باورهاي تربيتي سمي و پاد زهر آنها(نفرتِ خدا از ما و گرفتاری)

تب‌های اولیه

91 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام
ممنون از مطلب خوبی که شروع کردید.
به نظر آدمهایی که توی زندگیشون پیشرفتهای زیادی در زمینه معنوی میکنند به دلیل همین دید به زندگیشون ،همه ی دردهای دنیا را مثل اون مادر باردار میبینن تا به امید دیدن بچشون و این آدمهای وارسته به امید دیدن دنیایی بهتر میگذرونند.
اگر لحظه لحظه زندگیمون این دید را داشته باشیم زندگی دیگه جلوه های تلخی برامون نخواهد داشت.

باور سمي نهم : سخنراني و امامت جماعت زن


زن نمي تواند براي زنان سخنراني كند و حتماً سخنران بايد مرد باشد.
پادزهر
در بين خانم ها هم سخنرانان باسواد و هنرمند وجود دارد بايد بايد پرس وجو از آنها دعوت كرد. از سويي هم لزومي ندارد .مشاور مذهبي مدارس دختران و خوابگاه آنها روحاني يا مداح مرد دعوت كرد. نيز زن مي تواند براي زنان امام جماعت باشد. بنا بردیدگاه مشهور شیعه، امام جماعت می بایست بالغ،عاقل، شیعی دوازده امامى، عادل ، حلال‏زاده و قادر بر قرائت صحیح باشد.
چنانکه مشاهده می کنید مرد بودن جزو شرایط عام این مساله نیست. بنابراین زن نیز می تواند امام جماعت گردد اما این امامت منحصر در مامومین زن است و زن نمی تواند برای مردان یا جماعت مختلط(ولو یک مرد و هزاران زن) پیش نمازی کند.

با اين كه اغلب شهرهاي بزرگ حوزه علميه خواهران دارند و حوزه خواهران قم بسيار فعال است متأسفانه هنوز هم مدارس دخترانه و مجالس خاص زنانه از امام جماعت و سخنران و مداح مرد استفاده مي كنند اين در حالي است كه زنان در جامعه اسلامي ما اصرار دارند تاكسي، پليس بانوان هم داشته باشند.
بنابراين به جاست كه در اين كانون هاي فرهنگي در استفاده امام جماعت و سخنران و مداح همجنس پيشقدم شوند.

ارجاع به كارشناس ديني زن
اگر چه عموما از روحانيون مرد در اين مراسم ديني دعوت مي كنند ولي به جاست كه خود روحانيون مرد در اين مواقع به ارجاع خانم هاي حوزي بدهند تا خواهران هم با اين قشر تحصيل كرد آشنا شوند و راحت تر مسائل ديني و به ويژه شرعي مخصوص خود(حيض و...) را بپرسند. كه لباس التقوي ذلك خير

باور سمي دهم : زن ، امام جماعت مردان

زن مي تواند امام جماعت مردان شود

پادزهر

بعضى از مراجع تقلید به طور کلى امام جماعت شدن زن را بنابر احتیاط واجب، جایز نمى‏دانند(1)
اکثر مراجع تقلید امامت زن را براى زنان دیگر جایز مى‏دانند.(2) در صورت برپایى نماز جماعت توسط خانم، باید هر یک از افراد به فتواى مرجع تقلید خود عمل کند، یعنى اگر مرجع تقلید یک خانم، اجازه داده، مى‏تواند پشت سر امام جماعت زن نماز بخواند.شرایط امامت جماعت به طور کلى این است که باید بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامى و عادل وحلال‏زاده باشد و نماز را به طور صحیح بخواند. بنابراین زن می تواند امام جماعت زنان شود ولی نمی تواند برای مردان امامت کند.

علت جائز نبودن امامت بر مردان
علت و فلسفه جائز نبودن امامت زن بر مردان برای ما مشخص نیست ولی می توان حدس زد که اگر زن امام شود به طور طبیعی اندام زنانه در جلوی مردان و شنیدن صدای زنان تحریک کننده است و نماز را که ذکر و یاد خداوند و خلوت نمودن با او و مبارزه با وسوسه شیطان است ، از حقیقت خود منحرف می کند و این با روح عبادت و پرستش الهی سازگار نیست .
در عین حال در دستورات اصلی تا حد امکان از اختلاط زنان و مردان نهی شده است ، مگر مواردی که ضرورت و نیاز باشد و این مسئله با اختلاط زن و مرد و پیش نماز بودن زنان سازگار نیست.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پى ‏نوشت‏ها:
1 - توضیح ‏المسائل مراجع، ج‏1، ص 819، مسئله 1453.
2 - همان.

باور سمي یازدهم : حیا

محرم بودن داماد و فرزند و برادر يعني اين كه زن مي تواند جلوي آنها پوشش چسبان و تنگ و بدن نما بپوشند و نيز اين مردان مي توانند هر پوششي نزد خواهر و مادر زنان داشته باشند.
پاد زهر
پوشش اسلامي بايد نزد محارم غير همسر به گونه اي باشد كه محرك نباشد. بهتر است زنان در اين موارد خود را با محارم متدين غيرتمند تنظيم كنند يعني از آنها درباره پوشش خود نظر خواهي كنند مثلا برادري كه متدين است و غيرت متعادل دارد اگر به خواهر يا مادرش گفت پوششت از نظر مد، رنگ و.. مناسب نيست لازم است سخن او را بشنوند و عمل كنند چون او بهتر از زن مي تواند محرك بودن لباس براي جنس مخالف زن را تشخيص دهد.
حياي بد
برخي از مردان حيا مي كنند به خواهر يا مادرشان درباره پوشش نامناسب شان تذكر دوستانه بدهند. اينان نقش محافظ بودن خود را درست انجام نمي دهند چون ممكن است اين جنس لطيف هنگام برخورد با جنس زمخت تر خش بردارند. همان گونه كه وسائل ظريف را در محافظ قرار مي دهند جنس ظريف زن نياز با حياي خود و غيرت مردش حفظ مي شود. صداي نازك زن براي مردان غريبه سبب زود خش برداشتن مي شود مانند مرتع چشمان هيز شدن.

امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:
«أَزیَنُ اللباس لِلمومنین،
لباسُ التقوی
واَنعمُه الایمانُ
قال الله تعالی«ولباس التقوی ذلک خیرٌ »:
زیباترین لباس
برای مومنان،لباس تقوا است
ونرم ترین لباس،لباس ایمان،خداوند می‌فرماید:لباس تقوا بهتراست.


هر شهر مذهبي سالمه براي زندگي و مشكل محيطي براي تربيت وجود نداره

[=microsoft sans serif]باور سمي دوازدهم : اعتماد[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]هر روحاني يا فرد مذهبي يا ظاهر الصلاح قابل اعتماد است.

[=microsoft sans serif]پاد زهر
[=microsoft sans serif]حوزه علميه دستگاه فرشته سازي نيست كه از يك در انسان داخل شود و از در ديگر معصوم خارج شود. تزكيه و تهذيب نفس خون دل خوردن نياز دارد. به هر روحاني اي نمي توان اعتماد كرد. به روحاني اي اعتماد كنيم كه او آزمايشش را پس داده باشد و عالمان رباني او را تأييد كرده باشند.
[=microsoft sans serif]خانم ها بهتر است درباره مسائل خصوصي و شخصي خود تا جايي كه ممكن است از همجنس خود كمك بگيرند اين هم براي روحاني خوب است و هم براي آنها و عمل به اين آيات قرآن است:

[=microsoft sans serif]تعاونوا علي البر و التقوي
[=microsoft sans serif]و تواصوا بالصبر و تواصوا بالحق

[=microsoft sans serif]همين طور نبايد به هركسي كه ظاهري سالم و پاك و مذهبي دارد اعتماد كرد.
[=microsoft sans serif]البته اعتماد نكردن به هركس به معني بدگمان بودن نيست

اگر از خواهران طلبه باشند بهتر است خانم ها احكام خاص به زنانگي خود را از اين بزرگواران سئوال كنند نه از روحاني مرد.

پيشنهاد
دفتر مشاوره ديني
خيلي مواقع مردم نياز دارند سئوال ديني بپرسند ولي روحاني يا طلبه مرد يا زن در دسترس ندارند. چرا ما همان گونه كه مطب پزشكي داريم، دفتر وكالت داريم مركز مشاوره داريم
در سطح شهر مركز پاسخگوي حضور به شكل پراكنده نداشته باشيم مثلا دفترهاي مشاوره احكام شرعي
در سطح شهر داشته باشيم يا حداقل در مساجد بزرگ اين طرح را اجرا كنيم.
البته الان اين مراكز و دفترها در حرم حضرت معصومه و حرم امام رضا وجود دارد

از صفحه 3 به بعد نخوندم البته 5و 6 هم یه مقداری خوندم اما مثل این که بحث منحرف شده تمام این مشاوره هایی که شما میدید ما میبینیم تو جامعه و به جوونا میدیم خیلی ممنون از زحماتتون حامی جون

باور سمي سیزدهم : كار دينداران ، مورد تأييد دين

هر كاري كه دينداران مي‌كنند، مورد تأييد دين است

پادر زهر
باور بالا باوري سمي است كه مانع رشد مي شود بسياري از افراد اگر ببينند فرد دينداري كار اشتباهي مي كند به اشتباه اين باور را پيدا مي كنند كه دين او را اين گونه تربيت كرده و از دين فاصله مي گيرند.
مثال:
برخي از متدينان زندگي بي نشاطي را براي خود ترتيب مي دهند و رمق خود، همسر و اطرافيان را مي گيرند. فرزندان اين افراد كه از نظر شناختي رشد چنداني نكرده اند مي گويند اگر دين اين است من اين دين را نمي خواهم. در حالي كه بايد بگويد اين رفتار از اين فرد متدين درست نيست.
در اين مواقع با يك كارشناس ديني و متخصص تماس بگيريد يا حضوري يا مكاتبه اي ارتباط داشته باشيد و ببينيد حرف دين چيست.
حرف اصلي دين را از زبان متخصص بشنويم

(((((((((())))))))

امام حسين عليه السلام :

مَن أَحجَمَ عَنِ الرَّىِ وَعَيِيَت بِهِ الحِيَلُ كانَ الرِّفقَ مِفتاحُهُ؛
هر كس فكرش به جايى نرسد و راه تدبير بر او بسته شود، كليدش مداراست.

بحارالأنوار، ج78، ص128، ح11

خیلی از اینا پیش میاد

مثلا تحت الحنک تو دین مستحبه اما چون علمای طراز اول ما نمیکنن این کارو مردم به کسی که تحت الحنک میذاره یه جوری نگاه میکنن که انگار گناه کبیره مرتکب شده

در حالی که نمیرن ببینن کی داره کار درست رو میکنه:Ghamgin:

مهدی عباس زاده;151251 نوشت:

مثلا تحت الحنک تو دین مستحبه اما چون علمای طراز اول ما نمیکنن این کارو مردم به کسی که تحت الحنک میذاره یه جوری نگاه میکنن که انگار گناه کبیره مرتکب شده


به یاد یکی از خاطرات آقای سید محمد تیجانی افتادم.

نوشته بود تو جوونی به خاطر استحباب (ان شاءالله :Cheshmak:) سرمه می کشیدم! مردم چنان چپ چپ بهم نگاه می کردند که دیگه جرات نکردم سرمه بکشم و گذاشتم کنار!

این دقیقا یعنی تبعیت علما از مردم نه مردم از علما چنین جامعه ای به کجا خواهد کشید؟

وای بر ما و بر عاقبتی که به آنجا کشیده خواهیم شد وقتی کار را نادانان پیش بگیرند

مهدی عباس زاده;151251 نوشت:
خیلی از اینا پیش میاد مثلا تحت الحنک تو دین مستحبه اما چون علمای طراز اول ما نمیکنن این کارو مردم به کسی که تحت الحنک میذاره یه جوری نگاه میکنن که انگار گناه کبیره مرتکب شده در حالی که نمیرن ببینن کی داره کار درست رو میکنه

سلام
فكر مي كنم خلطي شده
من از باورهايي بحث مي كنم كه مخرب است البته بعد از اين از اين نوع باور هم كه شما اشاره كرديد سخن مي گويم
ولي مرادم كج فهمي ها از دين است اينا باور سمي است توجه كاريكاتوري به اعمال ديني .

حامی;137072 نوشت:

اي برادر تو همه انديشه اي ما بقي خود استخوان و ريشه اي -----------------------

جمله خلقان سخره انديشه اند زان سبب افسرده و غم پيشه اند

:ok:

يه شب هزار شب نميشه

باور سمي چهاردهم:‌ اعتماد به هر كتاب و مشاور:Sham:

يكي از اشتباهاتي كه بسياري از ماها به آن مبتلا مي شويم اين است كه فكر مي كنيم هر انديشه اي كه به شكل كتاب در آمد خواندني و قابل اعتماد است. يا فكر مي كنيم كه هر ترجمه اي كه به شكل كتاب زير نظر وزارت ارشاد چاپ شد مشكل تربيتي و اخلاقي ندارد.

پادزهر: برخي با جهل مركب انديشه نادرست خود را با كتاب شان به خورد مردم مي دهند. بسياري از ترجمه ها در موضوعات تربيتي و اخلاقي با اعتقادات زير بنايي سكولاريتسي و انسان گرايانه (نه خدا گرايي) نوشته شده اند در واقع با «هست شناسي»، «انسان شناسي» و « شناخت شناسي» و «روش شناختي» جهان بيني توحيدي همسويي ندارند بنابراين قطارشان ما را به مقصد نخواهد رساند.

ترسم كه به كعبه نرسي اعرابي
اين ره كه تو مي روي به تركسان است

كار مشكل شد نه؟
بنابراين براي مطالعه كتب تربيتي و روان شناختي حتما با يك فرد متخصص متدين مشورت كنيد. گفتم متدين چون برخي از متخصصان عيناً نادانسته يا دانسته سخنان اومانيستي آنها را نشخوار مي كنند.
نمونه: مشاوري كه در مديريت استرس به ديگران اخلاق انتفاعي ( چه جوري باديگران برخورد كنيم كه سود بيشتري ببريم ) ومهارت هاي خودخواهانه و سودجويانه فردي را آموزش مي دهد مسير شما را راه انبيا الهي جدا مي‌كند.
(((((((((()))))))
امام علی علیه السلام:

العِلمُ وَراثَهٌ کَریمَهٌ ، وَ الادابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ ، وَ الفِکرُ مِرآهٌ صافِیَهٌ؛
علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.

نهج البلاغه

باور سمي پانزدهم: مداح
چون فلان مداح تو صداش معنويت موج مي زند و روي من اثر دارد پس قابل اعتماد است.

پادزهر: مداح هم مثل بقيه افراد است به هركس نمي توان اعتماد كرد.

داستان واقعي
خانمي مي گفت شوهرم ابتدا همسايه ما بود و مداح. وقتي آمد خواستگاري من پذيرفتم و اعتقادم اين بود كه اين سوزي كه در صداي او بود و گريه هايي كه مي كرد ريشه در حب اهل بيت و باورهاي عميق داره ولي وقتي ازدواج كرديم مدتي بعد متوجه شدم با دختران و حتي خانم هايي ارتباط زناشويي دارد و زنا مي كند و اين فقط گمان نبود چون مدارك يقيني اي در گوشي او داشتم
يه روز داستان را به او گفتم انكار كرد بعد گوشي را گرفت و همه را حذف كرد و گفت خب حالا كو دليلت و كي حرف تو را قبول مي كنه.
بيرون از منزل به دخترا و خانم هاي زيبا تكه مي پرونه و هر روز هر مجري و خانم زيبايي تو تلويزيوم مي بينه متلك ميگه.
وقتي فهميدم رابطه نامشروع داره اعتراض كردم گفت من تنوع طلبم ديدم فايده اي نداره اصرار كردم كه همسر دوم يا موقت بگيره مسخرم كرد و گفت اگر عقلم مي رسيد خودم را درگير همين ازدواج با تو هم نمي كردم
به او مي گويم تو مداح هستي از خدا و اهل بيت خجالت نمي كشي؟ تو خودت نبايد الگو باشي؟ مي گويد نه كاري به اين حرف ها ندارم صدام خوبه مي خونم.

داستان واقعي دوم
هم من ذاكرم و هم شوهرم. در يك مؤسسه فرهنگي كار مي كنيم در اين مؤسسه خانم هاي زيادي مياند و براي كار شماره همسرم را مي گيرند. بعد از ازدواج متوجه شدم كه خيلي با خانم ها راحته و از الفاظ عاطفي غليظ در ارتباطش با خانم ها استفاده مي كند درباره مسائل خانم ها و احكام شون با اين كه تخصص نداره مشورت ميده.
وقتي اعتراض مي كنم ميگه من به اين خانم ها نگاه خواهري دارم ابتدا پذيرفتم ولي وقتي بگو و بخندها و خوش و بش ها را مي بينم نمي تونم و او هميشه ميگه تو فكرت خراب است بايد خودت را اصلاح كني به او مي گويم از مرجع تقليد اين را سئوال كنيم زير بار نمي رود فقط مي گويد چون خواهر ندارم با گفتگوي با اونا آرام ميشم.

نكته روان شناختي:
خداي نكرده نمي خوام ذهن را به جامعه مداحان بد كنم اما مي خواهم بگويم در مشاوره خانم هاي عده اي از مداحان ازبي قيدي آنها شكايت مي كنند. از سويي ديگر خانم ها چون از مردان تمايل معنوي، گرايش هنري و تخيل و عاطفه شون بيشتر است بيشتر از مردان ممكن است در خطر باشند.
انتخاب مداح خوب
براي جلسات زنانه از مداح خانم مه اهل مطالعه است كمك بگيريد.
مداحي فقط به صدا نيست. در رفتار فرد در خانواده و انتخاب دوستان موج مي زند. جامعه مداحان او را به تقوا مي شناسند. البته براي انتخاب روحاني هم اين دقت ها لازم است.

(((((((()))))))
امام صادق (ع):
فِکرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ اَلفِ سَنَةٍ؛
یک ساعت اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است.

بحارالانوار،ج71ص326

سلام

با اجازتون میخوام این دو باور رو در آیه و روایتی بررسی کنم

اول آیه چون از هر روایتی برتر است. آیات 17و18 سوره مبارکه زمر از قرآن عزیز خداجون رحمتگر بر همگان رحمتگر بر ویژگان میفرمایند: فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک .... یعنی پس بشارت ده بندگان مرا کسانی که (باکوشش) سخن(ها) رو گوش میکنند پس بهترینش(ان) را تبعیت میکنند اینان ...

خوب این دو آیه ربانی ما رو به عقل و ملاک قرار دادنش در تبعیت فرا میخونه یعنی به مجرد این که فلانی گفته نگید حتما درسته یا اگه فلانی گفته نگید غلطه شاید حرف غلطی از دهن آدم موجهی بیاد بیرون و یا حرف درستی از دهن آدم غیر موجه و بی ایمانی بیاد شما ببینید کدام بهترین حرف است آن را تبعیت کنید

روایتی از زبان امیر المومنین منقول است : انظر الی ماقال و لا تنظر الی من قال یعنی نگاه کنید سوی آنچه گفت نگاه نکنید به سوی کسی که گفت.

سپس از نظر عملی در روایتی میبینیم(منقول از آیت الله سید ابراهیم خسرو شاهی) زمانی که معاویه در نامه ای به امیر المومنین عرض میکنه که تقوا پیشه کنید امام نمیفرماید برو بابا تو خودت تقوا پیشه نمیکنی بلکه میفرماید بله باید تقوا پیشه کرد

التماس دعا

حامی;152617 نوشت:
باور سمي پانزدهم: مداح
چون فلان مداح تو صداش معنويت موج مي زند و روي من اثر دارد پس قابل اعتماد است.

پادزهر: مداح هم مثل بقيه افراد است به هركس نمي توان اعتماد كرد.
خانمي مي گفت شوهرم ابتدا همسايه ما بود و مداح. وقتي آمد خواستگاري من پذيرفتم و اعتقادم اين بود كه اين سوزي كه در صداي او بود و گريه هايي كه مي كرد ريشه در حب اهل بيت و باورهاي عميق داره ولي وقتي ازدواج كرديم مدتي بعد متوجه شدم با دختران و حتي خانم هايي ارتباط زناشويي دارد و زنا مي كند و اين فقط گمان نبود چون مدارك يقيني اي در گوشي او داشتم
ادامه داره..........


با سلام

من خودم به شخصه همچین مسائلی رو سراغ دارم که بعضی ها فکر میکنند مداح بودن یک معیاره ،برا اینکه طرف رو الگوی خودت قرار بدی

جسارت به همه مداحان نشه ولی این رو بدونیدکه هستند کسانی که صدای خوش وسوزناکی دارند ولی در آداب اولیه برخورد با مردم، مشکل دارند چه برسه به اینکه بخوان الگو باشند

من خودم بعضی مواردش رو سراغ دارم که از گفتنش شرم دارم ولی در همین حد بگم که برای الگو گرفتن از شخصی، شناخت حرف اول رو میزنه نه اسم و رسم...

حامی;152617 نوشت:
باور سمي پانزدهم: مداح چون فلان مداح تو صداش معنويت موج مي زند و روي من اثر دارد پس قابل اعتماد است. پادزهر: مداح هم مثل بقيه افراد است به هركس نمي توان اعتماد كرد. داستان واقعي خانمي مي گفت شوهرم ابتدا همسايه ما بود و مداح. وقتي آمد خواستگاري من پذيرفتم و اعتقادم اين بود كه اين سوزي كه در صداي او بود و گريه هايي كه مي كرد ريشه در حب اهل بيت و باورهاي عميق داره ولي وقتي ازدواج كرديم مدتي بعد متوجه شدم با دختران و حتي خانم هايي ارتباط زناشويي دارد و زنا مي كند و اين فقط گمان نبود چون مدارك يقيني اي در گوشي او داشتم يه روز داستان را به او گفتم انكار كرد بعد گوشي را گرفت و همه را حذف كرد و گفت خب حالا كو دليلت و كي حرف تو را قبول مي كنه.

پادزهر: مداح هم مثل بقيه افراد است به هركس نمي توان اعتماد كرد.

داستان واقعي
خانمي مي گفت شوهرم ابتدا همسايه ما بود و مداح. وقتي آمد خواستگاري من پذيرفتم و اعتقادم اين بود كه اين سوزي كه در صداي او بود و گريه هايي كه مي كرد ريشه در حب اهل بيت و باورهاي عميق داره ولي وقتي ازدواج كرديم مدتي بعد متوجه شدم با دختران و حتي خانم هايي ارتباط زناشويي دارد و زنا مي كند و اين فقط گمان نبود چون مدارك يقيني اي در گوشي او داشتم
يه روز داستان را به او گفتم انكار كرد بعد گوشي را گرفت و همه را حذف كرد و گفت خب حالا كو دليلت و كي حرف تو را قبول مي كنه.
بيرون از منزل به دخترا و خانم هاي زيبا تكه مي پرونه و هر روز هر مجري و خانم زيبايي تو تلويزيوم مي بينه متلك ميگه.
وقتي فهميدم رابطه نامشروع داره اعتراض كردم گفت من تنوع طلبم ديدم فايده اي نداره اصرار كردم كه همسر دوم يا موقت بگيره مسخرم كرد و گفت اگر عقلم مي رسيد خودم را درگير همين ازدواج با تو هم نمي كردم
به او مي گويم تو مداح هستي از خدا و اهل بيت خجالت نمي كشي؟ تو خودت نبايد الگو باشي؟ مي گويد نه كاري به اين حرف ها ندارم صدام خوبه مي خونم.

داستان واقعي دوم
هم من ذاكرم و هم شوهرم. در يك مؤسسه فرهنگي كار مي كنيم در اين مؤسسه خانم هاي زيادي مياند و براي كار شماره همسرم را مي گيرند. بعد از ازدواج متوجه شدم كه خيلي با خانم ها راحته و از الفاظ عاطفي غليظ در ارتباطش با خانم ها استفاده مي كند درباره مسائل خانم ها و احكام شون با اين كه تخصص نداره مشورت ميده.
وقتي اعتراض مي كنم ميگه من به اين خانم ها نگاه خواهري دارم ابتدا پذيرفتم ولي وقتي بگو و بخندها و خوش و بش ها را مي بينم نمي تونم و او هميشه ميگه تو فكرت خراب است بايد خودت را اصلاح كني به او مي گويم از مرجع تقليد اين را سئوال كنيم زير بار نمي رود فقط مي گويد چون خواهر ندارم با گفتگوي با اونا آرام ميشم.

نكته روان شناختي:
خداي نكرده نمي خوام ذهن را به جامعه مداحان بد كنم اما مي خواهم بگويم در مشاوره خانم هاي عده اي از مداحان ازبي قيدي آنها شكايت مي كنند. از سويي ديگر خانم ها چون از مردان تمايل معنوي، گرايش هنري و تخيل و عاطفه شون بيشتر است بيشتر از مردان ممكن است در خطر باشند.
انتخاب مداح خوب
براي جلسات زنانه از مداح خانم مه اهل مطالعه است كمك بگيريد.
مداحي فقط به صدا نيست. در رفتار فرد در خانواده و انتخاب دوستان موج مي زند. جامعه مداحان او را به تقوا مي شناسند. البته براي انتخاب روحاني هم اين دقت ها لازم است.

(((((((()))))))))
پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :
اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِْخلاصِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانيَةِ وَ اَن اَعْفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعْطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَنْ قَطَعَنى و اَن يَكونَ صَمْتى فِكْرا وَ نَظَرى عِبَرا؛
پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه به من ظلم نموده، بخشش به كسى كه مرا محروم كرده، رابطه با كسى كه با من قطع رابطه كرده، و سكوتم همراه با تفكّر و نگاهم براى عبرت باشد.
كنزالفوائد، ص 184

برداشت اول


نقل قول:

داستان واقعي

خانمي مي گفت شوهرم ابتدا همسايه ما بود و مداح. وقتي آمد خواستگاري من پذيرفتم و اعتقادم اين بود كه اين سوزي كه در صداي او بود و گريه هايي كه مي كرد ريشه در حب اهل بيت و باورهاي عميق داره ولي وقتي ازدواج كرديم مدتي بعد متوجه شدم با دختران و حتي خانم هايي ارتباط زناشويي دارد و زنا مي كند و اين فقط گمان نبود چون مدارك يقيني اي در گوشي او داشتم
يه روز داستان را به او گفتم انكار كرد بعد گوشي را گرفت و همه را حذف كرد و گفت خب حالا كو دليلت و كي حرف تو را قبول مي كنه.
بيرون از منزل به دخترا و خانم هاي زيبا تكه مي پرونه و هر روز هر مجري و خانم زيبايي تو تلويزيوم مي بينه متلك ميگه.
وقتي فهميدم رابطه نامشروع داره اعتراض كردم گفت من تنوع طلبم ديدم فايده اي نداره اصرار كردم كه همسر دوم يا موقت بگيره مسخرم كرد و گفت اگر عقلم مي رسيد خودم را درگير همين ازدواج با تو هم نمي كردم
به او مي گويم تو مداح هستي از خدا و اهل بيت خجالت نمي كشي؟ تو خودت نبايد الگو باشي؟ مي گويد نه كاري به اين حرف ها ندارم صدام خوبه مي خونم

سلام.

خيلي تكان دهنده بود. باورم نميشه!!!

چه خوش گفت خواجه:

واعظان كاين جلوه در محراب و منبر مي كنند

چون به خلوت مي روند آن كار ديگر مي كنند

مشكلي دارم ز دانشمند مجلس باز پرس

توبه فرمايان چرا خود توبه كمتر مي كنند

[=arial, helvetica, sans-serif]نمي توانيم گذشته را تغيير دهيم
تنها بايد خاطرات شيرين را به ياد سپرد
و لغزشهاي گذشته را توشه راه خرد سازيم
نمي توانيم آينده را پيش بيني کنيم
تنها بايد اميدوار باشيم
و خواهان بهترين و هر آنچه نيکوست
و باور کنيم که چنين خواهد شد
مي توان روزي را زندگي کرد
دم را غنيمت شمريم
و همواره در جستجو, تا بهتر و نيکوتر باشيم

[=times new roman, times, serif]we cannot change the past
we just need to keep
the good memories
and acquire wisdom
from the mistakes we,ve made
we cannot predict the future
we just need to hope and pray
for the best and what is right
and belive that,s how it will be
we can live a day at a time
enjoyeing the present
and always seeking to become
a more loving and better person

[=Microsoft Sans Serif]ذهن ما زندان است

[=Microsoft Sans Serif]ذهن ما زندان است
[=Microsoft Sans Serif]قفل را بشکن، در ِ آن بگشای
[=Microsoft Sans Serif]و برون آی از این دخمه ظلمانی
[=Microsoft Sans Serif]نگشایی گل من
[=Microsoft Sans Serif]خویش را در آن حبس خواهی کرد
[=Microsoft Sans Serif]همدم جهل در آن خواهی شد، و در این ویرانی
[=Microsoft Sans Serif]همچنان تنگ نظر می مانی
[=Microsoft Sans Serif] هر کسی در قفس ذهنی خود زندانی است
[=Microsoft Sans Serif] ذهن بی پنجره بی پیغام است
[=Microsoft Sans Serif] ذهن بی پنجره دود آلود است
[=Microsoft Sans Serif] ذهن بی پنجره بی فرجام است
[=Microsoft Sans Serif] بگشاییم در این تاریکی روزنه ای
[=Microsoft Sans Serif] بگذاریم ز هر دشت نسیمی بوزد
[=Microsoft Sans Serif] بگذاریم ز هر موج خروشی بدمد
[=Microsoft Sans Serif] بگذاریم که هر کوه طنینی فکند
[=Microsoft Sans Serif]بگشاییم کمی پنجره را
[=Microsoft Sans Serif]بفرستیم که اندیشه هوایی بخورد
[=Microsoft Sans Serif]بگذاریم به آبادی عالم قدمی
[=Microsoft Sans Serif]و بنوشیم ز میخانه هستی قدحی
[=Microsoft Sans Serif]طعم احساس جهان را بچشیم
[=Microsoft Sans Serif]و ببخشیم به احساس جهان خاطره ای
[=Microsoft Sans Serif]ما به افکار جهان درس دهیم
[=Microsoft Sans Serif]و ز افکار جهان مشق کنیم
[=Microsoft Sans Serif]خبری خوش باشیم
[=Microsoft Sans Serif] و خروسی باشیم
[=Microsoft Sans Serif] که سحر را به جهان مژده دهیم
[=Microsoft Sans Serif] نور را هدیه کنیم
[=Microsoft Sans Serif] و بکوشیم جهان
[=Microsoft Sans Serif] به طراوت و ترنم، تسکین و تسلی برسد
[=Microsoft Sans Serif] و بروید گل بیداری، دانایی، آبادی، در ذهن زمان
[=Microsoft Sans Serif] و بروید گل بینایی، صلح، آزادی، عشق در قلب زمین
[=Microsoft Sans Serif]ذهن ما باغچه است
[=Microsoft Sans Serif]گل در آن باید کاشت
[=Microsoft Sans Serif]و نکاری گل من
[=Microsoft Sans Serif]علف هرز در آن می روید
[=Microsoft Sans Serif]زحمت کاشتن یک گل سرخ
[=Microsoft Sans Serif]کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است
[=Microsoft Sans Serif]بی گل آرایی ذهن
[=Microsoft Sans Serif]نازنین،
[=Microsoft Sans Serif]هرگز آدم آدم نشود.
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]

سادات;153079 نوشت:
واعظان كاين جلوه در محراب و منبر مي كنند چون به خلوت مي روند آن كار ديگر مي كنند

بابا شما چرا اینقدر به واعظان گیر میدید؟؟ این جا باید میگفتید مداحان!!

بیچاره واعظان

مهدی عباس زاده;153295 نوشت:
بابا شما چرا اینقدر به واعظان گیر میدید؟؟ این جا باید میگفتید مداحان!!

بیچاره واعظان

سلام.
مداحان هم مداحند هم واعظ. مداح واقعي كه فقط روضه نمي خونه. حديث ميدونه، با قرآن آشناست ، با تاريخ آشناست. امر به معروف و نهي از منكر هم مي كند پس يك الگوست براي مردمي كه پاي مجلسش مي نشينند.

باور سمی شانزدهم: نفرتِ خدا و گرفتاری
چون گرفتاریم (همسر نااهل یا بیماری و....) زیاد است، پس خدا از من متنفر است.

پادزهر:
1-شکی نیست که برخی از بلاهای زندگی ریشه در گناه و رعایت نکردن حدود الهی و بندگان خدا و بندگی خودمان است و چاره این توبه و استغفار و جبران مافات است. اما اگر توبه کرده ایم مطمئن باشیم طبق وعده الهی پاک هستیم و اگر گرفتاری ای باشد ممکن است برای آزمایش و ارتقا درجه باشد و کمک کند به بیراه نرویم و همیشه در درگاه بندگی حق حاضر باشیم.
2- برخی از گرفتاری ها ریشه در خودرأیی، ندانم کاری و کمک نگرفتن از افراد با تجربه است که این را نباید پای دیگران بگذاریم چون از ماست که بر ماست. به عنوان نمونه كسي كه از روي طمع خواستگاري دختري مي‌رود كه وضع مالي‌يشان خيلي بالاتر از آنها است يا كسي كه بيمار است و بدون تخصص خود درماني مي‌كند يا كسي كه بدون حساب پول به كسي مي‌دهد كه برايش كار كند و شناختي از او ندارد و....همه خود منقصرند.

لقمان حكيم عليه‏السلام :

يَا بُنَىَّ اِذَا امتَلأََتِ المَعِدَةُ نَامَتِ الفِكرَةُ وَ
خَرِسَتِ الحِكمَةُ وَ قَعَدَتِ الاَعضَاءُ عَنِ العِبادَةِ؛
فرزندم هرگاه شكم پر شود، فكر به خواب مى‏رود و
حكمت، از كار مى‏افتد و اعضاى بدن از عبادت باز مى‏مانند.
مجموعه ورام، ج 1، ص 102

سادات;153338 نوشت:
سلام. مداحان هم مداحند هم واعظ. مداح واقعي كه فقط روضه نمي خونه. حديث ميدونه، با قرآن آشناست ، با تاريخ آشناست. امر به معروف و نهي از منكر هم مي كند پس يك الگوست براي مردمي كه پاي مجلسش مي نشينند.

خوب اگه اینا مداح واقعی بودن که این حرفا پشتشون نبود! ندیدید میگه صدام گشنگه میخونم؟؟

حامی;154675 نوشت:
چون گرفتاریم (همسر نااهل یا بیماری و....) زیاد پس خدا از من متنفر است.

اوخ اوخ از این تفکرات احمقانه زیاده دیوانه میکنن آدمو مخصوصا اینو با سرنوشت قاطی میکنن بعدش میان خودشونو فدای سرنوشتشون میدونن همه چی رو هم میندازن گردن خدا انگار اصلا خودشون هیچ تقصیری ندارن وای وای وای خدا رحم کنه پناه میبرم به خدا از این تفکرات .....

باور سمی هفدهم: كج فهمي از دين

من اهل تفكرم به آيات خدا مي‌انديشم و به خلق او هم كمك مي كنم و نيازي به نماز خواندن و روزه گرفتن ندارم.
پاد زهر:


ادامه دارد.... امام حسن عسکری علیه السلام:
لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.

تحف العقول، ص448

باو سمي هيجدهم : كج فهمي از دين
ازدواج موقت حكم خداست بنابراين براي هركسي در حد شرايطي و با هر نيتي، بدون قيد و بند.
پادزهر:

دين اسلام دين اعتدال(نه افراط نه تفريط)
ادامه دارد......

(((((((((())))))))))))
امام صادق (ع):
اَفضَلُ العِبادةُ اِدمانُ التَّفکُّرفی اللهِ و فی قُدرَتهِ؛
برترین عبادت مداومت نمودن بر تفکر درباره خداوند و قدرت اوست.

جهادالنفس، ح53

باور سمي نوزدهم:‌ پارك بي پارك
در فلان مركز تفريحي و سياحتي ما گردش و تفريح نمي رويم افراد بي بند و بار آن جا گردش مي‌روند
پادزهر:
ادامه دارد.......


))))))))(((((((
امام على عليه‏السلام :

إِنَّ الْمُؤْمِنَ... إذا سَكَتَ فَكَّرَ... وَالْمُنافِقُ إِذا سَكَتَ سَها؛

سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.

تحف العقول، ص212

باور سمي بيستم:
يك شب هزار شب نمي شود
پادزهر:
..............
gate

باور بعدي
زيبايي مهم نيست

اندیشه;154564 نوشت:
اين حكايت خواندنى است‏ در تهران واعظى بود كه خواهرى سى و سه ساله داشت. مى‏گويند به اندازه‏اى اين دختر بدقيافه بود كه هر كس براى ازدواج با او مى‏رفت، حتى نمى‏نشست چاى بخورد و راهش را مى‏كشيد و مى‏رفت. اين بود تا اين‏كه يك نفر حاضر شد با او ازدواج كند، اما او هم درست اين خانم را نديده بود. شب عروسى، وقتى طبق رسم قديم تهران آمدند اين دختر را در سن 34 سالگى آماده رفتن به خانه شوهر كنند او را به آرايشگر سپردند. اما آرايش چهره‏اش را بدتر كرد (آن وقت‏ها آرايش نمى‏گفتند، بَزك مى‏گفتند)؛ يعنى اگر بزكش نمى‏كردند، قيافه خودش خيلى بهتر بود. خلاصه، عروس را آماده كردند. وقتى شب عروسى عروس و داماد كنار هم قرار گرفتند و داماد بيچاره چادر را از سر عروسش برداشت، ديد اين عروس از زيبايى هيچ بهره‏اى ندارد. دختر كه بهت او را ديد آمد بگويد: براى خدا ... كه داماد حرفش را قطع كرد و گفت: راست مى‏گويى. براى خدا. بگذار ما هم با وجود مقدّس او معامله كنيم. آيا چون تو بدقيافه هستى، نبايد شوهر كنى؟ براى من نقل كرده‏اند كه تا دم مرگ آن برادر و خواهر و اين شوهر در آن خانه با هم زندگى مى‏كردند و با هم رفيق بودند و اين مرد عاشقانه با اين زن زندگى مى‏كرد. اين مردانگى است كه خاصيت به كارگيرى عقل و نتيجه تفكر و تامل و توجه است....

سلام
قصد توهين ندارم اما يك حقيقت را نبايد فراموش كنيم:

كار هر بز نيست خرمن كوفتن
گاو نر مي خواهد و مرد كهن

خواندن شرح حال بزرگان در ما اثر دارد ولي به اين معني نيست كه با دانستن اين صفات مانند آنها مي شويم سال ها خون دل خوردن ميخواد وگرنه ممكن است بخواهيم ثواب كنيم كباب كنيم (خود و ديگري را)
كار پاكان را قياس از خود مگير

سلام حامی جان انشاء الله خدا ازتون حمایت کنه

حامی;154791 نوشت:
من اهل تفكرم به آيات خدا مي‌انديشم و به خلق او هم كمك مي كنم و نيازي به نماز خواندن و روزه گرفتن ندارم.

باور سمی برعکسش بیشتر به حدیثتون میخوردا

یعنی این که من نماز میخونم روزه هم میگیرم به خلق خدا هم کمک میکنم پس دیگه نیازی نیست در مورد چیزی فکر کنم! مخصوصا در مورد خدا, قرآن ,ائمه, مراجع تقلید .....

حامی;154792 نوشت:
باو سمي هيجدهم : كج فهمي از دين ازدواج موقت حكم خداست بنابراين براي هركسي در حد شرايطي و با هر نيتي، بدون قيد و بند. پادزهر: دين اسلام دين اعتدال(نه افراط نه تفريط) ادامه دارد......

این ادامه دارد ها جریانش چیست؟؟ به نظرم اگه یه مبحث مطرح شه و کامل روش بحث شه خیلی بهتره و یه نظر دیگه هم دارم اونم این که تو یه روز بیشتر از یه باور سمی مطرح نشه که همه بتونن بیان سرش سرجای خودش نظر بدن نه بعد دو تا باور دیگه نظر بدن در مورد باوری که گذشته!!

خوب بگذریم در مورد این هم باید دید افراط چیست تفریط چیست؟؟ تو جامعه ما که اکثر جوونا دست به زنا یا استمناء میزنن بعید میدونم افراط به معنای واقعی پیش بیاد مگر برای عده خیلی کمی که اونم خیلی کمن و به چشم نمیاد!!

اما تفریط چرا خیلی اتفاق میفته مخصوصا برای مجردا!!

حامی;154793 نوشت:
باور سمي نوزدهم:‌ پارك بي پارك در فلان مركز تفريحي و سياحتي ما گردش و تفريح نمي رويم افراد بي بند و بار آن جا گردش مي‌روند

این باور هم تا حدی صحیحه چون حضور در جایی که منکر انجام میشه غلطه مگر برای امر به معروف و نهی از منکر که از عهده خیلی ها خارجه اما اگه میتونن انجام بدن این باور میشه سمی!

حامی;154802 نوشت:
باور سمي بيستم: يك شب هزار شب نمي شود پادزهر: ..............

این که خیلی عادی نوشته شده در حالی که قبلی ها باور سمی شون قرمز بود!!

در کل یه شب به علاوه یه شب میشه دو شب به علاوه یه شب میشه چهار شب به ......... میشه هزار شب

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود التماس دعا

سلام ولی من به سختی به این حرف انتقاد دارم

حامی;154802 نوشت:
خواندن شرح حال بزرگان در ما اثر دارد ولي به اين معني نيست كه با دانستن اين صفات مانند آنها مي شويم سال ها خون دل خوردن ميخواد وگرنه ممكن است بخواهيم ثواب كنيم كباب كنيم (خود و ديگري را) كار پاكان را قياس از خود مگير

آن کسی که کار بزرگانه میکند بزرگ میشود! به شرط آن که تا تهش بایستد!!

فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا (نساء19)
امیدوارم از خود خواهی و خودبینی بیرون بیایم و به خدا خواهی بپردازیم

در ضمن زن انسان هر چقدر هم بد چهره باشد اگر خوش اخلاق باشد انسان بعد از مدتی به چهره اش عادت میکند همانطور که خوش چهره باشد همین است
خودم هم در مورد ازدواج همین عقیده را دارم که چهره درجه هزارم اهمیت است درجه اولش ایمان است بعد .....

سلام دوست عزیز حامی جان

چرا مواردی رو که شرح ندادید شرح نمیدید؟ بفرمایید تا استفاده نماییم از محضرتان

بنام خدا.
سلام.
هر کسی از زیبایی یه دید خاصی داره...من به شخصه یه شخص با ایمان رو بسیار زیبا میبینم.
و یه شخص بی ایمان که حتی شکل حوری بهشتی هم باشه زشت میبینم.
ولی زیبایی صورت منو یاد خدا میندازه..اگه شخص زیبایی رو ببینم نمیگم چقدر زیباست...میگم خدا عجب زیبا آفریده...واقعاً گفتن الحمد الله واجبه:ok:
زیبایی یک نعمت است اگر که قدرش را بدانیم:Gol:.
یا علی:Gol:

مهدی عباس زاده;160746 نوشت:
سلام دوست عزیز حامی جان چرا مواردی رو که شرح ندادید شرح نمیدید؟ بفرمایید تا استفاده نماییم از محضرتان

سلام
خيلي دوست دارم ولي كمبود وقت دارم شديد
ممنونم از لطف تون
ان شاالله تلاش مي كنم ادامه دهم

ما همچنان به انتظار خودمون ادامه میدیم خیلی بحثای خوبیه که دوستان چیزای خوبی یاد میگیرن

انشاء الله وقتتون هم از تنگی به گشادی گرایش پیدا کنه

التماس دعا

معرفي كتاب:

پندارها و گفتارهای غلط از نگاه قرآن، پدیدآورنده: علی اکبر عارف،ناشر: دفتر نشر برگزیده


معرفي مختصر كتاب:
مجموعه دانستني‏هاي مذهبي و مفيد درباره رذايل و رفتارهاي ناپسند و عقايد و باورهاي نادرست است كه بر مبناي آيات قرآن و روايات تحت دو عنوان كلي پندارها و گفتارها تدوين شده است. ابتدا 40 پندار و عقيده نادرست از قبيل ترديد در معاد جسماني، آزادي و بي‏بند و باري، رؤيت خدا، جبرگرايي، پيروي از گمان بررسي شده و توصيه‏هاي قرآن در درمان و پيشگيري از اين نوع باورها ذكر شده و بعد 80 گفتار و كلام بد و زشت مثل دروغ، عيبجويي، بدزباني و غيبت كه از ديدگاه قرآن سعادت فردي و اجتماعي و اخروي مسلمان را نابود مي‏كند معرفي شده است.

برای دیدن اطلاعات دقیق کتاب به اینجا مراجعه کنید

موضوع قفل شده است