خداوند و ان فعل ابتدایی می باشد...

فاتح;302789 نوشت:

بدیهی است صفات الهی حق اند و حقیقی و البته مطلق .
یک نفر بدون نقص معرفی کنید که حامل صفت مطلق باشد . ناقص ( مخلوق ) نمیتواند حامل صفت مطلق باشد
یعنی صفت مطلق بر مخلوق محمول نیست .

و آنچه که در مورد حضرت عیسی نقل فرمودید واژه باذن الله را در پی خود دارد .

که ان شاء الله درباره اذن صحبت خواهیم کرد .

یاحق

کسی نگفت مخلوق صفت مطلق را حمل می کند،چون در مرتبه ذات حق عین ثبات از بین می رود چون حدی نیست تا بین کمالات جدایی اندازد،بحث بر سر مظهریت صفات در مراتب بعد از ذات است،که البته همانطور که گفته شد فعل اول به حکم ضرورت مظهر تامه صفات خداوند می گردد ،و البته این صفات ذاتی این مرتبه از فعل نیست ،چون ذات فعل اول به دلیل تاخر از ذات دارای حد می گردد نتیجتا صفات این مرتبه همه بالغیر می باشند...

باذن الله بودن امری دال بر عدم اراده شخص در انچه به ان رسیده نیست،بلکه وجود شخص به ان کمال رسیده است که بتواند چنین اموری در تحت ان اسم انجام دهد و صد البته چیزی در عالم هستی نیست که به اذن الهی نباشد ولی در انجام فعل نیاز به اراده و قدرت است که شخص تحت ان اسم انرا دارا می گردد.........

بحث این است که هر چه به حضرت حق نزدیکتر شویم حدود بین اسماء ریخته شده واسما جامعتر می شوند نتیجتا دامنه اثر گذاری بر حسب همین ظهور اسماء در مراتب است...
---------------------------------

* یا حسین *;302816 نوشت:

ائمه هیچ گاه خودشان را وجه الله نخواندند



دوست عزیز مصادیق وجه الله را شما از کجای ایات به دست اوردید در حالی که معصومین خود را وجه الله می خوانند...

در توحید صدوق بابی در مورد همین موضوع است:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ قَالَ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِمَا أَمَرَ بِهِ مِنْ طَاعَةِ مُحَمَّدٍ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ ص فَهُوَ الْوَجْهُ الَّذِي لَا يَهْلِكُ ثُمَّ قَرَأَ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ

ترجمه :
3. صفوان جمال مى‏گويد: از امام صادق (عليه السلام) درباره فرموده‏ى خداوند پرسيدم كه مى‏فرمايد: هر چيزى به جز ذات پروردگار، نابود مى‏شود. آن حضرت فرمودند: كسى كه در راه خداوند، آن چه كه مأمور به انجام دادنش است يعنى پيروى از حضرت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) و جانشينان و امامان بعد از ايشان، آن همان صورتى است كه هرگز نابود نمى‏شود و سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: كسى كه از رسول و فرستاده اطاعت كند، حقيقتا از خداوند پيروى كرده است.


4وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي لَا يَهْلِكُ


ترجمه :
4. طبق همان سند روايت قبلى، صفوان جمال از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده است كه آن حضرت فرمودند: ما (اهل بيت) صورت (نماى) پروردگارى هستيم كه نابود نمى‏شود.


حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ السَّعْدَآبَادِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ رَبِيعٍ الْوَرَّاقِ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ قَالَ نَحْنُ

ترجمه :
5. صالح بن سهل از امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كند كه آن حضرت درباره فرموده خداوند كه مى‏فرمايد: تمام چيزها به جز صورت پروردگار نابود مى‏شوند. فرمودند: (منظور) ما (اهل بيت هستيم.)


حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارُ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي سَلَّامٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ نَحْنُ الْمَثَانِي الَّتِي أَعْطَاهَا اللَّهُ نَبِيَّنَا ص وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ نَتَقَلَّبُ فِي الْأَرْضِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ عَرَفَنَا مَنْ عَرَفَنَا وَ مَنْ جَهِلَنَا فَأَمَامَهُ الْيَقِينُ‏

بعضى از شيعيان از امام باقر (عليه السلام) روايت كرده‏اند كه آن حضرت فرمودند: ما (اهل بيت (عليهم السلام)) دومين چيزى هستيم كه خداوند، آن را به پيامبرش داده است. (اولين چيز قرآن و دومين چيز اهل بيت (عليهم السلام) مى‏باشد) و ما صورت خدا هستيم كه در زمين ميان شما، در حال دگرگونى هستيم (يعنى دوازده امام (عليهم السلام) بعد از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) تا روز قيامت يكى پس از ديگرى مى‏آيد.) هر كسى ما را مى‏شناسد كه مى‏شناسد، اما كسى كه نسبت به ما نادان است، يقين در مقابل اوست. (يعنى بعد از مرگ متوجه جايگاه ما خواهد شد.)


أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَيْفٍ عَنْ أَخِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَيْفٍ عَنْ أَبِيهِ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ النَّخَعِيِّ عَنْ خَيْثَمَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ قَالَ دِينَهُ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع دِينَ اللَّهِ وَ وَجْهَهُ وَ عَيْنَهُ فِي عِبَادِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ لَنْ نَزَالَ فِي عِبَادِهِ مَا دَامَتْ لِلَّهِ فِيهِمْ رَوِيَّةٌ قُلْتُ وَ مَا الرَّوِيَّةُ قَالَ الْحَاجَةُ فَإِذَا لَمْ يَكُنْ لِلَّهِ فِيهِمْ حَاجَةٌ رَفَعَنَا إِلَيْهِ وَ صَنَعَ مَا أَحَبَّ ترجمه :
7. خيثمة مى‏گويد: از امام صادق (عليه السلام) درباره فرموده‏ى خداوند پرسيدم كه مى‏فرمايد: هر چيزى به جز صورت پروردگار، نابود مى‏شود. آن حضرت فرمودند: (منظور) دين خدا مى‏باشد و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و امير مؤمنان (عليه السلام)، دين خدا و صورت و چشم او در ميان بندگان هستند، و زبان خداوندى هستند كه به وسيله آنها حرف مى‏زند، و دست خداوند بر سر مخلوقات مى‏باشند؛ و ما (اهل بيت (عليهم السلام)) صورت خداوندى هستيم كه از آن وارد مى‏شوند. تا زمانى كه براى خداوند در ميان بندگان، رويه باشد، ما (نيز) در ميان بندگان براى هميشه خواهيم بود. خيثمه مى‏گويد: به آن حضرت عرض كردم: رويه چيست؟ حضرت فرمودند: (منظور از رويه) نياز است. پس زمانى كه براى خداوند، نسبت به بندگان، نيازى نباشد، (آنان را لازم نداشته باشد) ما را به سوى خود بالا مى‏برد و آن چه دوست دارد، انجام مى‏دهد.






دَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ الْبَرْمَكِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرٌ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْهَيْثَمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ صَبَّاحٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَنَا فَأَحْسَنَ خَلْقَنَا وَ صَوَّرَنَا فَأَحْسَنَ صُوَرَنَا وَ جَعَلَنَا عَيْنَهُ فِي عِبَادِهِ وَ لِسَانَهُ النَّاطِقَ فِي خَلْقِهِ وَ يَدَهُ الْمَبْسُوطَةَ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ وَجْهَهُ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ وَ بَابَهُ الَّذِي يَدُلُّ عَلَيْهِ وَ خَزَائِنَهُ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ بِنَا أَثْمَرَتِ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ الثِّمَارُ وَ جَرَتِ الْأَنْهَارُ وَ بِنَا نَزَلَ غَيْثُ السَّمَاءِ وَ نَبَتَ عُشْبُ الْأَرْضِ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ لَوْ لَا نَحْنُ مَا عُبِدَ اللَّهُ

ترجمه :
8. مروان بن صباح از امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمودند: حقيقتا خداوند، ما را آفريد و نيكو آفريد و به تصوير در آورد، و به زيبايى به تصوير كشيد؛ و ما را چشم خود در ميان بندگانش، و زبان گوياى خود در ميان مخلوقاتش، و دست باز خود در ميان بندگانش با مهربانى و بخشش قرار داد و صورتى كه از آن وارد مى‏شوند و درب خود كه بر آن راهنمايى مى‏گردند و گنجينه‏هاى خداوند در آسمان و زمين هستيم كه به وسيله‏ى ما درختان، ميوه مى‏دهند و ميوه‏ها مى‏رسند و رودخانه‏ها جارى مى‏گردند و به وسيله‏ى ما باران از آسمان مى‏آيد و گياهان زمينى مى‏رويد.






دَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ أَحَدٌ مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِيَّةِ مُتَفَرِّدٌ بِأَمْرِهِ خَلَقَ خَلْقاً فَفَوَّضَ إِلَيْهِمْ أَمْرَ دِينِهِ فَنَحْنُ هُمْ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ نَحْنُ حُجَّةُ اللَّهِ فِي عِبَادِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ أُمَنَاؤُهُ عَلَى وَحْيِهِ وَ خُزَّانُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَ وَجْهُهُ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ وَ عَيْنُهُ فِي بَرِيَّتِهِ وَ لِسَانُهُ النَّاطِقُ وَ قَلْبُهُ الْوَاعِي وَ بَابُهُ الَّذِي يَدُلُّ عَلَيْهِ وَ نَحْنُ الْعَامِلُونَ بِأَمْرِهِ وَ الدَّاعُونَ إِلَى سَبِيلِهِ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا عُبِدَ اللَّهُ نَحْنُ الْأَدِلَّاءُ عَلَى اللَّهِ وَ لَوْلَانَا مَا عُبِدَ اللَّهُ



وغیره......


معصومین اسماء الحسنای و وجه الله هستند..


------------

سلام علیکم

erfan_alavi;302786 نوشت:
نتیجتا برای خلق هستی نیاز به کاملترین خلق می باشد که از لحاظ کمال همرنگ حق باشد ،یعنی همان بساطت و این نور محمدی و اهل بیت است ...واین اغاز هستی است...

با عرض معذرت . استعارات شما مغالطه آمیز است البته مقصر شما نیستید چوناینها مغالطات ابن عربی است.
خب
این همرنگی در کدام مرتبه خمسه یا سبعه وجودی قرار دارد که خالقیت از آن بر می آید ؟

در مورد روایات سخن گفتید بنده چند روایت مربوط به تفویض و غلو را در مورد ائمه می آورم تا از دید روایات هم بسنجیم

و حضرت امام رضا عليه السّلام مكرر در دعاى خود ميگفت: پروردگارا من تبرى و تحاشى ميكنم بخدمت تو از قدرت و قوت كه نيست يار و قوتى مگر بتو،
پروردگارا من تبرى مينمايم بسوى تو از آن كسانى كه در باره ما ميگويند سخنى را كه ما در خود ندانسته‏ايم،

پروردگارا من بيزارم از آن كسانى كه ادعا مينمايند براى ما چيزى را كه حق ما نيست خداوندا من بيزارى ميجويم بخدمت تو از آنها كه در باره ما گفتند سخنى را كه ما نگفته‏ايم در باره خودمان
خدايا آفرينش مر تراست و روزى دادن مر تو را
تو را بندگى مينمائيم و از تو مدد ميجوئيم، خدايا توئى خالق ما و خالق پدران ما كه سابق ميبوده‏اند خداوندا سزاوار نميشود خداوندى مگر بتو، و درست نمى‏آيد خدائى مگر براى تو، پس لعنت فرما آن نصارى را كه عظمت تو را كوچك ياد نمودند، و لعن فرما شبيه گويندگان سخن آنها را از جمله خلائقت،
[="red"]خدايا ما يا بندگان توايم و بندگان‏زادگان تو، اختيار نداريم براى خودمان ضررى را و نه نفعى را و نه مرگى را و نه زندگى‏اى را و نه زندگى بعد از مردنى را، خداوندا هر كه پنداشت كه ما خدايانيم، ما از او بيزاريم، و هر كه پنداشت كه رجوع آفريدن بسوى ما است و عهده روزى دادن بر ما است ما از او بيزاريم، چون بيزارى عيسى بن مريم عليه السّلام از نصارى، [/]
خدايا ما دعوت نكرده‏ايم آنها را بآنچه ميپندارند، مگير ما را بآنچه ميگويند و بيامرز ما را گناه آنچه مى پندارند، پروردگار من مگذار بر روى زمين ديارى از كافرين را كه اگر تو بگذاريشان گمراه ميكنند بندگانت را، و فرزند نمى‏آورند مگر نابكار كفر شعارى را (شديد الكفرى را خ ل)
اعتقادات شيخ صدوق -ترجمه حسنى ص: 124

سلام علیکم

erfan_alavi;302786 نوشت:
نتیجتا برای خلق هستی نیاز به کاملترین خلق می باشد که از لحاظ کمال همرنگ حق باشد ،یعنی همان بساطت و این نور محمدی و اهل بیت است ...واین اغاز هستی است...

بنده آنچه که باید میگفتم گفتم. شما خواستید قال غلاه را با تصورات ابن عربی در هم بیامیزید تا شریعت را بدست آورید هم کار خود را بکنید هیچ اراری بر آن نیست

فقط سوالی برایم پیش آمده آنرا پاسخ دهید والسلام
این همرنگی در کدام مرتبه خمسه یا سبعه وجودی قرار دارد که خالقیت از آن بر می آید ؟

یاحق

فاتح;303067 نوشت:
سلام علیکم

با عرض معذرت . استعارات شما مغالطه آمیز است البته مقصر شما نیستید چوناینها مغالطات ابن عربی است.
خب
این همرنگی در کدام مرتبه خمسه یا سبعه وجودی قرار دارد که خالقیت از آن بر می آید ؟

سلام بر شما.

این همرنگی،یعنی ائمه در مرتبه وجودی در جایگاهی هستند ،که واسطه ای که بین انها وخداوند است چیزی نیست جز از جنس خودشان،بر خلاف دیگر موجودات....

وقتی در معراج پیامبر بنا بر تعبیر ائمه زانو به زانوی حق می نشیند یعنی همین نزدیکی در مرتبه وجودی است،یعنی پیامبر باز در طول وجود حق قرار داشت ولی دیگر واسطه ای جز خود پیامبر با حق وجود نداشت...

تمام احادیث مربوطه در هم عرضی ائمه با خداوند را بیان نموده،که همان شراکت در اصل ایجاد را بیان می کند در حالی که اصل ایجاد از ان خداوند است منتها با تفصیلی که گذشت......

در مورد اولین خلق و چگونگی ایجاد موجودات به واسطه انها در منطوق قران خبری نیست باید اینها را از احادیث جستجو کرد....

فاتح;303067 نوشت:

این همرنگی در کدام مرتبه خمسه یا سبعه وجودی قرار دارد که خالقیت از آن بر می آید ؟

دوست عزیز هیچ موجودی نمی تواند از لا من شئ ایجاد نماید این امر مخصوص خداست ،ولی در موارد دیگر خلقت ،خداوند خود را بهترین خلق کننده نامیده است....یعنی خلقت را به دیگران نیز نسبت داده.....

همرنگی که گفته شده است نه همرنگی متعارف مادی باشد،بلکه در کمالات می باشد که نزدیک به هم هستند منتها باز معلوم اول همه چیزش را از حق دارد و در ذات خود هیچ است...

روح پیامبر و ائمه چنین هستند،به عبارتی خلیفه الهی نمی تواند خلیفه گردد مگر اینکه همه صفات مستخلف عنه در خلیفه ظهور کرده باشد...

یاحق

موضوع قفل شده است