جمع بندی ترک نماز و سعی در تغییر ارتباط با خدا
تبهای اولیه
با سلام و خسته نباشید خدمت همه اعضا گرامی سایت و کارشناسان محترم
خانمی متاهل هستم. سالها بود که رابطم با خدای خودم خیلی خوب بود. یه رابطه عاشقانه و دوستانه. تو تمام لحظاتم با خدا مثل دوستم حرف میزدم. حتی در مورد اتفاقات روزمره تو دلم باهاش حرف می زدم. تمام مشکلات و سختی های زندگیم با تکیه به خودش حل می شد. همیشه اعتقاد داشتم اگه از ته دل از خدا چیزی بخوای میشه و اکثرا هم دعاهام به درگاهش مستجاب می شد. علتش این نبود که من ادم خوبی بودم نه ابدا .علتش فقط اون رابطه عاشقانم با خدا بود و به این ایمان داشتم که خدا محاله نه بگه و کمک نکنه و رد کنه از درگاهش. هیچوقت از طولانی شدن اجابت دعاهام خشته نمیشدم و باز دعا می کردم مثل گداهایی که تا سر خیابون لباس ادمو ول نمی کنن. اخرشم خدا خواستمو می داد. من به این حرفها اعتقاد ندارم که خواستم به صلاحم نبوده و ...
تا اینکه چند روز پیش موضوعی که برام خییییلی مهم بود و خیلی از خدا خواسته بودم کاملا بر عکس شد. من کاملا مطمئن بودم که دعاهام قبول میشه مگه نمی گن باید یقین به قبولی داشته باشی؟ من هم یقین داشتم و باور کرده بودم که خدا خواستمو بهم میده. اما نشد و نشدنش کلی زخم زبون و متلک شنیدن از اطرافیان رو برام به دنبال داشت. من از قبل هم همش خدا رو قسم می دادم نذار زخم زبون مردم رو بشنوم چون قبلا هم خیلی دلمو شکسته بودن. خلاصه نشد و من از رفتار خودم دارم تعجب میکنم چون نمازمو ترک کردم. من همیشه نمازهام اول وقت بود قبل از اذان با وضو منتظر اذان میشدم هیچوقت برا نماز صبح تنبلی نمیکردم (تا جایی که در تواتم بود) . اگه خواسته ای از خدا می داشتم و نمی شد می دونستم که فقط باید شکر کنم. و همیشه هم شکر می کردم و راضی بودم به رضای خدا. نمی دونم چه اتفاقی افتاد و این موضوع چرا تا این حد رو من اثر گذاشت که الان اصلا و اصلا نمی تونم با خدا کلمه ای حرف بزنم. دیگه نمی تونم نماز بخونم چون اون چیزی که من تو زندگیم خواسته بودم و خیییییلی شدید خواسته بودم دیگه و دیگه نمی تونه بشه و من باید این خواسته رو با خودم به گور ببرم. الان تصمیم دارم اگر هم روزی نماز بخونم فقط برای ادای وظیفه باشه. گناه نکنم چون خدا گفته نکن اما دیگه نمی تونم با خدا رابطه صمیمی و دوستانه قبلی رو داشته باشم. دیگه اگه به بدترین حال گرفتار بشم هم دعا نمی کنم و ازش چیزی نمی خوام . و من این نوع رابطه رو اصلا دوست ندارم. چطور می تونم خدا رو عبادت کنم در حالیکه باهاش قهرم. ؟ احساس می کنم تو اینهمه مدت فقط خواستمو صدا می زدم و نام خدا رو در کنارش . نمی خوام خدا رو برای خواسته هام بخوام. می خوام فقط برای خدا بودنش عبادتش کنم. اما نمی تونم. دلم نمی خواد باهاش حرف بزنم. می دونم اون خداست و من طلبی ازش نداشتم . ولی تنها چیزی که به بنده ها جسارت قهر کردن و لوس شدن میده مهربونیه خداست. عشقیه که به بنده هاش داره. مثل بچه ای که با مامانش قهر می کنه و غذا نمی خوره چون می دونه مادرش طاقت نمیاره و میاد سراغش. حالا به من بگید چطور بدون اینکه عاشق خدا باشم عبادتش کنم؟ نماز بخونم؟ ایا واقعا یه روزی دوباره میاد که من دلم با خدا صاف بشه؟ من یه موجود فوق احساساتیم و با منطق نمی تونم خودم رو راضی کنم. من فقط دلم میگه چکار کنم و چکار نکنم و اونم تو یه همچین موضوعی که موضوع رابطم با بهترین دوستم بوده. لطفا جوابهای کلیشه ای به من ندید
به صلاحم نبوده
خدا تو اون دنیا بهترش رو می ده
خدا غول چراغ جادو نیست که خواسته هامونو عین چیزی که خواستیم بده
خدا امتحانت می کنه و ...
راستی خدا تو ماه رمضون منو از خودش روند. هر چند من روزه نمی تونستم بگیرم چون 7 ماهه باردارم ولی دو روزه که نمازمو ترک کردم.
لطفا راهنماییم کنید با سپاس
من کاملا مطمئن بودم که دعاهام قبول میشه مگه نمی گن باید یقین به قبولی داشته باشی؟ من هم یقین داشتم و باور کرده بودم که خدا خواستمو بهم میده. اما نشد و نشدنش کلی زخم زبون و متلک شنیدن از اطرافیان رو برام به دنبال داشت. من از قبل هم همش خدا رو قسم می دادم نذار زخم زبون مردم رو بشنوم چون قبلا هم خیلی دلمو شکسته بودن.
از اين كه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در بيان گذاشتيد خرسنديم. صداقت در گفتار حاكى از ضمير و فطرت پاك شماست. نشان مى دهد نمى خواهيد اعتقادات خود را از دست بدهید. اين حالت علامت ايمان و اعتقاد قوى به ارزش هاى الهى و انسانى است .
اجازه بدین قبل از ورود مستقیم به سوال شما، به طور كلی در مورد كیفیت دعا و استجابت آن چند نكته را یاد آوری كنم :
1- برای برآورده شدن حاجت، دعا و توسل به تنهایی كافی نیست.
زیرا خداوند حكیم نظام هستی را بر پایه اسباب و مسببات قرار داده؛ یعنی برای پیدایش هر پدیده ای، علتی خاص و برای حل هر مشكلی راهكارهای ویژه ای تعیین نموده است. از یك سو به انسان « عقل و اندیشه » عنایت كرد تا با كمك آن و مشورت با دیگران راه حل مشكلات را بیابد و افق آینده زندگی خویش را ببیند. بر آن اساس تدبیر و برنامه ریزی كند. به هدف برسد، از سویی دیگر دو گونه اسباب و علل مقرر داشته است: مادی و معنوی.
انسان باید به كمك عقل و فكر خدادادی خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص در هر كاری اقدام نماید. همزمان از آغاز هر كار تا پایان آن با دعا و توسل به لطف و عنایت های خداوند امیدوار باشد. از او بخواهد اقداماتش را به هدف و نتیجه مطلوب برساند.
نتیجه آن كه:
دعا و توسل به تنهایی راه حل صد در صدی برای حل مشكلات نیست. نمي تواند جاي كار ، تلاش ، برنامه ریزي و به كار گیری تخصص در هر كاری را بگیرد، بلكه مكمل آن ميتواند باشد.
بنا بر این لازم است، هم به عوامل ظاهری توجه شود و هم به عوامل معنوی.
2- اجابت دعا همیشه آن نیست كه خواسته انسان به همان گونه و در همان زمانی كه توقع دارد، برآورده شود.
گاهی انسان خواستههایی دارد كه برآورده شدنی نیست، یا اگر مستجاب شود، به ضرر او یا دیگران است، و او نمیداند، یا اجابت دعا به مقدمات و شرایطی نیاز دارد كه فراهم نیست، یا زمان آن هنوز فرا نرسیده و ... .
3- خدایی كه فوق العاده مهربان است و ما را خیلی بیش تر از مادر دوست دارد و ما را برای سعادت و خوش بختی آفریده، چطور ممكن است خواسته و دعای به حق بنده اش را بشنود و ببیند و در عین حال كاری نكند؟
آیا می خواهد ما را زجر بدهد؟
آیا می خواهد قدرت نمایی كند؟
آیا ما را فراموش كرده؟
آیا از اداره آفرینش خود ناتوان گشته؟
آیا ....
آیا ... .
بدون شك چنین نیست. بلكه اشكال كار از ناحیه ماست. خداوند دوست دارد كه ما قدرتمند و دانا و باهوش و ... باشیم. در تقدیر خود آگاهانه نقش داشته باشیم. خود و دیگران را خوش بخت كنیم.بزرگ ترین خاصیت مشكلات و بلاها ، درس آموزی به ما و ایجاد حركت آگاهانه است. هر كس كه زودتر درس خود را بگیرد و حركت كند، زودتر از مشكلات رهایی می یابد. هر كس دیرتر بفهمد یا نفهمد، باید سر كلاس بلا بنشیند تا بالاخره آن را یاد بگیرد.
من به این حرفها اعتقاد ندارم که خواستم به صلاحم نبوده و ...
لطفا جوابهای کلیشه ای به من ندید
به صلاحم نبوده
خدا تو اون دنیا بهترش رو می ده
خدا غول چراغ جادو نیست که خواسته هامونو عین چیزی که خواستیم بده
خدا امتحانت می کنه و ...
راستی خدا تو ماه رمضون منو از خودش روند. هر چند من روزه نمی تونستم بگیرم چون 7 ماهه باردارم ولی دو روزه که نمازمو ترک کردم.
اگر در مورد حاجت تون توضیح خوب بود و می توانست راه گشا باشد. حال که به هر دلیل دوست نداشتید دراین باره بنویسید ما بعد از آن سه نکته مقدماتی، در پاسخ به سوال شما به مواردی اشاره می کنیم. اگر دوست داشتید در مورد حاجت تون بنویسید تا اگر نکته ای به ذهن آمد خدمت شما عرض کنیم:
آیا به نظر شما خدایی که نسبت به بندگانش مهربان است و خیر و خوشبختی مؤمنان را میخواهد،اگر به علت عدم اطلاع بندگان از باطن هستی، دعایی که به ضررشان باشد را اجابت نکند چیزی جز مصلحت است؟!
خواسته اید که شما را راهنمایی کنیم. اما خودتان قلم را از دست ماگرفته اید. چگونه برای تان بنویسم در حالی که قلم من را گرفته اید ؟! از شما می پرسم :
1- چگونه ازعدم استجابت دعا بنابر مصلحت الهی سخن نگوییم در حالی که قرآن کریم می فرماید :
« چه بسا از امری اکراه داشته باشید، در حالی که خیر شما در آن است، یا چیزی را دوست داشته باشید و حال آن که شر و بدبختی شما در آن است. خدا می داند و شما نمی دانید »؟! (1)
چگونه از صلاح و مصلحت و قسمت سخن نگوییم در حالی که از باطن هستی و مصالح حقیقی خود و جهان بیخبریم. به همین دلیل گاهی میپنداریم خیر و مصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتی یا دفع و رفع مشکل و مانعی است. وقتی میبینیم خواستة ما بر آورده نمیشود، رنجیده خاطر میشویم!
در حالی که اگر حجاب روی «حقیقت باطنی» کنار رود و آینده و نتیجة برخی خواستهها برای ما حاضر و روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف میشویم و خدا را شکر میکنیم که خواسته و حاجت جاهلانة ما را برآورده نکرده است. شما محبت خداوند به خویش را ، چه می نامید؟!
نظیر رفتاری که مادر با فرزند دارد. اما نه طبق گفته شما. بر خلاف فرموده شما باید عرض کنم بچه ای که با مامانش قهر می کند و غذا نمی خورد، اگر خواسته اش به نفع فرزند نباشد تحت هیچ شرایطی تسلیم خواسته فرزند نمی شود. حتی اگر زحمت زیادی را ایجاد کند.
پی نوشت ها :
1. بقره (2) آیه 216.
2- چگونه از تاخیر در اجابت به خاطر محبت خدا به بنده اش سخن نگوییم در حالی که :
طبق روایات وقتی خداوند بندة مؤمنی را دوست داشته باشد، اجابت دعای او را به تأخیر میاندازد. در حدیث است خداوند اجابت دعای بندة مؤمن را از آن جهت به تأخیر میاندازد که صدای او را دوست دارد و میخواهد بنده اش بیش تر به درگاهش اصرار کند، تا لطف و کرامت بیش تری را متوجه او سازد.(1)
نالــه مؤمن همـی داریـم دوســت
گو تضرّع کن که این اعزاز اوست
چون تأخیر، سبب تکرار دعا میشود، در نتیجه باعث تقویت نیروی روحی و ایمان دعا کننده میگردد. اما فاسق را چون دوست ندارد، فوراً دعایش را اجابت میکند.
پی نوشت:
1. شيخ كلينى، الکافی، دارالکتب الاسلاميه، ج 2، ص 489.
3- چگونه از تاخیر در تحقق خارجی دعا بعد از اجابت سخن نگوییم در حالی که :
طبق روایت گاهی دعا به اجابت میرسد، اما مقدمات تحقق آن فراهم نیست و یا مصالحی اقتضا میکند انجام آن به تأخیر بیفتد. حضرت موسی(ع) میگوید: «پروردگارا، تو به فرعون و طرفدارانش زیورها و مال فراوان دادهای. او مردم را از راه تو گمراه میکند. خدایا! اموالشان را نابود ساز و آنان را به عذاب دردناک گرفتار نما! خداوند در پاسخ فرمود: موسی دعایت را اجابت نمودم. اما در روایت آمده است که میان دعای حضرت موسی(ع) تا غرق شدن فرعون، چهل سال طول کشید!».(1)
حضرت ابراهیم(ع) فرزند نداشت. دهها سال دعا و تضرّع نمود تا این که در 99 سالگی در حالی که پیر شده و موهای او سفید گشته بود، خدا حضرت اسماعیل را به او داد.(2)
آیا میتوان گفت خداوند پیامبرانش را دوست نداشت و آن ها پیش خدا ارزش نداشتند و گرنه حاجت پیامبرش را اجابت میکرد؟!
پی نوشت ها :
1. شيخ كلينى، الکافی، دارالکتب الاسلاميه، ج 2، ص 489.
2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، داراتلکتب الاسلامیه، ج 11، ص 1.
به این ایمان داشتم که خدا محاله نه بگه و کمک نکنه و رد کنه از درگاهش. هیچوقت از طولانی شدن اجابت دعاهام خشته نمیشدم و باز دعا می کردم مثل گداهایی که تا سر خیابون لباس ادمو ول نمی کنن. اخرشم خدا خواستمو می داد. من به این حرفها اعتقاد ندارم که خواستم به صلاحم نبوده و ...
تا اینکه چند روز پیش موضوعی که برام خییییلی مهم بود و خیلی از خدا خواسته بودم کاملا بر عکس شد. من کاملا مطمئن بودم که دعاهام قبول میشه مگه نمی گن باید یقین به قبولی داشته باشی؟
الان هم چه کسی گفته خداوند به شما کمک نکرده و خواسته شما رو رد کرده؟
چگونه اثر برآورده شدن حاجتت را لمس نکردید؟ خیال می کنید خواسته ها و دعاهایتان بی پاسخ است ؟آیا فکر کردی که دارید تنها با خودت صحبت می کنید؟ یه کمی فکر کنید، ببین هر شبانه روز چند بار می گویید «سمع الله لمن حمده» خداوند شنیده (حرف زبان و دل) هر کسی که او را حمد وستایش کرده است." خدا شنیده " یعنی آن چه خیر و صلاح بنده اش است، برای او مقرر کرده است.
چند بار این آیه « وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ ...»، (1) را خوانده اید؟ یعنی بدانید که قطعا خداوند از هر چه در دل ها و ضمیر باطن تان هست، آگاه می باشد. خدای مهربان دعای شما را شنیده و اجابت هم کرده اما اجابتی پیچیده و لطیف و عالی. نشانه اجابت ، تداوم ارتباط قلبی با خدا و دعاها و عبادت های شما است.
خواهر گرامی؛
اصرار بر دعا خیلی خوبه و دستور هم داریم:
از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: دعا قضاى مبرم و حتمى را بر مىگرداند، پس دعا بسيار كنيد، كه كليد همه رحمتها و رستگارى ها و كليد برآمدن هر حاجت است، و مردم به آنچه نزد خدا دارند نمى رسند. مگر به دعا، چون هيچ درى نيست كه وقتى بسيار كوبيده شود به روى كوبنده باز نگردد.
صاحب تفسير شريف الميزان مي فرمايد:
در اين روايت اشاره اى است به اصرار در دعا، و اينكه اصرار در دعا يكى از راه هاى استجابت آن است، سرش هم اين است كه دعا بسيار كردن، قلب را صفا مى دهد.(1)
اشکال تصورات ذهنی شما این جاست که فکر می کنید باید خواسته شما طبق همان چه آرزو شده به شما عنایت می شد. و حال که این گونه نشده خداوند .....
در حالی که این گونه نیست. خدا بنده مؤمنش را دوست دارد. خیر و صلاح واقعی بنده اش را می خواهد، بنابر این حاجت هایی را که به ضرر بنده اش می باشد، اجابت نمی کند؛ ولی اگر برای بنده اش خیر و منفعت داشته باشد، اجابت می کند. اما ما آدم ها به دلیل بی اطلاعی از عالم غیب و باطن هستی همواره خیال می کنیم که اگر دقیقاً همان را که طلب میکنیم ،در همان زمان و با همان شرایطی که میخواهیم، عمل شود ،دعای مان اجابت گردیده ،در حالی که چه بسا پاسخ نیافتن ما اجابت از سوی خدا باشد. یعنی خداوند منّان دعا را اجابت می کند، ولی آثار اجابت را از ما مخفی می کند تا ما را بیش تر به حالت انابه و تضرّع در درگاهش نگاه دارد، بدین وسیله زمینه رشد و کمال و ترفیع مقام و منزلت ما را نزد خودش و در قیامت فراهم سازد. این لطف بزرگی است که به این وسیله، ارتباط عبد با معبود حفظ میگردد .در پی آن الطاف بی شمار دیگری نصیبش می شود.
پی نوشت :
1. بقره (2) آیه 235.
2. علامه طباطبایی، ترجمه الميزان، سید محمد باقر موسوی همدانی،دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ،1374 ش، ص 59.
من هم یقین داشتم و باور کرده بودم که خدا خواستمو بهم میده. اما نشد
گاهي دعا به گونه خاصي مستجاب است، ولي ما به آن توجه نداريم.
اميرمؤمنان(ع) مي فرمايد:
«دير اجابت شدن دعا، تو را نااميد نکند که همانا بخشش، بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولاني تر گردد و بخشش او کامل تر شود. چه بسا چيزي را خواسته اي آن را به تو نداده، امّا به جايش بهتر از آن را در دنيا به تو داده يا در آن دنيا به تو مي دهد و يا خير وصلاح واقعي شما آن بوده که آن را از شما باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي که اگر به تو مي داد، تباهي دين يا تباهي و ناخوشي هاي دنياي خود را در آن مي ديدي». (1)
از روايات استفاده مي شود که هيچ دعايي بي اثر نيست. هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد، پس در واقع هر دعائي به اجابت مي رسد، اما گونه هاي اجابت آن مختلف است.
امام سجاد(ع) مي فرمايد:
«دعاي مؤمن يکي از سه فايده را دارد:
يا براي او ذخيره مي گردد تا در آخرت بهتر از آن چه در دنيا طلب کرده بود به او داده شود،
يا در دنيا برآورده مي شود و
يا بلايي را که مي خواست در دنيا به او برسد، از وي دور مي کند». (2)
پي نوشت ها:
1. نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، نامه 31.
2. تحف العقول، حسن بن شعبه بحراني، ص 202، ناشر مؤسسه نشر اسلامي - قم، 1404 ق.
ا سلام و خسته نباشید خدمت همه اعضا گرامی سایت و کارشناسان محترم
خدا غول چراغ جادو نیست که خواسته هامونو عین چیزی که خواستیم بده
خدا امتحانت می کنه و ...
راستی خدا تو ماه رمضون منو از خودش روند. هر چند من روزه نمی تونستم بگیرم چون 7 ماهه باردارم ولی دو روزه که نمازمو ترک کردم.
لطفا راهنماییم کنید با سپاس
سلام خواهر
شما تا امروز خدا را بخاطر اجابت خواسته هاتون دوست داشتین و عبادت کردین
الان خداوند به شما این فرصت رو داده که از این روش دست بردارین و اونو بخاطر خودش دوست داشته باشین و عبادت کنید
او هزاران خواسته از شما اجابت کرد
پس به رسم سپاسگزاری یک بار هم شما اورا اجابت کنید
یا حکیم
زندگی و تصمیمات خودتون رو بر اساس عقل و منطق پیش ببرید
نمی شود بر اساس دعا و روایات و این جور مقولات زندگی کرد . چه اینکه خواسته ای برآورده بشود یا نشود در هر دو حال دردسر آفرین است
خدا را جدای از دین و مذهب بدانید و اگر عبادت کردن باعث آرامش میشود آن را ادامه دهید
زندگی و تصمیمات خودتون رو بر اساس عقل و منطق پیش ببرید
نمی شود بر اساس دعا و روایات و این جور مقولات زندگی کرد . چه اینکه خواسته ای برآورده بشود یا نشود در هر دو حال دردسر آفرین استخدا را جدای از دین و مذهب بدانید و اگر عبادت کردن باعث آرامش میشود آن را ادامه دهید
با سلام
این نوع صحبت ها و این ژست ها که بعضی افراد می گیرند به نوعی جالب هست ولی در عین حال تلخ هست, تلخ از این نظر که اگر به زندگی بعضی از این افراد نگاه کنیم می بینیم که همین ها که ادعای این نوع ژست ها و صحبت ها رو دارند ولی خودشان در زندگی شان, آن ها را زیر پا می گذارند و حرف ها و ژست های خودشان را هم عمل نمی کنند!
مگر عقل و منطق غیر از دینداری هست؟ حالا نمی گوییم دینداری کامل و تمام ولی دینداری صحیح و اصولی آنطوری که اسلام از عموم مومنین انتظار دارد. وقتی بعضی ها می گویند, اسلام و دین به ما بد معرفی شده است, اینجاها معلوم می شود, در جامعه معلوم می شود که طیف هایی از افراد تصور غلطی از دین دارند.
با نگاه به بعضی از اعمال و سکنات افراد که ادعای دینداری و مسلمانی دارند نمی توان و نباید دین و اسلام را زیر سوال برد.
جالب هست, بعضی ها (منظور نوع افراد هست, نه فرد خاصی) خیلی خدا خدا می کنند ولی درست خدا را نشناخته اند و درک درستی ندارند, وقتی ما کسی را قبول داریم و واقعا فرد درستی هست, راهنمایی ها و تشخیص هایی از این فرد را از طریق صحبت ها و اکثر چیزهای دیگر (مانند کتاب و ... از این فرد) که این شخص زحمت کشیده و تهیه کرده است, به دست می آوریم که از این نظر در زمان حیات فرد مشکل خاصی وجود ندارد و اگر می خواهیم در زمان بعد از مرگ این فرد هم از راهنمایی ها و محصولاتش استفاده کنیم, می توانیم ولی به شرطی که بعد از مرگ این فرد, اصول فکری و محصولات این فرد تحریف نشده باشد (همانطور که بعضی ها الان سعی در تحریف کردن اصول فکری و شخصیت حضرت امام دارند تا نسل های بعدی در شناخت این مرد بزرگ دچار مشکل شوند). و اگر واقعا ما خدا را قبول داریم, باید ببینیم که واقعا خدا چه چیزی می گوید و از ما چه خواسته ای دارد و این جز از راه صحیح و غیر تحریف شده امکان پذیر نیست و اون هم کتاب خدا, قرآن کریم و دین واقعی که نزد خداوند, اسلام هست, امکان پذیر می باشد نه دین و کتاب های تحریف شده مسیحیت و یهودیت و ... .
یک چیز را هم شما بدانید, اگر ما به این سطح از عزت و بزرگی رسیده ایم, فقط و فقط از طریق عمل به دین و اسلام و مردمان دیندار و غیور بوده هست که پشت دین و اسلام در این کشور بوده اند و الا اگر به عقل و منطق و تفکر بعضی ها می بود, این کشور الان تقریبا وجود نداشت و یا اینکه اگر وجود داشت تحت سلطه آمریکا و ... می بود. همان عقل و منطقی که می گوید باید با داعش هم مذاکره کرد!!!
دعا کردن خوبه برای اینکه باعث احساس آرامش میشه و در مواردی هم امکان داره برآورده بشود.
یعنی بنده با وجود اینکه به بعضی احادیث و روایات اعتقاد ندارم اما شواهد و تجربیات نشان داده اند که دعا کردن در مواردی اثر گذار هست و میتواند باعث تحولاتی شود
در ادامه...
پس راه حل منطقی این هست که امور زندگی را بر طبق عقل و منطق پیش ببریم و اینکه شما یا دیگری بخواهد زندگی خود را را روی دعا و این مقولات بنا کند یا معطل نماید روش درستی نیست
البته همان طور که گفتم دعا کردن در جای خودش پسندیده و مقبول است و ضمن احساس آرامشی که درپی دارد ممکن است با اثراتی نیز همراه گردد[/quote]
زندگی و تصمیمات خودتون رو بر اساس عقل و منطق پیش ببرید
نمی شود بر اساس دعا و روایات و این جور مقولات زندگی کرد . چه اینکه خواسته ای برآورده بشود یا نشود در هر دو حال دردسر آفرین است
خدا را جدای از دین و مذهب بدانید و اگر عبادت کردن باعث آرامش میشود آن را ادامه دهید
سلام درود خدمت شما این پست شما بسیار جالب و زیبا بود
اما شواهد و تجربیات نشان داده اند که دعا کردن در مواردی اثر گذار هست و میتواند باعث تحولاتی شود
در ادامه...
ولیکن در اینجا یک اشتباهی وجود دارد که عرض کنم
طبق آزمایشات گالتون چنین چیزی از نظر علم وجودندارد!تحولات و تغییر درونی و اثرات پلاسیبو اگر منظورتان است با شما موافقم اما اگر بیرونی را میگویید خیر
سلام البته بلا تشبیه من اصلا قصدم تشبیه نبود چون ماجرای شما رو نمیدونم.
ولی با خوندن صحبت های شما یاد داستان ابلیس افتادم که یک عمر خدا رو عبادت کرد و زمانیکه خدا گفت به آدم سجده کنه از خدا دور شد.
منکه هرچی دعا به خودم بکنم به سختی و به سختی و به سختی شاید مستجاب بشه اما به دیگران فورا مستجاب میشه. اکثرا هم برعکس میشه با اینکه چیز بدی از خدا نخواستم. به نظرم وجود بعضی گناهان مانع میشه یا یه حکمتی هست یا نشدنیه.
باید دایره دید و شناختمون و افزایش بدیم.
سلام درود خدمت شما این پست شما بسیار جالب و زیبا بود
ولیکن در اینجا یک اشتباهی وجود دارد که عرض کنم
طبق آزمایشات گالتون چنین چیزی از نظر علم وجودندارد!تحولات و تغییر درونی و اثرات پلاسیبو اگر منظورتان است با شما موافقم اما اگر بیرونی را میگویید خیر
سلام و درود . ممنون. این طور که از پیج شما متوجه شدم ما اختلاف نظرهای اساسی داریم !
آزمایشات تجربی در این مورد تابحال نشنیدم ولی به هر حال شواهد گویای این است که دعا در مواردی اثراتی داشته و بی تاثیر نبوده
ضمن اینکه در مواردی شخص کار دیگری غیر از دعا نمی تواند انجام دهد و موضوع از حیطه توان و اختیار خودش خارج است !
برای برآورده شدن حاجت، دعا و توسل به تنهایی كافی نیست.
زیرا خداوند حكیم نظام هستی را بر پایه اسباب و مسببات قرار داده
با سلام مجدد خدمت شما
در خیلی از مواقع با توکل به خدا و توسل به ایمه اطهار کاری رو شروع می کنیم و با تحقیق و مطالعه و بررسی تمام جوانب اقدام به کاری می کنیم و تمام نیروهایی خودمونو بکار می گیریم با جان و دل شب و روز تلاش می کنیم و فقط و فقط به خدا متکی هستیم و دعا می کنیم . سعی می کنیم نمازهامون اول وقت باشه و سعی می کنیم گناه نکنیم. اما نتیجه کاری که به نظر می رسه حله، چنان به هم می خوره که این جز مانع شدن خدا نمی تونه باشه. حالا اگه یه ادمی که بد نباشه فقط به اندازه ما مقید به دین و نماز نباشه به راحتی به خواسته هاش می رسه. پس نمی شه گفت این استدراج بوده و ... ولی به ما که برسه هیچ فرجی حاصل نمی شه. گاه مشکلاتمون سالها ادامه پیدا می کنه. به هر دری می زنیم نمی شه. علت چی می تونه باشه؟ و این در حالیه که حاجتمون واقعا مهمه و مثل نیاز به هوا و اب می مونه. اما چرا نباید بشه؟؟ مگه خدا وقتی گفت ادعونی استجب لکم ، به دنبالش شرط و شروط هم گذاشت؟
مگر نه اینکه خداوند کریم خلاف وعده نمی کنه؟ با این حساب ما در شرایط سخت زندگی باید امید به خدا نداشته باشیم و دعا رو زیاد موثر ندونیم و به امید حل مشکل دعا نکنیم وبا دعا شانسی برخورد کنیم شاید بشه شایدهم نشه. چون
1- ما گناهکاریم و گناه مانع اجابت می شه و دعامون به اسمون نمی ره
2-ممکنه (در اکثر مواقع) به صلاحمون نیست
3- وقتش الان نیست
4- داره ذخیره اخرتمون میشه
5- اسبابش مهیا نیست( این که اصلا توجیه خوبی نیست خدا بخواد اسبابش هم فراهم می کنه مگه مسبب الاسباب نیست؟)
6-به جاش بلایی ازمون دفع شده و ...
از طرفی شنیدیم که باید طوری حس کنیم که خواستمون پشت دره. ( نگفتن دعامون قبوله ولی خواستمون داده نمی شه چون ذخیره اخرت می شه)
این دو واقعا چطور قابل جمع هستند؟؟
با تشکر
حضرت سلیمان پیامبر که حدود هزار سال عمر کرد، صدها سال دعا کرد تا خداوند به او فرزندی دهد و نسل او تداوم یابد، ولی سرانجام بدون داشتن فرزند از دنیا رفت.
من همه جا خوندم که حضرت سلیمان در 13 سالگی جانشین پدر شد و 40 سال فرمانروایی کرد و در 53 سالگی از دنیا رفت. میشه بفرمایید کدوم درسته؟ 53 یا 1000؟ با سپاس
من همه جا خوندم که حضرت سلیمان در 13 سالگی جانشین پدر شد و 40 سال فرمانروایی کرد و در 53 سالگی از دنیا رفت. میشه بفرمایید کدوم درسته؟ 53 یا 1000؟ با سپاس
عبارتی که نقل کردین،سهو القلم بنده بوده. چون مستند نبود حذفش کرده بودم اما ظاهرا خطایی صورت گرفته و محذوف بعد از ویرایش باقی مانده. الان دوباره ویرایش کردم.
ممنون از حسن توجه و حسن تذکرتون.
گاه مشکلاتمون سالها ادامه پیدا می کنه. به هر دری می زنیم نمی شه. علت چی می تونه باشه؟ و این در حالیه که حاجتمون واقعا مهمه و مثل نیاز به هوا و اب می مونه. اما چرا نباید بشه؟؟ مگه خدا وقتی گفت ادعونی استجب لکم ، به دنبالش شرط و شروط هم گذاشت؟
قبلا خدمت عرض کردیم همانگونه که بر آوردن شدن خواسته انسان غیرمومن به معنای توجه مثبت خداوند به او نیست، عدم برآورده شدن خواسته انسان مومن به معنای عدم توجه خدا به او و خواسته او نیست بلکه بحث مصلحت و حکمت الهی است :
از باطن هستی و مصالح حقیقی خود و جهان بیخبریم. به همین دلیل گاهی میپنداریم خیر و مصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتی یا دفع و رفع مشکل و مانعی است. وقتی میبینیم خواستة ما بر آورده نمیشود، رنجیده خاطر میشویم!
در حالی که اگر حجاب روی «حقیقت باطنی» کنار رود و آینده و نتیجة برخی خواستهها برای ما حاضر و روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف میشویم و خدا را شکر میکنیم که خواسته و حاجت جاهلانة ما را برآورده نکرده است. شما محبت خداوند به خویش را ، چه می نامید؟!
نظیر رفتاری که مادر با فرزند دارد. اما نه طبق گفته شما. بر خلاف فرموده شما باید عرض کنم بچه ای که با مامانش قهر می کند و غذا نمی خورد، اگر خواسته اش به نفع فرزند نباشد تحت هیچ شرایطی تسلیم خواسته فرزند نمی شود. حتی اگر زحمت زیادی را ایجاد کند.
طبق آزمایشات گالتون چنین چیزی از نظر علم وجودندارد!تحولات و تغییر درونی و اثرات پلاسیبو اگر منظورتان است با شما موافقم اما اگر بیرونی را میگویید خیر
بستگی دارد که شما در دعا دنبال چه اثری باشید مادی یامعنوی ؟ همه آثار مادی نیست و همه مطالب علمی هم آزمایشات گالتون نیست.
نزدیکی به خدا(1)، شناخت خدا، یاد خدا(2)، برطرف شدن بلا(3)،بخشایش گناه(4) برخی از آثار دعا هستند که کم و بیش شنیده ایم. این جا به دو مورد از جمله دیگر آثار دعا اشاره می کنم:
1-آرام بخشی:
امروزه در محافل علمی، دعا درمانی مطرح است. از طریق دعا میتوان بسیاری از بیماریهای روحی را درمان کرد، زیرا به ثمر نرسیدن تلاشها در زندگی، چه بسا انسان را از پیروزی نهایی برای همیشه نومید سازد اما دعا بارقه امیدی است که در دل انسان میدرخشد و ابرهای یأس و اضطراب را از آسمان دل کنار میزند.
امیدی که از دعا برمیخیزد، همانند خون تازهای در شریان جان آدمی جاری میشود و او را از نگرانی نجات میدهد. از این رو در روایات اسلامی از دعا به عنوان سپر و سلاح یاد شده است.
امام علی (ع) میفرماید:«الدعاء ترس المؤمن؛ دعا سپر مؤمن است.»(5)
رسول خدا (ص) دعا را سلاح مؤمن دانسته است.(6) سپر و اسلحه از ابزارهای دفاعی انسان است و دعا به عنوان سلاحی برنده در برابر سختیها و ناملایمات زندگی، و نیز سپری در مقابل هجوم گسترده مشکلات تلقی شده است.(7)
الکسیس کارل جراح، دانشمند و فیزیولوژیست محقق فرانسوی و دریافت کننده بزرگترین افتخار علمی جهای (جایزه نوبل) درباره دعا مینویسد:
دعا و نماز قویترین نیرویی است که انسان میتواند تولید کند. نیرویی است که چون قوه جاذبه به زمین وجود حقیقی و خارجی داد.
در جای دیگری میگوید: نیایش را نباید با مرفین همردیف دانست، زیرا نیایش در همین حال که آرامش را پدید آورده است، به طور کامل و صحیحی در فعالیتهای مغزی انسان یک نوع شکفتگی و انبساط باطنی و گاه قهرمانی و داوری را تحریک میکند. (8)
«گاندی» که پس از «بودا» بزرگترین پیشوای هندوستان بود میگفت: اگر دعا و نماز نبود مدتها قبل دیوانه و مجنون شده بودم. (9)
دیل کارنگی میگوید:
دعا کردن سه احتیاج اصلی روانشناسی را که همه کس اعم از مؤمن و مشرک در آن سهیم است برآورده میکند:
أگر موقع دعا کردن چیزهایی را که باعث زحمت و ناراحتی ما شده است، بر زبان جاری میسازیم. دعا کردن همان عمل یادداشت کردن روی کاغذ را انجام میدهد.
بهنگام دعا کردن این احساس به ما دست میدهد که شریک غمی پیدا کردهایم و تنها نیستیم. تمام پزشکان روان شناس تأیید میکنند که وقتی گرفتار هیجان و غمهای فشرده در سینه و تألم روحی هستیم، برای معالجه لازم است مشکلات و گرفتاریهای خود را برای کسی بگوییم، به اصطلاح درد دل خود را خالی میکنیم.
تدعا کردن انسان را وادار به کار میکند. (10)
2- وسیله نجات:
دعا در مراحل سخت زندگی به یاری انسان میآید و او را از تنگناها نجات میبخشد.
در تاریخ آمده است:
در جنگ احزاب، مشرکان با یکدیگر، متحد شدند و برای نابود ساختن اسلام و مسلمانان مصمم گشتند. آنان از نظر شمار و سلاح، بر مسلمانان برتری داشتند و بر اساس محاسبه عادی وضع نابرابر مسلمانان و مشرکان، شکست مسلمانان قطعی به نظر میرسید. در این موقع حساس رسول خدا (ص) دست به دعا برداشت و از خداوند طلب یاری کرد.
جبرئیل (ع) به پیامبر عرض کرد: خداوند گفته تو و دعایت را شنید. خواستهات را اجابت کرد و هراسی که از دشمن داشتی، برطرف ساخت. (11)
پیامبر شکر خدا را به جا آورد و «حذیفه» را مأموریت داد از نزدیک لشکر مشرکان را بررسی کند. او میگوید: به لشکرگاه رفتم. در تاریکی شب، بادی بسیار شدید وزیدن گرفت و با خودش سنگریزه و شن آورد و بر سر و صورت افراد میکوفت. وزش باد خیمهها را از جای کند، آتشها را پراکنده کرد. وحشت سپاه را فرا گرفت. ابوسفیان به پا خاست و به طرف مرکب خود حرکت کرد و با فریاد بلند گفت: عجله کنید و خود را نجات دهید. احزاب پراکنده شدند و رفتند. حذیفه به مدینه برگشت و جریان را به حضرت رسول (ص) اطلاع داد. (12)
پی نوشت ها :
1. کلینی، کافی، ج 2، ص 467.
2. ابراهیم غفاری، آیین نیایش، ص 52.
3.کلینی، کافی، ج 4، ص 216.
4. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 276.
5. مقدمه ترجمه عدة الداعی.
6. الکسیس کارل، نیایش، ترجمه دکتر شریعتی، انتشارات تشیع، ص 261.
7. اصول کافی، ج 4، ص 214.
8 . همان، ص 213.
9 . دیل کارنگی، آیین زندگی، ترجمه جهانگیر افخمی، ص 193.
10. نیایش، ص 62.
11. دیل کارنگی،آیین زندگی، ص 193.
12. همان، ص 193.
13. کلینی، فروع کافی، چاپ بیروت، چاپ سوم، ج 8، ص 278.
14 . همان، ص 279.
مگر نه اینکه خداوند کریم خلاف وعده نمی کنه؟ با این حساب ما در شرایط سخت زندگی باید امید به خدا نداشته باشیم و دعا رو زیاد موثر ندونیم و به امید حل مشکل دعا نکنیم وبا دعا شانسی برخورد کنیم شاید بشه شایدهم نشه. چون
1- ما گناهکاریم و گناه مانع اجابت می شه و دعامون به اسمون نمی ره
2-ممکنه (در اکثر مواقع) به صلاحمون نیست
3- وقتش الان نیست
4- داره ذخیره اخرتمون میشه
5- اسبابش مهیا نیست( این که اصلا توجیه خوبی نیست خدا بخواد اسبابش هم فراهم می کنه مگه مسبب الاسباب نیست؟)
6-به جاش بلایی ازمون دفع شده و ...
از طرفی شنیدیم که باید طوری حس کنیم که خواستمون پشت دره. ( نگفتن دعامون قبوله ولی خواستمون داده نمی شه چون ذخیره اخرت می شه)
این دو واقعا چطور قابل جمع هستند؟؟
به نظرم میاد از مجموع چندین پست اولیه بنده و نیز پستی که در جمع بندی اون مباحث ارائه شد، پاسخ تناقض در ذهن شما روشن شد:
الان هم چه کسی گفته خداوند به شما کمک نکرده و خواسته شما رو رد کرده؟
چگونه اثر برآورده شدن حاجتت را لمس نکردید؟ خیال می کنید خواسته ها و دعاهایتان بی پاسخ است ؟آیا فکر کردی که دارید تنها با خودت صحبت می کنید؟ یه کمی فکر کنید، ببین هر شبانه روز چند بار می گویید «سمع الله لمن حمده» خداوند شنیده (حرف زبان و دل) هر کسی که او را حمد وستایش کرده است." خدا شنیده " یعنی آن چه خیر و صلاح بنده اش است، برای او مقرر کرده است.
چند بار این آیه « وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ ...»، (1) را خوانده اید؟ یعنی بدانید که قطعا خداوند از هر چه در دل ها و ضمیر باطن تان هست، آگاه می باشد. خدای مهربان دعای شما را شنیده و اجابت هم کرده اما اجابتی پیچیده و لطیف و عالی. نشانه اجابت ، تداوم ارتباط قلبی با خدا و دعاها و عبادت های شما است.
خواهر گرامی؛
اصرار بر دعا خیلی خوبه و دستور هم داریم:
از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: دعا قضاى مبرم و حتمى را بر مىگرداند، پس دعا بسيار كنيد، كه كليد همه رحمت ها و رستگارى ها و كليد برآمدن هر حاجت است، و مردم به آنچه نزد خدا دارند نمى رسند. مگر به دعا، چون هيچ درى نيست كه وقتى بسيار كوبيده شود به روى كوبنده باز نگردد.
صاحب تفسير شريف الميزان مي فرمايد:
در اين روايت اشاره اى است به اصرار در دعا، و اينكه اصرار در دعا يكى از راه هاى استجابت آن است، سرش هم اين است كه دعا بسيار كردن، قلب را صفا مى دهد.(1)
اشکال تصورات ذهنی شما این جاست که فکر می کنید باید خواسته شما طبق همان چه آرزو شده به شما عنایت می شد. و حال که این گونه نشده خداوند .....
در حالی که این گونه نیست. خدا بنده مؤمنش را دوست دارد. خیر و صلاح واقعی بنده اش را می خواهد، بنابر این حاجت هایی را که به ضرر بنده اش می باشد، اجابت نمی کند؛ ولی اگر برای بنده اش خیر و منفعت داشته باشد، اجابت می کند. اما ما آدم ها به دلیل بی اطلاعی از عالم غیب و باطن هستی همواره خیال می کنیم که اگر دقیقاً همان را که طلب میکنیم ،در همان زمان و با همان شرایطی که میخواهیم، عمل شود ،دعای مان اجابت گردیده ،در حالی که چه بسا پاسخ نیافتن ما اجابت از سوی خدا باشد. یعنی خداوند منّان دعا را اجابت می کند، ولی آثار اجابت را از ما مخفی می کند تا ما را بیش تر به حالت انابه و تضرّع در درگاهش نگاه دارد، بدین وسیله زمینه رشد و کمال و ترفیع مقام و منزلت ما را نزد خودش و در قیامت فراهم سازد. این لطف بزرگی است که به این وسیله، ارتباط عبد با معبود حفظ میگردد .در پی آن الطاف بی شمار دیگری نصیبش می شود.
خواهر گرامی؛
این که ما حسن ظن به خداوند داشته باشیم بر دعای خود اصرار کنیم لکن امور به مصلحتش واگذار کنیم چگونه قابل جمع نیستند؟ البته که قابل جمع هستند اما هانگونه که قبلا هم عرض کردم منشا این سوال شما این جاست که فکر می کنید باید خواسته شما طبق همان چه آرزو شده به شما عنایت می شد....
پیشنهاد می کنم پست های اولیه بنده را بادقت مطالعه کنید.
همه آثار مادی نیست
حرف علمی داستان سرایی ندارد
فکت علمی دال بر گفته های خویش دارید بیاورید
و الا
حرف هایتان محترم
ولی از نظر علم کاملا بی ارزش است
عرض شد که دعا و هرگونه مناجات(منحصر دین اسلام نیست) خاصیت آرامبخشی دارد
ولی اگر مدعی هستید که با دعا جهان خارج از من تغییر میکند سندش را نشانم دهید
منظور از سند هم سند علمیست نه سخنان ائمه و پیشوایانتان
نظرات افراد علمی هم به یاد داشته باشید که علم نیست!
بر اساس مشاهده آزمایش و نتیجه گیری است با عقائد دانشمندان کاری نداشته و نداریم
This is your brain on God: Spiritual experiences activate brain reward circuits.
اعمال و تمرین های معنوی مدار های پاداش مغزی را فعال میکنند.
Summary:Religious and spiritual experiences activate the brain reward circuits in much the same way as love, sex, gambling, drugs and music, report researchers.
دین و تجارب روحانی سیستم پاداش مغزی را به اندازه ی راه هایی مانند احساس عشق, رابطه جنسی ,قمار بازی, مواد مخدر و موسیقی فعال می کند!
https://www.sciencedaily.com/releases/2016/11/161129085014.htm
منظور از سند هم سند علمیست نه سخنان ائمه و پیشوایانتان
از نظر ما کلام ائمه و پیشوایان دین ما سند علمی است و به شرط این که ار راه های تخصصی خودش اعتبار سند حاصل شود برای ما حجت اند و دلیل هستند. اگر شما در این موضوع با ما هم نظر نیستید، یعنی اعتقادات شما با ما متفاوت هست. خب دراین صورت بحث ما فایده ای ندارد. باید اول به یه نقطه اشتراکی از نظر اعتقادات برسیم.
از آن جایی که بنده کارشناس اخلاق هستم و در این جا نیز مباحث اخلاقی مورد بحث است می تونید دیدگاه خود را در بخش اعتقادات مطرح کنید تا پاسخ لازم ر همکاران بخش اعتقادات خدمت شما بدهند.
با تشکر
نظرات افراد علمی هم به یاد داشته باشید که علم نیست! بر اساس مشاهده آزمایش و نتیجه گیری است با عقائد دانشمندان کاری نداشته و نداریم
بله . منتهی فرق ائمه و اهل بیت علیهم السلام ما با افراد علمی و دانشمندان این است که اهل بیت علیهم السلام معصوم اند بر خلاف دیگران. لذا با احراز شرطی که در بالا مطرح شد، کلام ایشان برای ما مستند و از هر دلیل علمی، مستحکم تر است.
پرسش :
خانمی متاهل هستم. سال ها بود که رابطه ام با خدای خودم خیلی خوب بود. یک رابطه عاشقانه و دوستانه. تو تمام لحظاتم با خدا مثل دوستم حرف می زدم. حتی در مورد اتفاقات روزمره تو دلم باهاش حرف می زدم. تمام مشکلات و سختی های زندگیم با تکیه به خودش حل می شد. همیشه اعتقاد داشتم اگه از ته دل از خدا چیزی بخواهی می شود و اکثرا هم دعاهام به درگاهش مستجاب می شد. علتش این نبود که من ادم خوبی بودم نه ابدا .علتش فقط آن رابطه عاشقانم با خدا بود و به این ایمان داشتم که خدا محال است نه بگوید و کمک نکند و از درگاهش رد کند. هیچ وقت از طولانی شدن اجابت دعاهام خشته نمی شدم و باز دعا می کردم مثل گداهایی که تا سر خیابون لباس ادم را ول نمی کنند. اخرش هم خدا خواسته ام را می داد. من به این حرف ها اعتقاد ندارم که خواستم به صلاحم نبوده و ...
تا اینکه چند روز پیش موضوعی که برام خیلی مهم بود و خیلی از خدا خواسته بودم کاملا بر عکس شد. من کاملا مطمئن بودم که دعاهایم قبول می شود مگه نمی گویند باید یقین به قبولی داشته باشی؟ من هم یقین داشتم و باور کرده بودم که خدا خواسته ام را به من می دهد. اما نشد و نشدنش کلی زخم زبون و متلک شنیدن از اطرافیان رو برام به دنبال داشت. من از قبل هم همیشه خدا را قسم می دادم نذار زخم زبان مردم را بشنوم چون قبلا هم خیلی دلم را شکسته بودند. خلاصه نشد و من از رفتار خودم دارم تعجب می کنم چون نمازم را ترک کردم. من همیشه نمازهایم اول وقت بود قبل از اذان با وضو منتظر اذان می شدم هی چوقت برای نماز صبح تنبلی نمی کردم (تا جایی که در تواتم بود) . اگر خواسته ای از خدا می داشتم و نمی شد می دونستم که فقط باید شکر کنم. و همیشه هم شکر می کردم و راضی بودم به رضای خدا. نمی دونم چه اتفاقی افتاد و این موضوع چرا تا این حد روی من اثر گذاشت که الان اصلا و اصلا نمی تونم با خدا کلمه ای حرف بزنم. دیگه نمی توانم نماز بخوانم چون آن چیزی که من تو زندگیم خواسته بودم و خیلی شدید خواسته بودم دیگر و دیگر نمی تواند بشود و من باید این خواسته را با خودم به گور ببرم. الان تصمیم دارم اگر هم روزی نماز بخوانم فقط برای ادای وظیفه باشد. گناه نکنم چون خدا گفته نکن اما دیگر نمی تونم با خدا رابطه صمیمی و دوستانه قبلی را داشته باشم. دیگر اگر به بدترین حال گرفتار بشم هم دعا نمی کنم و ازش چیزی نمی خواهم . و من این نوع رابطه را اصلا دوست ندارم. چطور می تونم خدا را عبادت کنم در حالی که باهاش قهرم ؟ احساس می کنم توی این همه مدت فقط خواسته ام را صدا می زدم و نام خدا را در کنارش . نمی خواهم خدا را برای خواسته هایم بخواهم. می خواهم فقط برای خدا بودنش عبادتش کنم. اما نمی تونم. دلم نمی خواد باهاش حرف بزنم. می دونم اون خداست و من طلبی ازش نداشتم . ولی تنها چیزی که به بنده ها جسارت قهر کردن و لوس شدن می دهد مهربانی خداست. عشقی که به بنده هایش دارد. مثل بچه ای که با مامانش قهر می کند و غذا نمی خورد چون می دوند مادرش طاقت نمیارد و میاد سراغش. حالا به من بگویید چطور بدون اینکه عاشق خدا باشم عبادتش کنم؟ نماز بخوانم؟ ایا واقعا یک روزی دوباره میاد که من دلم با خدا صاف بشود؟ من یه موجود فوق احساساتیم و با منطق نمی تونم خودم را راضی کنم. من فقط دلم می گوید چکار کنم و چکار نکنم و آن هم تو یک همچنین موضوعی که موضوع رابطه ام با بهترین دوستم بوده. لطفا جوابهای کلیشه ای به من ندید
به صلاحم نبوده
خدا تو اون دنیا بهترش رو می ده
خدا غول چراغ جادو نیست که خواسته هامونو عین چیزی که خواستیم بده
خدا امتحانت می کنه و ...
راستی خدا تو ماه رمضون من را از خودش روند. هر چند من روزه نمی تونستم بگیرم چون 7 ماهه باردارم ولی دو روزه که نمازمو ترک کردم.
لطفا راهنماییم کنید با سپاس
پاسخ:
از اين كه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در بيان گذاشتيد خرسنديم. صداقت در گفتار حاكى از ضمير و فطرت پاك شماست. نشان مى دهد نمى خواهيد اعتقادات خود را از دست بدهید. اين حالت علامت ايمان و اعتقاد قوى به ارزش هاى الهى و انسانى است .
اجازه بدین قبل از ورود مستقیم به سوال شما، به طور كلی در مورد كیفیت دعا و استجابت آن چند نكته را یاد آوری كنم :
1- برای برآورده شدن حاجت، دعا و توسل به تنهایی كافی نیست.
زیرا خداوند حكیم نظام هستی را بر پایه اسباب و مسببات قرار داده؛ یعنی برای پیدایش هر پدیده ای، علتی خاص و برای حل هر مشكلی راهكارهای ویژه ای تعیین نموده است. از یك سو به انسان « عقل و اندیشه » عنایت كرد تا با كمك آن و مشورت با دیگران راه حل مشكلات را بیابد و افق آینده زندگی خویش را ببیند. بر آن اساس تدبیر و برنامه ریزی كند. به هدف برسد، از سویی دیگر دو گونه اسباب و علل مقرر داشته است: مادی و معنوی.
انسان باید به كمك عقل و فكر خدادادی خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص در هر كاری اقدام نماید. همزمان از آغاز هر كار تا پایان آن با دعا و توسل به لطف و عنایت های خداوند امیدوار باشد. از او بخواهد اقداماتش را به هدف و نتیجه مطلوب برساند.
نتیجه آن كه:
دعا و توسل به تنهایی راه حل صد در صدی برای حل مشكلات نیست. نمي تواند جاي كار ، تلاش ، برنامه ریزي و به كار گیری تخصص در هر كاری را بگیرد، بلكه مكمل آن ميتواند باشد.
بنا بر این لازم است، هم به عوامل ظاهری توجه شود و هم به عوامل معنوی.
2- اجابت دعا همیشه آن نیست كه خواسته انسان به همان گونه و در همان زمانی كه توقع دارد، برآورده شود.
گاهی انسان خواستههایی دارد كه برآورده شدنی نیست، یا اگر مستجاب شود، به ضرر او یا دیگران است، و او نمیداند، یا اجابت دعا به مقدمات و شرایطی نیاز دارد كه فراهم نیست، یا زمان آن هنوز فرا نرسیده و ... .
3- خدایی كه فوق العاده مهربان است و ما را خیلی بیش تر از مادر دوست دارد و ما را برای سعادت و خوش بختی آفریده، چطور ممكن است خواسته و دعای به حق بنده اش را بشنود و ببیند و در عین حال كاری نكند؟
آیا می خواهد ما را زجر بدهد؟
آیا می خواهد قدرت نمایی كند؟
آیا ما را فراموش كرده؟
آیا از اداره آفرینش خود ناتوان گشته؟
آیا ....
آیا ... .
بدون شك چنین نیست. بلكه اشكال كار از ناحیه ماست. خداوند دوست دارد كه ما قدرتمند و دانا و باهوش و ... باشیم. در تقدیر خود آگاهانه نقش داشته باشیم. خود و دیگران را خوش بخت كنیم.بزرگ ترین خاصیت مشكلات و بلاها ، درس آموزی به ما و ایجاد حركت آگاهانه است. هر كس كه زودتر درس خود را بگیرد و حركت كند، زودتر از مشكلات رهایی می یابد. هر كس دیرتر بفهمد یا نفهمد، باید سر كلاس بلا بنشیند تا بالاخره آن را یاد بگیرد.
اگر در مورد حاجت تون توضیح خوب بود و می توانست راه گشا باشد. حال که به هر دلیل دوست نداشتید دراین باره بنویسید ما بعد از آن سه نکته مقدماتی، در پاسخ به سوال شما به مواردی اشاره می کنیم. اگر دوست داشتید در مورد حاجت تون بنویسید تا اگر نکته ای به ذهن آمد خدمت شما عرض کنیم:
آیا به نظر شما خدایی که نسبت به بندگانش مهربان است و خیر و خوشبختی مؤمنان را میخواهد،اگر به علت عدم اطلاع بندگان از باطن هستی، دعایی که به ضررشان باشد را اجابت نکند چیزی جز مصلحت است؟!
خواسته اید که شما را راهنمایی کنیم. اما خودتان قلم را از دست ماگرفته اید. چگونه برای تان بنویسم در حالی که قلم من را گرفته اید ؟! از شما می پرسم :
1- چگونه ازعدم استجابت دعا بنابر مصلحت الهی سخن نگوییم در حالی که قرآن کریم می فرماید :
« چه بسا از امری اکراه داشته باشید، در حالی که خیر شما در آن است، یا چیزی را دوست داشته باشید و حال آن که شر و بدبختی شما در آن است. خدا می داند و شما نمی دانید »؟! (1)
چگونه از صلاح و مصلحت و قسمت سخن نگوییم در حالی که از باطن هستی و مصالح حقیقی خود و جهان بیخبریم. به همین دلیل گاهی میپنداریم خیر و مصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتی یا دفع و رفع مشکل و مانعی است. وقتی میبینیم خواستة ما بر آورده نمیشود، رنجیده خاطر میشویم!
در حالی که اگر حجاب روی «حقیقت باطنی» کنار رود و آینده و نتیجة برخی خواستهها برای ما حاضر و روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف میشویم و خدا را شکر میکنیم که خواسته و حاجت جاهلانة ما را برآورده نکرده است. شما محبت خداوند به خویش را ، چه می نامید؟!
نظیر رفتاری که مادر با فرزند دارد. اما نه طبق گفته شما. بر خلاف فرموده شما باید عرض کنم بچه ای که با مامانش قهر می کند و غذا نمی خورد، اگر خواسته اش به نفع فرزند نباشد تحت هیچ شرایطی تسلیم خواسته فرزند نمی شود. حتی اگر زحمت زیادی را ایجاد کند.
2- چگونه از تاخیر در اجابت به خاطر محبت خدا به بنده اش سخن نگوییم در حالی که :
طبق روایات وقتی خداوند بندة مؤمنی را دوست داشته باشد، اجابت دعای او را به تأخیر میاندازد. در حدیث است خداوند اجابت دعای بندة مؤمن را از آن جهت به تأخیر میاندازد که صدای او را دوست دارد و میخواهد بنده اش بیش تر به درگاهش اصرار کند، تا لطف و کرامت بیش تری را متوجه او سازد.(2)
نالــه مؤمن همـی داریـم دوســت
گو تضرّع کن که این اعزاز اوست
چون تأخیر، سبب تکرار دعا میشود، در نتیجه باعث تقویت نیروی روحی و ایمان دعا کننده میگردد. اما فاسق را چون دوست ندارد، فوراً دعایش را اجابت میکند.
3- چگونه از تاخیر در تحقق خارجی دعا بعد از اجابت سخن نگوییم در حالی که :
طبق روایت گاهی دعا به اجابت میرسد، اما مقدمات تحقق آن فراهم نیست و یا مصالحی اقتضا میکند انجام آن به تأخیر بیفتد. حضرت موسی(ع) میگوید: «پروردگارا، تو به فرعون و طرفدارانش زیورها و مال فراوان دادهای. او مردم را از راه تو گمراه میکند. خدایا! اموالشان را نابود ساز و آنان را به عذاب دردناک گرفتار نما! خداوند در پاسخ فرمود: موسی دعایت را اجابت نمودم. اما در روایت آمده است که میان دعای حضرت موسی(ع) تا غرق شدن فرعون، چهل سال طول کشید!».(3)
حضرت ابراهیم(ع) فرزند نداشت. دهها سال دعا و تضرّع نمود تا این که در 99 سالگی در حالی که پیر شده و موهای او سفید گشته بود، خدا حضرت اسماعیل را به او داد.(4)
آیا میتوان گفت خداوند پیامبرانش را دوست نداشت و آن ها پیش خدا ارزش نداشتند و گرنه حاجت پیامبرش را اجابت میکرد؟!
الان هم چه کسی گفته خداوند به شما کمک نکرده و خواسته شما رو رد کرده؟
چگونه اثر برآورده شدن حاجتت را لمس نکردید؟
خیال می کنید خواسته ها و دعاهایتان بی پاسخ است ؟
آیا فکر کردی که دارید تنها با خودت صحبت می کنید؟
کمی فکر کنید، ببین هر شبانه روز چند بار می گویید «سمع الله لمن حمده» خداوند شنیده (حرف زبان و دل) هر کسی که او را حمد وستایش کرده است." خدا شنیده " یعنی آن چه خیر و صلاح بنده اش است، برای او مقرر کرده است.
چند بار این آیه « وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ ...»، (5) را خوانده اید؟ یعنی بدانید که قطعا خداوند از هر چه در دل ها و ضمیر باطن تان هست، آگاه می باشد. خدای مهربان دعای شما را شنیده و اجابت هم کرده اما اجابتی پیچیده و لطیف و عالی. نشانه اجابت ، تداوم ارتباط قلبی با خدا و دعاها و عبادت های شما است.
خواهر گرامی؛
اصرار بر دعا خیلی خوبه و دستور هم داریم:
از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: دعا قضاى مبرم و حتمى را بر مىگرداند، پس دعا بسيار كنيد، كه كليد همه رحمتها و رستگارى ها و كليد برآمدن هر حاجت است، و مردم به آنچه نزد خدا دارند نمى رسند. مگر به دعا، چون هيچ درى نيست كه وقتى بسيار كوبيده شود به روى كوبنده باز نگردد.
صاحب تفسير شريف الميزان مي فرمايد:
در اين روايت اشاره اى است به اصرار در دعا، و اينكه اصرار در دعا يكى از راه هاى استجابت آن است، سرش هم اين است كه دعا بسيار كردن، قلب را صفا مى دهد.(6)
اشکال تصورات ذهنی شما این جاست که فکر می کنید باید خواسته شما طبق همان چه آرزو شده به شما عنایت می شد. و حال که این گونه نشده خداوند .....
در حالی که این گونه نیست. خدا بنده مؤمنش را دوست دارد. خیر و صلاح واقعی بنده اش را می خواهد، بنابر این حاجت هایی را که به ضرر بنده اش می باشد، اجابت نمی کند؛ ولی اگر برای بنده اش خیر و منفعت داشته باشد، اجابت می کند. اما ما آدم ها به دلیل بی اطلاعی از عالم غیب و باطن هستی همواره خیال می کنیم که اگر دقیقاً همان را که طلب میکنیم ،در همان زمان و با همان شرایطی که میخواهیم، عمل شود ،دعای مان اجابت گردیده ،در حالی که چه بسا پاسخ نیافتن ما اجابت از سوی خدا باشد. یعنی خداوند منّان دعا را اجابت می کند، ولی آثار اجابت را از ما مخفی می کند تا ما را بیش تر به حالت انابه و تضرّع در درگاهش نگاه دارد، بدین وسیله زمینه رشد و کمال و ترفیع مقام و منزلت ما را نزد خودش و در قیامت فراهم سازد. این لطف بزرگی است که به این وسیله، ارتباط عبد با معبود حفظ میگردد .در پی آن الطاف بی شمار دیگری نصیبش می شود.
گاهي دعا به گونه خاصي مستجاب است، ولي ما به آن توجه نداريم.
اميرمؤمنان(ع) مي فرمايد:
«دير اجابت شدن دعا، تو را نااميد نکند که همانا بخشش، بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولاني تر گردد و بخشش او کامل تر شود. چه بسا چيزي را خواسته اي آن را به تو نداده، امّا به جايش بهتر از آن را در دنيا به تو داده يا در آن دنيا به تو مي دهد و يا خير وصلاح واقعي شما آن بوده که آن را از شما باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي که اگر به تو مي داد، تباهي دين يا تباهي و ناخوشي هاي دنياي خود را در آن مي ديدي». (7)
از روايات استفاده مي شود که هيچ دعايي بي اثر نيست. هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد، پس در واقع هر دعائي به اجابت مي رسد، اما گونه هاي اجابت آن مختلف است.
امام سجاد(ع) مي فرمايد:
«دعاي مؤمن يکي از سه فايده را دارد:
يا براي او ذخيره مي گردد تا در آخرت بهتر از آن چه در دنيا طلب کرده بود به او داده شود،
يا در دنيا برآورده مي شود و
يا بلايي را که مي خواست در دنيا به او برسد، از وي دور مي کند». (8)
تتمه ای در بیان آثار دعا:
نزدیکی به خدا، شناخت خدا، یاد خدا، برطرف شدن بلا،بخشایش گناه برخی از آثار دعا هستند که کم و بیش شنیده ایم. این جا به دو مورد از جمله دیگر آثار دعا اشاره می کنم:
1-آرام بخشی:
امروزه در محافل علمی، دعا درمانی مطرح است. از طریق دعا میتوان بسیاری از بیماریهای روحی را درمان کرد، زیرا به ثمر نرسیدن تلاشها در زندگی، چه بسا انسان را از پیروزی نهایی برای همیشه نومید سازد اما دعا بارقه امیدی است که در دل انسان میدرخشد و ابرهای یأس و اضطراب را از آسمان دل کنار میزند.
امیدی که از دعا برمیخیزد، همانند خون تازهای در شریان جان آدمی جاری میشود و او را از نگرانی نجات میدهد. از این رو در روایات اسلامی از دعا به عنوان سپر و سلاح یاد شده است. (9)
2- وسیله نجات:
دعا در مراحل سخت زندگی به یاری انسان میآید و او را از تنگناها نجات میبخشد.
در تاریخ آمده است:
در جنگ احزاب، مشرکان با یکدیگر، متحد شدند و برای نابود ساختن اسلام و مسلمانان مصمم گشتند. آنان از نظر شمار و سلاح، بر مسلمانان برتری داشتند و بر اساس محاسبه عادی وضع نابرابر مسلمانان و مشرکان، شکست مسلمانان قطعی به نظر میرسید. در این موقع حساس رسول خدا (ص) دست به دعا برداشت و از خداوند طلب یاری کرد.
جبرئیل (ع) به پیامبر عرض کرد: خداوند گفته تو و دعایت را شنید. خواستهات را اجابت کرد و هراسی که از دشمن داشتی، برطرف ساخت. (10)
پیامبر شکر خدا را به جا آورد و «حذیفه» را مأموریت داد از نزدیک لشکر مشرکان را بررسی کند. او میگوید: به لشکرگاه رفتم. در تاریکی شب، بادی بسیار شدید وزیدن گرفت و با خودش سنگریزه و شن آورد و بر سر و صورت افراد میکوفت. وزش باد خیمهها را از جای کند، آتشها را پراکنده کرد. وحشت سپاه را فرا گرفت. ابوسفیان به پا خاست و به طرف مرکب خود حرکت کرد و با فریاد بلند گفت: عجله کنید و خود را نجات دهید. احزاب پراکنده شدند و رفتند. حذیفه به مدینه برگشت و جریان را به حضرت رسول (ص) اطلاع داد. (11)
پی نوشت ها :
1. بقره (2) آیه 216.
1. شيخ كلينى، کافی، دارالکتب الاسلاميه، ج 2، ص 489.
1.همان
4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج 11، ص 1.
5. بقره (2) آیه 235.
6. علامه طباطبایی، ترجمه الميزان، سید محمد باقر موسوی همدانی،دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ،1374 ش، ص 59.
7. نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، نامه 31.
8. تحف العقول، حسن بن شعبه بحراني، ناشر مؤسسه نشر اسلامي - قم، 1404 ق، ص 202.
9. کلینی، کافی، ج 2، ص 467.
10. همان، ج 8، ص 278.
11. همان، ص 279.