جمع بندی بررسی احادیث مربوط به غیبت
تبهای اولیه
بررسی احادیث مربوط به غیبت
چرا در احادیث آمده که کسی که غیبت شخصی را کند تا 40 روز اعمال خوبش به نامه عمل شخص غیبت شونده میرود و یا در صورتی هم که عمل خیری نداشته باشد اعمال بد شخص غیبت شونده به نامه عمل ان شخص منتقل میشود؟
آیا این با انصاف و عدالت خدا هم خوانی دارد که گاهی حتی با یک غیبت که ضرری برای شخص مورد غیبت ندارد اعمال خوب شخص اینگونه تباه شوند و گاهی حتی گناهانی مانند خوردن شراب، زنا، دزدی و.. به نامه عملش وارد شوند؟
آیا این احادیث برای بزرگ نشان دادن گناه غیبت بوده اند یا واقعا همین تبعات و مجازات را دارند؟ اگر گناه غیبت همچنین مجازاتی دارد پس چرا پیامبر در معراج چیز دیگری درباره غیبت دیده بودند من در حدیثی خواندم پیامبر در معراج دیده که افراد غیبت کننده با انگشتان فلزی بر صورت و بدن خود میکشند پس مجازات واقعی غیبت هر دوی اینهاست؟
با سلام خدمت شما دوست گرامی
برای یافتن پاسخ این سوال به چند نکته توجه فرمایید:
1- حدیثی که مد نظر شماست این حدیث است :
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)میفرمایند:
«مَن اغتابَ مُسلِماً أو مُسلِمَة، لَم یَقبَل الله تَعالی صَلاتَه و لا صِیامَه أربَعینَ یَوماً و لَیلة، إلّا أن یَغفِرَ لَهُ صَاحِبه» (هرکس از مرد یا زن مسلمان، غیبت کند، خداوند متعال نماز و روزة او را تا چهل شبانهروز نمیپذیرد؛ مگر آنکه شخص غیبت شده، او را ببخشد) (النوری الطبرسی، 1408 ق، 7، 322)
ادامه دارد...
ادامه...
2-بدون شک هر عملی اثری در عالم دارد و خدا به واسطه بعثت انبیاء این اثار اعمال را گوشزد کرده و آن را بیان می کند آثار اعمال گاه در همین دنیا قابل مشاهده است مانند کسی که با دست خود چشم خود را مورد آسیب قرار می دهد یک عمر دنیایی باید کور باشد و یا کسی که سیگار می کشد ریه اش آسیب می بیند و گاهی هم آثار اعمال گر چه محقق می شود ولی در این دنیا دیده نمی شود بلکه باید نشئه عالم تغییر کرده و پرده ها از روی چشم ها فرو افتد تا اثر عمل خود را ببیند مانند این که کسی مال یتیم بخورد در درونش آتش افروخته است یا کسی که ربا بخورد انگار حالت جنون پیدا می کند و یا کسی که دروغ می گوید بوی بدی از دهان او متصاعد می شود که ملائکه از او فرار می کنند و ... که این ها در این دنیا قابل مشاهده نیست مگر برای کسانی که چشم برزخی داشته و حقیقت امور را مشاهده می کنند.
یکی از این اعمال غیبت است هر عقل سالمی می فهمد که بدگویی کردن در غیاب افراد کار ناپسندی است و فاش کردن آنچه که فرد به گفتن آن راضی نیست کار قبیحی است.
حال که عقل قبیح بودن این عمل را می داند دین الهی حقیقت این عمل را بیان می کند :
به عنوان نمونه در آیه قرآن می فرماید حقیقت غیبت خوردن گوشت برادر مرده است یعنی کسی که غیبت می کند در واقع دارد این عمل نا پسند را انجام می دهد و اگر کسی چشم باطن بینش باز باشد این حقیقت را می بیند.
یکی از آثار حقیقی غیبت جابجایی اعمال است که روایت نیز به آن اشاره کرده است :
از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ روایت شده: یَأتیِ الرَّجُلُ یَومَ القیمةِ و قد عَمِلَ الحسناتِ فلا یَری فی صَحیفتِهِ من حسناتِهِ شیئاً فیقولُ اینَ حسناتی التّی عَمِلتُها فی دارِالدنیا فَیُقالُ لَهُ: ذَهَبَت باِغتیابِکَ للنّاسِ وَ هِیَ لَهُم عِوَضَ اغتِیابِهِم؛(ارشاد القلوب، ص۱۵۷. مردی که اعمال حسنه به جا آورده است، در روز قیامت میآید و در نامه عمل خود، چیزی از حسناتش را نمیبیند؛ پس میگوید: حسنات من که در زندگی دنیوی به جا آورده بودم کجاست؟ گفته میشود که همه آنها با غیبت کردن از مردم از دست رفت؛ حسنات تو در عوض غیبت از مردم به آنان داده شد .)
پس اثر تکوینی غیبت جابجا کردن اعمال است گر چه ما نمی بینیم ولی در حقیقت واقع می شود
خداوند درباره تحمل بار گناه دیگران در قرآن یک نمونه را بیان می فرماید: دربارة کفار گمراه کننده میفرماید: لِیَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما یَزِرُونَ؛ (نحل (۱۶) / آیه ۲۵. تا بارهای گناه خود را تماماً بردارند و از گناهان کسانی که بدون علم، گمراهشان ساختهاند؛ آگاه باشید که بارهای بسیار بدی را بر خویشتن بار میکنند .)
ادامه دارد....
ادامه....
3- در همین جا روشن شد که که این روایات گر چه اثر بازدارندگی دارند اما فقط برای این منظور نیامده اند بلکه یک حقیقتی از آثار اعمال را بیان می کنند که مثلا غیبت خوردن گوشت مرده است حقیقتا؛ جابجایی اعمال است حقیقتا، غیبت کننده گوشت بدن خود را می چیند و می خورد و ...
«من کانت لاخیه عنده مظلمه فی عرض او مال فلیستحلها من قبل ان یاتی یوم لیس هناک درهم و لا دینار فیوخذ من حسناته فان لم یکن له حسنات اخذ من سیئات صاحبه فیتزاید علی سیئاته» (مکاسب محرمه، ص ۴۳، محجه البیضا، ج ۵، ص ۲۷۳.)
هر کس حقی از برادر دینی بر عهده دارد، باید از او رضایت بخواهد پیش از فرار رسیدن روزی که درهم دینار یافت نمی شود.
(به جای درهم و دینار) از حسنات و کارهای نیک او برمی دارند و اگر کار نیکی نداشته باشد از گناهان طرف (کسی که از او غیبت یا حقی تضییع شده است) بر می دارند و به گناهان او می افزایند.
امام صادق (علیهالسلام) در این زمینه میفرمایند:
« الْغِيبَةُ حَرَامٌ عَلَي كُلِّ مُسْلِم وَاِنَّهَا لَتَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ» (غيبت كردن براي هر مسلماني حرام است و همانگونه كه آتش هيزم را ميخورد، غيبت نيز كارهاي نيك انسان را ميخورد و از بين ميبرد» (الجبعی العاملی الشامی (الشهیدالثانی)، 1403ق، 9).
پس این روایات صرفا نمی خواهد مومنین را از غیبت کردن بترساند و باز دارد بلکه حقیقت امر را بیان کرده است
ادامه دارد....
ادامه ....
4- غیبت کردن انسان ها از یکدیگر به یک میزان نیست و گناه همه غیبت ها نیز به یک اندازه نیست تا در همه موارد تعادل و تناسبی که شما بیان کرده اید ایجاد شود . مثلا جرم و گناه فردی که بنده خاص و ولی خدا است با غیبت انسان معمولی متفاوت است و یا غیبتی که تنها موجب ناراحتی کسی شود با غیبتی که موجب ریختن آبروی کسی شود و او را در جامعه ساقط کند از نظر جرم یکسان نیست.
ادامه دارد...
ادامه....
5- این که غیبت این اثر بزرگ منفی -جابجایی اعمال- را در پی دارد می تواند برای این خاطر باشد که غیبت اثر بزرگی بر زندگی غیبت شونده دارد چرا که غیبت گفتن چیزی از مومنی در پشت سر اوست که او آن مطلب را نمی خواسته بین مردم پخش شود و گفته شدن این مطلب باعث کم شدن آبروی فرد در جامعه دینی می شود و آبروی فرد مومن از مهمترین چیز برای مومن است .
بله افراد بی آبرو اگر حرفی از زندگی شان گفته شود ابایی ندارند ولی مومن بازگو شدن نکته ای از زندگی اش بسیار برای او سنگین است. و از آنجا که ولی و سر پرست مومنین خداست (الله ولی الذین آمنوا) آبروی مومن نزد خدا بسیار ارزشمند است و در مقابل کسی که آبروی مومنی را در خطر اندازد عقوبت سخت در نظر می گیرد:
امام صادق (عليهالسّلام) در این زمینه میفرمایند:
«مَنْ رَوَي عَلَي مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَهَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَي وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَان» (هر كس به منظور عيبجويى و ريختن آبروى مؤمنى سخنى عليه او بگويد تا او را از چشم مردم بيندازد، خداوند چنين كسى را از ولايت خودش بيرون مىكند و به سوى ولايت شيطان مىفرستد و شيطان او را نمىپذيرد» (وسائل اشیعه ، 1414ق،ج 12،ص 258، 16319).
گاهی یک غیبت از یک نفر باعث این می شود که آن فرد مومن در جامعه ایمانی جایگاه خود را از دست بدهد و تا سالیان سال از منافع خود محروم شود گر چه عمل غیبت کننده در ظاهر چند دقیقه بیشتر نبوده و به چشم نیاید ولی اثرات آن سالیان سال دامن یک فرد را می گیرد و او را زمین گیر می کند. انسان باید عواقب عمل خود را نیز متحمل شود.
مثالی می زنم: کسی که در کنار انبار مهمات و باروت ؛ یک کبریت می کشد به ظاهر او فقط یک کبریت کشیده ولی اثر عمل او بسیار مخرب خواهد بود.
پس اگر خدا این عقوبت را برای غیبت در نظر گرفته است عین عدالت است و از طرفی خدا عالم به احوال انسان ها است و به هیچ کس کوچکترین ظلمی روا نمی دارد:
إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَٰكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
اگر جیزی هم به آنها می رسد آثار اعمال آنهاست و در واقع خود آنها به خود ظلم می کنند.
إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ (نساء: 40) خدا حتی به اندازه یک ذره کوچک هم ظلم نمی کند.
والسلام
سلام.
کارشناس محترم از اینکه وقت گذاشتید و درباره شبهه ای که برایم در مورد احادیث غیبت بوجود آمده بود پاسخی کامل و مفصل دادید، بسیار متشکرم. من یک سوال دیگر دارم ممنون میشم جواب بدهید. در اینکه خدا در حق کسی ظلم نمیکند شکی نیست و تمام عالم باید به رحمت او اعتماد داشته باشند اما من هنوز در مورد اینکه وقتی غیبت میکنیم تا 40 روز اعمالمان هبط میشود یا اعمال منفی آن شخص را برای ما می آورد نگران عبادات و اعمالم هستم و از صحت چنین حدیثی ترسیده ام.
شا گفتید:
4- غیبت کردن انسان ها از یکدیگر به یک میزان نیست و گناه همه غیبت ها نیز به یک اندازه نیست تا در همه موارد تعادل و تناسبی که شما بیان کرده اید ایجاد شود . مثلا جرم و گناه فردی که بنده خاص و ولی خدا است با غیبت انسان معمولی متفاوت است و یا غیبتی که تنها موجب ناراحتی کسی شود با غیبتی که موجب ریختن آبروی کسی شود و او را در جامعه ساقط کند از نظر جرم یکسان نیست.اما این قانون که تا " 40روز "جابه جایی اعمال صورت میگیرد و گناهان ریزو درشت فرد و ثوابها با هم جابه جا میشوند واقعا آزاردهنده است و برای کسی که ایمان ضعیفی دارد نتیجه اش این است که نسبت به اعمال نیکو دلسرد میگردد چون مثلا امروز فلان حرف را زده که حتی آبرویی هم ریخته نشده اما اگر به گوش شخص مورد نظر برسد چنین اتفاقی میفتد!! خب انگیزه عبادت و کار نیک در وجود خود من که به تازگی تصمیم به شروع انجام عبادات را داشته ام گرفته میشود و فکر اینکه چنین خطایی کرده ام تا روزها قلبم را می آزارد و دائم نگران اعمالم میشوم.. حتی میگویم ای کاش همچین حدیثی را نمیشنیدم تا انجام عبادات مانند گذشته برایم دلنشین و شیرین بود. لطفا کمکم کنید تا با این مسئله کنار بیایم و آرامش پیدا کنم . خودم فکر میکنم شیطان فرصت مناسبی پیدا کرده تا مرا نسبت به عبادت دلسرد کند. آیا من پس از مرگ میتوانم نزد خدا ادعا کنم که سالها نماز خوانده ام یا فلان کار واجبم را انجام داده ام؟ در حالی که همه چیز از نامه عملم به واسطه غیبت ها( مخصوصا در گذشته) پاک شده و نامه عمل ناقص و آشفته ای برایم باقی مانده. منظورم اینست که اینگونه کمتر کسی با عبادات کاملش نزد خدا باز میگردد.
با سلام و عرض ادب
اما این قانون که تا " 40روز "جابه جایی اعمال صورت میگیرد و گناهان ریزو درشت فرد و ثوابها با هم جابه جا میشوند واقعا آزاردهنده است و برای کسی که ایمان ضعیفی دارد نتیجه اش این است که نسبت به اعمال نیکو دلسرد میگردد چون مثلا امروز فلان حرف را زده که حتی آبرویی هم ریخته نشده اما اگر به گوش شخص مورد نظر برسد چنین اتفاقی میفتد!! خب انگیزه عبادت و کار نیک در وجود خود من که به تازگی تصمیم به شروع انجام عبادات را داشته ام گرفته میشود و فکر اینکه چنین خطایی کرده ام تا روزها قلبم را می آزارد و دائم نگران اعمالم میشوم.. حتی میگویم ای کاش همچین حدیثی را نمیشنیدم تا انجام عبادات مانند گذشته برایم دلنشین و شیرین بود. لطفا کمکم کنید تا با این مسئله کنار بیایم و آرامش پیدا کنم .نگرانی شما را کاملا درک می کنم و جنس این نگرانی ؛ نگرانی مقدسی است چرا که از توقف در مسیر بندگی ترس دارد و این خیلی خوب است و همان خوفی است که در بحث خوف و رجا از آن سخن به میان می آید اما این خوف نباید شما را متوقف کند بلکه یک رجاء و امید واری صحیحی باید بیاید و عامل تحرک شما شود و آن امیدواری این است که خدا برای از بین بردن اثرات غیبت نیز راهکار هایی معرفی کرده است . پس اولا این ترس مقدس است و باید مانع از غیبت دیگران شود ثانیا اگر انسا از روی غفلت غیبتی کرد نباید از اعمال نیک متوقف شود چرا که راه رفع این غیبت وجود دارد و آن این است که اگر امکان حلالیت هست حلالیت کسب کند و اگر می ترسد مفسه ای بر پا شود در میان جمعی که از او غیبت کرده به تعریف از او بپردازد و خسارتی که به آبروی او زده را جبران کند و اگر این کار هم ممکن نیست برای او استغفار کرده و از جانب او کار نیکی انجام دهد مثلا صدقه ای بدهد. بلاخره این خوف و رجا موتور زندگی معنوی انسان را راه می اندازد و به آنجا می رساند که حتی به فکرش خطور نمی کند که غیبت کسی را بکند چون کدام انسان عاقلی دو دستی اعمال نیک خود را به دیگران تقدیم می کند (این خوف) یک رجایی هم دارد برای جایی که نا خواسته خطا کرد که خدا این خطای او را جبران می کند. بر فرض که جبران این خطا هم ممکن نباشد و بخواهند اعمال را جابجا کنند : اولا این گونه نیست که هر غیبتی همه اعمال را جابجا کند و هر غیبتی 40 روز این اتفاق بیافتد (این گونه نیست) ثانیا باید انسان عمل نیکی داشته باشد که این کار انجام شود و الا عمل بد فرد در کارنامه انسان می آید پس چه بهتر کار نیک بیشتری داشته باشم که عمل بد او منتقل نشود. مثالی می زنم که درک آن راحت تر باشد: کسی با ماشین خود بر از عدم رعایت قوانین از چرا قرمز رد می شود و به ماشین دیگری می زند . خب طبیعی است اولا باید خسارت طرف مقابل را بدهد هر چقدر این صدمه بیشتر باشد پول بیشتری باید بدهد شاید یک فرد 40 روز حقوق خود را باید سر یک صحنه تصادف بدهد!! (درست است) پس اگر این تصادف را کرد با خود می گوید من که باید این 40 روز حقوقم را به این راننده بدهم خب من دیگر کار نمی کنم!!! آیا این تصور درست است !!؟؟ خیر. بلکه می گوید حالا که این طور شد من باید بیشتر کار کنم که جبران مافات شود. هم خسارت آن فرد را بدهم هم چیزی برای خودم بماند . از طرفی هم دیگر حسابی ؛ حواسش را جمع می کند که دیگر از چرا قرمز رد نشود غیبت مانند تصادف بعد از رد شدن از چراغ قرمز است هزینه دارد . ولی هزینه اش متناسب با آن صدمه ای است که به آبروی فرد مومن وارد آمده است. باید مواظب بود از چراغ قرمز حرام های الهی رد نشویم و اگر رد شدیم در صدد جبران خسارات وارده باشیم
جمع بندی
پرسش:
در احادیث آمده کسی که غیبت شخصی را کند تا 40 روز اعمال خوبش به نامه عمل شخص غیبت شونده می رود و یا در صورتی هم که عمل خیری نداشته باشد اعمال بد شخص غیبت شونده به نامه عمل آن شخص منتقل میشود. آیا این با انصاف و عدالت خدا هم خوانی دارد که گاهی حتی با یک غیبت که ضرری برای شخص مورد غیبت ندارد اعمال خوب شخص اینگونه تباه شوند و گاهی حتی گناهانی مانند خوردن شراب، زنا، دزدی و.. به نامه عملش وارد شوند؟ آیا این احادیث برای بزرگ نشان دادن گناه غیبت بوده اند یا واقعا همین تبعات و مجازات را دارند؟ اگر گناه غیبت همچنین مجازاتی دارد پس چرا پیامبر(صلی الله علیه و آله) در معراج چیز دیگری درباره غیبت دیده بودند من در حدیثی خواندم پیامبر در معراج دیده که افراد غیبت کننده با انگشتان فلزی بر صورت و بدن خود میکشند پس مجازات واقعی غیبت هر دوی اینهاست؟
پاسخ:
برای یافتن پاسخ این سوال به چند نکته توجه فرمایید.
1- حدیثی که مد نظر شماست این حدیث است :
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) میفرمایند:
«مَن اغتابَ مُسلِماً أو مُسلِمَة، لَم یَقبَل الله تَعالی صَلاتَه و لا صِیامَه أربَعینَ یَوماً و لَیلة، إلّا أن یَغفِرَ لَهُ صَاحِبه»؛ هرکس از مرد یا زن مسلمان، غیبت کند، خداوند متعال نماز و روزة او را تا چهل شبانهروز نمیپذیرد؛ مگر آنکه شخص غیبت شده، او را ببخشد.(1)
2-بدون شک هر عملی اثری در عالم دارد و خدا به واسطه بعثت انبیاء این آثارِ اعمال را گوشزد کرده و آن را بیان می کند آثار اعمال، گاه در همین دنیا قابل مشاهده است مانند کسی که با دست خود چشم خود را مورد آسیب قرار می دهد؛ یک عمر دنیایی، باید کور باشد و یا کسی که سیگار می کشد ریه اش آسیب می بیند و گاهی هم آثار اعمال گر چه محقق می شود ولی در این دنیا دیده نمی شود بلکه باید نشئه عالم تغییر کرده و پرده ها از روی چشم ها فرو افتد تا اثر عمل خود را ببیند مانند این که کسی مال یتیم بخورد در درونش آتش افروخته است یا کسی که ربا بخورد انگار حالت جنون پیدا می کند و یا کسی که دروغ می گوید بوی بدی از دهان او متصاعد می شود که ملائکه از او فرار می کنند و ... که این ها در این دنیا قابل مشاهده نیست مگر برای کسانی که چشم برزخی داشته و حقیقت امور را مشاهده می کنند.
یکی از این اعمال غیبت است هر عقل سالمی می فهمد که بدگویی کردن در غیاب افراد کار ناپسندی است و فاش کردن آنچه که فرد به گفتن آن راضی نیست کار قبیحی است. حال که عقل قبیح بودن این عمل را می داند دین الهی حقیقت این عمل را بیان می کند :
به عنوان نمونه در آیه قرآن می فرماید: حقیقت غیبت خوردن گوشت برادر مرده است «يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً» (2) یعنی کسی که غیبت می کند در واقع دارد این عمل نا پسند را انجام می دهد و اگر کسی چشم باطن بینش باز باشد این حقیقت را می بیند.
یکی از آثار حقیقی غیبت جابجایی اعمال است که روایت زیر به آن اشاره کرده است :
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده:« یَأتیِ الرَّجُلُ یَومَ القیمةِ و قد عَمِلَ الحسناتِ فلا یَری فی صَحیفتِهِ من حسناتِهِ شیئاً فیقولُ اینَ حسناتی التّی عَمِلتُها فی دارِالدنیا فَیُقالُ لَهُ: ذَهَبَت باِغتیابِکَ للنّاسِ وَ هِیَ لَهُم عِوَضَ اغتِیابِهِم»؛مردی که اعمال حسنه به جا آورده است، در روز قیامت میآید و در نامه عمل خود، چیزی از حسناتش را نمیبیند؛ پس میگوید: حسنات من که در زندگی دنیوی به جا آورده بودم کجاست؟ گفته میشود که همه آنها با غیبت کردن از مردم از دست رفت؛ حسنات تو در عوض غیبت از مردم به آنان داده شد .(3)
پس اثر تکوینی غیبت جابجا کردن اعمال است گر چه ما نمی بینیم ولی در حقیقت واقع می شود.
خداوند درباره تحمل بار گناه دیگران در قرآن یک نمونه را بیان می فرماید: دربارة کفار گمراه کننده میفرماید: «لِیَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما یَزِرُونَ». تا بارهای گناه خود را تماماً بردارند و از گناهان کسانی که بدون علم، گمراهشان ساختهاند؛ آگاه باشید که بارهای بسیار بدی را بر خویشتن بار میکنند. (4)
3- در همین جا روشن شد که این روایات گرچه اثر بازدارندگی دارند اما فقط برای این منظور نیامده اند بلکه یک حقیقتی از آثار اعمال را بیان می کنند که مثلا غیبت خوردن گوشت مرده است حقیقتا؛ جابجایی اعمال است حقیقتا، غیبت کننده گوشت بدن خود را می چیند و می خورد و ...
«من کانت لاخیه عنده مظلمه فی عرض او مال فلیستحلها من قبل ان یاتی یوم لیس هناک درهم و لا دینار فیوخذ من حسناته فان لم یکن له حسنات اخذ من سیئات صاحبه فیتزاید علی سیئاته» هر کس حقی از برادر دینی بر عهده دارد، باید از او رضایت بخواهد پیش از فرار رسیدن روزی که درهم دینار یافت نمی شود.(5)
(به جای درهم و دینار) از حسنات و کارهای نیک او برمی دارند و اگر کار نیکی نداشته باشد از گناهان طرف (کسی که از او غیبت یا حقی تضییع شده است) بر می دارند و به گناهان او می افزایند.
امام صادق (علیهالسلام) در این زمینه میفرمایند:
« الْغِيبَةُ حَرَامٌ عَلَي كُلِّ مُسْلِم وَاِنَّهَا لَتَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ» (غيبت كردن براي هر مسلماني حرام است و همانگونه كه آتش هيزم را ميخورد، غيبت نيز كارهاي نيك انسان را ميخورد و از بين ميبرد» (6).
پس این روایات صرفا نمی خواهد مومنین را از غیبت کردن بترساند و باز دارد بلکه حقیقت امر را بیان کرده است.
4- غیبت کردن انسان ها از یکدیگر به یک میزان نیست و گناه همه غیبت ها نیز به یک اندازه نیست تا در همه موارد تعادل و تناسبی که شما بیان کرده اید ایجاد شود . مثلا جرم و گناه فردی که بنده خاص و ولی خدا است با غیبت انسان معمولی متفاوت است و یا غیبتی که تنها موجب ناراحتی کسی شود با غیبتی که موجب ریختن آبروی کسی شود و او را در جامعه ساقط کند از نظر جرم یکسان نیست.
5- این که غیبت این اثر بزرگ منفی -جابجایی اعمال- را در پی دارد می تواند برای این خاطر باشد که غیبت اثر بزرگی بر زندگی غیبت شونده دارد چرا که غیبت؛ گفتن چیزی از مومنی در پشت سر اوست که او آن مطلب را نمی خواسته بین مردم پخش شود و گفته شدن این مطلب باعث کم شدن آبروی فرد در جامعه دینی می شود و آبروی فرد مومن از مهمترین چیز برای مومن است .
بله افراد بی آبرو اگر حرفی از زندگی شان گفته شود ابایی ندارند ولی مومن بازگو شدن نکته ای از زندگی اش بسیار برای او سنگین است. و از آنجا که ولی و سرپرست مومنین خداست (7) آبروی مومن نزد خدا بسیار ارزشمند است(8) و در مقابل کسی که آبروی مومنی را در خطر اندازد عقوبت سخت در نظر می گیرد:
امام صادق (عليهالسّلام) در این زمینه میفرمایند:
«مَنْ رَوَي عَلَي مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَهَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَي وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَان» (هر كس به منظور عيبجويى و ريختن آبروى مؤمنى سخنى عليه او بگويد تا او را از چشم مردم بيندازد، خداوند چنين كسى را از ولايت خودش بيرون مى كند و به سوى ولايت شيطان مى فرستد و شيطان او را نمى پذيرد» (9).
گاهی یک غیبت از یک نفر باعث این می شود که آن فرد مومن در جامعه ایمانی جایگاه خود را از دست بدهد و تا سالیان سال از منافع خود محروم شود گرچه عمل غیبت کننده در ظاهر چند دقیقه بیشتر نبوده و به چشم نیاید ولی اثرات آن سالیان سال دامن یک فرد را می گیرد و او را زمین گیر می کند. انسان باید عواقب عمل خود را نیز متحمل شود.
مثالی می زنم: کسی که در کنار انبار مهمات و باروت ؛ یک کبریت می کشد به ظاهر او فقط یک کبریت کشیده ولی اثر عمل او بسیار مخرب خواهد بود.
پس اگر خدا این عقوبت را برای غیبت در نظر گرفته است عین عدالت است و از طرفی خدا عالم به احوال انسان ها است و به هیچ کس کوچکترین ظلمی روا نمی دارد:
«إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَٰكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» به راستی که خدا هیچ ظلی به مردم روا نمی دارد بلکه آنها در حق خودشان ظلم می کنند.(10)
اگر چیزی هم به آنها می رسد آثار اعمال آنهاست و در واقع خود آنها به خود ظلم می کنند.
«إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ» به راستی خدا به اندازه یک ذره کوچک هم ظلم نمی کند.(11)
پی نوشت ها:
1- مجلسی، بحار الانوار،تراث، 1403،بیروت، ج72، ص 258.
2- حجرات: 12.
3-دیلمی،إرشاد القلوب إلی الصواب، انتشارات شریف الرضی، 1371، قم، ج1، ص116.
4- نحل: 25.
5- فیض کاشانی، محجه البیضا،دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم ، قم، 1383، ج ۵، ص ۲۷۳.
6- محمّد مهدى نراقى، جامع السعادات، دار الکتب، تهران، 1409، ج 2، ص 84.
7- بقره: 257؛ «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنوا ...»
8- آبروی مومن از حرمت کعبه بالاتر است (بحار الانوار ، ج61، ص 71)
9- حر عاملی، وسائل الشیعه، آل البیت، 1414ق،ج 12،ص 258، 16319.
10- یونس: 44.
11- نساء: 40.